اشعار شهادت حضرت حر بن یزید ریاحی

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت حضرت حر(ع),(مـن عـاشق عبـاس علمـدار حسینـم)به همراه دانلود سبک سنتی *

8754
15

اشعار شهادت حضرت حر(ع),(مـن عـاشق عبـاس علمـدار حسینـم)به همراه دانلود سبک سنتی مـن عـاشق عبـاس علمـدار حسینـم

در کــرب و بــلا حـرّ گرفتار حسینم

این حجت یکتاست ای مردم کوفه

این یوسف زهراست ای مردم کوفه

دیـروز شمـا نامـه نوشتید به سویش

امـروز چـرا تیـغ کشیدیـد بـه رویش

این حجت یکتاست ای مردم کوفه

این یوسف زهراست ای مردم کوفه

اطفـال حسیـن ابـن علی آب ندارند

بـالله کـه از سـوز عطش تاب ندارند

این حجت یکتاست ای مردم کوفه

این یوسف زهراست ای مردم کوفه

مـن حـرّم و دلباخته‌ی خون و قیامم

کس غیر حسین ابن علی نیست امامم

این حجت یکتاست ای مردم کوفه

این یوسف زهراست ای مردم کوفه

مـن حـرّ حسینم سـر و جانـم بفدایش

ایثـار کنـم خـون دل خویش به پایش

این حجت یکتاست ای مردم

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:36
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت حضرت حر(ع),(منـم حرّ گنه کارت به خون پاک انصارت به عباس علمدارت)به همراه دانلئد سبک سنتی *

4709
8

اشعار شهادت حضرت حر(ع),(منـم حرّ گنه کارت به خون پاک انصارت به عباس علمدارت)به همراه دانلئد سبک سنتی منـم حرّ گنه کارت به خون پاک انصارت به عباس علمدارت

گناه آورده‌ام گناه آورده‌ام

قبولم کن قبولم کن قبولم کن

پناهم ده در این صحرا به اشک زینب کبرا به جان مادرت زهرا

به خاک تربتت به اشک غربتت

قبولم کن قبولم کن قبولم کن

اگر راه تو را بستم اگر قلب تو را خستم خجل از زینبت هستم

چرا من زنده‌ام ز تو شرمنده‌ام

قبولم کن قبولم کن قبولم کن

تو باغ لاله من خارم گنه کارم گنه کارم بَدَم اما تو را دارم

مرا با این گناه بخر با یک نگاه

قبولم کن قبولم کن قبولم کن

بگو دور سرت گردم غلام اکبرت گردم فدای اصغرت گردم

صدایم کن حسین فدایم کن حسین

قبولم کن قبولم کن قبولم کن

فدای تاب وتب‌هایت فدای اشک شب‌هایت

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:53
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت حر(ع),(اي شهيد راه دين حر)به همراه سبک سنتی *

4136
2

اشعار شهادت حضرت حر(ع),(اي شهيد راه دين حر)به همراه سبک سنتی اي شهيد راه دين حر

آفرين حر، آفرين حر

اگه از من دلِ كودكِ تو لرزيد

دلم از ترس خدا داره مي‌لرزه

اومـدم تا عاقبت بخير بميرم

جونمـو فـدات كنم اگه بيرزه

اي شهيد راه دين حر

آفرين حر، آفرين حر

از همين لحظه می‌خوام عزيز زهرا

اوليـن شهيـد چشمـاي تـو باشم

تو كه درياي كـرامتِ تو اینجاست

نمـي‌خوام تشنـه درياي تو باشم

اي شهيد راه دين حر

آفرين حر، آفرين حر

تـو كـه درياي كرامتي كرم كن

دلمو ببخش و اهل اين حرم كن

خستــۀ بــار گنـاهم، ولي با تو

اي شهيد راه دين حر

آفرين حر، آفرين حر

آخه مولا، دل بي عشق تو، سنگه

دريـا وقتـي پُـرِ در بـاشه، قشنگه

نمي‌شـه حـر باشـم و با تو نباشم

آخه حر وقتي ك

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:06
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت حر(ع),(من عبد دربار توام مولا حسین حسین جان)به همراه سبک سنتی *

5179
5

اشعار شهادت حضرت حر(ع),(من عبد دربار توام مولا حسین حسین جان)به همراه سبک سنتی من عبد دربار توام مولا حسین حسین جان

حرّ گنه کار توام مولا حسین حسین جان

مـولا بیا دورت بگردم من از گناهم توبه کردم

سیدی العفو سیدی العفو

مـن در مسیر کربـلا ره بر روی تو بستم

مـن قلب اطفال تو را در بین ره شکستم

می‌سوزم از تاب وتب تو شرمنده‌ام از زینب تو

سیدی العفو سیدی العفو

دیشب صدای العطش از خیمه‌ات شنیدم

بالله خجـالت از تـو و از عترتت کشیدم

از گـریۀ اصغـر کبابـم شرمنده از اشک ربابم

سیدی العفو سیدی العفو

شرمنـده از پیغمبـر و از عتـرت رسولم

قسم بـه جـان مـادرت زهرا نما قبولم

هم از کرم عفو خطایی هم اذن می‌دانم عطایی

سیدی العفو سیدی العفو

گفتـی بگریـد مـادرم پیوسته در عزایم

تا

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:16
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت حر(ع),(ای تمامِ دل من به نام تو)به همراه سبک سنتی *

5138
3

اشعار شهادت حضرت حر(ع),(ای تمامِ دل من به نام تو)به همراه سبک سنتی ای تمامِ دل من به نام تو

حـرّ آزاده‌ام و غـلام تـو

بنده‌ام به کوی تو آمدم به سوی تو خواهم آبرو ز خاک در تو

یا حسین بن علی ادرکنی

غــرقه‌ام غـرقۀ بحـر ظلمـات

تـو حسین استی و کشتی نجات

عذر من را بپذیر دست من را تو بگیر آمدم تا که شوم چاکر تو

یا حسین بن علی ادرکنی

دل بی‌تاب مرا تاب بده

تشنۀ لطف توأم آب بده

بنگر اشک و آه من بگذر از گناه من تا قبولم بکند داور تو

یا حسین بن علی ادرکنی

دوزخـی بـوده بهشتی شده‌ام

این زمان داخل کشتی شده‌ام

کشتی‌ام ولای تو جان من فدای تو سر وجان فدای‌جان و سر تو

یا حسین بن علی ادرکنی

فانوسهای اشک - سید رضا موید

دانلود سبک

منبع:سایت مدایح

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:34
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر سینه زنی شهادت حضرت حر(جان حُر بـــــــــاشد بقربان وفایــت یا حسین ) *

1932
2

شعر سینه زنی شهادت حضرت حر(جان حُر بـــــــــاشد بقربان وفایــت یا حسین ) جان حُر بـــــــــاشد بقربان وفایــت یا حسین
جان فدایت یا حسین 2
آمدم تـــــــا سر نهم بر خاک پــایت یا حسین
جان فدایت یا حسین 2
آمـــــــــدم همچون گدایان بـــر در احسان تو
کن نظر شاهان در ایندم بـــر گدایت یا حسین
جان فدایت یا حسین 2
از گناه زشت خــــود شـــاها پشیمان گشته ام
جویم امید عنــــــــــــایت از سخایت یا حسین
تشنۀ فیض تو بــــــــــاشم ای سحاب مرحمت
گر چه خود لب تشنه ای از اشقیایت یا حسین
جان فدایت یا حسین 2
عشق روی تـــــو گرفتـه در دل و جانم مَقَر
آیـــــــــــد از نای وجود من نوایت یا حسین
نیست ممکن تا ز سر سازم هوایت را برون
می دهم جان در ره مــهر و وفایت یا حسین
جان فدایت یا

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر وصف حضرت حر(من آن حرم که حریّت عطا کرده است مولایم) *

1582

شعر وصف حضرت حر(من آن حرم که حریّت عطا کرده است مولایم) من آن حرم که حریّت عطا کرده است مولایم
مخوانیدم دگـر حــرّ یزیـدی، حــر زهرایم
اگرچـه ذره‌ام، در دامـن پـرمهـر خورشیدم
اگرچـه قطـره بودم، وصـلِ دریا کرد دریایم
اگر دامـان مهـرش را نگیـرم، اوفتـد دستم
ر از کویش گذارم پای، بیرون، بشکند پایم
اگر عباس گوید دست و سر، سازم به قربانش
وگـر اکبــر پسنـدد، کشتـۀ آن قد و بالایم
ز چشمم اشک خجلت بود جاری، بخت را نازم
که هم بخشید، هـم اذن شهادت داد مولایم
تمنایم فقط ایـن است از ریحـانۀ زهرا
که با خون جبینم آبرو بخشد بـه سیمـایم
صـدای گریـۀ اصغـر ز قحـط آب، آبـم کرد
لـب خشکیدۀ عبـاس، آتـش زد بـه اعضایم
چه بی‌رحمید اهل کوفه! من با چشم خود دیدم
ترک خورده است ا

  • شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 07:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر زبان حال حر خطاب به امام حسین( ای رهبــر احـرار! مــن حـر شمـایم) *

2799
2

شعر زبان حال حر خطاب به امام حسین( ای رهبــر احـرار! مــن حـر شمـایم) ای رهبــر احـرار! مــن حـر شمـایم
هــرچنـد بــا بیگانـه بـودم، آشنـایم
تو در کرم چون جد خود پیغمبر استی
تو در بـه روی دشمن خود هم نبستی
شـرمنــده از اولاد زهـــرای بتـــولم
ـردودم امــا می‌کنــد لطفـت قبولم
روزی که چون خاری به راهت سبز گشتم
گویـی دوبـاره بـا نگـاهت سبز گشم
هـم سوختی از برق حسنت حاصلم را
هـم بـا نگاه خشم خـود بردی دلم را
بـاغ وجــودم را حسیـن‌آبـاد کـردی
یکـدم اسیــرم کـردی و آزاد کـردی
آن روز دیــدم مظهــر عفــو خــدایی
چشمت به من می‌گفت: حر! تو حر مایی
زنجیــر ذلـت را ز اعضــایـم گشـودی
افسـوس! ای مـولا ندانستـم کـه بودی
دیگـر وجـودم غــرق در نـور خـدا بود
در بین دشمن هـم دلم

  • شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 07:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت حر(دید چون مردان تضرع کردنش) *

1969

شعر حضرت حر(دید چون مردان تضرع کردنش) دید چون مردان تضرع کردنش
کرد طوق بندگی در گردنش
گفت بازا که در توبه است باز
هین بگیر از عفو ما خط جواز
گر دو صد جرم عظیم آورده ای
غم مخور رو بر کریم آورده ای
گفت ای شاهان غلام درگهت
چون در اول من شدم خار رهت
هم مرا نَک پیش تاز جنگ کن
در قطار عشق پیش آهنگ کن
تاخت سوی رزمگه چون شیر مست
خط آزادی ز مولایش به دست
گه سواره گه پیاده جنگ کرد
عرصه را بر لشگر دون تنگ کرد
چون ز پا افتاد آن غرّنده شیر
با تضرع گفت شاها دست گیر
دست گیر ای دست خلّاق قدیر
ای تو بر آدم رسانده روح را
وی تو از طوفان رهانده نوح را
ای تو از یم کرده موسی را رها
کرده در دستش عصا را اژدها
ای مجیب دعوت یوسوف به یم
وی نجاتش داده از ظلم

  • شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت حر(گفت سیر نار و دوزخ می کنم) *

1773

شعر حضرت حر(گفت سیر نار و دوزخ می کنم) گفت سیر نار و دوزخ می کنم
عارفانه طی برزخ می کنم
یک طرف پیغمبر و یک سو یزید
ادخلوها جفت با هل من مزید
پس دو دست خود ز غم بر سر گرفت
فطرتش هم تیر و قرآن بر گرفت
گفت ای دادار غفّارالذنوب
کاشف الاسرار و ستّار العیوب
گر دل خاصان تو بشکسته ام
باز دل بر عفو عامت بسته ام
و آنکه آمد تا به نزدیک خیام
گفت از حرّ مرشد دین را سلام
توبه کردم لیک توّابم تویی
عفو خواهم لیک وهّابم تویی
مهر تو فرعون را موسی کند
جذبه ات دجال را عیسی کند
گر بخوانی خیمه بر گردون زنم
ور برانی غوطه ها در خون زنم
شاه گفت اهلاً و سهلا مرحبا
ای دو کونت بنده ی بند قبا
گر تو ببریدی ره ظاهر ز ما
ما ره باطن نبردیم از شما
بحر کی در انتقام

  • شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعری در وصف حضرت حر(خدایا قطره بودم متصل کردی به دریایم) *

2608
3

شعری در وصف حضرت حر(خدایا قطره بودم متصل کردی به دریایم) خدایا قطره بودم متصل کردی به دریایم
برون آورد دست رحمتت از دار دنیایم
من آن آواره ای بودم که کوی یار را جستم
و یا گمگشته ای بودم که مولا کرد پیدایم
به جای آنکه از درگاه لطف خود کند دورم
صدا کرد و پذیرفت و پناهم داد مولایم
بود بهر من از امروز نام حرّ برازنده
همانا افتخارم بس که دیگر حرّ زهرایم
سر و دست و تن و جانم هزاران بار قربانش
که مولا کرد زنجیر اسارت باز از پایم
سراپا غرق اشک خجلتم یارب نمی‌دانم
که چشم خود چگونه بر روی عباس بگشایم
یقین دارم یقین دارم که می‌بخشد مرا زینب
اگر بیند که دامن پر شده از خون سیمایم
دعا کن یابن زهرا تا ز تیر و نیزه و خنجر
به جای اکبرت از هم شود پاشیده اعضایم
به خود

  • شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر اصحاب امام حسین(نگاهم از سرشک غصه تر شد) *

2002

شعر اصحاب امام حسین(نگاهم از سرشک غصه تر شد) نگاهم از سرشک غصه تر شد
دلم از آتش غم شعله ور شد
نگاه مهربانت را که دیدم
دل شرمنده ام شرمنده تر شد
***
ببین شرمندگی را در نگاهم
من و شرم گناه آه از گناهم
دل اطفال تو لرزید ای وای
به هنگام تماشای سپاهم
شاعر:سید محمد جواد شرافت

  • شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعری در وصف حضرت حر(ای علی و فاطمه را نور عین) *

1979
3

شعری در وصف حضرت حر(ای علی و فاطمه را نور عین) ای علی و فاطمه را نور عین
چشم الهی نگهم کن حسین
حـرّ گـرفتار ز راه آمـده
در پی یـک نیم نگاه آمده
نار بُدم نور صدا زد مـرا
چشم تو از دور صدا زد مرا
ای دل من بسته به زنجیر تو
حـرّ شده سینهْ سپـر تیر تو
تـا کـرمِ فاطمه دستم گرفت
عشق ز راه آمد و هستم گرفت
دوش مرا زد شرر از سینه جوش
العطشِ طفل تو آمد به گوش
چشم که بر آب روان دوختم
سوختم و سوختم و سوختم
جان و تنم در تب و در تاب شد
چون دل دریا جگرم آب شد
ای پسـر فـاطمه تـا زنده‌ام
زار و سرافکنده و شرمنده‌ام
کآمـده‌ام از دل دریـای آب
آب نیـاورده بـرای ربـاب
حال کـه از لطـف پذیرفتی‌ام
رتبه به من دادی و حرّ گفتی‌ام
از کـرمِ خـویش مـدالم بده
رخصت میـدانِ

  • شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر وصف حضرت حر(می ریزد اشک خجلتم به صحرا) *

2215
1

شعر وصف حضرت حر(می ریزد اشک خجلتم به صحرا) می ریزد اشک خجلتم به صحرا
کن یک نگاهم ای عزیززهرا
از روی تو شرمنده ام
من سربه زیرا فکنده ا م
مظلوم حسین جان ـ مظلوم حسین جان
**********
سرتابه پادردم توئی طبیبم
من را ببین ای دلبرغریبم
حال پریشان دیدنی است
حر پشیمان دیدنی است
مظلوم حسین جان ـ مظلوم حسین جان
**********
برحلقه گیسوی توا سیرم
من تا ابد پیش توسربزیرم
ای گل کم از خارتوا م
عبدگنهکار توا م
مظلوم حسین جان ـ مظلوم حسین جان
**********
این آرزویم با شد ای امیرم
دور تو من بگردم وبمیرم
گرمی توبر آهم بده
درکوی خودراهم بده
مظلوم حسین جان ـ مظلوم حسین جان
**********
من آمدم ازتو توان بگیرم
از خیمه زینب نشان بگیرم
ای دلبرم خون شددلم
ازروی زینب

  • شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر وصف حضرت حر(قسمت این بود دلت از همه جا پر باشد) *

1856
2

شعر وصف حضرت حر(قسمت این بود دلت از همه جا پر باشد) قسمت این بود دلت از همه جا پر باشد
قلبت آمادۀ یک چند تلنگر باشد
همه دیدیم کسی سمت حرم می آید
تا مگر در دل دریای جنون، در باشد
پیرهن چک و غزلخوان و صراحی در دست
باید این بغض پریشانِ زمان حر باشد
بعد از آن توبۀ از شرم پریشان، باید
کاخ ها در نظرت پاره ای آجر باشد
شام دشنام شود، باک نداری ای مرد
سهم چشمان تو از کوفه تمسخر باشد
شادمان باش حسین از تو رضایت دارد
حق ندارد کسی از دست تو دلخور باشد
آمدی سوی حرم ـ آه ـ برایت ای حر
بیتی آنگونه نداریم که در خور باشد
شاعر:سید حسن مبارز

  • شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 09:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت حر(ع) -( عاقبت جان تو در چشمه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مهتاب افتاد ) * مرتضی امیری اسفندقه

2708
5

شعر حضرت حر(ع) -( عاقبت جان تو در چشمه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مهتاب افتاد ) عاقبت جان تو در چشمه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مهتاب افتاد
پیچشت داد خدا، در نفست تاب افتاد
نور در کاسه‌ ی ظلمت‎زده ‌ی چشمت ریخت
خواب از چشم تو ای شیفته‌ ی خواب، افتاد
کارت از پیله‌ ی پوسیده به پرواز کشید
عکس پروانه برون از قفس قاب افتاد
چشمه شد، زمزمه شد، نور شد و نیلوفر
آن دل مرده که یک چند به مرداب افتاد
عادتت بود که تکرار کنی «بودن» را
از سرت زشتی این عادت ناباب افتاد
ماه را بی ‌مدد تشت تماشا کردی
چشمت از ابروی پیوسته به محراب افتاد
چه کشش بود در آن جلوه‌ی مجذوب مگر
که به یک جذبه چنین جان تو جذّاب افتاد؟
چهره‌ی واقعیَت را به تو برگرداندند
از سر نام تو سنگینی القاب افتاد
شهد سرشار شهادت به تو ارزانی ب

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت حر(ع) -( حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد ) * مرتضی امیری اسفندقه

2091
1

شعر حضرت حر(ع) -( حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد  ) حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد
خلاص از قفس وعده و وعیدت کرد
سیاه بود و سیاهی هر آنچه می دیدی
تو را سپرد به آیینه، رو سپیدت کرد
چه گفت با تو در آن لحظه های تشنه حسین؟
کدام زمزمه سیراب از امیدت کرد
به دست و پای تو بار چه قفل ها که نبود
حسین آمد و سر شار از کلیدت کرد
جنون تو را به مرادت رساند ناگاهان
عجب تشرف سبزی! جنون مریدت کرد
نصیب هر کس و ناکس نمی شود این بخت
قرار بود بمیری خدا شهیدت کرد
نه پیشوند و نه پسوند، حر حری تو
آمد و آزاد از یزیدت کرد

شاعر : مرتضی امیری اسفندقه

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت حر(ع) -( تردید، در تلاطم اندیشه، انتخاب ) * پروانه نجاتی

1879

شعر حضرت حر(ع) -(  تردید، در تلاطم اندیشه، انتخاب ) تردید، در تلاطم اندیشه، انتخاب
آشفتگی، هراس، دلی غرق اضطراب
اما چگونه؟ می شود آیا؟ چرا، نه، کی؟
صدها سوال تب زده در حسرت جواب
جنگ است و نابرابری و فتنه ی عطش
یعنی سپاهیان سراب اند گرد آب
یک سو فتاده مست در آغوش شب هوس
یک سو تمام روشنی و صبح و آفتاب
در چشم این سوار، معمای مبهمی است
تردید و شوق، وحشتِ تصمیم و انتخاب
دیگر دم از غرور امیری نمی زند
در شب، سکوتِ خیمه نهان کرده التهاب
فردا به کوی عشق پناهنده می شود
می سوزد از حرارت این انتخاب ناب!
او تشنه ی حقیقت پنهان نیزه هاست
حرّ است چشمه ای که فرومانده در سراب
-----------------------------------------------------------

شاعر : پروانه نجاتی

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

زبانحال حضرت حر (ع) -( يابن الزهرا من آمدم اما پشيمان من آمدم با چشم گريان ) * عابدین کاظمی

19

زبانحال حضرت حر (ع) -( يابن الزهرا   من آمدم اما پشيمان      من آمدم با چشم گريان ) يابن الزهرا من آمدم اما پشيمان من آمدم با چشم گريان
من آمدم سر در گريبان حسين جان(2)
اي كه بر من تو اميري آمدم با سر به زيري
آمدم اي معدن جودوكرم دستم بگيري
اي حسين جان يا سيدي مولا حسين جان (3)
يابن الزهرا آمد به سويت روسياهي آمد به سويت بي پناهي
آيا شود كني نگاهي حسين جان (2)
رونمودم من به سويت بسته ام من ره به رويت
آبرويم را بخر آقا قسم بر آبرويت
اي حسين جان يا سيدي مولا حسين جان (3)
يابن الزهرا بايد كنم جان را فدايت بايد بميرم من برايت
بايد شوم من خاك پايت حسين جان (2)
روز من گرديده چون شب خجلم از روي زينب
اي سرو جانم فدايت جان من گرديده بر لب
اي حسين جان يا سيدي مولا حسين جان (3)

شاعر :

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

نوحه برای حضرت حر (ع) -( عبد روسیاهم آقا سائل نگاهم آقا ) * عابدین کاظمی

4055
0

نوحه برای حضرت حر (ع) -( عبد روسیاهم آقا        سائل نگاهم آقا ) عبد روسیاهم آقا سائل نگاهم آقا
ای پناه هر دو عالم تو بده پناهم آقا
اومدم با سر بزیری من غلام و تو امیری
اومدم با حال زارم تا که دستمو بگیری
یا حسین عزیز زهرا (4)
تو ببین که با چه حالی اومدم با دست خالی
دست رد نزن به سینه م ای مرا مولی الموالی
دل زینب و شکستم راه بچه هات و بستم
وای اگه منو برونی وای اگه نگیری دستم
یا حسین عزیز زهرا (4)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:50
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

ذکر دودمه برای حضرت حر (ع) -( من آمدم به سویت ـ اما به سر به زیری ) * عابدین کاظمی

14

ذکر دودمه برای حضرت حر (ع) -( من آمدم به سویت ـ اما به سر به زیری ) من آمدم به سویت ـ اما به سر به زیری
من آمدم که شاید ـ دست مرا بگیری
العفو یابن زهرا ـ من حرّ روسیاهم
آقا به جان زهرا ـ بگذر ز اشتباهم

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:30
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر نوحه حر بن یزید ریاحی علیه السلام -( آمد به دربار تو – عبد خطاکار تو ) * امیر عباسی

6834
3

شعر نوحه حر بن یزید ریاحی علیه السلام  -( آمد به دربار تو – عبد خطاکار تو ) آمد به دربار تو – عبد خطاکار تو
به لبش دارد تمنا – بده راهش جان زهرا
سیدی مولا یا مظلوم...
راه شما را بستم – قلب زینب شکستم
به حریمت بنده ام من – به خدا شرمنده ام من
سیدی مولا یا مظلوم...
در کویت ای ماه دِیر – گشتم عاقبت به خیر
عشق پاکت هستم گرفت – لطف زهرا دستم گرفت
سیدی مولا یا مظلوم...

شاعر : حاج امیر عباسی

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر نوحه حرّ بن یزید ریاحی(علیه الرحمة) -( آمد به دربار حُرّ خطاکار ) * امیر عباسی

3301
5

شعر نوحه حرّ بن یزید ریاحی(علیه الرحمة) -( آمد به دربار حُرّ خطاکار ) آمد به دربار حُرّ خطاکار
با سر به زیری آمدم لطفی کن آقا
شرمنده ام از محضرِ زینبِ کبری
یابن الزّهرا ...
نعم الامیری دستم بگیری
باشد سوی فتنه گران شمشیر خشمم
خاک حریم فاطمه(س) سرمه ی چشمم
یابن الزّهرا ...
رَوَد ز دربار حُرّ خطاکار
رَوَم به میدان تا کنم جهاد و ایثار
ای زینت دوش نبی خدانگهدار
یابن الزّهرا ...

شاعر : حاج امیر عباسی

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر نوحه حربن یزید ریاحی -( قلبم ز غم آکنده آقا ) * امیر عباسی

7858
6

شعر نوحه حربن یزید ریاحی -( قلبم ز غم آکنده آقا    ) (به سبک نامه نوشتم بر تو اما)
قلبم ز غم آکنده آقا شرمنده ام شرمنده آقا
هستم به کویت بنده آقا شرمنده ام شرمنده آقا
من حُرّم و خاک درت شرمنده ام از خواهرت
ای گرمی راز و نیازم ای نام تو سوز و گدازم
از جرم من بگذر وَ بنما در پیش زهرا سر فرازم
******
تو حُری و از آنِ مایی خوش آمدی مهمان مایی
یک لاله در بستان مایی خوش آمدی مهمان مایی
در بند محبوبی نه غیر شوی تو عاقبت به خیر
تا کبریا داری تو سِیری همسفره با جُون و زهیری
عرض ادب به نام زهرا شد سِرٌ عاقبت به خیری

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

بحر طویل حرریاحی -( روز عاشورا که خورشید فروزنده ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

7

بحر طویل حرریاحی -( روز عاشورا که خورشید فروزنده ) روز عاشورا که خورشید فروزنده
حضرت حرّ(ع)-بحر طویل
روز عاشورا که خورشید فروزنده عیان گشت و منوّر ز فروغش همه ی ملک جهان گشت، دو لشکر به صف آرایی خود گشت مصمّم، به همه بود مسلّم، که در این ماه محرّم ، عمر سعد کمر بسته به قتل شه ابرار، چنان حُر گرفتار، فتادش به بدن لرزه در آن عرصه ی پیکار، فرو ریخت به رخ اشک گهربار، سیه گشت بر او روز همانند شب تار، رهاند اسب زقلب سپه لشکر کفار، بسوی حرم عترت اطهار، حضور پسر احمد مختار، که ای نور دل حیدر کرّار، منم حرّ گنهکار، که بستم سر ره را به تو با لشکر بسیار، چه باشد که ببخشی زمن این جرم و خطا را.
منم حُرّ گرفتار / منم عبد گنهکار
* * *
شه دین دست نوازش بکشیدی

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 10:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر نوحه حضرت حر(ع) -( وای وای حر گنهکار تو هستم ) * عابدین کاظمی

31

شعر نوحه حضرت حر(ع) -( وای وای حر گنهکار تو هستم  ) وای وای حر گنهکار تو هستم وای وای ببین گرفتار تو هستم
اگرچه رو سیاهم آقا تویی فقط پناهم آقا
سائل یک نگاهم آقا
یا حسین یا بن الزهرا(3)
................................................................................
وای وای زارو خجل آمده ام من وای وای شکسته دل آمده ام من
آنکه ره تو بسته آمد آنکه دلت شکست آمد
آنکه به غم نشست آمد
یا حسین یا بن الزهرا(3)
.................................................................................
وای وای ببین که در تاب و تبم من وای وای خجل ز روی زینبم من
باید شوم فدای زینب سر بنهم به پای زینب
سوزد دلم برای زینب
یا حسین یا بن الزهرا(3)

شاعر : عابدین کاظمی

دا

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه حضرت حر(ع) -( حرم و دارم من روی شرمنده ) * عابدین کاظمی

27

نوحه حضرت حر(ع) -( حرم و دارم من روی شرمنده  ) حرم و دارم من روی شرمنده آمدم سویت من سر افکنده
تو خوبی من بدم مکن از خودردم
یا حسین یا حسین(2)
...................................
...................................
من همانم ره بر روی تو بستم از تویا مولا من خجل هستم
هستم من جان بر لب خجلم از زینب
یا حسین یا حسین(2)
..............................................
...............................................
غرق غم خاموش از زمزمه هستم خجل از روی فاطمه هستم
نخیرم ز پایت تا شو فدایت
یا حسین یا حسین(2)
..............................................
..............................................

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 10:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر نوحه حضرت حر(ع) -( آمد به سویت ) * عابدین کاظمی

23

شعر نوحه حضرت حر(ع) -( آمد به سویت ) آمد به سویت حر پشیمان
با سر به زیری با چشم گریان
هر چه خوبی تو من بدم مولا به پناه تو آمدم مولا
ای حسین جانم(4)
......................................................
من بسته ام ره بر خواهر تو
شرمنده هستم از مادر تو
بر ندارم سر من ز پای تو تا شوم اینجا من فدای تو
ای حسین جانم(4)
.......................................................
ای تارو پودم ای هست و بودم
بر پای عشقت من در سجودم
پیش پای تو کمتر از خارم تو بیا وا کن گره از کارم
ای حسین جانم(4)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

زبانحال حضرت حر(ع) -( ببین سر افکنده ام حسین ) * عابدین کاظمی

19

زبانحال حضرت حر(ع) -( ببین سر افکنده ام حسین ) ببین سر افکنده ام حسین ببین که شرمنده ام حسین
حسین جان(2)
خطا کردم اما ببین پشیمانم گذرا از خطایم تو ای حسین جانم
عزیز فاطمه(2)
...............................................
ببین تو سوزوونوای من برانیم گر تو وای من
حسین جان(2)
من آنم که ره را به روی بستم من آنم دل زینب تو بشکستم
عزیز فاطمه(2)
.............................................
خجالت آبم نمونده است غمت کبابم نموده است
حسین جان(2)
من آنم که سر تا به پا غم ودردم اجازه بده تا فدای تو گردم
عزیز فاطمه(2)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شور حضرت حر(ع) -( حرم ودارم ) * عابدین کاظمی

28

شور حضرت حر(ع) -( حرم ودارم ) حرم ودارم روي شرمنده روي شرمنده
پيش تو هستم من سرافکنده من سر افکنده
کرم کن و گذر تو از اشتباه من
ببين خجالت من و اشک و آه من
اگه رو سيه رو اگه خطاکارم
نروم زدردت فقط تو را دارم
يا حسين يا حسين حسين حسين جانم(2)
.................................................................
آمده از غم جان من بر لب جان من بر لب
گو کجا باشد خيمه زينب خيمه زينب
ندانم از چه ره روي زينبت هستم
خجل ز روي مادرت فاطمه هستم
اي گل فاطمه ببين پشيمانم
از درت تو مرا مران حسين جانم
يا حسين يا حسين حسين حسين جانم(2)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 20
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد