تا صورت پيوند جهان بود، على بود
تا نقش زمين بود و زمان بود، على بود
.
آن قلعه گشايى که در از قلعه خيبر
برکند به يک حمله و بگشود، على بود
.
آن گرد سر افراز، که اندر ره اسلام
تا کار نشد راست، نياسود، على بود
.
آن شير دلاور، که براى طمع نفس
برخوان جهان پنجه نيالود، على بود
.
اين کفر نباشد، سخن کفر نه اين است
تا هست على باشد و، تا بود، على بود
.
شاهى که ولى بود و وصى بود، على بود
سلطان سخا و کرم و جود، على بود
.
هم آدم و هم شيث و هم ادريس و هم الياس
هم صالح پيغمبر و داود ، على بود
.
هم موسى و هم عيسى و هم خضر و هو ايوب
هم يوسف و هم يونس و هم هود، على بود
.
مسجود ملايک که شد آدم، ز على شد
آدم چو يک
- پنج شنبه
- 24
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 13:33
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور