شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس
 امیر عباسی

سرود مسجدی میلاد امام زمان -(نرگس و یاسمن آمد خوش آمد) * امیر عباسی

566
-1

سرود مسجدی میلاد امام زمان -(نرگس و یاسمن آمد خوش آمد) نرگس و یاسمن آمد خوش آمد
حجّت بن الحسن آمد خوش آمد
از شادی دو عالَم غوغا شده
کعبهٔ دلها سامرا شده
یا مهدی یا مهدی...

حضرت عسکری قمر مبارک
حق به تو داده این پسر مبارک
پسرت پدرِ صالحین است
اُمیدِ همهٔ مؤمنین است
یا مهدی یا مهدی...

هر کسی عاشقِ صاحب زمان است
خادم و حامیِ مستضعفان است
این باشد راهِ خیر و سعادت
مسیرِ ولایت تا شهادت
یا مهدی یا مهدی...

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 15:57
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسین رئوفی

زمزمه یا شور امام‌زمان عج -(کاشکی می شد که در برم عشق آخرم برگردی ) * حسین رئوفی

756

زمزمه یا شور امام‌زمان عج  -(کاشکی می شد که در برم عشق آخرم برگردی ) کاشکی می شد که در برم عشق آخرم برگردی
کاشکی می شد که دلبرم سایه ی سرم برگردی
ای دور از جشم و از همه مهربانترم برگردی

کاشکی تازنده ام هنوز ای نگار من برگردی
دنیام رنگ خزان شده ای بهار من برگردی

یا اباصالح 4

یمن، بحرین، عراق و شام دارد این ندا برگردی
مادرت فاطمه ز دل می کند دعا برگردی
بین دیوار و در تو را میزند صدا برگردی

آرزو شد سه ساله را در خرابه ها برگردی
ذکر زینب شده از آن شام پربلا برگردی

یا اباصالح 4

  • یکشنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

جمعه‌های انتظار(رباعی) * مرتضی محمودپور

691

جمعه‌های انتظار(رباعی) ما همه رعیت امام زمانیم

تو خود خورشید عالمتابی ای دل
چرا در سینه‌ام بیتابی ای دل
همه شاهان گدایت تا قیامت
رعیت زاده‌ را اربابی ای دل

روز_جمعه

  • جمعه
  • 1
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 16:04
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان _ * اسماعیل تقوایی

668

یا صاحب الزمان _ یا صاحب الزمان(عج)
قدم بگذار بر چشمان ما ای یوسف زهرا
تو هستی جان وهم جانان ما ای یوسف زهرا

گذشته سالها بس منتظر جان داده با حسرت
فدایی وجودت جان ما ای یوسف زهرا

تویی تنها امید اندر مصاف ظلم با مظلوم
دلیل قوت ایمان ما ای یوسف زهرا

زپشت ابر غیبت، شمس حق،بیرون بیا دیگر
منور کن تو این کنعان ما ای یوسف زهرا

بیا ای حجت حق آخرین مولای این عالم
بیا کامل ترین انسان ما ای یوسف زهرا

بیا تا سر دهی از مکه فریاد ظهورت را
شفا بخش دل نالان ما ای یوسف زهرا

بود امید ما سرباز بین لشگرت گردیم
بیا ای علت سامان ما ای یوسف زهرا

شعر :اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 29
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 16:21
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان _چشمم به راه آمدنت مانده اشکبار * اسماعیل تقوایی

1032

یا صاحب الزمان _چشمم به راه آمدنت مانده اشکبار یا صاحب الزمان
چشمم به راه آمدنت مانده اشکبار
کی میرسی ز ره، همه مقصود انتظار

این جمعه هم مثال همه جمعه ها منم
با این امید ماه رخت گردد آشکار

تنها نه من نشسته براهم برای تو
مشتاق روز آمدنت هست روزگار

تو آخرین ولیِ خداوند قادری
پایان بری خزان بشر را تو ای بهار

خالی سریر پادشهی در دوعالم است
کی می کنی جلوس برآن یکه شهریار

بر شیعه آرزوست که جان در رهت دهد
سردار جیش حق به کفت گیر ذوالفقار

دیگر بس است دوره هجران برای ما
عجل علی ظهورکَ ای نازنین نگار

بیرون بیا دگر ز پس پرده مهدیا
عشاق منتظر که ببینند روی یار

شعر :اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 07:19
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا حجت بن الحسن _از دیده ها پنهان وبر دلها امیر است * اسماعیل تقوایی

1624

یا حجت بن الحسن _از دیده ها پنهان وبر دلها امیر است یا حجت بن الحسن
ازدیده ها پنهان وبر دلها امیر است
دنیا به امید ظهورش دلپذیر است

عطر گل نرگس چه جان افزاست ما را
بوی خوش مهدی زهرا بی‌نظیر است

آهوی قلب ماست مشتاق کمندش
بس عاشق دلخسته در بندش اسیر است

هر جمعه مانده چشمهای ما براهش
دیدار این شه آرزوی هر فقیر است

دیدار روی او کند دل را گلستان
اندر فراق او گلستانها کویر است

مظلوم عالم منتظر مهدی بیاید
زیرا که او مستضعفان را دستگیر است

باشد ظهورش آرزوی منتظرها
عجل فرج بر شیعیان ذکر کثیر است

شعر :اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 17
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

متن غزل انتظار -("تنم فرسود و عقلم رفت و عشقت همچنان باقیست") * حمیدرضا عباسی

860

متن غزل انتظار -("تنم فرسود و عقلم رفت و عشقت همچنان باقیست") "تنم فرسود و عقلم رفت و عشقت همچنان باقیست"
و آثار وجودت در دل این نیمه جان باقیست

جهان آشوب و جان آشوب و قلب عاشقان آشوب
و در سوز فراقت ناله های الامان باقیست

در این آشفته بازاری که ایمان قیمت جان است
هنوزم اندکی از ظاهر ایمانمان باقیست

نیایی حیله ی دنیا دل از ایمانمان برده
بیا ای مظهر اسلام، امید دوستان باقیست

هنوز الغوث الغوث من از عمق وجودم نیست
دلم‌مشغول دنیا مانده ذکری بر زبان جاریست

تمام هستی ام قدر کلافی نخ اگر باشد
سر بازار می آیم بدانی عشقمان باقیست

اگرچه واژه ها در مدحتان پستند و بی مقدار
ولی ذوق سرودن از شما در شاعران باقیست

بیا تا جمعه هامان رنگ شادی را به خو بینند
که ندبه

  • دوشنبه
  • 20
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • امیر روشن ضمیر
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

متن شعر غزل مناجات با امام زمان عج -(عادّی شده برایِ ماها نبودن تو ) * حسین رحمانی

1104
1

متن شعر غزل مناجات با امام زمان عج -(عادّی شده برایِ ماها نبودن تو ) عادّی شده برایِ ماها نبودن تو
مردودهای عشقیم با آزمودن تو

حتی غزل ندارد یک بیت در خورتو
آخر قلم ندارد تاب سرودن تو

تو فکر مایی اما غافل نشستگانیم
فکر کسی نباشد یاری نمودن تو

هر جا که هستی آنجا ، ما را دعا کن آقا
غم می شود فراری با لب گشودن تو

نادیده عاشقانت دنبال تو روانند
عالم به حیرت آمد از دل ربودن تو

وقتی که زندگی ها با یادتو قشنگ است
دنیا چه می شود با فرمانده بودن تو

  • چهارشنبه
  • 22
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 18:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان(عج)_ * اسماعیل تقوایی

902

یا صاحب الزمان(عج)_ یا صاحب الزمان(عج)

ای ماه شام تارم از پشت ابر غیبت
بیرون بیا ونورت برظلمتم بتابان

گم کرده راه هستم در این کویر دنیا
بازآ و ره نشان ده بر این اسیر حیران

ای پرده پوش یکدم پرده زرخ برانداز
روشن نما دوچشمم با آن مه فروزان

درد فراقت آتش برجان من بیفکند
با داروی وصالت دردم نما تو درمان

هرجمعه ندبه خوانم شاید ترا ببینم
عجل علی ظهورک یوسف بیا به کنعان

همچو منست عالم در حسرت ظهورت
بازآ رسان به سامان این عالم پریشان

جانم فدات آقا بادا سرت سلامت
کی میشود نمایم جان در ره تو قربان

بر گلشن ولایت آخر گل ولایی
در موقع ظهورت دنیا شود گلستان

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 15
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:01
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

غزل انتظار در جمعه‌های دلتنگی(روضه‌ی ایام فاطمیه) * مرتضی محمودپور

633
2

غزل انتظار در جمعه‌های دلتنگی(روضه‌ی ایام فاطمیه) ◾غزل انتظار
◾جمعه‌های دلتنگی
◾در ایام فاطمیه

به همه گفته‌ام آقا ز سفر میآیی
ای عزیز دل زهرا ز سفر میآیی؟

جمعه‌گردیده‌وچشمان‌همه‌منتظران
به رهت غرق تماشا ز سفر میآیی؟

بی‌توهرروز من‌غمزده‌چون‌پاییزم
ای بهار همه‌ی ما ز سفر میآیی؟

کاش‌میشد‌خبری‌از تو به‌مجنون‌برسد
مونس غصه‌ی لیلا ز سفر میآیی؟

جان از این پیکر خسته ز فراقت رفته
نفست همچو مسیحا ز سفر میآیی؟

مادرت فاطمه در کوچه به خاک افتاده
بهر غمخواری مولا ز سفر میآیی؟

عذرخواهی‌ کنم‌ از محضرتان آقاجان
سیلی و صورت حورا ز سفر میآیی ؟

روضه‌ی قتلگه و سینه‌ و پای چکمه
زینب و این همه اعدا ز سفر میآیی؟

بر روی نیزه بهمراه سرِ سّر خدا
راس ششماهه و س

  • جمعه
  • 22
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

متن شعر سه شنبه های جمکرانی نذرسلامتی و ظهور حضرت مهدی عج -(دلتنگم و حال دل من نیست مناسب) * مرضیه عاطفی

3112
3

متن شعر سه شنبه های جمکرانی نذرسلامتی و ظهور حضرت مهدی عج  -(دلتنگم و حال دل من نیست مناسب) دلتنگم و حال دل من نیست مناسب
در مسجد و محرابِ تو ای حاضرِ غائب-

صد مرتبه «إیاکَ» و صد مرتبه «نَعبد»
با چشم ترم نذرِ تو شد حضرت صاحب

می خوانمش و معتقدم سورۂ یوسف
از عشق تو دارد به خدا سجدۂ واجب

این سائلِ هر هفته رسیده ست گداتر
پس «أوفِ لَناالکیلْ» به کوریِ اجانب

می دیدمت ایکاش زمانی که گرفتم...
از دستِ پر از برکتِ تو جیره مواجب

شرمندۂ سنگینیِ پروندۂ خویشم
شرمنده ام از این همه عصیان و معایب

هر بار به یادت گرهی کور گشودم-
شد بیشتر از پیش حضورت به مراتب

ای آرزویِ بهجت و شیخ احمد کافی
ای حسرتِ دیرینۂ ادیان و مذاهب

برگرد که چشمانِ به راهم شده کم سو
کمرنگ شده تابش ِ خورشید و کواکب

شد هر ورق

  • چهارشنبه
  • 27
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 09:55
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر شب یلدا در فراق یلدا -(روزی که تقدیر دل ما هجر دلبر شد) * سید روح اله موید

479

متن شعر شب یلدا در فراق یلدا -(روزی که تقدیر دل ما هجر دلبر شد) روزی که تقدیر دل ما هجر دلبر شد
روز و شب ما در سرای غصه ها سر شد

در خلوت خود آن قَدَر دلتنگ او شد دل
تا آنکه رفت و در هوای او کبوتر شد

روزی نشستم گوشه ای با بغض تنهایی
آن قَدر گفتم از فراقش دیده ام تر شد

ای روشنای قلب تاریکم کجا هستی؟
آقا بیا دیگر که دنیایم مکدّر شد

کی می شود رؤیت کنم ماه جمالت را
ای آنکه از نورت دل شیعه منوّر شد

یلدا برای دیدن تو پافشاری کرد
تا آنکه طولانی تر از شب های دیگر شد

امشب هم ای ماه جهان آرا نتابیدی
شام فراقت میزبان قلب مضطر شد

یلدا شب چشم انتظاران است مهدی جان
امید تو در قلب یاران است مهدی جان

  • چهارشنبه
  • 4
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 10:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر واحد امام زمان(ع) -(باد وبارونم پریشونم محزون وگریونم) * محمد رضا طالبی

635

متن شعر واحد امام زمان(ع) -(باد وبارونم     پریشونم محزون وگریونم) باد وبارونم
پریشونم محزون وگریونم
بازم آخره ماهه میخونم
برات بمیرم...

غصه داری تو
چقدمیکنی گریه زاری تو
هنوزم به دنبال یاری تو
به پات بمیرم...

حرارت داره ناله هاتون
گریه هاتون
ای فدای چشمای خونت
ای فدای پلکای زخمت
ای فدای شال سیاهت...

بازم گریونی وپریشون
زارودلخون
من فدای اشک روونت
من فدای اون قلب خونت
من فدای اون الامونت

بسه جون زهرا
چقد گریه زاری
بمیرم الهی
که یاری نداری

آقامون غریبه...
(امون از غریبی)

این همه وقته
آقامون از پیش چشارفته
خدامیدونه که چقد سخته
هیچکس به فکر نیست...

معطل یاره
سیصد وسیزده تا همه کاره
یه عمره توی صحراآواره
هیچکس به فکر نیست...

فقط از توما میدونیم که
رفتی غ

  • سه شنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

متن شعر حضرت امام مهدی (عج) -(روضه گرفته ایم شما را صدا کنیم) * عباس میرخلف زاده

828
0

متن شعر حضرت امام مهدی (عج) -(روضه گرفته ایم شما را صدا کنیم) روضه گرفته ایم شما را صدا کنیم
با اشکِ دیده نذرِ ظهورت دعا کنیم

نذرِ تو كرده ايم چهل شب عزا و غم
با گريه بر حسين به اين نذر ادا كنيم

مردم كه از مجالس روضه فراري اند...
ما آماديم مجلسِ روضه به پا كنيم

ما كه نه ، مادرت همه را جمع كرده است
اين لطفِ فاطمه است اگر گريه ها كنيم

وقتي كه اشك ، تربت و چاي عزا دواست
ديگر چه حاجت است كه رو به دوا كنيم

اين شيعه خانه ، مملكت حضرت رضاست*
با "يا امام رضا "همه دفع بلا كنيم

حالا كبوترانِ حرم زائر اند فقط...
گريه به حالِ صحنِ امامِ رضا كنيم

با گريه ها و ناله ي يابن الشبيبي اش
بايد كه گريه بر شَه بي بوريا كنيم

يابن الشبيب ، شمر به خولي به خنده گفت:
بايد

  • یکشنبه
  • 25
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 23:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 وحید محمدی

مناجات امام زمان(عج)در بهار طبیعت و سال جدید -(سالی گذشت اما تو را پیدا نکردم) * وحید محمدی

760
1

مناجات امام زمان(عج)در بهار طبیعت و سال جدید -(سالی گذشت اما تو را پیدا نکردم) سالی گذشت اما تو را پیدا نکردم
فکری به حال این دل رسوا نکردم

شرمنده ام آقا، برای دیدن تو
این چشم های خشک را دریا نکردم

پر دارم اما پر نمی گیرم به سویت
بند گناهم را ز پایم وا نکردم

همت برای ترک معصیّت ندارم
گفتم که توبه می کنم اما نکردم

پیش همه نام تو را بردم همیشه
اما خودم را در دل تو جا نکردم

گفتی بیا، من روی گرداندم ز رویت
من با دل تو خوب، اصلا تا نکردم

جز روضه ها ما را پناهی نیست فردا
کاری برای محشر کبری نکردم

چون خواهری که بین مقتل داشت می گشت
گشتم ولی آقا تو را پیدا نکردم

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 04:28
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

بس است پادشه غایب از نظر برگرد -(الا غریبه ی دلخسته، از سفر برگرد) * نعیمه امامی

693
1

بس است پادشه غایب از نظر برگرد -(الا غریبه ی دلخسته، از سفر برگرد) یا صاحب الزمان (عج)

الا غریبه ی دلخسته، از سفر برگرد

شتاب کن گل نرگس، همین سحر برگرد

فرا گرفته مصیبت تمام عالم را

شده است بی تو بلا ها عظیم تر برگرد

نشسته بر دلمان داغ دوریت ای عشق

بس است پادشه غایب از نظر برگرد

تو را قسم به نفس های خسته در آتش

تو را قسم به گلی لای میخ و در، برگرد

به لحظه ای که عطش قلب مشک را سوزاند

به حق حضرت سقای خون جگر برگرد

هنوز چشم به راهم در آرزوی وصال

شبی تمام کن هجران و بی خبر برگرد

اگر چه هیچ کسم در نگاهت ای همه کس

نظر به ذره ی هیچی کن و دگر ... برگرد

گذشت عمر و سپیدی نشست بر مویم

شکسته تر شده ام بی تو پیرتر برگرد

دوباره ندبه و شرح فراق و حسرت و غم

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 23:24
  • نوشته شده توسط
  • نعیمه امامی اشلق
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

مناجات امام زمان(عج) -( شنیدم کنج غربت گریه کردی) * سید حمید رضا برقعی

2226
2

مناجات امام زمان(عج) -( شنیدم کنج غربت گریه کردی) شنیدم کنج غربت گریه کردی
روایت در روایت گریه کردی
مرا در تیرگی هربار دیدی
برای من دورکعت گریه کردی

دل ما شد پریشان در هوایت
هوا خواه نسیم سامرایت
به پا خیز ای بزرگ آفرینش
که برخیزد همه عالم به پایت

یقین دارم که باران خواهد آمد
به استقبال چشمت باید آمد
خوش آن روزی که از دیوار کعبه
ندا آید که مهدی آمد، آمد

تورا حس کرده ایم ای نور مستور
که می تابد به ما گرمایت از دور
اگر در نیمهء شعبان بیایی
جهانم می شود نورٌ علی نور

برای ما نگاهت آفتاب است
چراغان کردن دنیا ثواب است
دعا کردم بیایی زیر باران
دعا در زیر باران مستجاب استمناجا

  • پنج شنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 21:23
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان عج -(وقتش نرسیده از سفر برگردی) * محمد حبیب زاده

752

مناجات امام زمان عج  -(وقتش نرسیده از سفر برگردی) وقتش نرسیده از سفر برگردی
ما را نکنی تو خونجگر برگردی

از غیبت طولانی خود آقا جان
ایکاش کنی صرف نظر برگردی

ما فطرس پر شکسته عشق توایم
با مرحم زخم بال و پر برگردی

با دیده تر هماره دنبال توایم
ما سینه یمان شده سپر برگردی

اصلا تو بیا هر چه بگویی بر چشم
حتی سرمان ...نذر تو سر برگردی

دور از تو گرفتار غم هجرانیم
هر شب شده با گریه سحر برگردی

ای منتقم فاطمه ما منتظریم
با سیصد و سیزده نفر برگردی...
۹۹/۱/۲۶

  • سه شنبه
  • 26
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 23:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 وحید محمدی

زمزمه مناجات با امام زمان (عج) -(من این شبا مهمونتم آقا) * وحید محمدی

1361
1

زمزمه مناجات با امام زمان (عج) -(من این شبا مهمونتم آقا) من این شبا مهمونتم آقا
راهم دادی بازم تو این خونه
باید خودت فکری کنی واسم
حال دلم خیلی پریشونه

بار گناهم گرچه سنگینه
برگشتم امشب با پشیمونی
آی مهربون جان علی اکبر
از نوکرت رو برنگردونی

هر وقت گناه کردم خودم دیدم
حال بکاء و گریه هام میره
خیلی خجالت می کشم وقتی
تو روضه ها گریه ام نمی گیره

روی دو وعده روضه می گیرم
هم صبح و هم هنگام افطارم
وقتی که ظرف آب می بینم
یاد لب خشک علمدارم

دست منو خیلی گرفتی و
خیلی بهت نوکر بدهکاره
آقا بیا امشب کنار ما
با تو ابوحمزه صفا داره

بازم شب هشتم دلم بدجور
خورده گره با روضه ی اکبر
امشب می خوام با هم بخونیم از
اون روضه ای که دوست داره مادر

جونم فدای اون جوونی

  • یکشنبه
  • 14
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 13:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان_هر جمعه براه مانده چشمانم * اسماعیل تقوایی

593

یا صاحب الزمان_هر جمعه براه مانده چشمانم یا صاحب الزمان

هر جمعه براه مانده چشمانم
من منتظر وصال جانانم

کی می‌رسد آن ظهور موعودش
پایان برود فصول هجرانم

ای کاش که روی او عیان گردد
آید سبب سرور چشمانم

کنعان دلم در انتظار اوست
تا پای گذارد او به کنعانم

ای یوسف فاطمه گل نرگس
ای ملجأ عاشقان، بهارانم

بازآ و تو غیبتت ببر پایان
ای حجت بی مثال پنهانم

طاقت نبود دگر فراقت را
بنمای ظهور،جان جانانم

عجل لولیک الفرج یا رب
در حسرت روی او پریشانم

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 30
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 20:12
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

یا صاحب الزمان (عج) -(پسرم یکه و تنهاست خدا می داند) * رضا ترابی گیلده

722

یا صاحب الزمان (عج) -(پسرم یکه و تنهاست خدا می داند) پسرم یکّه و تنهاست خدا می داند
به دل ما همه سوداست خدا می داند

بسکه تنها شده است این پسر آخر من
روز و شب در دل صحراست خدا می داند

همه شب در دل شب بهر گناهان شما
ناله اش تا به ثریاست خدا می داند

به‌گناه کم بنشینید بخدا می بیند
اشک چشمش مثل دریاست خدا می داند

همه باهم بنشینید به دعا بهر فرج
انتظار همه ی ماست خدا می داند

بیشتر از عالم و آدم که بُوَد منتظرش
عمه اش زینب کبراست خدا می داند

هرکه یاری نکند این پسر آخر من
دو جهان بی کس و رسواست خدا می داند

کاش گوش همه ی عالم دنیا برسد
پسرم منجی دنیاست خدا می داند

به خداوند کریم روز ظهور پسرم
آرزوی من ِ زهراست خدا می داند

#رضا_ترابی_گیلده

  • یکشنبه
  • 29
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:51
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

امام زمان عج -(گوییا انتظار طولانیست) * محمد حبیب زاده

472

امام زمان عج  -(گوییا انتظار طولانیست) گوییا انتظار طولانیست
بی قراری یار طولانیست
آرزوی نگار طولانیست
داغ فصل بهار طولانیست

مانده ام با هوای رسوایی
برس ای اوج هر تمنایی

نازنینم سرت سلامت باد
بهترینم سرت سلامت باد
دلنشینم سرت سلامت باد
روح دینم سرت سلامت باد

برس ای اوج هر تمنایی
دست دل را بگیر از آقایی

انتظار تو اوج معراج
گریه بر راه تو شود تاجم
کرمی بین موج امواجم
به دعای لب تو محتاجم

دست دل را بگیر از آقایی
دست پاک علی اعلایی

بی تو شام غمم شرر دارد
زندگی کردنم ضرر دارد
لحظه ای عاشقی خطر دارد
داغِ رویِ تو را جگر دارد

دست پاک علی اعلایی
حضرت عشقی و تماشایی

برس ای آرزوی عاشق ها
مِی بده بر سبوی عاشق ها
نظری کن به سوی عاشق ها
ای همه آبروی عاشق ها

حضرت عشقی و تماشایی
پس کی از راه عشق می آیی...

  • شنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 17:39
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

انتظار فرج -(ای داغدار ساقی عطشان،نیامدی) * نعیمه امامی

481
1

انتظار فرج -(ای داغدار ساقی عطشان،نیامدی) ای داغدار ساقی عطشان، نیامدی
سوز دعای خضر و سلیمان، نیامدی

یکسال هم گذشت امام غریب من
دل بی قرار از غم هجران، نیامدی

حافظ که گفت؛ یوسف گم گشته می رسد
نگذشتی از حوالی کنعان، نیامدی

تنها بهانه ی دلِ تنگ و شکسته ی
این جمعه های بی سر و سامان، نیامدی

ما بی وفا شدیم و دلت را شکسته ایم
بشکسته ایم عهد و پیمان، نیامدی

خنجر برید لاله به لاله سر از قفا
سرها به روی نیزه پریشان، نیامدی

این روز ها کوچه پریشان شد از غمِ
یاسی شکسته و درِ سوزان، نیامدی

شبگرد کوچه، شال عزا روی دوشتان
ای روضه خوان کوثر قرآن، نیامدی

کشتی بساز نوحِ زمان و قیام کن
ما دل سپرده ایم به طوفان، نیامدی

پیراهنت به دست کدامین نسیم ماند
حسرت نشین شدند غریبان، نیامدی

این خشکسالی از غم و اندوه مهدی است
ای لحظه تبسم باران نیامدی

  • پنج شنبه
  • 29
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 21:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

درد و دل با امام زمان (عج) * رضا ترابی گیلده

941

درد و دل با امام زمان (عج) جمعه‌های انتظار
نم باران نشسته در میان دفترم آقا
نمی بیند دگر جایی دو چشمان ترم آقا

نمی دانم چه کردم یا کجا آزرده ات کردم
که از هجر تو باید سوزد هردم پیکرم آقا

اگر چه من گنه کارم ولی بهر ظهور تو
همیشه من دعا کردم قسم بر مادرم آقا

ندارم طاقت دوری دگر جانم به لب آمد
بیا دستی بکش یک دم تو بر روی سرم آقا

جوانی رفته از دستم زحال خود پریشانم
نمیدانم مسلمانم وَ یا نه کافرم آقا

ندارم از خودم چیزی که نزد حق خجل باشم
تمام فخر من باشد که بر تو نوکرم آقا

یقین دارم که اجدادت همه دست سخا دارند
ولی دارم تمنایی تو باشی یاورم آقا

اگر مُردَم ندیدم روی ماه تو شب اول
امید من تو می باشی که آیی در برم آقا

#رضا_ترابی_گیلده

  • جمعه
  • 30
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 01:01
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

امام زمان(عج)، فاطمیه -(مژدۀ صبح ظهور وظفرش می آید) * حسین رحمانی

658

امام زمان(عج)، فاطمیه -(مژدۀ صبح ظهور وظفرش می آید) مژده ی صبح ظهور و ظفرش می آید
مرد تنهای زمین از سفرش می آید

مرهم درد بشر جمعه ی موعود خدا
با همان سیصد و اندی نفرش می آید

سالیانیست که رزق همه آدم ها
از دل نافله های سحرش می آید

او به دنبال گرفتار پریشان راهی ست
آه من هم که بگیرد اثرش می آید

بوی خاکستر پروانه بپیچد همه جا
شمع هر جمع که باشد خبرش می آید

شب طوفانی و ابری دل دریا خون است
برسانید به دریا قمرش می آید

به امیدی در میخانه نشستم همه شب
که در این کوچه شبی رهگذرش می آید

از نگاهش به خدا معجزه ها می ریزد
خلق روح القدس از یک نظرش می آید

صاحب مجلس مادر خود آقا باشد
رزق اشک همه از چشم ترش می آید

**

روضه این است خدایا که زن حامله ایی
بین دعوا چه بلایی به سرش می آید

شعله ها از طرفی... مشت و لگد از سویی
تازیانه طرف بال و پرش می آید

بینِ دیوار و ...
در و ...
شعله و...
سیلی ...
دارد ...

ناله وای حسین از جگرش می آید

  • جمعه
  • 28
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 17:29
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مناجات با امام زمان(عج)، فاطمیه -(ای امامِ آخرین آمد عزای مادرت...) * محسن راحت حق

1007

مناجات با امام زمان(عج)، فاطمیه -(ای امامِ آخرین آمد عزای مادرت...) ای امامِ آخرین آمد عزای مادرت..
روضه می گیریم آقاجان برای مادرت..

یک قدم رنجه بفرمائید یابن فاطمه..
تا صفا آید در این ماتم سرای مادرت

دست بر پهلو گرفتن را تو معنا کن عزیز
یک روایت کن تو از آه و نوای مادرت

ناله های تو مرا آتش زند مانندِ شمع
آمدم آقا...شوم تا هم صدای مادرت

روضه ای را کن مرور از پشتِ دربِ خانه اش
آتش افتاده ست گویا در ردای مادرت

تو بخوان از صورتش تا لطمه بر صورت زنم
تو بخوان از کوچه و از مجتبای مادرت

صاحب عصر و زمان ما را ببر در کوچه ها
می رسد بر گوشِ جانها ضجّه های مادرت

غرقِ در عصیان و دردم آمدم بهرِ دوا..
پس شفایم می دهد دارالشفای مادرت

  • چهارشنبه
  • 3
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 11:28
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام زمان(عج) فاطمیه -(تصویر هجرِ تو که به ذهنم خطور کرد...) * بردیا محمدی

817

امام زمان(عج) فاطمیه -(تصویر هجرِ تو که به ذهنم خطور کرد...) تصویرِ هجرِ تو که به ذهنم خطور کرد
آهِ فراق، آینه ام را نَمور کرد

جز "اشک" چیست چاره ی یوسف‌ندیده ها!
یعقوبِ چشم هایِ مرا گریه کور کرد

بین من و تو پرده ی عصیان حجاب شد
ما را گناه‌کاریِ مان از تو دور کرد

یک بار هم گناه مرا رویِ من بیار
آخر خدا چِقَدر شما را صبور کرد

در راه دوست هرچه هزینه دَهی، کم است
اصلاً به پای یار نباید قصور کرد

تمرین "سوختن" به تماشا نمی شود
باید میان شعله همین را مرور کرد

مست از شرابِ عشق به آغوش شمع تاخت
پروانه سوخت..، مِیکده را غرق نور کرد

گاهی صلاح طفل به تنبیهِ والد است
باید به سر به راه شدن گاه زور کرد

دست از "تَعَلُّقات" بِکش..، "وصل" را بگیر
رودی به "بحر" ریخت که از "شِن" عبور کرد

شرط ورود وادی حق..، پابرهنگی است
باید کلیم‌وار عزیمت به طور کرد

هجران بس است ای پسر فاطمه..،بیا
شاید که مرگ جسم مرا سهم گور کرد!

ما را به حق روضه ی "زهرا"..، درست کن
حوریّه ای که در دل آتش ظهور کرد

آئینه ی زلال نبی پشت در شکست
این شیشه را چگونه علی جمع و جور کرد!؟

  • جمعه
  • 5
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 17:44
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمدرضا صادقی

یا مهدی(عج) -(روز و شب از هجر تو دل بیقراری می کند) * محمدرضا صادقی

416

یا مهدی(عج) -(روز و شب از هجر تو دل بیقراری می کند) روز و شب از هجر تو دل بیقراری می کند
بهرِ وصلت این گدا لحظه شماری می کند

دیده این سائلت مشتاق دیدار است لیک
تا نبیند روی تو ، احساس خواری می کند

تا به کی غایب ز ما ای شهریار اِنس و جان
دیده از داغ فراقت اشکباری می کند

مغرضان گویند پس ارباب و مولایت کجاست
زآنکه گوید شرمسارم شرمساری می کند

جان زهرا اَلعَجَل ، اَلغوث یا صاحب زمان
جان به لب گشته و لیکن بردباری میکند

بس که دلتنگ جمالت گشته "شیدا "روز و شب
زآن سبب بهر زیارت پافشاری می کند

  • شنبه
  • 6
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 19:47
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا صادقی

یا امام زمان(عج) -(هر نه من بد ایلورم مندن مدارا ایلوسن) * محمدرضا صادقی

398
1

یا امام زمان(عج) -(هر نه من بد ایلورم مندن مدارا ایلوسن) هرچه بد تا می کنم با من مدارا می کنی
از سر لطف و کرم با بی حیا تا می کنی

حاجتم را می دهی تا من تقاضا می کنم
دردهایم را خودت فوراً مداوا می‌کنی

پیش چشمان همه داری بزرگم می کنی
آبرویت را دوباره خرج رسوا می کنی

پرده پوشی می کنی و باز عصیان می کنم
هر که بویی می برد فوراً تو حاشا می کنی

صبح تا شب این همه بد می کنم اما شما
کار خوبم را فقط در بوق و کرنا می کنی!!!

سعی کردم تا گناهم را نبیند عابری
غافل از اینکه مرا داری تماشا می کنی

از "جمودُ العینِ" خود تا که شکایت می کنم
خشکی این چشمه را هربار دریا می کنی

یاد کن آلوده را یابن الحسن از باب لطف
در قنوت نیمه شب با رب که نجوا می کنی...

...یا زمانی که میان روضه های مادرت
گریه بر درد و مصیبت های زهرا می کنی

دوستان من همه کرب و بلا را دیده اند
نوبت من که شده، امروز و فردا می کنی

کربلا میخواهم آقا التماست می کنم
گریه دارم می کنم... داری تماشا می کنی؟!

آخرش هم ضامنم سلطان مشهد می شود
بعد از آن برگ براتم را تو امضا می کنی

هرنه من بد ایلورم منلن مدارا ایلوسن
لطف ائدوب بو بی حیائیلن آقا تا ایلوسن

سن وئرورسن حاجتی تا من تقاضا ایلورم
دردیمی فوراً اوزون مولا مداوا ایلوسن

سن منی اغیار ایچینده ایلیورسن بیرآقا
لطف ائدوب اوز آبرووی خرج رسوا ایلوسن

سن چکورسن پرده آقا ایلورم من تا گناه
ایستوری کیمسه بوله سن فوری حاشا ایلوسن

من گئجه گوندوزایشیم عصیان اولوبدور سن ولی
نیک اولان اعمالیمی دَر بوق و کرنا ایلوسن

سعی ائدیردیم گورمیه تا جرمیمی بیر رهگذر
غافل از اینکه بو زاری سن تماشا ایلوسن

تا ( جمودالعیندن)آقا شکایت ایلورم
بو کویری گوزلری هر دفعه دریا ایلوسن

یاد ایله باب عنایتدن منی یابن الحسن
اوز قنوتینده که سن حقّیله نجوا ایلوسن

یا دوتان وقتده آنان زهرایه روضه سن آقا
آغلوسان یادِغم و هجران زهرا ایلوسن

آشنالر گئتدیلر کرب وبلانی گوردولر
تا منه نوبت یتوب امروز و فردا ایلوسن

ایستورم کرب و بلا سندن واریمدور خواهشیم
آغلادوقجا من ، آقا سنده تماشا ایلوسن؟

عیبی یوخدور ضامنیم سلطان مشهد اولسا گر
ئولمرم گورّم براتی سنده امضا ایلوسن

فارسی شعری ایلینده ترجمه "شیدا" آقا
سن محبت ایلیوب اشعاری زیبا ایلوسن

  • شنبه
  • 6
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 21:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

تقدیم به امام زمان(عج) -(فکر ایله دیم مدیحه سنه هانسی ال یازا) * ولی الله کلامی زنجانی

588

تقدیم به امام زمان(عج) -(فکر ایله دیم مدیحه سنه هانسی ال یازا) فکر ایله دیم مدیحه سنه هانسی ال یازا
گوردوم گرکدی مُنشی لوح ازل یازا

از بس مليحسن او گوزل حُسنیدن گرَک
سعدی حکایت ایلیه حافظ غزل یازا

توک قاره تللرین یوزه چون قورخورام رقيب
گورسه جمالیوی گونه ضرب المثل یازا

گر اوخشادام سنی آیا اولدوز گولر منه
انصافیدور مگر بیری اصله بدل یازا

پروین گزر دالونجا سوسوز مشتری کیمی
زهره ایدر اشاره که وصفين زحل یازا

شیرین ترانه لر نمکین لبلرونده وار
عارف گرک او لبلره قند عسل یازا

سن برگزیده سن صمدی سن صنم ندی
کافردی قل هواللّها هر کیم هبل یازا

عمروم قوتولدی گلمدی دعوت نگاریدن
یاریم نولور براتیمی قبل از اجل يازا

ای نازنین هایاندی محل اقامتون
تا دل اوزون حکایتنی ماحصل یازا

ارسال ایدنده نامه قلم ناگزیریدور
گیرنده نین نشانه سینی بی محل یازا

ایکاش او لحظه نین که اولار قامتون علم
توصیفین اهل علم یوخ، اهل عمل یازا

دوزسه گوزللرین آدینی رشتیه قلم
شیرین آدون گرک هامسیندان اول یازا

قربان اولوم او گوزلره بیر باخ «کلامیه»
تا آیریلیق سوزون گونی گوندن گوزل یازا

  • پنج شنبه
  • 11
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد