به اوج سعادت همائی علی
به سرّ خدا آشنائی علی
.
به بحر حوادث به طوفان سخت
به کشتیّ دین ناخدائی علی
.
جهان صورتی هست و معنی توئی
تو مافوق مدح و ثنائی علی
.
نزاید نظیرت دگر امّهات
چُنان گوهر پربهائی علی
.
به جز تو ندارند فریادرس
تو یار همه بی نوائی علی
.
بخواهند یاری ز تو ممکنات
تو مرآت واجب نمائی علی
.
خداوند شمشیر و علم و هنر
مبرّی ز ریب و ریائی علی
.
در اسماء حق اسم اعظم توئی
به جانت قسم هکذائی علی
.
شده در وجود تو اضداد جمع
منزّه ز چون و چرائی علی
.
یلِ شیرگیری به روز نبرد
به محراب، صاحب دعائی علی
.
به سر برده عمری به نان جوین
ولی بحر جود و سخائی علی
.
به شهر علوم پیمبر دری (1)
تو منصوص در اِ
- چهارشنبه
- 30
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 11:55
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور