حسن واویلا واویلا ...
دوباره یه یاسمن شد پرپر
دلامون غریب نواز و مضطر
سینه می زنه به زیر پرچم
یه زنی میگه غریب مادر
غم آقام غم عظمی
مثه حیدر تک وتنها
حسن واویلا واویلا ...
داره از زهر جفا می سوزه
سومین ابن الرضا می سوز
داره جون میده میون بستر
به خدا قلب خدا می سوزه
ذکر عالم واغریبا اشهدش شد یا زهرا
حسن واویلا واویلا ...
گرد غم رو سینه ها میشینه
داغ این جوون چقدر سنگینه
مهدی پنج سالش ایستاده
داره جون کندنش و می بینه
چشم آقام مثه دریا
غصه پیشش میشه رسوا
حسن واویلا واویلا ...
تشنه لب مونده و جونش بی تاب
ولی میشه دم آخر سیراب
صحبت آب شد و دلهامون
رفته پیش کربلای ارباب
دل عالم بی پروا
میشه مست کربل
- سه شنبه
- 26
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 16:00
- نوشته شده توسط
- یحیی