اشعار مخصوص شهدا

مرتب سازی براساس
 محمد مهدی عبدالهی

تقديم به مرزبانان شهيد در چهل_سالگى انقلاب -(از فتنه پاييز در اين باغ ،پيام است) * محمد مهدی عبدالهی

1896
0

تقديم به مرزبانان شهيد در  چهل_سالگى انقلاب -(از فتنه پاييز در اين باغ ،پيام است) از فتنه پاييز در اين باغ ،پيام است
اين حادثه سرخ سرآغاز قيام است

سبز است قيامى كه در اين چله عزت
در معركه ها سرخ ولى گام به گام است

هرچند كه تلخ است به دل،داغ شهيدان
در فصل شهادت فقط ايام به كام است

جان مايه عشق است خطر كردن عشّاق
راهى كه به جز هديه خون نيمه تمام است

اين نهضت اميد چهل ساله شد امروز
در سايه خورشيد، پر از شور مدام است

سرخیم در این باغ پر از خون سپیدار
هستيم بر آن عهد كه در جان كلام است

بى شبهه عدو نقشه كشيده ست چهل سال
دوران بزن در رواِشان نيز تمام است

خونخواه شهيدان سفر کرده مى آيد
مى آيد از آن دور ،يقين حسن ختام است

  • چهارشنبه
  • 1
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 10:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر غزل دفاع مقدس شهدا -(آیا چه دیدی آن شب، در قتلگاه یاران؟) * حسین منزوی

1131

شعر غزل دفاع مقدس شهدا -(آیا چه دیدی آن شب، در قتلگاه یاران؟) آیا چه دیدی آن شب، در قتلگاه یاران؟
چشم درشت خونین، ای ماه سوگواران!...

رعنا و ایستاده، جان‌ها به کف نهاده
رفتند و مانده بر جا، ما خیل شرمساران...

داغ تو ماندگار است، چندان که یادگار است،
از خون هزار لاله، بر بیرق بهاران

یادت اگرچه خاموش، کی می‌شود فراموش؟
نامت کتیبه‌ای شد بر سنگ روزگاران
::
هر عاشقی که جان داد، در باغ سروی افتاد،
برخاک و سرخ‌تر شد، خوناب جویباران...

باران فرو نشسته‌ست، امّا هنوز در باغ
خون ‌چکّه‌چکّه ریزد از پنجۀ چناران
::
باران خون و خنجر، گفتی و شد مکرر
«شاعر خموش دیگر! باران مگو، بباران!»

  • سه شنبه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 23:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر غزل مادران شهدا -(کی صبر چشمان صبورت سر می‌آید؟) * سعید تاج محمدی

1535

شعر غزل مادران شهدا -(کی صبر چشمان صبورت سر می‌آید؟) کی صبر چشمان صبورت سر می‌آید؟
کی از پس لبخندت این غم برمی‌آید؟

با هر صدای کوبۀ در بعد سی‌ سال
جان و دلت با شوق،‌ پشت در می‌آید

گفتی پس از صد سال هم من مطمئنم
تنها چراغ خانه‌ام آخر می‌آید!

گفتی خودش دیشب به خوابم آمد و گفت
«دارد زمان انتظارت سر می‌آید...»

سی سال پای قاب عکسی صبر کردن
این عشق‌ها تنها به یک مادر می‌آید

صبح است؛ پشت گوشی از بخش تفحص
گفتند دارد باز هم پیکر می‌آید

عصر است؛‌ در بخش شناسایی جوانی
با برگه‌ای و چشم‌هایی تر می‌آید

از سرو رعنای تو حالا بعد سی سال
یک پیکر از قنداقه کوچک‌تر می‌آید

آه از صدای روضه‌خوان ظهر تشییع:
«اکبر به میدان می‌رود اصغر می‌آید...»

بخش شهیدان حرم؛

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی مادران شهدا -(در راه خدا تن به خطر باید داد) * سیدحسن حسینی

777

رباعی  مادران شهدا -(در راه خدا تن به خطر باید داد) در راه خدا تن به خطر باید داد
در مقدم انقلاب سر باید داد
آن شیرزنی که شوهرش گشت شهید
می‌گفت در این راه پسر باید داد

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر شهادت سردار سلیمانی -(باید به حرم قافله سالار بماند) * نرگس غریبی

855
4

متن شعر شهادت سردار سلیمانی -(باید به حرم قافله سالار بماند) باید به حرم قافله سالار بماند
چشم همه از بعد تو بیدار بماند
خوش باش که فهمید به غوغای تو عالم
باید به علم دست علمدار بماند

  • جمعه
  • 13
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 11:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهادت سردار سلیمانی -(سردار سرافراز وطن روحت شاد) * هستی محرابی

3738
1

شهادت سردار سلیمانی -(سردار سرافراز وطن روحت شاد) #سردار_دلها_پر_کشید?

ای سروِ خرامانِ چمن روحت شاد
یادآورِ قاسمِ حسن(ع) روحت شاد
جانبازِ حریم و حرمِ اهل البیت(ع)
سردارِ سرافرازِ وطن روحت شاد!

#هستی_محرابی

  • جمعه
  • 13
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 15:01
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

پایان انتظار_خدا بشنید حرفش را،دعای او اجابت شد * اسماعیل تقوایی

806

پایان انتظار_خدا بشنید حرفش را،دعای او اجابت شد خدا بشنید حرفش را دعای او اجابت شد
قفس بشکست مرغ روح او،سردار راحت شد

به صبح جمعه ای آمد به پایان انتظار او
فمنهم من قضی نحبه برای او تلاوت شد

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 15:28
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

انتقام سخت -(دید استکبار دیشب قدرت سجیل را ) * احسان نرگسی رضاپور

1310
2

انتقام سخت -(دید استکبار دیشب قدرت سجیل را ) #انتقام_سخت

دید استکبار دیشب قدرت سِجّیل را
سرنگون کرده سپاه ما سپاه فیل را

خواب و رویای سپاه کفر را بر هم زدیم
بیخ گوش دشمنان یک سیلی محکم زدیم

گوشه‌ای از قدرت بی حّد ما شد جلوه گر
یادِ تهرانی‌ مقدم زنده شد بارِ دگر

"ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ" این همان خشم خداست
ملت ما اهل سازش نیست اهل کربلاست

وای اگر دشمن بخواهد باز هم جولان دهد
بی گمان این بار جور دیگری تاوان دهد

رهبرم لب تر کند راهی میدان می شوم
در دل میدان شبیه تیغ بُرّان می شوم

لشکر اسلام باز از فتح خیبر آمده
آه...دوران "بزن در رو" دگر سر آمده

دید استکبار دیشب قدرت سجیل را
موشک بعدی نشان رفته ست اسرائیل را

  • چهارشنبه
  • 18
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 12:10
  • نوشته شده توسط
  • احسان نرگسی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

رجزِ حماسی به مناسبت شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی -(با قلبِ بر غمِ حسین مبتلا) * امیر عباسی

882

رجزِ حماسی به مناسبت شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی -(با قلبِ بر غمِ حسین مبتلا) با قلبِ بر غمِ حسین مبتلا
شد حاج قاسم زائر کرببلا
شده دور از از وطن
پاره پاره بدن
گویم به یادِ شهیدِ بی سر
الله اکبر الله اکبر...

بَد زهرِ چشمی از عَدو بگیریم
ما انتقام خونِ او بگیریم
ذکرِ ما هر کجا
مرگ بر آمریکا
جُدا کنیم از یزیدیان سر
الله اکبر الله اکبر...

  • دوشنبه
  • 30
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 16:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مهدی عبادی(بیکس)

سردار سلیمانی -(ای اولان سردارِ والا عشقیوه حیراندی دنیا) * مهدی عبادی(بیکس)

421

سردار سلیمانی -(ای اولان سردارِ والا عشقیوه حیراندی دنیا) ای اولان سردارِ والا
عشقیوه حیراندی دنیا
سن سعادتمند اولوبسان
هر ایکی دنیا و عُقبا

سن ای والا شهید
اولوبسان رو سفید
آدون گَلسه عدو
اَسَر مانندِ بید

سلیمانی سلام

(سلام ای با وفا)

ای سَراسر شور و احساس
پَر پَر اولدون چون گُلِ یاس
سنه اورگَتدی بو درسی
مَکتَبینده حتماً عبّاس

اونون گیتدون یولون
یانیب صاق و صولون
اودور سَقّا کیمی
قَلَم اولدی قولون

افتخار اهلِ ایران
دین یولوندا ویرموسن جان
بَسدی بو فَخرون کی اولدون
خادمِ شاهِ خراسان

خوشا اَحوالیوه
سنون اِقبالیوه
یتیشدون عاقبت
گوزَل آمالیوه

ای ولایت جان نثاری
ایتموسن مظلومه یاری
دینیوه قربان اولوبسان
دیلده یا زهرا شعاری

اَیا فَرخُنده فَر
ویرر قانوون ثَمَر
هامی دشمن لری
خدا رسوا ایدر

  • یکشنبه
  • 24
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 23:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا صادقی

تقدیم به شهدای انقلاب -(السلام ای حق یولوندا بذل ائدن جان السلام) * محمدرضا صادقی

524

تقدیم به شهدای انقلاب -(السلام ای حق یولوندا بذل ائدن جان السلام) السلام ای حق یولوندا بذل ائدن جان السلام
السلام ای رهروان دین و قران السلام

سیز سبب اولدوز که اسلام اهلی تاپدی عزتی
ملت ایرانه سیز وئردوز بو شان و شوکتی
سیز اوجاتدوز سگیز ایلده پرچم حریتی
جانیم اولسون سیز کیمی قربانه قربان السلام

ناخدای دین گوروب الدن گئدور احکام دین
شاه مظلومان کیمی سسلندی تا هل من معین
سیز دئدوز لبیک اوجاتدی عرشه باش دین مبین
دینه امداد ایلدوز ای جانثاران السلام

سیز شهیدلردن نمونه ئیدی شفیعی ، باکری
سیفی و دادی سهلان یا شهیدان ذاکری
ملت ایران گرک اولسون بو لطفون شاکری
حق ائدوب چون سیزلری دینه نگهبان السلام

سیز شجاعت درسینی تدریس ائدندن جبهه ده
لشکر کفّار دوشموش ذلّته هر عرصه ده
درس آلان سیزدن وئرور پس درسینی سوریه ده
یاتمیوب یاتماز هله شیران ایران السلام

آند اولا اللهه رهبر اذن وئرسه بیر زمان
لشکر دنیا مقابلده دورا تاپماز امان
داعش و وهابینون نسلین کسر ایرانیان
قانیلن رنگین اولار دریای عمان السلام

آند اولا باغ جنانین آدلانان طاووسینه
چپ باخانماز بیر نفر ایرانینین ناموسینه
کعبه دن قول باغلی والله رهبرین پابوسینه
گوندرر سلمانی ، قاسم تک دلیران السلام

باش و جانیله بو دیندن بیز حمایت ایلروخ
تاپشوران سیز پرچمه شوقیله خدمت ایلروخ
گوزلروخ مهدی گلینجه اسقامت ایلروخ
قویماروخ « سید علی »اولسون پریشان السلام

بیرده « شیدا » و بو جمعین واردی سیزدن خواهشی
لطف ائدون محو ایلیاخ سوریه دن بو داعشی
چونکه قبول ائتمروخ کفریله هرگز سازشی
ایستیون حقدن قالا بو دین و ایمان السلام

  • جمعه
  • 8
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:39
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن شعر نوحه برای شهدای عزیز ارتش جمهوری اسلامی ایران -(شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور) * امیر عباسی

163

متن شعر نوحه برای شهدای عزیز ارتش جمهوری اسلامی ایران -(شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور) شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور
پیروِ راهِ حسین، یاور و یارِ رهبر

فدای دین ‌شدی تو، با عزت و شجاعت
در وادی سعادت، رزقت شده شهادت
دلاوری های تو، باشد خودش عبادت
اجر شما با زهرا، اجر شما با حیدر

شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور
پیروِ راهِ حسین، یاور و یارِ رهبر

از جان خود گذشتی، در راه سرخ خدمت
برادر ارتشی، چشم و چراغ امّت
با خون خود نوشتی، ارتش فدای ملّت
از عطر وصلِ جانان، شدی دگر معطّر

شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور
پیروِ راهِ حسین، یاور و یارِ رهبر

در لشکر خمینی، شد جان تو فدا و
شدی برادر من، زائر کربلا و
زائرِ آن شهیدِ، مظلوم و سرجدا و
آنکه میان گودال، شد از تنش جدا سر

شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور
پیروِ راهِ حسین، یاور و یارِ رهبر

  • یکشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 19:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

کوی شقایق *

3098
4

کوی شقایق کوی شقایق

به بوی گل سرخ خونین لبی ,من از کوچه هایی گذر کرده ام

به داغ دل لاله ها ی جوان,من ازکوچه هایی گذر کرده ام

غربیانه هایی که نشکفته در کوچه ها نام دارند هنوز

به یاد شقایق ترین خانه ها ,من از کوچه هایی گذر کرده ام

چو در کوچه های زمان پسین ,گذر کردم ویافتم همنفس

به دیدار یاران خون خفته ای ,من از کوچه هایی گذر کرده ام

از این تنگ برجهای بی روح روئیده درآب و نان سیاه

به دلتنگی خانه هایی چو نور,من از کوچه هایی گذر کرده ام

در این ازدحام نفس گیر بیروح پر زرق و برق جاد ه ها

به خلوتگه انس آلاله های پسین ,من از کوچه هایی گذر کرده ام

به هرجسم آکنده ازثروت ناروا مانده درآهنین کوچه ها

به ش

  • سه شنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1390
  • ساعت
  • 04:13
  • نوشته شده توسط
  • نادر امینی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر بصیرت-انقلاب -( ای علمداران علمداری کنید ) *استاد سید هاشم وفایی

9744
13

شعر بصیرت-انقلاب -( ای علمداران علمداری کنید ) ای علمداران علمداری کنید
رهبر اسلام را یاری کنید
بازهم در غربتی پْر از خروش
"اَین عمار" علی آید بگوش
گوئیا که شام عاشورا شده
عشق در این امتحان معنا شده
رفتنی ها می روند از کربلا
کیست تا باقی بماند بر وفا
عشق را بار دگر احیا کنید
گوش جان خویشتن را وا کنید
رهبری بیدار دل فریاد زد
شعله ها بر جان استبداد زد
بی بصیرت، عالمی در غفلت است
بی بصیرت، دین حق در غربت است
سعی در راه شریعت لازم است
در ره ایمان بصیرت لازم است
دل به سوی کربلا پر می زند
نبض ما با نبض رهبر می زند
ما دل خود را به رهبر می دهیم
ما به فرمان علی سر می دهیم
جلوۀ ایمان ز رویش منجلی است
رهبر بیدار ما "سید علی" است

شاعر : استاد سید هاش

  • پنج شنبه
  • 17
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعری بخوان(به مناسبت چهلمین روز شهادت شهید مصطفی احمدی روشن) *

3541
1

شعری بخوان(به مناسبت چهلمین روز شهادت شهید مصطفی احمدی روشن) تقدیم به روح بلند و آسمانی کسی که بی تردید اگر میدانست چند روز بعد از رفتنش مقتدایش به منزلش خواهد آمد، پروازش را به تاخیر می انداخت. تقدیم به...

شهید مصطفی احمدی روشن

شعری بخوان که کوک به این ساز آورد

شوری بزن که ذره به پرواز آورد

ذرات شعر من همگی مست نام توست

نامت به تار شعر من آواز آورد

ای تو تمام بود و نبود ستاره ها

چشمت به ماهتاب جهان ناز آورد

ای "سیم" شاعری دلم تار موی تو

امشب تمام "فاز" و "نول"م فاز آورد

حالا که رمز قافله از یاد رفته است

پلکت به اوج حادثه صد راز آورد

ای یاکریم عاشق دریای عاشقی

دشمن برای صید پرت بازآورد

...

روشن ترین ستاره من تا سحر بمان

شعری بخوان که کوک

  • شنبه
  • 29
  • بهمن
  • 1390
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • محمد جواد خراشادی زاده
ادامه مطلب

شعری در باره شهید -(تو بر مزار شهيد عزيز خويش) *

8728
5

شعری در باره شهید -(تو بر مزار شهيد عزيز خويش) مادر! تو بر مزار شهيد عزيز خويش يك كاسه آب يخ يك دسته گل بيار زيرا كه من هنوز در اين خوابگاه خويش لب تشنه حياتم دل تشنه وطن زيرا مني كه رفته به اين خواب جاودان دلداده بهار و گل و سرو و لاله‏ام من بيست ساله ‏ام

مادر! تو از براي خدا گريه سرمده ديگر بجاي آه و فغان و غم و الم با من بده بشارتي از مام ميهنم مادر! بگو، بگو كه چه شد كارزار ما؟ پيروزي آمده؟ صلح است برقرار؟ سرباز اگر كم است بگو، مادر عزيز! اينجا هزار مرد دگر هست مثل من ما را نمانده طاقت خفتن ميان خاك گر كارهاي بد است بگو، مادر عزيز! خيزيم هر يكي از گور خويشتن ـ «يا مرگ»! «يا وطن» شاعر: اسکندر ختلانی

  • پنج شنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1389
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعری که تحسین رهبر انقلاب را بر انگیخت -(تمام عصه ی ما بال و پر نداشتن است) *

6572
3

شعری که تحسین رهبر انقلاب را بر انگیخت -(تمام عصه ی ما بال و پر نداشتن است) شعری که تحسین رهبر انقلاب را بر انگیخت

تمام عصه ی ما بال و پر نداشتن است

ز رمز و راز پریدن خبر نداشتن است

در این قفس متولد شدیم و می میریم

طبیعت قفس عمر در نداشتن است

چگونه داغ دلش خون نباشد از غم عشق

که شرط داغ ندیدن جگر نداشتن است

طبیب حاذق بیمار زندگی مرگ است

علاج دردسر عمر سر نداشتن است

فقط نصیب شهیدان سرسپرده ی توست

سعادتی که سازی سپر نداشتن است

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1389
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

اشعار شهدا,(انبوه تاول برتنت سر باز كرده) *

3149
2

اشعار شهدا,(انبوه تاول برتنت سر باز كرده) انبوه تاول برتنت سر باز كرده

اين هم نشان ديگري از سرفرازي ست

تاول ، نه ! اين ها مهر تأييد است مومن

تأييد معصوميت در عشق بازي ست

كپسول هاي سرد اكسيژن برايت

جز آه هاي بي ثمر چيزي ندارند

مي خواهي آسوده شوي حرف تو اين است

اين سال ها انگار پاييزي ندارند !

اين سرفه ها ياد آور يك عمر درد است

دردي كه درعمق وجودت ريشه كرده

چيزي نمي گويي ولي مي فهمم ، آري !

مسموميت خون تو را در شيشه كرده

حتي نفس با تو سر ياري ندارد

با اين همه از هيچ كس شكوه نداري

بر عكس هر ابري كه مي خواهد ببارد

ترجيح دادي بي صدا ، نم نم بباري

امشب دوباره خاطراتت جان گرفته

يك چفيه و تسبيح و عكسي يادگاري

بايد تو را توصي

  • جمعه
  • 31
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 08:03
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

ای کاش رنگ شهر بازیم نمیداد ! -(ای کاش در دل ذره ای شور و نوا بود) *

10617
32

ای کاش رنگ شهر بازیم نمیداد ! -(ای کاش در دل ذره ای شور و نوا بود) ای کاش رنگ شهر بازیم نمیداد !

سروده شهید سید مجتبی علمدار

ای کاش در دل ذره ای شور و نوا بود
احوال ما با حالت نی ها هم صدا بود
ای کاش شور جنگ در ما کم نمی شد
این نامرادی شیوه مردم نمی شد

ای کاش رنگ شهر بازی ام نمی داد
در جبهه یا زهرا(س) مرا بر باد می داد
امشب دل از یاد شهیدان تنگ دارم
حال و هوای لحظه های جنگ دارم
فرسنگها دورم ز وادی محبت
با یک دل خسته زنیش سنگ تهمت
مسموم شد ساقی و پیمانه شکسته
از بخت بد، درب شهادت گشته بسته
من ماندم و متن وصیت نامه پیرجماران
من ماندم و شرمندگی از روی یاران
من ماندم و شیطان و نفس و جنگهایش
من ماندم و شهر و گناه و رنگهایش
از زرق و برق شهر خود نیرنگ خوردم
آن مع

  • شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 08:23
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

تقديم به شهداي رهپويان وصال شيراز -(يه كاروان گل لاله ، تو موج شيون و ناله) *

5342
5

تقديم به شهداي رهپويان وصال شيراز -(يه كاروان گل لاله ، تو موج شيون و ناله) تقديم به شهداي رهپويان وصال شيراز

يه كاروان گل لاله ، تو موج شيون و ناله

رفتن از اين خاك ، به سوي افلاك

رنگ دلبر گرفتند ، تا خدا پر گرفتند

اين شهيدا تا ابد برامون نور عينند

هدية ما عاشقا به آقامون حسينند

*

يه عمريه كه شهادت ، به زير پرچم هيئت

گفتگومونه ، آرزومونه

شهادت عزت ماست ، شرف و غيرت ماست

عمريه رهپويان وصال روي ياريم

ما براي شهادت همه چشم انتظاريم

*

تا خون داريم تو رگامون ، بالا مياد تا صدامون

غرق تاب و تب ، هر روز و هر شب

از آقامون مي خونيم ، ما حسيني مي مونيم

كوري چشم همه دشمناي ولايت

سربلندن شيعه هاي علي تا قيامت

شاعر : یوسف رحیمی

  • شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

معبر اشک -(شهدای شهر ما مثل گل یاس می مونند) *

4612
3

معبر اشک -(شهدای شهر ما مثل گل یاس می مونند) معبر اشک

شهدای شهر ما مثل گل یاس می مونند

دلهای دیوونه از عشق اونا پریشونند

شهدا جون دادن و تو خونشون پر می زدند

از زمین تا به خدا با گریه معبر می زدند

اونا که با لب تشنه توی جبهه جون دادند

عاشقی رو باز به اهل آسمون نشون دادند

جون دادند با شور و شین ، ذکر لبا شون یا حسین

چه قشنگ سر می دادند به عشق بین الحرمین

ا ونا رفتند برای دفاع از آبروی دین

تیر می خورد چشما به عشق پسر ام البنین

اما حالا اونا که یه ذره احساس ندارند

خیلی راحت به روی گلهای یاس پا می ذارند

به خدا بی شهدا دنیا مثه قبر می مونه

زندگی بی شهدا مثل قفس یا زندونه

شهدا کاشکی می شد به ماها بال و پر بدید

از اون بالا بالاه

  • شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 17:28
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

راهیان نور -(مـا راهیــان نـور، دلداگانیم رهــــرو آئیـن، رزم آورانیم) *

6889
6

راهیان نور -(مـا راهیــان نـور، دلداگانیم           رهــــرو آئیـن، رزم آورانیم) راهیان نور

مـا راهیــان نـور، دلداگانیم رهــــرو آئیـن، رزم آورانیم

ـــــــــــــــــــ

یاد دلیران را، داریم گرامی ما همه حیران، دلاورانیم

ـــــــــــــــــــ

عشق مرا می برد از خانه به میدانها گر که شدم عازم این دشت و بیابانها

شب مــرا سحر کند مشعـل قــرآنها زمـــزمــه لبــم بــود نغمــه وجــــدانها

طالب نوریم و سحر نشانیم رهــــرو آئیـن، رزم آورانیم

ـــــــــــــــــــ

وای از این فاصله ها بین دل و دلبر چه می گذشت در این سرا بین یل و سنگر

تنگ شده دل ز غم روح خــدا رهبر می طلبم مــن از خـــدا نـــور خــــدا منـــظر

ذاکر خوبان و خوب ترانیم رهــــرو آئیـن، رزم آورنیم

ـــــــــــــــــ

  • جمعه
  • 13
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 13:08
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

مادر -(تو بر مزار شهيد عزيز خويش) *

4977
2

مادر -(تو بر مزار شهيد عزيز خويش) مادر

مادر!
تو بر مزار شهيد عزيز خويش
يك كاسه آب يخ
يك دسته گل بيار
زيرا كه من هنوز در اين خوابگاه خويش
لب تشنه حياتم
دل تشنه وطن

زيرا مني كه رفته به اين خواب جاودان
دلداده بهار و گل و سرو و لاله‏ام
من بيست ساله‏ام
مادر!
تو از براي خدا گريه سرمده
ديگر بجاي آه و فغان و غم و الم
با من بده بشارتي از مام ميهنم
مادر!
بگو، بگو كه چه شد كارزار ما؟
پيروزي آمده؟
صلح است برقرار؟
سرباز اگر كم است بگو،
مادر عزيز!
اينجا هزار مرد دگر هست مثل من
ما را نمانده طاقت خفتن ميان خاك
گر كارهاي بد است بگو، مادر عزيز!
خيزيم هر يكي
از گور خويشتن
ـ «يا مرگ»!
«يا وطن»!

  • جمعه
  • 13
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

شهید -(بـــــه اســم صاف الله، اينم يــه حرف تازه ) *

4155
5

شهید -(بـــــه اســم صاف الله، اينم يــه حرف تازه ) بـــــه اســم صاف الله، اينم يــه حرف تازه
ايــنم ازين زمــــونه، يـــه قسمـــت و فرازِ

بـــازم نهيب فردا، به نامــرديِ دنيا
بازم نشونه‌اي تا، بريم ســــــراغِ فــــــــردا

بازم يــه روح آزاد ميـــونِ گــــــودِ جنگه
مدّعيا! كجاييد؟ اين قصرمون قشنگه

آي مؤمنايِ امروز، هنر به اين چيزا نيست
كه بينِ موجِ شيعه، نمره‌هامون بشه بيست

تـــــــو سرزمـينِ كُفرَم، يارِ حسيني داريــم
تو جمع تاريكِ وَهم، ما نورِ عيني داريم

وقتـــي غمــــت مي‌گيره ميونِ جمعِ بي‌درد
وقتي كه ديگه دنيا، براي ميشه پوچ و سرد

ميـــون خــــود پـــرستا كنـــار بت پرستا
كنـــارِ ‌خــنده‌هايِ عربده جويِ مَستا

اونجا كه كلِ‌عالم،

  • جمعه
  • 13
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

داغ دل لاله -( امروز برای شهدا وقت نداریم) *

8998
13

داغ دل لاله -( امروز برای شهدا وقت نداریم) داغ دل لاله

امروز برای شهدا وقت نداریم

ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است

ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم

چون فرد مهمی شده نفس دغل ما

اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم

در کوفه تن غیرت ما خانه نشین است

بهر سفر کرببلا وقت نداریم

تقویم گرفتاری ما پر شده از زر

ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم

خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم

  • جمعه
  • 13
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

وصیت نامه -(آنچه ماندگار از جان رعنا قامتان) *

5393
5

وصیت نامه -(آنچه ماندگار از جان رعنا قامتان) وصیت نامه

آنچه ماندگار از جان رعنا قامتان

چفیه و سر بندو پوتین ،تکه ای از استخوان

ای دریغا زان دمی مردان ما بی سر شدند

درمیان موج خون چون لاله ای پرپر شدند

ای شهیدان خدا ما تا ابد شرمنده ایم

درکتار ساحل حسرت همه جا ماندهایم

ای خوشا احواتان پر رهرو ماند راهتان

تاابد برسینه تاریخ ثبت است نامتان

این وصیت از شما مانده برای ماوبس

نکنه غافل بشید ازولی حتی یک(نفس)

نکنه آی آدما ولی رو تنها بذارین

یوسف زمونه رو اسیر غمها بذارین

نکنه آی آدما رو خون ما پا بذارین

پیش طلحه و زبیر علی رو باز جا بذارین

نکنه آی آدما به وقت یاری خواستنش

مثل مردمان کوفه تو عمل کم بیارین

نکنه روی سرش بسان آتیش ب

  • پنج شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب

شعری به زیان ساده برای شهیدان و یاد شهدا -(یادش بخیر با بچه های هیئت ) *

9353
10

شعری به زیان ساده برای شهیدان و یاد شهدا -(یادش بخیر با بچه های هیئت ) یادش بخیر با بچه های هیئت
یادش بخیر شور و نوای هیئت
شب های جمعه همگی هم نوا
شور می زدیم برا حسین زهرا
با ذ کر یا حسین همه بچه ها
راهی بودیم به گلزار شهیدا
سر بند یا حسین رو سرهامون بود
یا فاطمه مدد رو لب هامون بود

یکی می گفت شهیدا شرمنده ایم
بعد شما ما همگی زنده ایم
اون یکی گفت : یاد حاج همت بخیر
یاد آدم های با غیرت بخیر
اون یکی گفت شهید فراموش شده
عشق شهادت دیگه خاموش شده
جوون ها حالا دیگه با کلاسن
کی دیگه فکر شهید و پلاکن
جای پلاک رو سینه ها صلیبه
چفیه دیگه توی ماها غریبه
تا که می گیم شهید به ما می خندن
انگ دیوونگی به ما می بندن
می گن که قرن بیست و یک رسیده
چرا همش حرف شما شهیده
فقط می گیم

  • جمعه
  • 20
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 08:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

به مناسبت اتمام کاروانهای راهیان نور -(هنوز ناله خورشید به گوش می آید) *

4714
3

به مناسبت اتمام کاروانهای راهیان نور -(هنوز ناله خورشید به گوش می آید) به مناسبت اتمام کاروانهای راهیان نور

هنوز ناله خورشید به گوش می آید

هنوز خون شهیدان به جوش می آید

هنوز ترکش خمپاره ها وموشکها

به جان اهل ولا همچو نوش می آید

هنوزخاک شلمچه معطر از خون است

وباغ وپیرهن وگل هماره گلگون است

اگرچه یوسف مصری رسیده است اما

هنوزهم دل لیلا اسیر مجنون است

هنوز معبرفکه نرفته از یادم

به بیستون هویزه من همچو فرهادم

هنوزهم که هنوز است ناله ها دارم

که ای شهید خدایی برس به فریادم

هنوز قامت قدم چو سرو یاران است

هنوز گوشه ی چشمم چو ابر باران است

هنوزهم که هنوز است اگر گنه کارم

دلم خوش است که گواهی به سربداران است

هنوز نقطه وصل کبوتران اینجاست

هنوز راه رسیدن به

  • پنج شنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1390
  • ساعت
  • 09:47
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب

به مرتضی آوینی -(سلام راوی مجنون،سلام راوی خون) *

5036
4

به مرتضی آوینی -(سلام  راوی مجنون،سلام راوی خون) به سید مرتضی آوینی

سلام راوی مجنون،سلام راوی خون
نگاه کن! که نگاهت غزل غزل مضمون
تو در مسیر خدا در میان خوف و رجا
نشسته روی لبانت تبسمی محزون

به اعتقاد تو سیاره رنج می خواهد
جهان چه فایده لبریز باشد از قارون
جهان برای تو زندان،برای تو انگور
جهان دسیسهء هارون و نقشهء مآمون
درون من برهوتی است از حقیقت دور
از این سراب مجازی مرا ببر بیرون
چگونه طاقت ماندن؟ مرا ببر با خود
از این زمانه به فردای دیگری ،اکنون
نگاه کن! که نگاهت روایت فتح است
سپاه چشم تو کرده است فکه را مجنون
به سمت عشق پریدی خدانگهدارت
تو مرتضا یی و دستان مرتضی یارت

...

سید حمید رضا برقعی

  • دوشنبه
  • 22
  • فروردین
  • 1390
  • ساعت
  • 09:58
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

برای تشییع لاله ها -(های! بارانی چشمانت شبیه درد من است) *

5181
-1

برای تشییع لاله ها -(های! بارانی چشمانت شبیه درد من است) های! بارانی چشمانت شبیه درد من است

های! آتش کش به جان تا همیشه سردمن

های! از من دور شو، ای مثل آیینه زلال

می نشیند ناگهان بر چشمهایت گردمن

اشک می باری چرا؟ بیهوده بی تابی چرا؟

سبز خواهد شد مگر گلبرگ های زرد من؟!

آمدم با یاس، با مریم، تو را راهی کنم

جا نمانی بین نامردان، همیشه مرد من

گریه با من خو گرفته، بی قرار من نباش

های! دوری از نگاهت تا همیشه درد من

شعر از سعیده مختاری برگرفته از کتاب مجموعه اشعار به مناسبت حماسه ی سوم خرداد و آزادی خرمشهر

  • چهارشنبه
  • 11
  • خرداد
  • 1390
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد