شهادت امام جعفر صادق

مرتب سازی براساس

شعر شهادت امام صادق(ع),((غریب آقام جان آقام آقام آقام آقام آقام 4)به همراه ن.ای روح الله بهمنی *

4739
3

شعر شهادت امام صادق(ع),((غریب آقام جان آقام آقام آقام آقام آقام 4)به همراه ن.ای روح الله بهمنی (غریب آقام جان آقام آقام آقام آقام آقام 4)
امشب عزای قبر بی نشونه
روضه به پا میون آسمونه
گل های گریه باز زده جونه

نوحه می خونن دل های عاشق
برا عزای امام صادق
(غریب آقام جان آقام آقام آقام آقام آقام 4)
حرمت دست پیر شو ندیدن
گریه ی خانواده رو شنیدن
خونشون به آب آتیش کشیدن
بازم دوباره در و شکستن
بازم که دست امام بستن
(غریب آقام جان آقام آقام آقام آقام آقام 4)
پاییز تو دلش غم بهاره
شب ها به یاد کربلا می باره
گریه چشماش یک مشک پاره
علم به دوش خیمه ها افتاد
سقا رو پای فاطمه افتاد
(غریب آقام جان آقام آقام آقام آقام آقام 4)

دانلود سبک

  • شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:59
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 امیر عظیمی

شعر شهادت مولا اما صادق رئیس مذهب شیعه -( نگران است چشم عاشق ما ) * امیر عظیمی

2764
4

شعر شهادت مولا اما صادق رئیس مذهب شیعه -( نگران است چشم عاشق ما ) نگران است چشم عاشق ما
غرق شبنم شده شقایق ما
به کجا می برند نیمه ی شب
پابرهنه امام صادق ما
در نماز شب است آقامان
یا که مشغول خواندنِ قرآن
کاش می شد کمی نگه دارید
حرمت موی او مسلمانان
دشمنِ آل مرتضی هر بار
می رسد تا به اهل بیت انگار
یا لگد می زند به در، یا که
می پرد بی اجازه از دیوار
مگر اهل کجاست ابن ربیع
اینقدر بی حیاست ابن ربیع
چه شنیده است از لبِ آقا
به لبش ناسزاست ابن ربیع
حرمت پیر ما شکسته شده
دست حیدر دوباره بسته شده
باز کوچه، کشان کشان بردن...
او از این اتفاق خسته شده
او از این کوچه ها حذر دارد
از دل ِمرتضی خبر دارد
به عیالش بگفت با اصرار
پی او آمدن خطر دارد
قلب تاریخ گرچه شرمنده است
از

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 12:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

شعر شهادت امام صادق(ع) -(داغ تو آب کرده دل سنگ خاره را) * محسن حنیفی

1033

شعر شهادت امام صادق(ع) -(داغ تو آب کرده دل سنگ خاره را) غ تو آب کرده دل سنگ خاره را
هم جنس روضه کرده هُشام و زُراره را

سوگ تو، صبح صادق دامان فاطمه
خاموش کرده نور هزاران ستاره را

دارد برای زخم دلت گریه میکند
زهری که بسته بر روی تو راه چاره را

دارد نفس نفس زدنت شرح می دهد
پای پیاده و دل سنگ سواره را

قنفذ دوباره آمده فریاد میکشد
آورده است بر در خانه شراره را

در بین روضه واژه ی "قنفذ" تو را شکست
باید دوباره گریه کنی این اشاره را

از قطره های اشک تو مرثیه میچکد
باید نوشت متن لهوفی دوباره را

از شرحه شرحه ی جگر تو نوشته اند
شرح مصیبت بدن پاره پاره را

از عصر روز گریه، ز غارت سخن بگو
از خاتمی که گریه کند گوشواره را

  • سه شنبه
  • 19
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:03
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار شهادت امام صادق(ع)-(مباد آنکه عبای تو یک کنار بیفتد) * علی اکبر لطیفیان

2942

اشعار شهادت  امام صادق(ع)-(مباد آنکه عبای تو یک کنار بیفتد) مباد آن که عبای تو یک کنار بیفتد
میان راه، تن تو بی اختیار بیفتد
تو را خمیده خمیده میان کوچه کشیدند
که آبروی نجیبت از اعتبار بیفتد
دگر غرور تو را چاره جز شکسته شدن نیست
اگر محاسن تو دست این سوار بیفتد
توقع اثری غیر آبله نتوان داشت
مسیر پای برهنه ت اگر به خار بیفتد
چه خوب شد که لباست به میخ در نگرفت و...
چه خوب شد که نشد پهلویت ز کار بیفتد
اگر چه سوخت حریمت ولی ندید نگاهت
ز گوش دخترکان تو گوشوار بیفتد
هنوز هم که هنوز است جلوه های تو جاری ست
که آفتاب، محال است در حصار بیفتد
علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:16
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(ای بند دل فاطمه! ای بنده­ی خالق! یا حضرت صادق) *

1831
1

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(ای بند دل فاطمه! ای بنده­ی خالق! یا حضرت صادق) ای بند دل فاطمه! ای بنده­ی خالق! یا حضرت صادق!
وی مکتب پاینده­ی تو کهفِ خلایق یا حضرت صادق!

با نور احادیث تو دنیاست منوّر، ای مظهرِ حیدر!
شد نور حق از مشرق رخسار تو شارق یا حضرت صادق

!

با همّت تو شرع نبی گشته جهانگیر، ای علم تو اکسیر
الحق که تویی حجّت حق مصحف ناطق یا حضرت صادق!

آیین مبین نبوی بر تو رهین است، آری که ره این است
در مکتب عشق تو شود کشف، حقایق یا حضرت صادق!

خورشید کند کسب ضیا از رخ ماهت وز طرز نگاهت
افکار تو روشن­تر از انوار مشارق یا حضرت صادق!

ای فاضل و ای کامل و ای فاطر و قاهر، وی صابر و طاهر!
ای منجی و ای باقی و ای قائم و صادق یا حضرت صادق!

هرگز نبرد بهره­ای از دین محمد،

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:26
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(اگر چه اصل و نسب از تبار اُلفت داشت) *

2487

اشعار شهادت امام صادق(ع),(اگر چه اصل و نسب از تبار اُلفت داشت) اگر چه اصل و نسب از تبار اُلفت داشت

به بي وفائي اين روزگار عادت داش

دوباره سينه ي دريائي اش پر از غوغاست

که بين آن همه شاگرد باز هم تنهاست

شب و سکوت و مناجات دلنوازش بود

فضاي شهر پر از عطر جانمازش بود

ز سوز اشک تن پيرمرد مي لرزيد

وَ پا به پاي تنش خاک سرد مي لرزيد

نشانه ها همه آيات شام آخر بود

که اين همه به لبش ذکر واي مادر بود

سر نماز و دعا بود دوره اش کردند

چقدر مردم اين قوم پست و نامردند

چقدر ساده شکستند خلوت او را

وَ زير پاي نهادند حرمت او را

طناب و اين همه آدم دگر براي چيست؟

براي بردن يک پيرمرد لازم نيست

دوباره داغ مدينه خدا به خير کند

امام و دشمن و کينه خدا به خير کند

بر

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:45
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع)-(ناگهان زلفِ پریشان تو را میگیرند) * علی اکبر لطیفیان

2825

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع)-(ناگهان زلفِ پریشان تو را میگیرند) ناگهان زلفِ پریشان تو را می گیرند
سر سجاده گریبان تو را می گیرند
تو در این خانه بنا نیست که راحت باشی
چند هیزم سر و سامان تو را می گیرند
وقت نعلین به پا کردن تو یک آن است
چون حسودند همین آنِ تو را می گیرند
دختران تو یقیناً ز کسی ترسیدند
بی سبب نیست که دامان تو را می گیرند
سعی کن بلکه خودت را بکشانی ور نه
ریسمان ها به خدا جانِ تو را می گیرند
علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:28
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(عالم ز آه تیره تر از صبح محشر است) *

2701
2

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(عالم ز آه تیره تر از صبح محشر است) عالم ز آه تیره تر از صبح محشر است

خونِ جگر به دیده ي آلِ پیمبر است

شهر مدینه گشته عزاخانه ي وجود

رخت سیاه بر تن زهرا و حیدر است

گفتم چه روی داده که از خاطرم گذشت

امشب شب یتیمی موسی ابن جعفر است

گِریَند بر امام ششم هفت آسمان

در نُه فلک قیامتِ عظمای دیگر است

جسمی که آب شد از جفا زیر خاک رفت

در قلب آب و خاک از این داغ آذر است

خواهی اگر که بوسه زنی بر مزار او

قبرش کنار تربت زهرای اطهر است

آتش زدند خانه او را حرامیان

این اجر خوبی پدر و ارث مادر است

جز تل خاک نیست نشانی از آن مزار

الحق که ننگ آل سعودِ ستمگر است

قامت خمیده،تن شده مانند شمع آب

این شاهد جنایت منصور کافر است

بر او بریز

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:32
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهات امام جعفر صادق(ع),(منم آن دل که ز داغ تو به دریا میزد روضه ات شعله به دامان ثريا ميزد مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند پیر مردی که نفس در پی آنها میزد آن طرف گریه ي طفلان من و در این سو خنده بر بي كسي ام دشمن زهرا می زد نيمه ج *

10684
1

اشعار شهات  امام جعفر صادق(ع),(منم آن دل که ز داغ تو به دریا میزد  روضه ات شعله به دامان ثريا ميزد     مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند  پیر مردی که نفس در پی آنها میزد     آن طرف گریه ي طفلان من و در این سو  خنده بر بي كسي ام دشمن زهرا می زد     نيمه ج منم آن دل که ز داغ تو به دریا میزد

روضه ات شعله به دامان ثريا ميزد

مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند

پیر مردی که نفس در پی آنها میزد

آن طرف گریه ي طفلان من و در این سو

خنده بر بي كسي ام دشمن زهرا می زد

نيمه جاني كه در آتش پي ِ طفلانش بود

شعله وقتي ز در سوخته بالا ميزد

آه از آن بزم شرابی که به يادم آورد

داغ آن زخم که نامرد به لبها میزد

یاد آن طفل که زنجیر تنش مانع بود

تا ببیند که لبِ چوب کجا را میزد

همه ي قدرت خود جمع نمود اما دید

خیزران را به لب زخمی بابا میزد

ترکه اش گاه به رخ گاه به دندان می خورد

در عوض عمه ي ما بود که خود را میزد

(حسن لطفي)

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:36
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(آئينه بود و سنگْ دلش را شكسته بود) *

2654

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(آئينه بود و سنگْ دلش را شكسته بود) آئينه بود و سنگْ دلش را شكسته بود

عمري به پايِ لحظه ي مرگش نشسته بود

آن شب دلش براي زيارت گرفته بود

از شوق ِ وصل ، بندِ دل از هم گسسته بود

صادق ترين سروده ي ديوان كردگار

از آن همه دروغ از آن شهر خسته بود

تكرار قصه ي علي و بند و كوچه هاست

روشن ترين دليل همان دست بسته بود

پاي پياده در پي مركب امام عشق

انگار روي اسب مغيره نشسته بود

بر خاك خورد و گفت كه اي واي مادرم

آن شب ، شبِ زيارت پهلو شكسته بود

(محمد ناصري)

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:48
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(آن قدر بي‌صدا و خموش از ترانه‌اي) *

2687
1

اشعار شهادت امام صادق(ع),(آن قدر بي‌صدا و خموش از ترانه‌اي) آن قدر بي‌صدا و خموش از ترانه‌اي

حِس مي‌كنم شكسته و بي‌آشيانه‌اي

آقا شنيده‌ام پِيِ مركب دويده‌اي

پاي برهنه،نيمه‌ي شب،چي كشيده‌اي؟

با پنجه زهر بر جگرت چنگ مي‌زند

با لكّه‌هاي خون به لبت رنگ مي‌زند

***

گيسو سفيد ، قدّ كمان ، بين بستري

آقا چه قدر پير شدي...شكل مادري

اشك فراق در نگهت موج مي‌زند

دلواپس يتيميِ موسي بن جعفري

چشم بقيع منتظر مقدمت شده

تو آخرين امانت شهر پيمبري

حالا به ياد خاطره‌ي دست بسته‌ات

گريان براي غربت زهرا و حيدري

آتش گرفت خانه‌ات امّا كسي نشد

در بين شعله كُشته‌ي ديواري و دري

آتش گرفت خانه‌ات امّا در آن ميان

از خانواده‌ي تو نبُردند معجري

***

دشمن براي قتل تو شم

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:52
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(بقيع ! باز كن آغوش روح پرور را) *

3252

اشعار شهادت امام صادق(ع),(بقيع ! باز كن آغوش روح پرور را) بقيع ! باز كن آغوش روح پرور را

كه در برت بِكِشي ميهمان آخر را

بقيع ! غسل زيارت كن و ضريح بساز

كه بوسه‌ها بزني پيكري مطهر را

بقيع ! اين تنِ مولاي سالخورده‌ي ماست

بگير در بغل آرام ياس پرپر را

بدان كه شرح غم اين غريب دشوار است

غمي كه كاسه‌ي خون كرد ديده‌ي تر را

بميرد آنكه در اين سنّ و سال زهرش داد

كه آتشي زد و سوزاند پاي تا سر را

شرار زهر شبي را به خاطرش آورد

كه ديد شعله‌ي بر چار چوبه‌ي در را

ميان دود درِ خانه با لگد وا شد

كه باز زنده كند روضه‌هاي مادر را:

-چه ضربه‌اي كه سر و روي ميخ را خون كرد

شكست شيشه‌ي عمر عزيز حيدر را-

بقيع ! روضه‌ي شيخ الائمّه سنگين است

ولي بيا كه بگويم از

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 04:56
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(من ولی‌الله اعظم مقتدای راستینم) *

2824
2

اشعار شهادت امام صادق(ع),(من ولی‌الله اعظم مقتدای راستینم) من ولی‌الله اعظم مقتدای راستینم

چشمۀ عین الحیاتم صاحب علم الیقینم

رهنمای اهل ایمان مقتدای اهل دینم

آفتاب علم و دانش در سما و در زمینم

گوهر شش بحر نورِ ذاتِ رب العالمینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

****

علم در عالم تجلی می‌کند از منبر من

نور دانش بود از اول هاله‌ای دور سر من

اهل عرفان چهره بنهادند بر خاک در من

تا ابد جوشد شراب معرفت از کوثر من

وارث علم و کمال و حلم ختم المرسلینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

****

در حیات علم می‌جوشد مسیحا از لب من

بس اساتید جهانی کآمدند از مکتب من

روزها باشد همه روز من و شبها شب من

سالکان را رستگاری نیست جز در مذهب من

کلک دانش در کف و دس

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:03
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(ای جمال کبریا آیینه‌ات) *

3132
2

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(ای جمال کبریا آیینه‌ات) ای جمال کبریا آیینه‌ات

علم کل انبیا در سینه‌ات

دانش آرد سجده بر خاک رهت

ملک نامحدود حق دانشگهت

با نگاهت قطره دریا می‌شود

ذره مهر عالم‌آرا می‌شود

علم آرد بر درت روی نیاز

وحی کرده بر شما آغوش، باز

نام تو نام‌‌آوران را شور داد

هفت شهر معرفت را نور داد

هم سرانگشت الهی خامه‌ات

هم کتاب‌الله، دانشنامه‌ات

حیدر و زهرا و احمد کیست؟ تو

صادق آل محمد کیست؟ تو

بوبصیرت بر بصیرت جان و سر

جابر تو علم شیمی را پدر

کرسی درست مفضل‌پرور است

هر کلامت هفت‌دریا گوهر است

گرچه تا عمق زمان‌ها تاخته

علم هم قدر تو را نشناخته

نور شد نور از چراغ مکتبت

بوسۀ آیات قرآن بر لبت

هرچه دانش گشت عمرش بیشتر

باز

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:08
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(تیره ای از تبار تاریکی) *

3187
-1

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(تیره ای از تبار تاریکی) تیره ای از تبار تاریکی
آبروی مدینه را بردند
پا برهنه بدون عمامه
دست بسته...تو را کجا بردند!؟

باز تکرار می شود در شهر

قصه کوچه... خانه... آتش... در

وسط شعله پور ابراهیم

روضه می خواند؛ روضهٔ مادر

خواب دیدم که پشت پنجره ها

رو به روی بقیع گریانم

پا به پای کبوتران غریب

در پی آن مزار پنهانم

گریه در گریه با خودم گفتم

جان افلاک پشت پنجره هاست

آی مردم تمام هستی ما

در همین خاک پشت پنجره هاست

فصل غم آمده زمان عزاست

کُنج سینه شراره ها دارم

رخت ماتم به تن نمودم و باز

بین چشمم ستاره ها دارم

آسمان نگاه غم بارم

رنگ و بوی مدینه را دارد

هر چه قدر آه هم اگر بکشم

از تب سینه باز جا دارد

آن که

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:12
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(کوچه کوچه مدینه لبریز از) *

2594

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(کوچه کوچه مدینه لبریز از) کوچه کوچه مدینه لبریز از

عطر و بوی محمّدی شده است

به تن شهر باز گشته حیات

غرق در رفت و آمدی شده است

دم به دم با دم مسیحائیت

منتشر می کنی حقایق را

به دیار مدینه می بخشد

چشمهای تو صبح صادق را

مثل جدت مدینة العلمی

ششمین آفتاب اندیشه

با بیان پیمبرانه‌ی تو

شد به پا انقلاب اندیشه

با شکوه تو تا هزاران سال

سرفراز است رایت شیعه

که به «قال الامام صادق» ها

زنده مانده هویّت شیعه

لحظه لحظه زراره پرور بود

یابن طاها! نبوغ چشمانت

شده صدها مفضّل و جابر

ریزه خوار فروغ چشمانت

در عروج الهی ات هر دم

جان تو شوق بندگی دارد

نیمه‌ی شب قنوت دستانت

درس عشق و پرندگی دارد

مست پرواز می‌کند دل را

رب

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:15
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(دل گرفته یاد ایوان بقیع) *

2929
0

اشعار شهادت امام صادق(ع),(دل گرفته یاد ایوان بقیع) دل گرفته یاد ایوان بقیع
دیده ای داریم گریان بقیع
حیف بر خاکش بتابد آفتاب
سایه ی عرش است بر جان بقیع

غربتش چون شمع آبم می کند

صحن ویرانش خرابم می کند

نسل در نسل عشق دارم، عاشقم

چون گرفتارت کما فی السّابقم

شیعه ی فقه و اصول مذهبم

زنده از انوار قال الصّادقم

کرسی درست جهاد اکبر است

ابن حیّان و مفضّل پرور است

فاطمیّه سفره ی جانانه ات

بود هر شب روضه ی ماهانه ات

درس اول روضه خوانی بود و بس

تا حسینیّه است مکتب خانه ات

روزی یک عمر ما دست شماست

خرج راه کربلا دست شماست

باز بر بیت ولا آتش زدند

نیمه شب وقت دعا، آتش زدند

باز هم دست ولایت بسته و

پشت در صدیقه را آتش زدند

نه ردایی نه عمامه ب

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:26
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(گر چه در خاک رفت، پیکر تو) *

3385
-1

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(گر چه در خاک رفت، پیکر تو) گر چه در خاک رفت، پیکر تو

دیگر از تن جدا نشد سر تو

دود آتش ز خانه ات بر خواست

پشت در جان نداد همسر تو

ظلم بر عترتت رسید ولی

به اسیری نرفت دختر تو

بدنت آب شد ز زهر ولی

تازیانه نخورد خواهر تو

قامتت گشت خم ولی نشکست

پشت تو در غم برادر تو

ظلم دیدی و لیک کشته نشد

کودک شیرخواره در بر تو

سوخت قلبت ولی نشد صد چاک

تن فرزند در برابر تو

زهر دادند بر تو لیک نخورد

چوب کین بر لب مطهر تو

سوخت پا تا سرت ز زهر ولی

پاره پاره نگشت پیکر تو

می سزد در غم تو گریه کند

چشم شیعه به جد اطهر تو

بوده یک عمر در عزای حسین

اشک، جاری ز دیدهٔ تر تو

نه از این غم سرشک «میثم» ریخت

اشک خونین ز چشم عالم ریخت

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:29
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(کاش من هم به لطف مذهب نور) *

3233
1

اشعار شهادت  امام صادق(ع),(کاش من هم به لطف مذهب نور) کاش من هم به لطف مذهب نور

تا مقام حضور می رفتم

کاش مانند یار صادقتان

بی امان در تنور می رفتم

علم عالم در اختیار شماست

جبر در این مسیر حیران است

چشم هایت طبیب و بیمارش

یک جهان جابر بن حیان است

روز و شب را رقم بزن آخر

ماه و خورشید در مُرکّب توست

ملک لا هوت را مراد تویی

آسمان ها مرید مذهب توست

قصه تکرار می شود یعنی

باز هم در مدینه عاشق نیست

کوچه در کوچه شهر را گشتم

هیچ کس با امام ، صادق نیست

***

خواب دیدم که پشت پنجره ها

روبروی بقیع گریانم

پابه پای کبوتران حرم

در پی آن مزار پنهانم

گریه در گریه با خودم گفتم

جان افلاک پشت پنجره هاست

آی مردم ! تمام هستی ما

در همین خاک پشت پنج

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:33
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(آتش زهر جفا افتاد تا بر پیكرش) *

3199
2

اشعار شهادت امام صادق(ع),(آتش زهر جفا افتاد تا بر پیكرش) آتش زهر جفا افتاد تا بر پیكرش

پاره پاره شد دل خونین و محنت پرورش

ای دریغا زهر كین شیرازه عمرش گسست

آن كه گُل می ریخت در علم و وفا از دفترش

حاجتی بر آتش زهر جفا دیگر نبود

كز غم زهرای اطهر سوخت از پا تا سرش

یاد كرد از ناله های مادر و دیوار و در

تا كه دشمن زد شرار غم به دیوار و درش

گاه بین شعله ها گفتا منم پور خلیل

گاه ناله زد به یاد ناله های مادرش

راز قتل مادرش را چون كه پرسیدند گفت

با غلاف تیغِ كینه كرد گلچین پرپرش

گاه از غم های مادر گه ز داغ كربلا

شعله ور شد جان او از آتش چشم ترش

از نماز و از شفاعت گفت با مردم سخن

در میان بستر و روز وداع آخرش

ای «وفائی» هستی از عطر وجودش با صفا

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(كشید بند طناب و شما زمین خوردی) *

3587
2

اشعار شهادت امام صادق(ع),(كشید بند طناب و شما زمین خوردی) كشید بند طناب و شما زمین خوردی

شبیه مادرتان بی هوا زمین خوردی

تمام آینه ها ناگهان ترك خوردند

مگر چه قدر شما با صدا زمین خوردی؟

چه عاشقانه سر كوچه ی بنی هاشم

به یاد حضرت خیرالنساء زمین خوردی

شتاب مركب و زانوی خسته باعث شد

طیّ مسیر، شما بارها زمین خوردی

صدای ناله ی زهرا مدینه را لرزاند

به دست بسته، غریبانه تا زمین خوردی

دلت شكست و به یاد رقیه افتادی

خودت برای رضای خدا زمین خوردی

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:51
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(آتش زهر جفا افتاد تا بر پیكرش) *

2864
2

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع),(آتش زهر جفا افتاد تا بر پیكرش) آتش زهر جفا افتاد تا بر پیكرش

پاره پاره شد دل خونین و محنت پرورش

ای دریغا زهر كین شیرازه عمرش گسست

آن كه گُل می ریخت در علم و وفا از دفترش

حاجتی بر آتش زهر جفا دیگر نبود

كز غم زهرای اطهر سوخت از پا تا سرش

یاد كرد از ناله های مادر و دیوار و در

تا كه دشمن زد شرار غم به دیوار و درش

گاه بین شعله ها گفتا منم پور خلیل

گاه ناله زد به یاد ناله های مادرش

راز قتل مادرش را چون كه پرسیدند گفت

با غلاف تیغِ كینه كرد گلچین پرپرش

گاه از غم های مادر گه ز داغ كربلا

شعله ور شد جان او از آتش چشم ترش

از نماز و از شفاعت گفت با مردم سخن

در میان بستر و روز وداع آخرش

ای «وفائی» هستی از عطر وجودش با صفا

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(ای ششمین حجت پروردگار) *

3410
0

اشعار شهادت امام صادق(ع),(ای ششمین حجت پروردگار) ای ششمین حجت پروردگار

مذهب شیعه ز شما ماندگار

شیعه اگر به مذهبش عاشق است

به همت ولی خود صادق است

شرح كلام حق به انشای تو

اصول دین رد قدم های تو

دین به سخن های تو تفسیر شد

علم همه پیش تو تحقیر شد

فهم همه شد سخن تازه ات

هیچ كسی نیست در اندازه ات

حوزه به فتوای تو تاسیس شد

عشق به امضای تو تدریس شد

ای متعصب به مرام علی

هم تو مفسر كلام علی

ای حرم خاكی تو عرش ما

قبله توحید كلام شما

پایه گذار مكتب حیدری

شكر خداوند منم جعفری

ای ضربان همهٔ درس ها

حضرت استاد تصدّق لنا

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:06
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(سینه لبریز شد آخر ز شرار جگرم) *

4664
2

اشعار شهادت امام صادق(ع),(سینه لبریز شد آخر ز شرار جگرم) سینه لبریز شد آخر ز شرار جگرم

می زنم آب، بر این شعله ز اشک بصرم

شب و تنهایی وسجاده و اشک و من و یار

به چه تقصیرشکستند نماز سحرم

وقتی ازخانه کشیدند برونم دل شب

نه عبا بود به دوش و نه عمّامه سرم

کوه های غم عالم به سر دوش من است

با وجودی که خمیده است ز پیری کمرم

من پیاده به روی اسب و سوار ابن ربیع

ضعف بر پا و عرق بر رخ همچون قمرم

تا نهم جای عصا دست روی شانه ی او

کاش می بود به همراه، در آن شب، پسرم

شکر الله که دادی تو نجاتم ای زهر

می برم شِکوه ز منصور، به جد و پدرم

آب گردید تنم چون جگر پاک حسن

پاره شد چون بدن جد غریبم جگرم

درمیان غل و زنجیر بنی اعمامم

بُرد در مقتلشان، خصم ز پیش نظ

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 07:21
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(ای جمال کبریا آیینه‌ات) *

3536
2

اشعار شهادت امام صادق(ع),(ای جمال کبریا آیینه‌ات) ای جمال کبریا آیینه‌ات

علم کل انبیا در سینه‌ات

دانش آرد سجده بر خاک رهت

ملک نامحدود حق دانشگهت

با نگاهت قطره دریا می‌شود

ذره مهر عالم‌آرا می‌شود

علم آرد بر درت روی نیاز

وحی کرده بر شما آغوش، باز

نام تو نام‌‌آوران را شور داد

هفت شهر معرفت را نور داد

هم سرانگشت الهی خامه‌ات

هم کتاب‌الله، دانشنامه‌ات

حیدر و زهرا و احمد کیست؟ تو

صادق آل محمد کیست؟ تو

بوبصیرت بر بصیرت جان و سر

جابر تو علم شیمی را پدر

کرسی درست مفضل‌پرور است

هر کلامت هفت‌دریا گوهر است

گرچه تا عمق زمان‌ها تاخته

علم هم قدر تو را نشناخته

نور شد نور از چراغ مکتبت

بوسۀ آیات قرآن بر لبت

هرچه دانش گشت عمرش بیشتر

باز

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:16
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(همنشین دلِ من زهرِ شرر بار شده) *

3377
1

اشعار شهادت امام صادق(ع),(همنشین دلِ من زهرِ شرر بار شده) همنشین دلِ من زهرِ شرر بار شده

قاتل مادرِ من آن در و دیوار شده

یاد مادر به خدا کرده مرا دلگیرم

قصه‌ی کوچه میانِ دلِ من خار شده

من که در کوچه، زمین خورده به خود می‌پیچم

جگرم سوخته و سخت گرفتار شده

می‌خورم روی زمین خاک شده غمخوارم

صادقِ آلِ علی یکّه و بی‌یار شده

بسکه منصور خورانده به دلم زهرِ ستم

دلِ پژمرده‌ی من زخمی و بیمار شده

آخر از سوز شرر سینه‌ی من می‌سوزد

روز من در نظرم همچو شبِ تار شده

شکر حق روزه‌ی امروز قبولش گردید

عاقبت روزه به زهرِ عدو افطار شده

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:17
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

اشعار شهادت امام صادق(ع) - ( تا که در خانه در برابرش افتاد) * محمد فردوسی

4122
1

اشعار شهادت امام صادق(ع) -  ( تا که در خانه در برابرش افتاد) تا که در خانه در برابرش افتاد
شعله ی آهی میان حنجرش افتاد
بر سر سجّاده مثل جدّ غریبش
بند اسارت به جسم لاغرش افتاد
پای پیاده دوان دوان پی مرکب
در وسط کوچه ها که پیکرش افتاد ...
... ناله زد آن جا شبیه ناله ی زهرا
یاد کبودی روی مادرش افتاد
لحظه ای که مادرش به روی زمین خورد
ضربه چنان سخت بود... گوهرش افتاد
خواست که بر روی پای خویش بایستد
هر چه قَدَر سعی کرد... آخرش افتاد
تاول پاهای خویش را که نظر کرد
خاطره ای در دل مطهرش افتاد
روضه ای از روضه های داغ رقیه
شعله ی اشکی شد و به محضرش افتاد
در اثر شدّت پیاپی سیلی
دیده ی او تار شد ... معجرش افتاد

شاعر: محمد فردوسی

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:20
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(ای جلوه ی نهایت عشق و لسان عشق) *

3480
1

اشعار شهادت امام صادق(ع),(ای جلوه ی نهایت عشق و لسان عشق) ای جلوه ی نهایت عشق و لسان عشق

وای آسمان علم خدا، کهکشان عشق

با یک نظاره حاجت او را روا کنی

هر کاو رسیده بر در تو با زبان صدق

×××

آموزگار مکتب اثنی عشر تویی

آیینه ی خدای، در این بحر و بر تویی

آن سروری که در عوض ناسزای خصم

پُر کرده کیسه اش همه در و گهر تویی

×××

چون مرتضی سرای تو آتش کشیده اند

نا محرمان به بیت تو حرمت دریده اند

دست تو را چو حیدر کرار بسته اند

اطفال تو به خانه حرامی بدیده اند

×××

پای برهنه و سر عریان به کوچه ها

تو بودی و خیانت منصور بی حیا

ذکرت میان آن همه غم یا حسین بود

تو سوختی به یاد شهیدان کربلا

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:24
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(طنین هق هق بادو فغان کوچه ی سرد) *

2899

اشعار شهادت امام صادق(ع),(طنین هق هق بادو فغان کوچه ی سرد) طنین هق هق بادو فغان کوچه ی سرد

صدای خنده ی نحس سواره ای ولگرد

دوباره روضه ی تلخ طناب و دست امام

زمانه مثل علی با شما چه بد تا کرد!؟

در درون حجره عبا و عصاش جا مانده

نکش!نه! محض رضای خدا، نرو برگرد

زبان به طعنه گشود آن نواده ی ابلیس

به اهل بیت نبی بارها جسارت کرد

چقدر بی ادبانه!!! عزیز فاطمه را

کشان کشان دل شب مجلس شراب آورد

شکست حرمت موی سپید آقایم

کنار میز قمار جماعتی نامرد

همه نشسته و او ایستاده می بیند

جنون رقص غرور دو طاس تخته ی نرد

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:27
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع),(غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بود) *

3213
2

اشعار شهادت امام صادق(ع),(غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بود) غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بود

غریب شهرِ خودش نه، غریب عالم بود

چقدر روضهٔ کرب و بلا به پا می داشت !

به روی سر در خانه همیشه پرچم بود

!

اگر چه زخم جگر تازه می شد اما باز

برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود

همیشه در وسط کوچهٔ بنی هاشم

پر از تلاطم اشکِ مصیبت و غم بود

شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت

شکسته قامت و آشفته حال و درهم بود

شتاب مرکب و پای برهنهٔ آقا !

میان کوچه زمین خوردنش مسلّم بود

کبودِ زخمِ طناب و اسارت و غربت

چه قدر در نظرش کربلا مجسّم بود

خلاصه لحظة‌ آخر، زمان تدفینش

بساط غسل و بساط کفن فراهم بود

در آن زمان به خدا هر دلی پریشانِ

شهید بی کفن وادیِ محرّم بود

به زخم پیک

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:29
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد