اشعار مخصوص شهدا

مرتب سازی براساس

متن شعر شهدا -( یاد آن روزے که از جبهه نشان آورده اند ) * هستی محرابی

3142
3

متن شعر شهدا -( یاد آن روزے که از جبهه نشان آورده اند ) یاد آن روزے که از جبهه نشان آورده اند
در گمان ما همان رعنا جوان آورده اند

باغ تابوت تو را با گل مزین کرده اند
ما ندانستیم که مشتی استخوان آورده اند

شاعر : هستی محرابی

  • سه شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:06
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 قاسم نعمتی

به مناسبت شهادت شاعر خوش ذوق اهل بیت -("خوش لفظ"بود وخاطره ای ماندگار داشت) * قاسم نعمتی

679

به مناسبت شهادت شاعر خوش ذوق اهل بیت -("خوش لفظ"بود وخاطره ای ماندگار داشت) "خوش لفظ"بود وخاطره ای ماندگار داشت

بهرِ وصالِ یار؛دلی بیقرار داشت

از سیمِ خار دارِ هواها عبور کرد

ازبسکه شوق دیدن روی نگار داشت

  • شنبه
  • 16
  • دی
  • 1396
  • ساعت
  • 06:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عباسی

زمزمه زیبا برای شهدا و یادواره شهدا -(شهادت ببین که شده قلب من زار و بیتاب) * امیر عباسی

10137
15

زمزمه زیبا برای شهدا و یادواره شهدا -(شهادت ببین که شده قلب من زار و بیتاب) شهادت
ببین که شده قلب من زار و بیتاب
شهادت
تویی واسه من مثل یک گوهر ناب
شهادت
بیا این گدا رو ببر پیش ارباب
شهادت شهادت...
شهادت
دارم اونی که نَفسْ دوست داره میشم
شهادت
تو دشت گناها من آواره میشم
شهادت
ببین بی تو دارم چه بیچاره میشم
شهادت شهادت...
*******
شهادت
تو یک هدیه بر بنده ها از خدایی
شهادت
تو راهِ رسیدن به عرش عَلایی
شهادت
چه خوبا که با تو شدن کربلایی
شهادت شهادت...
شهادت
با تو میشه فخر همه عالَمین شد
شهادت
با تو میشه بر فاطمه نور عین شد
شهادت
با تو میشه مهمون خوانِ حسین شد
شهادت شهادت...
************
شهادت
بِخَر ما رو به حقّ شاه شهیدان
به حقّ
کسی که شده کشته با کامِ عطشان
دَمادَم
شده ذ

  • دوشنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 17:00
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شعر برای روز شهدا -(روز شهیدان شده یاد شهیدان بخیر ) * اسماعیل تقوایی

1871
5

شعر برای روز شهدا -(روز شهیدان شده یاد شهیدان بخیر ) روز

روز شهیدان شده یاد شهیدان بخیر

یاد دلیرانی از پیر وجوانان بخیر

یاد وفاداری وهمت وایثارشان

یاد رفیقان در قله ی ایمان بخیر

  • دوشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 22:08
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعیات بهاریه شهیدان -(زمستان رفت وآمد نوبهاران) * مرتضی محمودپور

774

رباعیات بهاریه شهیدان -(زمستان رفت وآمد نوبهاران) رباعیات بهاریه

زمستان رفت وآمد نوبهاران
کنم هر لحظه ایی من یاد یاران
همان یاران در خاک آرمیده
سلحشوران، سرافرازان،شهیدان

به دلها میوزد باد بهاری
بهار آمد بود ما را قراری
قرار ما دفاعِ از حرم شد
قراری عاشقانه میگذاری؟؟

شهیدان مدافع، مردِ مردند
همه عاشق، مهاجر،دورگردند
بلا گردان زینب از دل و جان
همه لبیک بر لب در نبردند

  • یکشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 09:39
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

تقدیم به شهدا -(شهیدان رهروان راه عشقند) * مرتضی محمودپور

1145

تقدیم به شهدا -(شهیدان رهروان راه عشقند) تقدیم به شهدا

شهیدان رهروان راه عشقند

میان آسمانها ماه عشقند

شفق از خونشان رنگین وز این رو

شهیدان در سحرگه آه عشقند

  • سه شنبه
  • 22
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 02:15
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

یادواره شهدای قصبه شهر -(حصار دور دنیا را شکستند) * وحید زحمتکش شهری

614
1

یادواره شهدای قصبه شهر -(حصار دور دنیا را شکستند) حصار دور دنیا را شکستند
به این دنیای فانی دل نبستند

پریدند تا به اوج آسمانها
گذشتند از تمام کهکشانها

پریدند سوی عرش حق شتابان
شدند الگوی خوب هر مسلمان

همه لبریز یک احساس بودند
همه دلداده ی عباس بودند

دل از گلهای باغ خود بریدند
دویدند و دویدند و دویدند

کبوتر وار تا جنت پریدند
به جز عشق خدا چیزی ندیدند

همه محبوب آل الله گشتند
میان آسمان چون ماه گشتند

وحید زحمت کش شهری

  • شنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:10
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

یادواره شهدای قصبه شهر -(راه تو راه خدا بود شهید) * وحید زحمتکش شهری

857
3

یادواره شهدای قصبه شهر -(راه تو راه خدا بود شهید) راه تو راه خدا بود شهید
مکتبت عشق و وفا بود شهید

راه تو راه حسین ابن علی
راه شاه سر جدا بود شهید

پیرو ساقی عطشان بودی
عشق تو آل عبا بود شهید

دل ز دنیای زمینی کندی
هدفت روز جزا بود شهید

عاشقانه به خدا دل دادی
جنس عشق تو طلا بود شهید

پیرو شاه خراسان بودی
در دلت عشق رضا بود شهید

تو شدی مایه ی آسایش ما
کار تو لطف به ما بود شهید

وحید زحمت کش شهری

  • شنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:11
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

فریادگرغیور -(ای آن که خطیب نور بودی) *استاد سید هاشم وفایی

588

فریادگرغیور -(ای آن که خطیب نور بودی) هفتم مهر سالروز شهادت شهید هاشمی نژاد

تقدیم به سیّدجلیل، شهید
سیّد عبدالکریم هاشمی نژاد

فریادگرغیور
ای آن که خطیب نور بودی
یک عارف غرق شوربودی
چون شاخۀ پُرثمر، فتاده
خالی شده از غُرور بودی
درعزم و رشادت وشهامت
فریادگری غیور بودی
هنگام هجوم هرمنافق
با منطق خود صبور بودی
درصحنۀ انقلاب ومردم
پیوسته تو در حضور بودی
تو شاهد جوشش جهادی
توسیّـد هـاشمی نژادی
درعشق صفیر بودی ای مرد
دروعظ شهیر بودی ای مرد
در عرصۀ نهضت خمینی
نستوه و دلیر بودی ای مرد
در دانش و بینش و فضیلت
دانا و خبیر بودی ای مرد
روبه صفتان تمام دیدند
غرنده چوشیر بودی ای مرد
کردی تو دفاع از ولایت
ازنسل غـدیر بودی ای مرد
آئینـۀ عشـق و اع

  • دوشنبه
  • 9
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 08:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

یادمان شهدای مدرسه شهید پیروز بهبهان -(یادی که همیشه جاودان است یاد شهدای بهبهان است) * محمدرضا سروری

2596
5

یادمان شهدای مدرسه شهید پیروز بهبهان -(یادی که همیشه جاودان است  یاد شهدای بهبهان است) چهارم آبانماه ، سالگرد حمله موشکی به مدرسه راهنمایی شهید پیروز بهبهان

یادی که همیشه جاودان است یاد شهدای بهبهان است
بر مدرسه شهید پیروز داغی که نشسته بس گران است
در گوشه هر کلاس پیدا جای شهدای نوجوان است
تصویر کلاس درس و موشک سوزنده ترین غم جهان است
******
در سینه مردمان این شهر یک خاطره غمین نشسته
با مدرسه شهید پیروز تصویر عزا به دیده بسته
آبان و مرور تلخی آن قلب همه را به غم شکسته

تصویر کلاس درس و موشک سوزنده ترین غم جهان است
یادی که همیشه جاودان است یاد شهدای بهبهان است
******
یک عصر به خون نشسته گشته آئینه نینوای پیروز
شد حجله قاسمان دوران در مقتل کربلای پیروز
پرواز معلم است و شاگرد معرا

  • جمعه
  • 4
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 11:00
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

کربلای چهار -(به خدا یادمان نخواهد رفت) * قاسم نعمتی

1179

کربلای چهار -(به خدا یادمان نخواهد رفت) به خدا یادمان نخواهد رفت
کربلای چهار و ام رصاص

آن بدنهای سوخته برخاک ،
خنده ها وقت تیرهای خلاص

  • دوشنبه
  • 3
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 16:41
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

چند بیتی تقدیم به تمام شهدا مخصوصا شهدای عزیزی که جانشان را در راه حفظ این خاک مقدس و دین خدا فدا کردند: -(لباسِ رزم به تن می کند جوان ِ وطن) * قاسم نعمتی

696

چند بیتی تقدیم به تمام شهدا مخصوصا شهدای عزیزی که جانشان را در راه حفظ این خاک مقدس و دین خدا فدا کردند: -(لباسِ رزم به تن می کند جوان ِ وطن) لباسِ رزم به تن می کند جوان ِ وطن
دفاع میکند از خاک و آسمانِ وطن

عراق و سوریه تا سیستان و کرمانشاه
خلیج و تنگه و دریایِ بیکرانِ وطن

هدف، دفاع زاسلام و خاکِ ایران است
مدافعان حرم یا مدافعانِ وطن

سلام و عرض ِ ادب می کنیم برشهدا
که خونشان شده در هرزمان،امانِ وطن

همه به مادر سادات اقتدا کردند
چه داغ ها که ندیدند مادرانِ وطن

سلام ما همه بر آنکه مادرِ شهداست
قرار ِ او شب جمعه زمینِ کرببلاست

  • پنج شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 10:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

برای شهدای #مدافع_وطن و مدافع حریم ولایت در حادثه تروریستی شرق کشور خصوصا شهید بزرگوار امید اکبری -(گمون کرده بودم دلم عاشقه) * محسن ناصحی

1279
3

برای شهدای #مدافع_وطن و مدافع حریم ولایت در حادثه تروریستی شرق کشور خصوصا شهید بزرگوار  امید اکبری -(گمون کرده بودم دلم عاشقه) گمون کرده بودم دلم عاشقه
نشون دادی اما که عاشق تری
یقیناً شهادت برازنده ته
یقیناً تو این راه، لایق تری

سلام ای مسافر! چه زود اومدی
ولی در لباس شهیدان چرا؟
میگن کربلا غربِ ایرانه، پس
تو برگشتی از شرق ایران چرا؟

چه رفتن چه برگشتنی داشتی
چرا رفته بودی؟ چرا اومدی؟
تو جات آسمونه عزیز دلم
آهای کربلایی! کجا اومدی؟

بنامون جدایی نبود از ازل
چطوری بسازم با دلتنگیام
خودت حق بده گوش تابوتت و
چطوری بزارم روی شونه هام

دلت قرص باشه، پس از رفتنِت
هنوزم واسه عاشقی یار هست
نیفتاده روی زمین پرچمت
هنوزم تو ایران علمدار هست

  • جمعه
  • 26
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 15:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

خوش به حال شهیدان -(یک شب ازصخره ی سخت صحرا یک شب از موج دریا گذشتند) * مهدی جهاندار

1362
1

خوش به حال شهیدان -(یک شب ازصخره ی سخت صحرا یک شب از موج دریا گذشتند) یک شب ازصخره ی سخت صحرا یک شب از موج دریا گذشتند
خوش بحال شهیدان چه پرشور صخره ها موج ها را گذشتند

خنجر از روبرو،خنجر از پشت ،فرق دیروز و امروز این است
خوش بحال شهیدان که پیروز از هیاهوی فردا گذاشتند

پنبه با تیغ فرقی ندارد، هردو سرمی برد هردو جنگ است
صخره با موج اما شهیدان هردو را بی محابا گذشتند

صلح را از شهیدان بیاموز ، جنگ را از شهیدان بیاموز
باحسن تا حسین آمدند و دل به فرمان مولا گذشتند

گفت شمشیر، شمشیربستند ، یک زمانی پی آب رفتند
ظهر دیروز آیا ندیدی کربلا را چه زیبا گذشتند

دل به فرمان مولا اگربود تا خدا می توان عاشقی کرد
دوستان خدا مهربانند، دوستان خدا باگذشتند

خوش بحال شهیدان که رف

  • جمعه
  • 26
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 16:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

السلام علیکم یا انصار فاطمه الزهرا به بهانه سالگرد عملیات خیبرسوم اسفندماه -(ماه اسفند می دهد بوی) * قاسم نعمتی

649
1

السلام علیکم یا انصار فاطمه الزهرا به بهانه سالگرد عملیات خیبرسوم اسفندماه -(ماه اسفند می دهد بوی) ماه اسفند می دهد بوی
شیرمردان بیشه خیبر
گشت با رمز یا رسول ا..
بین نیزارها تنی بی سر
.....
همت افتاد باکری افتاد
تا که این انقلاب بر پا ماند
گریه می کرد یک نفر میگفت
که رفیقم طلاییه جا ماند
..........
فاطمیه ظهور زهرا شد
مثل آیینه نور و پاکیشان
مینوشتند نام بی بی را
همه پشت لباس خاکیشان
..........
هرکجایی که گیر میکردند
وسط حور و آتش و غوغا
بی مهابا به گریه میگفتند
دست مارا بگیر یازهرا
..........
مثل دودی که پشت در پیچید
مثل مادر که از نفس افتاد
شیمیایی به سینه آتش زد
هرطرف یک رفیق ما جان داد
..........
خیبری ها به خاک افتادند
تامبادا قدی خمیده شود
تا مبادا به دست نامحرم
چادری از سری کشیده شود

  • چهارشنبه
  • 1
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 20:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهیدان زنده اند ... (1) -(ای جوانان ای شهیدان وطن) *مرحوم غلامعلی باقری

768

شهیدان زنده اند ... (1) -(ای جوانان ای شهیدان وطن) ای جوانان ای شهیدان وطن
ای اولانلار قانیله گلگون کفن
حق یولوندا بذل ایدنلر جان و تن
قانوزی تپراقلارا قاتدوز عجب
تپراق آلتدا نازیله یاتدوز عجب

ای گلستان وطن گل رولری
تیر خورده زخمدار آهولری
ای باتان قانه قد دلجولری
عالم ایلر شانیده حسرت سیزه
خوش یاتون الله ایده رحمت سیزه

سیز اوسوز جاندان گچوبسوز دادیله
حقی اعلان ایلدوز فریادیله
سیزمبارز اولدوز استبدادیله
گئتدی جان سندیرمادوز پیمانوزی
ایتدوز ایثار وطن اوز قانوزی

جانوزی ایرانه قربان ایلدوز
کاخ استبدادی ویران ایلدوز
ظالمی رسوای دوران ایلدوز
گر چه آغلاتدوز باجی قارداشوزی
لیک اوزی حق لطف ایدر پاداشوزی

نهضت پاک حسینی ایلدوز
جانویروب احیا بودینی ا

  • چهارشنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی اسکندری

شهیدان زنده اند ... -(شهیدان واژه های ناب عشقند) * مرتضی اسکندری

2757
1

شهیدان زنده اند ... -(شهیدان واژه های ناب عشقند) شهیدان واژه های ناب عشقند
سرور سینه ی ارباب عشقند

به جان طوفان دریا را خریدند
اسیر پنجه ی گرداب عشقند

مقدس چهره های ماندگارند
اگرچه ظاهراً در خواب عشقند

تجلّیگاه نور لایزالنـــد
منوّرهای عالمتاب عشقند

سبکبالان بی نام و نشانند
ولی در زمره ی احباب عشقند

به دستور ولایت سر سپردند
خداوندان خوش آداب عشقند

گنه کاران امت را شفیعند
حبیب حضرت توّاب عشقند

ز ارباب ادب الگو گرفتند
خدا را بهترین اصحاب عشقند

اطیعوالله را لبیک گفتند
به خون غلطیدگان باب عشقند

کلید خواب غفلت را شکستند
مصادیق اولی الالباب عشقند

  • چهارشنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 12:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
کربلایی رحیم فیضی اردبیلی

شهیدان زنده اند ... -(خوشا آنانکه در خون آرمیدند) *کربلایی رحیم فیضی اردبیلی

730
3

شهیدان زنده اند ...  -(خوشا آنانکه در خون آرمیدند) خوشا آنانکه در خون آرمیدند
وطن را جاه و عزّت آفریدند

به حیدر اقتدا کردند و چون او
از این دنیای فانی دل بریدند

به جز مدح علی چیزی نگفتند
به جز حُبِّ علی چیزی ندیدند

همانهایی که با چشم بصیرت
هر آنچه ما نمی‌بینیم دیدند

همانهایی که با گوش حقیقت
همه نشنیده‌هامان را شنیدند

برای یاری بانوی غمها
نه با پا، بلکه با سَر می‌دویدند

همانها که به ایثار و شجاعت
به عباس عَلَم پَروَر مریدند

همان عشّاق سَرمَستی که طعم
گوارای شهادت را چشیدند

زخون بر تارکِ تاریخ عالَم...
نقوشی از شرافت را کشیدند

همانها که نَمُردند و نمیرند
به اوج‌ آسمانها پَر کشیدند

به نصّ آیهٔ قــرآن مُنزل
شهیدند و شهیدند و شهیدند

همان

  • چهارشنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 12:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

وقت وداع -(هر زمانی که شهیدی به وطن می‌آید) * علی اصغر شیری

735
1

وقت وداع -(هر زمانی که شهیدی به وطن می‌آید) هر زمانی که شهیدی به وطن می‌آید
گل پرپر شده در خاطر من می‌آید

مادر پیر و زمین‌گیر تو با تابوتت
مانده‌ام با چه زبانی به سخن می‌آید

آخرین نامۀ تو نیمه‌تمام است چرا؟
آخرین نامه چرا بین کفن می‌آید؟

دستۀ سینه‌زن از جمع جوانان وطن
به عزاداری هفتاد و دو تن می‌آید

مثل هم‌سنگر دلسوخته‌ات وقت وداع
کاری از ما به جز بوسه زدن می‌آید؟

دهم ماه محرم، همه جا می‌گفتند:
«باز تابوت شهیدان به وطن می‌آید»

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 18:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

عکس مزار شهدا -(این دل که ز دست هرچه فریاد گرفت) * سیدحسن حسینی

600

عکس مزار شهدا -(این دل که ز دست هرچه فریاد گرفت) این دل که ز دست هرچه فریاد گرفت
هر تحفه که غم به دست او داد، گرفت
خاموشی و یک جهان سخن گفتن را
از عکس مزار شهدا یاد گرفت

  • جمعه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نگاه آخر(فرزندان شهدا) -(دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است) * آزاده سالمی

360

نگاه آخر(فرزندان شهدا) -(دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است) دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است

چقدر عمر عزیزت به افتخار گذشت!
چقدر عمر من اما به غم هدر شده است

تو هر چه داد زدی، در کسی اثر نگذاشت
صدا نزن پدرم! گوش شهر کر شده است

چقدر چشم تو در انتظار وا مانده‌ست!
چقدر چشم تو از انتظار تر شده است!

تبسم تو صمیمی و ساده و زیباست
نگاه آخر تو گرچه مختصر شده است...

شهید نام بزرگی‌ست، کوچه می‌داند
همیشه کوچه به این نام مفتخر شده است...

  • سه شنبه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 10:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

کربلای پنج -(برخاستم از خواب اما باورم نیست) * احسان محمدی

641

کربلای پنج -(برخاستم از خواب اما باورم نیست) برخاستم از خواب اما باورم نیست
هم‌سنگرم! هم‌سنگرم! هم‌سنگرم! نیست

دیدم کنارم یک کبوتر پر گشوده‌ست
جز آن کبوتر هیچ‌کس دور و برم نیست

در خواب، دیشب مادرم را دیده بودم
دیدم کبوتر گشتم و بال و پرم نیست

گم کرده‌ام مُهر و وصیت‌نامه‌ام را
انگشترم! دستم! خدایا پیکرم نیست

مُهرم! وصیت‌نامه‌ام! انگشترم! هیچ
از این پریشانم که عکس دخترم نیست...

با آن کبوتر پر گشودم از دل خاک
بالا سر خود آمدم دیدم سرم نیست

سر گفتم و سرنیزه‌ها تا آسمان رفت
آمد صدایی: هیچ‌کس یاری‌گرم نیست؟

از کربلای پنج می‌رفتم به سویش
فهمیده بودم کربلای آخرم نیست...

سر کردن ظهر عطش تا شام سخت است
بر نیزه‌ها وقتی سر سرلشکرم نیست

پلکم

  • سه شنبه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

خداحافظ... -(داشت می‌گفت خداحافظ و مادر می‌سوخت) * حسن اسحاقی

600

خداحافظ... -(داشت می‌گفت خداحافظ و مادر می‌سوخت) داشت می‌گفت خداحافظ و مادر می‌سوخت
آب می‌ریخت ولی کوچه سراسر می‌سوخت

رودی از شهر خودش بود و به دریا می‌رفت
روزگاری که در آتش تن کشور می‌سوخت

آسمان زیر قدم‌هاش تکان می‌خورد و
ابرها خیس عرق می‌شد و معبر می‌سوخت...

عملیات عطش، رمز که یا زهرا بود
داشت بر روی لبش سورۀ کوثر می‌سوخت

آسمان بر سر او آتش و خون می‌بارید
در رگش آتش و خون، هر دو، برابر می‌سوخت

شعله‌ور می‌شد و تا پای نبودن می‌رفت
قبل خاموش شدن باز هم از سر می‌سوخت

با خودش گفت: جهان بوی تعفن دارد
از همین بود که چون عود معطر می‌سوخت...

تیر و ترکش به سر و پا و دو دستش می‌خورد
صحنه‌ای بود که حتی دل سنگر می‌سوخت

  • سه شنبه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر غزل شهدا -(هنوز از جبهه می‌آید نسیم آشنای تو) * پروانه نجاتی

851

متن شعر غزل شهدا -(هنوز از جبهه می‌آید نسیم آشنای تو) هنوز از جبهه می‌آید نسیم آشنای تو
خیال‌انگیز و رؤیایی عروج تا خدای تو

خیال کوچه‌هامان پر شد از عطر نفس‌هایت
چه اشک‌افشانی‌ای دارم من امشب در هوای تو

تو بر سجادۀ خونین نماز عاشقی خواندی
کجا بود ای برادر! کعبۀ تو کربلای تو

من آن شب دیدم از اعماق رؤیاهای شیرینم
سواری نور می‌پاشید روی زخم‌های تو

از امشب چشم‌های خسته را از راه می‌گیرم
که روی کوچه جاری نیست دیگر جای پای تو

به این تابوت‌ها تا چشم‌ها را می‌سپارم من
دلم در خود فرو می‌ریزد ای جانم فدای تو!

پس از چشم‌انتظاری‌ها به اشک خویش می‌شویم
پلاكی جامه‌ای یا استخوانی را به جای تو!

  • سه شنبه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر چارپاره شهدا -(آمدی، بوی آشنا داری) * عباس شاه زیدی

998

شعر چارپاره شهدا -(آمدی، بوی آشنا داری) آمدی، بوی آشنا داری
آمدی از دیار آتش و دود
از کدام استخوان خبر داری
ای پلاک غریب و خاک‌آلود...

در خزانی‌ترین زمستان‌ها
رفته‌ای ای بهار، از پیشم
تو رها چون كبوتری، امّا
من گرفتار غربت خویشم

تو در آن روزهای رویایی
بهترین عاشقانه‌ها بودی
با من امّا نگفته‌ای بی‌من
تو كجا بوده‌ای، كجا بودی؟...

دل دریای بی‌کرانۀ تو
ساحل دیده را پر از دُر كرد
وقتی از راه می‌رسیدی تو
عود و آیینه كوچه را پُر كرد...

روی آن خاكریزها، هر شب
یك هویزه گریستم بی‌تو
از خودم از تو از خدای خودم
شرم دارم كه زیستم بی‌تو...

تو نبودی و خاطرات تو را
در دل خویش زنده‌تر كردیم
به امیدی كه باز می‌گردی
هشت پاییز بی‌تو سر كردیم...

ت

  • جمعه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر غزل شهدا -(دسته‌گلها دسته‌دسته می‌روند از یادها) * علیرضا قزوه

849
2

شعر غزل شهدا -(دسته‌گلها دسته‌دسته می‌روند از یادها) دسته‌گلها دسته‌دسته می‌روند از یادها
گریه كن، ای آسمان! در مرگ توفان‌زادها

سخت گمنامید، اما ای شقایق‌سیرتان!
كیسه می‌دوزند با نام شما شیّادها...

غیر تكرار غریبی، هان چه معنا می‌كنید
غربت خورشید را در آخرین خردادها؟

با تمام خویش نالیدم چو ابری بی‌قرار
گفتم: ای باران كه می‌كوبی به طبل بادها!

هان، بكوب اما به آن عاشق‌ترین عاشق بگو:
زنده‌ای، ای زنده‌تر از زندگی در یادها!

مثل دریا ناله سر كن در شب طوفان و موج
هیچ چیز از ما نمی‌ماند مگر فریادها

  • جمعه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 18:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی شهدا -(ای خوانده سرود عشق را با لب ما) * سیدحسن حسینی

1104

رباعی شهدا -(ای خوانده سرود عشق را با لب ما) ای خوانده سرود عشق را با لب ما
وی روح دمیده در تن مکتب ما
می‌رفت ز راهمان برد ظلمت وهم:
شد خون مطهرت چراغ شب ما

  • جمعه
  • 3
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر مثنوی شهدا -(گوش کن! راوی روایت می‌کند) * زهرا بشری موحد

976
2

شعر مثنوی شهدا -(گوش کن! راوی روایت می‌کند) گوش کن! راوی روایت می‌کند
دارد از یثرب صدایت می‌کند

کاروانی می‌رود سوی حجاز
هرکجای قصه‌ای با او بتاز

قافله‌سالارِ راهِ فتحِ خون
می رود... اِنا الیه راجعون!

سرزمین وحی اما ساکت است
سرزمین طور و طه ساکت است

قلب پاک قبله را خون می‌کنند
کعبه را از مکه بیرون می‌کنند!

پای عقل و عشق می‌آید وسط
راوی اینجا اشک می‌ریزد فقط

هرکجا که عشق می‌آید جلو
عقل می‌گوید:«بمان» اما برو

راهِ سال شصت، این راه طویل
راه تاریخ است، یاران! الرحیل!

از زمان و از مکان بگذر، بیا
وعدۀ ما: کُلُّ اَرضٍ کربلا

با سلام و با نگاه و‌ خنده‌ای
می‌پذیرندت اگر شرمنده‌ای

مشک‌ها با آب باران پُر شده
هر اسیری آمد اینجا حُر شده

گوش

  • پنج شنبه
  • 9
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر با موضوع شهید -(تو در زمین ترک خورده ها نمی مانی) * محمد شهادتی

805

متن شعر با موضوع شهید -(تو در زمین ترک خورده ها نمی مانی) تو در زمین ترک خورده ها نمی مانی
و در پریدن از پیله جا نمی مانی
من از حوالی شهر شما جدا ماندم
تو از مسیر خدایی جدا نمی مانی
نشان سنگر پروانه ها برای شما
سکوت و بغض گلو مانده در هوای شما
به پای شوق پریدن به پای شوق وصال
رسیده تا به سرای خدا نوای شما
برای شوق پریدن بهانه ها داری
به قصد رفتن از اینجا نشانه ها داری
مسیر عرش خدا را نشانه کردی تو
تو در مسیر همین آشیانه جا داری
تو پر زدی که هوایی کنی تمام مرا
اگرچه دست زمانه شکسته جام مرا
دلم گرفته که جامانده در قفس شده ام
ببر به عرش خدا نامه ی سلام مرا
اگر رفاقت پروانه ها لیاقت توست
تمام عزت پروانگی سعادت توست
و در نهایت پرواز بیکران شما
زیارت شهدا

  • دوشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 02:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مثنوی دفاع مقدس شهدا -(شب است و سکوت است و ماه است و من) * علیرضا قزوه

3120
3

شعر مثنوی دفاع مقدس شهدا -(شب است و سکوت است و ماه است و من) شب است و سکوت است و ماه است و من
فغان و غم و اشک و آه است و من

شب و خلوت و بغض نشکفته‌ام
شب و مثنوی‌های ناگفته‌ام

شب و ناله‌های نهان در گلو
شب و ماندن استخوان در گلو

من امشب خبر می‌کنم درد را
که آتش زند این دل سرد را

بگو بشکفد بغض پنهان من
که گل سر زند از گریبان من

مرا کشت خاموشی ناله‌ها
دریغ از فراموشی لاله‌ها

کجا رفت تأثیر سوز و دعا؟
کجایند مردان بی‌ادّعا؟

کجایند شور‌آفرینان عشق؟
علمدارمردان میدان عشق...

همانان که از وادی دیگرند
همانان که گمنام و نام‌آورند

هلا، پیر هشیار درد آشنا!
بریز از می صبر، در جام ما

من از شرمساران روی توام
ز دُردی‌کشان سبوی توام

غرورم نمی‌خواست این‌سان مرا

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد