حضرت علی علیه السلام

مرتب سازی براساس
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح امام علی(ع) -( من دل به دو چشم یار دارم ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3706
4

شعر مدح امام علی(ع) -( من دل به دو چشم یار دارم ) من دل به دو چشم یار دارم
با ساغر و می چه کار دارم
هم بار فراق را کشیدم
هم دیده ی اشکبار دارم
کارم به فراق بی قراریست
با یار چنین قرار دارم
هر فصل خزان که آید از راه
با یاد رخش بهار دارم
بگذار که زار زار گریم
من گریۀ انتظار دارم
گر پای نهم به چشم خورشید
بی روی تو شام تار دارم
ای وای به درد بی دوایم
من درد فراق یار دارم
هر غصّه و درد را حسابی است
من غصّۀ بی شمار دارم
از حسن ثواب دست خالی
وز کوه گناه بار دارم
هر کس زده چنگ خود به تاری
من دامن هشت و چار دارم
از تیغ حوادث چه باک است
من صاحب ذوالفقار دارم
از آتش عشق او هماره
در سینۀ خود شرار دارم
خاک کف پای اهلبیتم
ینجاست که اعتبار دارم
من «میثم» خا

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح امام علی(ع) -( تا در اوصاف امیرالمؤمنین آید به کار ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

6648
3

شعر مدح امام علی(ع) -( تا در اوصاف امیرالمؤمنین آید به کار ) تا در اوصاف امیرالمؤمنین آید به کار
نه قلم را اقتدار و نه زبان را اختیار
مظهر حق شیر حق مرآت حق میزان حق
کشور حق را مدیر و لشگر حق را مدار
گو که بنویسند جّن و انس وصفش را مدام
نیست ممکن وصف مولا را یکی از صد هزار
قصّه جانبازی آن جان شیرین رسول
جان شیرین می دهد بر تن برادر گوش دار
کافران دادند با هم دست از هر طایفه
بهر قتل خواجۀ لولاک در یک شام تار
گفت پیغمبر به شیر حق امیر المؤمنین
کی نبی شیرین ای ولیّ کردگار
کافران بر قتل من با یکدیگر بستند عهد
باید امشب جای من در بسترم گیری قرار
گفت حیدر ای دو صد جان علی قربان تو
این تو، این جان علی، این تیغ خصم نابکار
جان پاک تو سلامت جان من بادا فدات
گو بب

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح امام علی(ع) -( این شنیـدم غریب خستـه‌دلی ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3026
1

شعر مدح امام علی(ع) -( این شنیـدم غریب خستـه‌دلی ) این شنیـدم غریب خستـه‌دلی
دل شـب زد درِ سـرای علـی
گفت ای خاک مقدمت شاهی!
یا علـی میهمـان نمی‌خواهی
شیرحق، آن بـزرگ‌مرد حجاز
در به رویش گشود با روی باز
کای برادر خوش آمدی از راه
میهمــان عزیــز! بســم‌الله!
کـرد آن مظهـر تمـام کمـال
میهمـان را به خنـده استقبـال
از کرم چون شبیر و شبر خویش
میهمان را نشاند در بر خویش
گفت میـل طعـام هـم داری؟
گفت جـانم تـو را فـدا! آری!
شیرحق تـا چنین جواب شنید
پشت پـرده ز فاطمـه پـرسید
کای نبـی را خجستـه ریحانه!
هسـت آیــا طعـام در خانــه؟
گفـت باشـد کمـی طعـام، ولی
که فقـط از بـرای تـوست علی
آن گشـوده بـه میهمان آغوش
کـرد ناگـه چـراغ را خامــوش
سفـره گستــرد بـا

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح امام علی(ع) -( علی ای بازوی تقدیر خدا ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2815

شعر مدح امام علی(ع) -( علی ای بازوی تقدیر خدا  ) علی ای بازوی تقدیر خدا
دست و شمشیر خدا شیرخدا
ای بزرگان جهان کوچک تو
چار امّ هفت پدر کودک تو
ملَک و مُلک خدا را قائد
روزها شیر و دل شب عابد
روز فرماندهِ این هفت سرا
شب فروزنده چراغ فقرا
روز در دست زمام افلاک
شب نهاده سر تسلیم به خاک
روز با تیغ تو کفار هلاک
شب کنی اشک یتیمی را پاک
شهریاری که ز عدل بسیار
دیده دائم ز رعیّت آزار
دردمندی که شفا پابندش
مرهم زخم همه لبخندش
آسمانی که درون دل شب
گشته برگرد یتیمان عرب
جنگجویی‌که چو کوهی است عظیم
لرزه بر پیکرش از اشک یتیم
آفتابی شده نقش محراب
رویش از خون جبین گشته خضاب
نام داری که به احسان کوشید
صورت از چشم فقیران پوشید
رادمردی که محال است محال
سهم افزون

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح امام علی(ع) -( حدیثی است زیبا و روشن بسی ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3067
1

شعر مدح امام علی(ع) -( حدیثی است زیبا و روشن بسی  ) حدیثی است زیبا و روشن بسی
که فرموده علامۀ مجلسی
که روزی رسول خدا با علی
علی آنکه بودی خدا را ولی
گره خورده چون دل به هم دستشان
دل عالمی گشته پا بستشان
بدیدنـد بـر شانۀ چارتـن
غریبانه تشییع از یک بدن
تنی با نگاه نبی جان پاک
ولیکن به غربت رود زیر خاک
بفرمود ختم رسل با علی
که ای از ازل کبریا را ولی
مقدر چنین کرده دادار پاک
من و تو سپاریم او را به خاک
اگر چه به ظاهر ندارد کسی
بوَد نـزد داور مقرب بسی
چو اختر به دوش دو خورشید نور
بدن گشت تشییع تا نزد گور
خلایق به دنبال فخر عرب
گرفتند انگشت حیرت به لب
رسول خدا کشف این راز کرد
از آن مرده بند کفن باز کرد
بدیدند از ضعف افسرده‌ای
یکی پیرمرد سیه چرده‌ای
چ

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح امام علی(ع) -( شهریار ملک دلهایی نمی‌دانم که‌ای؟ ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3665
3

شعر مدح امام علی(ع) -( شهریار ملک دلهایی نمی‌دانم که‌ای؟  ) شهریار ملک دلهایی نمی‌دانم که‌ای؟
جانشین حق تعالایی نمی‌دانم که‌ای؟
تا خدا می‌بینمت یا با خدا می‌بینمت
هم‌نشین با ذات یکتایی نمی‌دانم که‌ای؟
سین سِرّی، رای رمزی، حای حییّ، نون نور
تحت بسم‌الله را بایی، نمی‌دانم که‌ای؟
آسمانی یا زمین؟ یا ماه یا مهری، بگو
رعد؟ باران؟ ابر؟ دریایی؟ نمی‌دانم که‌ای؟
آدمی، نوحی، خلیلی، هود و نوح و صالحی؟
یا کلیمی یا مسیحایی؟ نمی‌دانم که‌ای؟
زمزمی رکنی مقامی یا صفا و مروه‌ای؟
گرچه دانم فوق اینهایی نمی‌دانم که‌ای؟
انبیا را رهنمایی، اولیا را رهبری
مؤمنین را نیز مولایی، نمی‌دانم که‌ای؟
از بشر بالاتری و از ملک نیکوتری
فوق فوق معرفت‌هایی نمی‌دانم که‌ای؟
همچنان شمعی که تنها

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح امام علی(ع) -( ای قبای عدل زیبا بر قد و بالای تو ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3159
-1

شعر مدح امام علی(ع) -( ای قبای عدل زیبا بر قد و بالای تو  ) ای قبای عدل زیبا بر قد و بالای تو
وی تو را معنای عدل و عدل را معنای تو
قتل تو از شدت عدل تو در محراب خون
خون تو تفسیر کلِّ عدل بر سیمای تو
بس که پاکی، آیۀ تطهیر بوسد دامنت
بس که نوری، چشم بینایی است نابینای تو
قد «رعنایی» بوَد خم پیش سروِ قامتت
روی «زیبایی» خجل از طلعت زیبای تو
جای دست کبریا بر شانۀ ختم رسل
این عجب که جای آن دست است جای پای تو
از سرِ انگشت تو مهر قبولی ریخته
پای هر پرونده تأییدی است از امضای تو
نخل خرما سبز از اشک مناجات شبت
چاه کوفه، محفل غم‌های جانفرسای تو
قرن‌ها سر تا قدم گوش است انسان همچنان
تا شبی از چاه کوفه بشنود آوای تو
دست خیبرگیر و پای عدل و کفش وصله‌دار
کیستی تو ای

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح امام علی(ع) -( تویی شمع وجود و عالمت پروانه یا حیدر ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3563

شعر مدح امام علی(ع) -( تویی شمع وجود و عالمت پروانه یا حیدر  ) تویی شمع وجود و عالمت پروانه یا حیدر
مرا از عشق خود دیوانه کن، دیوانه یا حیدر
جدا از بود و هستم کن ز جام عشق مستم کن
دلم را از شراب نور کن پیمانه یا حیدرu
اگر مقصود از می، کوثر عشق تو می باشد
کرم کن تا شوم خاک در میخانه یا حیدرu
گنه کارم ولی با پرچم گلرنگ عبّاستu
مدال نوکری دارم به روی شانه یا حیدرu
اگر از ساغر فیضت، چشانی قطره ای بر من
زنم تا حوض کوثر، نعرة مستانه یا حیدرu
نمی دانم کی ام مولا ولی آنقدر می دانم
ولای تو بود گنج و دلم ویرانه یا حیدرu
وجودم کربلا، قلبم نجف، عشقم شده عبّاسu
مبادا دور گردم از دَرِ این خانه یا حیدرu
اگر من جسم بی جانم، تویی جانم، تویی جانم
اگر سر تا به پا جانم، تویی

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح امام علی(ع) -( ای در سفینة دو جهان ناخدا علی ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

4838
4

شعر مدح امام علی(ع) -( ای در سفینة دو جهان ناخدا علی  ) ای در سفینة دو جهان ناخدا علی
ممسوس در حقیقت ذات خدا علی
یار و برادر و وصی و نفس مصطفی
باب نبوتّی و ابوالاولیا علی
شمشیر و دست و چشم خدا کیست غیر تو
بر دوش مصطفی که نهد جز تو پا علی
در بدر، بدر بدری و در قدر، قدر قدر
هم هل اتاست مدح تو هم لا فتی علی
همچون دو قهرمان که ز تیرت یکی شوند
گردد به ذوالفقار تو یک تن دو تا علی
تکمیل بذل قرصة نان تو گر نبود
قرآن نداشت در ورقش هل اتی علی
با آنکه دست وهم به پایت نمی رسد
داری همیشه در دل بشکسته جا علی
اقرار می کنم تو خدا نیستی ولی
آرند انبیا به درت التجا علی
آنجا که جای پای تو مهر نبوت است
اوج جلالت تو کجا ما کجا علی
بالاتری از اینکه شوم من گدای تو
داری ه

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح حضرت عی بن ابیطالب(ع) -( ای دست و دیده حی توانا را ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2879
1

شعر مدح حضرت عی بن ابیطالب(ع) -( ای دست و دیده  حی توانا را ) ای دست و دیده حی توانا را
وی جان پاک سید بطحی را
ترسیم بند ، صفحه صورت را
مشعل فروز عالم معنی را
گردونه دار گنبد گردون را
فرمانروای عالم بالا را
سوزنده شمع خانه محرومان
غرنده شیر بیشه هیجا را
شب زنده دار هرشب نخلستان
پیرایه بخش دامن صحرا را
از اشک سرخ در دل تاریکی
سر سبز کرده نخله خرما را
در ناله های گرم تو باید خواند
راز دراز قصه شبها را
در کفش وصله دار تو باید دید
بی ارزشی و پستی دنیا را
گه بر فراز قله معراجی
مهمان نواز خواجه اسری را
گه در خرابه همدم وبابائی
طفل ندیده چهره بابا را
جز در تو کس ندیده و نشنیده
آن اقتدار و اینهمه تقوا را
آن پر بها لباس غلامان را
آن وصله دار جامه مولا را
آن اشکبا

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح امام علی(ع) -( جسم پاکت را خدا نیکوتر از جان آفریده ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3007
1

شعر مدح امام علی(ع) -( جسم پاکت را خدا نیکوتر از جان آفریده ) جسم پاکت را خدا نیکوتر از جان آفریده
جان چه باشد هر چه گویم بهتر از آن آفریده
از نمکدان لبت در هر سری شوری نهاده
وز فیوضات دمت در هر تنی جان آفریده
با تماشای رخت چشم ملک را نور داده
وز تراب مقدمت پاکیزه انسان آفریده
با پیامت لمعه لمعه نور عرفان پخش شده
در کلامت چشمه چشمه آب حیوان آفریده
کشور دل را بخروشید جمالت کرده روشن
مرغ جان را بر گل رویت ثنا خوان آفریده
گنج مهرت را بویرانخانه دل جای داده
یا میان شعله آتش گلستان آفریده
تا بگیرد جلوه از مهر تو و بخشد به هستی
بر براز آسمان مهر درخشان ، آفریده
دفتر مدح تو را بر عقل اول هدیه کرده
یعنی از روح بیان خویش قرآن ، آفریده
تو قسیم جنت و ناری که حق با

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح امام علی(ع) -( تو گنج‌های خدا را به زیر پا داری ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3412
-1

شعر مدح امام علی(ع) -(  تو گنج‌های خدا را به زیر پا داری ) تو گنج‌های خدا را به زیر پا داری
سر از کرم به تهیدست‌ها فرو داری
شب و ستاره و مه، نخل و چاه می‌گویند
که شب گذشت علی جان هنوز بیداری؟
گهی به تخت خلافت گهی کنار مریض
زمامدار وجودی تو یا پرستاری؟
برای غارت خلخال یک یهودیه
فراز منبر پیغمبر اشک می باری
رعیت تو به جان تو می‌دهد آزار
به جرم اینکه تو یک مور را نیازاری
قیام و عدل و مروت شود تماشایی
دمی که پای به بازار کوفه بگذاری
مقام و مرتبه‌ات را نهاده‌ای به زمین
که مشک آبِ زنی را به دوش برداری
شرافت و شرف و عدل از شرافت توست
چهار سال عدالت فقط خلافت توست
رسول خواست تو تنها برادرش باشی
برادرش نه! که نفس مطهرش باشی
هزار حیف که در پهن‌دشت ظلمت‌ها
بشر ن

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

شعر مدح امام علی(ع) -( بايد از بندگي تو به خدايي برسيم ) * محمد حسن بیات لو

2832

شعر مدح امام علی(ع) -( بايد از بندگي تو به خدايي برسيم ) بايد از بندگي تو به خدايي برسيم
بعد از اين حبس كشيدن به رهايي برسيم
بي طبيبانگي تو به خدا ممكن نيست
بعد يك عمر دويدن به دوايي برسيم
بي خودي بود اگر سعي و تلاشي كرديم
بي نگاه تو محال است به جايي برسيم
بايد از جانب تو فيض عظيمي برسد
ما هم از دولت وصلت به نوايي برسيم
انبياء پشت در خيمه تو منتظرند
ما كه هستيم دگر بهر گدايي برسيم
شاعري خوب بلد نيستم اما آخر
عجبي نيست كه ما هم به عبايي برسيم

شاعر : محمدحسن بیات لو

  • دوشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام علی(ع) -( دلربا گفت علي در همه جا گفت علي ) *

18398
142

شعر مدح امام علی(ع) -( دلربا گفت علي در همه جا گفت علي ) دلربا گفت علي در همه جا گفت علي
يكسر از روز ازل ذات خدا گفت علي
ما خلق گفت علي رنگ شفق گفت علي
موقع خلق جهان حضرت حق گفت علي
با كرم گفت علي لوح و قلم گفت علي
دوزخ و خلد برين، عرش و حرم گفت علي
كاف و نون گفت علي ركن و ستون گفت علي
زنده شد آدم و با عشق و جنون گفت علي
با يقين گفت علي حصن حصين گفت علي
يوسف اندر چاه با صوت حزين گفت علي
كوكبي گفت علي ورد لبي گفت علي
بين طوفان بلا نوح نبي گفت علي
نه فلك گفت علي حور و ملك گفت علي
هر كه از سفره ي حق خورد نمك گفت علي
سينه زن گفت علي مرغ چمن گفت علي
سر و پا غرقه ي در خون قمه زن گفت علي
هروله گفت علي صوت جلي گفت علي
در خيبر چو ز جا كند علي گفت علي
ياسمن گ

  • چهارشنبه
  • 1
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام علی(ع) -( ما غیر علی دلبر و ارباب نداریم ) * مسعود مهربان

3823
4

شعر مدح امام علی(ع) -( ما غیر علی دلبر و ارباب نداریم ) ما غیر علی دلبر و ارباب نداریم
سوگند که بی عشق علی تاب نداریم
از روز ازل نام علی را که شنیدیم
دیوانه شده ایم و خور و خواب نداریم
تا در شب گیسوی علی گمشدگانیم
زنهار که ما شوق به مهتاب نداریم
آواره ی عشقیم اگر , عیب ندارد
ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم
ما منتظران لب دریای جنونیم
بیم از یم طوفانی و گرداب نداریم
گیریم در میکده هرگز نگشودند
تا هست علی , میل می ناب نداریم
از روز سیاهی که دل یار شکستند
یک روز خوش و بی غم و شاداب نداریم
گر طا لب قربید به الله بدانید
جز ذکر علی شیوه و اسباب نداریم

شاعر : مسعود مهربان

  • پنج شنبه
  • 2
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

شعر مدح امام علی(ع) -( سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی ) * قاسم صرافان

3016
1

شعر مدح امام علی(ع) -( سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی ) سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی
از ازل چرخانده دلها را خدا، سوی علی
او مع الحق گفت و از آن روز ما را می‌کُشند
دار ما خرما فروشان حلقه موی علی
مانده‌ام احمد پیمبر بود یا عطار عشق
بس که سلمان ها، مسلمان کرد با بوی علی
گر می‌اندیشی نماز و روزه‌ات را می‌خرند
ای برادر! این تو و این هم ترازوی علی
بیشتر از برق دَم‌های دو سوی ذوالفقار
دوستان را کشته خَم های دو ابروی علی
هر که دل خوش کرده در عالم به نام دیگری
یا علی نشنیده است از سوی بانوی علی
آری آداب خودش را دارد اینجا عاشقی
ما و خاک کوی قنبر، قنبر و روی علی

شاعر : قاسم صرافان

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 07:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن کاویانی

شعر مدح امام علی(ع) * محسن کاویانی

2990
4

شعر مدح امام علی(ع) ی عرش وفرش و عالم و آدم فدای تو
دارد فقط خدا خبر از ابتدای تو
دارد عجب خدای بزرگی علی ؛ ولی ؛
دارد عجب علی بزرگی خدای تو
هر دم برای نام تو باید قیام کرد
وقتی نشسته حضرت زهرا به پای تو
وقتی خدای عزوجل با رسول خود
از پشت پرده گفته سخن با صدای تو
می ریزد آیه آیه ی معراج برزمین
دستی اگر کمی بتکاند عبای تو
خم میشدی که مرکب طفلان شوی علی
ای کاسه های شیریتیمان فدای تو
سردار بدر و خندق وشیر احد تویی
ای جان فدای قدرت خیبرگشای تو
زخم زبان نخورده کسی ازتو یاعلی
اینگونه شد که تیغ دو دم شد برای تو
عمرو بن عبدود شده حیران ضربه ات
مرهب به خون نشسته پس از حمله های تو
چیزی زشیر بودن تو کم نمیشود
گیرم که روبهی

  • یکشنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 15:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر مدح امام علی(ع) -( آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند ) * علی اکبر لطیفیان

3610
4

شعر مدح امام علی(ع) -( آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند ) آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند
آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند
از هر دو تا نگار یکی ناز می کند
عشاق روزگار یکی در میان خوشند
نانی که می پزند به همسایه میرسد
این خانواده با خوشی دیگران خوشند
این سفره دارها که شدم میهمانشان
بعد ازبیا، برو ست، ولی با بمان خوشند
ما می خوریم و اهل کرم شکر میکنند
با این حساب بیشتر از میهمان خوشند
جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده
عشاق با معامله های گران خوشند
با اخم خویش راه فرار مرا ببند
صیاد اگر علیست همه با کمان خوشند

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • یکشنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

شعر مدح امام علی(ع) -( ذره بودم که آفتابم کرد ) * سید حمید رضا برقعی

3090
2

شعر مدح امام علی(ع) -( ذره بودم که آفتابم کرد ) ذره بودم که آفتابم کرد
خاک پای ابوترابم کرد
از ازل تا همیشه آینه ها
محو رخسار آن جنابم کرد
عقل من می رسید شکر خدا
جزء دیوانه ها حسابم کرد
آن قدر روی دست خود ماندم
تا ید الله انتخابم کرد
عشق او گاه آتشم می زد
غم دوری اش عذابم کرد
در نجف سینه بیقرار از عشق
گفت «لا یمکن الفرار» از عشق
زخمی ام التیام می خواهم
التیام از امام می خواهم
السلام علیک یا ساقی
من علیک السلام می خواهم
گاه گاهی کمی جنون دارم
من جنونی مدام می خواهم
من نمکدان شکسته ام آقا
بی مرامم، مرام می خواهم
لحظه ی مرگ چشم در راهم
از تو حُسن ختام می خواهم
در نجف سینه بیقرار از عشق
گفت «لا یمکن الفرار» از عشق

شاعر : سید حمید رضا برقعی

  • یکشنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 14:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح و ولادت امام علی(ع) -( کعبه امشب ماه در دامان تو است ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2583
1

شعر مدح و ولادت امام علی(ع) -( کعبه امشب ماه در دامان تو است ) کعبه امشب ماه در دامان تو است
آسمان مبهوت و سرگردان تو است
جان پاک رحمةُ للعالمین
صاحب البیت خدا مهمان تو است
باز کن آغوش و بر گیرش ببر
این نه مهمان تو بلکه جان تو است
چشم زمزم پر شده از اشک شوق
وصف حیدر بر لب خندان تو است
اینکه امشب در بغل بگرفته ای
قبلۀ تو، عشق تو، ایمان تو است
حال کن ای کعبه امشب با علی
یا علی و یا علی و یا علی
کعبه جان جان دین است این پسر
قبلۀ اهل یقین است این پسر
گر چه نوزاد است نوزادش مخوان
مرشد روح الأمین است این پسر
کلّ خلق آفرینش را سبب
هستی هست آفرین است این پسر
دست داور، روی قرآن، پشت دین
جان ختم المرسلین است این پسر
آفتابی در گریبان حرم
آسمانی در زمین است این پسر
ن

  • یکشنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مدح امام علی(ع) -( نخستین نقش عالم یاعلی بود ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3119
2

شعر مدح امام علی(ع) -(  نخستین نقش عالم یاعلی بود  ) نخستین نقش عالم یاعلی بود
تمام اسم اعظم یا علی بود
ملایک را پس از ذکر خداوند
زهر ذکری مقدم یا علی بود
چو جان در پیکر آدم دمیدند
همان دم ذکر آدم یا علی بود
از آن شد بر خلیل آتش گلستان
که ذکر او دما دم یا علی بود
اگر آن بت شکن برکف تبر داشت
همان نقش تبر هم یا علی بود
عصا در دست موسی یا علی گفت
دم عیسی ابن مریم یا علی بود
از آن شد بطن ماهی جای یونس
که ذکرش در دل یم یا علی بود
به چاه و تخت شاهی ذکر یوسف
چه در شادی چه در غم یا علی بود
دعای حاجیان در گرد کعبه
صدای آب زمزم یا علی بود
به بام آسمان از صبح آغاز
فلک را نقش پرچم یا علی بود
چو هنگام ولادت گریه کردم
به صورت نقش اشکم یا علی بود
کجا می سوخت ش

  • یکشنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 15:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

شعر مدح امام علی(ع) -( علی مولا بود اهل ولا را ) * ولی الله کلامی زنجانی

2562

شعر مدح امام علی(ع) -( علی مولا بود اهل ولا را ) علی مولا بود اهل ولا را
علی شافع بود روز جزا را
علی آئینه حق و حقیقت
به کلیه صفات نیک دارا
علی آن قهرمانی که به وصفش
زبانها را نبود و نیست یارا
علی قاضی حق گویی که رایش
بباشد مورد تایید آرا
عزیزی بین که بهر کنیزی
چو مریم بر درش افتاده سارا
به زیر سایه اش خیل نبیان
علی خود سایه ختم الانبیا را
علی ان سروری که در ره دوست
کند با دشمنش حتی مدارا
به میدان حنین و بدر وخیبر
ز وی شد قدرت الله آشکارا
به کامش شرب عشرت تلخ لیکن
می خمخانه وحدت گوارا
به بزم انس دلدار صفا بخش
به پیش خصم سردار صف آرا
به هنگام جدل شیر دلاور
به برج معرفت مهر دل آرارا
علی ان خانه زاد حضزت حق
ز مرز حقق برون نگذاشت پا را
منور کرد

  • یکشنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر مدح امام علی(ع) -( اشک محبتی که نشیند به روی ما ) *استاد سید هاشم وفایی

2497
1

شعر مدح امام علی(ع) -( اشک محبتی که نشیند به روی ما ) اشک محبتی که نشیند به روی ما
امید می رود که شود آبروی ما
ما را چه حاجت است به مینای دیگران
لبریز عشق دوست بود تا سبوی ما
دلدادگان گلشن سبز ولایتیم
زین باغ لاله خیز بود رنگ و بوی ما
فردا به احترام علی باز می شود
درهای رحمت احدیت به روی ما
بهر نماز عشق به محراب می رویم
آنجا که اشک می شود آب وضوی ما
سوگند می خورم به غمش ، وقف او بود
فریاد غم گرفتۀ و بغض گلوی ما
چون شمع سینه سوز بسوز ای دل صبور
اینجا به قدر سوختن است آبروی ما
مارا چو می برند به غربت سرای خاک
دیدار روی اوست همه آرزوی ما
گمگشتگان عشق، امید است تا علی
فردای رستخیز کند جستجوی ما
نالیده ایم بسکه «وفائی» زداغ او
پیچیده است درهمه جا های

  • دوشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 12:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

شعر مدح و ولادت امام علی(ع) -( آمد آن چشمه رحمت که جهان خرم از اوست ) *استاد سید رضا موید

2399
1

شعر مدح و ولادت امام علی(ع) -( آمد آن چشمه رحمت که جهان خرم از اوست ) آمد آن چشمه رحمت که جهان خرم از اوست
آفتابی که درخشنده همه عالم ازاوست
در گلستان ولا لاله رخی چهره نمود
که صبا غالیه افشان و مبارک دم از اوست
در رحیم حرم کعبه کعبه به دنیا آمد
آنکه رکن حرم و پایه محکم از اوست
فاطمه بنت اسد را پسری بو العجب است
مرحبا دختر شیری که چنین ضیغم از اوست
آمد آن مظهر قدرت که به تأیید خدا
قامت بازوی پیغامبر اکرم از اوست
اسد الله علی ابن ابی طالب آنک
شرف آدم و رجحان بنی آدم از اوست
آمد آن میر ولایت که پس از ختم رسل
مسجد و منبر و تیغ و زره خاتم از اوست
اوست باب حسن و همسر زهرای بتول
پسری همچو حسین نابغه اعظم از اوست
او نه از زادن در کعبه معزز شده است
بلکه خود بیت خدا محتر

  • دوشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 12:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر ولادت و مدح امام علی(ع) -( غیر ازین در، خواهش احسان نمی‌آید به کار ) * علی اکبر لطیفیان

2753

شعر ولادت و مدح امام علی(ع) -( غیر ازین در، خواهش احسان نمی‌آید به کار ) غیر ازین در، خواهش احسان نمی‌آید به کار
التماس از دست این‌وآن نمی‌آید به کار
اهل تعارف نیستم جان قابل تعارف نبود
محضر معشوق حتی جان نمی‌آید به کار
یا که کشکول گدایی یا وبال گردن است
گر نباشد دست بر دامان نمی‌آید به کار
بی‌سروسامان شدن سیر و سلوک عاشق است
طالب دل را سروسامان نمی‌آید به کار
خلوت یک کنج یوسف را عزیز مصر کرد
بی‌گناهان را چرا زندان نمی‌آید به کار
کار؛کار پنجه مشگل‌گشای مرتضاست
این گره طوری ست که دندان نمی‌آید به کار
کوفه هم ویرانه بود اول؛ علی ‌آباد کرد
چه کسی گفته دل ویران نمی‌آید به کار
دوستانت خاک را این‌قدر ارزش داده‌اند
ورنه بی کنعانیان کنعان نمی‌آید به کار
لطف کن قلاده‌ام را

  • چهارشنبه
  • 24
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 04:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح امام علی(ع) -( تیغ برکش یا علی بالا ببر بازوی خود ) * مجید قاسمی

3394
3

شعر مدح امام علی(ع)  -( تیغ برکش یا علی بالا ببر بازوی خود ) تیغ برکش یا علی بالا ببر بازوی خود
شیعه را مبهوت کردی باخم ابروی خود
نقش ابرو«لا» وچشمانت به رنگ ماه بود
قاب سیمایت علی تفسیر « الالله » بود
مات ومبهوتم نمودی، بازماندم درصدد
بنده ات خوانم علی یا « قل هوالله احد»
درمصافت، دشمنت راهی ندارد جز فرار
نیست درهفت آسمان «لاسیف الاذوالفقار»
شأن آیات خداوندی و نور محکمات
سینه ات والطور باشدمرکبت والعادیات
درجوانمردی که مشق هرشب وهر روزتوست
حضرت عباس هم شاگرددست آموز توست
مشق شمشیرت به میدان مرد میسازدعلی
مردمیدان کو به دستت پنجه اندازد علی
هشت درب جنت اعلی کلیدش دست توست
اهل دوزخ نیست هرفردی به دنیا مست توست
نور چشمان تو از نور خدا تابنده است
عالمی در

  • یکشنبه
  • 28
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 07:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 جواد حیدری

شعر مدح امام علی(ع) -( تا زیر بار منّت عظمای داوریم ) * جواد حیدری

2361
5

شعر مدح امام علی(ع) -( تا زیر بار منّت عظمای داوریم ) تا حاجت تمام دلم را روا کند
باید خدا به پای علی ام فدا کند
آن قدر قیمتی ست فدای علی شدن
خود را فداش حضرت خیر النسا کند
شیعه شدن که آرزوی هر پیمبری ست
آن رتبه است که فاطمه باید عطا کند
چه حل شود چه حل نشود مشکلات من
من راضی ام به آن چه که مشکل گشا کند
آن کس که اختیار دو عالم به دست اوست
اصلاً عجیب نیست که کار خدا کند
از لا به لای خلق قیامت که می شود
بر گردن علی ست که ما را سوا کند
عمری نشسته ایم به پای محبّتش
فردای حشر فاطمه با ما چه ها کند؟!
حتی حسین با همه ی دستگیری اش
با مهر مرتضی ست به ما اعتنا کند
نیمه نگاش حضرت عباس می شود
او قادرست خلقت عباس ها کند
اهل کرم معطّل خواهش نمی شوند
او حاجت نخ

  • دوشنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 16:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

یک شعر بسیار زیبا از احمد علوی در مدح مولا علی (ع) -( دل که با حال و هوای تو هوایی باشد ) * احمد حسین پور علوی

8471
25

یک شعر بسیار زیبا از احمد علوی در مدح مولا علی (ع) -( دل که با حال و هوای تو هوایی باشد ) دل که با حال و هوای تو هوایی باشد
مقصد راه قرار است رهایی باشد
دوستت دارم و سلمان به همه ثابت کرد
عاشقت فرق ندارد که کجایی باشد

از تمنای وصال تو فقط باید گفت
راوی شعر اگر شیخ بهایی باشد
من به نادانی خود معترفم میدانم
محفل انس تو باید علمایی باشد
از بد حادثه اینجا به پناه آمده ام
تا کجا بین من و دوست جدایی باشد
من فقط چشم به راهم که ببینم روزی
گنبد همسرتان نیز طلایی باشد

شاعر : احمد علوی

  • شنبه
  • 19
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 21:00
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار -( ذات حق هردم تبارک گفت به خود زین ابتکار ) * هانی خداداد

21803
47

لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار -( ذات حق هردم تبارک گفت به خود زین ابتکار ) *ذات حق هردم تبارک گفت به خود زین ابتکار/لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
*حضرت حیدر بود منظور حق با اقتدار/ لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقارa
*حضرت احمدکنداورا ملاقاتش بجای کردگار/ لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
*فاطمه درگیر او هرصبح وشامش بیقرار/ لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
*ازعلی باشدکریم همچون حسن ابن الوقار/ لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
*ازحسینش دم زنند رب و ملک با افتخار/ لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
*زینبش در کام دارد مخزنی از ذوالفقار/ لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
*دشمن عباس هیچ راهی ندارد جز فرار/ لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
*سجده های حیدری سجاد

  • یکشنبه
  • 27
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 12:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سیروس بداغی

مدح علی علیه السلام -( دلخوش از اینم که علی گشته امامم ) * سیروس بداغی

2323
1

مدح علی علیه السلام -( دلخوش از اینم که علی گشته امامم ) دلخوش از اینم که علی گشته امامم
ذکر علی بر لب و زینت به کلامم

عینِ علی عین کمال است و سعادت
لامِ علی لازمه بر طوف و عبادت

یای علی یادِ خدا زنده نماید
یای علی یکصد و ده عقده گشاید

یا اسدالله همه هستی به فدایت
صد چو منِ خسته بیفتاده به پایت

من چه بگویم ز تو ای حیدر کرار
ای که شود مستِ رُخَت حضرت دادار

حاتمِ طایی شده محتاج عطایت
جن و ملک زائرِ ایوانِ طلایت

صد چو سلیمان همه آواره به کویت
میکِشد حق طرحِ جنان از سر و رویت

تیغ دو دم میکشی هر دم تو به میدان
گفته پیمبر که فدایت شوم ای جان

ضربه ی شمشیر تو افضل ز نماز است
کار تو‌ هر شب به خدا راز و نیاز است

باده بده باده بده یا اسدالله
تا بکشم ن

  • سه شنبه
  • 16
  • تیر
  • 1394
  • ساعت
  • 19:51
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد