وفات حضرت ام کلثوم (س)

مرتب سازی براساس
 حمید رمی

زمینه وفات حضرت ام‌کلثوم(س) -(نَحنُ النّائِحات عَلى اَخینا) * حمید رمی

1127
4

زمینه وفات حضرت ام‌کلثوم(س) -(نَحنُ النّائِحات عَلى اَخینا) نَحنُ النّائِحات عَلى اَخینا
نَحنُ الباکیات عَلى اَبینا
نَحنُ السّائرات عَلَى المَطایا
نحنُ الصّابرات عَلَى البلایا*

آروم آروم، خانوم، ام‌کلثوم
روضه‌خونه واسه شاه مظلوم۲

تُو غربت مدینه، ذکر لبش همینه
ای بی‌کفن حسینم، دور از وطن حسینم
......‌..‌‌‌...........................
گریه می‌کنه چه گریه‌هایی
می‌سوزه از این غم جدایی
برپا می‌کنه چه کربلایی
ناله می‌زنه: حسین کجایی

تا جون داره، چشماش خون می‌باره
واسه عباس، اکبر یا شیرخواره۲

بانوی قدخمیده، با قلب داغدیده
میگه غریب حسینم، شیب‌الخضیب حسینم
......‌..‌‌‌...........................
دیده کوچه‌ی پُر ازدحامو
دیده روضه‌ی سه‌تا امامو
دیده کربلا، کو

  • دوشنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 19:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

زمینه وفات حضرت ام کلثوم -( دیگه موندن برام عذابه ) *

4021
4

زمینه وفات حضرت ام کلثوم   -( دیگه موندن برام عذابه  ) دیگه موندن برام عذابه
چشای خستم پره آبه
خدا حافظ ام البنین و
سکینه و زینب و ربابه
خواهر ؛ منکه صبر تورو ندارم - دیگه بی تاب و بیقرارم

حلالم کن تنهات میذارم

بودم کنارت ، ولی علم رو ، تو به روی شونت می بردی
تو بیشتر از من ، تو کوفه و شام ، کعب نی تازیونه خوردی
حالا کنارم ، این دم آخر ، پیرهن خونی رو آوردی
آه و واویلا وای حسینم
منو اشک و دلی حزینه
دارم آتیش میون ِ سینه
خدارو شکر نمازو دفنم
بدستای زین العابدینه
خواهر ؛ تو خمیدی منم خمیدم - دنبالت تا گودال دویدم
تو رسیدی منم رسیدم
یادت میاد که، گوشه ی گودال ، ناله ی مادرو شنیدیم
دم غروب بود ، که خیمه هارو ، توی غارت تو شعله دیدیم
آتیش گرفتیم ، تا

  • یکشنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1394
  • ساعت
  • 05:19
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب

سبک شور حضرت امّ کلثوم علیهاالسلام -(السّلام علیکِ یا بنت الزّهرا امّ کُلثوم) * محمد علی قاسمی

1127
3

سبک شور حضرت امّ کلثوم علیهاالسلام -(السّلام علیکِ یا بنت الزّهرا امّ کُلثوم) السّلام علیکِ یا
بنت الزّهرا امّ کُلثوم
ای که قَدر و مَنزلتت
در اندیشه ها نامفهوم

زینبِ دومِ حیدری
آیه ی چارُمِ کوثری
کربلاکردی باخطبه هات
محشری؛محشری؛محشری

یا ام کلثوم دریای معرفت
یا ام کلثوم ژَرفای مَنقَبت
تیغ بیانت روح سوره ی رَعد
یا ام کلثوم تفسیر زُلزِلَت

همسر عُون بن جعفر
همسنگر مُخَدّرات
ازدواجِ نور و ظلمت؟؟؟!!!
هَیهاتَ هَیهاتَ هَیهات!

استوار در رکابِ امام
تکیه گاهِ زنان خیام
عابِده عالِمه عارِفه
اَلسّلام؛ السلام؛ السلام

یا ام کلثوم ای غمخوار حسین
یا ام کلثوم روضه دار حسین
بعد اباالفضل وَ بعد زینبی
یا ام کلثوم پرچمدار حسین

  • پنج شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(همه جا غرق ماتم همه در غصه و غم ) * رضا یعقوبیان

779

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(همه جا غرق ماتم    همه در غصه و غم ) همه جا غرق ماتم همه در غصه و غم
شیعه از داغ کلثوم ریزد اشک دمادم
آنکه بوده چون زینب مظلوم
رفته از دنیا ام کلثوم

دختر پاک زهرا گشته راحت ز غمها
دخت حیدربرفته از جهان سوی عقبا
آنکه بوده چون زینب مظلوم
رفته از دنیا ام کلثوم

دیده او کربلا را رنج و درد و محنها
بر زمین دیده کلثوم پیکر اربااربا
آنکه بوده چون زینب مظلوم
رفته از دنیا ام کلثوم

روی دست برادر دیده ششماهه اصغر گشته قنداقه خونین گشته ببریده حنجر آنکه بوده چون زینب مظلوم
رفته از دنیا ام کلثوم

کربلا همچوزینب غربتش گشته احساس لحظه ای که زکینه شدجدا دست عباس آنکه بوده چون زینب مظلوم
رفته از دنیا ام کلثوم

دیده باخنجرش شمر روی سینه نشسته زین

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 15:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه حضرت امّ کلثوم سلام الله علیها -(امّ کلثومم و ،جان شده بر لبم) * امیر عباسی

817

نوحه حضرت امّ کلثوم سلام الله علیها -(امّ کلثومم و ،جان شده بر لبم) امّ کلثومم و ،جان شده بر لبم
هر زمان هر کجا،یاورِ زینبم
میدهم جان و دلم،غصه دارِ کربلاست
اشک من نوحه گرِ،ماهِ روی نیزه هاست
آه و واویلا حسین...

بستر احتضار،بزم سوگ و عزاست
قاتل جان من،روضهٔ کربلاست
پیش چشمانم شده،محشر کبریٰ به پا
تا ثریّا میرود،نالهٔ واغربتا
آه و واویلا حسین...

میرَوَد تا ابد،اشک غم از دو عین
کِی زِ یادم رود،تشنگیِ حسین
عصر عاشورای خون،در هجوم فتنه ها
زنده بود و قاتِلَش،سر زِ او کرده جدا
آه و واویلا حسین...

  • دوشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 19:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

زمينه شهادت حضرت ام كلثوم سلام الله عليها -(توي اين مدينه ،از غمت پريشونم) * عباس میرخلف زاده

802

زمينه شهادت حضرت ام كلثوم سلام الله عليها -(توي اين مدينه ،از غمت پريشونم) توي اين مدينه ،از غمت پريشونم
شبِ آخرمه ، بي تو من نميتونم

از ، وقتي رفتي پركشيدي
روي نيزه ، ديدمت با، نااميدي
گريَت افتاد ، تا كه اشكامو ميديدي
حس ميكردم ، مثل من رو ، نِي خميدي

چار ماهه ، كابوس غم هامو ميبينم
چار ماهه ، عَلَم سقامو ميبينم
چار ماهه ، خار تو پاهامو ميبينم

مظلومه ، يا ام كلثوم

يادمه شبي كه ، غم گرفته بود دلها
شبي آخريكه ، ميرفت از پيشم بابا

با ، اشك چشمام گريه ميكرد
از غماي ، كوفه و شام گريه ميكرد
از فراقِ ، من با تو روضه ميخوند و
از جسارت ، ازلب بام گريه ميكرد

تعبير شد ، خوابي كه ديدم از جدايي
تعبير شد ، كابوس اصغر و لالايي
تعبير شد ، كه ديدمت رو نيزه هايي

مظلومه ، يا ا

  • سه شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 17:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

شور ، هروله بي بي ام كلثوم صلوات الله عليها -(اين شبها بارونم) * عباس میرخلف زاده

1006
3

شور ، هروله بي بي ام كلثوم صلوات الله عليها -(اين شبها بارونم) اين شبها بارونم
واسه بي بي ميخونم
بخدا كه مديونم
مجنونم

بي بي جان دريابم
اي خواهر اربابم
عمريه كه بي تابم
مهتابم

وقف عَلَمِ بي بيِ بدنم
نوكرِ تموم نوكرا منم
عاقبتِ خيرِ من همينه كه
پاي علمِ حسين و حسنم

پاي بي بي تا هميشه ميمونم
اينقده كه بين روضه بميرم
دختر عليه خواهر حسين
تا ابد ازش روزيمو ميگيرم

يا ام كلثوم

حيدره سر تا پا
ميون چشم اعدا
ميكنه تو شام غوغا
اي جانم

تو چشماش الماسه
عطر وجودش ياسه
خودش يه پا عباسه
اي جانم

زلزله ميشه با نيمه ي نگاش
خواهر اباالفضله بي بيِ ما
كُن فيكونه يه خطبه ي بي بي
دختر عليه شاه لافتىٰ

هر گِره اي داري بگو به بي بي
دختر علي خدايي ميكنه
كربلا بگير كه بي بي

  • سه شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 17:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(از حسن هرچه که در مرثیه کمتر سخن است ) * محسن ناصحی

1209

حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(از حسن هرچه که در مرثیه کمتر سخن است ) از حسن هرچه که در مرثیه کمتر سخن است
ام کلثوم غریب است چنانکه حسن است

غمش آنقدر بزرگ است که هر روضه ی آن
مثنوی گر بشود دفتر هفتاد من است

شیر دل می شود آن مرد که فرزند علی است
دختر فاطمه هر کس بشود شیر زن است

زینب دیگری از کرببلا رفت به شام
دختر دیگر زهراست که دور از وطن است

کربلا دید زنی را که قد افراشت و شد
مرثیه خوان حسینی که بدون کفن است

خیمه می سوزد و زن حال عجیبی دارد
شاهد آتش در باخبر از سوختن است

شام بازار بدی دارد و گرز سخنش
هرکجا حرف کنیز آمده دندان شکن است

روضه خوان همه ی مرثیه ها شد مثلاً
روضه ی چوب میان آمده ، حرف از دهن است

  • پنج شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 10:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

دختر خیرالنسا -(زینب صُغراست او؟ یا مادر کلثوم بوده؟) * مهدی جهاندار

982

دختر خیرالنسا -(زینب صُغراست او؟ یا مادر کلثوم بوده؟) زینب صُغراست او؟ یا مادر کلثوم بوده؟
یا خطوط درهم تاریخ نامفهوم بوده؟

کِی به دنیا آمده؟ کی رفته؟ کی همسر گزیده؟
در کدامین خاک مدفون است؟ نامعلوم بوده!

«مجلسی» فرموده: در بازار کوفه خطبه خوانده
«شیخ طوسی» گفته: پیش از کربلا مرحوم بوده!

«مامَقانی» چیزهایی گفته، «شهرآشوب» چیزی
در کتاب «طبرِسی» چیزی دگر مرقوم بوده

از چه دورانی سخن می‌گویی ای تاریخ! وقتی،
جعل و تحریف و سندسوزی در آن مرسوم بوده...

از چه دورانی سخن می‌گویی ای تاریخ! وقتی،
تالی قرآن او شمشیر بر حلقوم بوده

از چه دورانی سخن می‌گویی ای تاریخ! وقتی،
هر کجایش را که می‌بینی علی مظلوم بوده

شیون هیهات مِنّا الذلّه می‌آید به گوشم
سرنوشت

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر غزل حضرت ام کلثوم علیهاالسلام -(هرچند درک‌ ناقص ‌تاریخ کافی نیست) * سید ابوالفضل مبارز

685

شعر غزل  حضرت ام کلثوم علیهاالسلام -(هرچند درک‌ ناقص ‌تاریخ کافی نیست) هرچند درک‌ ناقص ‌تاریخ کافی نیست
در اینکه حق با توست ‌اما اختلافی ‌نیست

معنای اینکه عده‌ای حق را نمی‌بینند
جز گم‌شدن در یک مسیر انحرافی نیست

باید علی ‌گفت ‌و علی ‌خواند و علی ‌فهمید
فرصت ‌برای ‌گفتن‌ حرف اضافی نیست

کم‌ نقره‌داغش ‌کن‌ ترک‌هایی ‌که ‌در کعبه‌ست
پیش ‌دهان ‌دشمن حیدر شکافی نیست

هذیان ‌نگویید! ‌ازدواج نور با ظلمت
چیزی ‌به‌جز فکر و خیال ‌و قصه‌بافی نیست

بنت‌الهدی در بیت گمراهی معاذالله!
آن وقت می‌گویند باورها خرافی نیست

زخمی اگر خوردید چوب کفرتان بوده
چسباندن‌ این ‌وصله‌ها راه تلافی نیست

حسن‌ختام این غزل با تیغ در راه است
وقتی برای دست بردن ‌در قوافی نیست

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر مربع ترکیب حضرت ام کلثوم علیهاالسلام -(چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی) * مجید تال

2091
2

شعر مربع ترکیب حضرت ام کلثوم علیهاالسلام -(چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی) چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی
تمام عمر زیر سایۀ تاج سرت باشی
صدف باشی و بی‌اندازه فکر گوهرت باشی
خودت می‌خواستی تحت‌الشعاع خواهرت باشی

نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب
قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب

مدینه از حسن هم یک نفر مظلوم‌تر دارد
همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد
فدای ام کلثومی که فرمان از پدر دارد
که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد

برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد
علی می‌خواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد

قسم بر غربت تاریخ؛ این ترفند ممکن نیست
دروغ محضشان کافی‌ست؛ این پیوند ممکن نیست
علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست
به تیغ خشمگین مرتضی سوگند؛ ممکن نیست

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

شعر مرثیه حضرت ام کلثوم علیهاالسلام -(ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر!) *استاد سید رضا موید

937
3

شعر مرثیه حضرت ام کلثوم علیهاالسلام -(ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر!) `ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر!
هم غم‌خور مادری و هم یار پدر
در لیلۀ قدرِ آخرِ عمرِ علی
شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر زمینه حضرت أم کلثوم -(خطابه ی کوفه منم خون گریه کرده آسمون از ماتمم) * خادم زینب

834

متن شعر زمینه حضرت أم کلثوم -(خطابه ی کوفه منم خون گریه کرده آسمون از ماتمم) خطابه ی کوفه منم
خون گریه کرده آسمون از ماتمم
هرسنگی گریه کرده از
اون لحظه های سخت سیلی خوردنم

من هم اسیری رفتمو
زخمای زنجیره هنوز رو گردنم
مونده جای اون شعله ها
رو معجرم رو چادر و پیراهنم

دنیا کرد فراموشم
من هم دختر زهرام
من هم زاده ی دردم
جامونده ی عاشورام

خاطراتم پره از غم ها
از اون کوچه تا به این صحرا
مثل زينب من جگر خونم
مثل زهرا سیرم از دنیا

ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا
ام کلثوم غریب زهرا

2

داغ سقیفه دیدمو
کشته منو غوغای بین کوچه ها
اما غریبم من هنور
تو قلب شیعه آره مثل مجتبی

من عمه ی ساداتمو
هم مقتلو دیدم هم اون بزم شراب
من هم دویدم روی خار
دنبال نی ها مثل زینبو رباب

هی

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 15:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

دوبیتی های رحلت حضرت ام کلثوم سلام_الله علیها -(زینبی خصلت وزهرا جلوات) * رضا یعقوبیان

1910
1

دوبیتی های رحلت حضرت ام کلثوم سلام_الله علیها -(زینبی خصلت وزهرا جلوات) زینبی خصلت وزهرا جلوات
جان تقوا تویی و روح صلات
ام کلثوم ،گل باغ جنان
بر تو و آل محمد صلوات

تو گل گلشن دینی کلثوم
شیعه را حبل متینی کلثوم
همچوزینب گل باغ حیدر
زینت خلدبرینی کلثوم

ما همه ریزه خور خوان توایم
توکرم کردی و مهمان تو ایم
ای گل باغ علی یا کلثوم
همه شرمنده ی احسان تو ایم

گل باغ ولایی ام کلثوم
عزیز مرتضایی ام کلثوم
تو همچون زینب کبرا همه عمر
سفیر کربلایی ام کلثوم

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 15:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(ام کلثوم رفته از این دار دنیا ) * رضا یعقوبیان

1952
6

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(ام کلثوم رفته از این دار دنیا ) ام کلثوم رفته از این دار دنیا
راحت شده از غصه و رنج و غم ها
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)

عالم شده از غم او ماتمسرا
هر جا شده از بهر او بزم عزا
واویلا واویلا واویلا واویلا

همراه زینب دیده کرب و بلا را
به دوش خود کشیده رنج و بلا را
واویلا واویلا واویلا واویلا

دیده پیکر اکبر را اربا اربا
کناراو آمده با گریه بابا
واویلا واویلا واویلا واویلا

دیده غرق خون بردست حسین اصغر
با تیر حرمله گشته پاره حنجر
واویلا واویلا واویلا واویلا

غربتش را در کربلا کرده احساس
هنگامی که جدا شد دستان عباس
واویلا واویلا واویلا واویلا

دیده دست سقا از بدن جدا شد
جان ابوالفضل در راه دین فدا شد
واویلا واویلا واویلا واوی

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(دختر حیدر ام کلثوم) * رضا یعقوبیان

1005

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(دختر حیدر ام کلثوم) دختر حیدر ام کلثوم
پاک و مطهر ام کلثوم
تو شمع جمع عالمینی
بر فاطمه نور دو عینی
دخت علی،اخت الحسینی
مولاتنا یا ام کلثوم(۳)

ای دختر حیدر خصائل
کلثومی و زهرا شمائل
گلی ز گلشن ولایی
تو خواهر خون خدایی
هم سفر کرب و بلایی
مولاتنا یا ام کلثوم

تو دیده ای کرب و بلا را
کشیده ای رنج و بلا را
العطش طفلان بدیدی
طفل شه عطشان بدیدی
تو مادر گریان بدیدی
مولاتنا یا ام کلثوم

تودیده‌ای علی اکبر
غرقه به خون صد پاره پیکر
تو دیده ای شد اربا اربا
از داغ او شد خیمه غوغا
اشک حسین ریزدچو دریا
مولاتنایا ام کلثوم

تو دیده ای شش ماهه اصغر
با تیرکین شد پاره حنجر
دیدی علی در پیچ و تاب است
طفل حسین تشنه ی آب است
گریان کودک

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 15:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(دختر زهرا کلثوم تویی پاک و معصوم) * رضا یعقوبیان

901
2

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(دختر زهرا کلثوم   تویی پاک و معصوم) دختر زهرا کلثوم تویی پاک و معصوم
بین زنها هستی (همچو زینب مظلوم)۲
تو سراپای وجودت همه زینب هستی
در سپهر دین و قرآن توچوکوکب هستی
گل زهراکلثوم یا کلثوم یا کلثوم(۲)

نورعینی کلثوم با حسینی کلثوم
زآنهمه ماتم در شور و شینی کلثوم
دختر دختر پیغمبر اکرم هستی
توبه اسرار گل فاطمه محرم هستی
گل زهرا کلثوم یا کلثوم یا کلثوم

جان فدای غم تو سوزم از ماتم تو
بهر یاری حسین بوده هم و غم تو
رفتی و راحت از این رنج و ستمها گشتی
ای گل فاطمیون عازم عقبا گشتی
گل زهرا کلثوم یا کلثوم یا کلثوم

همره اهل حرم بوده ای کرب و بلا همچنان خواهرخود دیده ای رنج و بلا نانجیبان چو صدای کمکش بشنیدند
همه گلهای حسین بن علی را چیدند

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 15:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(ای گل گلشن خاتم المرسلین) * رضا یعقوبیان

1075

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(ای گل گلشن      خاتم المرسلین) ای گل گلشن خاتم المرسلین
دخت زهرایی و امیر المومنین
ای گل گلزار ولا کلثوم
یاوری بر خون خدا کلثوم
حضرت کلثوم(۴)

یاد دشت جنون گرچه جان برلبی
یاد آن غرق خون همچنان زینبی
با دل خون رفتی از این دنیا
منتظر از بهر تو شد زهرا
حضرت کلثوم

در دل ما همه بزم ماتم توست
همه عمر کار ما گریه در غم توست
همه عالم شد در غمت گریان
برتو نالانیم با دل سوزان
حضرت کلثوم

تو با اهل حرم دیده ای کربلا
شده با تو عجین رنج و درد و بلا
با وجودی که غربتش دیدند
همه گلهای اوزکین چیدند
حضرت کلثوم

دیده ای غرق خون گل لیلا شده
پیکر پاک او اربا اربا شده
گل او را از شاخه اش چیدند
دور جسم او همه خندیدند
حضرت کلثوم

دیده ای توحسین ق

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 15:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(دخت علی رشیده ام کلثوم) * رضا یعقوبیان

956

متن شعر نوحه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(دخت علی رشیده ام کلثوم) دخت علی رشیده ام کلثوم
واویلا واویلا
رفت از جهان غم دیده ام کلثوم
واویلا واویلا

شور عزای دیگری به پا شد
واویلا واویلا
از داغ او مدینه کربلا شد
واویلا واویلا

همگام زینب رنج و غم بدیده
واویلا واویلا
بر روی نی هجده سر بریده
واویلا واویلا

تا آخر عمرش به شور و شین بود
واویلا واویلا
یاد گلان پرپر و حسین بود
واویلا واویلا

اوهمچوزینب دیده کربلا را
واویلا واویلا
داغ برادر، سر به نیزه ها را
واویلا واویلا

در کربلا گویم چها کشیده
واویلا واویلا
اودیده اصغر حنجرش بریده
واویلا واویلا

اواربا اربا دیده اکبرش را
واویلا واویلا
غلتیده در خون جسم بی سرش را
واویلا واویلا

او دیده دستان ز تن جدا را
واویلا واوی

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 15:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

زبانحال رحلت حضرت ام کلثوم -(دختر حیدر ام کلثومی) * رضا یعقوبیان

1093

زبانحال رحلت حضرت ام کلثوم -(دختر حیدر ام کلثومی) دختر حیدر ام کلثومی
چون خواهرت زینب تو مظلومی
تو گل گلزار دینی
زینت خلدبرینی
چون حسین بن علی تو
شیعه را حبل المتینی
ام کلثوم
ای گل فاطمه ام کلثوم
نور چشم همه ام کلثوم

گل گلخانه ی آل عبا
هستی ای بانو از نسل طاها
فاطمه را نورعینی
شمع جمع عالمینی
نور چشم مجتبی و
خواهر پاک حسینی
ام کلثوم
ای گل فاطمه ام کلثوم
نور چشم همه ام کلثوم

ای سفیر حسین و کربلا
رفتی و راحت شدی از غمها
تو کشیدی بار غمها
دیده ای رنج و ستمها
در غم تو ام کلثوم
ریزد اشکم همچو دریا
ام‌کلثوم
ای گل فاطمه ام کلثوم
نور چشم همه ام کلثوم

دیده ای مصیبت کربلا
بر دوشت کشیدی رنج و بلا
دیده ای توپور لیلا
پیکرش شد اربا اربا
دیده‌ی تو در کنا

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

متن شعر حضرت ام کلثوم س -(هرچند از خورشیدها کم مینویسیم) * سید پوریا هاشمی

915
1

متن شعر حضرت ام کلثوم س -(هرچند از خورشیدها کم مینویسیم) هرچند از خورشیدها کم مینویسیم
حالا ولی با اشک نم نم مینویسیم
با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم
آری ز بانوی محرم مینویسیم

در دادگاه عشق محکومیم صدشکر
از نوکران ام کلثومیم صدشکر

زهرا و احمد بود علی مرتضی بود
ام المصائب بود و هم ام البکا بود
سرتا به پا مستغرق دات خدا بود
پشت ولی الله وقت فتنه ها بود

چادر زجنس غیرت زهرا به سر کرد
با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد

آیات قران است سرتاسر کلامش
جبراییل سرخم میکند از احترامش
عقل ضعیف ما کجا درک مقامش
دارد تفاوت با همه نوع قیامش

گمنام شد اما کرامت تام دارد
تا به ابد حق گردن اسلام دارد

به مردی این زن زمانه زن ندیده
اوج جلالش را زمین قطعا ندیده
مثلش کسی

  • شنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 19:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یادم نمی رود سفر آخر حسین * عبدالحسین میرزایی

1496
1

یادم نمی رود سفر آخر حسین #حضرت_ام‌_کلثوم_سلام_الله_علیها

یادم نمی رود سفر آخر حسین
یادم نمی رود که چه آمد سر حسین

یادم نمی رود که داماد کربلا
زد دست و پا مقابل چشم تر حسین

یادم نمی رود که آمد به خیمه ها
بین عبا جسم علی اکبر حسین

یادم نمیرود که زینب ز پا نشست
مثل عمود خیمه آب آور حسین

یادم نمی رود که خودم خاک ریختم
در پشت خیمه روی علی اصغر حسین

یادم نمی رود که شد از سوز تشنگی
مثل دو چوب خشک لب اطهر حسین

یادم نمی رود که دیدم ز روی تل
در زیر تیغ شمر لعین حنجر حسین

یادم نمی رود که شنیدم به قتلگاه
فریاد یا بنیَّ زند مادر حسین

یادم نمی رود که چها کرد ساربان
نامرد بهر غارت انگشتر حسین

یادم نمی رود که دیدم به چشم خو

  • یکشنبه
  • 4
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 04:07
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

متن شعر وفات حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(كيست او؟ خواهرِ امام حسين) * محمد قاسمی

639

متن شعر وفات حضرت ام کلثوم سلام الله علیها -(كيست او؟ خواهرِ امام حسين) كيست او؟ خواهرِ امام حسين
زينــبِ ديگرِ امام حسين

امّ كلثوم ، دخترِ حيدر
نائبِ مادرِ امام حسين

مثل زينب ز هر نظر باشد
بهترين مَظهرِ امام حسين

بعد زينب مليكه ي عشّاق
اوست در كشورِ امام حسين

بعد زينب ركاب حضرت اوست
پاي آب آورِ امام حسين

تكيه گاه رشيد او هم هست
شانه ي اكبرِ امام حسين

بغلش بوده تا سحر اصغر
در شب آخرِ امام حسين

آخر كار كرده دقْ مرگش
روضه هاي سرِ امام حسين

ديدن نيزه زار گودال و
خنجر و حنجرِ امام حسين

ديدن ساعتي كه از سُم اسب
خُرد شد پيكرِ امام حسين

چه وفاتي ؟ كه اين همه داغ است
قاتل خواهرِ امام حسين

رفت وقتي كه معجرش ، ديدند
رفت انگشترِ امام حسين

ناقه ي بي جهاز، منبر او

  • سه شنبه
  • 6
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 10:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)صد داغ/ام کلثومم و صد داغ به پیکر دیدم * محمود اسدی

828
1

(غزل)صد داغ/ام کلثومم و صد داغ به پیکر دیدم ام کلثومم و صد داغ به پیکر دیدم
از همان کودکی ام داغ مکرر دیدم

طفل بودم که ز خانه پدرم را بردند
ریسمان دور سر تن فاتح خیبر دیدم

مادرم حامله بود و پسرم را کشتند
میخ را دوخته با سینه ی مادر دیدم

پدرم در دل محراب دو تا شد فرقش
جای یک ضربه ی شمشیر روی سر دیدم

بعد بابا وسط طشت ز ظلم جعده
پاره های جگر و خون برادر دیدم

هر چه را دیده دو چشم تر من از طفلی
بخدا کرب و بلا چند برابر دیدم

ارباً اربا شدن ماه حرم کشت مرا
مثل تسبیح تن پاره ی اکبر دیدم

چه بگویم که چه دیدم که سه شعبه تیری
گیر کرده به گلوی علی اصغر دیدم

سخت تر از همه نحر گلوی آقا بود
نیزه را در وسط گودی حنجر دیدم
******
شائق
اللّهم عجّل

  • دوشنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 02:01
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

زمینه وفات حضرت ام کلثوم(س) بانوای حسین طاهری -(غم همراه روزاشه...) *

760

زمینه وفات حضرت ام کلثوم(س) بانوای حسین طاهری -(غم همراه روزاشه...) غم همراه روزاشه تو سینش پره آهه

از بعد مادرش تو اوج درد بی پناهه

یادگار کربلا ای سفره دار کربلا

گنجینه دار کربلا یا ام کلثوم

ذوالفقار حیدری آرام جان مادری

به شام دین تو خواهری یا ام کلثوم

درست کنار زینب خطبه میخونه شبیه حیدر

چه محشری به پا کرده مات این ابهت لشکر

خودش یه پا عباسه وارث صلابت مادر

مدد یا ام کلثوم دختر حیدر و زهرا

آه هم درده و دردش باز خانوم بی قراره

از داغ علی اصغر از غصه خون می باره

روزه دار کربلا ای غصه دار خیمه ها

معنای عفت و حیا یا ام کلثوم

ای تمام تو حسین هر جا سلام تو حسین

ختم کلام تو حسین یا ام کلثوم

محسنات پنج تن در تو جمعِ ای سرا پا زهرا

تو دختر علی هستی جلوه حیای محض حوراء

تو هستی شافع محشر ای تمام دلخوشی ما

مدد یا ام کلثوم دختر حیدر و زهرا

  • پنج شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

میان قحطیِ انسانیت؛ دریایِ دیگر داشت * مرضیه عاطفی

1466

میان قحطیِ انسانیت؛ دریایِ دیگر داشت میان قحطیِ انسانیت؛ دریایِ دیگر داشت
برایش زندگی در اوج غم معنای دیگر داشت

نگاهش کرد و روحش تازه شد از آن وقارِ ناب
کنارش غرقِ آرامش شد و دنیایِ دیگر داشت

حسین بن علی(ع) بعد از غم بی مادری یک عمر
کنار زینبش(س) یک خواهر والایِ دیگر داشت

برادر را مدد میداد در روز دهم، وقتی-
تک و تنها هزاران داغِ ناپیدایِ دیگر داشت

پس از خود، پیش زینب(س)با بصیرت أم کلثومش(س)
به طومار قیام ِ کربلا امضایِ دیگر داشت

خیالش راحت از روشنگری بود و شبیهِ خود
میان کاروان، خورشیدِ بی همتایِ دیگر داشت

همان که دختر خیبرشکن بود و شجاعانه
زمانِ گفتن از اجدادِ خود غوغایِ دیگر داشت

کلامش موجز و نافذ، بیانش تیغِ برّنده
کنارِ خطبه اش در کوفه عاشورایِ دیگر داشت

دلش خون بود از بزم یزید(لع) و خندهٔ خولی(لع)
به یاد خیزران در گوش خود آوایِ دیگر داشت

پس از سیلابِ داغ و آه؛ در چشمش پس از گریه
نشست ابری که پشتش سیلِ باران هایِ دیگر داشت!

  • دوشنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1400
  • ساعت
  • 20:11
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) -( ز این به بعد هر آنجا که می زنند او را ) * محمد رجبی

1291

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س)  -( ز این به بعد هر آنجا که می زنند او را ) هر آنکه آمده را رهگذر تصور کن
چهل نفر همه را شعله ور تصور کن

ببند چشم و ببین چکمه ای بلند شده
و بعد فاطمه را پشت در تصور کن

برای اینکه بفهمی چطور شد روضه
فضای حادثه را تنگ تر تصور کن

برای خاطر محسن بیا و حیدر را
برای دفعه پنجم پدر تصور کن

و بعد حادثه را تا به کربلا برسان
کنار عمه ولی همسفر تصور کن

برای این زن تنها که ام کلثوم است
به وقت جنگ عمو را پسر تصور کن

برای آنکه بفهمی کی است این خانم
فرشته را به لباس بشر تصور کن

علی و فاطمه و زینب و حسین و حسن
خلاصه کن همه را یک نفر تصور کن

کنار زینب کبری به هر فراز و فرود
از این به بعد علیِّ دگر تصور کن

از این به بعد هر آنجا که می زنند او را
ک

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:45
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) -( رباب آنجا که دایم آه حسرت می کشد اینجاست ) * مجید تال

1923

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) -( رباب آنجا که دایم آه حسرت می کشد اینجاست ) چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی
تمام عمر زیر سایه ی تاج سرت باشی
صدف باشی و بی اندازه فکر گوهرت باشی
خودت میخواستی تحت الشعاع خواهرت باشی

نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب
قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب

مدینه ازحسن هم یک نفر مظلوم تر دارد
همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد
فدای ام کلثومی که فرمان از پدر دارد
که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد

برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد
علی میخواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد

قسم بر غربت تاریخ ؛ این ترفند ممکن نیست
دروغ محضشان کافیست ؛ این پیوند ممکن نیست
علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست
به تیغ خشمگین مرتضی سوگند ؛ ممکن نیس

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) با نوای حاج منصور ارضی-( تشنه لب جان سپُردی ای پسرم ) * قاسم نعمتی

2293
1

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) با نوای حاج منصور ارضی-( تشنه لب جان سپُردی ای پسرم ) قسمت این بود از همان اول
عاشقان پایِ هم کنند ایثار
یک نفر صاحبِ حرم باشد
یک نفر بی نشان، بدون مزار

یک نفر شد خدیجه خانوم و
قبر او مانده خاکی و تنها
همه هستیِ خودش را ریخت
پایِ مدفونِ گنبدِ خضرا

یک نفر نیمه هایِ شب رفت و
مانده چون گوهری میانِ صدف
یک نفر قبلگاهِ عالم شد
صاحبِ صحن و بارگاهِ نجف

یک نفر سيّدِ بنی الزّهرا
در بقیع و بدون صحن و سراست
همه عزت و شکوه ِ او
همگی نذر شاهِ کرببلاست

در میانِ دو دخترِ زهرا
یک نفر پایِ ماه، کوکب شد
امِّ کلثوم با تمامِ وجود
هستی اش نذر نامِ زینب شد

در مدینه دو داغِ سنگین دید
او عزادارِ جد و مادر بود
آن دوشنبه که مادرش افتاد
شاهدِ بی حیائیِ در بود

دید مادر

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:48
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت ام کلثوم -( مثل زینب وقار بابا بود ) *

1321
2

حضرت ام کلثوم  -( مثل زینب وقار بابا بود ) مثل زینب وقار بابا بود
کوه صبر و بلا و غمها بود
در رشادت شبیه زهرا بود
خطبه اش ذوالفقار مولا بود

  • چهارشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 09:25
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد