عید غدیر خم

مرتب سازی براساس

شعر غدیر(نوشته روی دلم خدا به خط جلی ) *

4686
20

شعر غدیر(نوشته   روی  دلم  خدا  به  خط   جلی ) نوشته روی دلم خدا به خط جلی
علی امام منو و منم غلام علی
ای پادشاه عالمین علی علی یا مرتضی
ابالحسن ابالحسن علی علی یا مرتضی
علی علی (3) یا مرتضی
تو قبله ی همه ای، تو امیر قافله ای
عزیز فاطمه ای شـهنشه نجفی
نماز عالم سوی تو علی علی یا مرتضی
قبله قبله روی تو علی علی یا مرتضی
[علی علی (3) یا مرتضی]
غزال سر کش دل، هوایی حرمت
خوشا که سر بدهم، مولا به راه هدفت
من از ازل مال توام علی علی یا مرتضی
قربون آن خال توام علی علی یا مرتضی
[علی علی (3) یا مرتضی]
سبک: (شبیه) دلم به عشق یارم ... و ساده خونی

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر عید غدیر(همیشه دل ما، مست جام کوثر است) *

2913
5

شعر عید غدیر(همیشه  دل  ما،  مست  جام  کوثر  است) همیشه دل ما، مست جام کوثر است
ســــــــــاقی دو دنیا، دست لطف حیدر است
[علی علی مولا، مولا علی علی مدد] (2)
ــده ذکــرت تــرانه ام
غـــم عشـــقت بهانه ام
تویی مولا، عزیز طه، همسر زهرا، علی مدد
جلوه نگاهت، معنای قــرار مــــــا
بــــــندگی راهت، باشد افتخار مــا
[همه هستم، دل به تو بستم، بگیر تو دستم، علی مدد] (2)
نظری کن که بنده ام
که به عشق تو زنداه ام
تویی مولا، عزیز طه، همسر زهرا، علی مدد
به شرح نمازت، حق گفته خطاب عشق
تمامی قرآن، در مدحت کتاب عشق
[ای امیرم، ماه منیرم، برات میمیرم، علی مدد] (2)
بــــه دم آخـــرم بــیا
که بــبـینم رخ تو را
تویی مولا، عزیز طه، همسر زهرا، علی مدد
سبک: ستاره بر

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر غدیر(ای دل اگر گفتی علی (2)، حرفی دگر مگو مگو (2) ) *

3059
19

شعر غدیر(ای دل اگر گفتی علی (2)،  حرفی دگر مگو مگو (2)   ) ای دل اگر گفتی علی 2
حرفی دگر مگو مگو 2
غــــــــــــــــیر علی و آل او، (2)، یار دگر مجو مجو 2
[علی علی (2) علی علی جانم علی] (2)
یه حرف خوب یادت می دم، به شرطی که یادت نره
اون اســـــــــــــــــــمی که دل می بره، اسم قشنگ حیدره
[علی علی (2) علی علی جانم علی] (2)
زلف ســــیاه دلبـــــرم، آیـــد اگـــر بــه دست مــن
شـــفا دهـــم نکـــته بــه نکــته غصه دلم رو من
[علی علی (2) علی علی جانم علی] (2)
دیـــــوانـــــه ام دیـــــوانـــه ام، عبد در میخانه ام
دور ضــــریحت یا علی، تو شمع و من پروانه ام
[علی علی (2) علی علی جانم علی] (2)
خروش موج دریاها، به جز علی علی نیست
نــــــــسیم دشت و صحراها،

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر(هر دلی که گوهر ولایت مولا داره) *

1531
2

شعر عید غدیر(هر  دلی  که  گوهر  ولایت  مولا  داره) هر دلی که گوهر ولایت مولا داره
تــــــــــــــــــــو دلش محبت و ولایت خدا داره
بگو یا علی که سر مستش بشی
ذکرشُ ببر که پا بستش بشی
غیر حیدرُ ز دل بیرون بکن
تا که تو عاشق در بستش بشی
سیدی یا حیدر، یا حیدر، یا حیدر
دل من پر می زنه سوی حریم مرتضی
آخرش یه روز می یام به ایوون تموم طلا
یه گوشه رو به روی گنبد بشینم
خودم کنار مولا ببینم
درد دلهام، بگم دونه دونه
بگم از غصه تو دل غمینم
سیدی یا حیدر، یا حیدر، یا حیدر
با هزار امید اومد، گدای تو بر در تو
در و واکن دوباره، رو سیاهِ نوکر تو
چی می شه آقا من و نیگاه کنی
یه نیگاه به خاطر خدا کنی
می دونم بیچاره و رو سیاهم
چه کنم که تو منو سوا ک
سیدی یا حیدر، یا

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر غدیر(مژده مِی کشان آمد عید ساقی کوثر) *

5222
15

شعر غدیر(مژده  مِی  کشان  آمد  عید  ساقی  کوثر) مژده مِی کشان آمد عید ساقی کوثر
شد وصی پس از احمد، هم امام و هم رهبر
یا علی علی مولا، یا علی علی مولا2
مقصد خدا گردد در غدیر خم حاصل
دین مصطفی گشته با ولای حق کامل
آنکه بی تولایش هر عمل بود باطل
تـــــــــــــــــاج رهبریت را می نهد علی بر سر
یا علی علی مولا، یا علی علی مولا2
می کند نبی ابلاغ آخرین پیام حق
گیرد از همه بیعت بر ولایت مطلق
تا دمیکه می گردد بر خدای ملحق
در ادامــــــــــــــــــــه راهش مرتضی شود رهبر
یا علی علی مولا، یا علی علی مولا2
ساقی قدح نوشان می به ساغر اندازد
تا که این حقیقت را در جهان عَلَم سازد
هر که بر کسی اما شیعه بر علی نازد
شـــــــــــــــکر حق به سر داریم سایه چنین

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر غدیر(بهتر از این، لحظه ای نیست، در تمامِ عمر دنیا) *

1916
2

شعر غدیر(بهتر از این، لحظه ای نیست، در تمامِ عمر دنیا) بهتر از این، لحظه ای نیست، در تمامِ عمر دنیا
دست حق را، مصطفی بر، روی دستش، برده بالا
هر دلی که با امیر است
از خُم او جرعه گیر است
دین احمد گشته کامل
هر چه داریم از غدیر است
[یا علی حیدر مدد (3)] (2)
کاروانِ بی قراران، بر توقف، در کویر است
تا که آید، امر یزدان، جمع دلها در غدیر است
دیده ها بر دست مولاست
جان و دلها مست مولاست
با ولایت زنده هستم
هستی ام از هست مولا ست
[یا علی حیدر مدد (3)] (2)
هر دلی که، حیدری شد، می کَند دل، از دو دنیا
هستی اش را، می نماید، همچو زهرا، نذر مولا
ره سپارم با ولایت
از ازل هم تا قیامت
زنده ام من با علی جان
تا قیامت با ولایت

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر غدیر(مژده بر متقین، بر همه مومنین ) *

1677
-1

شعر غدیر(مژده  بر  متقین،   بر  همه   مومنین ) مژده بر متقین، بر همه مومنین
که محمد نمود علی را جانشین
گشته شادان ملک، از شعف در فلک
از عشق مرتضی، همچو اهل زمین
* * *
علی که شمع دلهاست، نور هدایت او
نُقل دهان احمد، نَقل حکایت او
تمام نعمت حق، بُوَد ولایت او
به باغ دین ز مهرش، داده صفا محمد
* * *
آمد عید غدیر خم عید اهل تولا
بر دل داده صفا، امروز عشق عالی اعلی
آمد عید غدیر خم، ساقی باده بیاور
هستی می طلبد این شوق، جامی از مِی کوثر
* * *
ز نور خدا آن دلی منجلی است
که در آن ولای نبی و علی ست
بر این رتبه ایمان گواهی دهد
که بعد از خدا و محمد، علی ست
* * *
دل را ز علی اگر بگیرم چه کنم
بی مهر علی اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
د

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر غدیر(بر گوش دلم می رسد نغمه زیبا 2) *

5207
15

شعر غدیر(بر گوش دلم می رسد نغمه زیبا 2) بر گوش دلم می رسد نغمه زیبا 2
مولا علی مولا، مولا علی مولا 2
الطاف خداوند، بر ما شده شامل2
چون دین محمد، کامل شده مولا2
شده جلوه گر از وادی خم ماه دل آرا
مولا علی مولا، مولا علی مولا 2
از امرِ خداوند، تعیین ولــی شد 2
پیغمبر اکرم، سرمستِ علی شد 2
با خنده گشوده لب و سر می دهد آوا
مولا علی مولا، مولا علی مولا 2
بیمارم هستم من جان به کف تو 2
کی می شود آیم، سوی نجف تو 2
دارد به خدا حالِ من خسته تماشا
مولا علی مولا، مولا علی مولا

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر غدیر(من واله و دیوانه ام و مست علی) *

2006
0

شعر غدیر(من واله و دیوانه ام و مست علی) من واله و دیوانه ام و مست علی
یک رشته ی عشق بسته بر گردن من
سر رشته ی اختیار در دست علی
من واله و دیوانه ام و مست علی
علی
دستان علی فقط ید الله بود
یعنی همه کائنات پا بست علیست
من واله و دیوانه ام و مست علی
عشق می کنم میگه خدا
علی را عشقه
گفت برا خلق آدم ها
علی را عشقه
مشق شب فرشته ها
علی را عشقه
دین تموم انبیا
علی را عشقه
آب بابای جبرائیله
علی را عشقه
زمزمه ی میکائیله
علی را عشقه
نفخ صور اسرافیله
علی را عشقه
ذکر لب عزرائیله
علی را عشقه
عشقه عشقه
علی را عشقه
آدم به حوا چی میگه
علی را عشقه
نوح توی غم ها چی میگه
علی را عشقه
عصا به موسی چی میگه
علی را عشقه
دم به مسیحا چی میگه
علی را عشقه
گفته پیم

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر(وصل است وصف حضرت مولا به نقطه چین) *

1853
-1

شعر عید غدیر(وصل است وصف حضرت مولا به نقطه چین) وصل است وصف حضرت مولا به نقطه چین
اوصاف او نمی رسد الا به نقطه چین
آخه آیینه جمال خدای یگانه اوست
ایمان و عشق و علم و عمل را نشانه اوست
نازم که همچون دلشدگان بسته جبرئیل
بر رشته های زلف سیاه علی دخیل
باید همیشه هم نفس مرتضی شدن
با درد بندگان خدا آشنا شدن
آخه ایمان و علم و غیرت مولا زبان زد است
تنها علی وصی بلا فصل احمد است
جز او که نان و خشک نمک باشدش غذا
جز او که وصله می زند از عدل بر ردا
جز او که بود همدم و هم بازی یتیم
جز او که بود در بر مسکین چنین کریم
قاصر بود زبان ز بیان کمال او
عاجز بود قلم که نگارد خصال او
حاتم کجا و جود کریمانه ی علی
او خود گدا بود به در خانه ی علی
تندیس عشق روی دل آر

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر(یا حیدر حیدر) *

1666
1

شعر عید غدیر(یا حیدر حیدر) یا حیدر حیدر
تا ذوالفقار را به عزم حساب بردارد
تا جا نماز را پی اعتکاف بر دارد
علی حقیقت نور است و هیچ ممکن نیست
که در مقابل شب انعطاف بر دارد
یا حیدر حیدر
اگر به حرمت مولا نبود ممکن بود
خدا ز خلق امر تقوی بر دارد
بالا نشسته ای و جهان زیر دست تو
هستی هستی هستی و هستی ز هست تو
با ابروان همچون کمانت چه کرده ای
با یک نگاه من شدم مست مست تو
یا حیدر حیدر
عاشق ها دست افسونند
عاقل ها با می نابش دیوونه اند
ساحل ها با ترانه ی ساز موج ها می خونند
با ولای فاطمی همه خراب این میخونه اند
زمین و آسمونها یه باغ بهاره
کویرها مثل یه سبزه زاره
خونه ی خدا آروم نداره
علی رو چشماش قدم بذاره
ای رحمت بی کرونه ی خدا
ا

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر(علی علی علی علی ) *

1699
2

شعر عید غدیر(علی علی علی علی ) علی علی علی علی
منم به قبله رو کنم
به عشق روی او کنم
علی علی علی علی
امیر المومنین حیدر
ز مدح شهریاران جهان گر روی تابیدم
آخه شها تنها تو را من در خور مدح و ثنا دیدم
نه عمر خضر می خواهم نه آب زندگانی را
ه از آب حیات عشق تو پیوسته جاویدم
مده هرگز فریبم بیش از این با وعده ی فردا
که من خلد برین را بی ولایش بر تو بخشیدم
حیدر
علی علی

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر(عید غدیر امیرالمومنین است 2 ؟) *

1704
1

شعر عید غدیر(عید غدیر امیرالمومنین است 2 ؟) عید غدیر امیرالمومنین است 2
فرموده رحمة للعالمین است
مَنْ كُنتُ مولا، علی مولا2
روز بزرگ سُرورِ مسلمین است
اتمام نعمت هست و اكمال دین است
مَنْ كُنتُ مولا، علی مولا2
یــــــا خاتم مرسلین بَلّغْ ما اُنزل
شد روز اكـــمال دین بلغ ما انزل
بشنو ز روح الامین بلغ ما انزل
بر مسلمین تا ابد حُكم تو این است
مَنْ كُنتُ مولا، علی مولا2
عید غدیر عـــــلی روز قـــــیام است
تــــــجـــــدید بیعت امت با امام است
سرپیچی از فرمان رهبر حرام است
بر گوش یاران قرآن این طنین است
مَنْ كُنتُ مولا، علی مولا2

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر(پیک بشیر آمد خوش آمد) *

2262
0

شعر عید غدیر(پیک بشیر آمد خوش آمد) پیک بشیر آمد خوش آمد
عید غدیر آمد خوش آمد
در هجده ذی الحجه از امر خداوند
نخل امامت با رسالت خورد پیوند
خورشید زد بر چهره ی آئینه لبخند
جشن کبیر آمد خوش آمد
عید غدیر آمد خوش آمد2
روز غدیر خم که دین تکمیل گردید
نور خدا از آسمان تنزیل گردید
بر چهره ی حیدر خدا تمثیل گردید
دل را امیر آمد خوش آمد
عید غدیر آمد خوش آمد2
از نغمه مَن کُنتُ مولای محمّد
تفسیر شد بلِّغ به روی دست احمد
پرده به یک صورت از مرآت ایزد
ذات غدیر آمد خوش آمد
عید غدیر آمد خوش آمد2
شد وادی خم غدیر آکنده از گل
پروانه بنشسته به روی شاخ سُمبل
بر گوش جانها می رسد آوای بلبل
حق را سفیر آمد خوش آمد
عید غدیر آمد خوش آمد2

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مسدس غدیریه * محمد جواد شیرازی

2334
3

مسدس غدیریه باز هم عقل شده پای جنونم سرکوب
بی سبب نیست اگر کنجِ لبم شد مرطوب
با تو من معتقدم هست حلال این مشروب
بی ولای تو حرام است هر آن چه مطلوب
انبیاء مستِ سبوی تو یکیشان ایوب
تا که از باده چشیدم جگرم حال آمد

گرچه مستی کنم اما دل من آگاه است
بین این میکده امشب خبری در راه است
نوبت شادی اولاد رسول الله است
سائلِ سفره، سحرگاه خودش هم شاه است
قدر دانید رفیقان که شبی کوتاه است
تا به میخانه رسیدم جگرم حال آمد

بر جهاز شتران دست تو تا بالا رفت
هو کشید هر ملک و نغمه کنان شیدا رفت
شرحش از مائده تا سوره ی اعطینا رفت
خنده بر روی لب فاطمه ی زهرا رفت
این خبر از عربستان به همه دنیا رفت
ماجرا را که شنیدم جگرم حال آ

  • پنج شنبه
  • 24
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 20:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک سرود عید غدیر خم -( بهاری خرّم و بی نظیر رسیده ) * امیر عباسی

2468
0

دانلود سبک سرود عید غدیر خم -( بهاری خرّم و بی نظیر رسیده      ) بهاری خرّم و بی نظیر رسیده
عاشقا جشن عید غدیر رسیده
هر دم...می خونم چاهار قُل و تبارک
مولا...یا علی ولایتت مبارک
دشمن شده خوار
آخرش رسید
حق به حقدار
وَصی و جانشین پیمبر
شده انتخاب به امر داور
بگو بعدِ ذکر حق مکرّر
صد و ده مرتبه هم یا حیدر
یا علی علی علی یا حیدر
******
هر کی در شُبهه ی راه حق اسیره
بدونه صراطَ المستقیم ، غدیره
آره...با علی دلا میشه مصفّا
چاره...نداره دلم جز عشق مولا
حبُّ و ولای حیدر را
اللّهم الرزُقنا
حقّ یاء و سین ، الف ، لام و میم
حقّ رحمانیتِت ، ای رحیم
دل ما رو کن تا روز ابد
به حریم عشق حیدر مُقیم
یا علی علی علی یا حیدر
******
ذیحجّه دل عاشق میشه مهّیا
برای یه سفر تا بهشتِ

  • پنج شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 07:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک سرود عید غدیر خم -( بهار جشن امامت آمد ) * امیر عباسی

9356
41

دانلود سبک سرود عید غدیر خم -( بهار جشن امامت آمد              ) بهار جشن امامت آمد
ایّام عید ولایت آمد
کامل شده دینِ رسولُ الله
ابالحسن شده ولیُ الله
ای بر همه ولی
جانم علی علی
یا مولا یا مولا یا حیدر
******
از امر خالق حیّ سرمد
زد بانگی بر همه عالَم احمد
که بعدِ من ابالحسن مولاست
ولیِّ حق، حاکمِ بر دلهاست
نور هدایت است
شمس ولایت است
یا مولا یا مولا یا حیدر
******
سرمست از جام عشق غدیرم
بر دام حبّ حیدر اسیرم
صبر و شکیب بداده ام از ک
پر زده دل تا نجف الاشرف
ای نور منجلی
جانم علی علی
یا مولا یا مولا یا حیدر
*****
می آید بر دلم بوی ماتم
نسیمی از شمیم محرّم
یا مرتضی به ما بده توشه
بهر سفر تا قبر شش گوشه
ما را بیا بِخَر
یک کربلا ببر
یا مولا یا مولا یا حیدر

شاع

  • پنج شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 07:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( با رقص تبر بتکده را کرد پریشان ) *

1547

شعر عید غدیر خم -( با رقص تبر بتکده را کرد پریشان ) با رقص تبر بتکده را کرد پریشان
از بتکده بیرون زد و بت ها همه حیران
بابل به خدایان دروغین نگهی کرد
بت های زمین خورده و بیچاره و بی جان
این خنده ی شیرین تبر بود که می ریخت
یک دلهره ی تلخ در اندیشه ی شیطان
این مرد " خلیل" است! قرار است به زودی
آتش بشود زیر قدم هاش گلستان
می رفت و به لب ذکر خداوند جلی داشت
با حضرت دادار قراری ازلی داشت
ای مرد که بت ها شده با دست تو نابود
ای عاشقی از حالت چشمان تو مشهود
رنج از پی رنج از پی رنج است نصیبت
این رنج تو را برده به سرمنزل مقصود
چشم تو به هم زد همه ی فرضیه ها را
ایمان تو ثابت شد و باقی همه مردود
ای بت شکن ...ای آنکه ز چشمان تو میریخت
آیات عذابی همه بر پیکر

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( هاجر دو قطره اشک... نمی ریزد! فرمان اوست -دوستِ ابراهیم- ) *

1324

شعر عید غدیر خم -( هاجر دو قطره اشک... نمی ریزد! فرمان اوست -دوستِ ابراهیم- ) هاجر دو قطره اشک... نمی ریزد! فرمان اوست -دوستِ ابراهیم-
درگاه او فراتر از این داغ است.دل آن اوست -دوستِ ابراهیم-
او چشمه زیر پای تو جوشانده است، مارا به این دیار خودش خوانده است
حالا جوان شدی و سر و قلبت ،قربان اوست -دوستِ ابراهیم-
من کیستم که اشک بریزم... نه! دست تورا به دست پدر دادم
ای کاش خوانده بود کنیزش را،جان جان اوست -دوستِ ابراهیم-
دلواپس سلامتی ات بودم.یک عمر وقف راحتی ات بودم
شکر خدا که حاصل عمر من،ایمان توست یاورِ ابراهیم!
من سر بلند تر شدم اسماعیل ،وقتی سر بلند تو را دیدم
مادر فدای توست به قربانگاه قربان توست یاورِ ابراهیم!
برگشته اند؟! شکر! چه می بینی؟ این میش سر بریده جواب چیست؟

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( مستـــــیم وسرخوشــــیم وغزل پرداز ) *

1273

شعر عید غدیر خم -( مستـــــیم وسرخوشــــیم وغزل پرداز ) مستـــــیم وسرخوشــــیم وغزل پرداز
از بـــــــــــاده ی غریب غدیر امروز
مطرب حدیث عشـــق وطرب سر کن
بعد از نــــبی علــی است امیر امروز
*****
از باده الســـــــت نه این مستی است
این مستی از شراب کدام عشق است ؟
رخســــــــــــار دلبران همه آتشگون
دلها مگـــــر خراب کدام عشق است؟
****
گلواژه ها به دشـــت جنون گلگون
بی خویشــــــــــتن،غزالِ تغزل ها
گویی سرشـــته، دست کسی امروز
بوی خــــــــدا به گیسوی سنبل ها
*****
خمخانه شـــد غدیر وولایت ،می
هستی شد ازولای علی سر مست
پیوست آســـــمان به زمین انگار
دست نبی چو برد فراز آن دست
*****
اینک بهار رُستن و رَستن هاست
این مژده ام ســـحر زسروش آمد
فرصت ش

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( آخرین حج رسول انجام شد ) *

1496

شعر عید غدیر خم -( آخرین حج رسول انجام شد ) آخرین حج رسول انجام شد
آمد و گردید مهمان در غدیر
با هزاران کاروانی مصطفی
کرد منزل در بیابان در غدیر
تا کند ابلاغ ،فرمان ِ خدا
بر همه جمع مسلمان در غدیر
رفت بر منبر کنار ِ او علی
آسمان شد نورباران درغدیر
گفت،بعد از من علی مولا بود
چهره ها گردید شادان درغدیر
گفت اکملت لکم الیوم دین
با علی بستند پیمان در غدیر
اشک شوق آمد به چشم مومنین
دیده گریان،چهره خندان،درغدیر
مسلمین جام از غدیر خم زدند
از زلال ِنور ایمان در غدیر
هجده ی ذی الحجه مانده چون گلی
بر سر ِ خار ِمغیلان در غدیر
بعد ِچندین قرن ازحج الوداع
روح دین جاری است،چون جان در غدیر
مانده هم ،خاکستری آیاهنوز
در اجاق سرد بی جان در غدیر؟
ای «رها»عید

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( اگر عبور‌كني گرچه دير خواهد بود ) *

1508

شعر عید غدیر خم -( اگر عبور‌كني گرچه دير خواهد بود ) اگر عبور‌كني گرچه دير خواهد بود
نگاه پنجره‌ها بي‌نظير خواهد بود
بهار با همة آيه‌هاي زيبايي
درست خندة گل در كوير خواهد بود
ميان اين همه‌ گل‌هاي خوب و رنگارنگ
بنفشه دختركي سر‌به‌زير خواهد بود
كنار آينة بركه‌ها، تبسّم گل
شبيه خاطره‌اي دلپذير خواهد بود
صداي مردي در گوش باد مي‌پيچد
كه آفتاب پس از من امير خواهد بود
بيا به وسعت آلاله‌ها سري بزنيم
كه جلوه‌گاه خدا در غدير خواهد بود
قسم به عشق كه تا روز واپسين، جاري،
زلال عشق در اين آبگير خواهد بود
كليد شهر خدا مثل روز‌هاي بهشت
به دست مردم روشن‌‌ضمير خواهد بود
هنوز راه بهشت از غدير مي‌‌گذرد
تو دل مبند به فردا كه دير خواهد بود

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( غدیر در معرفت کردی تو پنهان ) * سعید مطوری

1381

شعر عید غدیر خم -( غدیر در معرفت کردی تو پنهان ) غدیر در معرفت کردی تو پنهان
خلایق را تو بستی عهد و پیمان
علی را سروری دادی به عزت
ملائک سجده ای بر تاج ایمان
غذا دادی یتیمی در خفا شب
چراغی تا ابد نورش ندا شب
تجلی کرده نوری از دل وجان
شنیدم یا علی، شد با صفا شب
علی باشد مرا در خانه ام بس
جهانی در نگاهش بوده یک خس
ز می در شب به هوشیاری رسیدم
پناهم در شبی ، تنها علی کس
علی مولا علی قرآن علی جان
نباشد در جهان همتا به میدان
شبا در کوچه ها تنها علی شد
قدم ها در قدم ها عشق و ایمان

شاعر : سعید مطوری

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( با نام تو ، که نام کلامی مقدس است ) *

1649
2

شعر عید غدیر خم -( با نام تو ، که نام کلامی مقدس است ) با نام تو ، که نام کلامی مقدس است
با یاد تو ، که یاد سلامی ، مقدس است !
می خواهم از نگاه تو گویم ، برای تو
از عارفانه های بسی ، دل ربای تو
وا می کنم کتاب تو را ، آه می کشم
تصویری از نگاه تو با ماه ، می کشم
نهج البلاغه ، آینه خاطرات کیست !
آیینه ای که نزد شما بوده ، دیدنی ست
با ما بگو ، که لحن کلامت ، کجایی است ؟!
این خطبه ها ، نشانه عشق خدایی است
گویی که پرده از رخ بیداد می کشند
با واژه های خاطره ، فریاد می کشند
تا با شروع خاطره ، آغاز می کنی
دل را اسیر پنجه پرواز می کنی
پرواز در مسیر شروعی که از غدیر
تا کوفه شد ، بهانه یک فصل بی نظیر
فصلی که در فضیلت آن ، مثنوی کم است
فصلی که جاودانه ترین ، ف

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( زمین دچارت شد ، آسمان دچارت شد ) *

1504

شعر عید غدیر خم -(     زمین دچارت شد ، آسمان دچارت شد ) زمین دچارت شد ، آسمان دچارت شد
گرفت دست تو را و جهان دچارت شد
گرفت دست تو را آفتاب و در چشمش-
گدازه های دو آتشفشان دچارت شد
کویر بود ولی عاشقانه از دل خاک
هزار چشمه ی جوی روان دچارت شد
زمینیان به تماشایت ایستادند و
دل تمامی افلاکیان دچارت شد
چقدر اشهد انّ علی ولی الله
چقدر حنجره وقت اذان دچارت شد
فقط نه اینکه عزیز پیمبری مولا
فقط نه اینکه دل کاروان دچارت شد
فرشته های خدا هم تو را که می دیدند
یکی یکی دلشان بی گمان دچارت شد
خدای کعبه خودش اعتراف کرد علی!
که وقت خلقت تو ناگهان دچارت شد
تو عاشقانه ترین اتفاق تاریخی
جنون مان ، دل مان ، دین مان دچارت شد
«ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد»
به چشم هم زدن

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیرخم -( "ذی الحجّه" که واکرد ز سر روسری اش را... ) *

1802
1

شعر عید غدیرخم -(  "ذی الحجّه" که واکرد ز سر روسری اش را... ) "ذی الحجّه" که واکرد ز سر روسری اش را...
بر شانه رها کرد شب دلبری اش را!
پُر کرد غدیر از تو خُمش را که برقصد
در دایره ي حُسن تو ساقی گری اش را!
باران شدی آنگونه که برخاست بیابان-
گلدار کند دامن خاکستری اش را!!
خورشید گرفته است اگر دست تودر دست
پیچیده به دورت تب نیلوفری اش را!
چون نوح شد آمد که به مقصد برساند
در ساحل تو کشتی پیغمبری اش را!
پس حلقه از انگشت نبوت به در آورد
بخشید به تو حلقۀ انگشتری اش را!!
" ذی الحجه"اگر لب به لب جام غدیرا ست
لب می زند انگور خوش عسکری اش را!!

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( جستجو در جو مکن؛ از جو، صدف نتوان گرفت ) *

1422

شعر عید غدیر خم -( جستجو در جو مکن؛ از جو، صدف نتوان گرفت ) جستجو در جو مکن؛ از جو، صدف نتوان گرفت
وانگهی از هر صدف دُرّ نجف نتوان گرفت
می دهد مرجان به دریادل، دل دریا، ولی
جز کف دستی حباب از دست کف نتوان گرفت
بی غدیر این برکه ها باریکه ای بی برکت اند
نم هم از نوکیسه های ناخلف نتوان گرفت
بلبلا! بیهوده می گردی؛ سراغ باغ را
از بیابان های بی آب و علف نتوان گرفت
مادرم با مهر مولایم مرا قنداق کرد
تا قیامت از من این شور و شعف نتوان گرفت
هر دلی در گیرودار اوست؛ با او یا بر او
پرچم این جا رو به باد بی طرف نتوان گرفت
او عقاب عرصه ی عقباست؛ از دید عقاب
هر شکاری را در این دنیا هدف نتوان گرفت
بال بر بام ازل گسترد و ... تا شام ابد
این شکوه و شوکت و شان و شرف نتوان

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( مینویسم غدیر از اول ) *

1907

شعر عید غدیر خم -( مینویسم غدیر از اول  ) مینویسم غدیر از اول
از سراج المنیر از اول
تو همان مستجار هستی و من
من همان مستجیر از اول
دل به بیگانه ای نبستم من
بر تو بودم اسیر از اول
پدر خاک حضرت افلاک
همنشین فقیر از اول
سفره ی تو ندید عمری جز
نمک و نان و شیر از اول
از تو من را گناه دورم کرد
دست من را بگیر از اول
گرچه روز غدیر امضا شد
بودی آقا امیر از اول
با ولای توام تا آخر
همه پای توام تا آخر
می شود غرق آفتاب شدن
سر به یک ثانیه شراب شدن
صد و ده سال از شراب نجف
میشود خورد تا خراب شدن
بس که بخشیدی از کرم چه کنم ؟
ما به غیر از خجالت آب شدن
ما نداریم حاجتی غیر از
خاک نعلین بوتراب شدن
در دعاهای ما بحق علی است
شرط اصلی مستجاب شدن
چون غدیر است

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( آفتاب ظهر روزهجدهم ) *

2061

شعر عید غدیر خم -( آفتاب ظهر روزهجدهم ) آفتاب ظهر روزهجدهم
ديد ساقي ايستاده پاي خم
باخدايش عشق بازي مي كند
صحبت ازافشاي رازي مي كند
كيست اين ساقي رسول خاتم است
صاحب تفسيراسم اعظم است
دورتادورسرش خيل ملك
درطواف او تمام نه فلك
جبريل اين بار جور ديگري است
بحث اتمام ره پيغمبري است
وقت تكميل رسالت آمده
گاه تنزيل ولايت آمده
تالب پيك الهي باز شد
شرح صدر مصطفي آغاز شد
در كناربركه بار انداختند
منبربالابلندي ساختند
با جلال وعزت پيغمبري
باشكوه واقتدارديگري
رفت تاپايان رساندراه را
سازد آگه بنده ی گمراه را
ير جهاز اشتران قد راست كرد
خطبه اش رااين چنين آغازكرد
ايها الناس اي مسلمانان خموش
وحي منزل را فرا داريد گوش
ايها الحجاج حج كامل کنید
روي برحق

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم -( باید که با عرش خداوندی طرف شد ) *

1774
1

شعر عید غدیر خم -(  باید که با عرش خداوندی طرف شد ) باید که با عرش خداوندی طرف شد
وقتش شده تا عازم شهر نجف شد
هر کس ولایت را به فرزندش نیاموخت
فرزند او در دین و دنیا ناخلف شد
هر دشت و دریا بی نگاه لطف مولا
مثل بیابان خشک و بی آب و علف شد
دور حرم عاشق فراوان و زیاد است
باید کلافی آورم باید به صف شد
خوب است اینکه بعد مستی و زیارت
بعد از نجف هم راهی وادی طف شد
آنجا که وقتی حرمله دست به کمان شد
حلقوم طفل کوچکی او را هدف شد
از گوش تا گوش علی را پاره کردند
آخر به روی دست بابایش تلف شد

  • دوشنبه
  • 15
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد