عید غدیر خم

مرتب سازی براساس
 محمود ژولیده

شعر عید غدیر خم -( روزی که دل ها را مَعادی آفریدند ) * محمود ژولیده

2095
1

شعر عید غدیر خم -( روزی که دل ها را مَعادی آفریدند ) روزی که دل ها را مَعادی آفریدند
اندیشه ها را اعتقادی آفریدند
وقتی که نور فطرت انسان رقم خورد
در نفس نیکان اعتمادی آفریدند
ما بندگان یک خدا وز یک نژادیم
کی رنگ تبعیض نژادی آفریدند؟
وقتی ز انوار ولایت آب و گل ریخت
ما را ز گِل های زیادی آفریدند
چون نور عترت پرتو افشان شد به عالم
ما را ز نور بامدادی آفریدند
تا بی تفاوت نفس دین داری نباشد
دل را به بغض و حُب منادی آفریدند
آن روز بنیاد تشیّع را نهادند
کز مکتب شیعه نهادی آفریدند
تا هیچ جا خالی نماند از تشیع
از جنس ما در هر بلادی آفریدند
در سینه های مملو از عشق ولایت
جایی برای حزن و شادی آفریدند
جام شهادت را به جان شیعه دادند
یعنی گِل ما را جهادی آفرید

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا رسول زاده

شعر عید غدیر خم -( ما عاشقیم و طالب دیدار دلبریم ) * رضا رسول زاده

2302
3

شعر عید غدیر خم -(     ما عاشقیم و طالب دیدار دلبریم ) ما عاشقیم و طالب دیدار دلبریم
ما شیعه ایم و نوکر مولای قنبریم
حتی اگر که شهپر جبریل مان دهند
غیر از نجف به هیچ هوایی نمی پریم
مثل علی رفیق صمیمی نیافتیم
ما حرف دل به محضر دلدار می بریم
در قلب ما محبت او موج می زند
ما از قدیم سائل در گاه حیدریم
ما را فدائیان ولایت نوشته اند
ما باده نوش از کف ساقی کوثریم
ما بی علی ز راه هدی دور می شدیم
حیدر نبود ما ز خدا دور می شدیم
روزی که مست از می قالوا بلی شدیم
از سر سپردگان امیر ولا شدیم
گفتند هر کجا به علی اقتدا کنید
زآن روز پیروان شه لا فتی شدیم
ما را گدای خانه ی حیدر رقم زدند
دیدیم پادشاه به ارض و سما شدیم
روز ازل که نور جمالش طلوع کرد
ما روبرو به مظهر ش

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( صدای کاروان حج طنین افکنده بین دشت ) *

3948
5

شعر عید غدیر خم -( صدای کاروان حج طنین افکنده بین دشت ) صدای کاروان حج طنین افکنده بین دشت
بانگ کاروانی کز طواف کعبه بر می گشت
نورانی و زیبا
قافله سالارشان، سالار عالم
رسول الله خاتم
حضرت پیغمبر اکرم
نشسته بر فراز محملی سبز
به همراه مریدان رو به سمت منزلی سبز
***
زمینش بر خاک پای مرکبش گلبوسه می داد
نوازش می نمود او را پَر باد
ولی از روزگار ای داد بیداد
***
زمین یاقوت اشک از دیده می سود
که این حج، آخرین حج نبی بود
بله، این آخرین حج رسول آخرین است
تمام غصه ی عالم همین است
که از سال دگر می رفت از خاک
پیمبر رو به سمت عرش و افلاک
***
پس از او کیست اما جانشینش؟
چه می شد آخر اسلام و راه راستینش؟
پس از او قافله سالار دین کیست؟
ولی مسلمین کیست؟
خدا فرموده

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رحمان نوازنی

شعر عید غدیر خم -( ظهردم بود و بركه هم تشنه ؛بركه‌اي كه تب بيابان داشت ) * رحمان نوازنی

1838

شعر عید غدیر خم -( ظهردم بود و بركه هم تشنه ؛بركه‌اي كه تب بيابان داشت ) ظهردم بود و بركه هم تشنه ؛بركه‌اي كه تب بيابان داشت
دل او مثل تكه هاي سفال ؛اشتياق نماز باران داشت
ظهر يك روز آفتابي بود ؛ بركه پلكي زد و نگاهش رفت
باز هم تا به انتهاي كوير؛حسرت جانگداز آهش رفت
آه من بركه نگاه توام؛من به جز چشم تو نمي نوشم
تا نيايي و هم دمم نشوي؛به خدا لحظه اي نمي‌جوشم
آه من بركه هاي يعقوبم؛كه به دشت فراق جاري شد
من همان رود نيل موسايم؛كه به سمت عراق جاري شد
من همان بركه نمك گيرم؛كز سر سفره ات نمك خوردم
من كوير حجازي صبرم؛كه به شوق شما ترك خوردم
بركه از درد و دل لبا لب بود؛بركه آن روز در تلاطم بود
بركه آن روز فكر آب نبود؛فكر يك بركه پر از خم بود
ظهر زيباي روز نوروزي،باز پلكي ز

  • چهارشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( خبری آمداز خدای جلیل ) * مهدی میری

1739
2

شعر عید غدیر خم -( خبری آمداز خدای جلیل ) خبری آمداز خدای جلیل
هان همه گوش ای اهالیه ایل
خبری که از آن خبر دادند
در صحف در زبور در انجیل
خبری آنقدر حیاتی که
پابرهنه دویده جبراییل
رفتگان هر جه زود باز آیند
ماندگان هم رسند با تعجیل
این خبر را نسیم هم چون باد
برساند به گوشهای اصیل
بعداز این ناقص است دین اله
بی ولای علی ولی الله
مشکن این حس بی تکلم را
مزنی برهم این تجسم را
که غدیراست و در خیال خودم
دیده ام داده ایی به من خم را
چقدر گویمت سلام و علیک
چقدر نشنوم علیکم را
مثل مرداب خشکم ای باران
تو به روحم بده تلاطم را
نظری کن بر این دل خاموش
بزن آتش شکسته هیزم را
از چه جز نان جو نخوردی تو
پدرت خورده بود گندم را
مثل توحید چون خداوندی
که ندار

  • چهارشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( از همه ماذنه ها تا که نوایت آمد ) * جواد قدوسی

1663
1

شعر عید غدیر خم -( از همه ماذنه ها تا که نوایت آمد ) از همه ماذنه ها تا که نوایت آمد
بهترین مرد خدا بهر ولایت آمد
من بنازم به غدیر خم و لبخند خدا
دست در دست پیمبر ٰکه صدایت آمد
تو چه یکرنگ شدی با نبی الله علی
پیک حق را بنگر بهر لقایت آمد
روز عید و برسان رطب شیرینت را
بنگر دور و برت تا که گدایت آمد
تو طبیبی و منم درد دلی دارم که
من نگفتم به شما،زود دعایت آمد
قبل از این هیچ نبودم به علی هست شدم
به در خانه حیدر به خدا مست شدم
با شما معنی عشق ابدی پیدا شد
یکصدا در دو جهان ذکر تو برلبها شد
کعبه یک سنگ و نشان بود ولیکن دیگر
با حضور تو چنین خانه حق ،زیبا شد
عاشقانِ درِ این خانه زیادند ولی
قطره ای ذکر علی گفت و به لب دریا شد
حب دنیا به دلم هست ولیکن مرد

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر -( از آسمون میریزه گوهر ) * مجید رجبی

1942

شعر عید غدیر -( از آسمون میریزه گوهر    ) از آسمون میریزه گوهر روی زمین جاریه کوثر
نغمه اهل سماوات یا ابا الحسن یا حیدر
مستانه می خوانم به نامش اهل جهان منم غلامش
شب سرور قلب زهراست توی دلا ولوله بر پاست
بالای دستای پیمبر(ص) دست گره گشای مولاست
این امر رب العالمینه علی امیر المومنینه
علی امیر بی نظیره عالم تو درگاهش حقیره
خوان هدایت الهی بی مایه مهرش فتیره
مهر اوبا گلم عجینه حیدر امیر المومنینه
به عشقت ای امیر دلها پر می کشه این دل شیدا
سر می دهم سرود شادی با نغمه من کنت و مولا
ترانه لبم همینه حیدر امیرالمومنینه

شاعر : مجید رجبی

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( تبریک بر اهل ولا عید ولایت آمده ) *

1994
1

شعر عید غدیر خم -( تبریک بر اهل ولا عید ولایت آمده   ) تبریک بر اهل ولا عید ولایت آمده در موضع خم غدیر شیرین حکایت آمده
چشمان خصم مرتضی امروز نابینا شود وحی خدا قول رسول اندر حمایت آمده
گوید خدا در روز خم کامل نمودم دین خود نعمت تمامی گشته و روز رضایت آمده
گوید فراز منبری باب گرام فاطمه مردم ز بعد من علی بهر امامت آمده
یارب حبیبش دار تو هر کس که دارد حب او خصم تو باشد آن کسی کو بی رضایت آمده
امروز باشد شادی اولاد زهرای بتول عیدی ز مهدی کن طلب او با عنایت آمده
ای شافع روز جزا مولا علی مرتضی اشفع لنا نزد خدا وقت رعایت آمده

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناسبت عید غدیر خم -( گل ولایت و حب علی شکوفا شد ) *

1906
0

شعر مناسبت عید غدیر خم -( گل ولایت و حب علی شکوفا شد  ) گل ولایت و حب علی شکوفا شد
فراز دست پیمبر علی چو پیدا شد
قرین مهر تو گوئی قمر هویدا شد
گمان نداشت عدو اینکه سر حق آن روز
عیان شود به زمین و زمانه، اما شد
به شاخسار نبوت ز ریشه توحید
گل ولایت و حب علی شکوفا شد
چو حق نهاد به دوش علی امانت را
ولی، امین امانت به حق تعالی شد
اثر چه بود به انفاس شیر حق یا رب
که عیسی از نفس گرم او مسیحا شد
چه بود رمز طریق علی که از صدقش
کلیم رهسپر کوی طور سینا شد
اگرچه کشتی نوح نبی ز طوفان رست
ولیک لنگر نام علی به دریا شد
زمین به غدیر خمش چنان بالید
سرود و هلهله قدسیان، چو برپا شد
خم غدیر بچوشید و چشمه های زلال
به کام تشنه لبان این چنین گوارا شد
اساسنامه «اکملت دینکم

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناسبت عید غدیر خم -( دل که آشفته روی تو نباشد دل نیست ) *

2514
4

شعر مناسبت عید غدیر خم -( دل که آشفته روی تو نباشد دل نیست ) دل که آشفته روی تو نباشد دل نیست
آنکه دیوانه خال تو نشد عاقل نیست
مستی عاشق دلباخته از باده توست
بجز این مستیم از عمر دگر حاصل نیست
عشق روی تو در این بادیه افکند مرا
چه توان کرد که این بادیه را ساحل نیست
بگذر از خویش اگر عاشق دلباخته ای
که میان تو و او جز تو کسی حایل نیست
رهرو عشقی اگر خرقه و سجاده فکن
که بجز عشق تو را رهرو این منزل نیست
اگر از اهل دلی صوفی و زاهد بگذار
که جز این طایفه را راه در این محفل نیست
بر خم طره او چنگ زنم چنگ زنان
که جز این حاصل دیوانه لایعقل نیست
دست من گیر و از این خرقه سالوس رهان
که در این خرقه بجز جایگه جاهل نیست
علم و عرفان بخرابات ندارد راهی
که بمنزلگه عشاق راه ب

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناسبت عید غدیر خم -( یا محمد صحبتی آغاز کن ) * علی اصغر همتیان

2314
3

شعر مناسبت عید غدیر خم -( یا محمد صحبتی آغاز کن ) یا محمد صحبتی آغاز کن
سرّ بلّغ را بر اینان باز کن
این غدیر است و زمان انتخاب
صاحبی می خواهد این آئین ناب
بهترین صاحب بر این آئین علیست
اولین مومن بدین آئین علیست
کعبه زادست این عزیز نازنین
بر سرشتش صد هزاران آفرین
همسر و همراز و همراه بتول
جان نثار سیره و راه رسول
چون محمد شمس و ماهش حیدر است
باغ دین نورانی و خوش منظر است
چون محمد با علی در سینه است
شیعیان را سینه ای گنجینه است
گوهر گنج الهی مصطفی است
تای این گوهر علی مرتضی است
تا محمد دست مولی را گرفت
پرتو نورش همه دنیا گرفت
گفت احمد بعد من مولی علیست
تا کنون من بودم و حالا علیست
مرحبا گویان بر این حسن خطاب
بیعتی کردند با آن بوتراب
جمعیت در ش

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناسبت عید غدیر خم -( امر پنهان ولایت برملا شد در غدیر ) * هاشم کلانتری شمع

1894

شعر مناسبت عید غدیر خم -( امر پنهان ولایت برملا شد در غدیر ) امر پنهان ولایت برملا شد در غدیر
بعد پیغمبر علی فرمانروا شد در غدیر
تا که ابلاغ ولایت شد به امر کردگار
امر بلغ نازل از سوی خدا شد در غدیر
آن کلام اللّه ناطق را که حق گفتش ولی
کشتی بحر ولا را ناخدا شد در غدیر
شاهکار آفرینش مظهر ذات خدا
مشعل راه هدایت مرتضی شد در غدیر
مظهر عدل و عدالت داور روز حساب
ساقی کوثر امیر و مقتدا شد در غدیر
نغمه من کنت مولاه تا بگوش جان رسید
رهبری مرتضی عالم نما شد در غدیر
دست او دست خدا و قدرتش فوق بشر
روی دست مصطفی بدرالدجی شد در غدیر
شوق و شادی حاضران را جملگی در برگرفت
عرض تبریک زآن جماعت بر سما شد در غدیر
شمع نور افشان شد از عشق ولایت یا علی
شور و شادی و شعف هر سو ب

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناسبت عید غدیر خم -( ساقی بزم ولایت از وفا ) * علی ربانی گلپایگانی

2337
4

شعر مناسبت عید غدیر خم -( ساقی بزم ولایت از وفا ) ساقی بزم ولایت از وفا
جرعه ای ده از می عشق و صفا
تا بگویم سرگذشتی از غدیر
داستانی بی مثال و بی نظیر
آخرین حج رسول اللّه بود
کامدش فرمانی از حی ودود
کای تو سر خیل جمیع انبیاء
کن به خلق ابلاغ فرمان خدا
گر نه بنمایی تو ابلاغ این پیام
باشد ابلاغ رسالت ناتمام
حافظت باشد خداوند جهان
از گزند مکر و کید دشمنان
عازم یثرب شد آن ختم رسل
رهنمای خلق و هادی سبل
کرد منزل آنجناب اندر غدیر
حاجیان جمع آمدند بر ناو پیر
رفت بر بالای منبر مصطفی
تا کند ابلاغ فرمان خدا
دست حیدر را گرفت بالای دست
بیندش تا هر که آن جا حاضرست
گفت هر کس را که من مولی بوم
بر تن و برجان او اولی بوم
هست مولی و امام او علی
حجت اللّه است و بر

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( سبد سبد گل بیارید (2) وصیّ خاتم اومده ) *

2696
0

شعر عید غدیر خم -( سبد سبد گل بیارید (2) وصیّ خاتم اومده ) سبد سبد گل بیارید (2) وصیّ خاتم اومده
مژده بدید بکه در غدیر (2) علی اعظم اومده
کهکشان ها طشتی از نور آوردند
آسمان ها دورِ حیدر می گردند
حاجیان پیش چشم افلاکیان
جمله با عشق بیعت حیدر بیعت کردند
همیشه قلبم ـ آقام حیدر
توی غدیره ـ آقام حیدر
اینو می خوونه ـ آقام حیدر
آقام امیره ـ آقام حیدر
امیر قلبم علی مولا (4)
سبد سبد گل بیارید (2) وصیّ خاتم اومده
مژده بدید بکه در غدیر (2) علی اعظم اومده
در غدیر خم دستش دستِ پیغمبر
دینی گشته رویِ ساقی کوثر
گفته پیغمبر آن که سرورش هستم
بعد از این دیگر باشد سرورش حیدر
آقا فداتم ـ آقام حیدر
خودم گداتم ـ آقام حیدر
تا زنده باشم ـ آقام حیدر
خودم باهاتم ـ آقام حیدر
امی

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( ای دل دلبر اومده (2) عیدِ حیدر اومده (2) ) *

2443
1

شعر عید غدیر خم -( ای دل دلبر اومده (2) عیدِ حیدر اومده (2) ) ای دل دلبر اومده (2) عیدِ حیدر اومده (2)
دل من مثِ یک کبوتر، واسه عشق علی می میره
وقتی می خواد بره به پرواز، از تو مولا مدد می گیره
ولی امشب یه جای دیگه است، انگاری رفته تو غدیره
مستِ مستِ غزل می خوونه، می گه عشقم علی، امیره
ای دل دلبر اومده (2) عیدِ حیدر اومده (2)
بذار این دل بگه بدونند، که تو مولای عالمینی
تو چه با هیبت و بزرگی، پدر زینب و حسینی
ای دل دلبر اومده (2) عیدِ حیدر اومده (2)
اگه اوّل حضرت آدم اومد و ساکن زمین شد
هدفش دیدن شما بود، مست روی تو مه جبین شد
اگه نوح از همه جدا شد، کشتی عشقشو به آب زد
به خداوندیِ خداوند، اون رو از عشق بوتراب زد
اگه موسی عصای خود را، زد و دریای نیل دو تا

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر عید غدیر خم -( گل بارونه ـ غم گریونه ـ دل ها دوباره پر می گیره ) * حسن ثابت جو

2446
2

شعر عید غدیر خم -( گل بارونه ـ غم گریونه ـ دل ها دوباره پر می گیره ) گل بارونه ـ غم گریونه ـ دل ها دوباره پر می گیره
خدا می گه ـ فرشته ها ـ زودی برید زمین غدیره
تمام آسمون پرِ فرشته ـ فرشته
رو بال اون فرشته ها نوشته ـ نوشته
بریم غدیر که اونجا هم بهشته ـ بهشته
فرشته ها پر می زنند، به هر طرف سر می زنند
بین زمین و آسمون، نعره ی حیدر می زنند
مولانا علی مولانا (4)
ستاره ها، سیاره ها، می گیرند از چشم همه رو
علی دوستا، با شیعه ها، همه می گن نغمه ی یا هو
انگار که تو هر دو جهان بهاره ـ بهاره
دست علی تو دستای نگاره ـ نگاره
دیدن داره دست دو تا ستاره ـ ستاره
دلم اسیره علیه، مست غدیره علیه
نبی می گه مسلمونا، اون که امیره علیه
مولانا علی مولانا (4)
افلاکیان، با عرشیان، عاشقن

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناسبت عید غدیر خم -( ای که در دست خود داری کلید عرش اعلی علی علی مولا ) * فواد کرمانی

9813
53

شعر مناسبت عید غدیر خم -( ای که در دست خود داری کلید عرش اعلی علی علی مولا ) ای که در دست خود داری کلید عرش اعلی علی علی مولا
از ازل سایه ات را گستراندی به عالم بالا علی علی مولا
ازروز اول عالم در عالم قبله بودی بین هر سینه ی آشفته داری حرم معلی
علی علی مولا
چشمت عین الیقین است
دستت حبل المتین است
به صف پیکار کار ذوالفقارت آتشین است
تکبیرت پر طنین است
طوفان خشم ابرویت قیامت آفرین است،
ضرباتت آهنین است
علمت در آسمانها از همه بالاترین است
ضربان قلب تو سرمایه عمر زمین است
صنمی که جبرئیل از باغ رویش خوشه چین است
روح روح الامین حیدر امیرالمومنین است....

شاعر : فواد کرمانی

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( چه جانماز پي اعتكاف بر دارد ) * علیرضا دهقانیان

1864
1

شعر عید غدیر خم -( چه جانماز پي اعتكاف بر دارد ) چه جانماز پي اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد
علي حقيقت روز است و هيچ جايز نيست
كه در مقابل شب انعطاف بر دارد
دو سوي اين كره هر يك قلمروي دارند
نشد جداييِ شان ائتلاف بردارد
شبيه خواب سحر سطحي است و زود گذر
كسي كه دست از اين اختلاف بر دارد
دوباره مثل علي زاده مي شود ، اما
اگر دو مرتبه كعبه شكاف بر دارد
اگر كه حرمت مولا نبود ، ممكن بود
خدا ز خلق خود امر طواف بر دارد

شاعر : علیرضا دهقانیان

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( عيد غدير آمد و نوري زعرش ) * ابوالقاسم حسینجانی

2065
0

شعر عید غدیر خم -(  عيد غدير آمد و نوري زعرش  ) عيد غدير آمد و نوري زعرش
کرد تجلي به مساکين فرش
غلغله در عالم قدسي به پاست
نوبت شاهنشهي مرتضاست
چرخ فلک سجده بدو مي برد
حکم ولايت به علي ميرسد
وحي رسيده است زدرگاه دوست
نوبت شاهنشهي دست اوست
وحي خدا کرده به احمد نزول
نوبت تکميل اساس الاصول
حکم ولايت تو به مردم رسان
آگه از انديشه حق کن کسان
گو که بفرمان خداي زمين
هست علي حجت دين مبين
ختم رسالت به ولاي علي است
نيست زما آنکه جز اويش ولي است
حب علي مايه تکميل دين
حکم علي ،حکم تو بر مومنين
هرکه پذيرد بجز او حکم کس
روز جزا نيست کسش دادرس
دين پس از ايمان به خداي عزيز
هست يقين تو بدان رستخيز
هست نبوت دگر اصل متين
پايه مستحکم ايمان و دين
گر نبود بعد رس

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( پیمبر کز خلایق برترین بود ) * حمیدرضا فاطمی

3149
1

شعر عید غدیر خم -( پیمبر   کز  خلایق    برترین  بود   ) پیمبر کز خلایق برترین بود بدانستی که حج آخرین بود
چو در خاک غدیر خم رسیدند بکردند صبر تا مردم رسیدند
علی (ع)
تمام حاجیان را جمع کردند سخن های فصیحش سمع کردند
سپس دست علی بالای سر کرد وصیت کرد و گفتارش اثر کرد
که هر کس را که من مولای اویم ز بعد خود علی مولاش گویم
که هرکس دست من بالای اوهست ز بعد من علی مولای اوهست
وصی باشد برایم هم برادر ولی بهر شما مولا و رهبر
ز گفتار نبی طاعت نمودند تمام حاضران بیعت نمـودند
چو پیغمبر برفت از دار دنیا دل مولا شکست از کار دنیا
ولی انداخت رسم بی وفایی میان امت و مولا جدایی !
ضمان و بیعت خود را شکستند ز قدرت دست او کامل ببستند
خلافت را ز دست او ستاندند شتر در خان

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( رسيده هجده ذی حجه و قلب نبي شاد است ) *

2222
0

شعر عید غدیر خم -(  رسيده هجده ذی حجه  و قلب نبي شاد است ) رسيده هجده ذی حجه و قلب نبي شاد است
غدير آمد غدير آمد، اميرالمؤمنين اينك به بالاي سرير آمد
بود دست نبي در دست او و تاج رحمتش بر سر
بتهای ظلم و جور امروز
از اوجش به زير آمد
غدير آمد غدير آمد
زند خيرالنساء لبخند
حسن شاد و حسين خرسند
اميرالمؤمنين خوشحال و قلب زينبين در تاب و تب يارب
سخن گويد پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم-
خيل جميعت سر تا به پا گوشند
صدا از كس نمي آيد
گشو ده لب به مدحش خواجه لولاک
علي حج و علي كعبه علي زمزم علي مسعي
صراط و محشر و ميزان بهشت و كوثر و طوبي
علي فرقان و كوثر ، نور و قدر و يوسف و طاها
وصي و لحم و دم ، نفس من است و همسر زهرا
از اين پس هر كه را هستم منش مولا
اميرالمؤ

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( ازآن سومي رسد فرياد وانفساي شيطان تا فلك بر گوش ) *

1558
3

شعر عید غدیر خم -( ازآن سومي رسد فرياد وانفساي شيطان تا فلك بر گوش ) ازآن سومي رسد فرياد وانفساي شيطان تا فلك بر گوش
كه گر اين امر سر گيرد
كسي ديگر نباشد گوشش بر فرمان من باید که کاری کرد
مرا هفتاد روز كافيست
و ياراني ميان مردم اين دشت
سه تن نه، پنچ تن با، نه نفر كافيست
حسد كوته ترين راه است رياست طعمه ای شيرين
سقيفه خاستگاه من
سقيفه شاهراه من
سقيفه آخرين تير از كمان انتقام من از آدم
ببافم ريسماني آتشين بر گردن دنيا پرستان
سست بنيادان بي ايمان
چنان از راه حق مطرودشان سازم
كه تا روز ظهور حق
طريق حق نپويد كس صراط حق نجويد كس
كنون اي شيعيان، اي مردم عالم ....
رِسَد هر دَم
غدير ديگري از رَه
تو كه هر صبح مي بندي پيمان ولايت را با مولا
دعاي عهد مي خواني ........
رسد

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناسبت عید غدیر خم -( وحي آمد سوي پيغمبر رسول عالمين ) *

1931
2

شعر مناسبت عید غدیر خم -( وحي آمد سوي پيغمبر رسول عالمين  ) وحي آمد سوي پيغمبر رسول عالمين
باز گو ما انزل الله اي رسول آخرین
فاش برگو اين علي روح من و جان من است
پيروي از او همان دين است وايمان من است
با ولايت مي شود اكمال دين ا حمدي
بي ولايت ناقص است آخر نماز و بندگي
این علي جنب خدا و همچو هارون برتر است
هم امام و هم وصي و جانشين وسرور است
گر بگوئي اين سخن را اين رسالت کامل است
او تو را از شرّ اشرار زمانه شامل است
در غدير خم منادي بانگ زد اي كاروان
رفته ها و مانده آيند سوي بركه اين زمان
می نهادند منبري را از جهاز اشتران
پا نهاد ا و بر فراز منبر آن شاه زمان
گفت او بعد از ثنا ي رب حي و مهربان
اين علي باشد پس از من جانشين اي مردمان
پس رسول آنگه گرفت دست

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( غدیر از قدرت حق آشکار است -علی شیر دیار این شکار است ) * نصرالله جمالی

2426
3

شعر عید غدیر خم -( غدیر از قدرت حق آشکار است -علی شیر دیار این شکار است ) غدیر از قدرت حق آشکار است -علی شیر دیار این شکار است
/به جز شیرخدا در عرصه دین - نباشد نامزدی اولی به از این
/چه کس مانند مولایم شناسی - که حق باشد مرام او نه عاصی
/برای دین، خدا او بر گزیده - چو مانندش کسی مؤمن ندیده
/شب هجرت علی در بستر دین -به جای آن ، پیامبر، رسته از کین
/همان خوابی که دام قتل چیدند -سران شرک در صورش دمیدند
/زمان هجرت پیغمبر ما -علی تنها مدافع بود و بر پا
/دفاعش بر تر از جن است و هم انس -عبادت در اطاعت هر دو هم جنس
/زخیبر تا حنین و بدر و خندق - به تنهایی علی یل گشته بر حق
/به هنگام سجود و ذکر سبحان -کسی همپای او نامد به میدان
/عدالت گستر عشق ولایت -دو دستان علی شد با کفایت

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناسبت عید غدیر خم -( چه جانماز پي اعتكاف بردارد ) *

2091

شعر مناسبت عید غدیر خم -( چه جانماز پي اعتكاف بردارد   ) به آتش می‌کشم آخر زبان سربه‌زیرم را
به توفان می‌سپارم اسمان‌های اسیرم را
منم من، گردبادی خسته‌ام، زندانی خویشم
بگیرید آی مردم دست‌‌های ناگزیرم را
تمام عمر باقی مانده‌اش را گریه خواهد کرد
اگر توفان بخواند خنده‌های دور و دیرم را
درختان گردبادی رو به خورشیدند، از آن دم
که خواندم در مسیر باد، اندوه غدیرم را
شبی اندوه تابان علی (ع) از چاه بیرون شد
شبی سیراب دیدم جان سر تا پا کویرم را

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( خوشا هر روز میلاد تو باشد ) * مصطفی هاشمی نسب

2195
0

شعر عید غدیر خم -( خوشا هر روز میلاد تو باشد  ) خوشا هر روز میلاد تو باشد
زمین تا آسمان شاد تو باشد
ضریحت نور می پاشد به هر سو
خوشا خورشید همزاد تو باشد
تسلای قلوب شیعیانی
جهان مرهون شمشاد تو باشد
طنین عشق می پیچد به هر چاه …
خوشا هر روز میلاد تو باشد
زمین تا آسمان شاد تو باشد
ضریحت نور می پاشد به هر سو
خوشا خورشید همزاد تو باشد
تسلای قلوب شیعیانی
جهان مرهون شمشاد تو باشد
طنین عشق می پیچد به هر چاه
خوشا در چاه فریاد تو باشد
تو عشقی یا که شیرینی که هستی
خوشا هر دل که فرهاد تو باشد
به هر دشتی که سرخی موج می زد
نشان از فصل میعاد تو باشد
کلام حق پرستی هم علی جان
نشان از مشی آزاد تو باشد
علی جان، جان ناقابل فدایت
که این جان از خداداد تو باشد
مرا

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناسبت عید غدیر خم -( دستانش در دستان آلاله همیشه تابان ) *

1726
1

شعر مناسبت عید غدیر خم -( دستانش در دستان آلاله همیشه تابان ) دستانش در دستان آلاله همیشه تابان
درخشش را به مردی دیگر نوید می‌دهد
چشم از کوچکی‌اش قهر می‌کند، چشمه، بزرگی
دنیا را در زلالی آن دو، در آغوش می‌کشد
چشمه، دریا شد، موج، بهمن کوهسار
خورشید، شعله اولین نگاه
دستانش در دستان کسی که دخترش او را همسر خود نامید
دختری که خود مادر پدرش ماند
دستانش دستان کسی را به اهتراز در می‌آورد که عشیره‌ای
به حرمتش به سیادت می‌رساند
دستانش دستان علی را به اعلی می‌رساند
حال دستان علی هم نبض دستان اوست
دستان، والا پیامدار محمد(ص)
اللهم عجل لولیک الفرج

  • سه شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( سر و كار ِ همه عالم به درت مي افتد ) * علیرضا لک

2093
0

شعر عید غدیر خم -( سر و كار ِ همه عالم  به درت مي افتد ) غزليّاتِ قديمّيِّ شما از اول
عشق بوده ست كه با دست خدا از اول
خِشت خشتِ همه را با بركاتِ نفسش
پايِ خاكستر خود كرده بنا از اول
آسمان عطر نفسهاي تورا دارد اي
قُوَت بالِ كبوتر شده ها از اول
تاري از معجزه ي سبز توسل بوده ست
بين چشمانِ تو و اين دلِ ما از اول
نفسي دلهره و ثانيه اي دلتنگي
كار عاشق همه اين بوده چرا از اول
چون پريشانِ پريشانِ نگاهت شده ايم
يا علي گرد و غبار ِ سر ِ راهت شده ايم
سر و كار ِ همه عالم به درت مي افتد
آسمان تا به زمين زير ِ پرت مي افتد
هرچه حُسن است كنار ِ حَسَناتت كم روست
مثل ِ پائيز به پايِ هُنَرت مي افتد
روزيِ چشم يتيمي كه ندارد جز تو
از لبِ كيسه يِ نانِ سحرت مي افتد
تا كه

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( یا علی عاشقتُم نوکرتُم ) *

3143
7

شعر عید غدیر خم -(    یا  علی  عاشقتُم   نوکرتُم ) یا علی عاشقتُم نوکرتُم
بُخدا دوست دارُم چاکرتُم
روز اول که نَنَم زاده مُرِ
شیر عاشقی تو داده مُرِ
ما به جز تو به کسی دل نُمُدُم
به صد امید در خونت اومدُوم
یا علی عاشقتُم نوکرتُم
بُخدا دوست دارُم چاکرتُم
جون هر کی دوست داری نکن ردُم
سینه چاک خودت و همسرتُم
هر که با تو لج بشه با او لجُم
هر که هستُم اگه راستُم یا کجُم
یا علی عاشقتُم نوکرتُم
بُخدا دوست دارُم چاکرتُم
دوست دارمُ تُو حرمت پا بذارُم
بیام اونجا دِلم و جا بذارُم
آقا جون خیلی می خوامت جون تو
خودِم و هر چه دارُم قربون تو
یا علی عاشقتُم نوکرتُم
بُخدا دوست دارُم چاکرتُم

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( ای ساقی کوثر تشنه مِی خونَتُم مو ) *

2722
4

شعر عید غدیر خم -(    ای   ساقی   کوثر   تشنه   مِی خونَتُم   مو ) ای ساقی کوثر تشنه مِی خونَتُم مو
نمی دونی چقدر دوستِ دِرُم دیونَتُم مو
(یا علی مدد، یا علی مدد، یا علی مولا) (2)
اسم خودمو بِلَد نبودُم تو رو مِشناختُم
یه قاب عکس از عشق تو علی تُو دلُم ساختُم
(یا علی مدد، یا علی مدد، یا علی مولا) (2)
الهی که من فدات بشُم یا علی مولا
قــــــــــربون زن و بچه هات بِشُم یا علی مولا
(یا علی مدد، یا علی مدد، یا علی مولا) (2)
یا علی میگم تا دم سحر تا باشُم امشب
کــــــــــــفتر دلم پر می زنه تو نجف امشب
(یا علی مدد، یا علی مدد، یا علی مولا) (2)
عیدی ما یادت نره، یا علی مولا
ما رو ببر تا کربلا، یا علی مولا
ما رو ببر به کاظمین، یا علی مولا
ما رو ببر به مدینه، یا علی

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد