شهادت امام جعفر صادق

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(چه ظلم‌ها که به اولاد مصطفی کردند) *

3401

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(چه ظلم‌ها که به اولاد مصطفی کردند) چه ظلم‌ها که به اولاد مصطفی کردند
خدا گواست به آل علی جفا کردند
گلوی تشنه بریدند از حسینش سر
سر مقدس او را به نیزه‌ها کردند

امام چارم ما را به شام آوردند
میان خلق ورا خارجی صدا کردند
امام پنجم ما را به زهر کین کشتند
بسا ستم که به آن حجت خدا کردند
به بیت حضرت صادق هجوم آوردند
قیامتی دگر از این ستم به پا کردند
سر برهنه دل شب ز خانه‌اش بردند
چه ظلم‌ها که به آن نجل مصطفا کردند
در آن سیاهی شب، اهل بیت آن مظلوم
گریستند و برای پدر دعا کردند
همه سواره و او را پیاده می‌بردند
نه رحم کرده، نه از حضرتش حیا کردند
سه بار تیغ کشیدند بهر کشتن او
عجب به عهد رسول خدا وفا کردند!
امام صادق ما را به زهر کین کشتند

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:17
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(زهرا در آنجا صاحب عزا شد) *

3393

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(زهرا در آنجا صاحب عزا شد) زهرا در آنجا صاحب عزا شد
قرآن نـاطق، جـان داده مظلوم
امام صادق، گردیده مسموم
در یـاری دیـن بـا قلب مغموم

امام صادق، گردیده مسموم
****
خون گشته دلها یکسر ز داغش

از تربت بی‌شمع و چراغش
مظلـومی او، گـردیـده معـلوم
امام صادق، گردیده مسموم
****
با آنکه یار قرآن و دین بود

مانند جدّش خانه‌نشین بود
از حقّ خود بـود، پیوسته محروم
امام صادق، گردیده مسموم
****
در یاری دین بی‌جرم و تقصیر

گاهی به زهر و گاهی به شمشیر
ظلم به عترت بوده است مرسوم
امام صادق، گردیده مسموم
****
خون گشته جاری از چشم امّت

بقیۀ الله سرت سلامت
قـرآن نـاطق جـان داده مظلوم
امام صادق، گردیده مسموم
****
عالم همه در ماتم نشسته

قلب ام

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:22
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(حامی قرآن و دین حافظ مکتب) *

3118

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(حامی قرآن و دین حافظ مکتب) حامی قرآن و دین حافظ مکتب
صـادق آل رسـول رهبر مذهب
جان پاکش شد فدا در ره دین خدا
یامهدی یامهدی

****
تسلیت بر مهدی و شیعیان یکسر
در عــزای صـادق آل پیغمبــر
قامت تقوا و دین آمده نقش زمین
یامهدی یامهدی
****
قطره قطره همچو شمع پیکرش شد آب
رنگ خورشید رخش گشته چون مهتاب
شد نهان آن جان پاک سروِ قدش زیر خاک
یامهدی یامهدی
****
جمله شاگردان او اشکشان جاری
همـرهِ تـابـوت آن حجّتِ بــاری
روزشان شد همچو شام هم زراره هم هشام
یامهدی یامهدی
****
شرح اندوه و غم و محنت و صبرش
آشکـارا بـاشد از غـربت قبــرش
قبر او مانده خراب در میان آفتاب
یامهدی یامهدی
****
در کنـار تــربت مخفـی مـادر
شد نهان در خاک آن نازنین پ

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:24
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(امشب امام هفتم تنها بگريد) *

4210
1

اشعار شهادت امام صادق(ع),(امشب امام هفتم تنها بگريد) امشب امام هفتم تنها بگريد
اى مهر تو بهترين علايق
بسته بر شادىّ و عشرت غصه و غم راه را
بنال ای دل که در نای زمان فریاد را کشتند

تا آن زمان كه در تو نباشد اميد كار
داغ صادق شرر سینه ام افروخته کرد
دلم هواى بقيع دارد و غم صادق
زين ماتمى كه چشم ملايك ز خون، ترست
لبالب شد ز خون دل اياغ حضرت صادق
من كيستم حقيقت حق را خزانه ام

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:05
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(چون نور ذوالجلال به دل جلوه گر شود) *

4112
1

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(چون نور ذوالجلال به دل جلوه گر شود) چون نور ذوالجلال به دل جلوه گر شود

تیغ ستم به نور کجا کارگر شود

وقتی فیاسیوف خذینی نگفته است

شمشیرها به جسم امامی مگر شود؟

وقتی خدا نخواست تو را کشته بنگرد

حتی عبا و پیرهنت هم سپر شود

امر خدا نبود سرت را جدا کنند

می خواست تیغ دشمن تو بی خطر شود

شمشیر و سر، برهنه به هم طعنه می زنند

اما رسول مانع شمشیر وسر شود

هرچه امیر کفر غضب بیشتر کند

ابهت ولی خدا بیشتر شود

ای واجب الاطاعه به مظلومی تمام

می رفت جان تو که به تیغ شرر شود

هر بار قصد جان تو را کرد دشمنت

می دید مصطفی غضبش بیشتر شود

جدت نمی گذاشتتو را لطمه ای رسد

می خواست سوز کرببلا بیشتر شود

اینجاست که مسیر شهدت شود عوض

مسموم زه

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(گر چه در خاک رفت ، پیکر تو) *

6880
4

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(گر چه در خاک رفت ، پیکر تو) گر چه در خاک رفت ، پیکر تو
دیگر از تن جدا نشد سر تو

دود آتش ز خانه ات بر خواست
پشت در جان نداد همسر تو

ظلم بر عترتت رسید ولی
به اسیری نرفت دختر تو

بدنت آب شد ز زهر ولی
تازیانه نخورد خواهر تو

قامتت گشت خم ولی نشکست
پشت تو در غم برادر تو

ظلم دیدی و لیک کشته نشد
کودک شیرخواره در بر تو

سوخت قلبت ولی نشد صد چاک
تن فرزند در برابر تو

زهر دادند بر تو لیک نخورد
چوب کین بر لب مطهر تو

سوخت پا تا سرت ز زهر ولی
پاره پاره نگشت پیکر تو

می سزد در غم تو گریه کند
چشم شیعه به جد اطهر تو

بوده یک عمر در عزای حسین
اشک ، جاری ز دیده تر تو

نه از این غم سرشک «میثم» ریخت
اشک خونین ز چشم عالم ریخت

شاعر:حاج غ

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(حسرت گرفته باز حصار مدینه را) *

3446
2

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(حسرت گرفته باز حصار مدینه را) حسرت گرفته باز حصار مدینه را
غم تیره کرده است دیار مدینه را

آثار حزن فاطمه و غربت علی
پُر کرده است گوشه کنار مدینه را

در کوچه های شهر چو ماه علی گرفت
رنگی دگر نماند عذار مدینه را

داغ عزای حضرت صادق فکنده باز
با اشک و آه ما سر و کار مدینه را

تا خاک ریختند بر اندام آن امام
کردند دفن دار و ندار مدینه را

گویا فشانده اند بر آن قبر بی چراغ
غمهای بی نشانه مزار مدینه را

می گریم از مصیبت جانسوز او مگر
بر دیده ام زنند غبار مدینه را

در خلوت بقیع بجز اشک مهدیش
شمعی کجا بود شب تار مدینه را

من جان نثار مکتب اویم مؤیدم
دارم از او امید جواز مدینه را

شاعر:سید رضا موید

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:44
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(در شهر مدینه غوغاست خون بر دل آل طاهاست) *

4035
1

اشعار شهادت امام صادق(ع),(در شهر مدینه غوغاست خون بر دل آل طاهاست) در شهر مدینه غوغاست خون بر دل آل طاهاست
در مرگ امام صادق از گریه قیامت برپاست
شمع ولایت گشته خاموش
موسی ابن جعفر شد سیه پوش

یا فاطمه سرت سلامت

قلبش شده پاره پاره خیزد ز دلش شراره
گرید ز غمش مفضّل بر سینه زند زُراره
یاران به دنبال جنازه
داغ همه گردیده تازه
یا فاطمه سرت سلامت

افتاده خزان بر باغش بنشسته به دلها داغش
جاری شده اشک زهرا بر تربت بی چراغش
اندوه و اشک و آه و صبرش
بالله بود پیدا ز قبرش
یا فاطمه سرت سلامت

کی دیده که صاحبخانه دنبال عدو شبانه
با پا و سر برهنه بیرون رود از کاشانه
از خانه با پای پیاده
بر قصر قاتل رو نهاده
یا فاطمه سرت سلامت
یا فاطمه سرت سلامت

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق (ع)،(میدویدم پی شان نیمه شب از کوچه تنگ) *

3676

اشعار شهادت امام صادق (ع)،(میدویدم پی شان نیمه شب از کوچه تنگ) میدویدم پی شان نیمه شب از کوچه تنگ
با دلی خون که به یاد شب صحرا افتاد

یاد آن دخترکی که عقب قافله ای
چشمهایش به دو چشمان عمو تا افتاد

پلک آتش زده اش گرم شد و خوابش رفت
ناقه کوشید نیفتد ولی آنجا افتاد

آسمان تیره، بیابان همه خارستان بود
خواست تا آه کشد از نفس، اما افتاد

عمه، بابا و عمو را همه را کرد صدا
در عوض زجر رسید و به رخش جا افتاد

یک طرف دخترکی دست به روی سر داشت
یک طرف زجر چه ها کرد که از پا افتاد

یک طرف دخترکی دست به پهلو می رفت
یک طرف از سر نیزه ، سر بابا افتاد

شاعر:حسن لطفی

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:46
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(دین از تو پدیدار شده حضرت صادق) *

5914
13

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(دین از تو پدیدار شده حضرت صادق) دین از تو پدیدار شده حضرت صادق
شیعه ز تو بیدار شده حضرت صادق
از مکتب تو جن و ملک علم گرفتند
انسان ز تو دیندار شده حضرت صادق

دانشگاه شیعه که وجودش همه فخر است
از توست، گوهر بار شده حضرت صادق
تا یاد کنم ظلم پر از کینه‌ی منصور
آن جا بصرم تار شده حضرت صادق
یک لحظه نیاسود مطهر گلِ جسمت
چون دم به دم آزار شده حضرت صادق
آن شب که در راز نشستی بَرِ معبود
دشمن ز تو بیزار شده حضرت صادق
آمد که تو را زخم زند بین امارت
جدّت که تو را یار شده حضرت صادق
لیکن چه گریز از غم همدردی مادر
در کوچه گرفتار شده حضرت صادق
چون فاطمه بنشست به خاک غم و غربت
افتاده به دیوار شده حضرت صادق
آمد نظرش مادر خود گفت سؤالی
او را که

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:50
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(کشید بند طناب و شما زمین خوردی) *

5634
5

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(کشید بند طناب و شما زمین خوردی) کشید بند طناب و شما زمین خوردی
شبیه مادرتان بی هوا زمین خوردی

تمام آینه ها ناگهان ترک خوردند
مگر چقدر شما با صدا زمین خوردی؟

چه عاشقانه سر کوچه ی بنی هاشم
به یاد حضرت خیرالنساء زمین خوردی

شتاب مرکب و زانوی خسته باعث شد
طی مسیر، شما بارها زمین خوردی

صدای ناله ی زهرا مدینه را لرزاند
به دست بسته،غریبانه تا زمین خوردی

دلت شکست وبه یاد رقیه افتادی
خودت برای رضای خدا زمین خوردی

شاعر:وحید قاسمی

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:47
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(زین ماتمی كه چشم ملایك ز خون، ترست) *

4333
4

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(زین ماتمی كه چشم ملایك ز خون، ترست) زین ماتمی كه چشم ملایك ز خون، ترست

گویا عزای صادق آل پیمبرست

یا رب چه روی داده، كزین سوگ جانگداز

خلقی پریش خاطر و، دلها پر آذرست

مُلك و مَلك به ناله و افغان و اشك و آه

چون داغدار، حضرت موسی بن جعفرست

خون می رود ز فرط غم از چشم شیعیان

زیرا كه قلب عالم امكان مكدرست

منصور، شاد گشت ز قتل خدیو دین

اما به خُلد، غمزده زهرای اطهرست

او گرچه كشت خسرو دین را ولی به دهر

نامش به ننگ تا به ابد ثبت دفترست

تن در نداد بر ستم و، این كلام نغز

بر پیروان حق و عدالت مقررست:

آزاد مرد، تن به زبونی نمی دهد

مرگ از حیات در نظر مرد خوشترست

تنها نه اشكبار چشم صفا زین عزا بود

دلهای شیعیان همه از غم مكدرست

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:48
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(صادق آلِ فاطمه، منم که خون جگر شدم) *

5043
2

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(صادق آلِ فاطمه، منم که خون جگر شدم) صادق آلِ فاطمه، منم که خون جگر شدم
میانِ کوچه‌های غم، غریب و در به در شدم
خدا ببین عدو مرا به هر دمی صدا کند
دلِ غمینِ و خسته‌ام به غصه‌ مبتلا کند

کشد به آتش جفا گهی حریم خانه‌‌ام
تو خود بدانی ای خدا غریبِ این زمانه‌ام
به بزم عیش و نوش خود مرا شبانه برده‌اند
نماز من شکسته‌اند، با تازیانه برده‌اند
حالا که زهرِ مجلسِ حرامیان چشیده‌ام
ببین که خون روان شده ز گوشه‌های دیده‌ام
ببین به راه خانه‌ام نشسته‌ام چو مادرم
به مرگ خود رضا شدم، شکسته‌ام چو مادرم
شراره‌های زهرِ کین عطش به پیکرم نشاند
به یاد جد اطهرم مرا به کربلا کشاند
خدا ببین که چون حسین به سینه بر زمین شدم
ولی خوشم در این جهان که شیعه سازِ د

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(یه بار می‌شه بقیعت و بیام زیارت آقاجون) *

4404
6

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(یه بار می‌شه بقیعت و بیام زیارت آقاجون) یه بار می‌شه بقیعت و بیام زیارت آقاجون
کنارِ قبرِ مادر و عرض ارادت آقاجون
سرم پایین، چشمای تو تاج رویِ سرم ‌می‌شه
بی سر و سامونت می‌شم با یه عبارت آقاجون

می‌شه یه روز بگن به من خاکِ بقیع و سرمه کن
خاکِ بقیع و خونِ چشم، تو و نظارت آقاجون
اون روز می‌دونم که دیگه گمشده‌ام پیدا می‌شه
چون تو به من نشون می‌دی با یه اشارت آقاجون
عمرم داره می‌گذره و هنوز بقیع رو ندیدم
آقا به فریادم برس جونم نثارت آقا جون
نذار چشام بسته بشه حسرت به دل مونده برم
نذار با این همه دعا ، باشم خمارت آقاجون
تو مکتب تشیعت، شیعه شدم رهام نکن
نذار که دشمنات کنند دلم رو غارت آقاجون

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:55
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(حضرت صادق مگر فرزند پیغمبر نبود) *

3829
3

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(حضرت صادق مگر فرزند پیغمبر نبود) حضرت صادق مگر فرزند پیغمبر نبود

یا مگر ریحانه ی صدیقه ی اطهر نبود

با چه تقصیر و گنه بر خانه اش آتش زدند

اجر نشر دانش او شعله ی آذر نبود

اجر و پاداش رسول و عترت مظلوم او

در دل شب حمله بر باب الله اکبر نبود

نیمه شب کز خانه می بردند صاحب خانه را

بر روی دوشش عبا، عمامه اش بر سر نبود

از برای بردن مولا کس از ابن ربیع

سنگدل تر، بی حیاتر، بلکه ظالم تر نبود

او پیاده می دوید و این به اسب خود سوار

گوئیا در سینه ی تنگش نفس دیگر نبود

دیدن بابا در آن حالت پسر را می کشد

خوب شد همراه بابا موسی جعفر نبود

از شرار زهر مثل شمع سوزان آب شد

غیر تصویری بجا ز آن نازنین پیکر نبود

پاره پاره قلبش از انگو

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:05
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(از سوز زهر آب شد از پای تا سرم) *

3302

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(از سوز زهر آب شد از پای تا سرم) از سوز زهر آب شد از پای تا سرم
با اشک هم قدم شده ساعات آخرم
پا رو به سوی قبله و لب غرق خون شده
دیگر رمق نمانده به اعضای پیکرم

آه ای بقیع باز کن آغوش خویش را
من آخرین کبوتر بی بال و بی پرم
بار سفر به دوش گرفتم مسافرم
دارد صدام می زند از دور مادرم
از غصه آه می کشم و ناله می زنم
یارب ببین زمانه چه آورده بر سرم
هم دست بسته در پی مرکب دویده ام
هم آتش آمده به حریم مطهرم
وقتی که دود خانه من را گرفته بود
دیدم فرار میکند از شعله دخترم

شاعر :مجتبی صمدی شهاب

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:52
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد) * حسن لطفی

5154
2

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد) جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد

شمع خاموش شد از باد و گلی پرپر شد

باز هم زهر نشست و بدنی گشت کبود

باز یاسی به زمین ریخت و نیلوفر شد

مو سفیدی به زمین خورد و به او خندیدند

پیرمردی ز نفس ماند و کمانی تر شد

خانه ي سوخته را بار دگر سوزاندند

باز تکرار غم آتش و دود و در شد

همه بر مرکب و من در پی شان روی زمین

بین این آه فقط ناله ی من مادر شد

دست من بسته و از داغ غمت افتادم

یاد دستت که به دنبال علی پرپر شد

یاد دستان یتیمی که به امید پدر

بین زنجیر ترک خورد و کمی لاغر شد

گوشواره ، گل سر رفت ز یادش اما

در عوض روضه ی او غارت انگشتر شد

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:55
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(اي ششمين حجت پروردگار) *

3187
-1

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(اي ششمين حجت پروردگار) اي ششمين حجت پروردگار

مذهب شيعه زشما ماندگار

شيعه اگر به مذهبش عاشق است

به همت ولي خود صادق است

شرح كلام حق به انشاي تو

اصول دين رد قدمهاي تو

دين به سخن هاي تو تفسير شد

علم همه پيش تو تحقير شد

فهم همه شد سخن تازه ات

هيچ كسي نيست در اندازه ات

حوزه به فتواي تو تاسيس شد

عشق به امضاي تو تدريس شد

اي متعصب به مرام علي

هم تو مفسر كلام علي

اي حرم خاكي تو عرش ما

قبله توحيد كلام شما

پايه گذار مكتب حيدري

شكر خداوند منم جعفري

اي ضربان همه درس ها

حضرت استاد تصدق لنا

شاعر:رضا جعفری

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:57
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(ای مهر تــــــــــو بهترین علایق) *

3223
2

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(ای مهر تــــــــــو بهترین علایق) ای مهر تــــــــــو بهترین علایق
جــــــانها به زیارت تو شایق

مـــــــــــــا را نــبود بجز خیالت
یاری خوش و همدمی موافق

بیـــــــــماری روح را دوا نیست
جز مهر تــو ای طبیب حاذق

ای نــــــــــــــــور جمال کبریایی
ای نــــــور تو زینت مشارق

روزیکـــــــــــــه دمید نور خلقت
رخسار تـو بود صبح صادق

از جـــــــــــــلوی تو، تبارک الله
فرمود بــــــه خلقت تو خالق

حُسن تو خود از جمال زهراست
ای زادۀ بهــــــــترین خلایق

بـــــر تخت کمال و تاج عصمت
آخر که بود بجز تـــــو لایق

تفسیر کـــــــــــــــلام ایزدی بود
گفتار تـــــــو ای امام صادق

بــــــــــــــاشد سخن تو جاودانی
بوده است چو با عمل

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:02
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(دوباره بیرق مشکی به دست می گیرم) *

4793
5

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(دوباره بیرق مشکی به دست می گیرم) دوباره بیرق مشکی به دست می گیرم
زنم به سینه که آمد محرم صادق
سلام من به بقیع و به تربت صادق
سلام من به مدینه به غربت صادق

سلام من به مدینه به آستان بقیع
سلام من به بقیع و کبوتران بقیع
سلام من به مزار معطّر صادق
که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع
سلام من به ششم ماه فاطمیّ بقیع
سلام من به گل یاس هاشمیّ بقیع
ز بسکه کینه و غربت به هم موافق شد
هدف به تیر جسارت امام صادق شد
همانکه فاطمه را بین کوچه زد گویا
ز کینه قاتل این پیرمرد عاشق شد
امام پیر و کهن سال شیعه را کشتند
امان که روح سبکبال شیعه را کشتند
فضای شهر مدینه بیاد او تار است
هنوز سینه ی آن پیر عشق خونبار است
هنوز می کشد او را عدو به دنبالش
هنوز

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:05
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(صبا بگو به فاطمه شرح غم زمانه ام) *

3997
3

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(صبا بگو به فاطمه شرح غم زمانه ام) صبا بگو به فاطمه شرح غم زمانه ام

که خون زجور دشمنان شد دل غمگنانه ام

چنان که درب خانه ات سوخت در آتش ستم

آتش کينه شعله ور گشته به درب خانه ام

به جرم آنکه در جهان نور دو ديده توام

چشم به راه يورش خصم دنى شبانه ام

ابن ربيع خيره سر پياده و برهنه سر

نيمه سب بيرون کشد زخانه جابرانه ام

به مسلخ حکومتى مي بردم کشان کشان

کندى اگر کنم زند زکينه تازيانه ام

منصور تا که بيندم تيغ کشد به روى من

شرم و حيا نمى کند ز خالق يگانه ام

گهى به من تعراف شراب مى کند گهي

به احترام مى کشد دست به روى شانه ام

شاهد درد من بود رنگ ز رخ پريده ام

گواه سوز دل بود سرشک دانه دانه ام

شاعر:ژولیده نیشابوری

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:08
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(داغ صادق شرر سينه ام افروخته کرد) *

4211
3

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(داغ صادق شرر سينه ام افروخته کرد) داغ صادق شرر سينه ام افروخته کرد

جگرى سوخته ياد از جگر سوخته کرد

جگرى سوخته کز داغ بر افروخته بود

باز هم از اثر زهر جفا سوخته بود

بر جگر آنکه ولايت به موالى همه داشت

محنت کشتن اولاد بنى فاطمه داشت

آن امامى که لواى شرف افراخته بود

زهر منصور به جانش شرر انداخته بود

آه از آنروز که بگرفت زطاغوت زمان

آتش از چار طرف خانه او را به ميان

وندر خرمن آتش ولى رب جليل

راه مى رفته و ميگفت منم پور خليل

شعله را چون به در خانه تماشا مى کرد

ياد آتش زدن خانه زهرا مى کرد

آنکه هم ظاهر رو هم باطن ما مى داند

با دلش زهر چه کرده است خدا مى داند

روح دين بود ولى بى تب و بى تابش کردند

شمع کانون وفا بود که

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:09
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(بنال اى دل که در ناى زمان فرياد را کشتند) *

4368
1

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(بنال اى دل که در ناى زمان فرياد را کشتند) بنال اى دل که در ناى زمان فرياد را کشتند

بهين آموزگار مکتب ارشاد را کشتند

اساتيد جهان بايد به سوک علم بنشينند

که در دانشگه هستى بزرگ استاد را کشتند

به جرم پاسدارى از حريم عترت وقرآن

رئيس مذهب و الگوي عدل و داد را کشتند

بجاى اشک و خون دل ببار اى آسمان زين غم

که نور ديدگان سيد امجاد را کشتند

دريغ و درد کز بيداد منصور ستمگر

به جرم ياري دين مظهر امدادا را کشتند

به جنّت مادرش زهرا پريشان کرده گيسو را

که بهر حفظ قرآن شافع ميعاد را کشتند

من ژوليده ميگويم زنسل ساقى کوثر

امام جانشين و پنجمين اولاد را کشتند

شاعر:ژولیده نیشابوری

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:13
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(گل کرد ردپای کسی که به یمن او) *

4083
1

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(گل کرد ردپای کسی که به یمن او) گل کرد ردپای کسی که به یمن او

با یک گل شکفته زمستان، بهار شد

مردی رسید با سبد نور از بهشت

نوری که شهد و شربت و سیب و انار شد

پس برتن کویر و در انبوه تشنگان

شهدی چکاند و خاک کویر آبشار شد

از سیب و از انار به هر جاهلی خوراند

علمش شکفت و عالم دهر و دیار شد

بر سستی فلاسفه و هر چه که حکیم

دستی کشید و سستیشان استوار شد

در انجما جبر که نوری دمید، جبر

ذره ذره ذوب شد و اختیار شد

در دشت علم، هرچه غزال رمنده بود

با تیر آسمانی فکرش شکار شد.

مردی که چشمش آینه کائنات بود

چشمی که هر که دید، دلش بی قرار شد

اما چه حیف! دوره آیینه هم گذشت

چرخید چرخ و نوبت گرد و غبار شد

از دست روزگار به یک باره

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:15
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(اي بقيع اي روز وشب روياي من) *

4921
3

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(اي بقيع اي روز وشب روياي من) اي بقيع اي روز وشب روياي من

اي حريمت قرب او ادناي من

وادي توازطوي برده سبق

خاک پاکت صفحه سيناي من

اشک وچشم وسينه ودل از غمت

باده و جام و خم و ميناي من

هجر –غربت- بزم بي شمع و چراغ

هر سه يکجا گشته جانفرساي من

روز و شب از دوريت اي با صفا

اشک در چشم و به لب آواي من

نور زهرا آن مه مدفون تو

چلچراغ خلوت شبهاي من

خاک پاي مجتبايت اي بقيع

مرحمي بر اين دل شيداي من

ناله هاي سيد سجاد تو

شد شررافروخت سر تا پاي من

قبر باقر گر ندارد بقعه اي

ليک باشد جنت الماواي من

گردي از خاک قدوم صادقت

توتياي چشم نابيناي من

جان دهم بهر وصال کوي تو

آري آري اين بود سوداي من

صد چو شيرين در رهت فرهاد وش

ص

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:17
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(در عزای صادق آل رسول) *

5004
2

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(در عزای صادق آل رسول) در عزای صادق آل رسول

تسلیت بادا به زهرای بتول

شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

حجت خلاق سرمد کشته شد

صادق آل محمد کشته شد

شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

بارها و بارها و بارها

دیده از منصور دون آزارها

شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

در دل شب آن شهید بی‌گناه

دست‌بسته رفته سوی قتلگاه

شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

یوسف زهرا به قلب چاک‌چاک

گشته پنهان پیکرش در زیر خاک

شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

شیعه مثل مشعل افروخته

دور قبر بی‌چراغش سوخته

شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

تا قیامت ناله‌اش بر گوش ماست

چوبۀ تابوت او بر دوش ماست

شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

شا

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:21
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(حضرت صادق مگر فرزند پيغمبر نبود) *

4325
3

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(حضرت صادق مگر فرزند پيغمبر نبود) حضرت صادق مگر فرزند پيغمبر نبود

يا مگر ريحانه صديقه اطهر نبود

با چه تقصير وگنه بر خانه اش آتبش زدند

اجر نشر دانش او شعله آذر نبود

اجر وپاداش رسول وعترت مظلوم او

در دل شب حمله بر باب الله اکبر نبود

نيمه شب کز خانه مي بر دند صاحب خانه را

بر روی دوشش عبا ، عمامه اش بر سر نبود

از برای بردن مولا کس از ابن ربيع

سنگدل تر ، بی حياتر بلکه ظالم تر نبود

او پياده می دويد واين به اسب خود سوار

گوئيا در سينه تنگش نفس ديگر نبود

ديدن بابا در آن حالت پسررا می کشد

خوب شد همراه بابا موسی جعفر نبود

از شرار زهر مثل شمع سوزان آب شد

غير تصويری به جا زان نازنين پيکر نبود

پاره پاره قلبش از انگور زهر آلو

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:23
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(می سوزم اگر از سوزش تب) *

4311

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(می سوزم اگر از سوزش تب) می سوزم اگر از سوزش تب

من عمرم به پایان آمد امشب

دارم این زمزمه ، ای یاور همه

مادر یافاطمه ، مادر یا فاطمه

مادر یا فاطمه(2)

مادر صادق تو گشته راحت

راحت گشته از جور وشقاوت

منصور دون مرا، داده زهر جفا

مادر یافاطمه ، مادر یا فاطمه

مادر یا فاطمه(2)

آتش زد عدو کاشانه ام را

سوزاند آن ستمگر خانه ام را

اشکم شد از بصر، از یاد میخ در

مادر یافاطمه ، مادر یا فاطمه

مادر یا فاطمه(2)

نیمه شب عدویم وحشیانه

وارد گشته از دیوار خانه

بردندم بی ردا، مانند مرتضی

مادر یافاطمه ، مادر یا فاطمه

مادر یا فاطمه(2)

دشمن روی مرکب من پیاده

یک لحظه به من مهلت نداده

بستندم بارسن، مثل ابالحسن

مادر یافاطمه

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:27
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صاددق(ع)،(شيعيان رهبر ما را كشتند) *

4841
4

اشعار شهادت امام صاددق(ع)،(شيعيان رهبر ما را كشتند) شيعيان رهبر ما را كشتند

صادق آل عبا را كشتند

نور چشم علي و فاطمه را

وارث كربوبلا را كشتند

دل او را دل شب آزردند

از درو بام هجومش بردند

ريسمان چونكه به دستش بستند

غنچه هايش به حرم پژمردند

هرزمان رنگ جفا را مي ديد

كوچه و كرب و بلا را مي ديد

خانه اش چونكه در آتش مي سوخت

خيمه ي آل عبا را مي دید

شاعر:باسر

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:29
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(شهر مدینه کرب و بلا شد) *

6436
7

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(شهر مدینه کرب و بلا شد) شهر مدینه کرب و بلا شد
زهرا در آنجا صاحب عزا شد
قرآن نـاطق، جـان داده مظلوم
امام صادق، گردیده مسموم

در یـاری دیـن بـا قلب مغموم
امام صادق، گردیده مسموم
****
خون گشته دلها یکسر ز داغش
از تربت بی‌شمع و چراغش
مظلـومی او، گـردیـده معـلوم
امام صادق، گردیده مسموم
****
با آنکه یار قرآن و دین بود
مانند جدّش خانه‌نشین بود
از حقّ خود بـود، پیوسته محروم
امام صادق، گردیده مسموم
****
در یاری دین بی‌جرم و تقصیر
گاهی به زهر و گاهی به شمشیر
ظلم به عترت بوده است مرسوم
امام صادق، گردیده مسموم
****
خون گشته جاری از چشم امّت

بقیۀ الله سرت سلامت
قـرآن نـاطق جـان داده مظلوم
امام صادق، گردیده مسموم
****
عالم همه د

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:32
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد