اشعار مخصوص شهدا

مرتب سازی براساس
 رضا یعقوبیان

متن شعر نوحه شهادت سردار سلیمانی -(ای شهید به خون آرمیده ) * رضا یعقوبیان

21963
93

متن شعر نوحه  شهادت سردار سلیمانی -(ای شهید به خون آرمیده ) ای شهید به خون آرمیده
ای که بر رهبری نوردیده
حاج‌قاسم شهید ولایت
پشت امت زداغت خمیده
شد شهادت معنا
گشته ایران ما
از غمت عاشورا
تسلیت یا مهدی(۳)

دل امت زداغت شکسته
رهبری در غم تو نشسته
هرکجا گشته برپاعزایت
عاشقان آمده دسته دسته
بر تو ما می‌بالیم
همه در ملالیم
از غمت می نالیم
تسلیت یامهدی

ای سلیمانی مهربانم
بنگر اشک و سوز و فغانم
یاد تو ای فدایی رهبر
ریزد از دیده اشک روانم
یاد تو گریانم
با دل سوزانم
بر سر پیمانم
تسلیت یا مهدی

بوده ای یاور و یار مظلوم
ظالمان را نمودی تو محکوم
از تن غرق خون تو سردارِ
عشق تو بر حسین گشته معلوم
عشق دین قانونت
عالمی محزونت
رهبری دل خونت
تسلیت یا مهدی

جای تو در جن

  • پنج شنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 14:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 مهدی عبادی(بیکس)

سردار سلیمانی -(ای اولان سردارِ والا عشقیوه حیراندی دنیا) * مهدی عبادی(بیکس)

318

سردار سلیمانی -(ای اولان سردارِ والا عشقیوه حیراندی دنیا) ای اولان سردارِ والا
عشقیوه حیراندی دنیا
سن سعادتمند اولوبسان
هر ایکی دنیا و عُقبا

سن ای والا شهید
اولوبسان رو سفید
آدون گَلسه عدو
اَسَر مانندِ بید

سلیمانی سلام

(سلام ای با وفا)

ای سَراسر شور و احساس
پَر پَر اولدون چون گُلِ یاس
سنه اورگَتدی بو درسی
مَکتَبینده حتماً عبّاس

اونون گیتدون یولون
یانیب صاق و صولون
اودور سَقّا کیمی
قَلَم اولدی قولون

افتخار اهلِ ایران
دین یولوندا ویرموسن جان
بَسدی بو فَخرون کی اولدون
خادمِ شاهِ خراسان

خوشا اَحوالیوه
سنون اِقبالیوه
یتیشدون عاقبت
گوزَل آمالیوه

ای ولایت جان نثاری
ایتموسن مظلومه یاری
دینیوه قربان اولوبسان
دیلده یا زهرا شعاری

اَیا فَرخُنده فَر
ویرر قانوون ثَمَر
هامی دشمن لری
خدا رسوا ایدر

  • یکشنبه
  • 24
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 23:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

کوی شقایق *

2923
4

کوی شقایق کوی شقایق

به بوی گل سرخ خونین لبی ,من از کوچه هایی گذر کرده ام

به داغ دل لاله ها ی جوان,من ازکوچه هایی گذر کرده ام

غربیانه هایی که نشکفته در کوچه ها نام دارند هنوز

به یاد شقایق ترین خانه ها ,من از کوچه هایی گذر کرده ام

چو در کوچه های زمان پسین ,گذر کردم ویافتم همنفس

به دیدار یاران خون خفته ای ,من از کوچه هایی گذر کرده ام

از این تنگ برجهای بی روح روئیده درآب و نان سیاه

به دلتنگی خانه هایی چو نور,من از کوچه هایی گذر کرده ام

در این ازدحام نفس گیر بیروح پر زرق و برق جاد ه ها

به خلوتگه انس آلاله های پسین ,من از کوچه هایی گذر کرده ام

به هرجسم آکنده ازثروت ناروا مانده درآهنین کوچه ها

به ش

  • سه شنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1390
  • ساعت
  • 04:13
  • نوشته شده توسط
  • نادر امینی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر بصیرت-انقلاب -( ای علمداران علمداری کنید ) *استاد سید هاشم وفایی

9500
13

شعر بصیرت-انقلاب -( ای علمداران علمداری کنید ) ای علمداران علمداری کنید
رهبر اسلام را یاری کنید
بازهم در غربتی پْر از خروش
"اَین عمار" علی آید بگوش
گوئیا که شام عاشورا شده
عشق در این امتحان معنا شده
رفتنی ها می روند از کربلا
کیست تا باقی بماند بر وفا
عشق را بار دگر احیا کنید
گوش جان خویشتن را وا کنید
رهبری بیدار دل فریاد زد
شعله ها بر جان استبداد زد
بی بصیرت، عالمی در غفلت است
بی بصیرت، دین حق در غربت است
سعی در راه شریعت لازم است
در ره ایمان بصیرت لازم است
دل به سوی کربلا پر می زند
نبض ما با نبض رهبر می زند
ما دل خود را به رهبر می دهیم
ما به فرمان علی سر می دهیم
جلوۀ ایمان ز رویش منجلی است
رهبر بیدار ما "سید علی" است

شاعر : استاد سید هاش

  • پنج شنبه
  • 17
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعری بخوان(به مناسبت چهلمین روز شهادت شهید مصطفی احمدی روشن) *

3383
1

شعری بخوان(به مناسبت چهلمین روز شهادت شهید مصطفی احمدی روشن) تقدیم به روح بلند و آسمانی کسی که بی تردید اگر میدانست چند روز بعد از رفتنش مقتدایش به منزلش خواهد آمد، پروازش را به تاخیر می انداخت. تقدیم به...

شهید مصطفی احمدی روشن

شعری بخوان که کوک به این ساز آورد

شوری بزن که ذره به پرواز آورد

ذرات شعر من همگی مست نام توست

نامت به تار شعر من آواز آورد

ای تو تمام بود و نبود ستاره ها

چشمت به ماهتاب جهان ناز آورد

ای "سیم" شاعری دلم تار موی تو

امشب تمام "فاز" و "نول"م فاز آورد

حالا که رمز قافله از یاد رفته است

پلکت به اوج حادثه صد راز آورد

ای یاکریم عاشق دریای عاشقی

دشمن برای صید پرت بازآورد

...

روشن ترین ستاره من تا سحر بمان

شعری بخوان که کوک

  • شنبه
  • 29
  • بهمن
  • 1390
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • محمد جواد خراشادی زاده
ادامه مطلب

شعری در باره شهید -(تو بر مزار شهيد عزيز خويش) *

8565
5

شعری در باره شهید -(تو بر مزار شهيد عزيز خويش) مادر! تو بر مزار شهيد عزيز خويش يك كاسه آب يخ يك دسته گل بيار زيرا كه من هنوز در اين خوابگاه خويش لب تشنه حياتم دل تشنه وطن زيرا مني كه رفته به اين خواب جاودان دلداده بهار و گل و سرو و لاله‏ام من بيست ساله ‏ام

مادر! تو از براي خدا گريه سرمده ديگر بجاي آه و فغان و غم و الم با من بده بشارتي از مام ميهنم مادر! بگو، بگو كه چه شد كارزار ما؟ پيروزي آمده؟ صلح است برقرار؟ سرباز اگر كم است بگو، مادر عزيز! اينجا هزار مرد دگر هست مثل من ما را نمانده طاقت خفتن ميان خاك گر كارهاي بد است بگو، مادر عزيز! خيزيم هر يكي از گور خويشتن ـ «يا مرگ»! «يا وطن» شاعر: اسکندر ختلانی

  • پنج شنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1389
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعری که تحسین رهبر انقلاب را بر انگیخت -(تمام عصه ی ما بال و پر نداشتن است) *

6400
3

شعری که تحسین رهبر انقلاب را بر انگیخت -(تمام عصه ی ما بال و پر نداشتن است) شعری که تحسین رهبر انقلاب را بر انگیخت

تمام عصه ی ما بال و پر نداشتن است

ز رمز و راز پریدن خبر نداشتن است

در این قفس متولد شدیم و می میریم

طبیعت قفس عمر در نداشتن است

چگونه داغ دلش خون نباشد از غم عشق

که شرط داغ ندیدن جگر نداشتن است

طبیب حاذق بیمار زندگی مرگ است

علاج دردسر عمر سر نداشتن است

فقط نصیب شهیدان سرسپرده ی توست

سعادتی که سازی سپر نداشتن است

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1389
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

اشعار شهدا,(انبوه تاول برتنت سر باز كرده) *

3050
2

اشعار شهدا,(انبوه تاول برتنت سر باز كرده) انبوه تاول برتنت سر باز كرده

اين هم نشان ديگري از سرفرازي ست

تاول ، نه ! اين ها مهر تأييد است مومن

تأييد معصوميت در عشق بازي ست

كپسول هاي سرد اكسيژن برايت

جز آه هاي بي ثمر چيزي ندارند

مي خواهي آسوده شوي حرف تو اين است

اين سال ها انگار پاييزي ندارند !

اين سرفه ها ياد آور يك عمر درد است

دردي كه درعمق وجودت ريشه كرده

چيزي نمي گويي ولي مي فهمم ، آري !

مسموميت خون تو را در شيشه كرده

حتي نفس با تو سر ياري ندارد

با اين همه از هيچ كس شكوه نداري

بر عكس هر ابري كه مي خواهد ببارد

ترجيح دادي بي صدا ، نم نم بباري

امشب دوباره خاطراتت جان گرفته

يك چفيه و تسبيح و عكسي يادگاري

بايد تو را توصي

  • جمعه
  • 31
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 08:03
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

ای کاش رنگ شهر بازیم نمیداد ! -(ای کاش در دل ذره ای شور و نوا بود) *

10009
31

ای کاش رنگ شهر بازیم نمیداد ! -(ای کاش در دل ذره ای شور و نوا بود) ای کاش رنگ شهر بازیم نمیداد !

سروده شهید سید مجتبی علمدار

ای کاش در دل ذره ای شور و نوا بود
احوال ما با حالت نی ها هم صدا بود
ای کاش شور جنگ در ما کم نمی شد
این نامرادی شیوه مردم نمی شد

ای کاش رنگ شهر بازی ام نمی داد
در جبهه یا زهرا(س) مرا بر باد می داد
امشب دل از یاد شهیدان تنگ دارم
حال و هوای لحظه های جنگ دارم
فرسنگها دورم ز وادی محبت
با یک دل خسته زنیش سنگ تهمت
مسموم شد ساقی و پیمانه شکسته
از بخت بد، درب شهادت گشته بسته
من ماندم و متن وصیت نامه پیرجماران
من ماندم و شرمندگی از روی یاران
من ماندم و شیطان و نفس و جنگهایش
من ماندم و شهر و گناه و رنگهایش
از زرق و برق شهر خود نیرنگ خوردم
آن مع

  • شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 08:23
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

تقديم به شهداي رهپويان وصال شيراز -(يه كاروان گل لاله ، تو موج شيون و ناله) *

5095
5

تقديم به شهداي رهپويان وصال شيراز -(يه كاروان گل لاله ، تو موج شيون و ناله) تقديم به شهداي رهپويان وصال شيراز

يه كاروان گل لاله ، تو موج شيون و ناله

رفتن از اين خاك ، به سوي افلاك

رنگ دلبر گرفتند ، تا خدا پر گرفتند

اين شهيدا تا ابد برامون نور عينند

هدية ما عاشقا به آقامون حسينند

*

يه عمريه كه شهادت ، به زير پرچم هيئت

گفتگومونه ، آرزومونه

شهادت عزت ماست ، شرف و غيرت ماست

عمريه رهپويان وصال روي ياريم

ما براي شهادت همه چشم انتظاريم

*

تا خون داريم تو رگامون ، بالا مياد تا صدامون

غرق تاب و تب ، هر روز و هر شب

از آقامون مي خونيم ، ما حسيني مي مونيم

كوري چشم همه دشمناي ولايت

سربلندن شيعه هاي علي تا قيامت

شاعر : یوسف رحیمی

  • شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

معبر اشک -(شهدای شهر ما مثل گل یاس می مونند) *

4454
3

معبر اشک -(شهدای شهر ما مثل گل یاس می مونند) معبر اشک

شهدای شهر ما مثل گل یاس می مونند

دلهای دیوونه از عشق اونا پریشونند

شهدا جون دادن و تو خونشون پر می زدند

از زمین تا به خدا با گریه معبر می زدند

اونا که با لب تشنه توی جبهه جون دادند

عاشقی رو باز به اهل آسمون نشون دادند

جون دادند با شور و شین ، ذکر لبا شون یا حسین

چه قشنگ سر می دادند به عشق بین الحرمین

ا ونا رفتند برای دفاع از آبروی دین

تیر می خورد چشما به عشق پسر ام البنین

اما حالا اونا که یه ذره احساس ندارند

خیلی راحت به روی گلهای یاس پا می ذارند

به خدا بی شهدا دنیا مثه قبر می مونه

زندگی بی شهدا مثل قفس یا زندونه

شهدا کاشکی می شد به ماها بال و پر بدید

از اون بالا بالاه

  • شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 17:28
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

راهیان نور -(مـا راهیــان نـور، دلداگانیم رهــــرو آئیـن، رزم آورانیم) *

6748
6

راهیان نور -(مـا راهیــان نـور، دلداگانیم           رهــــرو آئیـن، رزم آورانیم) راهیان نور

مـا راهیــان نـور، دلداگانیم رهــــرو آئیـن، رزم آورانیم

ـــــــــــــــــــ

یاد دلیران را، داریم گرامی ما همه حیران، دلاورانیم

ـــــــــــــــــــ

عشق مرا می برد از خانه به میدانها گر که شدم عازم این دشت و بیابانها

شب مــرا سحر کند مشعـل قــرآنها زمـــزمــه لبــم بــود نغمــه وجــــدانها

طالب نوریم و سحر نشانیم رهــــرو آئیـن، رزم آورانیم

ـــــــــــــــــــ

وای از این فاصله ها بین دل و دلبر چه می گذشت در این سرا بین یل و سنگر

تنگ شده دل ز غم روح خــدا رهبر می طلبم مــن از خـــدا نـــور خــــدا منـــظر

ذاکر خوبان و خوب ترانیم رهــــرو آئیـن، رزم آورنیم

ـــــــــــــــــ

  • جمعه
  • 13
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 13:08
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

مادر -(تو بر مزار شهيد عزيز خويش) *

4800
2

مادر -(تو بر مزار شهيد عزيز خويش) مادر

مادر!
تو بر مزار شهيد عزيز خويش
يك كاسه آب يخ
يك دسته گل بيار
زيرا كه من هنوز در اين خوابگاه خويش
لب تشنه حياتم
دل تشنه وطن

زيرا مني كه رفته به اين خواب جاودان
دلداده بهار و گل و سرو و لاله‏ام
من بيست ساله‏ام
مادر!
تو از براي خدا گريه سرمده
ديگر بجاي آه و فغان و غم و الم
با من بده بشارتي از مام ميهنم
مادر!
بگو، بگو كه چه شد كارزار ما؟
پيروزي آمده؟
صلح است برقرار؟
سرباز اگر كم است بگو،
مادر عزيز!
اينجا هزار مرد دگر هست مثل من
ما را نمانده طاقت خفتن ميان خاك
گر كارهاي بد است بگو، مادر عزيز!
خيزيم هر يكي
از گور خويشتن
ـ «يا مرگ»!
«يا وطن»!

  • جمعه
  • 13
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

شهید -(بـــــه اســم صاف الله، اينم يــه حرف تازه ) *

4016
5

شهید -(بـــــه اســم صاف الله، اينم يــه حرف تازه ) بـــــه اســم صاف الله، اينم يــه حرف تازه
ايــنم ازين زمــــونه، يـــه قسمـــت و فرازِ

بـــازم نهيب فردا، به نامــرديِ دنيا
بازم نشونه‌اي تا، بريم ســــــراغِ فــــــــردا

بازم يــه روح آزاد ميـــونِ گــــــودِ جنگه
مدّعيا! كجاييد؟ اين قصرمون قشنگه

آي مؤمنايِ امروز، هنر به اين چيزا نيست
كه بينِ موجِ شيعه، نمره‌هامون بشه بيست

تـــــــو سرزمـينِ كُفرَم، يارِ حسيني داريــم
تو جمع تاريكِ وَهم، ما نورِ عيني داريم

وقتـــي غمــــت مي‌گيره ميونِ جمعِ بي‌درد
وقتي كه ديگه دنيا، براي ميشه پوچ و سرد

ميـــون خــــود پـــرستا كنـــار بت پرستا
كنـــارِ ‌خــنده‌هايِ عربده جويِ مَستا

اونجا كه كلِ‌عالم،

  • جمعه
  • 13
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

داغ دل لاله -( امروز برای شهدا وقت نداریم) *

8804
13

داغ دل لاله -( امروز برای شهدا وقت نداریم) داغ دل لاله

امروز برای شهدا وقت نداریم

ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است

ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم

چون فرد مهمی شده نفس دغل ما

اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم

در کوفه تن غیرت ما خانه نشین است

بهر سفر کرببلا وقت نداریم

تقویم گرفتاری ما پر شده از زر

ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم

خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم

  • جمعه
  • 13
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

وصیت نامه -(آنچه ماندگار از جان رعنا قامتان) *

5116
5

وصیت نامه -(آنچه ماندگار از جان رعنا قامتان) وصیت نامه

آنچه ماندگار از جان رعنا قامتان

چفیه و سر بندو پوتین ،تکه ای از استخوان

ای دریغا زان دمی مردان ما بی سر شدند

درمیان موج خون چون لاله ای پرپر شدند

ای شهیدان خدا ما تا ابد شرمنده ایم

درکتار ساحل حسرت همه جا ماندهایم

ای خوشا احواتان پر رهرو ماند راهتان

تاابد برسینه تاریخ ثبت است نامتان

این وصیت از شما مانده برای ماوبس

نکنه غافل بشید ازولی حتی یک(نفس)

نکنه آی آدما ولی رو تنها بذارین

یوسف زمونه رو اسیر غمها بذارین

نکنه آی آدما رو خون ما پا بذارین

پیش طلحه و زبیر علی رو باز جا بذارین

نکنه آی آدما به وقت یاری خواستنش

مثل مردمان کوفه تو عمل کم بیارین

نکنه روی سرش بسان آتیش ب

  • پنج شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب

شعری به زیان ساده برای شهیدان و یاد شهدا -(یادش بخیر با بچه های هیئت ) *

9184
10

شعری به زیان ساده برای شهیدان و یاد شهدا -(یادش بخیر با بچه های هیئت ) یادش بخیر با بچه های هیئت
یادش بخیر شور و نوای هیئت
شب های جمعه همگی هم نوا
شور می زدیم برا حسین زهرا
با ذ کر یا حسین همه بچه ها
راهی بودیم به گلزار شهیدا
سر بند یا حسین رو سرهامون بود
یا فاطمه مدد رو لب هامون بود

یکی می گفت شهیدا شرمنده ایم
بعد شما ما همگی زنده ایم
اون یکی گفت : یاد حاج همت بخیر
یاد آدم های با غیرت بخیر
اون یکی گفت شهید فراموش شده
عشق شهادت دیگه خاموش شده
جوون ها حالا دیگه با کلاسن
کی دیگه فکر شهید و پلاکن
جای پلاک رو سینه ها صلیبه
چفیه دیگه توی ماها غریبه
تا که می گیم شهید به ما می خندن
انگ دیوونگی به ما می بندن
می گن که قرن بیست و یک رسیده
چرا همش حرف شما شهیده
فقط می گیم

  • جمعه
  • 20
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 08:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

به مناسبت اتمام کاروانهای راهیان نور -(هنوز ناله خورشید به گوش می آید) *

4570
3

به مناسبت اتمام کاروانهای راهیان نور -(هنوز ناله خورشید به گوش می آید) به مناسبت اتمام کاروانهای راهیان نور

هنوز ناله خورشید به گوش می آید

هنوز خون شهیدان به جوش می آید

هنوز ترکش خمپاره ها وموشکها

به جان اهل ولا همچو نوش می آید

هنوزخاک شلمچه معطر از خون است

وباغ وپیرهن وگل هماره گلگون است

اگرچه یوسف مصری رسیده است اما

هنوزهم دل لیلا اسیر مجنون است

هنوز معبرفکه نرفته از یادم

به بیستون هویزه من همچو فرهادم

هنوزهم که هنوز است ناله ها دارم

که ای شهید خدایی برس به فریادم

هنوز قامت قدم چو سرو یاران است

هنوز گوشه ی چشمم چو ابر باران است

هنوزهم که هنوز است اگر گنه کارم

دلم خوش است که گواهی به سربداران است

هنوز نقطه وصل کبوتران اینجاست

هنوز راه رسیدن به

  • پنج شنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1390
  • ساعت
  • 09:47
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب

به مرتضی آوینی -(سلام راوی مجنون،سلام راوی خون) *

4884
4

به مرتضی آوینی -(سلام  راوی مجنون،سلام راوی خون) به سید مرتضی آوینی

سلام راوی مجنون،سلام راوی خون
نگاه کن! که نگاهت غزل غزل مضمون
تو در مسیر خدا در میان خوف و رجا
نشسته روی لبانت تبسمی محزون

به اعتقاد تو سیاره رنج می خواهد
جهان چه فایده لبریز باشد از قارون
جهان برای تو زندان،برای تو انگور
جهان دسیسهء هارون و نقشهء مآمون
درون من برهوتی است از حقیقت دور
از این سراب مجازی مرا ببر بیرون
چگونه طاقت ماندن؟ مرا ببر با خود
از این زمانه به فردای دیگری ،اکنون
نگاه کن! که نگاهت روایت فتح است
سپاه چشم تو کرده است فکه را مجنون
به سمت عشق پریدی خدانگهدارت
تو مرتضا یی و دستان مرتضی یارت

...

سید حمید رضا برقعی

  • دوشنبه
  • 22
  • فروردین
  • 1390
  • ساعت
  • 09:58
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

برای تشییع لاله ها -(های! بارانی چشمانت شبیه درد من است) *

5005
-1

برای تشییع لاله ها -(های! بارانی چشمانت شبیه درد من است) های! بارانی چشمانت شبیه درد من است

های! آتش کش به جان تا همیشه سردمن

های! از من دور شو، ای مثل آیینه زلال

می نشیند ناگهان بر چشمهایت گردمن

اشک می باری چرا؟ بیهوده بی تابی چرا؟

سبز خواهد شد مگر گلبرگ های زرد من؟!

آمدم با یاس، با مریم، تو را راهی کنم

جا نمانی بین نامردان، همیشه مرد من

گریه با من خو گرفته، بی قرار من نباش

های! دوری از نگاهت تا همیشه درد من

شعر از سعیده مختاری برگرفته از کتاب مجموعه اشعار به مناسبت حماسه ی سوم خرداد و آزادی خرمشهر

  • چهارشنبه
  • 11
  • خرداد
  • 1390
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

خوش داشتند ... ! ( غزلی به غزّه ) -(زان كربلاي غــزّه ي پرخون ، دگـــر مپرس!) *

3999

خوش داشتند ... ! ( غزلی به غزّه ) -(زان  كربلاي  غــزّه ي  پرخون ،  دگـــر  مپرس!) خوش داشتند ... ! ( غزلی به غزّه )

زان كربلاي غــزّه ي پرخون ، دگـــر مپرس!

بر دل ، توان نــدارم و از من نظـر مپرس!

گلْ زخم هــاي صـورت طفلان تشنـــه لب

مي داد واضح از ستــم دون ، خبر ، مپرس!

شنگرف خون ز چشمه ي قاف غم آشناست

در روز روشن ، حالت كـوه و كمر مپرس!

آن كس كه بي تفاوت ازين ماجرا گذشت

از او دگـــر ، حكايت خيــــرالبشر مپــرس!

خــــوش داشتند حـرمت مـاه حــرام را !!

اين فصل را گــذر تو همي بيشتر مپرس!

قومي در آرزوي ظفر دست بــر دعاست

قومي براي حادثه چون لال و كر ، مپرس!

حزن و فغان گــــرفته دل داغ ديـــدگـــان

امّـا بـجز حـماسه و غيــرت ، خبر ، مپرس!

ديدي اگــر كه خارْدلي

  • چهارشنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1390
  • ساعت
  • 22:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل دادا
ادامه مطلب

ای شهید! -(عشق را بـا خـون خـود كردي تـو معنـا اي شهيـد!) * ابوالفضل عظیمی بیلوردی(دادا بیلوردی)

6632
4

ای شهید! -(عشق را بـا خـون خـود كردي تـو معنـا اي شهيـد!) اي شهيد !

عشق را بـا خـون خـود كردي تـو معنـا اي شهيـد!

خـويـش را بـردي بـه اوج عـرش اعـلا ، اي شهيد!

زنـدگي تسليم تـو شد ، مــرگ خــالي از عــدم

زنـده تــر از تـو نمي بينـم بـه دنيــــا اي شهيـــــد!

در كـلاس عشـق تــو ، استــادهــا بنشستــه اند

كـــز تـو آمـوزنــد ســــرمشق الفبـــا، اي شهيد!

نــور مي پــاشي بسان مــاه بــــر قصر امـل

عشـق مي نوشد ز تـو عــاشقترين ها اي شهيد!

مـأمـن جــانْ پَـرورت ، ســـــرمنــزل مقصـــودها

حـــاصلي از بــاورت ، روح تـجلّا اي شهيـــــــــد!

عـــالمي حيـــران بـه شور و عشقبــــازي هاي تـو

گلشنـــي حسرت بـــه ديـدار تـو رعنـا، اي شهيد!

جــز خــدا

  • دوشنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1390
  • ساعت
  • 07:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل دادا
ادامه مطلب

متن سینه زنی واحد عربی در وصف شهدا با سبک میثم مطیعی -( ولای علی جوشن جنگ ماست ) *

4645
10

متن سینه زنی واحد عربی در وصف شهدا با سبک میثم مطیعی -( ولای علی جوشن جنگ ماست ) ولای علی جوشن جنگ ماست
سلاح و کفن هر دو در چنگ ماست
به این فاطمیه قسم، عاقبت
جهان زیر آئین و فرهنگ ماست
فدایی زینب، به جسم و به جانیم
بترسید از این کوه، که آتشفشانیم
به غیر از شهادت به عاشق حرام است
گواهی حرفم عماد و حِسام است
امیری حسین و نعمَ الامیر
أَذقتَ العدُو نَکهةَ الانهِزامِ
یا رضوانُ مِنّا علیکَ السَّلامُ
فَأنتَ العِمادُ لتلکَ الخِیامِ
و عبّاسُ و حَسّانُ و حربُ و حِسامُ
وَ طوبَی لکَ فی جِوارِ الحُسینِ
فَعباسُ مدَّ الیکَ الیدینِ
سلامٌ علیکَ یا فَخرَ الرِّجالِ
دِمائُکَ سَتُمحِی قِوىَ الاِحتلالِ
امیری حسین و نعمَ الامیر
وَ فی هذه الظُّلمةِ الحالکةِ
لَقَد إقتَبَسْنا مِن أَنوارِکَ
و أَنتَ

  • یکشنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 17:15
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

پرواز شقایق ها -(شقایق ها کنارم پر کشیدند) *

4056
6

پرواز شقایق ها -(شقایق ها کنارم پر کشیدند) شعری در مورد شهادت و شهدا

شقایق ها کنارم پر کشیدند

چه راحت از زمین هم دل بریدند

میان این همه گل بین این باغ

گلی مثل شهادت بر گزیدند

دل گفته ای از : وحید محمدی

www.y-a-zahra.blogfa.com

  • پنج شنبه
  • 19
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 08:05
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

حكايت ( درباره شهيد ) -(بعد از تو حضور رنگ ِ غیبت دارد) *

3248
0

حكايت ( درباره شهيد ) -(بعد از  تو  حضور  رنگ ِ  غیبت   دارد) بعد از تو حضور رنگ ِ غیبت دارد
گل نکهتی از سرای غربت دارد
هر لاله که در دشت و دمن می روید
از سوز و غم ِ تو بس حکایت دارد

  • پنج شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 10:39
  • نوشته شده توسط
  • سید احد شیرین نژاد اردبیلی
ادامه مطلب

آهای مردم کجایید بیاید حسینم اومده! *

1912
4

آهای مردم کجایید بیاید حسینم اومده! تن پاره " قامت به خون تپده پیرهنی که کفت شد " چشمی که خدار دیده !آهای مردم کجایید بیاید حسینم اومده !آهای مردم کجایید بیاید حسینم اومده من با تابوت توو تن توو این چشمای تار چه کنم؟ با سیاهی یه پارچه روی دیوار چه کنم؟ با لباست با پلاکت با تموم خاطراتت با یه سربند که جا موند رو سیم خاردار چه کنم؟ سری که سر شده تو همه سرا بی سر اومده بگید با تن سردار چه کنم؟ مرد مردای نبرد جبهه ها مرد چاردیواری خونه ی من خدا چشمات و با قابش بردو عکس چشمات شده ارثیه ی من منه تنها " بچه های قدو نیم قد تلخی حرف و حدیثا " طعنه های مردم بد با سکوت ممتد تو چه کنم؟ من با سنگ لحد تو چه کنم؟ بچه ها تورو فقط از توی عکسا می

  • سه شنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 21:20
  • نوشته شده توسط
  • فهیمه رجاییان
ادامه مطلب

متن سینه زنی واحد عربی در وصف شهدا با سبک میثم مطیعی -( یَشهَدُ الله یا أهلَ الوَفاءِ ) * مرتضی حیدری آل کثیر

5831
10

متن سینه زنی واحد عربی در وصف شهدا با سبک میثم مطیعی -( یَشهَدُ الله یا أهلَ الوَفاءِ ) یَشهَدُ الله یا أهلَ الوَفاءِ
أنتُم أَحیاء فی ظِلِّ الإباءِ
حینَ سِرتُم شوقَاً لِلبَلاءِ
قَد رَسَمتُم دَربَ الإیمانِ
فُزتُم یا حِزبَ القُرآنِ
بِالجَنانِ عندَ الرَّحمانِ
ذا شِعارُ الأَحرار: حَیدرٌ یا کَرّار
یا عِمادُ دَومًا فی الفُؤادِ
طابَ مَثواﻙَ یا رَمزَ الجِهادِ
بِاسمکَ الکونُ ما زالَ یُنادِی
هکذا صَوتٌ فی الآفاقِ
قَد تَعَلَّی نَحوَ الخَلّاقِ
کَربلائیٌّ وَ هُو باقِی
ذا شِعارُ الأَحرار: حَیدرٌ یا کَرّار
ها تَجَلَّت شَمسٌ لِلیقینِ
شَمسُ طه وَ الحقِّ المُبینِ
وَ استَضاءَت فی نَحرِ الحُسینِ
هذا صوتُ النَّحرِ نادانا
دائِماً یَعلو فی دُنیانا
حُبُّه زادٌ لِأُخرانا
ذا شِعارُ الأَحرار: حَیدرٌ یا کَر

  • یکشنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 17:19
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار مناجاتی امام زمان عج(باب الجنه) *

4577
4

اشعار مناجاتی امام زمان عج(باب الجنه) مناجات

شهدا.حضرت صاحب عج

اگر جوان حسینی و هیئتی هستیم

کدام خصلت آقا شده نشانیمان!

خدا کند که همیشه بیادمان باشد

که قبل از این چه کسانی شده اند بانیمان

همان بهشت نشینانِ خاکی و ساده

(شهید) های همین خاک ارغوانیمان!

که آه غیرتشان تا همیشه می جوشد

به هر سروده ی یا صاحب الزمانیمان

دوباره سفره ی شبهای عشقمان پهن است

بگو چرا نمی آیی به میهمانیمان؟

هنوز حاجتمان را نداده ای آقا!

هنوز پر نشده دست ناتوانیمان

کمی زسوز دلت را بیا وقسمت کن

که کربلا بشود بزم شام هیئتمان!

التماس دعا :ایمان غلامی(باب الجنه)

منبع:www.boyepirahanehoseyn.blogfa.com www.bename.mahtarin.com

  • پنج شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 08:40
  • نوشته شده توسط
  • ایمان
ادامه مطلب

لطفا روی خون شهدا پا بگذارید!!!!! *

2228
5

لطفا روی خون شهدا پا بگذارید!!!!! لطفا روی خون شهدا پا بگذارید!!!!!

میدانی این حرف ، حرف کیست؟

آری درست حدس زدی، این حرف ، حرف من و توست،من و تویی که هر روز

ده ها بار این جمله را با هم بلند فریاد می زنیم.

من و تویی که معتقدیم خون شهدا بی ارزش است،

من و تویی که آن ها را مرده فرض میکنیم،

من و تویی که آرمان هایشان را عقب افتادگی تلقی میکنیم،

و من وتویی که...

تعجب کرده ای؟

تعجب نکن .

مگر غیر از این است؟

کدامتان ادعایی بر خلاف این دارید؟

کدامتان از مفهوم این حرف خود را دور میدانید؟

اگر باز هم میگویی نه،پس خوب گوش کن:

صبحت را با یاد چه کسی آغاز کردی؟بایاد خدا؟؟!؟!؟

گفتی ساعت چند نماز صبحت را خواندی؟نکنه گفتی باز هم قض

  • سه شنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

وقت سفر *

2418
6

وقت سفر زیرلب گفت دگروقت سفرنزدیک است

شب تارست ولی صبح ظفر نزدیک است

میرسدمژده بگوشم سرسجاده مین

وقت بیزارشدن ازتن وسر نزدیک است

مادرم رابرسان بادصبا این پیغام

وقت مطعم شدن ازخون جگرنزدیک است

پدرم چشم براهست ودلش پرآشوب

گوبه یعقوب که هجران پسر نزدیک است

دخترم راتوبگوبهرشکیبائی دل

گفتن خاطره ازنام پدرنزدیک است

غزلت باردگرازنظرافتاده –نفس-

غم مخورازغم هجران که سحرنزدیک است

  • شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 07:06
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد