صبا گر بگذري بر كوي يارم
بگو در بین ایوان این شعارم
اگر دشمن سرم را هم بگیرد
علی را تا قیامت دوست دارم
- چهارشنبه
- 8
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 17:24
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
صبا گر بگذري بر كوي يارم
بگو در بین ایوان این شعارم
اگر دشمن سرم را هم بگیرد
علی را تا قیامت دوست دارم
از پرده چو روي دلبرم ظاهر شد
معشوق به پيشِ چشمِ دل نادر شد
اي دل تو بدان مجوزِ عشق و جنون
با عشق محمّد و علي صادر شد
دل عاشق عشقِ بيعدد خواهد شد
آن عشق علي و تا ابد خواهد شد
در روز قيامت كه شكافد دلها
در دل كه علي نبود ردّ خواهد شد
ذکر لبم ذکر دمادم عليست
در خوشي و سختي و ماتم عليست
گرچه محمّد گلِ دين من است
شهد گل مذهب من هم عليست
در عرش و سماء نام علي(ع) تك شده است
در حلقه ي عاشقان چكامك شده است
ديده شب معراج دو چشمان نبي
بر بال فرشتگان علي(ع) حك شده است
دل من حرف خود را با علي(ع) گفت
دوباره جان گرفتش تا علي(ع) گفت
یقین دارم که هنگام ولادت
خود مولا علی هم يا علي(ع) گفت
امشب كه سري خراب دارم
در سينه طلاي ناب دارم
مستانه غزل خوان شده ام من
دل در يد بوتراب دارم
حكايت تاب زلفان علي است
جهان مدهوش مژگان علي است
تو مي داني كه عشق و عاشقي چيست؟
هدف از عشق چشمان علي است
عشق تو شد چون به دلم منجلي
بر همه گفتم نه و بر تو بلي
چون نفسي مي كشم از سينه ام
هر نفسم نام تو گويد علي
چشم همه تشنه ي آن روي توست
شيعه خمارِ خم ابروي توست
باد صبا چون كه رسيد از نجف
آن چه مشامم برسد بوي توست
دشمن حيدر تو دمي گوش كن
حق كه نگفتم تو فراموش كن
نيست به جز عدل علي خشم تو
عين علي كور كند چشم تو
ذكر علي نور جلي است و بس
لام علي لطف علي است و بس
عشق علي جاريمان ميكند
ياي علي ياريمان ميكند
دير نپايد كه شكارش شويد
عالم و آدم همه يارش شويد
دست ملائك همه جام عليست
نور خدا مغز كلام عليست
غار حرا چشم نبي باز كرد
بعثت خود با علي آغاز كرد
عشق كه پابوس مرام عليست
فاطمه خود زنده به نام عليست
حق و حقيقت همه دم با عليست
حلقهي وصل من و تو يا عليست
* * *
نوش علي، جوش علي، هوش عليست
آنچه نشد هيچ فراموش عليست
بي علي عالم به خزان ميرود
با علي هر درد ز جان ميرود
هر كه بود عاشق حيدر رهاست
هر كه علي دوست
امشب هلاكم ميكني با كنجِ ابرو يا علي
تا نيمه شب در فكرِ تو گشتم ثناگو يا علي
من كيستم؟ من چيستم؟ جز ذرهي ناقابلي
در پيش پايت ميزند جبريل زانو يا علي
گفتي به وقت مردنش هر كس تو را بيند علي
مردم بيا ديدارم اي يارِ سيه مو يا علي
راهم كجا؟ چاهم كجا؟ گم كردهام كوي تو را
دل عازم روي تو شد، ره را بگو كو يا علي؟
گفتم شب ميلاد تو گيرم ز مولایم مدد
تا اين كه فانوس دلم گيرد ز تو سو يا علي
مشكل به كارم آمده، لطفي اميرالمؤمنين
دانم گره وا ميشود، با ذكر يا هو يا علي
بودي تمام عمر من غمخوار وقتِ سختيام
هستي به هر زخمِ دلي، درمان و دارو يا علي
يا ايّها الناس اين دلم را در گلستان يافتم
وقتي در او حبِّ علي، آن شاه مردان يافتم
من مرده بودم از ازل، ليكن به يومن نام او
شد زنده روحِ مردهام، من از علي جان يافتم
او در پسِ صد پرده و هرگز نديده چشمِ من
اما نديده عاشقش گرديدم، ايمان يافتم
وقتي به ذكر «يا علي» لبهاي من شد آشنا
گشتم دواي دردها، هم اين كه درمان يافتم
وقتي به درياي ولا خود را به آب انداختم
گشتم گداي مرتضي، ملكِ سليمان يافتم
دادم به دست آل حق دل را به رسم هديهاي
شكر خدا چون عاقبت جان نزد جانان يافتم
فطرس بگو بر عارفان از عشقبازيهاي عشق
من از عبادات علي معناي عرفان يافتم
يا علي مرتضي حيدر سلام
شيعه را تاج سر و سرور سلام
عالم آمد از برايت يا علي
عشق ميگويد ثنايت يا علي
سائل كويت شفايم ميدهد
بر همه دردم دوايم ميدهد
شيعه قلبش با ولايت ميتپد
قلب با شور لوايت ميتپد
نبض عالم زير دست پاك توست
اين همه شور و شعف پژواك توست
تو قسیم ناري و در كف جنان
كعبه را بودي چو درّي در ميان
قبل از آن كه حق گلِ جسمت سرشت
نام نيكت بر درِ جنّت نوشت
حق براي خلقت شعري سرود
دربِ جنت رمز نامت را ورود
«هر كه خواهد سير از كوثر شود
بايد اوّل عاشق حيدر شود»
حيدرا هست همه از هست توست
لحظه لحظه عمرِ شيعه دست توست
امشب از عشق تو هر جا محشر است
بر دو چشم عاشقان صد گوهر است
خرم آن دل روشن از
شبي من را به سوي آب خواندند
مرا در عالم مهتاب خواندند
نمي دانم چه حالي داشتم من
به بيداري و يا در خواب خواندند
مرا با خود به كوي يار بردند
به بانگ عشق را دريّاب خواندند
به دستم جامي از كوثر نهادند
به سوي لحظه هاي ناب خواندند
شدم چون قطره بر برگ وجودم
مرا هم شبنم نمناك خواندند
نظر بر قامت نوري نموديم
كه نامش با دلي بي تاب خواندند
تمام دل به دستان بي محابا
علي گفتند و يا ارباب خواندند
به بالاي سرش قابي غزل بود
همه آن قطعه را بر قاب خواندند
جهان مولود زيباي علي را
به كعبه معجزي ناياب خواندند
گمانم وقت ضربت خوردن عشق
محل سجده را محراب خواندند
علي در علم، بعد از مصطفي بود
محمد شهر و او را باب خواند
تفسير انما وليكم الله و رسوله ...
لحظه اي عاشقانه خو گشتم
با دلم گرم گفتگو گشتم
نيمه شب بود و نيمه هاي رجب
گفتم اي دل چها كنم ز طرب
دل بگفتا به عشق شا ه جهان
استخاره نما تو با قرآن
هر طليعي در آن نمايان شد
معني اش رمز مستي جان شد
اين من و دل، تقدس هر آه
وا نمودم به ذكر بسم الله
آيه اي شد عيان چو نور ماه
مائده بود و پنجم از پنجاه
آيه را بین سینه خواباندم
معني اش را براي دل خواندم
دين پرستان ولايت از والاست
حق ولي و پيمبرش مولاست
ديگر آن كس ولايتش عظماست
كاو سرشتش ز عالم بالاست
دل كمي در خودش تعقل كرد
با رگ قلب من تفعل كرد
گفتش ای دل حديث آن داني
گر نداني چو مرده بي جاني
سائلي لحظه ي صلات عشق
او
عشق تمام عالمي، هم جن و هم انس و ملك
هست از وجود پاك تو خلق السماء و الفلك
مشكل گشاي هر دلي نامت گره وا مي كند
هر كس دلم را بشكند نام پيدا مي كند
اي نور چشم مصطفي، مير و علمدار حنين
اي همسر خير النساء ، باب حسن باب حسين
شاه عرب، شير خدا، اي شافعِ روز جزا
شيعه بگويد يك صدا، هو يا علي مرتضي
وقتي كه از هو يا علي در محفلي دم مي زنم
كاخ تمام دشمنان يك باره بر هم مي زنم
دستم بگير اي پادشه در درگهت چون نوكرم
باشد برايم افتخار، اينكه غلام حيدرم
پادشه و تاج سر عشق علي است و بس
اسوه ي ايمان، گوهر عشق علي است و بس
چونكه ولادت شده در كعبه ي عشق و صفا
فاش بگويم پسر عشق علي است و بس
اي كه هواي غم عشاق نمودي بدان
مرهم هر دردِ سر عشق علي است و بس
دور و بر فاطمه چون شمع علي سوخته
دان كه چرا بال و پر عشق علي است و بس
گشته به هر جنگ، چو سدّي بَرِ پيغمبرش
چونكه تهنتن سپر عشق علي است و بس
عشق حسين و حسن و سلسله ی حیدری ست
اهل ولایت ثمر عشق علي است و بس
گر چه ابالفضل قدش سر و رخش چون مه است
اوست ز نسلِ قمرِ عشق علي است و بس
عالمي اين جمله مي گويند مولانا علي
دل به نور عشق مي شويند مولانا علي
سائل کوی تو گشتم عاقبت، آقای من
سائلان هر لحظه مي جويند مولانا علي
خاكيان با گُل ولي افلاكيان با بوي خوش
اين به لب دارند و مي بويند مولانا علي
لاله و ياس و شقايق همچو گلهاي دگر
جمله از عشق تو مي رويند مولانا علي
خيل آنان كه طريق عشق حق طي كرده اند
راه تو پيوسته مي پويند مولانا علي
دين اسلام ناب احمد را، مركز اقتدار علي باشد
در سراي خيال هر مردي، مرد با اعتبار علي باشد
گر پيمبر رسول ايمان است، عهده دار كليد قرآن است
شير ميدان غزوه ي ايثار، يكه و تكسوار علي باشد
گر چه زهراست مادر سادات، گر چه زهراست ام آل الله
شيعه را مايه ي مباهات است، شوهر بي قرار علي باشد
مجتبي گرچه يوسف زهراست، شهره باشد ز لطف و زیبایی
چونكه يوسف ز صلب يعقوب است، مجتبي را تبار علي باشد
گرحسين بنحضرتحيدر، همچو لاله نشسته در خون است
هان بدان اي اسير ثارالله، صاحب لاله زار علي باشد
زينب از آن سبب خطيبي شد، شام و کوفه به محفل دشمن
چون كه استاد عرصه ي درسش حيدر نامدار علي باشد
آن يلي كه به غرّشش دشمن لرز
توتياي هر دو چشمم گردِ راه حيدر است
من كه يك عمري حياتم در پناه حيدر است
هر كسي روي نگارش دل به يغما مي برد
آن چه برده هوش من آن روي ماه حيدر است
هر كه گويد نغمه ي هو يا اميرالمؤمنين
يار حيدر مي شود جزء سپاه حيدر است
رمز يا زهرا به وقت حمله ي شير خدا
ضربه هاي ذوالفقار و تكيه گاه حيدر است
با وصالش خوانده ام درس شهامت از ازل
انتظار عاشقان وقت پگاه حيدر است
عالمی ديوانه از برق دو چشمان علی ست
منصب مشکل گشایی در نگاه حيدر است
هر كه دارد آرزويي در سراي زندگي
آرزوي من فقط آن بارگاه حيدر است
صفحه ي مجنون دلم بسته به موي حيدر است
خواب و خيال من فقط ديدن روي حيدر است
كعبه ي من، مناي من، مروه ي من، صفاي من
عقربه ي قبله نما، يكسره سوي حيدر است
حج نروم بدون او از چه به احرام شوم
چون حجر الاسود من چشم نكوي حيدر است
باد صبا كه مرده را حيات نو عطا كند
وزيدنش ذره اي از شميم بوي حيدر است
گاه دلم سوي نجف، گاه رود غدير خم
اين دل ديوانه ي من به جستجوي حيدر است
عزم سفر نموده ام تا حرم ابوتراب
مسافرم مقصد من رفتن كوي حيدر است
طعنه ي دشمن علي هيچ اثر نمي كند
مرحم نيش دشمنان، نوش سبوي حيدر است
نغمه ي جمع شيعيان يكسره باشد اين چنين
لعنت بي شمار بر آن كه عدوي حيدر است
سیزده ماه رجب میلاد حضرت علی(ع)
ای نجفت قبله اهل یقین
آب وضویت شده ماءمعین
خاک قدمهای توعرش برین
ولای تو بر همه شد اصل دین
محور توحید به عالم تویی
روح به خاک و گل آدم تویی
هر که غمت داشت دگر غم نداشت
در دو جهانش چیزی کم نداشت
میل به یک جرعهی زمزم نداشت
میان سینه با تو ماتم نداشت
عالم و آدم به تو گشت راغب
ناد علیً مظهر العجائب
وادی ایمن ز تو امن و امان
پیر کهنسال به عشقت جوان
وصف تو ممکن نبود با زبان
حسن تو پهنای همه آسمان
لنگرِهستی،تو شه لافتی
شاَن تو گشته آیهی اِنّما
خدا شکاف داده بر خانه اش
بخاطر یگانه دُرد دانه اش
حقیقت است نه که افسانهاش
شمع است، عالم شده پروانهاش
تو شاه بیت غزل امیدی
ذکر و شور و زمزمه میلاد امیرالمومنین(ع)
نام علی ورد زبان من است
حب علی خط امان من است
کوی علی باغ جنان من است
ولایتش هر دو جهان من است
لیله قدر همه موی علیست
مستی عالم ز سبوی علیست
مهر علی به نقد جان میخرم
من به پر و بال علی میپرم
راه به عالم بقا میبرم
به خاک کوی مرتضی بین سرم
فخر کنم شدم گدای علی
تمام هستیم فدای علی
بدیدهام علی جمال خداست
ظهور جلوهی جلال خداست
هر آنچه دیدم ز کمال خداست
علی حقیقت خصال خداست
مهر علی به سینهام نور داد
نور ولا به وادی طور داد
قلب من از نام علی منجلی
ناد علیا علیا یا علی
بگو تو ای شیعه به صوت جلی
به هر زبان اگر که اهل دلی
لعن علی عدوک یا علی
سومی و دومی و اولی
توی نجف داد میزنم
میگم که آقام علی یه(۲)
آی عاشقا آی عاشقا
عرش معلام علییه(۲)
ساقی کوثرم علیست
فاتح خیبرم علیست
همسر زهرای بتول
یار پیمبرم علیست
سلام من علی علیست
پیام من علی علیست
ساغر و ساقیم علی
گل اقاقیم علیست
علی علی، علی علی(۴)
بنددوم
مُحرم بیتاللهم و
صفای خانهام علیست(۲)
زمزمه من نادعلی
ذکر ترانهام علیست(۲)
رکن و مقام و زمزمم
در همه اعصارعلیست
حج و مطاف و حجر من
یک صد و ده بار علیست
بهشت من علی علیست
سرشت من علی علیست
آی عاقلا آقام علیست
سید و مولام علیست
علی علی،علی علی(۴)
بندسوم
رو ماذنه داد میزنم
حی علی خیر العمل(۲)
ولایت علی بود
شیرینتر از شهدعسل(۲)
شیر خدا فقط علیست
روح دعا فق
ولادت حضرت علی علیه السلام
با قدر تو ، قبله را چنین قابل کرد
معنی ی طواف خانه را کامل کرد
آن روز خدا ، ز جبرییل گلویت
قرآن به محمد امین نازل کرد
دوباره باز سال جديد
دوباره باز شور و شعف
روزايی که هرکی میره
برای شادی یه طرف
من اومدم عید دیدنی
خونه ی بابام تو نجف
.........
میدونم که این زیارت
هدیه ی سال جدیده
بهترین بابای دنیا
بهترین عیدی رو میده
......
صدشکر دلم زائر صحن مولاست
صدشکر ارادتم به او پابرجاست
خرمای نجف میخورم و میگویم
سالی که نکوست از بهارش پیداست
........
(علی)۵
*******
شمشیر تو تو هر نبرد
همیشه غالبه علی
دنیا بدون نجفت
نداره جاذبه علی
بردن اسمت تو اذان
بخدا واجبه علی
........
خدا رو شکر روزی ده بار
تو اذان و تو اقامه
اشهد ان علیا
ولی الله رو لبامه
........
از عشق علی بی ثمرم نگذارید
از شهر نجف بی خبرم نگذارید
تا عمر بود ل
سلام حضرت شاه نجف امام همام
درود ساقی کوثر،بده به دستم جام
زیارت حرم تو گشته حسن ختام
سپیده تا که دمد مدح تو کنم تا شام
ز راه دور رسیدم مرا ببخش آقا
حریم پاک تو دیدم مرا ببخش آقا
بهشت من حرم شاه لافتی باشد
به درگه تو ز دل شاه هم گدا باشد
مرا حریم تو بهتر ز صد منا باشد
غلام حلقه بگوش تو انبیا باشد
بهجز رسول خدا کو توراست آب حیات
به خلق و خوی محمد به فاطمه صلوات
به خاک پای تو افتاده برنمیخیزم
تمام هستی خود را به پات میریزم
بهار زندگیم،بی تو من چو پاییزم
من از شراب ولایت همیشه لبریزم
علیست مظهر سبحان ربی الاعلی
برای اهل تولا علیست قبله نما
مرا به عشق علی تا که آبرو دادند
در این حرم زکرم حق گفتگ
یا امیرالمومنین حیدر مدد
نایب بر حق پیغمبر مدد
صاحب دل هایی
تو بی همتایی
همیشه ذکره
لب زهرایی
تا ابد مولایی
شه دنیایی
خدا خَلقِت کرد
برا آقایی
ای ایمانم
ای قرآنم
علی ای جانم ...
........
بند دوم
یا امیرالمومنین مولای من
مادرم زهرا تویی بابای من
من اسیر و نوکر
غلام قنبر
تا زنده ام میگم
فقط یا حیدر
این دل دیوونه
به تو مدیونه
ندیدم مثله
نجف میخونه
ای جانانم
ای سلطانم
علی ای جانم ...
.......
بند سوم
یا امیرالمومنین شیر خدا
ای مقام و مشعر و سعی و صفا
ای تو روح مذهب
امیر مکتب
تویی بابایه
حسین و زینب
ای امام امت
خدای غیرت
به بدخواه تو
علی جان لعنت
ای عرفانم
ای رضوانم
علی ای جانم...
یا علی(ع)
عرش اعلا را ببین غوغاشده
جشن میلادی نکو برپا شده
سیزده بگذشته از ماه رجب
گشته زایشگاه کعبه، العجب
میهمان کعبه شد بنت اسد
شد پذیرایش خداوند احد
بانوانی از بهشت اندر برش
تآورد دنیا یگانه گوهرش
نغمه ی الله اکبر شد بلند
کودکی آمد به دنیا حق پسند
غرق شادی شد سراسرعالمین
بهر پیغمبر بیامد نور عین
دور او خیل ملک پر می زنند
از می عشقش به ساغر می زنند
پیش پایش بارش انجم ببین
بر سرش گل ریزد از باغ برین
شد ندا،بر کردگارآمد ولی
نام او از سوی حق باشد علی
او ولی ا...ست بر روی زمین
بهترین مخلوق احسن خالقین
آمده تا یار پیغمبر شود
بهر او دردانه ودلبر شود
بهترین گوهر زگنج خلقت است
مرزهای بن