اشعار مخصوص شهدا

مرتب سازی براساس

شعر شهدا -( بغضم گرفت و داد زدم: نه نرو علی ) * ندا هدایتی فرد

2381
2

شعر شهدا -( بغضم گرفت و داد زدم: نه نرو علی ) بغضم گرفت و داد زدم: نه نرو علی!
آخر چرا تو؟ ها؟ تو كه شاگرد اولی!
چیزی نمانده است به پایان درسها
كم كم قرار است كه جشن مجللی...
گوشت به حرفهای من اصلاً نبود، نه؟
تنها تو فكر توپ و تفنگ و مسلسلی
خندیدی و به سمت خدا رفت دستهات
یعنی كه راضی ام به رضای تو، یا علی!
شاید صدای سبز خدا بود در دلت:
اصلاً چرا هنوز هم اینجا معطلی؟
وقتی لباس جنگ به تن كرده بودی، آه؟
می خواستم دوباره بگویم: نرو ولی...
برگشته ای كبود، ولی سربلندتر
مثل هوای شرجی و تب دار جنگلی
كه زخمی تبر شده و مانده در خزان
مسموم شعله های پر از اشك خردلی
آه! ای درخت زرد تناور نگاه كن
لبریز از شكوفه نم دار تاولی
كم كم تو را هوای پر از شیمیا

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر شهدا -( به جای آنکه همه سال سوی مکه روید ) * مرحوم محمدرضا آغاسی

3011
5

شعر شهدا -( به جای آنکه همه سال سوی مکه روید ) به جای آنکه همه سال سوی مکه روید
به جاست گر نظری نیز سوی فکه روید
مگر نه ‌آنکه حسین از حجاز بیرون زد
اقامه کـرد نمازی که سجده در خون زد
هنوز بوی شهید از هویزه می‌آید
صـدای ناله قـرآن ز نیزه می آ‌ید
شب شهادتم اسپند و عود برگیرید
زنعش سوخته‌ام بوی دود برگیرید
اگرچه در سفر من عطـش فراوان است
چه باک بدرقه ی راهم آب و قرآن است
فرشتگان عطشم را به آب می‌شویند
غبار نعش مرا با گلاب می‌شویند

شاعر : مرحوم محمدرضا آغاسی

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدا-فاطمیه -( در شهر صدای همهمه می آید ) * مهدی رجب زاده

4197
5

شعر شهدا-فاطمیه -( در شهر صدای همهمه می آید ) در شهر صدای همهمه می آید
از عرش نوا و زمزمه می آید
یک عمر محب فاطمه، سرش چیست؟
در روز عزای فاطمه می آید
****
با رایحه یاس و جنان برگشته
خاکیست ولی از آسمان برگشته
می خواسته مثل مادر خود باشد
در فاطمیه که بی نشان برگشته
****
با نفحه و عود آمده مهمانی
با نور و شهود آمده مهمانی
در فاطمیه ز کوچه های جبهه
یک یاس کبود آمده مهمانی

شاعر : مهدی رجب زاده

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدا-شلمچه -( آدم در این دیار دلش جای دیگری‌ست ) * سید محمد جواد شرافت

7724
5

شعر شهدا-شلمچه -( آدم در این دیار دلش جای دیگری‌ست ) آدم در این دیار دلش جای دیگری‌ست
این خاک کربلای معلای دیگری‌ست
با هر نسیم مرده دلی زنده می‌شود
آری دمش مثال مسیحای دیگری‌ست
این سوی دشت مقتل مردی که بی سر است
آن سوی دشت مقتل سقای دیگری‌ست
خون شهید در همه جا موج می‌زند
این جا فرات نیز به معنای دیگری‌ست
خاکش چه قدر بوی عجیبی گرفته است
این پهنه خاک بوس قدم‌های دیگری‌ست
این جا چه قدر با همه جا فرق می‌کند
این جا شلمچه نیست که دنیای دیگری‌ست

شاعر : سید محمد جواد شرافت

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهید گمنام -( حاجى! تمام گشته مهمات‌مان، تمام ) *

2903
3

شعر شهید گمنام -(  حاجى! تمام گشته مهمات‌مان، تمام ) حاجى! تمام گشته مهمات‌مان، تمام
ما مانده‌ایم و چند تنِ نیمه‌جان، تمام
ما مانده‌ایم و غربت تلخی از ابتدا
تا انتهای وحشت آخرزمان، تمام
خرچنگ‌ها محاصره را تنگ کرده‌اند
اما امید ماست خدا بی‌گمان تمام
حاجى! خدا کند که بفهمی چه دیده‌ام
از پشت زخم‌های دل آسمان، تمام
این‌جا هنوز اول خط شروع ماست
پایان انتظارِ به خون خفته‌مان، تمام
فرصت گذشته است، مرا هم حلال کن!
شاید شکسته شیشه‌ی عمر جهان، تمام
تنها صدای خش‌خشِ بی‌سیم بود و بس
تنها صدای اشهد یک نوجوان، تمام
ده سالِ بعد، کار تفحص نتیجه داد
بی‌سیم تکه ‌تکه و یک استخوان، تمام
حالا کنار تربت حاجى نوشته‌اند:
گم‌نام، عشق ما و خدا، بی‌کران... تمام

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر شهدا -( دلدادگان این جا زیارت گاه عشق لست ) * قاسم نعمتی

2192
1

شعر شهدا -( دلدادگان این جا زیارت گاه عشق لست ) دلدادگان این جا زیارت گاه عشق لست
ای راهیان نور این جا راه عشق است
این جا همان بیت الحرام بندگی هاست
اینجا محل پشت پا بر زندگی هاست
این جا سر تعظیم دارد ماه و خورشید
نور خدا را می توان با چشم دل دید
این جا همان میعاد گاه عاشقان است
راه عبور مهدی صاحب زمان است
این جا سحر هایش صدای آه دارد
گویا علی سر در میان چاه دارد
این جا پر از عشاق سرگردان صحراست
این جا صفای صبح گاهش نام زهراست
این جا قنوت هر شبش مهتاب دارد
دیدم هزاران زمزم پر آب دارد
این جا لباس خاکی، احرام طواف است
سرهای خونین روی دست، جای کلاف است
این جا خریداران یوسف سر جدایند
حجاج این صحرا به دنبال منایند
این جا زیارت ها دهد بوی شهادت
ا

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدا -( عاقد دوباره گفت وکیلم ...پدر نبود ) * پروانه نجاتی

2687
0

شعر شهدا -( عاقد دوباره گفت وکیلم ...پدر نبود ) عاقد دوباره گفت وکیلم ...پدر نبود
ای کاش در جهان ره و رسم سفر نبود
گفتند رفته گل...نه ! گلی گم، دلش گرفت
یعنی که از اجازه ی بابا خبر نبود
هجده بهار منتظرش بود و برنگشت
آن فصل های سرد که بی درد سر نبود
ای کاش نامه یا خبری عطر چفیه ای
رویای دخترانه ی او بیشتر نبود
عکس پدر مقابل آیینه شمعدان
آن روز دور سفره جز چشم تر نبود
عاقد دوباره گفت: وکیلم؟ دلش شکست
یعنی به قاب عکس امید دگر نبود
او گفت با اجازه ی بابا...بله ...بله
مردی که غیر آینه ای شعله ور نبود

شاعر : پروانه نجاتی

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر شهدا -( شكسته است اگر بغض بی بهانه ما ) *استاد سید هاشم وفایی

2178
2

شعر شهدا -( شكسته است اگر بغض بی بهانه ما ) شكسته است اگر بغض بی بهانه ما
هماره نام شهیدان بود ترانه ما
نرفته است ز اندیشه ها تب ایثار
كه مانده بار رسالت به روی شانه ما
هنوز هم نفسی تازه می كنم هر روز
كه مانده است شمیمی زگل به خانه ما
تمام حنجره فریاد می شود، آری
صدای بغض غریبی است در ترانه ما
هنوز عطر حسینی از این چمن آید
كه بوی كرببلا می دهد جوانهٔ ما
من از قبیله عشقم، قسم به حضرت عشق
ز خون سرخ شهیدان بجو نشانه ما
شمیم ناب ولایت در این چمن جاریست
زسعی رهبر آزاده و یگانه ما
هنوز هم همه جا اهرمن كمین كرده است
كه پُر ز خاتم ایمان بود خزانه ما
زمینه ساز ظهور امام خود باشیم
بصیرت است چراغ ره و شبانه ما
به عهد خویش «وفائی» اگر وفا بكنیم
بشی

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدا -( عمری گذشت و یوسف ما پیرهن نداشت ) * سجاد عزیزی

2787
3

شعر شهدا -( عمری گذشت و یوسف ما پیرهن نداشت ) عمری گذشت و یوسف ما پیرهن نداشت
آری كه پیرهن نه، كه حتی كفن نداشت
عمری گذشت و خنده به لب های مادرم
خشكیده بود و میل به دریا شدن نداشت
عمری همیشه قصه‌ی نقاشی ام شده
مردی كه دست در بدن و سر به تن نداشت
حالا رسید بعد هزاران هزار روز
یك مشت استخوان كه نشان از بدن نداشت
مادر كه گفت: شكل تو دارد پدر، ولی
وقتی كه دیدمش پدرم شكل من نداشت
فهمیدم از نبودن اندوه جمجمه !
بابا هوای سر به بدن داشتن نداشت
با این چنین رسیدن و آن هم بدون سر
حرفی برای مادرم از خویشتن نداشت
آن شب چقدر مادرم از غصه گریه كرد
بیچاره او كه چاره به جز سوختن نداشت

شاعر : سجاد عزیزی

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر شهدا -( دلدادگان این جا زیارت گاه عشق لست ) * قاسم نعمتی

2471
1

شعر شهدا -( دلدادگان این جا زیارت گاه عشق لست ) دلدادگان این جا زیارت گاه عشق لست
ای راهیان نور این جا راه عشق است
این جا همان بیت الحرام بندگی هاست
اینجا محل پشت پا بر زندگی هاست
این جا سر تعظیم دارد ماه و خورشید
نور خدا را می توان با چشم دل دید
این جا همان میعاد گاه عاشقان است
راه عبور مهدی صاحب زمان است
این جا سحر هایش صدای آه دارد
گویا علی سر در میان چاه دارد
این جا پر از عشاق سرگردان صحراست
این جا صفای صبح گاهش نام زهراست
این جا قنوت هر شبش مهتاب دارد
دیدم هزاران زمزم پر آب دارد
این جا لباس خاکی، احرام طواف است
سرهای خونین روی دست، جای کلاف است
این جا خریداران یوسف سر جدایند
حجاج این صحرا به دنبال منایند
این جا زیارت ها دهد بوی شهادت
ا

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدا -( عاقد دوباره گفت وکیلم ...پدر نبود ) * پروانه نجاتی

2228
7

شعر شهدا -( عاقد دوباره گفت وکیلم ...پدر نبود ) عاقد دوباره گفت وکیلم ...پدر نبود
ای کاش در جهان ره و رسم سفر نبود
گفتند رفته گل...نه ! گلی گم، دلش گرفت
یعنی که از اجازه ی بابا خبر نبود
هجده بهار منتظرش بود و برنگشت
آن فصل های سرد که بی درد سر نبود
ای کاش نامه یا خبری عطر چفیه ای
رویای دخترانه ی او بیشتر نبود
عکس پدر مقابل آیینه شمعدان
آن روز دور سفره جز چشم تر نبود
عاقد دوباره گفت: وکیلم؟ دلش شکست
یعنی به قاب عکس امید دگر نبود
او گفت با اجازه ی بابا...بله ...بله
مردی که غیر آینه ای شعله ور نبود

شاعر : پروانه نجاتی

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر شهدا -( شكسته است اگر بغض بی بهانه ما ) *استاد سید هاشم وفایی

2279
1

شعر شهدا -( شكسته است اگر بغض بی بهانه ما ) شكسته است اگر بغض بی بهانه ما
هماره نام شهیدان بود ترانه ما
نرفته است ز اندیشه ها تب ایثار
كه مانده بار رسالت به روی شانه ما
هنوز هم نفسی تازه می كنم هر روز
كه مانده است شمیمی زگل به خانه ما
تمام حنجره فریاد می شود، آری
صدای بغض غریبی است در ترانه ما
هنوز عطر حسینی از این چمن آید
كه بوی كرببلا می دهد جوانهٔ ما
من از قبیله عشقم، قسم به حضرت عشق
ز خون سرخ شهیدان بجو نشانه ما
شمیم ناب ولایت در این چمن جاریست
زسعی رهبر آزاده و یگانه ما
هنوز هم همه جا اهرمن كمین كرده است
كه پُر ز خاتم ایمان بود خزانه ما
زمینه ساز ظهور امام خود باشیم
بصیرت است چراغ ره و شبانه ما
به عهد خویش «وفائی» اگر وفا بكنیم
بشی

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدا -( گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را ) * مرحوم مهدی پرویز

2587
0

شعر شهدا -( گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را ) گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بــرده ام تا بسپارم به دم تیر بدن را
بــاد از پیرهنت رد شده تا بـاز بیارد
بـه مشـام گل هر باغچــه ای عطر ختن را
کربــلائیست هویــزه که در آن عهد نمودی
مثل مولات نبینی به بـدن غسل و کفــن را
و نسیمی که وزیده است از آن خــاک معطر
غــرق گل ساخته هر خار بیابان و گون را
پـای در راه شهـادت که نهـادی و سرت رفت
یـاد دادی به همه عالمیـان زنـده شدن را
حـال با خواندن یک دست گل فـاتحه بر تو
قصد دارم کــه معطــر بکنم باز دهن را

شاعر : مرحوم مهدی پرویز

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فرزندان شهدا -( توی برگ سفید نقاشی ) * مهدی مردانی

4948
9

شعر فرزندان شهدا -( توی برگ سفید نقاشی ) توی برگ سفید نقاشی
گرد و خاك مداد پر رنگ است
سرخ و تیره چقدر آتش و دود
نكند لای دفترم جنگ است
اینكه اینجا كشیده ام پدر است
مثل عكسش كمی جوان شده است
می درخشد لباس خاكی او
مثل خورشید آسمان شده است
می كشم با مداد سبز كلاه
تا در این جنگ بر سرش باشد
می كشم با مداد قهوه ای ام
خاكریزی كه سنگرش باشد
دفتر من دوباره نورانی ست
شب حمله دوباره آمده است
تانك هایی كه خط خطی كردم
پدرم با سلاح خود زده است
سالها رفته است و از جبهه
پدر و گریه و دعا مانده
شاید او خسته بوده و پایش
روی مین سیاه جا مانده

شاعر : مهدی مردانی

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر دفاع مقدس-شهدا -( هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی ) * مهدی رحیمی زمستان

4072
7

شعر دفاع مقدس-شهدا -( هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی ) هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی
وقتی که می‌رسند خبرها یکی یکی
خم گشته است قد پدرها دوتا دوتا
وقتی که می‌رسند پسرها یکی یکی
باب نیاز باب شهادت درِ بهشت
روی تو باز شد همه درها یکی یکی
سردار بی‌سر آمده‌ای تا که خم شوند
از روی دارها همه سرها یکی یکی
رفتی که وا شوند پس از تو به چشم ما
مشتِ پُر قضا و قدرها یکی یکی
رفتی که بین مردم دنیا عوض شود
دربارۀ بهشت نظرها یکی یکی
در آسمان دهیم به هم ما نشانشان
آنان که گم شدند سحرها یکی یکی
آنان که تا سحر به تماشای یادشان
قد راست می‌کنند پدرها یکی یکی

شاعر : مهدی رحیمی

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دفاع مقدس و شهدا -( از تو یک تکه پلاک و استخوان آورده است ) * رضا نیکوکار

5349
8

شعر دفاع مقدس و شهدا -( از تو یک تکه پلاک و استخوان آورده است ) از تو یک تکه پلاک و استخوان آورده است
باد تابوتی پر از رنگین کمان آورده است
چشم هایت کو؟ دل تو که برایم می تپید
آن دو تا دستی که هر شب خانه نان آورده است
مادرم هر صبح بعد از تو سر سفره، گلی
جای خالی همان یک استکان آورده است
خواب می بینم که می گویی خدا ما را فقط
توی این دنیا برای امتحان آورده است
خوش به حال دست هایی که برای بال تو
لحظه سرخ شهادت آسمان آورده است
نیستی و بی تو من امروز می دانم که جنگ
چون تویی تعداد مرد قهرمان آورده است

شاعر : رضا نیکوکار

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدا و دفاع مقدس -( خبر این بود که یک سرو رشید آوردند ) * احمد حسین پور علوی

4395
6

شعر شهدا و دفاع مقدس -( خبر این بود که یک سرو رشید آوردند ) خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوان های تو را در شب عید آوردند
جیب پیراهنی آغشته به خون را گشتند
نامه ای را که به مقصد نرسید آوردند
نامه مثل جگر تشنه ی تو سوخته بود
قفل آن باز نشد هر چه کلید آوردند
مادرت گفت کبوتر شده ای، می دانست
آسمان را به هوای تو پدید آوردند
لحظه ی رفتن تو خوب به یادش مانده
آب و آیینه و قرآن مجید آوردند
جا نماز متبرک شده اش را آن روز
با گلی سرخ که از باغچه چید آوردند
وقت رفتن تو خودت روضه ی اکبر خواندی
کوچه ابری شد و باران شدید آوردند
سال ها بعد تو از راه رسیدی اما...
خوب شد مادرت آن روز ندید آوردند...
پیکری را که به شش ماهگی ات می مانست
پیکری را که به قنداق سفید آور

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدا و دفاع مقدس -( هنوز ماتم زن های خون جگر شده را ) * محمد مهدی سیار

2217
4

شعر شهدا و دفاع مقدس -( هنوز ماتم زن های خون جگر شده را ) هنوز ماتم زن های خون جگر شده را
هنوز داغ پدرهای بی پسر شده را
کسی نبرده ز خاطر کسی نخواهد برد
ز یاد، خاطره باغ شعله ور شده را
کسی نبرده ز خاطر، نه صبح رفتن را
نه عصرهای به دلواپسی به سر شده را
نه آهِ مانده بر آیینه های کهنه شهر
نه داغ های هر آیینه تازه تر شده را
جنازه ها که می آمد هنوز یادم هست
جنازه های جوان، کوچه های تر شده را...
نه، این درخت پر از زخم، خم نخواهد شد
خبر برید دو سه شاخه تبر شده را!

شاعر : محمد مهدی سیار

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات با خدا-شهدا و دفاع مقدس -( هو العشق و هو الحیّ و هو الهو ) * علیرضا قزوه

6493
10

شعر مناجات با خدا-شهدا و دفاع مقدس -( هو العشق و هو الحیّ و هو الهو ) هو العشق و هو الحیّ و هو الهو
خوشا هو هو زدن با حضرت او
به نام او که دل را چاره ساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
چراغی مرده ام، دل کن دلم را
به بسم الله، بسمل کن دلم را
بگیر این دل، دل ناقابلم را
به امیدی که بگدازی دلم را
بده حالی که حالی تازه باشد
که هر فصلش وصالی تازه باشد
مدد کن لحظه ای از خود گریزم
که تاریک است صبح رستخیزم
تمام فصل من شد برگ ریزان
بده داد منِ از خود گریزان
الهی سینه ای داریم پُر سوز
تبسم کن در این آیینه یک روز
تبسم کن، تبسم کن، الهی!
مرا در عطر خود گم کن، الهی!
من از کوه و درختی کم نبودم
شبی با من تکلم کن، الهی!
همه حیران، چون موساییم در طور
تجلی کن، شبی، یا نور، یا ن

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدای مفقود الاثر -( گلی به دست تو دیدیم و کوله ای بر دوش ) *

9508
9

شعر شهدای مفقود الاثر -( گلی به دست تو دیدیم و کوله ای بر دوش ) گلی به دست تو دیدیم و کوله ای بر دوش
هنوز مانده سخن های آخرت در گوش
و کفش های تو را مادرت چه محکم بست
نیامدید چرا کفش های خاکی پوش؟
چه رودها که به پشت سرت گریسته شد
و خشک شد دلمان ای سوار ابر فروش!
و دفتر غزلم نذر غیرتت ای مرد!
که از هجوم کلاغان رسیده بود به جوش
در آن شبی که تو رفتی تمام شهر شنید
که خواند ساقی کوثر: بیا عزیز و بنوش!
ببین برای تو امشب کلاه می بافم
به یاد کودکی ام، مهربان بیا و بپوش
به خاک جبهه قسم خورده ام که می آیی
و عشق گفته بزرگ است این قسم! خاموش!
و از تمام تو ای بیکران، برایم ماند
کلاه پشمی بی سر... و کوله ای بی دوش

  • دوشنبه
  • 11
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدای دفاع مقدس(ع) -( هلا واژه هایم بسیجی شوید ) * پروانه نجاتی

2457
2

شعر شهدای دفاع مقدس(ع) -( هلا واژه هایم بسیجی شوید ) هلا واژه هایم بسیجی شوید!
گلوله، سلاح، آر پی جی شوید
بیایید با من به میدان مین
به گلگون ترین قطعه های زمین
همان جا که بوی جنون جاری است
که از عشق، دریای خون جاری است
بیایید با من به «بستان» و «شوش»
که خاکسترم را بگیرم به دوش
به شهری که خرّم شد از لاله ها
شهادتگه سیزده ساله ها
ز دزفول و تنهایی اش بشنویم
ز شرح شکیبایی اش بشنویم
شلمچه شویم و پر از خون شویم
دل آشفته ی «فاو» و «مجنون» شویم
بیایید در «هور»ها پر زنیم
به گمگشته یاران خود سر زنیم
بیا با شهیدان سماعی کنیم
به سنگر، به میدان سماعی کنیم
شهیدان الفبای آزادی اند
همه اهل این کوی و آبادی اند
به آتش همه نسبتی داشتند
از آن شعله ها قسمتی داشتنند

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدای دفاع مقدس -( کس تماشا نکند منظره زیباتر از این ) * زکریا اخلاقی

2587
4

شعر شهدای دفاع مقدس -( کس تماشا نکند منظره زیباتر از این ) کس تماشا نکند منظره زیباتر از این
خاطری را نبود خاطره زیباتر از این
زیر شمشیر شهادت، سحر آن سان وقتی
که نرفتند از این دایره زیباتر از این
نرسد دعوت دلدار فریباتر از آن
نشکفد تلبیه از حنجره زیباتر از این
شاهبازا سفر عرش تو خوش باد، برو!
نرود کس سوی آن کنگره زیباتر از این
رفتی ای نوگل و در باغ غمت خواهد خواند
باز شب تا به سحر زنجره زیباتر از این
خوش قد و قامتی اما به خدا روز طلوع
خواهمت دید در آن منظره زیباتر از این

شاعر : زکریا اخلاقی

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدا-دفاع مقدس -( این عطر خون توست با آبان می آید ) * زهرا بشری موحد

2144
4

شعر شهدا-دفاع مقدس -( این عطر خون توست با آبان می آید ) این عطر خون توست با آبان می آید
از جاده های سرخ کردستان می آید
بعد از شهادت زنده تر خواهی شد ای عشق
عاشق که بی جان می شود، با جان می آید
مجنون جزیره نیست، مجنون سینه ی توست
چون از جماران جنون فرمان می آید
فرمانده می داند که خیبر سوز دارد
وقتی که لشگر می رود، گردان می آید
...
یک شهر می گرید در آغوش مزارت
یکریز در گلزار قم، باران می آید

شاعر : زهرا بشری موحد

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدای دفاع مقدس -( گل شد، بر آمد پیکرم، آهسته آهسته ) * مهدی فرجی

2173
4

شعر شهدای دفاع مقدس -( گل شد، بر آمد پیکرم، آهسته آهسته ) گل شد، بر آمد پیکرم، آهسته آهسته
انگار دارم می‌پرم آهسته آهسته
انگشترم، مهرم، پلاکم، چفیه‌ام، عطرم
پیدا شد از دور و برم آهسته آهسته
آهسته آهسته سرم از خاک می‌روید
از خاک می‌روید سرم آهسته آهسته
جز نیمه‌ ای از من نمی‌یابید، روزی سوخت
در شعله نیم دیگرم آهسته آهسته
امروز بعد از سال ها زاییده خواهد شد
ققنوس از خاکسترم آهسته آهسته
خوابیده‌ام بر شانه‌ها و می‌برندم … نه
تابوت را من می‌برم آهسته آهسته
آن پیرزن، این زن به چشمم آشنا هستند
دارم به جا می‌آورم آهسته آهسته
خواندم: پدر خالی است جایش این خبر می‌ریخت
از چشم‌های خواهرم آهسته آهسته
دیگر برای آستین بالا زدن دیر است
این را بگو با مادرم آهسته آهسته

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدا-دفاع مقدس -( شب ترانه و تار است و آه ...آه زمین ) * حامد حجتی

1925
4

شعر شهدا-دفاع مقدس -( شب ترانه و تار است و آه ...آه زمین ) شب ترانه و تار است و آه ...آه زمین
پُر است از تپش بادهای فرودین
شب تلاوت یک سورۀ سبز تا خورشید
شب طلوع هزاران ستاره در یاسین
شب تبارک و... والشمس ...و القمر تا فجر
شب صعود غزل تا مقام علیین
شب تمامی یک مرد ...مختصر ...چفیه
تفنگ و تیر ...حمایل ...قمقمه ...پوتین
و باد صبح به گوش همه وزید که آی
خوشا به حال فلانی که رفته روی مین
خوشا به حال فلانی که رفت و لاله دمید
به جای هر قدمش قطره قطره روی زمین
کسی که کشته نشد از قبیلۀ ما نیست
خوشا به حال هزاران هزار زین الدین
امروز
پر از تراکم تردید و وهم و فاصله اند
تمام مردم این کوچه های مرگ آیین
هوای شهر چه تاریک و سرد و بی روح است
رسیده اند ملخ های شک به

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر درد و دل با شهدا -( شهدا شرمنده هستیم ) * جعفر ابوالفتحی

4578
3

شعر درد و دل با شهدا -( شهدا شرمنده هستیم ) شهدا شرمنده هستیم
براتون جایی نذاشتیم
اسمتونو حتی یک بار
روی دیوار ننوشتیم
حتی ما برا یه بارم
از شما شعری نخوندیم
به یاد شما شهیدا
یه بارم ماها نموندیم
آخه حتی تو یه لحظه
یادی از شما نکردیم
این دل پر از گناه رو
به دلاتون نسپردیم
شماها می خواید که ماها
تقوا پیشه شیم ایاشالا
ماها هم مثل شماها
بریم به عالم بالا
اما ما چه کار کردیم
شما زنده ماها مُردیم
تقوا که پیشه نکردیم
آخه بگو ماها مَردیم

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهدا -( جانفشـاني به ره دوســــت بـــــود كار شهيد ) * هاشم شکوهی

2092
5

شعر شهدا -( جانفشـاني به ره دوســــت بـــــود كار شهيد ) جانفشـاني به ره دوســــت بـــــود كار شهيد
در حقيـــــــقت بود اين كار سزاوار شــــهيد
قدر او بيــــن شوي آگـــاه زِمقــــدار شــهيد
«در مقامي كـــــه خــدا گشته خريدار شهيد»
«عقل حــيران شده از گــــرمي بازار شهيد»
زنده آن جــــان كه شــــــود در ره اسلام فدا
نهضـــتي شــــد كه بـــود در ره حق كارگشا
گـــــر كـــه پيچيده ازآن صوت صدا در دنيا
«در جهان شوكت جمــــهوري اسـلامي ما»
«جاودان‌است زِجان بــــازي و ايثار شهيد»
تا دل از پرتو اســــــلام مـــــنوّر نشــــــود
خود تو را اين سخن اي دلشده باور نشــود
سر و جان باختنـــت گـــر كـــه مقّـدر نشود
«گر كه رفتن به سوي جبـهه ميسّر نشود»
«دور از جب

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دفاع مقدس و شهدا -( شهــدا شرمنده ام از رویتان ) * مهدی خادمی

2325
7

شعر دفاع مقدس و شهدا -( شهــدا شرمنده ام از رویتان ) شهــدا شرمنده ام از رویتان
قسمتـم نبود وصـال کویتـان
آنهمـه ایثـار وعزم و افتخـار
مانده باقـی از شما این بوسِتان
تکه عکسی از شمـا مانـده فقط
یادگـار زان قامت حق جویتان
مادرت چشمش به درمانده هنوز
تا ببینــد آن قـد دلجویتـان
خاطرت آرام و هردم جـاودان
مانده ایم ما پای این اسلامتـان
توبـدان پای ولـی سید علـی
مانده ایم و بوده خالی جایتان
گشتـه سیـد منتظر تا که شود
جان دهـد در امتـدادِ راهتان

شاعر : مهدی خادمی

  • پنج شنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر انقلاب اسلامی -( فریاد بلند تپش پنجره‌هاست ) * احسان محمود پور

1939
2

شعر انقلاب اسلامی -( فریاد بلند تپش پنجره‌هاست ) فریاد بلند تپش پنجره‌هاست
این بغض شکسته‌ای که در حنجره‌هاست
با مشت گره‌کرده‌ی خود آمده‌ایم
تا راه گشودن گره با گره‌هاست
***
خون در رگ کهکشان به جوش آورده
موجی که زمین را به خروش آورده
بیداری مردان خمینی امروز
تاریخ خموده را به هوش آورده
***
تا قلب زمین میل تپیدن دارد
تا رود زمان شوق رسیدن دارد
پژواک صدای ما شنیدن دارد
گل‌دادن انقلاب دیدن دارد

شاعر : احسان محمود پور

  • شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 04:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر قیام های عاشورایی -( جاری استغاثه ها ای اشک وقت بر گونه ها رها شدن است ) * سید محمد جواد شرافت

1892

شعر قیام های عاشورایی -( جاری استغاثه ها ای اشک وقت بر گونه ها رها شدن است ) جاری استغاثه ها ای اشک وقت بر گونه ها رها شدن است
ماجرای حماسه ها ای خون فصل با خاک آشنا شدن است
بغض ای ناله ی فروخورده آخرین راه چاره فریاد ست
ای سکوت ای ترانه ی زخمی مرهم درد تو صدا شدن است
گرچه در کار بستنی ای قفل ناگزیر از شکستنی ای قفل
ای در بسته ای دل خسته عاقبت قسمت تو وا شدن است
در قفس شور زندگی مرده ست حس و حال پرندگی مرده ست
ای پرنده چقدر در چشمت شوق در آسمان رها شدن است
خاک ای خاک غوطه ور در اشک سرگذشت تو چون مدینه گذشت
خاک ای خاک شعله ور با خون سرنوشت تو کربلا شدن است

شاعر : سید محمد جواد شرافت

  • شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 04:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد