سایر اشعار

مرتب سازی براساس
 مرتضی محمودپور

شب جمعه آخر سال حرم حضرت ارباب * مرتضی محمودپور

429

شب جمعه آخر سال حرم حضرت ارباب ◾شب جمعه آخر سال
◾حرم ارباب

حرم قرق شد و من غرق در الم شده‌ام
به یک نگاه غلام شه کرم شده‌ام
صدای مادر سادات میرسد بر گوش
در آن میانه منم مثل محتشم شده‌ام

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • پنج شنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 مرتضی محمودپور

در محکومیت تعرض به حرم رضوی * مرتضی محمودپور

428

در محکومیت تعرض به حرم رضوی ◾در محکومیت عملیات تروریستی
◾در حرم رضوی

بر حریم امن آقایم جسارت کرده اند
بر همه اهل ولا اینان خیانت کرده اند
دست مزدوری دوباره جان ایمانم گرفت
بین صحن درشهر مشهد این جنایت کرده‌اند

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

آیت الله حسن زاده آملی -(جرعه جرعه جامِ عشق و عاشقی را سر کشید) * هستی محرابی

746

آیت الله حسن زاده آملی -(جرعه جرعه جامِ عشق و عاشقی را سر کشید) #استاد_فرزانه_علامه_حسن_زاده آملی

جرعه جرعه جامِ عشق و عاشقی را سر کشید
تا کلام نور را بر صفحه ی دفتر کشید
روحِ علامه حسن زاده به روزِ اربعین_
زائرِ مولا شد و تا عرشِ اعلا پَر کشید!

#روحش_شاد_و_یادش_گرامیباد
#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 17:51
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

شعر در مورد سانحه طبس -(خدا این بار می‌خواهد سپاهش خار و خس باشد) * محمد حسین ملکیان

662

شعر در مورد سانحه طبس -(خدا این بار می‌خواهد سپاهش خار و خس باشد) خدا این بار می‌خواهد سپاهش خار و خس باشد
برای خواری دشمن همین بایست بس باشد

خدا اهل ستم را بر زمین گرم خواهد زد
و شاید از زمین گرم منظورش طبس باشد

طبس را شهر بی‌دیوار می‌پنداشتید اما
گمان هرگز نمی‌بردید مانند قفس باشد

طبس با خاکریز جبهه یکسان است تا وقتی
که ما را دشمنی همچون شما در پیش و پس باشد

غم این خاک بالین شما را سخت می‌گیرد
غمش حتی اگر اندازۀ بال مگس باشد..

برای جبهه دلتنگیم و می‌جنگیم و می‌جنگیم
و می‌جنگیم و می‌جنگیم تا وقتی نفس باشد

  • چهارشنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

غربتم، دردم، عزایم، سمبلِ حیرانی ام * مرضیه عاطفی

285

غربتم، دردم، عزایم، سمبلِ حیرانی ام غربتم، دردم، عزایم، سمبلِ حیرانی ام
لخته لخته ماتمَم، مشغولِ نوحه خوانی ام

مانده بر جسمم جراحاتِ زیادی از قدیم
نامَم آبادان ولی آغشته با ویرانی ام

شطّ خونم! بد گرفتارم به سیل اشک و آه
بخشی از دریای سرخم! کاملاً طوفانی ام

من همان ابرِ سیه پوشم که می بارد مدام
من هوای گریه ام، بیطاقتم! بارانی ام

سوختم از داغ مثل نخل های سربه زیر
تب سرازیر است از سرتاسرِ پیشانی ام

میزبانِ مهربانِ هر بلای ناگهان
بیخبر امروز «آوار» آمده مهمانی ام

زیر تلّی خاک مانده خاطراتم باز هم
بی خبر مانده ست عالم از غم ِ پنهانی ام

یک نفر پیدا کند امشب عزیزانِ مرا
تا مگر کمتر شود احساس سرگردانی ام

مادرانی بی پسر دارند ضجه میزنند
باز هم در بغض ِ گریه آوری زندانی ام

خواهری آشفته میخوانَد: «گلی گم کرده ام...»
میزنم بر سینه و غم میشود ارزانی ام
*
پابرهنه میروم با هروله تا کربلا
مثل زینب(س) داغدارِ پیکرِ عریانی ام

داغدارِ پیکری که شد کفن با خاک و خون
روضه خوانِ زینب(س) و آن بوسهٔ پایانی ام!

  • یکشنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

به مناسب در گذشت خالق(آمدم ای شاه پناهم بده(مرحوم کریمخانی) * مرتضی محمودپور

302
3

به مناسب در گذشت خالق(آمدم ای شاه پناهم بده(مرحوم کریمخانی) ◾به مناسبت عروج مداح و ذاکر
◾اهلبیت محمدعلی کریم خانی

هنگامه‌ی شور و مرثیه‌خوانی شد
بر روضه‌خود ابوالحسن بانی شد
گفت آمدم ای شاه.... پناهم بدهید
مهمان امام خود کریمخانی شد

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • سه شنبه
  • 31
  • خرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 21:20
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

در سوگ رحلت عالم پارسا آیت ناصری (علیه الرحمه) * مرتضی محمودپور

433
1

در سوگ رحلت عالم پارسا آیت ناصری (علیه الرحمه) ◾رحلت عالم ربانی
◾ناصر‌الدین آیت‌الله ناصری

عالمی از تبار سلمان بود
در شب تار ماه تابان بود
متقی پارسا و پیر طریق
در ره عشق شمع سوزان بود

عالمی بی ریا و با تقوا
چشم در راه مهدی زهرا
منتظر با دو چشم گریان بود
همچو مجنون ز غصه‌ی لیلا

ناصرالدین به عصر غیبت بود
محور روضه‌های هیئت بود
سینه‌سوزان کربلا و حسین
مثل عابس چو کوه‌ِغیرت بود

همه‌ی عمر یار رهبر شد
خاکریزی برای سنگر شد
سنگر دین و شرع پیغمبر
بهر حیدر به مثل قنبر شد

نور بود و شب سیه وا شد
دیده بست و به پیش حق جا شد
بسته احرام از برای طواف
بهر دیدار حق مهیا شد

با ظهور اینکه رجعت آغاز است
در رحمت به سویتان باز است
اهل رجعت تمام منتظران
این خود از لحظه‌های اعجاز است

#رحلت_عالم_ربانی
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:13
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر بازگشت اهل بیت (ع) از مدینه -(یا محمد دخت زهرا زینبم ) * رضا یعقوبیان

357

شعر بازگشت اهل بیت (ع) از مدینه -(یا محمد دخت زهرا زینبم ) یا محمد دخت زهرا زینبم
کن نظر بر من که در تاب و تبم
آمدم با یاد پرپر لاله ها
از غم داغ حسین جان بر لبم

ای مدینه گویمت شرح سفر
با دل غمگین و با اشک بصر
لاله های فاطمه پرپر شدند
حال طفلان حسین را کن نظر

زینبینت آمده یا فاطمه
نور عینت آمده یا فاطمه
دختر خونین دل و غمدیده آن
بی حسینت آمده یا فاطمه

مادر عباس یا ام البنین
همنشین یاس یا ام البنین
ریزم از دیده به یاد کربلا
اشک چون الماس یا ام البنین

خسته و بی نور عین برگشته‌ام
سوزم و با شور و شین برگشته ام
یا محمد از شما شرمنده ام
در مدینه بی حسین برگشته ام

  • دوشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 16:22
  • نوشته شده توسط
  • محمد حسین عزیزی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

زمینه ورود اهل بیت به مدینه -(آمدم مدینه،جان رسیده بر لب) * رضا یعقوبیان

239

زمینه ورود اهل بیت به مدینه  -(آمدم مدینه،جان رسیده بر لب) آمدم مدینه،جان رسیده بر لب
هستم گل زهرا،دخت علی زینب
با دیده ی گریانم
دلخون و پریشانم
خواهر حسینم۲

آمدم مدینه،با اشک غم و آه
آمدم کنار،جدم رسول الله
صبر من دگر کم شد
قامتم ز غم خم شد
خواهر حسینم۲

آمدم مدینه،نالان حسینم
در کنار جدم،گریان حسینم
دیده ام گل پرپر
غرق خون علی اکبر
خواهر حسینم۲

دیدم علی اصغر،لب تشنه ی آب است
بهر علی گریان،دیده ی رباب است
دیده ام علی اصغر
همچو لاله شد پرپر
خواهر حسینم۲

دیده ام فتاده،هر دو دست عباس
جان و سر و دستش،بوده هست عباس
دست او جدا گشته
فرق او دو تا گشته
خواهر حسینم۲

دیده ام حسینم،بر زمین فتاده
در کنار مولی،شمر دون ستاده
دیده ام تن صد چاک
پیکرش به روی خاک
خواهر حسینم۲

دیده ام به مقتل،سوی او دویدند
رأس پاک او را،از قفا بریدند
دیدم به ره یزدان
تشنه لب بداده جان
خواهر حسینم۲

دیده ام ز دشمن،کینه ی کثیری
با امام سجاد،رفته ام اسیری
شامیان جفا کردند
با سرش چه ها کردند
خواهر حسینم۲

ظلم و کینه ها در،شام پر بلا بود
رأس قاری ما،در تشت طلا بود
او دم زده از محبوب
بر لبش عدو زد چوب
خواهر حسینم۲

  • دوشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 17:11
  • نوشته شده توسط
  • محمد حسین عزیزی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

در رثای مرحوم موید_آنکه به وادی شعر می کرد دُرفشانی * اسماعیل تقوایی

312

در رثای مرحوم موید_آنکه به وادی شعر می کرد دُرفشانی در رثای مرحوم مؤیِّد

آنکه به وادی شعر کردست دُر فشانی
سید رضا مؤیِّد، گردید آسمانی

این ذاکر خدا جو، این شاعر زبر دست
عمری در این دوحیطه، بنموده دلستانی

درگاه آل طاها، درگاه نوکری اش
با نوکری در این در گردیده جاودانی

آثار مانده از او، همواره ماندگار است
محبوب می شود در، هر دوره وزمانی

فخرش همیشه این بود، من خادم الرضایم
گیرد به حشر دستش، مولای مهربانی

شعر:اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 01:43
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

جهت عرض تسلیت به مناسبت درگذشت شاعر آیینی مرحوم سید رضا موید خراسانی * مرتضی محمودپور

240
2

جهت عرض تسلیت به مناسبت درگذشت شاعر آیینی مرحوم سید رضا موید خراسانی ◾تقدیم به شاعر و مداح
◾خطه خراسان زنده یاد
◾مرحوم سید رضا موید

باعشق‌حسین‌کرببلاشد وطنم
من نوکر دربار شه بیکفنم

عمریست مویدم ز لطف زهرا
چون شاعر دربارحسین و حسنم

از اول عمر تا دم مردن خویش
یکبار نیفتاد حسین از دهنم

بر سینه مدال نوکری تا زده‌ام
با حب علی زنده و جاوید منم

تا روز جزا به خویشتن میبالم
چون بهر حسین فاطمه سینه‌زنم

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 15:09
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

درزمینه جمهوری اسلامی ایران -(این قوم، مرامش علوی بوده همیشه) * مهدی جهاندار

1405
8

درزمینه جمهوری اسلامی ایران  -(این قوم، مرامش علوی بوده همیشه) این قوم، مرامش علوی بوده همیشه
از بسکه علی گفته، قوی بوده همیشه

ترک و لر و کرد و عرب و شیعه و سنّی
در دین محمّد اخوی بوده همیشه

با مغزِ جوان دشمنی‌اش دست خودش نیست
ضحّاک، پی مغزجَوی بوده همیشه!

هشدار که افراط به تفریط می‌افتد
با تندروی کندروی بوده همیشه

دعوا سر بنزین و حجاب و صف نان نیست
دعوا سر ایران قوی بوده همیشه

"ما زنده به آنیم که آرام نگیریم"*
این قصّه اگر می‌شنوی، بوده همیشه

  • چهارشنبه
  • 20
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 10:23
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

درزمینه امام شنا سی امام صادق (ع) -( قرارِ وصل، دل بی‌قرار می‌خواهد) * رضا قاسمی

299

درزمینه امام شنا سی امام صادق (ع) -( قرارِ وصل، دل بی‌قرار می‌خواهد) قرارِ وصل، دل بی‌قرار می‌خواهد
وصال، عاشقِ چشم‌انتظار می‌خواهد

امام؛ راه رسیدن؛ به شرط همراهی‌ست
به قدرِ یک قدم از رهسپار می‌خواهد

امام؛ ظرف قنوتش برای مأموم است
هر آنچه از درِ پروردگار می‌خواهد

امام؛ گنبد و گلدسته نیست زائرها!
برای ماست اگر هم مزار می‌خواهد

به زعمِ مرده‌پرستان امام یعنی سوگ
به جای یار، فقط سوگوار می‌خواهد

امامِ شهرِ مدینه «دعا؛ سکوت؛ قلم»
امامِ کوفه ولی ذوالفقار می‌خواهد

امام؛ گاه محاسن سپید می‌طلبد
و گاه لبیک از شیرخوار می‌خواهد

تنورخوابی هارونِ مکّی است قیام
امام؛ لشکری از جا‌ن‌نثار می‌خواهد

امام؛ از قلمِ در غلاف، دلگیر است
به جای آن همه شاگرد، یار می‌خواهد

  • شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 10:26
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

در زمینه صلح امام حسن مجتبی (ع) -(بیش از تصور است، خیراتِ صلح تو) * مرضیه عاطفی

218

در زمینه صلح امام حسن مجتبی (ع) -(بیش از تصور است، خیراتِ صلح تو) بیش از تصور است، خیراتِ صلح تو
دین پا گرفته در، ساعاتِ صلح تو

لطفت همیشگی ست، غرق کرامتی
زیباست یاحسن(ع)، عاداتِ صلح تو

قطعاً سیاسَتت عینِ دیانت است
وقتی سکوت شد طاعاتِ صلح تو

میشد معاویه(لع) محوِ بصیرتَت
میخواند و خط به خط شد ماتِ صلح تو

دیوانه میکند دشمن شناسی ات
دیدم نبرد را، در ذاتِ صلح تو

صبر و درایَتت، جنگ مجسّم است
قرانِ ناطق است آیاتِ صلح تو
دور از جنایت و خواری و ذلت است
رمز شجاعت است، هیهاتِ صلح تو

با لحن اقتدار تحلیل میکند
شد کارِ ذوالفقار، اثباتِ صلح تو!

  • سه شنبه
  • 3
  • آبان
  • 1401
  • ساعت
  • 10:16
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

در رثای شهدای واقعه‌ی حرم احمد بن موسی (ع)شاهچراغ * مرتضی محمودپور

194
1

در رثای شهدای واقعه‌ی حرم احمد بن موسی (ع)شاهچراغ ◾برای واقعه‌ی دردناک
◾صحن احمدبن‌موسی(ع)
◾شاهچراغ شیراز

من به روی سینه داغ آورده‌ام
لاله‌ی خونین ز باغ آورده‌ام
من بجای حافظ شیرین سخن
سوز از شاه چراغ آورده‌‌ام

زائران این حرم در پیچ و تاب
کودکی کنج حرم رفته بخواب
مرثیه میخوانم امشب گریه کن
وای بر حال دل زار رباب

(دردِ ما را نیست درمان الغیاث
هجرِ ما را نیست پایان الغیاث)
روضه‌خوانان روضه میخوانند باز
رحم کن بر چشم گریان الغیاث

دیده گریانیم از داغ فراق
سینه سوزانیم زین آماج داغ
شدچراغِ عمر مه‌رویان خموش
در رواق مضجع شاهچراغ

روز عاشورا اگر غمبار شد
کل ارض کربلا تکرار شد
با شهیدان کربلا شد کربلا
علقمه سقا سپهسالار شد

در ستیزم روز و شب با دشمنت
تا قیامت من شدم سینه زنت
(گفتم از جورت بریزم خون خویش)
(گفت خون خویشتن در گردنت)

لیک دانم خون بهایم میشوی
ابتدا و انتهایم میشوی
سوخت نایم همچو نی در کربلا
بینوایم تو نوایم میشوی

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 11
  • آبان
  • 1401
  • ساعت
  • 01:13
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 احمد ایرانی نسب

در مورد اغتشاشات سال 1401 -(برادر جان، ببین در خون و آتش مام میهن را) * احمد ایرانی نسب

465
1

در مورد اغتشاشات سال 1401 -(برادر جان، ببین در خون و آتش مام میهن را) برادر جان، ببین در خون و آتش مام میهن را
تفاوتهای بغض دوستان و بغض دشمن را

جهان بازیچه‌ی لبخند و تزویر است، باور کن
که گاهی پنبه راحت می‌بُرد حلقوم آهن را

بپرس از دختران مرده، تاریخ جهالت را
تپش‌ها در سکوت گورها، هنگام مردن را

بپرس "آزادی زن در نگاه غرب" یعنی چه؟
نخواهی یافت در انبارهای کاه، سوزن را

مپندارند ایران برکه‌ی آب گل آلودی ست!
که اقیانوس آرام است طوفان‌های دشمن را

مگو بید است، بلکه سَروی از جنس شهیدان است
درختی که به زانو در می‌آرد هر تبرزن را

جگرسوز است اما سخت‌تر از کوه خواهد کرد
غم سهراب اگر از پا نیندازد تهمتن را

برای عزت ایران و این خاک غرورانگیز
بیا تا واژه های "ما" بگیرد جای هر "من" را

برای عزت "جمهوری اسلامی ایران"
سزاوار است فروردین کنی هر سال بهمن را

  • دوشنبه
  • 23
  • آبان
  • 1401
  • ساعت
  • 16:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر در مورد سالگرد حاج قاسم سلیمانی -( گشته دل عزادارِ قاسم سلیمانی) * رضا یعقوبیان

530
1

شعر در مورد سالگرد حاج قاسم سلیمانی -( گشته دل عزادارِ قاسم سلیمانی) بند اول
گشته دل عزادارِ قاسم سلیمانی
مشتری بازارِ قاسم سلیمانی
رهرو ولایت بود او نور هدایت بود
تو نگر به رفتار قاسم سلیمانی
او یار شهیدان بود همدم یتیمان بود
در راه خدا کار قاسم سلیمانی
آن سعادت سردار آن شهادت سردار
شد خدا خریدار قاسم سلیمانی
زآن همه خلوص او ایثار و جوانمردی
مانده همه آثار قاسم سلیمانی
ای آنکه درون دل،مهر اولیا داری
کن نظر به ایثار قاسم سلیمانی
جنگاور بی همتا ،بوده خادم الزهرا
در بین همه عالم، سردار همه دلها

بند دوم
قاسم سلیمانی در دلش ولا بوده
در تمام عمر خود یاد کربلا بوده
سردار ولی ساده چون حسین آزاده
بر امام و بر رهبر یار با وفا بوده
او بوده خدا باور بوده یاور رهبر
لحظه لحظه ی عمرش یاد شهدا بوده
اسطوره ی مردی بود مرد هر نبردی بود
از لطف خدای خود پرقدر وبها بوده
حیدری مرام او فاطمی کلام او
همچو مقتدای خود با شرم و حیا بوده
شد مدافع ایران راه او ره سلمان
در کنار یارانش پاک و بی ریا بوده
او خاک نشین بوده اوحامی دین بوده
بر رهبری امت اویار و معین بوده

بند سوم
هر ملت آزاده گشته آشنای او
جمله ی شهیدانند یار با وفای او
بوده حیدری قاسم گشته فاطمی قاسم
شد خط شهید ما خط مقتدای او
همدم شهیدان بود مشعل فروزان بود
شد رهبری امت یار و رهنمای او
او عاشق زهرا بود ریزه‌خوار مولا بود
شد زبانزد عالم عشق او ،ولای او
می سوخت دل قاسم با یاد غم زهرا
دیده ها همه گریان یاد گریه های او
خادم الرضا بوده یاد کربلا بوده
خون دل همه امت در بزم عزای او
از جوانی اش قاسم درخط خمینی بود
از لطف خداوندی سردار، حسینی بود

بند چهارم
ای دشمن بی ایمان ما ملت ایرانیم
خوفی به دل ما نیست از نسل دلیرانیم
ما حامی دین حق همراه امام خود
بگذشته ز جانیم و درخط شهیدانیم
ما مردم با ایمان ،پیرو علی هستیم
در بین همه عالم چون ماه فروزانیم
اقتدار ما ایران، اعتبار ما ایران
افتخار ما این است، از تبار سلمانیم
مقتدای ما حیدر، بنده ی خدا هستیم
رهنمای ما عترت ،ما رهرو قرآنیم
ما ملت آزاده، ساده ایم و دلداده
رهرو شهیدان و آماده ی فرمانیم
ما ریزه خور خوان شاه عالمین هستیم
ای دشمن بی پروا، ملت حسین هستیم

بند پنجم
گرچه باز این دوران ،موسم پریشانی است
از غم سلیمانی ،گرچه دیده بارانی است
گشته وقت بیداری، ای یار گر هشیاری
رهنمایی امت، با یار خراسانی است
رهرو پیمبر باش، همنشین حیدر باش
آزاده و آماده، دشمن خدا جانی است
دلبسته ی هم باشیم، وابسته به هم باشیم
مهربانی و ایثار، این خصلت ایرانی است
ما یک دل و یک رنگیم، ما دشمن نیرنگیم
این همدلی ایران، شیوه ی مسلمانی است
بر عزت ما افزود، باید که رهش پیمود
رهرو خط رهبر، قاسم سلیمانی است
بین مردم ایران، همدلی و هم عهدی است
در عزای این سردار، ذکر لب بیا مهدی است

  • سه شنبه
  • 13
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 14:46
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

در زمینه شهادت حاج قاسم -(بعد از تو دلم خون و دو چشمم همه دریاست ) * ناشناس ؟؟؟

308

در زمینه شهادت حاج قاسم -(بعد از تو دلم خون و دو چشمم همه دریاست ) بعد از تو دلم خون و دو چشمم همه دریاست
در خیمهٔ قلبم همه شب سوگِ تو برپاست

آدینهٔ هر هفته، حوالی سحرگاه
در دفتر شعرم دو سه خط روضه مهیّاست

برگشت ورق بعد تو، تاریخ عوض شد
هر جمعهٔ دیماه برایم شب یلداست

لا نَعلمُ مِنکَ به جز از خدمت و اخلاص
وَ نَشهدُ اَن‌ّ که مقامات تو والاست

یک عمر عزادار غم فاطمه بودی
چندی‌ست عزادار تو صدیقهٔ کبراست..

آمادهٔ رزمیم که در مکتب قاسم
در راه خدا کشته شدن شهد مصفّاست

هرچند که امروز سلیمانیِ ما نیست
هر کودک این خاک، سلیمانی فرداست

  • چهارشنبه
  • 14
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 10:48
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

درزمینه شهادت حاج قاسم سلیمانی -(کجا در حسرت یک لقمه‌ی نان گریه می کردیم) * سید ابوالفضل مبارز

348

درزمینه شهادت حاج قاسم سلیمانی -(کجا در حسرت یک لقمه‌ی نان گریه می کردیم) کجا در حسرت یک لقمه‌ی نان گریه می کردیم
اگر مانند تو‌یک عمر پنهان گریه می کردیم

اگر مانند تو بر روی خاک سرد تنهایی
به شوق گرمی دست شهیدان گریه می کردیم

به خود برگشته بودیم از دروغ زندگی کردن
به خود برگشته و در سوگ انسان گریه می کردیم

به خود برگشته بودیم عشق می چرخید سرگردان
و ما بیهوده تنها دور میدان گریه می کردیم

کدامین جاده شأنش هست هم نام شما باشد؟
خیابان در خیابان در خیابان گریه می کردیم

کدامین روضه را بر شانه های کربلا خواندی
که ما چشم انتظاران در خراسان گریه می کردیم

عجب انگشتری گم کرده ای ای عشق حق داری
که ما از شوق آن، در حسرت آن گریه می کردیم

عجب انگشتری گم کرده‌ای ما هم اگر بودیم
برای لحظه ای جای سلیمان گریه می کردیم

کجا رفتی کجا انگشتر ملک سلیمانی
چه می شد با شما در سوگ باران گریه می کردیم
**
چه می شد فاطمیه با شما یک بار دیگر هم
برای کودکی سر در گریبان گریه می کردیم

برایت روضه می خوانم همینجا هرچه باداباد
زنی در کوچه پیش چشم فرزندش زمین افتاد

برایت با دلی خون باصدایی خسته می خوانم
برایت از علی از دست های بسته می خوانم

غمم را در دل این روضه‌ی آخر تماشا کن
مرا در بین این جمعیت دلداده پیدا کن

به خاطر می سپاری این منِ افتاده از پا را
من مشغول فریاد و من محو تماشا را

رفیقت نیستم در حق من اما رفاقت کن
مرا در پیشگاه حضرت زهرا شفاعت کن

اگرچه در دل هر واژه از این شعر صد آه است
کسی می گفت قطعا انتقامی سخت در راه است

  • چهارشنبه
  • 14
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 10:56
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

اسرائیل لرزید _عزه خروشان شد اسرائیل لرزید * اسماعیل تقوایی

290

اسرائیل لرزید _عزه خروشان شد اسرائیل لرزید اسرائیل لرزید

غزه خروشان شد اسرائیل لرزید
دنیا چه حیران شد، اسرائیل لرزید

صبر فلسطینی آخر بر سر آمد
گنبد که ویران شد، اسرائیل لرزید

آن هیبت پوشالی صهیون بشکست
صهیون پریشان شد، اسرائیل لرزید

آمد زمان انتقام از بچه کشها
یکباره طوفان شد، اسرائیل لرزید

هم در زمین، هم در هوا آتش بپا شد
آتش چو باران شد، اسرائیل لرزید

رزمندگان جان به کف بی ترس رفتند
رزم دلیران شد،اسرائیل لرزید

اندر بلاد مسلمین شوری بپا شد
شادان مسلمان شد، اسرائیل لرزید

شعر:اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی غزه_یارب تو رظلم ظالمان آگاهی * اسماعیل تقوایی

227

رباعی غزه_یارب تو رظلم ظالمان آگاهی یا رب تو زظلم ظالمانی آگاه
بر مردم مظلوم تویی پشت وپناه
پیروز نما غزه را بر صهیون
لا حول ولا قوه الا بالله

  • یکشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 12:56
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

سرود جشن مباهله با ملودی اثر شاعر سرود * مرتضی محمودپور

160

سرود جشن مباهله با ملودی اثر شاعر سرود سرود جشن مباهله

بنداول
جشن مباهله به پا شد
اهل ولا حاجت روا شد
پیروز بر اهل کلیسا
ای شیعیان آل کسا شد
حضرت مصطفی علمدار
فاطمه و حیدر کرار
شبیر و شّبر نبوت
گردیده‌اند اینجا جلودار
به به چه نوری
عجب سروری
مدینه گشته
سینا و طوری(۲)

بنددوم
نجرانیان همه خبر دار
از خواب غفلت گشته بیدار
آورده ایمان بر محمد
وقتی که شد هنگام دیدار
انوار حق تا جلوه‌گر شد
در آسمانها این خبر شد
فاطمه با دو گوشوارش
بهر علی چون بال و پر شد
به به چه نوری
عجب سروری
مدینه گشته
سینا و طوری(۲)

بندسوم
مباهله مثل غدیر است
علی در اینجا دستگیر است
اهل ولا به نص قرآن
شیر خدا علی امیر است
نفس نفیس مصطفی حیدر
از همه عالمی شده سرتر
ثنای او گفته به قرآنش
آیه به آیه حضرت داور
به به چه نوری
عجب سروری
مدینه گشته
سینا و طوری(۲)

#سرود_مباهله
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 11
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 02:19
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه دفن شهدای کربلا * مرتضی محمودپور

683
1

نوحه دفن شهدای کربلا ◾سوم امام حسین
◾و شهادت امام سجاد(ع)

◾بنداول
به روی خاک صحرا جسم شهیدان
در کربلا برگشته با چشم گریان
امام سجاد
از بهر امداد
برای دفن شهدا از ره رسیده
تا بزند بوسه حنجر بریده
واویلتا واویلا مظلوم حسین جان(۲)

◾بنددوم
در علقمه افتاده جسم علمدار
از بهر دفنش آمد با چشم خونبار
امام سجاد
از بهر امداد
در کربلا آمد با قّد خمیده
تا بزند بوسه حنجر بریده
واویلتا واویلا حسین مظلوم(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 27
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 23:22
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

مرگ بر اسرائیل * اسماعیل تقوایی

208

مرگ بر اسرائیل مرگ بر اسرائیل
فریاد عمق جان ما، مرگ بر اسرائيل
پیوسته بر زبان ما، مرگ بر اسرائیل
نفرین هر زمان ما، مرگ بر اسرائیل
غریو کودکان ما، مرگ بر اسرائیل
حرف پیر وجوان ما، مرگ بر اسرائیل
شعار بی امان ما، مرگ بر اسرائیل
مقبول در جهان ما، مرگ بر اسرائیل
شهید شد مهمان ما، مرگ بر اسرائیل
هنیئه قهرمان ما، مرگ بر اسرائیل
این گوی واین میدان ما، مرگ بر اسرائیل
صهیون ببین طوفان ما، مرگ بر اسرائیل

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

به مناسبت اول مهر ماه و بازگشایی مدارس -(مِهر است و باز ایام درس و مشق و تحصیل است) * امیر عباسی

44

به مناسبت اول مهر ماه و بازگشایی مدارس -(مِهر است و باز ایام درس و مشق و تحصیل است) مِهر است و باز ایام درس و مشق و تحصیل است
وَ پازلِ دلدادگی در حال تکمیل است

یادم نرفته، روز اول، هفت سالم بود
شوق و شعف آمیخته با شور و حالم بود

میخورد زنگ مدرسه، من در میان صف
پرواز میکردم به اوج آسمان صف

رفتم نشستم پشت میز و نیمکت، خوشحال
ناگاه دیدم طی شده زان روز، چندین سال

اکنون من و چندین دهه بگذشته از آن روز
چه زود رفت انگار که بوده همین دیروز

حالا بگویم با وجودِ سوخته م ای کاش
درس وفا و عشق می آموختم ای کاش

ای کاش در دوران تحصیلاتم از استاد
علمِ قشنگِ آدمیّت میگرفتم یاد

ای کاش آداب سعادت یاد میدادند
عشاق را درس شهادت یاد میدادند

پای الف بای جهاد و پاکی و تقویٰ
ای کاش من هم میشدم مثل جهان آرا

صد حیف قوت خویش را خونِ جگر کردم
سودی ندیدم من، ضرر کردم ضرر کردم

گویم به اشک جاری و قلبِ پر از دردی
ای خوش به حالِ آرمان جانِ علی وِردی

  • پنج شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 08:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

تقدیم به شهدای معدن طبس -(معدنچیان شهر طبس بر شما سلام) * امیر عباسی

40

تقدیم به شهدای معدن طبس -(معدنچیان شهر طبس بر شما سلام) معدنچیان شهر طبس بر شما سلام
ای نامتان پر از شرف و شور و احترام

جانم فدای غربت اهل و عیالتان
گشتید سوز قلب و دل و جانِ خاص و عام

ای کشتگان زندگی و روزیِ حلال
از داغتان شعف شده بر حال ما حرام

بر شامه ی نسیمِ سحرگاهِ نُه فلک
از خاکتان رسیده بوی عشق بر مشام

تا روز حشر از سوی ایرانیان همه
معدنچیان شهر طبس بر شما سلام

  • پنج شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 08:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مهدی صادقی

شور حماسی و معرفتی حضرت رقیه سلام الله علیها -(عیبی نداره اگه، سوخته پر معجرش) * مهدی صادقی

31

شور حماسی و معرفتی حضرت رقیه سلام الله علیها  -(عیبی نداره اگه، سوخته پر معجرش) سید مهدی صادقی و محسن حسنی

➖➖➖
عیبی نداره اگه، سوخته پر معجرش
یا اگه تو این سفر، شکسته بال و پرش
حتی یه بار چادرش، نیافتاده از سرش

هم دختر حسین و، هم نور نیرین و، هم یادگار زهراس
رو پیشونیش نوشته، کلنا عباس

افتخار یعنی همین
اقتدار یعنی همین
چادر سر رقیه
ذوالفقار یعنی همین

سلام علی رقیه
---
عیبی نداره اگه، درد و غمش این همه ست
مثل عمه زینبش، دلیر و بی واهمه ست
دلش قرصه رو سرش، یادگار فاطمه ست

هم دختر رسول و، هم دختر بتول و، هم از تبار مولاست
داره رجز میخونه، کلنا عباس

اعتلا یعنی همین
کیمیا یعنی همین
هیهات من الذله
کربلا یعنی همین

سلام علی رقیه
➖➖➖

منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • شنبه
  • 7
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 09:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شور پایانی امام حسین(ع) -(یادم نمیره بچگی توی روضه هاتو) * سید امیر حسین خوشرو

57

شور پایانی  امام حسین(ع) -(یادم نمیره بچگی توی روضه هاتو) یادم نمیره بچگی توی روضه هاتو
مادر بزرگم یه عمر روضه میگرفت براتو
قسمتم کن آقا نوکری کنم محرماتو

گریه برای حسین
راه خوب بندگیمونه
روضه های خونگی
برکت زندگیمونه

سر در هر خونه ای پرچم عزا میزنیم
خونه به خونه حسین اسم تو صدا میزنیم

اباعبدالله۴

#بند_دوم
نیاد اون روزی که روضه ها رو ما نداشته باشیم
نیاد اون روزی که از برکت هیئتا جدا شیم
نیاد اونروزی که نشه راهیِ کرببلاشیم

روضه های خونگی
زندگیمونو جلا میده
این قرار هفتگی
به ما رزق کربلا میده

زمینه ساز ظهور اشک برای حسینه
عاقبت بخیری مون فقط دعای حسینه

سر دره هر خونه ای...‌

اباعبدالله۴
#سیدامیرحسین_خوشرو
➖➖➖

منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • شنبه
  • 7
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 12:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مدح و مرثیه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام -(بین کفار شدم حافظ ایمان خودم) * عالیه رجبی

31

غزل مدح و مرثیه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام  -(بین کفار شدم حافظ  ایمان خودم) خانم عالیه رجبی و مهدی کبیری

➖➖➖
بین کفار شدم حافظ ایمان خودم
همه رفتند و منم بر سر پیمان خودم

گوشه ی خلوت خود روضه به پا داشته ام
شده ام گریه کن شام غریبان خودم

خسته و تشنه لبم، کوفه ندارد مردی
از غریبی شده ام دست به دامان خودم

ترسی از مرگ ندارم،اگر اذنم بدهد
کوفه را فتح کنم با دم طوفان خودم

همه ی غصه ام از آمدن قافله است
ترسم از غربت مولاست، نه از جان خودم

بسکه دلواپس زخمی شدن او هستم
رفته از خاطر من زخم فراوان خودم

خیزرانی که برای لب او ساخته اند
کاش میشد بخورد بر لب و دندان خودم

گفته بودم که بیا، حال به جبران خطا
میدهم جان خودم را سر ایمان خودم
➖➖➖

منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • دوشنبه
  • 9
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 10:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

زمینه فراق حرم -(زمینه فراق حرم؛) * مجتبی خرسندی

31

زمینه فراق حرم -(زمینه فراق حرم؛) بسم الله الرحمن الرحیم

زمینه فراق حرم؛

بند اول
مسیرم که اینجا میفته غمامُ دم در
می‌ذارم
دوباره میام و روی شونه‌های حرم سر
می‌ذارم
ولی انگاری سر، به آغوش مادر
می‌ذارم۲

تو صحن چشمام، می‌باره بارون
یاد تو می‌افتم
کاشکی از اول، درد دلامو
به خودت می‌گفتم۲

با این که بدی‌های مارو می‌دونی
همه حرفامونو نگفته می‌خونی
بگو که مارو تا حرم می‌رسونی
فقط خودت می‌تونی۲

"حسین‌جان حسین‌جان
حسین‌جان حسین‌جان" ۲

بند دوم
من از‌این‌که روزام بیفته روی دور تکرار
می‌ترسم
که دل‌خوش‌کنم به‌همین قاب‌عکس رو دیوار
می‌ترسم
از این‌که به دنیا، سرم گرمه انگار
می‌ترسم۲

کابوسه تلخه، خواب و خیاله
منو بیدارم کن
دوری و دوستی، واسم محاله
منو بیدارم کن۲

بگو خوابه یک‌سال حرم رو ندیدم
من از دوست‌ودشمن کنایه شنیدم
بازم هرجوری بود به هیئت رسیدم
چقد سختی کشیدم۲

"حسین‌جان حسین‌جان
حسین‌جان حسین‌جان" ۲

بندسوم
حرم وقتی که خیلی خلوت میشه با چش تر
می‌خونم
کنار ضریح تو شعر جدیدم رو از بر
می‌خونم
نمازامو رو به، ضریح مطهر
می‌خونم۲

هرچی میگم از، داغ فراقه
می‌دونم می‌دونی
سهمم یه‌قاب، توی اتاقه
می‌دونم می‌دونی ۲

یه کاری بکن که تموم‌شه جدایی
نداره جهان بی‌زیارت صفایی
نگو که نمیشم بازم کربلایی
که می‌میرم خدایی۲

"حسین‌جان حسین‌جان
حسین‌جان حسین‌جان " ۲

مجتبی_خرسندی
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
➖➖➖

منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • چهارشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 08:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد