عید غدیر خم

مرتب سازی براساس

متن شعر عید غدیر -(ره به مقصد نبرد هیچ رهی جز این راه) * محمد حسین ملکیان

912

متن شعر عید غدیر -(ره به مقصد نبرد هیچ رهی جز این راه) ره به مقصد نبرد هیچ رهی جز این راه
با علی نیست به پیمانه ی ما هرگز آه
هر که تبلیغ غدیر است همه هم و غمش
اربعین کرببلایی شود انشاءالله

محمد حسین رحیمیان
مرداد ۹۸

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 14:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

متن شعر عید غدیر -(آنسان که دست گل سر دست بهار رفت ) * مهدی مردانی

582

متن شعر عید غدیر -(آنسان که دست گل سر دست بهار رفت ) آنسان که دست گل سر دست بهار رفت
آن روز دست یار سر دست یار رفت
در پرده او ولی خدا بود از ازل
بخت غدیر بود که پرده کنار رفت
قبل از علی(ع) شراب کجا بود در جهان
عمری لب ملائکه خشک و خمار رفت
حق گفت: یا علی(ع) و شراب از فلک چکید
وز آن شراب در گل آدم بکار رفت
این آسمان که بار امانت نمی کشید
مردانه شانه های علی(ع) زیر بار رفت
از هر دو راهه ای به علی(ع) می رسد دلش
راهی برو دلا که دل ذوالفقار رفت
ذکر علی(ع) به حق و حقیقت انالحق است
میثم دم از علی(ع) زدو بالای دار رفت
می خواستم زادمیان دلبری کنم
گفتم که یا علی(ع) دل پروردگار رفت

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر عید غدیر -(نه اعتنا به می و نه خمار می کردند) * پیمان طالبی

672

شعر عید غدیر -(نه اعتنا به می و نه خمار می کردند) نه اعتنا به می و نه خمار می کردند
علی نبود، خلایق چه کار می کردند؟

علی اگر که نمی بود، شاعران در شعر
چه استفاده ای از ذوالفقار می کردند؟

به دار باقی مولا شتافتند آنان
کز عشق یار تمنای دار می کردند

ز هیبت سخنش، پایه های منبر نیز
زمان خطبه، سکوت اختیار می کردند

به دست حیدری اش بوسه زد در خیبر
و اهل کوفه به این افتخار می کردند

برای علم علی تازگی ندارد، هر
حقیقتی که بر او آشکار می کردند

همه مناظر کوفه ز خویش می رفتند
اگر نگاهی از آن رخ شکار می کردند

بگو به منکر مولا که در شب هجرت
خلیفه های دروغین چه کار می کردند؟

در آن زمان که علی ذوالفقار می چرخاند
ز معرکه دو خلیفه فرار می کردند!

  • یکشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:56
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر -(غدیر با علی غدیر می شود) * مجید تال

2202
11

شعر عید غدیر -(غدیر با علی غدیر می شود) غدیر با علی غدیر می شود
نبی! بگو وگر نه دیر می شود

علی حقیقتا خود پیمبر است
اگر چه ظاهرا وزیر می شود

میان این همه صحابه رسول
چرا فقط علی امیر می شود

علی شدن که کار هر کسی نبود
علیست آنکه بی نظیر می شود

غدیر، مصطفی عجب دمی گرفت
میان دست خود چه پرچمی گرفت

  • یکشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 18:00
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر عید غدیر -(در آسمان شب سیزده، که ماه دوتاست) * مهدی رحیمی زمستان

905

شعر عید غدیر -(در آسمان شب سیزده، که ماه دوتاست) در آسمان شب سیزده، که ماه دوتاست
سحر یکی ست، ولی لحظه ی پگاه دوتاست

تو هم خدایی و هم نیستی خدای جهان
یکی ست چشم در این صورت و نگاه دوتاست

یکی به سمت نجف می رود یکی کعبه
خدا در اصل یکی هست و طرز راه دوتاست

اگر که کعبه نشین بوده ای نجف پس چیست؟
فقط برای تو انگار بارگاه دوتاست

برای کعبه علی و برای من پسرش
دلیل ماندن پیراهن سیاه دوتاست

یکی به صلح،حسن شد یکی به جنگ،حسین
کمان یکی ست ولی تیر های شاه دوتاست

خدا بخیر کند جنگ چشمهایت را
در این نبرد که فرمانده ی سپاه دوتاست

  • یکشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 18:07
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر عید غدیر -(نسیم باد صبا بی خبر چه فایده دارد) * رضا باقریان

563

شعر عید غدیر -(نسیم باد صبا بی خبر چه فایده دارد) نسیم باد صبا بی خبر چه فایده دارد
درخت میوه بدون ثمر چه فایده دارد

اگر به غیر علی یاعلی دمد ز نوایش
نوای دلخوش شانه به سر چه فایده دارد

بدون دست توسل به دامن کرم تو
جهاد راه خدا ای قمر، چه فایده دارد

نبی به همره تو شد نبی، وگرنه علی جان
خلیل بت شکنم بی تبر چه فایده دارد

هرآنکه حب تو را در دلش نداشته باشد
نماز صبح و شبش تا سحر چه فایده دارد

بگو که اَشْهَدُ اَنَّ علی ولیِ خدایی
ولایت تو نباشد سپر چه فایده دارد

مقابل حرمت کآمدم به طعنه نوشتم
هنرنماییِ اهل هنر چه فایده دارد

ز چارچوب، درِ قلعه کنده شد که بگویی
بدون اذن خدا هم، ظفر چه فایده دارد

مگر نگاهِ تو از ما کمی زُراره بسازد
وگرنه سجده

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:18
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

رباعی مدح حضرت علی -(یک ذره از احسان علی خیر کثیر است) * علی اکبر غلامپور

551
1

رباعی مدح حضرت علی -(یک ذره از احسان علی خیر کثیر است) یک ذره از احسان علی خیر کثیر است
اکملت لکم دین خدا روز غدیر است
بی شک ز همه جن و ملک جمله کبیر است
الحق که برازنده ی او شاه و امیر است

#شاعر_علی_اکبر_غلامپور

۹۹/۲/۲

  • جمعه
  • 6
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

عید غدیر -(پرچم عید غدیر به دست مولا علی ست ) * رضا توحیدی

643

عید غدیر -(پرچم عید غدیر به دست مولا علی ست ) پرچم عید غدیر به دست مولا علی ست
شاه و گدا و وزیر که مست مولا علی ست
در خم خم‌‌ غدیر نشسته عالم اسیر
نام ‌‌و ‌‌نوای غدیر الست مولا علی ست
صاحب خم غدیر ساقی کوثر علی ست
جام بزرگ غدیر ز هست مولا علی ست
جن و ملک شد اسیر اسیر عشق امیر
جمله مگر چرخ پیر به شست مولا علی ست
نور رخ مهوشان ز روی مولای من
دیده شاه و فقیر به دست مولا علی ست
نور و (ضیاء) دلم ز مهر مولا علی ست
دل بردم آن کسی که مست مولا علی ست

  • سه شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 00:27
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

عید غدیر -( اگرچه رتبه‌ی او در غدیر معنا شد) * عادل حسین قربان

537

عید غدیر -( اگرچه رتبه‌ی او در غدیر معنا شد) اگرچه رتبه‌ی او در غدیر معنا شد
ولی حقیقتِ این مرد دیر معنا شد

قسم به معنیِ آیاتِ "هَلْ أَتى" با او
همیشه حقِ یتیم و اسیر معنا شد

همین که دستِ علی در غدیر بالا رفت
برای بارِ نخستین "امیر" معنا شد

کسی مطابقِ هارون برای موسی بود
برای حضرتِ طه وزیر معنا شد

کسی که وقتِ رکوعِ نماز می‌بخشد
فقط به دستِ علی دستگیر معنا شد

همان علی که ابرمردِ فتحِ خیبر بود
همان که وقت نبردش "دلیر" معنا شد

کتابِ فضلِ علی قرنها نوشته شده
ولی حقیقتِ این مرد دیر معنا شد

  • سه شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 10:34
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

تکیه گاهِ مؤمنات و مؤمنینِ خویش کرد * مرضیه عاطفی

476

تکیه گاهِ مؤمنات و مؤمنینِ خویش کرد تکیه گاهِ مؤمنات و مؤمنینِ خویش کرد
دست هایش را گرفت و اصل دینِ خویش کرد

گفت قطعاً جملۂ «من کُنتُ مولا» را بلند
خطبه را خواند و علی(ع) را جانشینِ خویش کرد

آیۂ «ألیوم أکملتُ لکُم» را تا ابد
شاهد عینی دین راستینِ خویش کرد

در غدیرخم ولی الله معنی شد! سپس
دستِ بالا رفته را حبل المتینِ خویش کرد

عشق حیدر در دلش بود و همه دیدند که
دور او می گشت و حجّ آخرینِ خویش کرد

خود ملقّب به «امین» بود و علی(ع) را سال ها
کاتب وحی خداوند و امینِ خویش کرد

خوش بحال آن که با قران ناطق یار شد
محو آیاتش شد و عینُ الیقینِ خویش کرد

ذره ای خیر از دو دنیایش ندید آنکه کسی-
غیر حیدر را أمیرالمؤمنینِ خویش کرد!

#فقط_حیدر_أمیرٱلمومنین_است
#أشهد_ان_علیا_ولی_الله
#عیدغدیر_مبارکباد

  • جمعه
  • 17
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 21:00
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

عید غدیر خم -(#مدح_امیرالمومنین_علی_ع سند دینِ خدا گر که فقط قرآن است احمد آیینه ی وحی است و علی برهان است) * هستی محرابی

548

عید غدیر خم -(#مدح_امیرالمومنین_علی_ع  سند دینِ خدا گر که فقط قرآن است احمد آیینه ی وحی است و علی برهان است) #مدح_امیرالمومنین_علی_ع

سند دینِ خدا گر که فقط قرآن است
احمد آیینه ی وحی است و علی برهان است

مرتضی جلوه ای از صورتِ عرفانِ خداست
گلِ بستانِ بهشت و به همه قبله‌نماست

نبضِ هستی ز وجودش به قیام و به قعود
فلک از شوقِ تمنای علی(ع) سر به سجود

آدم و جِنّ و مَلک آمده در پیمانش
خضر و داوود و سلیمان همگی دربانش

دل پُر از مِهرو نگاهش همه لبریزِ صفاست
که خدا عشقِ علی هست و علی عشقِ خداست

مرتضی منبری از نور و ملائک پایش
همه ذرات جهان شیفته ی سیمایش

شده اعجازِ ولایش به یقین باورِ ما
وَ همین بس که شده شاهِ نجف سرورِ ما

علی آن کوکبِ دریِِّ خدای ازلی ست
بعدِ احمد بخدا بر همه‌ی خلق ولی ست

ظاهر و باطنِ قرآنِ محمد(ص) علی است
به دو عالم به همه خلق سرآمد علی است

صاحبِ ذکر سلونی بخدا شیرِ خداست
فاتحِ بدر و حنین است که شمشیرِ خداست

رفته شامِ سیه و صبحِ سپید آمده است
بر همه اهلِ ولا عید سعید آمده است

شاهدِ وحیِ نبی و به همه اسرارش
لعنتِ حق به هر آنکس که کند انکارش

مرتضی شانِ نزولِ همه آیاتِ خداست
معنیِ سوره‌ی توحید وَ مرآتِ خداست

پایه ی عرش به اقرارِ علی پا برجاست
چرخه ی فرش به ایثارِ علی پابرجاست

بی بدیل است دو عالم چو نبی بی همتاست
کرسی و لوح و قلم از نفسش پا برجاست

او که از قبلِ تولد به خدا ایمان داشت
وقتِ میلاد به لب زمزمه ی قرآن داشت

با خطِ نور خداوند به افلاک نوشت
که علی جانِ نبی حافظِ درهای‌ بهشت

بر دلِ ما همه این عید مبارک باشد
سندش سوره ی یاسین و تبارک باشد

#عیدسعید_غدیرخم_مبارکباد
#هستی_محرابی

  • شنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 18:50
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 حسن کردی

عید غدیر -( غدیر عید ستم دیده گان دوران هاست) * حسن کردی

677

عید غدیر -(  غدیر عید ستم دیده گان دوران هاست) غدیر عید ستم دیده گان دوران هاست
به حق رسیدن حق دار و مزد انسان هاست
غدیر عرش خدا در دل بیابان هاست
قسم به صبح که روشن ترینِ پیمان هاست
غدیر ختم به خیری دین و اسلام است
بدون باورش اسلام بی سرانجام است

غدیر آمده تا اینکه راه گم نشود
از آسمان شرف نقش ماه گم نشود
پس از رسول خدا تکیه گاه گم نشود
و تا قیامت حق راه و چاه گم نشود
غدیر مرز حیات نفاق و ایمان است
غدیر ماه ترین اتفاق دوران است

غدیر آمده تا پایه های دین باشد
صراط روشن دل های مؤمنین باشد
کلام قاطع وحی است و بالیقین باشد
رسالت نبوی مقصدش همین باشد
بگو نبی خداوند با دلی آگاه
بگو برای همیشه علی ولی الله

فروغ چشم جهان است روشنای علی
دمی نفس نکشیدیم بی ولای علی
چکامه ای نسرودیم جز برای علی
بمیرد آن دل اگر نیست خاک پای علی
نوشته بر دل من با حروف لم یزلی
"علی امام من است و منم غلام علی"

اذان بدون علی از اساس مردود است
نماز دشمن حیدر گناه آلود است
عبادتی که علی را نداشت نابود است
بگو به منکر او در مسیر نمرود است
ضلالت است نمازی که بی علی برپاست
عبادت است علی یا علی که بر لب ماست

جهان جهان شده از فیض نور همسر او
نوشته اند حیا را ز حجب دختر او
منور است زمین از حضور قنبر او
هراس مرگ ندارد حیات نوکر او
"رواق منظر چشم من آشیانه ی اوست"
بگو به کعبه که این عشق خانه، خانه ی اوست

خدا غزل نسروده مگر برای علی
سخن نگفته مگر اینکه با صدای علی
چه سینه چاک شده کعبه در هوای علی
به روی شانه ی احمد نشسته پای علی
فقط ولایت حیدر کمال دین گردید
علی امیر سرافراز مؤمنین گردید

کسی که یک نفسش را ثواب دنیا بود
کسی که هم نفس بی قرار زهرا بود
کسی که روشنی جان و نفس طاها بود
علی امیر جهان مقتدا و مولا بود
چو ذولفقار که خم گشته از جلال علی
مگر بخواب ببیند کسی زوال علی

خدای خالق منان علی علی گوید
به صفحه صفحه ی قرآن علی علی گوید
نبی زمانه ی بحران علی علی گوید
حسین در دل میدان علی علی گوید
قسم به کعبه علی سرپناه عرش خداست
و شانه های نجف تکیه گاه عرش خداست

قسم به لقمه ی پاکی که ارثم از پدر است
نجف همیشه برایم ز قبله قبله تر است
جهان بدون نجف آسمان بی قمر است
دلم ز دشمن حیدر همیشه بر حذر است
اگر چه نام علی روح بر تنم داده ست
"فَمن يَمُت يَرَني"شوق رفتنم داده ست

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

عید غدیر -( فرمود نبی هر آنچه شد نازل را) * حامد آقایی

682

عید غدیر -( فرمود نبی هر آنچه شد نازل را) فرمود نبی هر آنچه شد نازل را
تا زنده کند جماعت غافل را

با دست علی دست منافق رو شد
فاروق جدا کند ز حق باطل را

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:49
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

عید غدیر -( من شاهدِ صحرای غدیرم یارب) * علی ساعدی

534

عید غدیر -( من شاهدِ صحرای غدیرم یارب) من شاهدِ صحرای غدیرم یارب
شادم که علی شده امیرم یارب

دیگرچه کمی به زندگانی دارم
دیگرچه غمی اگر بمیرم یارب

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

شعر غدیر -(بیا ای دوست دلت را حیدری کن) * رضا ترابی گیلده

466

شعر غدیر -(بیا ای دوست دلت را حیدری کن) بیا ای دوست دلت را حیدری کن
بیا با حُبّ ِ حیدر دلبری کن

اگر خواهی سعادت را دو عالم
بیا بر آل حیدر نوکری کن

  • دوشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 01:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

عید غدیر -(عید یعنی روز میعاد غدیر) * رضا توحیدی

437

عید غدیر -(عید یعنی روز میعاد غدیر) عید یعنی روز میعاد غدیر
پادشاهی و خدایی و وزیر
عید‌‌ یعنی شمع ارکان وجود
بر دو دستش شاه ایوان وجود
عید ‌ یعنی خاتم پیغمبران
در بغل بگرفته مولای جهان
عید یعنی از فراز عرش حق
هر چه نعمت بود آمد در طبق
عید یعنی آیه ی اکمال دین
شد نزولش بهر آن سلطان دین
عید یعنی شیعه را از روی فرش
می‌برد مولای دین تا بام عرش
عید یعنی شمع ایوان جهان
شد امیرمومنان آن لامکان
عید یعنی کعبه اهل وصول
بر دو دستش دست‌ همتای بتول
عید یعنی سرور خیبر شکن
می‌شود مولا و شمع انجمن
عید یعنی بر فراز نه فلک
خیمه زد‌‌ آن شاه انس و هم ملک
عید یعنی شاهد خلق وجود
در بغل گیرد معمای وجود
عید یعنی آیه ی تبلیغ دین
شد فرود از بهر یار عالمین
عید یعنی برترین پیغمبران
دین خود ابقا نموده در جهان
عید یعنی دلبر و دلدار ما
شد امیرالمومنین سالار ما
عید یعنی شد (ضیاء) عالمین
هم نبی و هم وصی آن نور عین

  • دوشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 02:42
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

عید غدیر -( شاعر به سرش زد غزلی داشته باشد) * محسن زعفرانیه

447

عید غدیر -( شاعر به سرش زد غزلی داشته باشد) شاعر به سرش زد غزلی داشته باشد
تاکید به عشقی ازلی داشته باشد

این شعر که با نام علی می شود آغاز
ابیاتِ به طعمِ عسلی داشته باشد

تردید نداریم که در عَرش، خدا نیز
چون حیدرِ کرار، یَلی داشته باشد!

هرچند اذان مدح خدا میکند اما
با ذکرِ تو "خَیرِ العَملی" داشته باشد

در آتشِ دوزخ نرود پای کسی که
یک ذره به دل حُبِّ علی داشته باشد!!

  • چهارشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 10:46
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

امیرالمومنین -(آخرین حج است و در تابند دلها در تولا و تبرا) * حسن لطفی

842
1

امیرالمومنین  -(آخرین حج است و در تابند دلها در تولا و تبرا) آخرین حج است و در تابند دلها در تولا و تبرا
حاجیان در قلبِ صحرا آب اندک در عوض طوفانِ گرما
چهره‌ها خیس از عرق‌ها مانده در سینه نفس‌ها
میرسد بانگِ جرس‌ها ناقه‌ها بر رَملهایِ بی قراری مثل سِیلی با جهاز عشق ، جاری روی شنها

آخرین حج است و برمیگردد از حج یک بیابان از خلایق
لیک پیغمبر در آشوبِ دقائق
یک طرف یک خیل عاشق
یک طرف جمعی منافق
یک طرف آئینه‌ی حق
یک طرف آئینه‌ی دق
بازهم مثل همیشه پشت او قرآن ناطق
در میان اینهمه در سینه دارد رازهای بی شماری از حقایق

آخرین حج است و می‌بیند ثمر داده‌ست رنجی که کشیده
سالها در سالها از دستِ جهل مردمانِ سرزمینِ خود چشیده
محنتِ شعبِ ابی طالب به جانِ خود خریده
کوچه کوچه سنگ خورده شهرها و شهرها هِی زخم دیده
هرچه می‌شد او شنیده زخمِ پیشانی و دندانِ شکسته بیش از هشتاد غزوه بار بسته
لیک از اینها گرانتر سخت‌تر از هرچه دیده سخت‌تر حتی زِ فهم بت پرستان دیدن جهلی عمیق از مردمان جاهلستان و نفاقِ هم قطاران است اما در دل او نور فرقان است بر لبهاش قرآن است

آخرین حج است و بعد از اینهمه انبوه غم
ظلم و ستم درد و اِلَم ناگاه وحی آمد
دوباره وحی در یک آیه‌ی کوتاه آمد
کِای رسولِ برگزیده نور دیده هرچه کردی هرچه کردی هرچه دیدی
سالها در سالها اما همه هیچ است هیچ است!
هرچه رفتی آنچه گفتی آنچه خواندی و نشاندی
گوئیا ناگفته‌ای ناخوانده‌ای ناورده‌ای هیچ‌است هیچ است آن
مگر امروز اینک در همین منزل رسانی جاودانی این پیام آسمانی:

آی بَلِّغ یا نَبی ما اُنزِلَ مِن رَبکَ امروز امت را
که ما بَلَغتَ ما بَلَغتَ ما بَلَغتَ سرانجام رسالت را

آخرین حج است و در گرمای طاقت سوزِ عالم سوز
در قلب کویری سخت پای برکه‌ای خوشبخت اینگونه او فرمود :
هرکس پیش رو رفته است برگردد و هرکس پشت سر مانده است میمانیم تا آید و در پیش نگاه دوستدارانش محمد(ص)

از شتر پایین که آمد تا سه روز اُطراق کرد
حرف رفتن گفت و بازی با دل عشاق کرد

آخرین حج است اما اولین عید من است
بعد از این شکرِ خدا تکلیفِ عالم روشن است....

*« این روایت از تمامی بزرگان آمده
مستند ، واژه به واژه ست و فراوان آمده

عالمانِ اهل سنت با تواتر گفته‌اند
با تجاهل یاکه حتی با تفاخر گفته‌اند

فخر رازی اسقلانی ابن ماجه بن کثیر
ابن عبدُالبِّر بخاری مسلم و ابن جریر

ابن جوزی ابن شاهین و زهبی شافعی
تَرمزی و ابن حنبل جَزَری و نافعی

آنقدر نام است آید میشود خود یک کتاب
گفته‌اند از خطبه‌ی پیغمبر ختمی مآب»

رفت بر روی جهاز و گفت با اهل حجاز
گفت با اهل حقیقت گفت با اهل مجاز

بعد حمد و بعد تسبیح خدایش دم گرفت
دست حق را بین مشتش دست حق محکم گرفت
@hosenih
گفت: حق فرمود بعد از من تمام دین علیست
این علی و این علی و این علی و این علیست

آی مردم با پیمبر با خدا بیعت کنید
یک به یک با دست من با مرتضی بیعت کنید

دست او را برد بالا دست را بالا کشید
پیش آن سیلِ تماشا دست را بالا کشید

آنقدر بالا که حضرت با خدایش دست داد
پیش از هرکس خدا با مرتضایش دست داد

اَشهدُ اَنَّ امیرالمومنین تنها علی
اَشهدُ اَن لا امیرالمومنین الّا علی

کربلا هم آخرین حج بود و تنها مانده بود
حاجیان در خاک و خون بودند اما مانده بود

یک نفر جا مانده بود
تشنگی بود و خجل از طفل بابا مانده بود
روی دست خود علی را برد بالا برد بالا
آه بابا آه بابا

آخرین بار است دستِ غم به زانو میزند

اولین بار است اما حرف مُنّوا میزند

اولین بار است مردی اینچنین رو میزند....

*تحقیق این موضوع در کتاب الغدیر علامه امینی و کتب علامه سید مرتضی عسکری به تفصیل آمده .

  • سه شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 09:52
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

عیدغدیر -(شان هل اتی علیه، قدر و قضا علیه) * مظاهر کثیری نژاد

517

عیدغدیر  -(شان هل اتی علیه، قدر و قضا علیه) بند اول:
شان هل اتی علیه، قدر و قضا علیه
به خدا که بهترینِ، خلقت خدا علیه
(علی)(۴)(یاحیدر)
روی سرماست تا به ابد دین علی
تاریخ ندیده به خودش عین علی
کسوت پیمبریِ ختم الانبیاست
تنها فرق بین نبی و بین علی

نفحات من، صلوات من
هم صفا و مروه و عرفات من
ای نجات ، حسنات من
به تو تکمیله علی سور و سات من

(علی علی حیدر مولانا علی)

بند دوم:
واسه ما عیار علیه، صاحب اختیار علیه
اونی که داره تو دستش، تیغ ذوالفقار علیه
(علی)(۴)(یاحیدر)
سرمست شدم از سر گیسوی علی
دارد همه جا سینه ی من بوی علی
مانند علی در همه ی دنیا نیست
خیبر فکن است قدرت بازوی علی

ضربان من ، در لسان من
هم جنون و هم کلید جنان من
هیجان من، آب و نان من
به علی میچرخد فقط زبان من

(علی علی حیدر مولانا علی)

بند سوم:
قبله هر جهت علیه، علت خلقت علیه
کوری دشمن زهرا، خلیفه فقط علیه
(علی)(۴)(یاحیدر)
هم مسجد و هم قبله و محرابه علی
تکیه میکنم همیشه هر جا به علی
وقتی که علی اسم خداست، بگو بلند
لا حول و لا قوه الا بعلی

با صفا علی، مرتضی علی
همه رهروند و تو مقتدا علی
بی ریا علی، کیمیا علی
شان تو فراتر از انبیا علی
(علی علی حیدر مولانا علی)

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 21:25
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

عید غدیر -(دوباره عاشقان عید غدیر است) *

665

عید غدیر -(دوباره عاشقان عید غدیر است) دوباره عاشقان عید غدیر است
پیامی از سوی حی قدیر است
علی بر خلق این عالم امیر است
ولایش هدیه از حی مبین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی نور خداوند مبین است
علی حامی ختم المرسلین است
علی روشن ضمیر و مه جبین است
علی گلواژه ی قرآن و دین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

گل گلزار دین و حیدر است او
عزیز و هستی پیغمبر است او
زلطف حق شفیع محشراست او
علی هم اولین هم آخرین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی نور خدای حی یکتاست
علیه همسنگروحامی طاهاست
علی نور دل اهل تولاست
علی خورشید در روی زمین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی ازخلق این عالم گسسته است
علی دل را به ذات حق ببسته است
ولایش در دل از روز الست است
علی نور دل اهل یقین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی حامی قرآن و شریعت
علی دارای انواع فضیلت
علی در سینه ها نور بصیرت
علی دست خدا در آستین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی گلخانه ی دین را گلاب است
علی بر قلب ما چون آفتاب است
علی نامش دعای مستجاب است
جهان با نام او خلدبرین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی هدیه بود از حی سبحان
علی تفسیر هر آیات قرآن
همه ذره علی خورشید تابان
علی در بحردین در ثمین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی بر شیعیان یارو حبیب است
علی سر منشاء صبر و شکیب است
علی بر درد این عالم طبیب است
علی حصن حصین ،حبل المتین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی زیبایی باغ بهشت است
علی تعیین خط سرنوشت است
ولای او عجین باسرنوشت است
ولایش در دل اهل یقین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی با شیعیانش رستگار است
علی بر کل هستی اعتبار است
علی نامش مدال افتخار است
درون سینه عشقش آتشین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی معنی قرآن مجید است
علی در نزد خالق رو سپید است
علی برقفل مشکل‌ها کلید است
علی معنی فجر و یاوسین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی در این جهان شاه ولایت
علی مرتضی شمس هدایت
علی دارد به هر شیعه عنایت
تمام عمر، ذکر ما همین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی راحی یکتا می شناسد
پس ازاو شخص طا ها می‌شناسد
که جان خویش، زهرا می شناسد
به انگشت رسالت او نگین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی برخلق عالم شهریاراست
علی حامی دین باذوالفقار است
علی ثابت قدم هم استواراست
هرآنکه دشمن اوشدلعین است
فقط حیدر امیر المومنین است

فدای چهره ی تابان حیدر
همه عالم بود مهمان حیدر
همه شرمنده ی احسان حیدر
شفیع ما به روز واپسین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

علی مرتضی در انتظارم
کنی یاری مرا در احتضارم
کسی را جز توو خالق ندارم
دم آخر ندای من چنین است
فقط حیدر امیرالمومنین است

  • یکشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 21:28
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

عید غدیر -(عید غدیر آمد و از غدر دشمنان) * حسین نبی زاده اردکانی

413

عید غدیر  -(عید غدیر آمد و از غدر دشمنان) عید غدیر آمد و از غدر دشمنان
دلها غمین و خاطر مردم مکدّر است

تنها ره خروج از این وضع ناگوار
برخورد با فساد به مانند حیدر است

امید می رود که رهد کشور از رکود
آری به اتحاد رهایی میسر است

سال دگر ز همت مردم، خدا کند
بینیم وضع مردم از امروز بهتر است

بادا قرین شور و شعف قلب مومنین
قلبی که از محبت مولا منوّر است

  • پنج شنبه
  • 20
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:56
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

عیدغدیر -(صلاتم حيدر) * عباس میرخلف زاده

718
5

عیدغدیر -(صلاتم حيدر) صلاتم حيدر
مبتلاتم حيدر ٢
حياتم حيدر
خاك پاتم حيدر
مماتم حيدر
من فداتم حيدر

تا كه دنيا دنياس ، مديونتم آقا
وقتي تو بابامي ، مادرمه زهرا

فاتح خيبر ، روح و نفس پيغمبر
ثروتِ منه نوكر ، يا ابو تراب
پدر فضلي ، شاه بخشش و بذلي
باباي اباالفضلي ، يا ابو تراب
شدحلال زاده ، اونكه دل به تو داده
تو قيامت آباده ، يا ابو تراب

علي يا مولا ، يا علي ولي الله

بس انت والي
يا رفيع و عالي ٢
بس انت والي
خالفك مبنالي
بس انت والي
اغله من كل غالي

الله العُرُف تقديرك ، وِبْعرشه حط تصويرك
مَحِد عُرُف تفسيرك ، ماعندنه واحد غيرك

علي مولانه ، تجري علي بدمانه
مولاي لاتنسانه ، حيدر يا علي
طارت اجروحي ، يا علي علي نوحي
فدوه احسینک روحي ، حیدر یا علی
صاير ناسي ، یا نسیمَ انفاسي
رايتك علىَ الراسي ، حيدر يا علي

علي يا مولا ، يا علي ولي الله

قرارت زهراس
تا نگارت زهراس ٢
بهارت زهراس
چون كنارت زهراس
شعارت زهراس
ذوالفقارت زهراس

يك لحظه نميشه ، تو محشر آواره
اوني كه تو دنيا ، زهراتو دوست داره

مادر هستي ، رو سرم بكش دستي
تو بار منو بستي ، جونم به فدات
توي اون عالم ، قابلم بدون بازم
دوستْ دارم با تو باشم ، جونم به فدات
تو بزن امضا ، وعده ي ما نوكرها
اربعين پايينِ پا ، جونم به فدات

علي يا مولا ، يا علي ولي الله

  • دوشنبه
  • 8
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 10:21
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

عید غدیرخم -(غدیر خم درِ خم باز کردند) *سید ناصر ولائی زنجانی

439

عید غدیرخم -(غدیر خم درِ خم باز کردند) غدیر خم درِ خم باز کردند
به می نوشان ملائک ناز کردند
چو ساقی وقت مستی یا علی گفت
درِ میخانه ها را باز کردند
جهان پرشد زنوشانوش مستان
در آن خمخانه شرحِ راز کردند
به یمنِ چهرة زیبای ساقی
هوای عشق و مستی ساز کردند
به پای ساقی کوثر در آنجا
دلِ دلداده زیر انداز کردند
به یک کنج نگاه مست ساقی
قدح نوشان همه اعجاز کردند
زمین گیران همه درجای سرمست
زمین پویان همه پرواز کردند
به لطف مرتضی شاه ولایت
مرا در درگهش سرباز کردند
مبارک باد این جشن ولایت
که با می مست را دمساز کردند

  • چهارشنبه
  • 26
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

سرود غدیر خم توسل به امام زمان و زمان ظهور * مرتضی محمودپور

1150
1

سرود غدیر خم توسل به امام زمان و زمان ظهور سرود غدیر خم
منتهی به ظهور

بنداول
غدیر خم شد گاه سرور است
ولای حیدر جلوه ی نور است
ز عرش اعلی فرشته گوید
طلوع فجر و وقت ظهور است
یا مولا...الساعه (۳)
یامولا....العجل (۳)
یا مولا
ادرکنی ادرکنی ادرکنی(۲)

بنددوم
پیام ما بر دلهای آگاه ست
امید شیعه بقیه الله ست
منتقم فاطمه در عالم
وارث ذکر علی ولی الله ست
یامولا....الساعه (۳)
یامولا.....العجل (۳)
یا مولا
ادرکنی ادرکنی ادرکنی (۲)

بندسوم
کشور ایران شیعه ی حیدر
مهدشهیدان یار پیمبر
منتظران بقیه الله
تشنه ی یک جرعه ای ز کوثر
یامولا....الساعه (۳)
یامولا....العجل (۳)
یا مولا
ادرکنی ادرکنی ادرکنی (۲)

بندچهارم
حیدریم من حیدریم من
شیعه ی اثنی عشریم من
همه میدانند به لطف مهدی
مادریم من مادریم من
یامولا.....الساعه (۳)
یامولا.....العجل (۳)
یا مولا
ادرکنی ادرکنی

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:00
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

سرود عید غدیر خم و ظهور امام زمان * مرتضی محمودپور

2076
3

سرود عید غدیر خم و ظهور امام زمان سرود غدیرخم

بنداول
غدیر نور علی نور است
امام علم المنصور است
پیام امامان این بود
غدیر مقدمه ی ظهور است
شیعه بدان این جهدیست
زمانه ی خوش عهدیست
خطبه ی غرای غدیر
ظهور روی مهدیست
عجل.... لولیک الفرج یا الله (۲)

بنددوم
علی سرور کائنات است
علی قبله ی حاجات است
علی ظهور ممکنات و
علی تجلی ذات است
غدیریم حیدریم
همه میگن کوثریم
سقیفه ای نیستم و
همه میگن مادریم
عجل....لولیک الفرج یاالله (۲)

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعیات در منقبت غدیر خم * مرتضی محمودپور

860
2

رباعیات در منقبت غدیر خم رباعیات
عید غدیرخم

در پای غدیر خم سرم بنهادم
در را ولایت علی جان دادم
بر دست نبی دست خدا گشت بلند
یعنی که من از ملک غدیر آبادم

جبریل ز سوی حق خبر آورده
از بهر همه ست بال و پر آورده
گفتا که علی امیر عالم گردید
بر نخل ولاست بار و بر آورده

من مدح ترا به هر زبان میگویم
اوصاف ترا به این و آن میگویم
تا عید غدیر آمده من با شادی
تبریک به صاحب الزمان میگویم

ای مظهر الطاف خداوند جلی
نور تو بود ز نور حی ازلی
منصوب خدا شدی تو با دست نبی
حک شد به دلم ز امر حق نام علی

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 22:59
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

غدیرخم -(سحر پیک دلدار زد حلقه بر در) * میرزا عبدالوهاب حقیر خویی

1353

غدیرخم -(سحر پیک دلدار زد حلقه بر در) سحر پیک دلدار زد حلقه بر در
به گوشم رسانید پیغام دلبر

بگفتا نهانی بده مژدگانی
که دیدار دلدارت آمد میسر

بدین مژده زیبد اگر جان فشانی
بگفتم هلا اینک این جان این سر

تبسم کنان ناگه از در درآمد
نِگار قَمر طَلعت و ماه مَنظر

زِ جا جُستم آنگه فتادم به پایش
چو بوسیدم ش بنشست در بر

لب شکرینش زِ گفتار شیرین
فرو ریخت از نقل بادام و شکّر

زِ حالم بپرسید گفتا به شوخی
همانا زِ هجرم فتادی به بستر

روا نیست نوشند می در گلستان
حریفان به بانک نی نمودند مرمر

تو در بستر هجر مَهجور و رَنجور
تو در کنج عُزلت مُلول و مُکدر

بیا تا زمانی به عشرت بکوشیم
بنوشیم می از لب لعل ساغر

کنون وقت شادی است نی موسم غم
که آمد زمان غم امروز بر سر

بکام مراد گل و گلستان است
همی گردش مهر و مه سیر اختر

طرب خانه گردیده عالم سراسر
شده عشرت آباد گیتی سراسر

به سر مرغ دولت بر افکنده سایه
همای سعادت گشوده است شهپر

همه فارغ از غم همه شاد و خرم
به رقصند با هم فقیر و توانگر

زِ نو امر اسلام بگرفت رُونق
دگر کشور ملک دین یافت زیور

زهی روز فرخنده صبحی مبارک
دمید از افق گشت گیتی مُنوّر

کم افتد چنین روز فیروز کامروز
چو عید غَدیر است این عید اکبر

دهد تَهنیت قُدسیان با ملائک
کند حُوریان مدح ساقی کوثر

زِ اَلیَومُ اَکملتُ دین گشت کامل
شد این آیه چون در شان حیدر

به تبلیغ تجدید عهد ولایت
فرود آمد از امر حقّ پیک داور

چنان گشت تاکید در امر فوری
نباید تاُخیر زان لحظه دیگر

نبی از جَهاز شُتر داد فَرمان
بناچار ترتیب دادند مَنبر

علیُّ لمولاه من کُنتُ مولاه
رسانید بر گوش عالم پیمبر

به پیمان بخٌ لک کلُّ اَمر
نمودند اِقرار شِیخین اَظهر

پس از مُصطفی لیک بشکستند پیمان
پی نقص میثاق فَحشاء مُنکر

شود نیز منکر به تصحیف مُنکِر
اگر کاف مفتوح گردد مکسَّر

مُنادی در اعداد اِسم صفا شد
چه مُنکَر چه مُنکِر مقدم موءخر

چه نسبت ستم ها به سالار دین شد
از آن مَنبع فِتنه زان بانی شَر

عنان سخن رفت از دستم آن به
شوم مادح باب شَبیر و شَبر

دریغا ندارم زبانی زمانی
کنم ذکر از اوصاف آقای قَنبر

من و مدح مولا زِهی فکر بی جا
کجا ذره و مدح خورشید خاور

زِ دست یَداللهیت ای یَدالله
عجب نی دریدی به گهواره اژدر

از آن صولت و قُوت و دست قدرت
وز آن حدّت ذُوالفقار دو پیکر

هنوز الامان آید از دشت صفین
هنوز الحذر خیزد از خاک خیبر

چو زد برق تیغ تو بر فرق مَرحَب
گذر کرد از جوشن و خود مُغَفَر

به قعر زمین صدمه ذُوالفقارت
فرو هشت از بال روح الامین پر

اجل در دم ذُوالفقارت مُجسم
بود مرگ در چشم اعدا مُصوّر

نه دستِ ستیزی نه پای گریزی
همه دیده پر خون همه رنگ اصفر

دلیران گردان مردان جنگی
شجاعان و گردن کشان دلاور

سراسیمه چون گو شتابان به هر سو
چو خیل شُغالان از نهیب غَضَنفَر

یَلان هُنر پیشه ابطال نامی
سواران رزم آزمای هُنَروَر

سپر کرده در زیر تیغت یکی جان
نهاده به پای کمیتت یکی سر

قضا و قدر گوید اندر رِکابت
که منصور و فیروز گردی مُظفّر

رسد شُهرت گیر و دار تو در بحر
وزد صرصر تند قَهر تو در بر

زِ دریا به خشکی کند میل ماهی
زِ آتش به دریا نَهد رُخ سَمندر

هیاهوی این المَفَر از اعادی
کند اوج تا قُبه چرخ اَخضر

بر اعضای مِریخ از بیم لرزه
زِ هول اُفتد از دست بهرام خنجر

ملائک همی گوید از عرش تکبیر
چو از دل کشی بانک الله اکبر

به سر پنجه قوت و زور بازو
نِدا آید اَحسن زِ خَلاق داور

اگر لافتی شد به شان تو نازل
دگر هَل اَتی شد به فَرق تو اَفسر

از آن پایه شان جلال تو ارفع
وز این رتبه قدر کمال تو برتر

به مردی دریدی بریدی و بستی
لب از اژدر از عَمر سر بند بربر

خدا و نبی اولیا اوصیا را
وَلی وَصی و رئیسی و سرور

فلک را ملک را جنّ و بشر را
قوامی امامی و هادی و رهبر

تماما همه وصف ذات تو باشد
نه یک آیه یک سوره قرآن سراسر

ندانم چه گویم ثنایت چه خوانم
خرد مانده چون وهم در حیرت اند

مداد ار بحار آید اشجار خامه
سماوات سبعه نُه اطباق دفتر

وگر جنّ و اِنس گردند کُتاب
زنند از قلم تا دم صُبح مَحشر

نیارند طاقت زِ باب فضائل
نگارند عشری زِ اَعشار کمتر

ثناگوی این آستان است عمری
غلام مُحقر (حَقیرِ) ثِناگر

به فضل تو مُحتاجم از عیدیانه
در این عید داری برایم مُقرّر

که در دفترت جزء جمع غلامان
شود نام من نقش چون سِکه زَر

الا تا چِکد قَطره از ابر نیسان
الا تا صَدف پرورد لولوء تر

  • چهارشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در عرش أعلی با شکوه و غرقِ إجلال * مرضیه عاطفی

359

در عرش أعلی با شکوه و غرقِ إجلال در عرش أعلی با شکوه و غرقِ إجلال
پرواز خواهد کرد، آرام و سبکبال

هر کس أمیرالمؤمنینش هست حیدر
در هر دو عالم هست مسرور و خوش اقبال

خوشبخت آنکه أشهدُ أنّ علی(ع) را
گفت و مقیّد شد به آن هر لحظه از سال

با هر که بیعت کرده با «کافر» بگویید
وزن ثوابش در حدِ کاه است و پوشال

حق علی(ع) را هر کسی انکار کرده
در قبر و برزخ میشود درگیرِ جنجال

بر برگهٔ اعمال او در روز حسرت
با خشم خواهد خورد مُهرِ سرخِ ابطال

محشور خواهد شد به صحرای قیامت
با آتشی بر گردن و کور و کر و لال!*

*پیامبر(ص):ای ابوذر! انکارکنندهٔ حقّ علی(ع) و ولایت او در روز قیامت به صورت کر و لال و کور آورده میشود.
در تاریکی روز قیامت، روی زمین کشیده میشود درحالیکه گردن‌بندی از آتش در گردنش انداخته میشود و آن گردن‌بند سیصد شعبه(شاخه) دارد که بر روی هر شاخهٔ آن شیطانی است که آب دهان روی صورتش می اندازد و او را از درون قبرش به آتش می‌ اندازند.
بحارالأنوار، ج۷، ص۲۱۱/ بحارالأنوار، ج۴۰، ص۵۵/ فرات الکوفی، ص۳۷۲/ تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۶۶

  • یکشنبه
  • 29
  • خرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 19:22
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

بی وقفه و بی مُعطّلی می پرسند * مرضیه عاطفی

506

بی وقفه و بی مُعطّلی می پرسند بی وقفه و بی مُعطّلی می پرسند
در هاله ای از نور جلي می پرسند
بر روی پل صراط، در روز جزا
از اصلِ ولایت علی(ع) می پرسند!

  • یکشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 14:51
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

سرود جشن غدیر سبک محمود کریمی(آسمون پرواز من تا مدینه بازه) * مرتضی محمودپور

506
2

سرود جشن غدیر سبک محمود کریمی(آسمون پرواز من تا مدینه بازه) سرود جشن غدیر
(آسمون پرواز من تا مدینه بازه)
سبک محمودکریمی

بنداول
عیدغدیرخم‌رسید دل غرق شعف شد
از سوی خدا منصوب بین شاه نجف شد
عالم در زمزمه ست
شادی بهر همه ست
تبریک جبرئیل
به محضر فاطمه ست
یاعلیا یاعلی(۴)

بنددوم
تو آسمونها نوشته خدا به خط جلی
بر همه واجب شده ولایت آقام علی
پایانه هرچی غمه
هرچی بگم باز کمه
بعد رسول خدا
علی امام همه
یاعلیا یاعلی(۴)

بندسوم
غصه و غم از سینه‌ام تا شد فراری
پاییز دل عاشقان گردیده بهاری
عید غدیر آمده
کنون امیر آمده
جای محمد ببین
علی وزیر آمده
یاعلیا یاعلی(۴)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 22
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 10:20
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد