شهادت امام جعفر صادق

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(ای خوشه ای ز خرمن فیضت تمام علم) *

3959

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(ای خوشه ای ز خرمن فیضت تمام علم) ای خوشه ای ز خرمن فیضت تمام علم
با منطق تو اوج گرفته مقام علم
پرواز کرده دور سرت مرغ بام علم
برپا به پای کرسی دَرست قیام علم
با صد زبان به علم کلامت سلام علم

هر جا که علم بود تو بودی امام علم
تو وارث کمال و جلال محمدی
مصداق صدق و صادق آل محمدی

میلاد دانش از نفس مشک بوی توست
آیینة تمام کمالات روی توست
یادآور رسول خدا خلق و خوی توست
دارالشفای هر دل بیمار کوی توست

پیوسته علم تشنه لب آب جوی توست
گلواژه های وحی پر از رنگ و بوی توست
علم و کمال بر سخنت بوسه می زند
آیات وحی بر دهنت بوسه می زند

دانشوران چو مرغ اسیرند رام تو
آب حیات خورده فضیلت ز جام تو
بگرفته هوش از سر دشمن هشام تو
دل نیست آن دلی ک

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(فرزند فاطمه ششمین نور سرمدم) *

4297
3

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(فرزند فاطمه ششمین نور سرمدم) فرزند فاطمه ششمین نور سرمدم
شیخ الائمه صادق آل پیمبرم
من آخرین امام بقیع مدینه ام
زهر جفای خصم شرر زد به سینه ام

در لحظه های آخر عمرم به زمزمه
ابراز می کنم غم دل را به فاطمه
مادر بیا و حال پریشان من ببین
از سوز زهر سینه سوزان من ببین
هنگام مرگ نام تو ذکر لبم شده
مسمومیت نه، غصه تو قاتلم شده
از یاد ماتم تو پریشان و مضطرم
مثل تو غصه دارم و هم درد حیدرم
دشمن شبانه ننگ به لوح زمانه زد
در پیش اهل خانه ام آتش به خانه زد
از درب خانه شعله آتش زبانه داشت
آن بی حیا به روی دلم داغ می گذاشت
ای وای من که هیچ زجورش ابا نکرد
از پیری و سفیدی مویم حیا نکرد
با دست بسته ام به بر کودکان من
انگار داشت از سر کین ق

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:24
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(ای بند دل فاطمه! ای بنده­ی خالق! یا حضرت صادق!) *

4498
5

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(ای بند دل فاطمه! ای بنده­ی خالق! یا حضرت صادق!) ای بند دل فاطمه! ای بنده­ی خالق! یا حضرت صادق!
وی مکتب پاینده­ی تو کهفِ خلایق یا حضرت صادق!

با نور احادیث تو دنیاست منوّر، ای مظهرِ حیدر!
شد نور حق از مشرق رخسار تو شارق یا حضرت صادق!

با همّت تو شرع نبی گشته جهانگیر، ای علم تو اکسیر
الحق که تویی حجّت حق مصحف ناطق یا حضرت صادق!

آیین مبین نبوی بر تو رهین است، آری که ره این است
در مکتب عشق تو شود کشف، حقایق یا حضرت صادق!

خورشید کند کسب ضیا از رخ ماهت وز طرز نگاهت
افکار تو روشن­تر از انوار مشارق یا حضرت صادق!

ای فاضل و ای کامل و ای فاطر و قاهر، وی صابر و طاهر!
ای منجی و ای باقی و ای قائم و صادق یا حضرت صادق!

هرگز نبرد بهره­ای از دین محمد، آن

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:27
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(اگه مي بيني كه دل شيعه پر از تاب و تبه) *

4980
2

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(اگه مي بيني كه دل شيعه پر از تاب و تبه) اگه مي بيني كه دل شيعه پر از تاب و تبه
آخه عزادار غم و داغ رئيس مذهبه
اگه لباس سياه به تن در به در مدينه ايم
سياه پوشان آخرين كبوتر مدينه ايم

پرپر شد از كين، گل شقايق
مي سوزد از درد، امام صادق
واي از غريبي(4)
*****
يه نيمه شب مدينه با تازيونه مي بردنش
جلو چشاي بچه هاش وحشيونه مي بردنش
وقتي زمين خورد روضه ي فاطميه زنده شده
انگار بازم علي جلو فاطمه شرمنده شده
به ياد ياس، پهلو شكسته
زد زير گريه، با دست بسته
واي از غريبي(4)
*****
اونا كه با زخم زبون به قلب مولا نيش زدند
بازم تو شهر مدينه يه خونه رو آتيش زدند
وقتي كه دود شعله ها از رو خونه شد بر ملا
شير خدا گريه مي كرد به حال پير كربلا
با دل سوزان

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:33
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(بيا مادر که دلگيرم دارم از غصه مي ميرم) * رضا تاجیک

4545
4

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(بيا مادر که دلگيرم  دارم از غصه مي ميرم) بيا مادر که دلگيرم دارم از غصه مي ميرم
ديگه از ناسزا سيرم واي واي واي واي
دل من پر ز ماتم شد قدم از غصه ها خم شد
شب و روزم محرم شد واي واي واي واي

منو با خود ببر تو مادر ازاين مدينه دلم گرفته
داره چشمام کوچه ي داغ تو رو مي بينه دلم گرفته
امون اي دل (6) واي واي واي واي

غريب و بي طرفدارم که گره خورده بر کارم
دارم از غصه مي بارم واي واي واي واي
رفته از سن و سال من شده وقت زوال من
خنده دارن به حال من واي واي واي واي
شبونه مي ريزن تو خونم نامردا مي شن بلاي جونم
نميذارن اينا که حتي نمازم و من کامل بخونم
امون اي دل (6) واي واي واي واي

يه مدينه پر از دشمن کينه دارن همه از من
مي شم آماده ي رفتن واي

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:35
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع)،(اي دل، آخر يه روز در بقيع وا مي شه) * رضا تاجیک

4523
2

اشعار شهادت امام جعفر صادق(ع)،(اي دل، آخر يه روز در بقيع وا مي شه) اي دل، آخر يه روز در بقيع وا مي شه
اي دل، قرار روضه خوني ما مي شه
مي باريم، يه دعا داريم، مگه ما صاحب نداريم
رو قبرش، تا بياد مهدي، دو تا شاخه گل ميذاريم

واويلا - آه و واويلا 2 - واي
اي دل، حريم آقامون شده ويرونه
اي دل، نگاه شيعه تا ابد، حيرونه
دل خونم، زار و محزونم، به ياد آقام مي مونم
تو ختم، پسرش صادق، روضه مادر ميخونم
واويلا - آه و واويلا 2 - واي
اي دل، اگه مي بيني بي کس و دلخستن
اي دل، چهار امام ما با هم عهد بستن
روزي که، ميون کوچه، چادر زهرا خاکي شد
تو رويا، مزار پاک، اين چهار آقا خاکي شد
واويلا - آه و واويلا 2 - واي

شاعر:رضا تاجیک

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(شيعه گرفته آبرو از مکتب افلاکي تو) *

4037
2

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(شيعه گرفته آبرو از مکتب افلاکي تو) شيعه گرفته آبرو از مکتب افلاکي تو
شيعه حرم مي سازد آخر بر مزار خاکي تو
مي چکد روي آن قبر بي سايبان اشک صاحب زمان
واغربتا 3

پاي برهنه پشت مرکب مي دود فرزند حيدر
از شانه هاي او عبا افتاده و عمامه از سر
مي کشد بي حيا دربين کوچه ها شيخ الائمه را
واغربتا 3

شاعر:امیر حسین الفت

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:40
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(اي سلام خدا به قبر ويران تو) * رضا تاجیک

5056
2

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(اي سلام خدا به قبر ويران تو) اي سلام خدا به قبر ويران تو
چشم صاحب زمان هميشه گريان تو
آرزومند حريم توئيم سائل دست کريم توئيم
يا امام صادق (علیه السلام)3 واویلا 2

مرتضاي غريب شهر پيغمبري
بوده اي چون حسن ز عمق دل مادري
ارث غربت ز علي برده اي وسط کوچه زمين خورده اي
يا امام صادق (علیه السلام)3 واویلا 2
ام فضل لعين آمده مهماني ات
تازيانه زده به جسم نوراني ات
حق آن موي سفيد تو را داده آن خليفه با ناسزا
يا امام صادق (علیه السلام)3 واویلا 2

شاعر:رضا تاجیک

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:43
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشهار شهادت امام صادق(ع)،(پر از شميم بهشت است منبرت آقا) *

4551
1

اشهار شهادت امام صادق(ع)،(پر از شميم بهشت است منبرت آقا) پر از شميم بهشت است منبرت آقا
به بركت نفحات معطرت آقا
هنوز عطر و شميم محمدي دارد
گلِ دميده ز لب‌هاي أطهرت آقا

شبيه حضرت خاتم مدينه العلمي
علوم مي‌چكد از خاك معبرت آقا
چهار هزار حكيم و فقيه و دانشمند
رهين مكتب انديشه گسترت آقا
اشاره‌هاي نگاهت زُراره مي‌سازد
شنيدني است كرامات محضرت آقا
و ديده‌ايم به وقت جهاد انديشه
هزار مرتبه ما فتح خيبرت آقا
ببين كه شيعه‌ صبح نگاه تو هستيم
در آسمان هميشه منورت آقا
هنوز شيعه و «قال الامامُ صادق» هست
كنار چشمه‌ جاري ِ كوثرت آقا
سبد سبد گل لاله به باغ دل دارم
به احترام دل داغ پرورت آقا
نبود غير گل آه و غنچه‌ شيون
به باغ بغض گلوگير حنجرت آقا
مگر نه شيعه‌‌ تو در تن

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:52
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(ای بهار همیشه های خدا) *

4832
4

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(ای بهار همیشه های خدا) ای بهار همیشه های خدا

ای که از آسمان شدی جاری

از چه این روزها شکسته شدی

بغض داری ولی نمی باری

**

لا اقل صبر کن مسافر شب

گریه کن گریه در معابر شب

صبح صادق به جز تو کیست بگو

کیست جز تو امام بیداری

**

گاه گاهی که حرف هم داری

شهر در خواب میرود انگار

آه آقا چه میکشی با این

استخوانی که در گلو داری

**

تو بگو از کدام طائفه ای

که همیشه خدای عاطفه ای

لطف ها میکنی برای کسی

که برایت نمیکند کاری

**

پس کجایند عالمان سحر

یک نفر از چهار هزار نفر

که شبانه امام را بردند

پا برهنه به خفت و خواری

**

پس کجایند نافله خوان ها

که دل قافله به درد آمد

کی به درد میخورد پس کِی

این نمازی که هست

  • شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(اشک غربت به چشم های فلک) *

4895
4

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(اشک غربت به چشم های فلک) اشک غربت به چشم های فلک

رخت ماتم به قامت دنیا

بوی شهر مدینه پیچیده

بین هر کوچه از بهشت خدا

**

بوی غربت همیشه می آید

از سر قبر بی چراغ کسی

دل تنگ مدینه میسوزد

از تب شعله های داغ کسی

**

جان عالم فدای قبری که

غیر خورشید سایه بانش نیست

نه ضریحی نه سقف آینه ای

بر سرش غیر آسمانش نیست

**

دل من باز روضه میخواند

روضه ی غربت شقایق را

روضه ی حرمت و شکستن آن

روضه ی گریه های صادق را

**

روضه ای را که باز میخواهند

پر پروانه را بسوزانند

اصلا انگار عادت آنهاست

نیمه شب خانه را بسوزانند

**

ای امام غریب من آن شب

دشمنت داشت خنده سر میداد

با طنابی که بست دست تو را

تا کشیدند عمامه ات افتا

  • شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(تو غیر جود نکردی ، ولی جفا کردند) *

3979
2

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(تو غیر جود نکردی ، ولی جفا کردند) تو غیر جود نکردی ، ولی جفا کردند

چقدر خون به دلت قوم بی حیا کردند

تو مثل فاطمه در حقشان دعا کردی

شبیه فاطمه حق تو را ادا کردند

کشند آتش و انگار کارشان این است

درست با تو شبیه سقیفه تا کردند

تو را بدون عبا دست بسته می بردند

میان راه ندانم چه با شما کردند

چه بی ملاحظه بودند آن سیه دلها

مگر رعایت قد خم تورا کردند؟

نصیب تو شده جامی ز زهر،آقا جان

چگونه درد غریبی ت را دوا کردند

قرار بود تو هم شاه بی حرم باشی

تو را گریز غزل سمت مجتبی کردند

شاعر:میثم میزایی

  • شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:40
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(بارها سینه سوزان مرا سوزاندند) *

4478
9

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(بارها سینه سوزان مرا سوزاندند) بارها سینه سوزان مرا سوزاندند

وقت و بی وقت دل و جان مرا سوزاندند

هر شب و نیمه شب آزار دلم میدادند

در خفا قلب پریشان مرا سوزاندند

سر سجاده اهانت به نمازم کردند

بر لبم آیه قرآن مرا سوزاندند

پا برهنه برُبودند مرا از حرمم

حرمت پیری و عنوان مرا سوزاندند

ناسزا پیش دو چشمم که به مادر گفتند

به خدا عزت جانان مرا سوزاندند

من به دنبال سر اَستَرشان ذکر به لب

سوز ذکر لب عطشان مرا سوزاندند

از غم مادر خود بی سر و سامان شده ام

که به کوچه سر و سامان مرا سوزاندند

گرچه دیدند که بر کرب و بلا میگریم

باز هم دیده گریان مرا سوزاندند

به خدا بر جگرم زهر جفا مرحم بود

گرچه از کینه دل و جان مرا سوزاندند

  • شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:42
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(از ازل دَرد به پيمانه مردان كردند) *

3874
1

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(از ازل دَرد به پيمانه مردان كردند) از ازل دَرد به پيمانه مردان كردند

دل عاشق شده را كلبه احزان كردند

هركسي را كه به عالم سر حشمت خواهي ست

لطف كردند و شبي خادم سلطان كردند

سفره اي وسعت صدق تو گشودند به دهر

انبيا را سر احسان تو مهمان كردند

همه آفاق گرفته است به خود رنگ تو را

با وجودي كه همه فضل تو كتمان كردند

در تو ديدند ملائك صفت خالق را

علت اين است اگر، سجده به انسان كردند

بر سر سفره دونان نبرم منت نان

من همانم كه به من لطف فراوان كردند

هشتمين آينه وجه خدائي ، صد حيف

شش جهت ظلم به تو حضرت جانان كردند

دل شب بود كه گنجينه دين را بردند

عده اي كفـر صفت ، سرقت ايمان كردند

پا برهنه عقب اسب دواندند تو را

آسمان را پس ا

  • شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:46
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(آتش گرفته بار دگر آشيانه ات) * حسن لطفی

4624
3

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(آتش گرفته بار دگر آشيانه ات) آتش گرفته بار دگر آشيانه ات

چون شعله ها گرفته ام امشب بهانه ات

هر گوشه اي كه مينگرم خاطرات توست

اينجا پُر است گوشه به گوشه نشانه ات

ديوار و دود و آتش و لبخندهاي شوم

حالا شده ست خانه ي من روضه خانه ات

امشب كه كودكان ز پي ام گريه ميكنند

افتاده ام به ياد تو و نازدانه ات

يك سو تويي و عمه ام و گريه هاي او

يك سو كسي كه باز زند تازيانه ات

آخر جدا شد از كفِ تو دامن علي

اي واي من شكسته مگر دست و شانه ات

شاعر:حسن لطفی

  • شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:50
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(خسته و سالخورده‌ي ايام) *

4189
1

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(خسته و سالخورده‌ي ايام) خسته و سالخورده‌ي ايام

ديگر از پا به بستر افتاده

به زمستان رسيده پائيزش

گل ياسي كه پرپر افتاده

بعد يك عمر آخر پيري

چه بلايي‌ست آمده به سرش

چه شده هر نفس برون ريزد

از دهان پاره پاره‌ي جگرش

لحظه‌ي آخر است و در بستر

گاه با گريه گاه با لبخند

تلخ و شيرين تمام خاطره‌ها

از برش مي‌روند و مي‌آيند

يادش آيد ز روزگار چه قدر

سختي و زحمت و بلا ديده

بارها خانه زندگيّ‌اش را

در هجومي ز شعله‌ها ديده

آه از آن لحظه‌اي كه نامردي

با لگد دربِ خانه را وا كرد

ناگهان در ميان دود آقا

يادي از روضه‌هاي زهرا كرد

زير لب شكوه دارد از دنيا

چه كسي ديده در سياهيِ شب

دست بسته پياده پيري را

بدوانند در پيِ م

  • شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(حضرت موسي‌بن‌جعفر، گفت با اطرافيان:) *

4442
9

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(حضرت موسي‌بن‌جعفر، گفت با اطرافيان:) حضرت موسي‌بن‌جعفر، گفت با اطرافيان:

در همان منزل كه صادق، داد مظلومانه جان

تا سحر، هر شب چراغ حجره‌اش، روشن كنيد

راضي از اين كار، قلب داغدار من كنيد

جاي دارد گويم اكنون، اي امام هفتمين

اين زمان، آرامگاه حضرت صادق ببين

آن حريم بي‌چراغ و خلوت و بي‌زائرش

چون كلام‌الله بي‌جلد است، قبر طاهرش

بارگاه آن جناب از كينه‌ي دشمن خراب

روز و شب در معرض باران و باد و آفتاب

در شگفتم، دشمن آيا شرم از زهرا نكرد

كاين بناي علم و تقوي را چنين ويرانه كرد

مي‌كشد غيرت مرا، اي حجت ثاني‌عشر

تا بكي مظلوم و بي‌كس، عترت خير البشر؟

دشمن از هر سو، به قصد محو قرآن در كمين

العجل، اي مجري عدل خدائي در زمين

تا بك

  • شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(باز از دعای مادر نام آشنای ما) *

4813
3

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(باز از دعای مادر نام آشنای ما) باز از دعای مادر نام آشنای ما

امشب بساط روضه به پا شد برای ما

خون گریه می کنند تمام ستاره ها

همراه چشم های زمین ، پا به پای ما

از بوی دود و آتش کوچه مشخّص است

بوی مدینه می دهد این گریه های ما

یک عدّه از سقیفه شبیه مغیره باز

خون کرده اند بر جگر مقتدای ما

با ریسمان و هیزم و آتش رسیده اند

تا که نمک زنند به زخم عزای ما

یک پیرمرد پای پیاده ! چه روضه ای !

خاکی به سر کنید از این ماجرای ما

شیخ الائمه و سر عریان عجیب نیست ؟

این ها شده است غصّه ی بی انتهای ما

www.beithayesookhte.blogfa.com

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 12:49
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(آتش کشد زبانه ز دور و برم خدا) * قاسم نعمتی

4795
6

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(آتش کشد زبانه ز دور و برم خدا) آتش کشد زبانه ز دور و برم خدا

خاکسترش نشسته به روی سرم خدا

پور خلیلم و وسط شعله ها اسیر

ای وای از تغافل اصحاب سینه چاک

این درد غربت است به جان میخرم خدا

دشمن غرور موی سپید مرا شکست

اما کسی نبود شود یاورم خدا

بی دردسر به شخصیتم لطمه زد عدو

مستانه خنده کرد به چشم ترم خدا

بیرون مرا چگونه ز خانه کشید و برد

پیداست از کبودی بال و پرم خدا

صد شکر نیمه شب سر من بی عمامه شد

یاد غرور آن سر بی معجرم خدا

وقتی که سوی چشم مرا ضرب او گرفت

دیدم چگونه خورد زمین مادرم خدا

با دست بسته در نظر اهل خانه ام

یاد آور شکستگی حیدرم خدا

گرچه کسی نبود تماشا کند مرا

در فکر کوچه گردی آن خواهرم خدا

غم های ع

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(پیر مردی که در همین کوچه) *

5739
6

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(پیر مردی که در همین کوچه) پیر مردی که در همین کوچه

خانه اش جنب خانه ی ما بود

مکتبی مملو از محصل داشت

باز اما غریب و تنها بود

او که شبها میان این کوچه

مثل ابر بهار می بارید

بارها در کلاس هایش گفت

حرمت خانه را نگه دارید !

بارها گفته خانه محترم است

در _آن را به زور وانکنید

نام زهرا و نام فاطمه را

بی وضو ، لحظه ای صدا نکنید

مرد می گفت یار دین باشید

اگر از شیعیان خوب منید

او همیشه موکدا می گفت

که زن باردار را نزنید

یکی از شیعیان او می گفت

مرد یکروز داده هشداری

آرزو کردهست در این شهر

روی در ها نبود مسماری

پیرمرد آب را اگر می دید

سخن از حنجر و عطش میزد

کسی از گوشواره گر می گفت

با دو دستش به صورتش میزد

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(دل شیعه ز من آرام گیرد) *

5458
11

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(دل شیعه ز من آرام گیرد) دل شیعه ز من آرام گیرد

تشیع از تلاشم نام گیرد

به راه دین شدم راضی به این امر

که سَمّ دشمن از من کام گیرد

شاعر:مهدی پور رجب

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:08
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(عدو هر دم مرا آزار کرده) *

6866
17

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(عدو هر دم مرا آزار کرده) عدو هر دم مرا آزار کرده

به زهرش جسمِ من بیمار کرده

بیا مادر به کنجِ آشیانم

که بی یاری هوای یار کرده

شاعر:مهدی پور رجب

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:11
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر شهادت امام صادق از علی اکبر لطیفیان -( دارم برای رنگِ تنت گریه می كنم ) * علی اکبر لطیفیان

3318
1

شعر شهادت امام صادق از علی اکبر لطیفیان -( دارم برای رنگِ تنت گریه می كنم ) دارم برای رنگِ تنت گریه می كنم
پایِ نفس نفس زدنت گریه می كنم
باور كنیم حرمت تو مستدام بود؟
یا بردن تو بردنِ با احترام بود؟
باور كنیم شأن تو را رَد نكرده است؟
این بد دهانِ شهر به تو بد نكرده است؟
گرد و غبار، روی تو ای یار ریختند
روی سر تو از در و دیوار ریختند
هر چند بین كوچه تنت را كشید و بُرد
دستِ كسی به رویِ زن و بچه ات نخورد
باران تیر و نیزه نصیب تنت نشد
دست كسی مزاحم پیراهنت نشد
این سینه ات مكان نشست كسی نشد
دیگر سر تو دست به دست كسی نشد
شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • پنج شنبه
  • 30
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 08:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

خونین دلی که با تو ستمگر به سر بَرَد *

2765
1

خونین دلی که با تو ستمگر به سر بَرَد خونین دلی که با تو ستمگر به سر بَرَد
سر می برد، ولیک به خونِ جگر برد
آن جا که هیچ لب به حمایت نگشت باز
مظلوم، داوری به برِ دادگر برد
بر خانه ام اگر زدی آتش مرا چه باک
این گونه ارث مادر خود را پسر برد
مزدور خویش را ز چه گفتی که نیمه شب
از نزد چند کودک لرزان پدر برد
کردند دست خویش به سوی خدا بلند
تا بابشان ز دست عدو جان به در برد
دیگر امید آمدن من کسی نداشت
یک تن نبود در بر آنان خبر برد
ای دادگر! خدای غیور، این روا مدار
تا نام پاک مادر ما، بی پدر برد
شاعر:علی انسانی

  • پنج شنبه
  • 30
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 08:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

به غمزه ای نظرت صد مه و ستاره کشید *

2937
1

به غمزه ای نظرت صد مه و ستاره کشید به غمزه ای نظرت صد مه و ستاره کشید
نظارۀ تو ابوحمزه و زراره کشید
غریب هستی و چون مادرت نشد آقا
سر مزار شما گنبد و مناره کشید
به زخم های دلت مرهمی نشد پیدا
که زهر از جگرت طرح پاره پاره کشید
تو را میان دعا، بی نمازها بردند
تو را پیاده به کوچه یکی سواره کشید
میان کوچه تن خسته ات زمین تا خورد
نکرد رحمی و دشمن تو را دوباره کشید
سریع خانه برو دختر تو ترسیده است
که ارث مادریت را کسی شراره کشید
گرفته خانۀ تو رنگ خیمه های حسین
دوباره گریۀ چشمت به سوگواره کشید
دوباره آتش و خیمه غروب عاشورا
دوباره کرببلا را به استعاره کشید
تمام اهل و عیالش فرار می کردند
و دختری که خودش را به یک کناره کشید
به چند زخم پدر

  • پنج شنبه
  • 30
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 08:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

آئینه بود و سنگْ دلش را شكسته بود *

2426
1

آئینه بود و سنگْ دلش را شكسته بود آئینه بود و سنگْ دلش را شكسته بود
عمری به پایِ لحظه ی مرگش نشسته بود
آن شب دلش برای زیارت گرفته بود
از شوقِ وصل، بندِ دل از هم گسسته بود
صادق ترین سروده ی دیوان كردگار
از آن همه دروغ از آن شهر خسته بود
تكرار قصه ی علی و بند و كوچه هاست
روشن ترین دلیل همان دست بسته بود
پای پیاده در پی مركب امام عشق
انگار روی اسب، مغیره نشسته بود
بر خاك خورد و گفت كه ای وای مادرم!
آن شب، شبِ زیارت پهلو شكسته بود
شاعر:محمد ناصری

  • پنج شنبه
  • 30
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 09:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

افتاده خزان در چمن حضرت صادق *

2548
1

افتاده خزان در چمن حضرت صادق افتاده خزان در چمن حضرت صادق
یثرب شده بیت الحزن حضرت صادق
افسوس که از آتش زهر ستم خصم
شد آب تمام بدن حضرت صادق
بالله قسم اهل مدینه نشنیدند
جز حرف خدا از دهن حضرت صادق
افسوس که دیگر عرق مرگ نشسته
بر برگ گل یاسمن حضرت صادق
سر تا به قدم گوش شده شهر مدینه
در آرزوی یک سخن حضرت صادق
جا دارد اگر در غم آن پیکر رنجور
خون گریه کند پیرهن حضرت صادق
مسموم شد از زهر، ولی زیر سم اسب
پامال نگردید تن حضرت صادق
گردید درِ غصّه به روی همگان باز
شد بسته چو بند کفن حضرت صادق
قبر و حرم و زائر او هر سه غریبند
در شهر و دیار و وطن حضرت صادق
"میثم" همه گریان حسین اند اگر چه
گریند به یاد محن حضرت صادق
شاعر:غلامرضا سازگار

  • پنج شنبه
  • 30
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 09:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعله ها پشت در خانه ی حق برپا شد *

2499
1

شعله ها پشت در خانه ی حق برپا شد شعله ها پشت در خانه ی حق برپا شد
زنده یکبار دگر داغ غم زهرا شد
گویی آتش زدن خانه در اینجا رسم است
خانه هایی که در آن نام علی احیا شد
دست بسته دل شب هستی ما را بردند
پسر فاطمه را بار دگر آزردند
خانه ی فاطمه را بار دگر سوزاندند
بی عمامه پسر شیر خدا را بردند
موسپید است دگر از تب و تاب افتاده
روی دستش چو علی رد طناب افتاده
دیده گریان شده یکبار دگر، مطمئنم
یاد لب تشنگی طفل رباب افتاده
پشت مرکب بخدا از نفس افتاد دگر
نیمه ی شب بخدا از نفس افتاد دگر
پشت مرکب بخدا یاد غم کرببلاست
یاد زینب بخدا از نفس افتاد دگر
شاعر:ناصر شهریاری

  • پنج شنبه
  • 30
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 09:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

شعرهای شهادت امام صادق(ع) -( ما گداییم گدای پسر فاطمه ایم ) * محمد فردوسی

4008
3

شعرهای شهادت امام صادق(ع) -( ما گداییم گدای پسر فاطمه ایم ) ما گداییم گدای پسر فاطمه ایم
بوسه زن های عبای پسر فاطمه ایم
بنویسید فدای پسر فاطمه ایم
گریه کن های عزای پسر فاطمه ایم
چشم ما چشمه ای اندازه ی دریا دارد
هر چه ما گریه کنیم از غم او جا دارد
پیرمردی که خدا در سخنش پیدا بود
زردی برگ گل یاسمنش پیدا بود
سنّ بالایش از آن خم شدنش پیدا بود
با وجودی که خزان در بدنش پیدا بود
نیمه شب بر سر سجّاده عبادت می کرد
مثل یک عاشق دلداده عبادت می کرد
ماجرایی که نباید بشود، امّا شد
باز هم واژه ی «حرمت شکنی» معنا شد
پای آتش به در خانه ی آقا وا شد
درِ آتش زده مثل جگر زهرا شد
ولی این بار در خانه دگر میخ نداشت
کار بر سینه ی پروانه دگر میخ نداشت
تا شکست آینه اش اشک زلالش

  • شنبه
  • 2
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 14:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

ای بهار همیشه های خدا! ای که از آسمان شدی جاری *

2684
1

ای بهار همیشه های خدا! ای که از آسمان شدی جاری ای بهار همیشه های خدا! ای که از آسمان شدی جاری
از چه این روزها شکسته شدی؛ بغض داری ولی نمی باری
لااقل صبر کن مسافر شب؛ گریه کن گریه در معابر شب
صبح صادق به جز تو کیست بگو؛ کیست جز تو امام بیداری
گاه گاهی که حرف هم داری؛ شهر در خواب می رود انگار
آه آقا چه می کشی با این؛ استخوانی که در گلو داری
تو بگو از کدام طایفه ای؛ که همیشه خدای عاطفه ای
لطف ها می کنی برای کسی؛ که برایت نمی کند کاری
پس کجایند نافله خوان ها که دل نافله شبانه شکست
کی به درد تو می خورد آقا! نافله های سرد و تکراری
پس کجایند عالمان سحر یک نفر از چهار هزار نفر
که شبانه امام را بردند پا برهنه به خفت و خواری
کوچه ای در مدینه منتظر ا

  • شنبه
  • 2
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد