سایر اشعار

مرتب سازی براساس
 قاسم نعمتی

حضرت عبدالعظیم حسنی سیدالکریم علیه السلام -( اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است ) * قاسم نعمتی

1466

حضرت عبدالعظیم حسنی سیدالکریم علیه السلام -( اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است ) اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است
دولت سرای حضرت عبدالعظیم است

صاحب لوای این حرم شاهی کریم است
تنها پناه بی پناهان این حریم است

با لطف این آقا گدا عبد خدا شد
هرسائلی در این حرم حاجت روا شد

بوی حسن دارد ضریح دل ربایش
قربان رنگ سبز این گلدسته هایش

اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش
این سرزمین خیلی گران باشد بهایش

این خاک را وعده به یک نامرد دادند
داغ حسین را بر دل زهرا نهادند

شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده
بر روی اسرارش خدا پرده کشیده

از راه می آید زنی قامت خمیده
لب میگذارد روی حلقوم بریده

فریادهای یا بنی پا بگیرد
حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد

روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگ

  • چهارشنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

به مناسبت تولد آیت الله حسین وحید خراسانی -( میان این همه مرجع اگر وحید شدی ) *

1308

به مناسبت تولد آیت الله حسین وحید خراسانی  -( میان این همه مرجع اگر وحید شدی ) میان این همه مرجع اگر وحید شدی
فقط به خاطر این است که شهید شدی

شهید واژه ی احیاست وقف مردن نیست
کسی که روح بلندش اسیر در تن نیست

آهای شاعر خوش ذوق... شیخ با هیبت
پناه برده به علم تو شیعه در غیبت

اگرچه مرجع محبوب در جهان کم نیست!
گواه فقه بر این است،جز تو اعلم نیست

زعیم حوزه ی قم...مرجع خراسانی
تو افتخار همه شیعیان ایرانی

شایان مصلح

  • چهارشنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 15:08
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت عبدالعظيم حسنی(ع) -( امشب دل ما در حریم تو مقیم است ) * محمود یوسفی

1604

حضرت عبدالعظيم حسنی(ع) -( امشب دل ما در حریم تو مقیم است ) امشب دل ما در حریم تو مقیم است
اینجا حرم نه، بلکه جنات النعیم است

از هر رواقت عطری از شش گوشه جاریست
عمریست دل مست از هوای این شمیم است

فرقی ندارد در مدینه یا که در ری..
هرجا تویی آنجا صراط المستقیم است

هم بنده ای هم پادشاهی هم بزرگی
نامت چه بامفهوم شاه عبدالعظيم است

هم شهر ما را غرق نور خویش کردی
هم از وجود چار آیینه شدی مست

شکرخدا در سایه لطف تو هستیم
شکرخدا دل میهمان این حریم است

شاعر : محمود یوسفی

  • چهارشنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 15:10
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت عبدالعظيم حسنی(ع) -( صورت ماه تو را حیف ندیدم ، بد شد ) * محمد سعید طالبی

2215

حضرت عبدالعظيم حسنی(ع) -( صورت ماه تو را حیف ندیدم ، بد شد ) صورت ماه تو را حیف ندیدم ، بد شد
تا دم خیمه ات اصلا نرسیدم ، بد شد

درد این است زبانا به تو وابسته شدم
باطنا غیر تو را هم طلبیدم ، بد شد

پشت کردم به تو با این همه غافل بودن
قلب بودم که بدون تو تپیدم ، بد شد

خنده ی بعد گناهم چه به روزم آورد!!
بعد از آن بود دگر خیر ندیدم ، بد شد

ربنای سحرم رنگ خدا هیچ نداشت
آه در بین قنوتم نکشیدم ، بد شد

مهربانی بقیه به مذاقم تلخ است
بی تو واللهِ فقط درد چشیدم ، بد شد

خوب ها در بغل تو همه شادند ولی...
منِ جامانده لب خویش گزیدم ، بد شد

پا زدم من به همه دار و ندارم ای وای!!
غیر زهرا که کسی نیست امیدم ، بد شد

شیعه ی فاطمه بودن چه بد از دستم رفت
من فقط طالب ع

  • چهارشنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) -( بَر مشامم شمیم می آید ) *

1187

ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) -( بَر مشامم شمیم می آید ) بَر مشامم شمیم می آید
آشنای قدیم می آید

مرهمی ناب ، بهرِ درمان
دردهای وخیم می آید

رزقِ جامانده ی حرم امشب
از خدای رحیم می آید

طورِ سینا کنید تهران را
همچو موسی ، کلیم می آید

این حوالی که آسمان دود است
گاه گاهی ، نسیم می آید...

دَمِ میدانِ شهرِ رِی انگار
بوی نانِ کریم می آید

حرمش کربلای ایران است
نور ، از این حریم می آید

مژده ، ای سائلان دلخسته...
شاهْ عبدُالعَظیم می آید...

پوریا باقری

  • چهارشنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. -( زمانِ مردمِ حالا ، امام دارد نه؟! ) * حبیب نیازی

1282

السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ..  -( زمانِ    مردمِ   حالا  ،  امام دارد نه؟! ) زمانِ مردمِ حالا ، امام دارد نه؟!
زمان گذشت ، امامش غلام دارد نه؟!

چقدر زود زمان دیر شد برای ما
مگر برای کسی هم ، دوام دارد؟ نه!

چه غربتیست جنابی که کعبه ی حی است
طواف دارد نه ! استلام دارد نه!

برای منبرِ خدمت که "مِنُّ مِن" کردیم
که گفته "من" شدنِ "ما" مقام دارد نه!!

بِجز سحر خبرش را کسی نداد به ما
صبا همیشه از آقا پیام دارد نه؟!

حضورِ حضرتتان هست شک ندارم ،پس...
سلامِ نوکر ، علیک السلام دارد نه؟!!

زیارتی شده ام آری ، السلام علیک...
لبت براتِ حرم را ، برام دارد نه؟!

دلی که سوخته از ماتمِ امام حسین
همیشه پیشِ شما احترام دارد نه؟!!

به طولِ ساقه ی سرنیزه ی سرِ ارباب
قعودِ طول کشیده ، قیا

  • جمعه
  • 29
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 09:00
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شروع فاطمیه -( باز هم فاطمیه آمد و سینه زن شدیم ) *

1392
2

شروع فاطمیه -( باز هم  فاطمیه آمد و سینه زن شدیم ) باز هم فاطمیه آمد و سینه زن شدیم
بازهم گریه کن سینه ی پرمحن شدیم

باز هم هروله زیر علم فاطمیون
شکرحق باردگر رخت عزابه تن شدیم

باز هم خاطره ی کوچه وسیلی عدو
باز، همناله ی غربت دل حسن شدیم

باز هم از کرم حسین شاه کربلا
سینه چاک مادر امام بی کفن شدیم

دل شده عازم کوی بی نشان فاطمه
عاقبت مسافر مدینه ی وطن شدیم

مرتضی شاهمندی

  • دوشنبه
  • 2
  • اسفند
  • 1395
  • ساعت
  • 19:10
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

یا حیدر (ع) -( تا نوشتم به روی دفتر خود "یا حیدر" ... ) *

1258
1

یا حیدر (ع)  -( تا نوشتم به روی دفتر خود "یا حیدر" ... ) تا نوشتم به روی دفتر خود "یا حیدر" ...
قلمم مست شد و گفت که "مولا حیدر"

خواب رفتم پس از آن ، باز که بیدار شدم ...
دیدم اینگونه شده نقش ، که "زهرا حیدر"

دفترم مست شد از قطره ی اشک شوقم
گفت پُر کن همه اوراق مرا ، با "حیدر"

اینچنین است که اشیاء ، سخن می گویند
با نوشته شدنِ ذکرِ "مسیحا حیدر"

به روی طاقچه ی کنج اتاقم عکسی ست
که بر آن نقش شده "گنبد آقا حیدر"

چشم من تا که بر آن خورد ، دلم رفت ز دست
و سفر کرد ، ز کنجِ قفسش تا "حیدر"

زیر ایوانِ طلایش که رسیدم ... بعدش ...
ناخودآگاه زدم داد ، در آنجا "حیدر !!!"

هیبتش لکنت گفتار ، نصیبم کرد و ...
بود ، "یا حیدرم" اینگونه که "یا آ حیدر"

تا رسیدم ب

  • دوشنبه
  • 2
  • اسفند
  • 1395
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهادت حضرت صدیقه (س) -( از این مسیر پر از غم نمیشود رد شد ) *

1069

شهادت حضرت صدیقه (س) -( از این مسیر پر از غم نمیشود رد شد  ) از این مسیر پر از غم نمیشود رد شد
از این مصیبت اعظم نمیشود رد شد

چهل نفر همه در کوچه...کوچه ای باریک
حساب کردم و دیدم نمیشود رد شد

بدون گریه از این کوچه ها بماند که
از آستانه ی در هم نمیشود رد شد

فدک قباله ی زهراست تا أبد از این
بدیهیات مسلم نمیشود رد شد

فدک نوشت که در بحث ارث مادر از
شروع سوره ی مریم نمیشود رد شد

غلاف و ضربه ی در علت شهادت اوست
از این أدلّه ی (محکم) نمیشود رد شد

به دست باد به گودال, کوچه را برده ست
از این اشاره ی پرچم نمیشود رد شد

قرار بود غزل فاطمی شود اما
از التهاب محرم نمیشود رد شد

ورق زدم صفحات مقاتل غم را
از این دو خط مقرم نمیشود رد شد

هنوز مشک همین مشک پاره نم

  • دوشنبه
  • 2
  • اسفند
  • 1395
  • ساعت
  • 19:15
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

انتخابات -( انتخاباتی دگر آغاز شد ) * اسماعیل تقوایی

979

انتخابات -( انتخاباتی دگر آغاز شد  ) انتخابات
تقدیم به ملت ایران برنده واقعی انتخابات:

انتخاباتی دگر آغاز شد
باز این ملت حماسه ساز شد

باحضور چشمگیر مردمی
كشور ما كشور اعجاز شد

مردمان با سمت وسوی مختلف
آمدندوراه وحدت باز شد

گشت خنثی حیله های دشمنان
صوت ای ایران ما آواز شد

آب در هاون بكوبد خصم دون
ملت ما بهر اویك راز شد

شد رییس دولت ما منتخب
راه خدمت از برایش باز شد

قدر این مردم بدان ای منتخب
چونكه بهرت رای شان ابراز شد
شاعر : اسماعیل تقوایی

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1396
  • ساعت
  • 18:21
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

بصیرت در انتخابات -( کو دولتی که یاری مستضعفین کند ) * محمد جواد شیرازی

830

بصیرت در انتخابات -( کو دولتی که یاری مستضعفین کند ) کو دولتی که یاری مستضعفین کند
فکری برای مردم این سرزمین کند

کو دولتی که با تبر حق ستیز خود
دزدان مست قافله را خوشه چین کند

کو دولتی که حق فقیران خسته را
با صاحبان واقعیِ حق قرین کند

کو دولتی که با غم تولید و اشتغال
فکری برای شرمِ به روی جبین کند

کو دولتی که نان خور بیگانه نیست و
بر ابتکارِ نسل جوانش یقین کند

کو دولتی که راه علی را بیان کند
اول خودش بیاید و احیای دین کند

کو دولتی که وقت رسیدن به شمرها
قدری حیا ز ناله ی "هل من معین" کند

کو دولتی که سر بدهد پای رهبری
خود را سپر برای ولی اینچنین کند

کو دولتی که نام علی برکتش شود
روی رکاب دولتش آن را نگین کند

کو دولتی که با همه ی همت خودش

  • یکشنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 21:03
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

مدافعان حرم -( سر سجاده بودی که شنیدی وقت تکبیره ) * علی فردوسی

804

مدافعان حرم -( سر سجاده بودی که شنیدی وقت تکبیره ) سر سجاده بودی که شنیدی وقت تکبیره
شنیدی تو دل مادر داره یه بچه میمیره

تو فکر ساختن بودی خبر اما خرابت کرد
خبر آتیش به جونت زد که مثل شمع آبت کرد

برای بودن و موندن، جوونیت رو کفن کردی
به جای رخت دامادی، لباس رزم تن کردی

توکل کردی و رفتی، مرام عاشقا ساده است
اگه غم لشکر آورده، سپاه عشق آماده است

"پای دلدادگیت موندی، تا آخر مرد و مردونه
برای هرچی که داره به تو این خاک مدیونه"

میون خردل و باروت، میون تیر و خمپاره
عَلَم رو دوش یه مرده، عَلَم دستِ یه سرداره

تو اهل کربلا هستی، که زخمت تشنه ی تیره
یقین دارم که دستت رو، خود عباس می گیره

آدم وقتی که عاشق شد، با جونش میخره دردو
تو رفتی تا که بعضی

  • دوشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 04:29
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

مدافعان حرم -( نرود دور و بر حادثه الا با عشق ) * محسن ناصحی

566

مدافعان حرم -( نرود دور و بر حادثه الا با عشق ) نرود دور و بر حادثه الا با عشق
به سراغ خبر حادثه الا با عشق

حرم از امنیت افتاده ولی ممکن نیست
گذر از دردسر حادثه الا با عشق

دست برده است که بیرون بکشد،می داند
در نیاید جگر حادثه الا با عشق

مادرش گفت به میدان برو اما پسرم!
برنگرد از سفر حادثه الا با عشق

عرصه جولانگه نفس است و جنون، نگذاری
پسرم! سربه سر حادثه الا با عشق

زدن سنگ مهم نیست ، در این جولانگاه
نشکند بال و پر حادثه الا با عشق

قبل از این نیز نشان داد به ما فاطمه، مرد
نرود پشت در حادثه الا با عشق

چشم عباس نشان داد که روشن نشود
جاده ی خیر و شر حادثه الا با عشق

سرِ ما وارث عشق است ، نباید برود
روی نی در گذر حادثه الا با عشق

شاعر :

  • دوشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:02
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

مدافعان حرم -( نه بی تفاوت نه می تواند، نه می نشیند نه خواب دارد ) * محسن ناصحی

753
1

مدافعان حرم -( نه بی تفاوت نه می تواند، نه می نشیند نه خواب دارد ) نه بی تفاوت نه می تواند، نه می نشیند نه خواب دارد
خروش دارد همیشه دریا، همیشه طوفان شتاب دارد

کجا تواند به بی خیالی نشستن و هی نظاره کردن
درست وقتی که بین دشمن، علی به دستش طناب دارد

چرا نجُنبد رگی به غیرت چرا نگیرد علم به قامت
زبان گرفته دوباره اصغر از آن فغان که رباب دارد

به خیمه در تب نشسته زینب، مدافعان حرم کجایند؟
هلا! بیاید، هرآنکسی که به سر خیال ثواب دارد

کجاست قاسم؟ کجاست اکبر؟ چه باک اگر روی نی رود سر؟
سری نماند اگر به پیکر، چه غم؟ که زینب حجاب دارد

به سرتراشی قلندری! نه، به هر محیطی شناوری! نه
وفا و عهد نکو بیاور که حُر شدن هم حساب دارد

گهی به والعادیات ضبحا، گهی به فالموریات ق

  • دوشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:18
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت شاهچراغ احمد بن موسی(ع) -( عاشقان را کوی تو میعاد یا شاهچراغ ) * مهدی مقیمی

1763
3

حضرت شاهچراغ احمد بن موسی(ع) -( عاشقان را کوی تو میعاد یا شاهچراغ ) عاشقان را کوی تو میعاد یا شاهچراغ
قلب ویران با شما آباد یا شاهچراغ
یاد تو کرد از غمم آزاد یا شاهچراغ
خواهش از ما از شما امداد یا شاهچراغ
با شما هستیم باداباد یا شاهچراغ
عشق تو شیرین و ما فرهاد یا شاهچراغ

گنبدت انگشتر شیراز را مثل نگین
معجزاتت را شنیدم از زبان آن واین
چشم بگشا جای جای کشور ما را ببین
هر طرف یک بقعه از نسل امیرالمومنین
بچه های فاطمه پخشند در این سرزمین
گشته ایران اهل بیت آباد یا شاهچراغ

عشق اهل البیت گنجی در دل ویران ماست
زین نظر ما شهره ایم و عالمی حیران ماست
مشهد و شیراز و قم در عاشقی ارکان ماست
این مثلث تا قیامت حافظ ایران ماست
این محبت از ازل در تار و پود و جان ماست
عاشقت

  • دوشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

حضرت شاهچراغ احمد بن موسی(ع) -( «کرم نما و فرود آ که خانه خانه ي توست» ) * قاسم صرافان

732

حضرت شاهچراغ احمد بن موسی(ع) -( «کرم نما و فرود آ که خانه خانه ي توست» ) صداي ذکر تو شب را فرشته باران کرد
عبور تو لب «شيراز» را غزل خوان کرد

«کرم نما و فرود آ که خانه خانه ي توست»
بيا که چشم و دلت شهر را چراغان کرد

چو خواهرت که ز «درياچه ي نمک» دل برد
هواي زلف تو درياچه را «پريشان» کرد

نه شيخ شهر، تو شاهي که با چراغ رسيد
و برق عشق تو ما را گرفت و انسان کرد

ولي چه حيف که آن طره ي خيال انگيز
چه زود آمد و دل برد و روي پنهان کرد

چه اشک ها که ضريحت به گونه ها جاري
چه دردها که خدا با دل تو درمان کرد

شرابِ خون تو جوشيد و جان «حافظ» را
به جرعه اي غزل از جام غيب مهمان کرد

و گنبد تو براي دل کبوترها
چه مهربان شد و پرواز را چه آسان کرد

سفر اگر چه چنين ناتمام ماند، ولي

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

مدافعان حرم -( دوری از چهرۀ مهتاب فقط کابوس است ) * مجتبی کرمی

652

مدافعان حرم -( دوری از چهرۀ مهتاب فقط کابوس است ) دوری از چهرۀ مهتاب فقط کابوس است
خوش به حال دل هرکس که به تو مانوس است

باید این خوابِ پر از واهمه تعبیر شود
کاش مهدی تو بیایی ! نکند دیر شود

دست ابلیس کشیده ست جهان را سر جنگ
زده با حقد سر پیر و جوان را سر جنگ

زخم بر صورت اسلام فراگیر نشست
جای تکبیر روی ماذنه تکفیر نشست

وحدت از دست رود سقف و ستون می ریزد
در عراق و یمن و سوریه خون می ریزد

دست با پنجه ی ابلیس یقینا هرگز
با همه صلح ولی تفرقه افکن هرگز

با جهان گاه اگر گفت و شنودی داریم
گله ها از عربستان یهودی داریم

کاش کنده شود از روی زمین ریشه ی شان
یعنی از بین رود نحوه ی اندیشه ی شان

راه احرام اگر بسته شود باز چه باک
قلب مومن حرم او بُوَ

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 18:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

عفاف و حجاب -( تو حُرمتی داری که تنها بین این تَن ها، ) * عارفه دهقانی

837

عفاف و حجاب -( تو حُرمتی داری که تنها بین این تَن ها، ) زیر عبای شب بپوشان قرص ماهت را
فرمانده ی اسرار !...پنهان کن سپاهت را

کم نیستی! بانوی قصر امپراطوری!
نگذار سربازان برنجانند شاهت را

با احترام آمد زمین، شهزاده ی باران
تا که ببوسد گوشه ی چادر سیاهت را

رد شو... چنان قدیسه‌ای در بارگاه قدس
چون حضرت زهرا نظر کرده است راهت را

تو حُرمتی داری که تنها بین این تَن ها،
آیینه میبیند فقط عمق نگاهت را

شاعر : عارفه دهقانی

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 18:59
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

عفاف و حجاب -( حجب و حیا هم از سر دختر می افتد ) * علیرضا خاکساری

801
1

عفاف و حجاب -( حجب و حیا هم از سر دختر می افتد ) وقتی حجاب از منظر مادر می افتد
حجب و حیا هم از سر دختر می افتد

شرمنده‌ایم از چادر خاکی زهرا
امروز اگر چادر زیاد از سر می افتد

شاعر : علیرضا خاکساری

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

عفاف و حجاب -( تو اين آشفتگي، واسم ) * عارفه دهقانی

1097
1

عفاف و حجاب -( تو اين آشفتگي، واسم ) روی هرچی به غیر از عشق
می بندی نگاهت رو
کسی جز آینه،کامل
ندیده روی ماهت رو

تو با آرامشت، امروز
یه دنیا رو تکون میدی
توی هر فتح، با چادر
حضورت رو نشون میدی

خدا میخواس توی دنیا
تو کاملتر بشی...آره!
حجابت آبرو داده
به هرکی كه دوسِت داره

خيابوناي رنگي باز
پر از حسِّ دل آشوبه
تو اين آشفتگي، واسم
بهشت چادرت خوبه

مث گل های مصنوعی
دروغه خیلی از عشقا...
تو اما یاس سجاده!
پر از عطری...پر از زهرا

شاعر : عارفه دهقانی

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 19:02
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید محمد میرهاشمی

عفاف و حجاب -( شعار شیعه ی مولا ، علی ولی الله ) * سید محمد میرهاشمی

756

عفاف و حجاب -( شعار شیعه ی مولا ، علی ولی الله ) به نام آب اسیر سرابمان کردند
چه شد که سر به دل انقلابمان کردند ؟

عفاف فاطمیان را به سخره می گیرند
چه هجمه ها که به اصل حجابمان کردند

هوای شهر شهیدان ز کیدشان ابری است
ز فتنه ، خون به دل آفتابمان کردند

نه شرم از شهدا و نه شرم از رهبر
هماره بعد خمینی عذابمان کردند

به کوچه های ولایت شراره افروزان
به شعله های جسارت کبابمان کردند

از آن دعای فرج که در آن ولایت نیست
به پیش حضرت آقا خرابمان کردند

به نوکران ولایت چه حمله ها بردند
حیا و شرم نه از انتسابمان کردند

حرام خور که شدی حق کشی شود ساده
چه باطل اند که ناحق حسابمان کردند

فرشتگان خدا چون غریبمان دیدند
چنان دعای سحر مستجابمان کردند

ز تطمئن

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 19:04
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

عفاف و حجاب -( از فاطمه، تا آیه‌ای از نور شود ) *

529

عفاف و حجاب -( از فاطمه، تا آیه‌ای از نور شود ) گر زن به حجاب خویش مستور شود
از دیدۀ آلوده و بد دور شود

نیکوست برای زن که الگو گیرد
از فاطمه، تا آیه‌ای از نور شود

علی اصغر دلیلی صالح

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)مدح -( حجِّ ما شد مشهد و کرببلامان شهر ری ) * مهدی مقیمی

598

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)مدح -( حجِّ ما شد مشهد و کرببلامان شهر ری ) یاعلی گفتیم اگر اذن زیارت داده شد....
با همین یک یا علی کار سفر آماده شد

حجِّ ما شد مشهد و کرببلامان شهر ری
حق و الانصاف کار ما فقیران ساده شد

شاعر : مهدی مقیمی

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 19:14
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حمزه سیدالشهدا(ع)شهادت -( مهدیا!!! بازآ که دیگر حرمت غیرت شکست ) * محمود ژولیده

759

حمزه سیدالشهدا(ع)شهادت -( مهدیا!!! بازآ که دیگر حرمت غیرت شکست ) نیزه ای آمد به قلب حمزه، آن شوکت شکست
آن صلابت، آن شجاعت، آن همه هیبت شکست

دور از چشم نبی، افتاد علمدارش زمین
آن شکوه و هِیمنه، در موجی از حیرت شکست

ناگهان پیچید در دشتِ اُحد این مرثیه
تک سوارِ یل، یلِ پیغمبر رحمت شکست

در یمینِ جبهه میجنگید حیدر، یک تنه
در یسارِ جبهه یک سردار ، یک امّت شکست

فرصتَش را مغتنم دید و جگرخواره، رسید
سینۀ شیر رسولُ الله، بی مُهلت شکست

چون جگرخواره دلِ آن شیر، بر دندان کشید
مُثله شد آن قامتِ چون سَرو، آن عزت شکست

تا به بالین عمو آمد پَیمبر آه آه
بر کمر دستی گرفت و گفت: این قامت شکست

یادم آمد از علمدار رشید کربلا
از غمش پشت حسین آنروز با شدّت شکست

بی علم، بی دس

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 19:16
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حمید رمی

حمزه سیدالشهدا(ع)شهادت -( عمار، راه حمزه را پیمود... این یعنی ) * حمید رمی

674

حمزه سیدالشهدا(ع)شهادت -( عمار، راه حمزه را پیمود... این یعنی ) وقتی کسی در معرکه یار پیمبر شد
خویشِ پیمبر ، بینِ اغیارِ پیمبر شد

وقتی کسی در قعرِ چاهِ جهلِ یک امّت
برخاست و چشمانِ بیدارِ پیمبر شد

وقتی کسی دورِ بلا چرخید و بعد از آن
حلقه به گوشِ حلقه ی دارِ پیمبر شد

باید که جبرائیل در مدحش سخن گوید
باید چنین محبوب و دلدار پیمبر شد

حیدر نبود امّا به دستش ذوالفقار آورد
شمشیر برّان ، وقت پیکار پیمبر شد

تکبیرگویان ، ناگهان بدر و اُحد دیدند
با حیدر کرّار ، کرّار پیمبر شد

اصلاً نمی چسبد که شعری بی علی باشد
مردی که تا محشر، علمدار پیمبر شد

عمار، راه حمزه را پیمود... این یعنی
حمزه، جوابِ أینَ عمّارِ پیمبر شد

شاعر : حمید رمی

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

حمزه سیدالشهدا(ع)شهادت -( عمه اگر بیرون نمی آمد پدر میمرد ) * سید پوریا هاشمی

595

حمزه سیدالشهدا(ع)شهادت -( عمه اگر بیرون نمی آمد پدر میمرد  ) از شیر غیر از شیر بودن بر نمی آید
یعنی که درپای شما جز سر نمی آید
از سینه ات جز عشق احمد در نمی آید
مثل تو در کل عرب دیگر نمی آید
تو حمزه ای سنگر شدی حتی پیمبر را
اسم تو تار و مار کرده کل لشگر را

وقتی که افتادی زمین دین هم زمین افتاد
پای تنت پیغمبر اکرم زمین افتاد
حتی امیرالمومنین محکم زمین افتاد
زهرا میان خانه از این غم زمین افتاد
مثله شدی یعنی عبا لازم شدی دیگر
بالاترین داغ بنی هاشم شدی دیگر
@hosenih
بالا تنت آمد همینکه خواهری جان داد
حرف عبا شد پا به پایش مادری جان داد
با روضه های ثانی پیغمبری جان داد
شمشیرها آمد علیِ اکبری جان داد
یک کوچه وا شد از روی مرکب سوار افتاد
کل حرم مثل علی به احت

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 19:20
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)مدح -( از دولت فرزند حسن عبد حسینیم ) * قاسم نعمتی

635

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)مدح -( از دولت فرزند حسن عبد حسینیم ) ‎المنت و لله که گرفتار تو هستیم
‎عمری ست که در حلقه ی زوار تو هستیم

‎ما را به صف حشر به نام تو ببخشند
‎همسایه ی دیوار به دیوار تو هستیم

‎این خاک به نام تو نظر کرده ی زهراست
‎ما آبروی خویش بدهکار تو هستیم

‎عبدالحسنیم و به خدا روز قیامت
‎ای پور حسن در صف انصار تو هستیم

‎پای نمک سفره ی تو گریه نوشتند
‎ما صاحب اشکیم ببین یار تو هستیم

‎ما را ز سرت باز نکن جان رقیه
‎با گریه ی خود گرمی بازار تو هستیم

‎بوی حرم کرببلا میدهد اینجا
‎با اشک سحر محرم اسرار تو هستیم

‎از دولت فرزند حسن عبد حسینیم
‎در صحن تو انگار که بین الحرمینیم

ش

شاعر : قاسم نعمتی

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 19:21
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)مدح -( دلتنگ کریم اهل‌بیتیم ولی ) * یوسف رحیمی

644

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)مدح -( دلتنگ کریم اهل‌بیتیم ولی ) با نور تو راه مستقیمی داریم
در صحن تو جنةالنعیمی داریم

دلتنگ کریم اهل‌بیتیم ولی
صد شکر که سَیّدالکریمی داریم

شاعر : یوسف رحیمی

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 19:23
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حمزه سیدالشهدا(ع)شهادت -( حمزه! هنوز قوم جگرخوار، جانی‌اند ) * محمود ژولیده

539

حمزه سیدالشهدا(ع)شهادت -( حمزه! هنوز قوم جگرخوار، جانی‌اند ) دنیا مثال حمزه علمدار دیده؟ نه
پیغمبری شبیه تو غمخواردیده؟ نه

کوه احد زخویش قویتر ندیده بود
مانند تو امیرِ قلندر ندیده بود

وقتی که تو مدافع آزادگی شدی
روحِ شکوهِ مردی و مردانگی شدی

پس راستی برای پیمبر سپر شدی
روزی که ای به شیعه جگر! بی جگر شدی

مُثلِه شدن نصیب کسی میشود که او
سرتا به پا مطیعِ رسول است مو به مو

تو عاشق تمام عیار پیمبری
بی وقفه تحت پوشش فرمان حیدری

یک ذره هم ارادتِ اعدا نداشتی
بالاتر از اراده ی مولا نداشتی

آری تو عبد صالح درگاه ایزدی
تنها به نام فاطمه شمشیر می زدی

در صحنه ی نبرد ، علیِّ مجسمی
شیرخدا و شیر رسول مکرّمی

از بس که پاره پاره شد از تیغ تو ستم
شد پاره پاره پیکرت

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 19:24
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حمزه سیدالشهدا (ع)شهادت -( به روی نیزۀ دشمن تمام هستش رفت ) * علی زمانیان

1471

حمزه سیدالشهدا (ع)شهادت -( به روی نیزۀ دشمن تمام هستش رفت ) عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد
و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد
عبا رسید به جسمت قبول حرفی نیست
ولی خدا کند از راه، خواهرت نرسد
اگر رسید به مقتل دعا کن آن لحظه
کسی برای جدا کردن سرت نرسد
تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی
صدای وا عطشایت به مادرت نرسد
تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود
خداکند که دگر حرف بوریا نشود

به روی حنجرت از زخم بود اثر یانه؟
تو نیزه خورده ای اصلا ز پشت سر یانه؟
به جای دفن،زمانی که بر زمین بودی
سوار اسب رسیدند ده نفر یانه؟
تنت به روی زمین مانده است در گودال؟
شدی مقابل خواهر بدون سر یانه؟
عبور کرده ای از کوچۀ یهودی ها
زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یانه؟
به غیر شام که در آن نبود هم نفسی

  • سه شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 19:25
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد