یا علی بر فَلکِ عشق تو پرچم زده ای
خیمه اندر حرم شاهد اعظم زده ای
شمع حُسن تو فروزان و جهان پروانه
ز آتش عشق شرر بر دل عالم زده ای
قهرمانان میادین اسدت می خوانند
بسکه شمشیر، تو در خطّ مقدّم زده ای
پیش هر مدّعی بی خرد و بی مایه
دم ز خود نازده ای ور زده ای کم زده ای
در هراسند هنوز از تو بنی اسرائیل
زآنکه بر مرحبشان سیلی محکم زده ای
گام ستوار تو نازم که ز همت همه عمر
قدم اندر ره اخلاص، دمادم زده ای
کرده ز ایثار تو تجلیل خدا در قرآن
سکّه بر نام خود از بخشش خاتم زده ای
قوت خود بر فقرا دادی و این عزت نفس
دست ردّیست که بر سینه ی حاتم زده ای
عُرفا کمتر از آنند که لب بگشایند
در مقامی که تو از ص
- یکشنبه
- 22
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 05:12
- نوشته شده توسط
- ایدافیض