ای سر و جان و تنم باشد فدایت یا حسین
جان متاعی بی بها باشد برایت یا حسین
ای شه گلگون کفن وی سرور آزادگان
شهریار ملک دین شمع هدایت یا حسین
سالها باشد که دارم آرزوی کربلا
کعبه ی عشق است چون کرب و بلایت یا حسین
هر کسی در سر هوای دلبری می پرورد
نازم آن سر را که باشد در هوایت یا حسین
ساغر عشق تو مستم کرده هر جا می روم
از فراق و وصل تو دارم حکایت یا حسین
کاش قبل از آن که در زیر لحد مسکن کنم
می شدم زوّار قبر با صفایت یا حسین
گر من بی دل روم ناکام از این دار فنا
می کنم آن دم ز بخت خود شکایت یا حسین
نوکری نالایقم امّا اسیر عشق تو
مستمندی بر در دارالشفایت یا حسین
نام نامیّ تو عزّت داده بر من در جهان
بهره مندم دائم از جود و سخایت یا حسین
کلب دربارم بخوان روزی شوم مهمان تو
استخوانی گیرم از خوان عطایت یا حسین
رشته ی عشق تو چون قلّاده ای بر گردنم
با خود آرم همرهانی بی نهایت یا حسین
دوستانی بی ریا از زمره ی خواهان تو
جمله محتاجان احسان و دعایت یا حسین
هیئتی در سر سرای صحن تو برپا کنم
قدسیان آیند در بزم عزایت یا حسین
گه زنم بر سینه گه بر سر گهی بر صورتم
تا ز خود بی خود شوم پایین پایت یا حسین
یادی از لب تشنگان روز عاشورا کنم
نوحه بر سر لشکر کان وفایت یا حسین
سیل اشکم بر سر قبرت چنان جاری کنم
تا ز من راضی شود روح ولایت یا حسین
من "صفا"یم قابل رحمت نیم دانم که خود
حرمت مولا نکردم چون رعایت یا حسین
گر چه دانم مجرمم دارم توقّع بیکران
لطف کن روز جزا بر من عنایت یا حسین
- دوشنبه
- 4
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 12:36
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
ادامه مطلب