شهادت امام حسن عسکری

مرتب سازی براساس
 محمود ژولیده

اشعار شهادت امام حسن عسکری(ع) ( رنج و هجران وبلا از غربتم لبریز بود ) * محمود ژولیده

3626

اشعار شهادت امام حسن  عسکری(ع) (  رنج و هجران وبلا از غربتم لبریز بود  ) رنج و هجران وبلا از غربتم لبریز بود
دیده،عمری بود از غمهای من خونریز بود
کربلایم سامرا و قاتلم زهر جفا
گوشه تبعیدگاهم ، قتلگاهم نیز بود
دیده ام از نینوا هردم زیارتگاه داشت
ناله ام ، صبح و مسا مانند رستاخیز بود
درد تحقیر و حکایت نامه بی حرمتی
گوشه هایی زان غضبهای جنون آمیز بود
این همه درد و شکنجه این همه صبر و فراق
در بر خانه نشینی علی (ع) ناچیز بود
خاطر رنجیده ام ، داغ در و دیوار داشت
عمر کوتاهم تماما یاد آن دهلیز بود
اولین دست ستمگر ، یاس طاها (ص) را شکست
بعد از آن غم ، هر بهاری نزد ما پاییز بود
نقشه قتل من از دیرینه مطرح شد ولی . . .
پیش دشمن فتنه تبعید دستاویز بود
زخم پنهان دلم ، مرهم ندارد

  • چهارشنبه
  • 20
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 11:51
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) ( امروز دیگر سامرا مثل یتیمی ) *

2589
0

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) ( امروز دیگر سامرا مثل یتیمی ) امروز دیگر سامرا مثل یتیمی
امروز دیگر سامرا آقا نداری
در آسمان آفتابی نگاهت
آن گنبدی که داشتی حالا نداری
**
دیروز از بال و پر پروانه تو
دیدیم زیر خاک ها خاکسترش را
عیبی ندارد مرقدت گنبد ندارد
جبریل می سازد برایت بهترش را
**
ای کاش در اینجا مجالی دست میداد
پای گلوی بیصدای تو بمیرم
یک حجره و یک بستر و یک باغ لاله
خیلی دلم میخواست جای تو بمیرم
**
با چشم هایی که کبود و تار هستند
روی پسر را بیش از این دیدن محال است
ای تشنه لب با لرزش دستی که داری
آب از لب این ظرف نوشیدن محال است
**
وقتی لب این کاسه پر آب آقا
بر آستان تشنه ی دندانتان خورد
از شدت برخورد این ظرف سفالی
انگار لب های کبودت خیزران خورد
**

  • جمعه
  • 22
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 21:22
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) ( فکر کردم که قلم یار نشد دیدم شد ) *

3186
1

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) ( فکر کردم که قلم یار نشد دیدم شد ) فکر کردم که قلم یار نشد دیدم شد
لحظه ی فهم تو آغاز نفهمیدم شد
ساقی شعر شدی جام شراب آوردی
مثل هر بار مرا هم به حساب آوردی
در خیابان جنون می روم عابر باشم
یازده صفحه ورق خورد که شاعر باشم
بنویسم به تو از خون جگر بیت به بیت
و تو را گریه کنم وقت سحر بیت به بیت
لطف کن پرده از این پلک نگاهم بردار
این همه فاصله را از سر راهم بردار
راه رفتن به تو را من که ندانم، به خودت
از خودم دور کن امّا برسانم به خودت
بام کعبه است مهیّای تو و دلبریت
ای به قربان اذان های علی اکبریت
کاش این ندبه ما نیز به جایی برسد
باز هم از طرفت کرب و بلایی برسد
کربلایی بروم من به جوانی با تو
دور شش گوشه ولی جامعه خوانی، با تو
راست

  • جمعه
  • 22
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 21:25
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

اشعار مدح و مصیبت امام حسن عسکری(ع) ( یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست ) *

2826
1

اشعار  مدح و مصیبت امام حسن  عسکری(ع) (  یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست ) یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست
سامرائی شده ام، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست
قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست
زخم دندان تو و جام پر از خونآبه
ماجرائی است که در ایل تو چندان کم نیست
بوسه ی جام به لب های تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضه ی دندان کم نیست
از همان دم پسر کوچکتان باران شد
تا همین لحظه که خون گریه ی باران کم نیست
در بقیع حرمت با دل خون می گفتم
که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست
" سید حمیدرضا برقعی "

  • جمعه
  • 22
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 21:27
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) ( قسمت این بود که من هم به جوانی بروم ) *

2577
2

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) ( قسمت این بود که من هم  به جوانی بروم         ) مجتبی صمدی
قسمت این بود که من هم به جوانی بروم
با دلی سوخته زین وادی فانی بروم
آنچنان زهر بهم ریخته ارکان مرا
نفسی نیست که با آه و فغانی بروم
پسرم کاش بیاید به سرم یک لحظه
تا برم توشه از آن گنج نهانی بروم
مادرم سوخت در این ماه از آن شعله در
سوخته از غم آن یاس خزانی بروم
یا حسین اشهد موتم شده و از داغش
با دو چشمی شده خون زاشک فشانی بروم
دست وپا می زنم اما بخدا با یاد
آن تن له شده از اسب دوانی بروم
زیر لب گفت به عباس پریشان زینب
بی تو تا شام بلا با چه امانی بروم
زینب آن عمه مظلومه من گفت به شام
کاش از این معرکه چشم چرانی بروم
منبع:زیتون شعر ایینی

  • دوشنبه
  • 25
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) ( یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست ) *

2649
1

اشعار شهادت امام حسن    عسکری (ع) (  یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست  ) سید حمیدرضا برقعی
یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریهء باران کم نیست
سامرائی شده ام ، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست
قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست
زخم دندان تو و جام پر از خون آبه
ماجرائی است که در ایل تو چندان کم نیست
بوسهء جام به لب های تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضهء دندان کم نیست
از همان دم پسر کوچکتان باران شد
تاهمین لحظه که خون گریه ء باران کم نیست
در بقیع حرمت با دل خون می گفتم
که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست
منبع:شعر ایینی

  • دوشنبه
  • 25
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 16:12
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( شد امام عسگری مسموم زهر دشمنان ) *

2815
-1

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( شد امام عسگری مسموم زهر دشمنان ) شد امام عسگری مسموم زهر دشمنان
دیده گریان شد ز داغش حضرت صاحب زمان
در ره یاری دین جان عزیزش شد به لب
آنکه از حقّ شد وصیّ خاتم پیغمبران
آن گل باغ رسالت از جفای معتمد
در بهار نوجوانی فصل عمرش شد خزان
گرچه راحت شد ز تبعید و ز زندان عدو
لیکن از فقدان او غمگین جهان انس و جان
از شرار زهر کین در بستر آن فخر زمن
رعشه بر اندام افتادش ز جور ظالمان
شاعر: کربلائی زاده

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( تسلیت گویم من از سوز جگر یابن الحسن ) *

4160
2

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( تسلیت گویم من از سوز جگر یابن الحسن ) تسلیت گویم من از سوز جگر یابن الحسن
بر تو از داغ جگرسوز پدر یابن الحسن
معتصم دادش چه زهری کز اشعارش این چنین
می زند چون مرغ بسمل بال و پر یابن الحسن
ز آتش زهر جفا چون شعله می پیچد به خود
قطره آبی بیفشان بر شرر یابن الحسن
من نمی دانم چه حالی داشتی آن دم که زد
فاطمه از داغ جانسوزش به سر یابن الحسن
من نمی دانم به جز ترویج دین جرمش چه بود
کز ستم شد اینچنین خونین جگر یابن الحسن
آه از آن ساعت که می داد آن عزیز فاطمه
بر تو از ظلم ستمکاران خبر یابن الحسن
چون پیمبر رفت از دار جهان بعد از سفر
آتش کین شد به عالم شعله ور یابن الحسن
باب بیت مرتضی را ز آتش کین سوختند
کز شرارش سوخت از ما برگ و بر یابن الحسن

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( ای عزیز دل زهرا پسرم مهدی جان ) *

3644
4

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( ای عزیز دل زهرا پسرم مهدی جان ) ای عزیز دل زهرا پسرم مهدی جان
سوخت از زهر هلاهل جگرم مهدی جان
دوست دارم که به دامان محبت بنهی
از ره مهر و محبّت تو سرم مهدی جان
معتصم داد به من زهر که با خوردن آن
شمع سان سوخت ز پا تا به سرم مهدی جان
موقع دادن جان از اثر زهر جفا
روز شد تیره به پیش نظرم مهدی جان
ز آتش زهر جفا گر چه به خود می پیچم
یاد آن سینه و آن میخ درم مهدی جهان
داد زهار بستان زان دو نفر روز ظهور
سوختند آن دو نفر برگ و برم مهدی جان
روز موعود تو از ثانی نامرد بپرس
کرد نیلی ز چه روی قمرم مهدی جان
پهلوی مادر ما را بشکست و بشکست
زین جنایت به خدا بال و پرم مهدی جان
دل ژولیده از این ماتم عظمی خون شد
ای عزیز دل زهرا پسرم مهدی جان
شا

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:01
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( شکوه بی حد ز دنیا دارم و کردار او ) *

3546
15

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( شکوه بی حد ز دنیا دارم و کردار او  ) شکوه بی حد ز دنیا دارم و کردار او
راستی کج بود از روز ازل رفتار او
دل نبندد هیچ عاقل بر جهان بی وفا
زانکه غیر از بی وفایی نیست در کردار او
خاک ماتم بر سرش پاشید بی چون و چرا
هر که آرمید اندر سایه ی دیوار او
هر که یک گل چید از باغ جهان بس رنجها
منتظر باشد که بیند از جفای خار او
غیر بی مهری نبینی هیچ کالای دگر
هر چه سازی جستجو اندر سر بازار او
هر که راحت خفت یک شب اندر او روز دگر
در حذر باید شدن از فتنه بیدار او
کینه توز است و ندارد رحم این دهر دنی
خواه پیغمبر بود یا عترت اطهار او
کشت اولاد نبی را یا به تیغ و یا به زهر
نه حیای کردی ز پیغمبر نه از دادار او
تا امام عسگری را نوبت آمد عاقبت
آنکه عال

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( از پس پرده برون حجت اثنا عشر است ) *

2835

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( از پس پرده برون حجت اثنا عشر است ) از پس پرده برون حجت اثنا عشر است
یا که در غرّه مه قرص قمر جلوه گر است
بلبل از دوری گل تا سحر امشب بند است
یا پسر بر سر بالین پدر نوحه گر است
هاتفی گفت که خاموش مگر بی خبری
حسن عسکری امشب به جناح سفر است
سر به دامان پسر گرم سخن با معبود
چهره اش از اثر زهر جفا پر گهر است
شد برون طایر روهش ز قفس سوی جنان
مهدی منتظر از بهر پدر خون جگر است

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:16
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( تسلیت ای حجت ثانی عش یابن الحسن) *

3294
2

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( تسلیت ای حجت ثانی عش یابن الحسن) تسلیت ای حجت ثانی عش یابن الحسن
زود بود از بهرت تو داغ پدر یابن الحسن
قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز
ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن
زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست
زود کردی جامه ماتم به بر یابن الحسن
قرنها چشم تو گریان است بر جدّت حسین
لحظه لحظه ریختی اشک بصر یابن الحسن
طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد
تو نگه کردی او زد بال و پر یابن الحسن
مخفی از چشم همه چشم تو بر بابا گریست
سوختی چون شمع سوزان تا سحر یابن الحسن
قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش
از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن
یوسف زهرا بیا با ما ب

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:20
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) ( افسوس که آئینه نصیبش سنگ است ) *

3023
2

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) (   افسوس که آئینه نصیبش سنگ است    ) افسوس که آئینه نصیبش سنگ است
در کوچه‌ی بی کسی عجب دلتنگ است
هر روز غروب خون شد قلبش که
این قدر غروب سامرا خون رنگ است
یک عمر غریبی و اسیری سخت است
دلتنگی و بغض و سر به زیری سخت است
از چهره‌ی تو شکستگی می‌بارد
در اوج جوانی ات چه پیری سخت است
امروز که صاحبِ عزایت زهراست
چشم همه از غم تو دریا دریاست
داغ تو شکست قامت عالم را
تو رفتی و «سُرَّ مَن رَأی» بی معناست
هم چون شب قدر، قدر تو مکتوم است
با تو جلوات چارده معصوم است
گفتند به طعنه حج نشد رزقت! نه
کعبه ز طواف روی تو محروم است
با قلب شکسته شرح هجران دادی
یک عمر بهانه دست باران دادی
آن قدر تو «یا حسین عطشان» گفتی
تا آخر کار تشنه لب جان دادی
دل را

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:43
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) ( مى زند آتش به قلبم سوز داغ عسکرى *

3056
5

اشعار شهادت امام حسن  عسکری (ع) (   مى زند آتش به قلبم سوز داغ عسکرى مى زند آتش به قلبم سوز داغ عسکرى
گیرد امشب اشک من هر دم سراغ عسکرى
شد به سن کودکى فرزند دلبندش یتیم
گشت دُرّ اشک مهدى چلچراغ عسکرى
در دل صحراى غم ها و به دشت سرخ عشق
لاله سان شد قلب ما خونین ز داغ عسکرى
بس که اندوه فراوان دید از جور خسان
شد لبالب از مى غم ها ایاغ عسکرى
با گلاب اشک و با سوز درون گوید سخن
«حافظى» آن بلبل خوش خوان باغ عسکرى
***محسن حافظى***
منبع:دینیست

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:46
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( به جنت مصطفی میگرید امشب) *

3145
3

شعر شهادت امام حسن عسکری (ع) ( به جنت مصطفی میگرید امشب) به جنت مصطفی میگرید امشب
علی و مجتبی می گرید امشب
زمین و آسمان گشته سیه پوش
امام عسکری گردیده مدهوش
زچشم پر گهر من خدا خبر دارد
ز قلب پر شرر من خدا خبر دارد
شرار زهر ستم همچو شمع آبم کرد
ز سوزش جگر من خدا خبر دارد
میان این همه دشمن چها کند مهدی
ز غربت پسر من خدا خبر دارد
ز بعد من برسد غیبت خدائی او
ز صبر منتظر من خدا خبر دارد

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:39
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

ذکر مصیبت امام حسن عسکری (ع) (،امام عسکری (ع) یک لحظه چشم باز کرد ، امام زمان (عج) را بالای سر خودش یافت ) *

2823
3

ذکر مصیبت امام حسن عسکری (ع) (،امام عسکری (ع) یک لحظه چشم باز کرد ، امام زمان (عج) را بالای سر خودش یافت   ) امام عسکری (ع) یک لحظه چشم باز کرد ، امام زمان (عج) را بالای سر خودش یافت ، دارد اشک می ریزد . یا امام عسکری (ع) شما چشم باز کردی میوه ی دلت را دیدی اما « لا یوم کیومک یا ابا عبدالله »قربان آن آقایی که میان گودال قتلگاه چشمش را باز کرد ، دید قاتل روی سینه اش نشسته ...
منبع:دینیست

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

ذکر مصیبت امام حسن عسکری (ع) (، امام عسکری (ع) در ذیل آیه ی ( وبالوالدین احساناً)می فرماید : ) *

2483
4

ذکر مصیبت امام حسن عسکری (ع) (، امام عسکری (ع) در ذیل آیه ی ( وبالوالدین احساناً)می فرماید :  ) امام عسکری (ع) در ذیل آیه ی ( وبالوالدین احساناً)می فرماید : بهتر از والدین نسبی شما و سزاوار تر ایشان به شکر و تشکر شما ، محمد و علی (ع) هستند . پیامبر (ص) فرمود : « انا و علی ابوا هذه الأمه » شما را به خدا ببینید در کربلا با پدر حقیقی خود چه کردند ؟ نه تنها احترام نگذاشتند . بلکه او را از آب ممنوع کردند و لب تشنه شهید کردند و بر بدن قطعه قطعه اش اسب دواندند
منبع :
گریزهای مداحی ، ص 198 ، نوشته محمد هادی میهن دوست ، چاپ سبحان ، نوبت ششم 1387 ، انتشارات صبح پیروزی .

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:52
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) ( با فتاده بر سرم ، شور و ولاي عسکري *

3360
3

اشعار شهادت امام حسن  عسکری (ع) (   با فتاده بر سرم ، شور و ولاي عسکري با فتاده بر سرم ، شور و ولاي عسکري
مرغ دلم کشيده پر ، به سامراي عسکري
توئي امام عسکري ، که جنّ و انس عسکرت
توئي امير و ، ما سوي همه سپاه و لشکرت
من آن فقير خسته دل ، که رخ نهاده بر درت
به جرم روسياهيم مرا مراني ار درت
بگو دعا کند به ما مهدي مه لقاي تو
اي که ولايتت بود عطيه اي ز داورم
شهد محبّت ترا ، رهين شير مادرم
به غير آستان تو ، رو به کسي نياورم
بهر غلامي لطف تو گشت مرا ياورم
منم منم گداي تو گدي بي نواي تو

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:53
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار شهادت و مصیبت امام حسن عسکری(ع) ( مهدي اي روشني ديده کجائي پسرم ) *

3455
2

اشعار شهادت و مصیبت  امام حسن  عسکری(ع) (  مهدي اي روشني ديده کجائي پسرم ) مهدي اي روشني ديده کجائي پسرم
اي به درياي الهي تو يگانه گهرم
تو بيا در برم اين لحظه ي آخر بنشين
تا که از زهر جفا پاره ببيني جگرم
آتش معتمد آن گونه زده شعله به جان
که ز سوز شرر و سوختنش با خبرم
يک وقت چشمش باز کرد امام حسن عسکري (ع) ديد ميوه ي دلش مهدي کنارش دارد اشک مي ريزد . امّا يا امام عسکري شما چشم باز کردي ميوه ي دلت را ديدي امّا لا يوم کيومک يا اباعبدالله ، قربان حسين بروم وقتي ميان گودال قتلگاه چشمش باز کرد ديد قاتل روي سينه اش نشسته با شمشير بالاي سرش ايستاده است .
منبع : گلچين احمدي ، ص 157، نوشته ذبيح الله احمدي گورجي ، چاپ توحيد ، نوبت پنجاهم پاييز 1389، جلد دوم ، انتشارات بوستان اح

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:55
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار شهادت و مصیبت امام حسن عسکری(ع)-(فاطمه امشب به سامرا عزا بر پا کند) *

3526
3

اشعار شهادت  و مصیبت امام حسن  عسکری(ع)-(فاطمه امشب به سامرا عزا بر پا کند) فاطمه امشب به سامرا عزا بر پا کند
ديده را ياد امام عسکري دريا کند
اي خوش آن چشمي که امشب با امام عصر خود
خون دل جاري به رخ در مرگ آن مولا کند
آنکه سان مي ديد از خيل ملک در آسمان
در دل خاک زمين بايد چرا مأوي کند
هيچ کس باور نمي کرد اينکه آن ماه حجاز
جا به ابر خاک غم در شهر سامرا کند
هيچ کس باور نمي کرد اينکه از داغ پدر
در سنين کودکي مهدي عزا بر پا کند
کودک پنج ساله را بنگر که مي بايد نماز
با قد خم گشته بر آن قامت رعنا کند
امشب شب يتيمي امام زمان است . شب عزاي پسر فاطمه است . از همين جا دلها را روانه ي سامرا حرم با صفاي امام عسکري کنيم انشاءالله کنار حرمش ، امشب عرض تسليت بگوئيم به امام زمان ، آ

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:57
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار شهادت ومصیبت امام حسن عسکری (ع) ( غزلی سهم تو در این همه دیوان ها نیست؟ *

3332
1

اشعار شهادت  ومصیبت امام حسن  عسکری (ع) (  غزلی سهم تو در این همه دیوان ها نیست؟ غزلی سهم تو در این همه دیوان ها نیست؟
جای یک ذرّه غمت در دل انسان ها نیست؟
پنجه ی غربت تو بر دل ما خدشه نزَد
چشم بیدار در این وادیِ وجدان ها نیست
به همین چند خط شعر محال است، محال
که به توصیف کشم، آنچه که این سان ها نیست
ای حسن خَلق، حسن خُلق، به حُسنت سوگند
بی نگاهت خبر از بخشش و احسان ها نیست
سینه ی تنگ من و بار غم عُظمایت؟
قلب ویران مرا طاقت حرمان ها نیست
در «هوی»یی که مشام همه پر از هوس است
عطر اعلای تو را قیمت دکّان ها نیست
گفته بودند که کشتی نجات همه اید
که به سکّان شما، لغزش طوفان ها نیست
پس چه شد، قحطی ابصار ترک خورده ی ما
در مصیبات تو مرطوب ز باران ها نیست؟
شاعر: مجید لشکری
آقا مرا بب

  • چهارشنبه
  • 27
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 10:59
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار مدح و مصیبت امام حسن عسکری(ع) ( برپاست به بزم پدرت شور و نوایی ) *

3973
3

اشعار  مدح و مصیبت امام حسن  عسکری(ع) (  برپاست به بزم پدرت شور و نوایی ) برپاست به بزم پدرت شور و نوایی
من چشم به راه تو نشستم، تو کجایی؟
تو صاحب این روضه و مهمان تو هستم
آقا به پذیرایی مهمان نمی آیی؟
جانم به فدای غم تو، آجرک الله
بنداز به دوشم تو خودت شال عزایی
زهر ستم از پای درآورده پدر را
حالا پسر و روضه و تشییع جدایی
در ظاهر اگر کوچکی و کودک و کم سن
در واقع بزرگی و ابوالفضل(ع) نمایی
عالم همه قربان گل فاطمه(س) مهدی(عج)
امشب تو خودت سینه زن و نوحه سرایی
من گریه کن روضه ی بابای غریبت
تو فکر من و کوله سنگین خطایی
نور دل زهرا(س) به عزا خانه بابا
سر میزنی و میکنی ام کربوبلایی
منبع:سحر اشک

  • چهارشنبه
  • 27
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 11:01
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار شهادت ومصیبت امام حسن عسکری (ع) ( دوباره پای غزل سویتان دوان شده است *

3507
4

اشعار شهادت  ومصیبت امام حسن  عسکری (ع) ( دوباره پای غزل سویتان دوان شده است   دوباره پای غزل سویتان دوان شده است
حروف واژه عشقم ترانه خوان شده است
ردیف و قافیه هایم فقط به ذوق شماست
که اینچنین همه همرنگ آسمان شده است
زبان روبه سوی قبله مانده طبعم
به جان رسیده و انگار پرتوان شده است
فضای آبی شعرم نثار مقدمتان
بهار هم به قدوم شما جوان شده است
نَمی ز بارش حُسن شما و آل شما
کتاب شعر و غزلهای شاعران شده است
فضای شعر، پر از لطف بی کرانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
چه منتی به سر خلقت خدا داری
اگر به چشم زمین پای خویش بگذاری
سحاب رحمتی و پای آسمان خدا
کنار می کشد آن ساعتی که می باری
فرشتگان همه مبهوت جلوه رویت
ه دلربایی... عجب دلبری... چه دلداری...
تو آخرین گل یاسی

  • چهارشنبه
  • 27
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 11:05
  • نوشته شده توسط
  • عفاف
ادامه مطلب

اشعار مدح و مصیبت امام حسن عسکری(ع) ( غريب آشنايي ، شهيد سامرايي ) *

3626
3

اشعار  مدح و مصیبت امام حسن  عسکری(ع) ( غريب آشنايي ، شهيد سامرايي ) غريب آشنايي ، شهيد سامرايي
آقام آقام غريب امام عسكري يا مولا
شراره هاي آهت ، مي باره از نگاهت
شده نصيب لحظه هات چشاي غم گرفته
مثل دل آسمونا دل تو هم گرفته
غريب اين دياري و فقط شده غصه و غم انيسـت
گواه قلب خـون و آشـفته‌ي تو ميشه چشاي خيست
با حال و روز خسته ، با قامتي شكسته
مثل مادر مي خوني ، نمازتو نشسته
------------------------------
يه عمره بيقراري ، غريب اين دياري
دلت آتيش مي گيره از شرار زهر غربت
سه ساله بودي كه آوردنت به شهر غربت
هر وقت تو كوچه هاي شهر بي كسي ابري شد آسمونت
آروم آروم اشك چشاتو پاك مي كرد بابـاي مهـربونت
من بميرم براي اون ، آينه كه ترك خورد
سر باباش رو ني بود ، از كوفيا كت

  • چهارشنبه
  • 27
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 16:21
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

اشعار شهادت ومصیبت امام حسن عسکری (ع) ( تو اين ديار غربت ، که قلبي آشفته داره *

3543
4

اشعار شهادت  ومصیبت امام حسن  عسکری (ع) ( تو اين ديار غربت ، که قلبي آشفته داره   تو اين ديار غربت ، که قلبي آشفته داره
خسته ازين زمونه ، حرفاي نا گفته داره
لحظه لحظه دم بدم ، کوچه کوچه شهر غم
شاهد دلتنگي و غريبي نگاهش
تو غروب بي کسي ، خسته از دلواپسي
مي‌شه اشک غربت و غم و غصه پناهش
آقامون ، توي کوچه با چشماي خسته ميره
با دل پريشون و شکسته ميره
مثه مولا با دستاي بسته ميره
------------------------------
عطش زده شراره ، به لبهاي نيمه جونت
دلت شکسته آقا ، ابري شده آسمونت
نداري صبر و قرار ، ديگه توي اين حصار
آخه از اين روزگار ، دل تو غرق خونه
با چشاي پر شفق ، با نگاه بي رمق
تو ميري از اين ديار ، غم تو بي کرونه
زخمي شد ، توي کوچه‌ي بي کسي بال و پرت
جاي شکر باقيه که نبود خواهرت
ر

  • چهارشنبه
  • 27
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 16:22
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام عسكری(ع)-(چون امام عسكری چشم از جهان پوشید و رفت) *

3217
3

شعر شهادت امام عسكری(ع)-(چون امام عسكری چشم از جهان پوشید و رفت) چون امام عسكری چشم از جهان پوشید و رفت
مهدی او هم ز چشم ما نهان گردید و رفت
جان آن از سوز زهر و جان این از داغ سوخت
هر یکی با آتش دل چهره بر تابید و رفت
هم پسر دست پدر بوسید و از او رخ نهفت
هم پدر رخسار زیبای پسر بوسید و رفت

  • شنبه
  • 30
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 05:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام عسكری(ع)-(چون امام عسكری چشم از جهان پوشید و رفت) *

2765
4

شعر شهادت امام عسكری(ع)-(چون امام عسكری چشم از جهان پوشید و رفت) چون امام عسكری چشم از جهان پوشید و رفت
مهدی او هم ز چشم ما نهان گردید و رفت
جان آن از سوز زهر و جان این از داغ سوخت
هر یکی با آتش دل چهره بر تابید و رفت
هم پسر دست پدر بوسید و از او رخ نهفت
هم پدر رخسار زیبای پسر بوسید و رفت

  • شنبه
  • 30
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 05:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شهادت امام عسکری(قلم ِ قلبِ من از غربتِ ديدار نوشت *

2692
1

شهادت امام عسکری(قلم ِ قلبِ من از غربتِ ديدار نوشت قلم ِ قلبِ من از غربتِ ديدار نوشت
بين ِ يك شهر ِ نظامي غم ِ دلدار نوشت
هر كه نامش حسن است غربت او بسيار است
اينچنين شد قلم از غربت بسيار نوشت
آرزويِ سفر ِ حج به دلت باقي ماند
اينچنين نام ِ تورا كعبه يِ آزار نوشت
سالها بَهر ِ كسي از پسرت دم نزدي
قلم از اينهمه غُصه همه جا زار نوشت
عاقبت وعده ي ديدار سرانجام رسيد
قاتلت را پسرت زهر ِ شرر بار نوشت
جگرت پاره شد و همسرت آواره نشد
خاطراتي قلم از يك زن و اغيار نوشت
همسر ِ شاهِ شهيدان كه عروس زهراست
با دلِ خون ز غم خاريِ بازار نوشت

  • پنج شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 09:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن عسگری(ز عرش، فاطمه تا که، دمِ حسن جان داد *

2760

شعر شهادت امام حسن عسگری(ز عرش، فاطمه تا که، دمِ حسن جان داد ز عرش، فاطمه تا که، دمِ حسن جان داد
دوباره اشک من آمد کمی به من جان داد
برای غربت آقای سامرا باید
هزار دفعه شکست و مرتباً جان داد
میان حجره جوانی ز درد می لرزید
جوان موی سپیدِ غم و محن جان داد
دوباره یک حسن از داغ کوچه ها دق کرد
جوانی اش همه شد صرف سوختن جان داد
ز بس که آه کشید و به روضه دم بگرفت
که "جای فاطمه من را بیا بزن" -جان داد
امام پاره گریبان روضه ها پر زد
امام گریه کن شاه بی کفن جان داد
دوباره با لب تشنه ز کربلا می خواند
شبیه جدّ خودش دور از وطن جان داد
دوباره حجرۀ او گوشه ای شد از گودال
حسین شد، وسط دست و پا زدن جان داد
روح خود را دمید در کاسه، کاسه هر بار شعله ور می شد
دامنش را گرفت

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 05:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر شهادت امام حسن عسگری(سامرا شد بیت الاحزان) * حسن ثابت جو

3294
2

شعر شهادت امام حسن عسگری(سامرا شد بیت الاحزان) سامرا شد بیت الاحزان
چشم زهرا گشته گریان
گوید ای نورِ دو دیده
ای حسن جانم حسن جان
یا ابا المظلوم 3
آمده مهدیِ دل خون
با دلی غمگین و محزون
از وداعِ آخرینش
عرشیان گردیده مجنون
یا ابا المظلوم 3
وقتِ هجرانِ حسن شد
کودکش غرقِ مَحَن شد
شیعه چون صاحب زمانم
رخت ماتم را به تن شد
یا ابا المظلوم 3
شهادت:حسن فطرس

  • دوشنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 13:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد