فرمود نبی هر آنچه شد نازل را
تا زنده کند جماعت غافل را
با دست علی دست منافق رو شد
فاروق جدا کند ز حق باطل را
- یکشنبه
- 19
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 16:49
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
فرمود نبی هر آنچه شد نازل را
تا زنده کند جماعت غافل را
با دست علی دست منافق رو شد
فاروق جدا کند ز حق باطل را
من شاهدِ صحرای غدیرم یارب
شادم که علی شده امیرم یارب
دیگرچه کمی به زندگانی دارم
دیگرچه غمی اگر بمیرم یارب
بیا ای دوست دلت را حیدری کن
بیا با حُبّ ِ حیدر دلبری کن
اگر خواهی سعادت را دو عالم
بیا بر آل حیدر نوکری کن
عید یعنی روز میعاد غدیر
پادشاهی و خدایی و وزیر
عید یعنی شمع ارکان وجود
بر دو دستش شاه ایوان وجود
عید یعنی خاتم پیغمبران
در بغل بگرفته مولای جهان
عید یعنی از فراز عرش حق
هر چه نعمت بود آمد در طبق
عید یعنی آیه ی اکمال دین
شد نزولش بهر آن سلطان دین
عید یعنی شیعه را از روی فرش
میبرد مولای دین تا بام عرش
عید یعنی شمع ایوان جهان
شد امیرمومنان آن لامکان
عید یعنی کعبه اهل وصول
بر دو دستش دست همتای بتول
عید یعنی سرور خیبر شکن
میشود مولا و شمع انجمن
عید یعنی بر فراز نه فلک
خیمه زد آن شاه انس و هم ملک
عید یعنی شاهد خلق وجود
در بغل گیرد معمای وجود
عید یعنی آیه ی تبلیغ دین
شد فرود از بهر یار عالمین
عید یعنی برترین پیغمبران
دین خود ابقا نموده در جهان
عید یعنی دلبر و دلدار ما
شد امیرالمومنین سالار ما
عید یعنی شد (ضیاء) عالمین
هم نبی و هم وصی آن نور عین
شاعر به سرش زد غزلی داشته باشد
تاکید به عشقی ازلی داشته باشد
این شعر که با نام علی می شود آغاز
ابیاتِ به طعمِ عسلی داشته باشد
تردید نداریم که در عَرش، خدا نیز
چون حیدرِ کرار، یَلی داشته باشد!
هرچند اذان مدح خدا میکند اما
با ذکرِ تو "خَیرِ العَملی" داشته باشد
در آتشِ دوزخ نرود پای کسی که
یک ذره به دل حُبِّ علی داشته باشد!!
آخرین حج است و در تابند دلها در تولا و تبرا
حاجیان در قلبِ صحرا آب اندک در عوض طوفانِ گرما
چهرهها خیس از عرقها مانده در سینه نفسها
میرسد بانگِ جرسها ناقهها بر رَملهایِ بی قراری مثل سِیلی با جهاز عشق ، جاری روی شنها
آخرین حج است و برمیگردد از حج یک بیابان از خلایق
لیک پیغمبر در آشوبِ دقائق
یک طرف یک خیل عاشق
یک طرف جمعی منافق
یک طرف آئینهی حق
یک طرف آئینهی دق
بازهم مثل همیشه پشت او قرآن ناطق
در میان اینهمه در سینه دارد رازهای بی شماری از حقایق
آخرین حج است و میبیند ثمر دادهست رنجی که کشیده
سالها در سالها از دستِ جهل مردمانِ سرزمینِ خود چشیده
محنتِ شعبِ ابی طالب به جانِ خود خریده
کوچه کوچه سنگ خورده شهرها و شهرها هِی زخم دیده
هرچه میشد او شنیده زخمِ پیشانی و دندانِ شکسته بیش از هشتاد غزوه بار بسته
لیک از اینها گرانتر سختتر از هرچه دیده سختتر حتی زِ فهم بت پرستان دیدن جهلی عمیق از مردمان جاهلستان و نفاقِ هم قطاران است اما در دل او نور فرقان است بر لبهاش قرآن است
آخرین حج است و بعد از اینهمه انبوه غم
ظلم و ستم درد و اِلَم ناگاه وحی آمد
دوباره وحی در یک آیهی کوتاه آمد
کِای رسولِ برگزیده نور دیده هرچه کردی هرچه کردی هرچه دیدی
سالها در سالها اما همه هیچ است هیچ است!
هرچه رفتی آنچه گفتی آنچه خواندی و نشاندی
گوئیا ناگفتهای ناخواندهای ناوردهای هیچاست هیچ است آن
مگر امروز اینک در همین منزل رسانی جاودانی این پیام آسمانی:
آی بَلِّغ یا نَبی ما اُنزِلَ مِن رَبکَ امروز امت را
که ما بَلَغتَ ما بَلَغتَ ما بَلَغتَ سرانجام رسالت را
آخرین حج است و در گرمای طاقت سوزِ عالم سوز
در قلب کویری سخت پای برکهای خوشبخت اینگونه او فرمود :
هرکس پیش رو رفته است برگردد و هرکس پشت سر مانده است میمانیم تا آید و در پیش نگاه دوستدارانش محمد(ص)
از شتر پایین که آمد تا سه روز اُطراق کرد
حرف رفتن گفت و بازی با دل عشاق کرد
آخرین حج است اما اولین عید من است
بعد از این شکرِ خدا تکلیفِ عالم روشن است....
*« این روایت از تمامی بزرگان آمده
مستند ، واژه به واژه ست و فراوان آمده
عالمانِ اهل سنت با تواتر گفتهاند
با تجاهل یاکه حتی با تفاخر گفتهاند
فخر رازی اسقلانی ابن ماجه بن کثیر
ابن عبدُالبِّر بخاری مسلم و ابن جریر
ابن جوزی ابن شاهین و زهبی شافعی
تَرمزی و ابن حنبل جَزَری و نافعی
آنقدر نام است آید میشود خود یک کتاب
گفتهاند از خطبهی پیغمبر ختمی مآب»
رفت بر روی جهاز و گفت با اهل حجاز
گفت با اهل حقیقت گفت با اهل مجاز
بعد حمد و بعد تسبیح خدایش دم گرفت
دست حق را بین مشتش دست حق محکم گرفت
@hosenih
گفت: حق فرمود بعد از من تمام دین علیست
این علی و این علی و این علی و این علیست
آی مردم با پیمبر با خدا بیعت کنید
یک به یک با دست من با مرتضی بیعت کنید
دست او را برد بالا دست را بالا کشید
پیش آن سیلِ تماشا دست را بالا کشید
آنقدر بالا که حضرت با خدایش دست داد
پیش از هرکس خدا با مرتضایش دست داد
اَشهدُ اَنَّ امیرالمومنین تنها علی
اَشهدُ اَن لا امیرالمومنین الّا علی
کربلا هم آخرین حج بود و تنها مانده بود
حاجیان در خاک و خون بودند اما مانده بود
یک نفر جا مانده بود
تشنگی بود و خجل از طفل بابا مانده بود
روی دست خود علی را برد بالا برد بالا
آه بابا آه بابا
آخرین بار است دستِ غم به زانو میزند
اولین بار است اما حرف مُنّوا میزند
اولین بار است مردی اینچنین رو میزند....
*تحقیق این موضوع در کتاب الغدیر علامه امینی و کتب علامه سید مرتضی عسکری به تفصیل آمده .
بند اول:
شان هل اتی علیه، قدر و قضا علیه
به خدا که بهترینِ، خلقت خدا علیه
(علی)(۴)(یاحیدر)
روی سرماست تا به ابد دین علی
تاریخ ندیده به خودش عین علی
کسوت پیمبریِ ختم الانبیاست
تنها فرق بین نبی و بین علی
نفحات من، صلوات من
هم صفا و مروه و عرفات من
ای نجات ، حسنات من
به تو تکمیله علی سور و سات من
(علی علی حیدر مولانا علی)
بند دوم:
واسه ما عیار علیه، صاحب اختیار علیه
اونی که داره تو دستش، تیغ ذوالفقار علیه
(علی)(۴)(یاحیدر)
سرمست شدم از سر گیسوی علی
دارد همه جا سینه ی من بوی علی
مانند علی در همه ی دنیا نیست
خیبر فکن است قدرت بازوی علی
ضربان من ، در لسان من
هم جنون و هم کلید جنان من
هیجان من، آب و نان من
به علی میچرخد فقط زبان من
(علی علی حیدر مولانا علی)
بند سوم:
قبله هر جهت علیه، علت خلقت علیه
کوری دشمن زهرا، خلیفه فقط علیه
(علی)(۴)(یاحیدر)
هم مسجد و هم قبله و محرابه علی
تکیه میکنم همیشه هر جا به علی
وقتی که علی اسم خداست، بگو بلند
لا حول و لا قوه الا بعلی
با صفا علی، مرتضی علی
همه رهروند و تو مقتدا علی
بی ریا علی، کیمیا علی
شان تو فراتر از انبیا علی
(علی علی حیدر مولانا علی)
دوباره عاشقان عید غدیر است
پیامی از سوی حی قدیر است
علی بر خلق این عالم امیر است
ولایش هدیه از حی مبین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی نور خداوند مبین است
علی حامی ختم المرسلین است
علی روشن ضمیر و مه جبین است
علی گلواژه ی قرآن و دین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
گل گلزار دین و حیدر است او
عزیز و هستی پیغمبر است او
زلطف حق شفیع محشراست او
علی هم اولین هم آخرین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی نور خدای حی یکتاست
علیه همسنگروحامی طاهاست
علی نور دل اهل تولاست
علی خورشید در روی زمین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی ازخلق این عالم گسسته است
علی دل را به ذات حق ببسته است
ولایش در دل از روز الست است
علی نور دل اهل یقین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی حامی قرآن و شریعت
علی دارای انواع فضیلت
علی در سینه ها نور بصیرت
علی دست خدا در آستین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی گلخانه ی دین را گلاب است
علی بر قلب ما چون آفتاب است
علی نامش دعای مستجاب است
جهان با نام او خلدبرین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی هدیه بود از حی سبحان
علی تفسیر هر آیات قرآن
همه ذره علی خورشید تابان
علی در بحردین در ثمین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی بر شیعیان یارو حبیب است
علی سر منشاء صبر و شکیب است
علی بر درد این عالم طبیب است
علی حصن حصین ،حبل المتین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی زیبایی باغ بهشت است
علی تعیین خط سرنوشت است
ولای او عجین باسرنوشت است
ولایش در دل اهل یقین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی با شیعیانش رستگار است
علی بر کل هستی اعتبار است
علی نامش مدال افتخار است
درون سینه عشقش آتشین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی معنی قرآن مجید است
علی در نزد خالق رو سپید است
علی برقفل مشکلها کلید است
علی معنی فجر و یاوسین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی در این جهان شاه ولایت
علی مرتضی شمس هدایت
علی دارد به هر شیعه عنایت
تمام عمر، ذکر ما همین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی راحی یکتا می شناسد
پس ازاو شخص طا ها میشناسد
که جان خویش، زهرا می شناسد
به انگشت رسالت او نگین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی برخلق عالم شهریاراست
علی حامی دین باذوالفقار است
علی ثابت قدم هم استواراست
هرآنکه دشمن اوشدلعین است
فقط حیدر امیر المومنین است
فدای چهره ی تابان حیدر
همه عالم بود مهمان حیدر
همه شرمنده ی احسان حیدر
شفیع ما به روز واپسین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی مرتضی در انتظارم
کنی یاری مرا در احتضارم
کسی را جز توو خالق ندارم
دم آخر ندای من چنین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
عید غدیر آمد و از غدر دشمنان
دلها غمین و خاطر مردم مکدّر است
تنها ره خروج از این وضع ناگوار
برخورد با فساد به مانند حیدر است
امید می رود که رهد کشور از رکود
آری به اتحاد رهایی میسر است
سال دگر ز همت مردم، خدا کند
بینیم وضع مردم از امروز بهتر است
بادا قرین شور و شعف قلب مومنین
قلبی که از محبت مولا منوّر است
صلاتم حيدر
مبتلاتم حيدر ٢
حياتم حيدر
خاك پاتم حيدر
مماتم حيدر
من فداتم حيدر
تا كه دنيا دنياس ، مديونتم آقا
وقتي تو بابامي ، مادرمه زهرا
فاتح خيبر ، روح و نفس پيغمبر
ثروتِ منه نوكر ، يا ابو تراب
پدر فضلي ، شاه بخشش و بذلي
باباي اباالفضلي ، يا ابو تراب
شدحلال زاده ، اونكه دل به تو داده
تو قيامت آباده ، يا ابو تراب
علي يا مولا ، يا علي ولي الله
بس انت والي
يا رفيع و عالي ٢
بس انت والي
خالفك مبنالي
بس انت والي
اغله من كل غالي
الله العُرُف تقديرك ، وِبْعرشه حط تصويرك
مَحِد عُرُف تفسيرك ، ماعندنه واحد غيرك
علي مولانه ، تجري علي بدمانه
مولاي لاتنسانه ، حيدر يا علي
طارت اجروحي ، يا علي علي نوحي
فدوه احسینک روحي ، حیدر یا علی
صاير ناسي ، یا نسیمَ انفاسي
رايتك علىَ الراسي ، حيدر يا علي
علي يا مولا ، يا علي ولي الله
قرارت زهراس
تا نگارت زهراس ٢
بهارت زهراس
چون كنارت زهراس
شعارت زهراس
ذوالفقارت زهراس
يك لحظه نميشه ، تو محشر آواره
اوني كه تو دنيا ، زهراتو دوست داره
مادر هستي ، رو سرم بكش دستي
تو بار منو بستي ، جونم به فدات
توي اون عالم ، قابلم بدون بازم
دوستْ دارم با تو باشم ، جونم به فدات
تو بزن امضا ، وعده ي ما نوكرها
اربعين پايينِ پا ، جونم به فدات
علي يا مولا ، يا علي ولي الله
غدیر خم درِ خم باز کردند
به می نوشان ملائک ناز کردند
چو ساقی وقت مستی یا علی گفت
درِ میخانه ها را باز کردند
جهان پرشد زنوشانوش مستان
در آن خمخانه شرحِ راز کردند
به یمنِ چهرة زیبای ساقی
هوای عشق و مستی ساز کردند
به پای ساقی کوثر در آنجا
دلِ دلداده زیر انداز کردند
به یک کنج نگاه مست ساقی
قدح نوشان همه اعجاز کردند
زمین گیران همه درجای سرمست
زمین پویان همه پرواز کردند
به لطف مرتضی شاه ولایت
مرا در درگهش سرباز کردند
مبارک باد این جشن ولایت
که با می مست را دمساز کردند
سرود غدیر خم
منتهی به ظهور
بنداول
غدیر خم شد گاه سرور است
ولای حیدر جلوه ی نور است
ز عرش اعلی فرشته گوید
طلوع فجر و وقت ظهور است
یا مولا...الساعه (۳)
یامولا....العجل (۳)
یا مولا
ادرکنی ادرکنی ادرکنی(۲)
بنددوم
پیام ما بر دلهای آگاه ست
امید شیعه بقیه الله ست
منتقم فاطمه در عالم
وارث ذکر علی ولی الله ست
یامولا....الساعه (۳)
یامولا.....العجل (۳)
یا مولا
ادرکنی ادرکنی ادرکنی (۲)
بندسوم
کشور ایران شیعه ی حیدر
مهدشهیدان یار پیمبر
منتظران بقیه الله
تشنه ی یک جرعه ای ز کوثر
یامولا....الساعه (۳)
یامولا....العجل (۳)
یا مولا
ادرکنی ادرکنی ادرکنی (۲)
بندچهارم
حیدریم من حیدریم من
شیعه ی اثنی عشریم من
همه میدانند به لطف مهدی
مادریم من مادریم من
یامولا.....الساعه (۳)
یامولا.....العجل (۳)
یا مولا
ادرکنی ادرکنی
سرود غدیرخم
بنداول
غدیر نور علی نور است
امام علم المنصور است
پیام امامان این بود
غدیر مقدمه ی ظهور است
شیعه بدان این جهدیست
زمانه ی خوش عهدیست
خطبه ی غرای غدیر
ظهور روی مهدیست
عجل.... لولیک الفرج یا الله (۲)
بنددوم
علی سرور کائنات است
علی قبله ی حاجات است
علی ظهور ممکنات و
علی تجلی ذات است
غدیریم حیدریم
همه میگن کوثریم
سقیفه ای نیستم و
همه میگن مادریم
عجل....لولیک الفرج یاالله (۲)
رباعیات
عید غدیرخم
در پای غدیر خم سرم بنهادم
در را ولایت علی جان دادم
بر دست نبی دست خدا گشت بلند
یعنی که من از ملک غدیر آبادم
جبریل ز سوی حق خبر آورده
از بهر همه ست بال و پر آورده
گفتا که علی امیر عالم گردید
بر نخل ولاست بار و بر آورده
من مدح ترا به هر زبان میگویم
اوصاف ترا به این و آن میگویم
تا عید غدیر آمده من با شادی
تبریک به صاحب الزمان میگویم
ای مظهر الطاف خداوند جلی
نور تو بود ز نور حی ازلی
منصوب خدا شدی تو با دست نبی
حک شد به دلم ز امر حق نام علی
سحر پیک دلدار زد حلقه بر در
به گوشم رسانید پیغام دلبر
بگفتا نهانی بده مژدگانی
که دیدار دلدارت آمد میسر
بدین مژده زیبد اگر جان فشانی
بگفتم هلا اینک این جان این سر
تبسم کنان ناگه از در درآمد
نِگار قَمر طَلعت و ماه مَنظر
زِ جا جُستم آنگه فتادم به پایش
چو بوسیدم ش بنشست در بر
لب شکرینش زِ گفتار شیرین
فرو ریخت از نقل بادام و شکّر
زِ حالم بپرسید گفتا به شوخی
همانا زِ هجرم فتادی به بستر
روا نیست نوشند می در گلستان
حریفان به بانک نی نمودند مرمر
تو در بستر هجر مَهجور و رَنجور
تو در کنج عُزلت مُلول و مُکدر
بیا تا زمانی به عشرت بکوشیم
بنوشیم می از لب لعل ساغر
کنون وقت شادی است نی موسم غم
که آمد زمان غم امروز بر سر
بکام مراد گل و گلستان است
همی گردش مهر و مه سیر اختر
طرب خانه گردیده عالم سراسر
شده عشرت آباد گیتی سراسر
به سر مرغ دولت بر افکنده سایه
همای سعادت گشوده است شهپر
همه فارغ از غم همه شاد و خرم
به رقصند با هم فقیر و توانگر
زِ نو امر اسلام بگرفت رُونق
دگر کشور ملک دین یافت زیور
زهی روز فرخنده صبحی مبارک
دمید از افق گشت گیتی مُنوّر
کم افتد چنین روز فیروز کامروز
چو عید غَدیر است این عید اکبر
دهد تَهنیت قُدسیان با ملائک
کند حُوریان مدح ساقی کوثر
زِ اَلیَومُ اَکملتُ دین گشت کامل
شد این آیه چون در شان حیدر
به تبلیغ تجدید عهد ولایت
فرود آمد از امر حقّ پیک داور
چنان گشت تاکید در امر فوری
نباید تاُخیر زان لحظه دیگر
نبی از جَهاز شُتر داد فَرمان
بناچار ترتیب دادند مَنبر
علیُّ لمولاه من کُنتُ مولاه
رسانید بر گوش عالم پیمبر
به پیمان بخٌ لک کلُّ اَمر
نمودند اِقرار شِیخین اَظهر
پس از مُصطفی لیک بشکستند پیمان
پی نقص میثاق فَحشاء مُنکر
شود نیز منکر به تصحیف مُنکِر
اگر کاف مفتوح گردد مکسَّر
مُنادی در اعداد اِسم صفا شد
چه مُنکَر چه مُنکِر مقدم موءخر
چه نسبت ستم ها به سالار دین شد
از آن مَنبع فِتنه زان بانی شَر
عنان سخن رفت از دستم آن به
شوم مادح باب شَبیر و شَبر
دریغا ندارم زبانی زمانی
کنم ذکر از اوصاف آقای قَنبر
من و مدح مولا زِهی فکر بی جا
کجا ذره و مدح خورشید خاور
زِ دست یَداللهیت ای یَدالله
عجب نی دریدی به گهواره اژدر
از آن صولت و قُوت و دست قدرت
وز آن حدّت ذُوالفقار دو پیکر
هنوز الامان آید از دشت صفین
هنوز الحذر خیزد از خاک خیبر
چو زد برق تیغ تو بر فرق مَرحَب
گذر کرد از جوشن و خود مُغَفَر
به قعر زمین صدمه ذُوالفقارت
فرو هشت از بال روح الامین پر
اجل در دم ذُوالفقارت مُجسم
بود مرگ در چشم اعدا مُصوّر
نه دستِ ستیزی نه پای گریزی
همه دیده پر خون همه رنگ اصفر
دلیران گردان مردان جنگی
شجاعان و گردن کشان دلاور
سراسیمه چون گو شتابان به هر سو
چو خیل شُغالان از نهیب غَضَنفَر
یَلان هُنر پیشه ابطال نامی
سواران رزم آزمای هُنَروَر
سپر کرده در زیر تیغت یکی جان
نهاده به پای کمیتت یکی سر
قضا و قدر گوید اندر رِکابت
که منصور و فیروز گردی مُظفّر
رسد شُهرت گیر و دار تو در بحر
وزد صرصر تند قَهر تو در بر
زِ دریا به خشکی کند میل ماهی
زِ آتش به دریا نَهد رُخ سَمندر
هیاهوی این المَفَر از اعادی
کند اوج تا قُبه چرخ اَخضر
بر اعضای مِریخ از بیم لرزه
زِ هول اُفتد از دست بهرام خنجر
ملائک همی گوید از عرش تکبیر
چو از دل کشی بانک الله اکبر
به سر پنجه قوت و زور بازو
نِدا آید اَحسن زِ خَلاق داور
اگر لافتی شد به شان تو نازل
دگر هَل اَتی شد به فَرق تو اَفسر
از آن پایه شان جلال تو ارفع
وز این رتبه قدر کمال تو برتر
به مردی دریدی بریدی و بستی
لب از اژدر از عَمر سر بند بربر
خدا و نبی اولیا اوصیا را
وَلی وَصی و رئیسی و سرور
فلک را ملک را جنّ و بشر را
قوامی امامی و هادی و رهبر
تماما همه وصف ذات تو باشد
نه یک آیه یک سوره قرآن سراسر
ندانم چه گویم ثنایت چه خوانم
خرد مانده چون وهم در حیرت اند
مداد ار بحار آید اشجار خامه
سماوات سبعه نُه اطباق دفتر
وگر جنّ و اِنس گردند کُتاب
زنند از قلم تا دم صُبح مَحشر
نیارند طاقت زِ باب فضائل
نگارند عشری زِ اَعشار کمتر
ثناگوی این آستان است عمری
غلام مُحقر (حَقیرِ) ثِناگر
به فضل تو مُحتاجم از عیدیانه
در این عید داری برایم مُقرّر
که در دفترت جزء جمع غلامان
شود نام من نقش چون سِکه زَر
الا تا چِکد قَطره از ابر نیسان
الا تا صَدف پرورد لولوء تر
در عرش أعلی با شکوه و غرقِ إجلال
پرواز خواهد کرد، آرام و سبکبال
هر کس أمیرالمؤمنینش هست حیدر
در هر دو عالم هست مسرور و خوش اقبال
خوشبخت آنکه أشهدُ أنّ علی(ع) را
گفت و مقیّد شد به آن هر لحظه از سال
با هر که بیعت کرده با «کافر» بگویید
وزن ثوابش در حدِ کاه است و پوشال
حق علی(ع) را هر کسی انکار کرده
در قبر و برزخ میشود درگیرِ جنجال
بر برگهٔ اعمال او در روز حسرت
با خشم خواهد خورد مُهرِ سرخِ ابطال
محشور خواهد شد به صحرای قیامت
با آتشی بر گردن و کور و کر و لال!*
*پیامبر(ص):ای ابوذر! انکارکنندهٔ حقّ علی(ع) و ولایت او در روز قیامت به صورت کر و لال و کور آورده میشود.
در تاریکی روز قیامت، روی زمین کشیده میشود درحالیکه گردنبندی از آتش در گردنش انداخته میشود و آن گردنبند سیصد شعبه(شاخه) دارد که بر روی هر شاخهٔ آن شیطانی است که آب دهان روی صورتش می اندازد و او را از درون قبرش به آتش می اندازند.
بحارالأنوار، ج۷، ص۲۱۱/ بحارالأنوار، ج۴۰، ص۵۵/ فرات الکوفی، ص۳۷۲/ تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۶
بی وقفه و بی مُعطّلی می پرسند
در هاله ای از نور جلي می پرسند
بر روی پل صراط، در روز جزا
از اصلِ ولایت علی(ع) می پرسند!
سرود جشن غدیر
(آسمون پرواز من تا مدینه بازه)
سبک محمودکریمی
بنداول
عیدغدیرخمرسید دل غرق شعف شد
از سوی خدا منصوب بین شاه نجف شد
عالم در زمزمه ست
شادی بهر همه ست
تبریک جبرئیل
به محضر فاطمه ست
یاعلیا یاعلی(۴)
بنددوم
تو آسمونها نوشته خدا به خط جلی
بر همه واجب شده ولایت آقام علی
پایانه هرچی غمه
هرچی بگم باز کمه
بعد رسول خدا
علی امام همه
یاعلیا یاعلی(۴)
بندسوم
غصه و غم از سینهام تا شد فراری
پاییز دل عاشقان گردیده بهاری
عید غدیر آمده
کنون امیر آمده
جای محمد ببین
علی وزیر آمده
یاعلیا یاعلی(۴)
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
عید غدیر مبارکباد
سرود جشن غدیر خم
بنداول
ذکر لبهایم علی گشته مدام
ساقی کوثر بده بر من دو جام
خواستم مست ولای تو شوم
تا نفس دارم گدای تو شوم
یاعلی و یاعلی و یاعلی(۲)
بنددوم
با علی هستیم تا روز جزا
دم به دم گوئیم ما قالوا بلی
در نجف گفتم به آوای جلی
ای که نور حق ز رویت منجلی
یاعلی یا علی و یاعلی(ع)
بندسوم
بندهی حیدر شدن باشد روا
عشق ما گردیده امشب بر ملاء
سعی من سعی صفا روی علیست
مروهام خاک نجف کوی علیست
یاعلی و یاعلی و یاعلی(ع)
بندچهارم
بر لب اهل ولا این زمزمه است
لطف حق با مرتضی سوی همه است
فاش میگویم در این عالم بدان
هر که با حیدر بود با فاطمه است
یاعلی و یاعلی و یاعلی(۲)
بندپنجم
نام کوثر فاطمه ساقی علیست
جمله فانی، چون خدا باقی علیست
چون علی شد بندهی پاک خدا
شد یگانه بعد شخص مصطفی
یاعلی و یاعلی و یاعلی(۲)
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
سرود جشن غدیر
با ملودی و سبک جدید
بنداول
مست ولای تو
شدم گدای تو
تموم هستیم و
کنم فدای تو
علی علی مولا
علی علی مولا(۲)
همهی هستیم و میریزم به پات علی
جون ناقابل و میکنم فدات علی(۲)
یاعلی مولا علی
یاعلی مولا علی (۲)
بنددوم
ای از همه سرتر
رو دست پیغمبر
گشتی امام ما
ای ساقی کوثر
علی علی مولا
علی علی مولا(۲)
من غلام غلامان تو هستم علی
من ز صهبای تو همیشه مستم علی(۲)
یاعلی مولاعلی
یاعلی مولا علی(۲)
بندسوم
یا علی اعلی
ای همسر زهرا
تفسیر قرآنی
ای شاه بیهمتا
علی علی مولا
علی علی مولا(۲)
قبلهگاه همه اهل تولا علی
اول و آخر و باطن و پیدا علی(۲)
یاعلی مولاعلی
یاعلی مولاعلی(۲)
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
در مدح امیرالمومنین(ع)
به بهانهی عید غدیرخم
یاعلی تا در نجف زائر شدم
بین ایوان حرم ظاهر شدم
پیش تو آلوده دامن آمدم
لیک با دست تو من طاهر شدم
پای تا سر مست مستم کردهای
نیست بودم لیک هستم کردهای
ساقیا یک جام از کوثر بده
عاشقانه میپرستم کردهای
هر دو عالم یک طرف تو یک طرف
بهر دیدارت ملائک بسته صف
بار بستم در حریمت آمدم
شد نگین خاتمم دُّر نجف
سجده بر خاک درت واجب شده
انبیا بر درگهت حاجب شده
جرعهای از جام کوثر خوردهام
زان سبب مستی من موجب شده
رفتهای معراج همراه نبی
دیدهای رخسار چون ماه نبی
تو تعارف سیب را کردی به او
این همان روزی دلخواه نبی
پا نهادی تا بدوش مصطفی
رفتهای تا فوق عرش کبریا
روی دستان نبی روز غدیر
گشتهای مولا تو از امر خدا
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
#مدح_مولای_متقیان_علی_علیه_السلام
از نامِ تو که حضرتِ خورشید به جا ماند
صد آینه زیبایی و صد مِهر و وفا ماند
تفسیرِ تو در باورِ من نیست بجز عشق
تعبیرِ من از عشق همان نورِ خدا ماند
تو عشقی و نامِ تو شده شهره ی آفاق
تا روزِ ابد سایه ی تو بر سرِ ما ماند
شادم که دلم گشته گرفتارِ تو ای شاه
خوبیِ دو عالم به جهان تا ز شما ماند
آنقدر تو مولای کریمی که هنوزم_
انفاقِ تو در خاطره ی شاه و گدا ماند
من ماندهام و سیرِ کمالاتِ تو آقا
تا حشر دلم در گروِ خطِ ولا ماند
ای خاص ترین خلقِ خدا، نورِ مجسّم
ای من به فدای کرَمت قبله ی عالم!
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi
#مدح_میلاد_حضرت_علی_ع
#سبک_نوشته
مولااااا ای شیرِ خدا حیدر
مولااااا ای صف شکنِ خیبر
مولااااا وَالصِّدِِّیقِ الاَکبَر
وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ
وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَر، مولاااااا
ای دُرٌِّ گران ای مَهِ انوارِ ولایت (۲)
هر ذرّه ای از نورِ تو اسرارِ حقیقت ( ۲)
لایق نیَم از مدح و ثنای تو بگویم (۲)
آیاتِ الهی همه در مدح و ثنایت
ای مطلعِ انوار و سرورِ دلِ احمد
سر لوحه ی عشقیّ و تو ای جانِ محمد(۳)
مولااااا وَ اَخی رَسُولِ الله
مولااااا وَ عَیبَهًَ غَیبِ لله
مولااااا و مَوضِعَ سِرِّالله
مولااااا مِنْهَاجِ رَسُولِ اللَّهِ
مولااااا عَلَماً لِدینِ الله، مولااااااا
مولااااا یا سَیِّدِ الْأَوْصِیَاءِ
مولااااا وَ رُکْنِ الْأَوْلِیَاءِ
مولااااا و عِمَادِ الْأَصْفِیَاءِ
وَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ
وَ یَعْسُوبِ الْمُتَّقِینَ
وَ قُدْوَةِ الصِّدِّیقِین، مولااااااا
در صورتِ تو آیت و آثارِ محمّد (ص)(۲)
ای سیرتِ قرآنِ خدایِ حَیِ سرمد (۲)
در منزلتت ای گُلِ داور چه بگویم (۲)
از منقبتت عشقِ پیمبر چه بگویم
مدح تو کجا و قلمِ این منِ عاصی
ماندم که از آن ذاتِ مطهّر چه بگوییم (۳)
مولااااا ای شیرِ خدا حیدر
مولااااا ای صف شکنِ خیبر
مولااااا وَالصِّدِِّیقِ الاَکبَر
وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ
وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَر، مولاااااا (۲)
فرخنده شد از عطرِ بهارت چمنِ گل (۲)
از شاخه ی هر گل برسد نغمه ی بلبل (۲)
منقوشِ صفاتت همه از لاله و لولوء (۲)
وصفِ تو چه گویم که نیاید به تخیّل
حاشا نشود شان و مقامِ تو تصوّر
بر دامن تو دستِ نبیّین به توسّل (۳)
مولااااا یا سَیِّدِ الْأَوْصِیَاءِ
مولااااا وَ رُکْنِ الْأَوْلِیَاءِ
مولااااا وَ عِمَادِ الْأَصْفِیَاءِ
وَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ
وَ یَعْسُوبِ الْمُتَّقِینَ
وَ قُدْوَةِ الصِّدِّیقِین، مولااااا
مولااااا ای شیرِ خدا حیدر
مولااااا ای صف شکنِ خیبر
مولااااا وَالصِّدِِّیقِ الاَکبَر
وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ
وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَر، مولاااااا (۲)
#میلاد_نور_پیشاپیش_مبارک
#هستی_محرابی
دههی ولایت
غدیریه
این موهبت از لطف خدواند جلیست
عشقم به علی تا به ابد چو ازلیست
در سینهی من مهر علی جای گرفت
میزان حلال زادهگی حب علیست
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
رباعی
در امامت حضرتعلی(ع)
به جز علی چه کسی لایق امامت شد
علی وصی پیمبر شه کرامت شد
نوشته بر در جنت بهخط لمیزلی
علیشفیعهمه شیعه در قیامت شد
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
سرود غدیر خم
منتهی به ظهور انشالله
سبک و ملودی جدید
بنداول
غدیرخم شد گاه سرور است
ولای حیدر جلوهی نور است
ز عرش اعلی فرشته گوید
طلوع فجر و وقت ظهور است
یا مولا...الساعه (۳)
یامولا....العجل (۳)
یا مولا
ادرکنی ادرکنی ادرکنی(۲)
بنددوم
پیام ما بر دلهای آگاه ست
امید شیعه بقیه الله ست
منتقم فاطمه در عالم
وارث ذکر علی ولی الله ست
یامولا....الساعه (۳)
یامولا.....العجل (۳)
یا مولا
ادرکنی ادرکنی ادرکنی (۲)
بندسوم
کشور ایران شیعهی حیدر
مهدشهیدان یار پیمبر
منتظران بقیه الله
تشنهی یک جرعهای ز کوثر
یامولا....الساعه (۳)
یامولا....العجل (۳)
یا مولا
ادرکنی ادرکنی ادرکنی (۲)
بندچهارم
حیدریم من حیدریم من
شیعهی اثنی عشریم من
همه میدانند به لطف مهدی
مادریم من مادریم من
یامولا.....الساعه (۳)
یامولا.....العجل (۳)
یا مولا
ادرکنی ادرکنی ادرکنی (۲)
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
به بهانهی عید غدیرخم
در منقبت امیر کلام
حضرت علی (ع)
من غلامی از غلامان امیرالمومنینم
از ازل تا روز محشر تشنهی ماءمعینم
گاه از شوق ولایت بر سما گه بر زمینم
گاه با روح مجرد منبهعشقت همنشینم
ای همه درمان دردم ای طبیب آشنایم
تو همان بالانشینی تو امیری من گدایم
آسمانیها همه محو جمال بی مثالت
ای فدای روی ماه و خلق نیکو و خصالت
هر دوعالمتاقیامتمیخورد غبطه بهحالت
سائل کوی توعالم گشته در هر روز و سالت
قبلهی اهل تولا شد نجف قبله نمایی
تو به قرآن محمد معنی قالوا بلایی
تو علی عالی اعلا امامالمتقینی
اسوه و الگوی خیل انبیاء روی زمینی
ساقی کوثر تویی تو بر همه اهل یقینی
زینت افزای جنانی ساکن عرش برینی
افتخارم در دو عالم من ترا عبد و غلامم
بر تو تاصبحقیامت صد درود و صد سلامم
از ازل تا روز محشر مهر تو بر سینه دارم
خاک پایت را بدیده تا قیامت می گذارم
من ز دیده از فراق تا قیامت اشکبارم
در خزانم لیک از عشق نجف همچون بهارم
من غدیری هستم و مولا علی شد مقتدایم
بر امام حی و زنده تا نفس دارم فدایم
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
روز عهد و روز پیمان شد غدیر
واژه ها مبهوت و حیران شد غدیر
روز اکملت لکم دینک شده است
مصطفی مسرور وخندان شد غدیر
دست در دست نبّی می رفت عرش
آیه آیه شرح قرآن شد غدیر
گفت نعمت بر شما گشته تمام
روز فخر دین و انسان شد غدیر
این پیام ابلاغ شد بر مرد و زن
حیدر حیدر ذکر جانان شد غدیر
نام حیدر می درخشد چون قمر
فاتح هر جنگ و میدان شد غدیر
آ دم و یعقوب و اسحاق نبّی
مست این ابلاغ و فرمان شد غدیر
جبرئیل آورده فرمان سوی عشق
این کلام حیّ سبحان شد غدیر
در غدیر خم همه مست اند و شاد
دشمن دین زار و گریان شد غدیر
?️بند اول:
ای منتخب غدیر خم
شایسته ترینه مردم
فرموده حی داور
هستی از همه برتر
ای علت خلقت عالم
وصیِ مطلق خاتم، حیدر
معنی فاروق اعظم
ای ذکر توبه ی آدم، حیدر
سوره ی هل اتی، آیه ی اِنّما
همه در شأن تو، علی یا مرتضی
اَشهد اَنَّ علیاً ولی الله
?????????
?️بند دوم:
ای تمثال نور الرحمن
ولایتت رکنِ ایمان
ای حضرت شاهنشاه
ممسوس فی ذات الله
ای ولیِ عالَم امکان
خدا هستی یا که انسان؟!، حیدر
ناطق و تفسیرِ قرآن
تو محشر معیار و میزان، حیدر
علی یعسوب دین، علی حبل المتین
فقط آقا تویی، امیرالمؤمنین
اَشهد اَنَّ علیاً ولی الله
?????????
?️بند سوم:
ای امام اول دنیا
خلیفة الله و مولا
اَشْجَعُ الناس و سردار
غیرت الله و کرار
ای خشم تو خالق طوفان
شیرِ لافرّارِ میدان، حیدر
پهلوان و مردِ مردان
فاتح و معرکه گَردان، حیدر
امیرِ با وقار، صاحب ذوالفقار
نامِ تو هست برا، شیعه ها افتخار
اَشهد اَنَّ علیاً ولی الله
بند اول
فاروق اعظم صدیق اکبر
مدحت فرموده شخص پیغمبر
هر وقت تو مشکل برخورده نوکر
میخونه ناد مولانا حیدر
حیدر حیدر حیدر
مرد مردان حیدر
دست یزدان حیدر
حب تو شد مرز
کفر ایمان حیدر
دشمنت وقت رزم
شد هراسان حیدر
مثله شیر غرانه
توی میدان حیدر
به دام علی ام
ب نام علی ام
خراب نگاه و
مرام علی ام
یه عمره که مست
یه جام علی ام
علی امامم
غلام علی ام
علی یا حیدر
با نامت دلم گشته منجلی
قاهر العدو والی الولی
غم های دلم بسیار ولی
نیست هیچ غصه ای تا میگم علی
حیدر حیدر حیدر
ای می ناب حیدر
در نایاب حیدر
بر دوعالم هستی
شما ارباب حیدر
جای نبی یک شب
رفته به خواب حیدر
فاطمه رب آب
ابو تراب حیدر
به دام علی ام
ب نام علی ام
خراب نگاه و
مرام علی ام
یه عمره که مست
یه جام علی ام
علی امامم
غلام علی ام
علی یا حیدر