اشعار محرم

مرتب سازی براساس

شعر مناسبت محرم -( محرم آمد و دل می تپد برای حسیـن ) *

1728
1

شعر مناسبت محرم -( محرم آمد و دل می تپد برای حسیـن ) محرم آمد و دل می تپد برای حسیـن
شعار بزم سخن نام دلگشای حسین
عروج پاک حسیــن است افتخار زمان
و جادوانه ترین عشق با ندای حسین
نمــاز عشــق چه شیــریــن و باشکــوه بود
اگر چه غرق به خون است دستهای حسین
شنید نغمه ی تکبیـــر جبرئیــــل حزیــــــن
به سجده گاه ادب گشت همصدای حسین
ز بردباری خورشید بسی عجیب باشد
که ذره، ذره نگردیــــد در عزای حسین
صدای شبنم مهتاب با نسیـم سحر
ز شوق بوسه ببارید بر لقای حسین
ستاره ها همه خاموش در حریم سپهر
ز آه ناله ی طفلان و اقـــربای حسیـــن
مرام راه حسین است درس مکتب ما
به عاشقان وفـــادار بر ولای حسیــن
درود بر همــه ی شاهــــدان و جان بازان
علی الخصوص بر سقای با وف

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر ماه محرم -( از كوچي يادم مي ياد هر وقت مي گفتیم يا حسين ) *

2179
2

شعر ماه محرم -( از كوچي يادم مي ياد هر وقت مي گفتیم يا حسين  ) از كوچي يادم مي ياد هر وقت مي گفتیم يا حسين
اشكها مي ريخت رو گونه ها دل داده بوديم به حسين
با اشك و آه با سوز دل؛ مردم مي گفتن يا حسين
آخ كه دِلا گريه مي كرد براي غربت حسين
محرما مسجدمون صفايي داشت با عشق اون
سينه زني عجين مي شد با ذكر يا حسين حسين
در شب تاسوعاي اون قلبا همه گرفته بود
چون كه غم آقا شونو مي ديدن با ياد حسين
وقتي كه عاشورا مي شد دِلا ديگه طاقت نداشت
گِل مي ماليدن به سر و همه مي گفتن يا حسين
تو عاشورا شهيد مي شه اون قمر هاشميان
آخ كه ديگه نداره عباسو آقام مولا حسين
آخ ابوالفضل آقام آب برابچه ها مي برد
حالا ديگه عطش دارند بچه هاي مولام حسين
آقام ابوالفضل و علمدار حسين شهيد شده
واي

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

شعر مناسبت محرم -( با اشک‌هاش دفتر خود را نمور کرد ) * سید حمید رضا برقعی

2375
0

شعر مناسبت محرم -( با اشک‌هاش دفتر خود را نمور کرد ) با اشک‌هاش دفتر خود را نمور کرد
در خود تمام مرثیه‌ها را مرور کرد
ذهنش ز روضه‌های مجسّم عبور کرد
شاعر بساط سینه‌زدن را که جور کرد
احساس کرد از همه عالم جدا شده ست
در بیت‌هاش مجلس ماتم به پا شده ست
در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت
باز این چه شورش است که در جان واژه‌هاست
شاعر شکست خورده‌ی طوفان واژه‌هاست
بی‌اختیار شد قلمش را رها گذاشت
دستی ز غیب قافیه را کربلا گذاشت
یک بیت بعد واژه‌ی لب تشنه را گذاشت
تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس کرد پا به پاش جهان گریه می‌کند
دارد غروب فرشچیان گریه می‌کند
با

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناسبت محرم -( یک کاروان دل به سویت ) *

3008
15

شعر مناسبت محرم -( یک کاروان دل به سویت ) یک کاروان دل به سویت
تو رهروی سوی فردا
دارد می آید محرم
ماه پر از یاد مولا
دارد می آید محرم
ماه مساجد، تکایا
ماه غم و اشک و ماتم
بر غربت ابن زهرا
دارد می آید محرم
ماه همیشه سیه پوش
ماهی که هر انقلابی
از یاد آن گشته پرجوش
دارد می آید محرم
ماه وفا قدر عباس
ماه شکوه و حماسه
و قله ی عقل و احساس
دارد می آید محرم
ماه حسین و علمدار
هیهات از هرچه ذلت
از زندگانی چو مردار
هیهات از هرچه بیعت
با هر یزید زمانه
از مسلک اهل کوفه
از اشک بی پشتوانه
دارد می آید محرم
و کربلا کل دنیاست
شمر و اباالفضل و هانی
نقش من و تو همین هاست
باید که خود را بیابیم
ما در کدامین سپاهیم؟
یا در عمل اهل حقیم
یا آنکه اهل تباهیم

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزلی برای ماه عزای حسین (ع) -( قلبها خون است در ماه عزایت یا حسین ) *استاد عباس حداد

49

غزلی برای ماه عزای حسین (ع) -( قلبها خون است در ماه عزایت یا حسین ) قلبها خون است در ماه عزایت یا حسین
صحنه کرب و بلا شد کربلایت یا حسین
نصّ ثارالله وابن ثاره می گوید که تو
فانی حقی که حق شد خونبهایت یا حسین
فانی فی الله دیدی خویش را روز نخست
قیل و قالی بود در قالو بلایت یا حسین
سینه سرّ الهی بود جایت عاقبت
خاک گرم کربلا شد متکایت یا حسین
شد بلا روی بلا غم بر سر غم لاجرم
این بلا شد البلاءُ للوایت یا حسین
هم تو مصباح الهدایی هم تو کشتی نجات
هم شفیع عالمی عالم فدایت یا حسین
حنجرت را خنجر بیداد کرد از هم جدا
جان به قربان سر از تن جدایت یا حسین
بر فراز نیزه خواندی آیه اصحاب کهف
شد علم ز آن نی نوای بینوایت یا حسین
چون ملک «حداد» می خواهد که باشد روز و شب
با مژه جار

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

غزل مرثیه محرم و کربلا از کمیل کاشانی -( هر که دارد هوس کرببلا بسم الله ) * محمود شریفی

9631
24

غزل مرثیه محرم و کربلا از کمیل کاشانی -( هر که دارد هوس کرببلا بسم الله ) هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
هر که دارد سر همراهی ما بسم الله
کاروان جار شهادت زند و غیرت عشق
قافله می رود ای اهل ولا بسم الله
دیگر از کعبه گل روی به دل آورده
وه چه زیباست چنین سعی صفا بسم الله
باید احرام ز خون بست در این حج و منا
جرعه نوش عطش وتیغ و بلا بسم الله
هر که با ماست بیاید که خدا هم با ماست
که بقا هست در این کوی فنا بسم الله
جمعه بازار جنون است و خدا مشتریش
هر که دارد دلی از جنس خدا بسم الله

شاعر : محمود شریفی

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

قمر بنی هاشم -( وقتی که عمود آهنین خوردی تو ) * عباس شاکری

15

قمر بنی هاشم -( وقتی که عمود آهنین خوردی تو ) وقتی عمود آهنین خوردی تو
آسیب بزرگی به یقین خوردی تو
چون فاطمه روی ماه تو نیلی شد
با صورت خود که گذشتی از دل نخلستان
تیری زیسار و ز یمین خوردی تو
باسینه پر امید خود میرفتی
رفتی جلو اما به کمین خوردی تو
جسم تو روی چادر زهرا افتادی
خون جگر از غم همین خوردی تو
از کودکیت امید حیدر بودی
حقا که به درد شاه دین خوردی تو
آن قدر به قلب دشمنان خون کردی
تا مهر یل ام بنین خوردی تو

شاعر : عباس شاکری

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر طفلان حضرت زینب(س) -( داداش حاجی عشق تو هستم در منایم ) * محسن تدین

74

شعر طفلان حضرت زینب(س) -( داداش حاجی عشق تو هستم در منایم ) داداش حاجی عشق تو هستم در منایم
داداش بهر قربانگه مهیا بچه هایم
پنهان کردم از تو اشکهای بی صدایم
تنها ای برادر من
نور دیده ی من
نذرت عون و جعفر من
جانم به فدای حسین
آقا کودکانم را فدایت پروریدم
آقا دل خوشم در راه تو من داغ دیدم
دیگر پیش زهرا مادرم من رو سفیدم
آقا گرچه دل غمینم
گریان در حرم نشینم
تاکه خجلتت نبینم
جانم به فدای حسین
مادر عون و جعفر هر چه من دارم شمایید
مادر چشم امیدم در این دشت بلایید
با هم دایی مظلوم را یاری نمایید
وقتش آمد عون و جعفر
هر دو چون علی اکبر
گردیدجان نثار دلبر
جانم به فدای حسین

شاعر : محسن تدین

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:54
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار شهادتی حضرت رقیه(ع) -( بابا ) * اسماعیل شبرنگ

9

اشعار شهادتی حضرت رقیه(ع) -( بابا ) بابا
سه سالمه ولی ببین چه پیرم
خیلی وقته از این زمونه سیرم
امشب می خوام کنار تو بمیرم
دیگه
تو رو رها نمی کنم بابایی
حتی اگه نداری دست و پایی
بازم تو تو بهترین بابای مایی
مثل لبای خیزرونی ت
دل رقیه خونِ خونه
می خوام که باتو پر بگیرم
دیگه برام نیار بهونه
( بابا حسین بابا حسین جان )
دستام
می لرزه و چشام تیره وتاره
هوای چشم من ابر بهاره
داره برای تو دائم می باره
ای وای ماتم تو دل منو ربوده
تموم پیکرم زخم و کبوده
کسی همدم دخترت نبوده
شامیا قلبمو شکستن
باطعنه و زخم جسارت
کنار گهواره ی اصغر...
گوشواره مو بردن به غارت
( بابا حسین بابا حسین جان )
بابا
از بی قراری های دختر تو
خیلی شکنجه دیده خواهر تو
ام

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:59
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه جوانان حضرت زینب(س) -( ای وای شکسته حرمتت داداش ) * اسماعیل شبرنگ

12

زمزمه جوانان حضرت زینب(س) -( ای وای شکسته حرمتت داداش ) ای وای شکسته حرمتت داداش
زینب پیشمرگ غربتت داداش
دارو ندار من فدای چشمات
رحمی به چشم پُر زِ خون من
می خوام که این دوتا جوون من
آخر فدا بشن به پای چشمات
من بمیرم
تا که نبینم غریبیتو ای وای
غصه و دل بی شکیبیتو ای وای
بی کس و یار و حبیبیتو ای وای
خداکنه
که این دوتا جوون خواهر تو
بشن فدای چشمای تر تو
بشن فدای علی اکبر تو
( داداش حسین دار و ندار من فدات حسین جان )
از غم بیا و کن منو رها
نذر منم بذار بشه ادا
حال و هوای من به شور و شینه
صدبار اگه بمیرم شب و روز
بازم بدهکارم به تو هنوز
ذکر لب اونا دایی حسینه
داداش حسین
نذار یه لحظه از تو ناامیدشن
الهی که تو راه تو شهید شن
می خوام که پیش زهرا روسفید شن

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:15
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت جوانان حضرت زینب (س) -( الهی خواهرت بمیره ) *

4

اشعار شهادت جوانان حضرت زینب (س) -( الهی خواهرت بمیره ) الهی خواهرت بمیره
چرا دلت به غم اسیره
تا آخرش باتو می مونم
درد و بلای تو به جونم
فداسرت دوتا جوونم
بذار بشن فدای غم هات
فدای اشک توی چشمات
قربونی شن به زیر پاهات
( سالار زینب )
می خوان برات فدایی باشن
کبوتری هوایی باشن
رحمی بکن به حال زارم
می خوام برات بارون ببارم
مرهم رو داغ تو بذارم
من راضی أم که قربونیت شن
فدای اشک پنهونیت شن
مرهم چشم بارونیت شن
( سالار زینب )

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

متن روضه شهادت حضرت اباالفضل علیه السلام -( [] عموم اباالفضل یه پهلوونه ) *

11059
46

 متن روضه شهادت حضرت اباالفضل علیه السلام -(                                       []  عموم اباالفضل یه پهلوونه ) عموم اباالفضل یه پهلوونه
قدش بلنده دستاش قشنگه ابرو كمونه
یه پهلوونه
حالا یكی از این خان كوچولوها چی گفت:
ماتشنه مونه
خدا می دونه
كه این فقط كار عموی پهلوونه
میگن كه عباس دلش یه دریاست
چشم امید ما همه به دست اونه
حال توی كدوم خیمه نشستن،این خانم كوچولوها دارن با هم حرف میزنن؟
همه تو خیمه ی ربابند
منتظر یه چیكه آبند
آب رو برا خودشون نمی خوان،می خوان بدن به رباب بده علی اصغر
همه تو خیمه ی ربابند
منتظر یه چیكه آبند
یه ذره آب بچه ی رباب رو نجات می داد،خنك نه،اگه آب داغ هم بود نجات می داد
همه تو خیمه ی ربابند
منتظر یه چیكه آبند
حالا تصمیم گرفتند یكی از بچه ها رو بفرستن خیمه ی عمو
تو چشمامون نبینه ا

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه شب عاشورا -( نشسته غم در سینه ی ما ) * روح اله گائینی

361

نوحه شب عاشورا -( نشسته غم در سینه ی ما ) نشسته غم در سینه ی ما
طلوع مکن ای صبح فردا
پرپر شوند گل های زهرا
ای وای من ای وای من (2)
خیمه به خیمه در حال ذکر و نمازند و دعا
غروب فردا سرهاشون می شه ز تن هاشون جدا
ای وای من ای وای من (2)
...............................................

امشب همه در فکر فردا
بر روی نیزخ می ره سرها
تنها نمونه ماه زهرا
ای وای من ای وای من (2)
خارهای صحرا رو دارخ جمع می کنه ارباب ما
تا که نشینه خارهای صحرا تو پای بچه ها
ای وای من ای وای من (2)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 18:16
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر دو بیتی ویژه محرم -( به قربان تو و شال عزایت ) * عابدین کاظمی

36

شعر دو بیتی ویژه محرم -( به قربان تو و شال عزایت ) به قربان تو و شال عزایت
فدای ناله ها و اشک هایت
تو که دانی چه در کرببلا شد
بخوان روضه، فدای روضه هایت
********
به تن پوشیده ای رخت عزا را
به عشقت مبتلا کردی توما را
بسوزانی تمام خشک و تر را
چو خوانی روضه ی کرببلا را
********
مرا سرمست کرده عطرو بویت
کجا باید کنم من جستجویت
دل تنگ مرا بی تاب کردی
بیا ای منتَظَر جان عمویت
********
دلم مجنون و حیرون تو باشه
به روز و شب غزلخون تو باشه
ز بس نالیده دل از دوری تو
خدا داند پریشون تو باشه
********
شاعر : عابدین کاظمی

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار استقبال از محرم -( باز هم ماه محرّم آمده ) * عابدین کاظمی

31

اشعار استقبال از محرم -( باز هم ماه محرّم آمده ) باز هم ماه محرّم آمده
ماه اشک و ماه ماتم آمده
اشک¬ها از دیده-ها جاری شده
باز هم وقت عزاداری شده
غرق ماتم گشته خلق عالمین
کعبه¬هم باشدسیه¬پوش حسین
کائنات افتاده درجوش وخروش
ناله می¬آید ز هرجایی¬به گوش
جامه¬ی ماتم همه بر تن کنید
بر غریب کربلا شیون کنید
او که نور دیده زهرا بُود
در زمین کربلا تنها بُود
کیست تا ارباب را یاری کند
از خیام او نگهداری کند
کیست برآوای هل¬من ناصرش
گویدش لبیک باجان و سرش
کیست تا بر طفل دلبند رباب
از فرات دیده آرد جرعه آب
با امیر عشق هم آوا شوید
سینه چاک یوسف زهرا شوید

شاعر : عابدین کاظمی

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:32
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم -( شمه ای گویم تو را ای نور عین ) * عابدین کاظمی

30

اشعار شهادت حضرت مسلم  -( شمه ای گویم تو را ای نور عین ) شمه ای گویم تو را ای نور عین
ای پسر عمّ غریب من حسین
عهد خود را کوفیان برداشتند
بیرق مکر و ریا افراشتند
سایه ی دیوار مأوایم شده
در میان کوچه ها جایم شده
حمله بر من نیزه-داران کرده اند
پیکرم را سنگباران کرده اند
شرط عشق و عاشقی را باختند
ریسمان بر گردنم انداختند
در میان کوچه ها لب دوختم
یادم آمد از مدینه سوختم

شاعر : عابدین کاظمی

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت مسلم -( مولای من غریبی من را نظاره کن ) * عابدین کاظمی

31

اشعار شهادت حضرت مسلم -( مولای من غریبی من را نظاره کن ) مولای من غریبی من را نظاره کن

یکدم نگاه بر روی دارالعماره کن

کوفه میا که کوفه پر از های و هو شده

ای چاره ساز هر دو جهان فکر چاره کن

چون تازیانه دیده-ام اینسان به شیونم

از گوش نازدانه برون گوشواره کن

اینجا تفاوتی ز صغیر و کبیر نیست

فکری برای کودک چون ماه پاره کن

من کیستم که با تو بگویم میا، بیا

امّا برای آمدنت استخاره کن

شاعر : عابدین کاظمی

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت رقیه (س) -( الا خورشید و ماه و اختر من ) * عابدین کاظمی

37

اشعار شهادت حضرت رقیه (س) -( الا خورشید و ماه و اختر من ) الا خورشید و ماه و اختر من

فروغ دیده¬ی از خون تر من

کجایی بشنوی صوت حزینم

نشینی بار دیگر در بر من

به جای تو عدو با تازیانه

کشد دست نوازش بر سر من

به یادت هست گفتی با من آن روز

که هستی تو شبیه مادر من

گل یاس تو بودم در مدینه

شده نیلی تمام پیکر من

چو نی می¬نالم و نایی ندارم

رسیده لحظه¬های آخر من

شاعر : عابدین کاظمی

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

زبانحال حضرت مسلم -( نیا کوفه نیا کوفه کوفیا وفا ندارن ) * عابدین کاظمی

28

زبانحال حضرت مسلم -( نیا کوفه    نیا کوفه    کوفیا وفا ندارن ) نیا کوفه نیا کوفه کوفیا وفا ندارن
چشم به راه تو نشستن لحظه ها رو می شمارن
مثل کوچه ی مدینه کوچه های کوفه تنگه
میان استقبال مهمون پذیرائیشون با سنگه
ای حبیبم، ای حبیبم، توی کوچه ها غریبم(2)
بشنو از این دل تنگم به روی دارالاماره
منم اینجا یاد زینب یاد طفل شیر و خواره
اگه غرق غم و دردم اگه من در تب و تابم
اگه می بینی می سوزم یاد کودک ربابم
ای حبیبم، ای حبیبم، توی کوچه ها غریبم(2)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 30
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:32
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

زبانحال حضرت حر -( حُرّ گنهکارم ولی از کرده ام پشیمان ) * عابدین کاظمی

11

زبانحال حضرت حر -( حُرّ گنهکارم ولی از کرده ام پشیمان ) حُرّ گنهکارم ولی از کرده ام پشیمان
روکرده ام من سوی تو مرا مران حسین جان
بنگرکه غرق آهم بگذر از اشتباهم من بر سر کویت نشستم
تازنده ام حسین-جان شرمنده ام حسین جان من قلب زینب را شکستم
مولا حسین حسین جان(3)
سربرنمی دارم حسین هرگز زخاک پایت
تاجان خود را من کنم فدای بچه هایت
بر گیسویت اسیرم بنگرکه سر بزیرم من امدم دورت بگردم
ای معدن سخاوت می میرم ازخجالت تنها تویی درمان دردم
مولا حسین حسین جان(3)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 30
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:53
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعرورود به محرم -( ماه غم آمد و محرم شد ، آسمان دلم ترک دارد ) * مجتبی ابوالقاسمی

1946
2

شعرورود به محرم -( ماه غم آمد و محرم شد  ، آسمان دلم ترک دارد  ) ماه غم آمد و محرم شد ، آسمان دلم ترک دارد
سرگذشتی که خانمان سوز است غمی اندازه ی فدک دارد
ساقی آمد به سمت شط فرات... عطش خیمه گاه بر دوشش
گرچه شق القمر نمود اما... بر دلش داغ نه فلک دارد
کربلا چشمه ای پر از خون بود شرحه شرحه غم و پریشانی
این حسینی که کشته ی اشک است با خدا درد مشترک دارد
همچو خورشید نور می بخشید آمد و در دل سیاهی شب
گفت راهش جدا کند از ما هر کسی بر حسین شک دارد
رو به گودال قتله گاه آمد خون گل را به آسمان پاشید
تا شهادت دهد به عشق ، حسین ! راه حق اینچنین محک دارد
گفت زینب در آن حماسه ی سرخ من ندیدم به غیر زیبائی
گر چه خورشید وطشت زر امروز ، روی زخم دلم نمک دارد
*
کاروان نیزه نیز

  • پنج شنبه
  • 2
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ورود به محرم -( درس ایثار تو آوازه ی عالم شده است ) * مجتبی ابوالقاسمی

2140
-1

شعر ورود به محرم -( درس ایثار تو آوازه ی عالم شده است  ) درس ایثار تو آوازه ی عالم شده است
ماه غم آمد ه هنگام محرم شده است
عمق این فاجعه را با چه زبان باید گفت
که در این فرصت کوتاه فراهم شده است
کشته ی اشکی واز داغ تو یا ثارا...
مرثیه خوان غمت حضرت آدم شده است
نه فقط چشم غزل لاله صفت می سوزد
چشم عالم ز غمت چشمه ی زمزم شده است
تا حسینیه دل رفتم ودیدم آنجا
داغ هفتاد و دو آئینه مجسم شده است
از غم داغ علی اصغر شش ماهه ی تو
آسمان خون شده و پشت فلک خم شده است
بعد از آن واقعه ی تلخ در آن سرخی دشت
دل عشاق تو خونابه ی ماتم شده است
کربلا نقطه ی عطفی است به تاریخ بشر
که به خونخواهی تو شیعه مصمم شده است
هر که از فلسفه ی راه تو آگاهی یافت
محرم کوی تو با عشق تو م

  • پنج شنبه
  • 2
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

شعر ورود به محرم -( وقتش شده كه هستی خود را فدا كنیم ) * یوسف رحیمی

2207
1

شعر ورود به محرم -(  وقتش شده كه هستی خود را فدا كنیم ) وقتش شده كه هستی خود را فدا كنیم
تا این كه نذر روضۀ خون خدا كنیم
وقتش شده كه مثل حسینیه های اشك
دل را به رنگ پرچم ماه عزا كنیم
وقتش شده كه در دلمان با محرمت
آقا دوباره هیئت گریه بنا كنیم
چشمی بده كه هر شب روضه به پایتان
در آن هزار خیمۀ ماتم به پا كنیم
اشكی بده كه دیدۀ خود را برایتان
تا روز حشر چشمۀ آب بقا كنیم
قسمت شده دوباره شب جمعه یا حسین
با نامتان حسینیه را كربلا كنیم
یك لحظه هم نمی شود آقا دخیل دل
از پرچم سیاه عزای تو وا كنیم
با یك سلام، می شود از راه دور هم
دل را دوباره زائر قبر شما كنیم

شاعر : یوسف رحیمی

  • پنج شنبه
  • 2
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ورود به محرم -( بوم نقاشی به دستم بود و طرح پَر کشیدم ) *

1855
2

شعر ورود به محرم -( بوم نقاشی به دستم بود و طرح پَر کشیدم ) بوم نقاشی به دستم بود و طرح پَر کشیدم
با قلم موی خیالم، نقش در دفتر کشیدم
دیدم اما این قلم مو رنگی از جوهر ندارد
منّت از مژگان و ناز از دیدگان تَرکشیدم
کم کم از دشت شقایق صحنه ای ترسیم کردم
با گلاب اشک خود باغ گلی پَرپَر کشیدم
یک جهان شیدایی و یک آسمان عشق و محبت
یک بهشت آزادگی را ساده با جوهر کشیدم
گر چه در باور نمی گنجد ولی در دشت و صحرا
عطر زهرا و شمیم مهربانی های پیغمبر کشیدم
یک بیابان العطش بین دو دریای خروشان
آه سردی از نهاد ساقی کوثر کشیدم
سوره ای سرشار از"84" آیات عزت
صورتی قرآنی از"72" یاور کشیدم
نغمه "الموت احلی من عسل" را نقش برلب
انعکاسی از یقین، تصویری از باور کشیدم
با سرود دلکش "

  • پنج شنبه
  • 2
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حمید رمی

شعر ورود به محرم -( باید برای خویش دلی دست و پا كنی ) * حمید رمی

1871

شعر ورود به محرم -(   باید برای خویش دلی دست و پا كنی ) باید برای خویش دلی دست و پا كنی
تا در ره حسینِ زمان، جان فدا كنی
فصل بهار دل شده باید دگر شوی
وقتش رسیده خیمه ی ماتم به پا كنی
باید برای عرض ادب نزد آفتاب
یك پنجره به جانب خورشید وا كنی
اول دهی سلام به ارباب بی كفن
تا خویش را به قلب علمدار جا كنی
بعد از سلام عقده ی دل باز می شود
باید كه پای تا سر خود كربلا كنی
روزی اگر رسد كه ببینی ضریح او
آن گاه خود ببین كه چنین و چِه ها كنی
غیر از حسین هیچ نداری در این جهان
باید تمام آن چه منم را رها كنی
این مشك چشم پر ز فرات دلت شده
باید كه ساقی حَرَمت را صدا كنی
خواهی اگر صفا بدهی قلب خود «اسیر»
باید دوباره یاد شه سر جدا كنی

شاعر : حمید رمی

  • پنج شنبه
  • 2
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ورود به محرم -( باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب ) * مهدی صفی یاری

3045
5

شعر ورود به محرم -( باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب ) باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب
باز دلبسته این پیرهنم کرد ارباب
ای خدا شکر که در هیئت امسالش هم
باز مشغول به سینه زدنم کرد ارباب
هر کسی در پی دلدار خودش می گردد
باز آواره دور از وطنم کرد ارباب
من که عمریست نشد نوکر خوبی باشم
از سر لطف اُویس قَرَنم کرد ارباب
من کجا روضه کجا هیئت ارباب کجا؟
یا حسین گفتم و شیرین دهنم کرد ارباب
خواب آن شب اثر سینه زدن هایم بود
باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب
من به عالم ندهم لذت مردن را با...
...فکر خوبی که برای کفنم کرد ارباب
--------------------------------------------------------

شاعر : مهدی صفی یاری

  • جمعه
  • 3
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ورود به محرم -( دوباره قافله ی سرخ كربلا آمد ) * شهرام زارعی

1995
2

شعر ورود به محرم -( دوباره قافله ی سرخ كربلا آمد  ) دوباره قافله ی سرخ كربلا آمد
دوباره موعد دلتنگی خدا آمد
صدای العطش مشك های پاره شده
میان چرخش زنجیرهای ما آمد
دوباره ماه محرم سیاه پوشید و
به یاد سید مظلوم اولیا آمد
و گریه های یتیمان چقدر نزدیك است
در این حدود كه آوای ربنا آمد
و بوی لاله ی خونین ام كلثوم از
میان دسته ی غمگین انبیا آمد

شاعر : شهرام زارعی

  • جمعه
  • 3
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ورود به محرم -( قلبم به یاد کوثر و زمزم گرفته است ) * علی اشتری

1872
1

شعر ورود به محرم -( قلبم به یاد کوثر و زمزم گرفته است ) قلبم به یاد کوثر و زمزم گرفته است
مثل طلوع سوره ی مریم گرفته است
باران دیده های من از رحمت شماست
اشکم به اذن چشم تو نم نم گرفته است
آری در این هوای پر از بغض بی کسی
نام تو در محیط دلم دم گرفته است
آری خدا که خانه ی مشکی گزیده است
روضه برای شاه دو عالم گرفته است
چشمم به راه آمدن ماه گریه هاست
امشب دلم به یاد محرّم گرفته است
دسته کجاست سینه زنش را صدا کند
زنجیر کوچک دل من غم گرفته است
در انتهای کوچه ی سینه زنی کسی
با ناله های فاطمیَش دم گرفته است
----------------------------------------------------

شاعر : علی اشتری

  • جمعه
  • 3
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ورود به محرم -( پرپر شد آه شقا یق در کربلایی که گفتند ) * مهدی ایزد پناه

1850

شعر ورود به محرم -( پرپر شد آه شقا یق در کربلایی که گفتند  ) پرپر شد آه شقا یق در کربلایی که گفتند
رنگین چو روی شفق شد دشت منایی که گفتند
ای روضه خوان باورم را با شور غم در هم آمیز
تا شعله گیرم من از این شرح بلایی که گفتند
ماه محرم رسیده تا جامه ی غم بپوشم
خونابه از دیده ریزم در این عزایی که گفتند
ای دردمندان عالم ای بی پناهان بدانید
نام حسین بن زهراست مشکل گشا یی که گفتند
هر مرده ای از دم او گیرد حیاتی دوباره
جوشد از آن خاک تشنه آب بقایی که گفتند
چون نی به شور و نوایم من عاشق کربلا یم
یک آسمان غربتم من در نینوایی که گفتند
از بغض تب دار احساس در غربت کف العبا س
افتاده بر خاک صحرا دست جدایی که گفتند
یک سو علم بر زمین و یک سوی مشکی دریده
بر دیدگانی نشسته

  • جمعه
  • 3
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شعری برای استقبال از محرم از شاعر گرانقدر علیرضا خاکساری -( از غزل و قصيده خسته ام من ) * علیرضا خاکساری

4213
4

شعری برای استقبال از محرم از شاعر گرانقدر علیرضا خاکساری -( از غزل و قصيده خسته ام من  ) از غزل و قصيده خسته ام من
از شعراي ور شكسته ام من
خاك ميخوره دفتر شعرم هر شب
از دل خود گله دارم مرتب
وقتي كه دستم به قلم نميره
قلب شكسته ام به غم اسيره
ارزومه عرض ارادت كنم
دوباره با دو بيتي بیعت كنم
مرثيه هاي مثنوي كم دارم
تو دفترم ناد علي كم دارم

ارزومه رباعي از دل بگم
به وزن ارباب مقاتل بگم
شكر خدا كه خيمه اي به پا شد
قفل زبان من دوباره وا شد
فصل غم و غصه و ماتم رسيد
عطر محرم به مشامم رسيد
چه خوب دارم دوباره مينويسم
با اشك و استعاره مينويسم
چه خوب قلم دوباره جون گرفته
شاعر خسته ات زبون گرفته
يادم نميره روضه هاي بي بي
لحن خوش " الهي خير ببيني"
يادش بخير حاج اكبر ناظم و...
روضه ي جانسوز بني

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 10:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد