امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس

متن شعر امام_حسین_مناجات -(در پیشِ تو بهشتِ برین بی نظیر نیست) * حامد آقایی

200

متن شعر امام_حسین_مناجات -(در پیشِ تو بهشتِ برین بی نظیر نیست) در پیشِ تو بهشتِ برین بی نظیر نیست
زمزم به پیش تربت تو دل پذیر نیست

ای از قدیم رسمِ تو احسانِ بی شمار
خیل ستاره در بر جودت کثیر نیست

از چهره عاشقان تو را می شود شناخت
دیوانه نیست هر که به مویت اسیر نیست

ثروت که می دهی همه خرج تو می کنیم
ما عاشقیم عاشق رویت ، فقیر نیست

هر کس که سرشکسته به درگاهتان رسید
در روز حشر از اَدبش سر به زیر نیست

ما را ببر حرم که ز دوری کربلا
زخمیست در جگر که کمِ از زخم تیر نیست

  • شنبه
  • 5
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

متن شعر امام_حسین_وداع -(کس ندیده درعالم این چنین گرفتاری) *

1555
7

متن شعر امام_حسین_وداع -(کس ندیده درعالم این چنین گرفتاری) کس ندیده درعالم این چنین گرفتاری
شه رود به میدان و زن کندجلوداری

ای امام بی یاور برجهانیان رهبر
ازجفای این لشگربی معین وبی یاری

شاه کم سپاهی تو بهر ما پناهی تو
حجت الهی تو تو عزیز داداری

خسرو حجازی تو محیی نمازی تو
شاه سرفرازی تو نزد حضرت باری

کشته شد جوانانت جمله یار و اعوانت
نی تورا هواداری نی تو را علمداری

ای شهنشه عطشان میروی سوی میدان
از پی تو چون باران اشک ما شده جاری

خواهران تو گریان در میان این عدوان
توروان سوی میدان ما به گریه و زاری

اهل بیت پیغمبر مانده بی کس و مضطر
نی ز بهر ما یاور جز امام بیماری

ای عزیز پیغمبر شهریار بی لشکر
نی تورا کسی غیر از خواهر دل افکاری

خواهرت فدای تو شد فزون بلای تو
از این به جای تو می کنم فداکاری

#میرزا_احمد_ذاکر

  • شنبه
  • 5
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام_حسین_مناجات -(عقیدۀ همه یاران به اتفاق این‌ست ) * ابراهیم روزبهانی

198

متن شعر امام_حسین_مناجات -(عقیدۀ همه یاران به اتفاق این‌ست ) عقیدۀ همه یاران به اتفاق این‌ست
که اشک شور بیاد حسین شیرین‌ست

کنار قتلگه تو به گریه جان دادن
ز وعده‌ها که به‌خود داده‌ام یکی این‌ست

تو سیدالشهدایی، تو کشتۀ اشکی
منم که مذهبم عشق تو گریه‌ام دین ست

سلام حضرت صادق به هر که از داغت
همیشه سفرۀچشمش به اشک رنگین‌ست

ز اشک دیده جهان را به آب خواهم بست
کنون که مرهم تو گریۀ محبّین ست

گرفتم اینکه سرت را به‌دیر، راهب شست
ز تشنگی لب پاکت هنوز پُر چین‌ست

لبی که بر سر نی آیه‌ها تلاوت کرد
لبی که از ضربات یزید خونین‌ست

جبین‌شکسته‌به‌سنگ ولبت نشسته به‌خون
بمیرم این‌که سرت مجمع‌المضامین ست

سرم فدای سرت کان سر منوّر تو
گهی میان تنور وگهی به خرجین ست

شکست پشت فلک خواهرت اسارت رفت
شکست پشت فلک بسکه داغ سنگین ست

به آب دیدۀ خود غرق می‌شوم نه عجب
شنیدم اینکه به زخم تو اشک تسکین‌ست

عقیدۀ همه یاران به اتفاق این است
که شور گریه بیاد حسین شیرین ست

جهت شادی روح شاعر اهلبیت مرحوم #ابراهیم_روزبهانی صلواتی قرائت بفرمایید

  • شنبه
  • 5
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

متن شعر امام_حسین_علیه_السلام -(فرار میکنم از حرف این و آن به حسین) * سید پوریا هاشمی

484

متن شعر امام_حسین_علیه_السلام -(فرار میکنم از حرف این و آن به حسین) صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله

فرار میکنم از حرف این و آن به حسین
فرار میکنم از مردم جهان به حسین

  • شنبه
  • 5
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن شعر نوحه ی امام حسین علیه السلام -(دین و دنیام، ذکرِ لبهام ای هستی و) * امیر عباسی

455
1

متن شعر نوحه ی امام حسین علیه السلام  -(دین و دنیام، ذکرِ لبهام ای هستی و) دین و دنیام، ذکرِ لبهام
ای هستی و
همه زندگی ات شده وقفِ بقای اصلِ اسلام
در مقتل با، جسمِ عریان
کامِ عطشان
شده آبروی تو فدای خدا و حفظِ قرآن
ای حسین جان، ای حسین جان...
گر نبودی
بخدا که اثر زِ شریعت و نورِ ایمان نبود
جان داده اي
چو نبی و علی و چو فاطمه از فتنه ی یهود
گریه کنیم
همه یادِ دمی که تو نیزه به گودالِ غم خوردی
مثل یک گل
زِ هجومِ ستم لبِ تشنه و غرقِ خون پژمردی
ای وای ای وای
ای وای ای وای...

آه از حالِ، زارَت آقا
روی دستت
علی اصغرِ تو شده ذبحِ عظیمِ کرب و بلا
جوانت شد، اِرباً اِربا
وَ خمیده
شده قامت تو به کنار تنش در اوج غمها
واغربتا، واغربتا
امّا اِی وای
زِ اسارتِ اهل و عیالِ تو در کوفه و در شام
زینب بود و
شور و شادی و هِلهله و غمِ معجر و اِزدحام
عالیجناب
سرِ تو روی نیزه و گشته رقیه بی صبر و تاب
رفته رباب
پیِ یاری دینِ خدا به میانِ بزم شراب
ای وای ای وای
ای وای ای وای...

ای استادِ، دانشگاهِ
صبر و مَجد و
بندگی و عبادت و عشق و شهامت یا ثارَالله
در صراطِ، تو می مانیم
ثابت قدم
تا رسیم به سعادت و فیض شهادت یا ثارلله
ان شاءالله، ان شاءالله
قسم به عشق
همه یاورِ نهضتِ سَیّد علی و روحُ اللهیم
مُسلّح و
جزوِ لشکریانِ خدا و سپاهِ حزبُ اللهیم
ما می جنگیم
با قبیله ی کافر و ظالم و کودک کُشِ یَهود
تا که شود
صَهیونیست حرامی و بی شرف و بی وِجدان نابود
خوانمت با ناله و آه
اَلعَجَل یا حُجّت الله...

#دم_پایانی
#شور_امام_حسین
#زمینه_امام_حسین

  • شنبه
  • 5
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 وحید محمدی

متن شعر زمینه / تک امام حسین علیه السلام -(یا اباعبدالله سید العطشان) * وحید محمدی

985

متن شعر زمینه / تک امام حسین علیه السلام -(یا اباعبدالله سید العطشان) زمینه / تک امام حسین علیه السلام
(به صورت شور هم می توان خواند)

یا اباعبدالله سید العطشان
یا اباعبدالله حضرت جانان
یا اباعبدالله جان سنه قربان

سر اباعبدالله، سرور اباعبدالله
تویی مولا و منم نوکر اباعبدالله
دستمو میگیری توو محشر اباعبدالله
داری از حال دلم خبر اباعبدالله

سر اباعبدالله، سرور اباعبدالله
زده شور تو به دل شرر اباعبدالله
می میرم برا علی اکبر اباعبدالله
جون اکبرت منم بخر اباعبدالله

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یا اباعبدالله عشق بی همتا
یا اباعبدالله ای غم مانا
یا اباعبدالله شاه و سلطانا

یا اباعبدالله، فدا اباعبدالله
می زنم فقط تو رو صدا اباعبدالله
تکیه گاه امن نوکرا اباعبدالله
بهترین رفیق سختیا اباعبدالله

یا اباعبدالله، فدا اباعبدالله
عشق دنیایی کجا؟ کجا اباعبدالله
قید دنیارو زدم برا اباعبدالله
ما رو می بری یه کربلا اباعبدالله

وحید محمدی
۳ آبان ۱۴٠۳

  • یکشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 19:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شور امام_حسین علیه السلام -(چراغ زندگیمو روشن کردی) * هاشم محمدی آرا

226

شور امام_حسین علیه السلام  -(چراغ زندگیمو روشن کردی) ➖➖➖
چراغ زندگیمو روشن کردی
همیشه دنبال گدا میگردی
نزاشتی که جدا بشم از روضه
تو خیلی خیلی خیلی خیلی مردی

هرچی دارمو بگیر،ولی روضه هاتو نه
جونمو بگیر ولی،آقا کربلاتو نه ۲

تا ابد زنده ام،از دمت یا حسین
خیسه چشمای من، از غمت یا حسین

یاحسین۳ علیه السلام
.....
رهام نکن آقا مگه سربارم
بدون روضه های تو آوارم
تموم خونوادمون میدونن
که خیلی خیلی خیلی دوست دارم

کاش منو بغل کنی،مثه عابس و بریر
تا که زیر پرچمت،بشم عاقبت بخیر ۲

تو رگام اسم تو،جاریه یا حسین
شغل ماها میون،داریه یا حسین

یاحسین۳ علیه السلام
.......
علاقم از تو کم نمیشه هرگز
جایی برام حرم نمیشه هرگز
تا وقتی روضه خون ِ بی بی زهرا
بساط روضه جم نمیشه هرگز

کاشکی رو سفید بشم،پیش مادرت حسین
کاشکی باشه اسم من،توی لشکرت حسین

علت برکت ، زندگیم یا حسین
من غلام توام،از قدیم یا حسین

یاحسین ۳ علیه السلام
➖➖➖

منبع کانال جواز نوکری

1️⃣ لینک کانال تلگرام
? t.me/javazenokari

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ألسلام_علیک_یاسیدالشهدا_یاحسین_ع -(در هر شبِ جمعه بعد روضه با آه) * مرضیه عاطفی

242

ألسلام_علیک_یاسیدالشهدا_یاحسین_ع -(در هر شبِ جمعه بعد روضه با آه) در هر شبِ جمعه بعد روضه با آه
در جمعِ شهیدان به بیانی دلخواه
از جانبِ ما نیز سلامی برسان
بر محضرِ حضرتِ أباعبدالله(ع)!

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر آخرین روزهای ماه شعبان -(میشدم ایکاش از این نفْسِ پُر زحمت رها) * مرضیه عاطفی

152

متن شعر آخرین روزهای ماه شعبان -(میشدم ایکاش از این نفْسِ پُر زحمت رها) میشدم ایکاش از این نفْسِ پُر زحمت رها
در مسیرِ بندگی؛ مانندِ مردانِ خدا

معصیت انداخت از پا حسّ و حالم را و کاش
داشت دستانم شبیه قبل؛ شوقِ "ربّنا"

با "إلهي لا تَرُد حاجَتي" نه... بلکه رفت
ماهِ شعبانِ منِ آلوده غرقِ ادّعا

بندگانِ بی ریایِ باصفایَت میشوند
آن به آن پای مناجاتِ تو حوّل حالَنا

من ولی عمریست در بیراهه درجا میزنم
ای خدا ابلیس آورده سرم خیلی بلا

مانده ام بین هراس دوزخ و امّیدِ عفو
میکُشد آخر مرا این وادیِ خوف و رجا

قطره هایِ اشک؛ دستاویزِ بالا رفتن است
شد مقرّب هر که دارد بیشتر حالِ بکا

هست اوجِ حاجتم "هَب لي کمالَ الإنقطاع"
جان دهم تا که در آغوش شهیدِ کربلا
*
آن شهیدی که به غارت رفت حتی پیکرش
زیر تیر و نیزه ها؛ با ضربهٔ سنگ و عصا

با غم ناموس جان میداد و با دلواپسی
چشم های نیمه بازش بود سمتِ خیمه ها!

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر شب لیلة الرّغائب، دلتنگ کربلا -(آمدم گریه کنم حالِ بکایی بفرست) * مرضیه عاطفی

214

متن شعر شب لیلة الرّغائب، دلتنگ کربلا -(آمدم گریه کنم حالِ بکایی بفرست) آمدم گریه کنم حالِ بکایی بفرست
رزقِ اشکی بده و سوزِ صدایی بفرست

بغض سنگینِ مرا بشکن و آرامَم کن
درد دارم به خدا؛ زود دوایی بفرست

زخم گمراهیِ این نفْس؛ عمیق و کهنه ست
تا شوَم راحت از این زخم، دعایی بفرست

ای خدا رغبتِ دل را به خودت سوق بده
عاشقم کن همه شب حال و هوایی بفرست

تا مناجات کنم با تو... بر این قلبِ مریض-
التیامی برسان...حمدِ شفایی بفرست

سائلِ ماه رجب از همه بیچاره تر است
سائلم! نیمهٔ شب نان و نوایی بفرست

حاجتی نیست به جز زائرِ شش گوشه شدن
شب جمعه ست نوایی به گدایی بفرست

آرزویِ دلِ بیتابِ حرم را دریاب
لطف کن تذکرهٔ کرب و بلایی بفرست

کربلا...غرقِ عطش یکسره میزد فریاد:
آسمان! بارش بی چون و چرایی بفرست

یک نفر کاش که به حرمله(لع)میگفت نزن!
سمت شش ماهه بیا تیرِ خطایی بفرست

تا که آن حنجرِ نازک نشود پاشیده
به دلِ تیرِ سه پر؛ شرم و حیایی بفرست!

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 17:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امید نیم نگاهی مغفرت بخش نذرحضرت_أباعبدالله_الحسين_علیه_السلام -(بی تو سرگردانم و یک دردِ جانکاهم حسین(ع)) * مرضیه عاطفی

895
2

امید نیم نگاهی مغفرت بخش نذرحضرت_أباعبدالله_الحسين_علیه_السلام  -(بی تو سرگردانم و یک دردِ جانکاهم حسین(ع)) بی تو سرگردانم و یک دردِ جانکاهم حسین(ع)
خوب شد که سائلِ این بزم و درگاهم حسین(ع)

دستهایم را نگیری میخورم هر آن زمین...
راه را گم میکنم! پس باش همراهم حسین(ع)

شرم دارم از گناهم! من کجا اینجا کجا؟!
بینِ خوبانت منِ بیچاره گمراهم حسین(ع)

مثلِ حرّ؛ با توبه راهم را به تو کج کرده ام
چونکه از آقایی ات بسیار آگاهم حسین(ع)

میشوم آب از خجالت با همین چشمانِ خشک
رزقِ اشکی لطف کن! ای عشقِ دلخواهم حسین(ع)

رد شدم از خطِّ قرمزهایِ بسیاری ولی
خط بکش بر اشتباهاتِ خودآگاهم حسین(ع)

تا همین لحظه که طی شد با گناهانِ زیاد
رحم کن بر باقیِ این عمرِ کوتاهم حسین(ع)

از خدا جز تو نمیخواهم کسی را لحظه ای
هست عشقت حاجتِ صبح و شبانگاهم حسین(ع)

آرزویم هست بیمارِ غمت باشم فقط
دردمندم کن! مداوا نه! نمیخواهم حسین(ع)

میشود دوزخ گلستان! با شهیدان در بهشت-
تا که میگوییم هر شب یکصدا، با هم: حسین(ع)

داغت از قلبم شبیه شعله بالا میرود
تشنه بودی! آتشی افتاده در آهم حسین(ع)

میکُشد آخر مرا که غارتِ انگشترت
روضهٔ پیراهنت شد دردِ جانکاهم حسین(ع)!

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 11:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر _حضرت_امام_حسین_علیه_السلام -(سید و سالار بوده! حکم سرور داشته) * مرضیه عاطفی

187

متن شعر _حضرت_امام_حسین_علیه_السلام -(سید و سالار بوده! حکم  سرور داشته) سید و سالار بوده! حکم سرور داشته
جایگاهِ ویژه بر دوش پیمبر(ص) داشته

اختیارِ چرخش افلاک در دستان اوست
از ازل چون دست در دستانِ حیدر داشنه

مادر سادات حتی قبلِ میلادِ حسین(ع)
روز و شب! شش ماه، دائم حالِ مضطر داشته

از کرامتهایِ نابِ حضرتِ اربابِ ماست
در میانِ عرشیان فطرس اگر پَر داشته

هست ثارالله(ع)، پس لبریزِ حق، در راهِ حج
وقتِ خطبه خوانی اش از کعبه؛ منبر داشته

سخت درگیرِ بلا شد ظهرِ سالِ شصت و یک
از شلوغی، دور خود صحرایِ محشر داشته

سیدالعطشان پُر از دلواپسی در کربلا
داغ هایی از تصورها فراتر داشته

تا نیفتد چشم نامحرم به ناموسِ علی(ع)
کوهِ غیرت داشته! در خیمه؛ اکبر(ع) داشته

بیقراری ها برای گوشوارِ دختر و...
چادر و گهواره و خلخال و معجر داشته

این شکسته-قامتِ افتاده در گودالِ غم
در کنارِ علقمه داغِ برادر داشته

ای کمان ها، نیزه ها، ای خنجرِ کهنه ببین
این گلویِ تشنه بیتابیِ خواهر داشته

این عزیزِ فاطمه(س) که اینچنین عریان شده
هم عبا، هم پیرهن، هم بر تنش سر داشته

نعل های تازه...مرگِ من! کمی آهسته تر
این شهیدِ بی کفن یکروز مادر داشته!

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 11:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت_أباعبدالله_الحسین_علیه_السلام -(ای کشتهٔ زخم زبان) * مرضیه عاطفی

280

متن شعر حضرت_أباعبدالله_الحسین_علیه_السلام -(ای کشتهٔ زخم زبان) ای کشتهٔ زخم زبان
داغِ تو آتش زد به جان
دورِ تنت هفت آسمان
گریه کنان، ضجّه زنان

میگفت با کلّ فلک
یا لَیتني کنتُ مَعکْ

با ماه؛ بیطاقت، وهب
دورِ تو گشته شب به شب
مانده زمین در تاب و تب
شمشیر خوردی تشنه لب

بر سر زنان گوید فدک
یا لَیتني کنتُ مَعکْ

گفته ست از عهدِ قدیم
با حسرت و حالِ وخیم
بی بهره از فیض عظیم
در کربلایت شد مقیم

شد بر دلِ جامانده حک
یا لَیتني کنتُ مَعکْ

ایکاش ملحق میشدم
سربازِ مطلق میشدم
یارِ موفّق میشدم
قربانیِ حق میشدم

بر زخم جانم زد نمک
یا لَیتني کنتُ مَعکْ

ایکاش در کرب و کربلا
آنجا که شد غارت به پا
در شعله هایِ بیهوا
میسوخت وقتی خیمه ها

می آمدم محضِ کمک
یا لَیتني کنتُ مَعکْ

آشفته حال و سینه زن
مثلِ اویس در قرَن
با پیکری دور از وطن
با هر شهیدِ بی کفن

دارم شعارِ مشترک
یا لَیتني کنتُ مَعکْ!

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام_حسین_مناجات -(ای قبله‌گاه دل، در دولت‌سرای تو!) *

159

متن شعر امام_حسین_مناجات -(ای قبله‌گاه دل، در دولت‌سرای تو!) ای قبله‌گاه دل، در دولت‌سرای تو!
تاج سر ملوک جهان، خاک پای تو

یاد بهشت کی کند؟ آن ‌کس که با خضوع
یک شب نمود صبح به کرببلای تو

دیهیم سلطنت به یکی جو نمی‌خرد
از روی معرفت شد اگر کس، گدای تو

بیگانه گشت از سر و جان و جلال و مال
هر کس‌ که گشت از دل و جان، آشنای تو

راضی است حق به آنچه تو هستی از آن رضا
زیرا رضای حق نبُوَد، جز رضای تو

بهر نجات خلق گذشتی ز جان و سر
ای جان جمله آدم و عالَم، فدای تو!

دشمن خموش خواست کند نور تو ولی
عالَم قوام جُست، به ظلّ لوای تو

گفتند از میان ببرندت ز سمّ اسب
غافل که هست در دل احباب،جای تو

ای چشمه‌سار کوثر و زمزم! چه شد؟که خصم
لب‌تشنه سر جدا بنمود از قفای تو

قربان حلق خشک و لب تشنه‌ات! که مانْد
بر خاک ره، سه روز، تن توتیای تو

آتش فتاد کاش به ارکان نُه فلک
آن‌گه که سوخت ز آتش کین،خیمه‌های تو

تا از زبان تشنۀ تو، حق کند سخن
بر نوک نیزه‌های عدو خواست، جای تو

بار دگر شد آتش موسی، عیان به دهر
تا بر درخت شد، سرِ از تن جدای تو

آن حسرتی که در دل«طایی»است،این بُوَد
چون نی نوا کند، به ره نینوای تو

#طایی_شمیرانی

  • یکشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حمیدرضا محسنات

متن شعر امام_حسین_مناجات -(نوکر این خانه در مدار حسین است ) * حمیدرضا محسنات

244

متن شعر امام_حسین_مناجات -(نوکر این خانه در مدار حسین است ) نوکر این خانه در مدار حسین است
جان و دلش تحت انحصار حسین است

عارف و عالم , بزرگ و کوچک این جمع
هر که به هر جا رسیده کار حسین است

این که گدا سروری کند به دو عالم
کار جدیدیست , ابتکار حسین است

نوکری اصلا که اعتبار ندارد
چیزی اگر هست اعتبار حسین است

ما که نمیخواستیم زنده بمانیم
زندگی ما به افتخار حسین است

شرح مقامات او بس است همین که
خون خدا نام مستعار حسین است

فاطمه قبرش نهان شده که بگوید
وعده ی دیدارمان مزار حسین است

  • یکشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 16:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر رباعی امام_حسین_علیه_السلام -(آمد به برم یکی زیاران قدیم) *

170

متن شعر رباعی امام_حسین_علیه_السلام -(آمد به برم یکی زیاران قدیم) آمد به برم یکی زیاران قدیم
گفتم که چه کرد باتو دادار کریم

گفتا به محبّتِ حسین بن علی
بخشید گناهِ من خداوندِ کریم

#عبقری_همدانی

  • یکشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

قافیه سر شد و به کجاها که سر نرفت(مناجات امام حسین و روضه رأس مطهر) * رامین برومند

132
2

قافیه سر شد و به کجاها که سر نرفت(مناجات امام حسین و روضه رأس مطهر) (قافیه سر شد )مناجات با سیدالشهدا (ع)
ایل و تبار ماست غلام درت حسین
بودیم از قدیم به دور و برت حسین
.
خوبان که جای خود همه در صدر دفترت
مارا تو خط نزن فقط از دفترت حسین
.
فتوا بده تو خون مرا خود حلال کن
تا که شوم فدای علی اکبرت حسین
.
با دست کوچکش گره از کار من گشود
هستم دخیل دست علی اصغرت حسین
.
از مهر و از مرام تو بس ایهاالکریم
آلوده چون منی که شده نوکرت حسین
.
کافر نی ام پیاله زیاد از خُم ات زدم
مستم همیشه از می و از ساغرت حسین
.
کفر هم اگر بود چه بود بهتر از همین
گویند اگر همه که شدم کافرت حسین
.
اصلا تویی خدایم و شش گوشه کعبه ام
سجده کنم به محضر خاک درت حسین
.
چون فطرس از کرم بده بال و پری که تا
دور حرم بگردم و دور سرت حسین
.
قافیه سر شد و چه بلا ها که سر ندید…
پیشانی و لب و دهن و حنجرت حسین
.
قافیه سر شد و چقدر دست به دست شد
در پیش چشم خواهر غم پرورت حسین
.
قافیه سر شد و چه به روز عقیله شد…
غش کرده روی تل به زمین خواهرت حسین
.
قافیه سر شد و ، وَ چه بهتر به تن نبود
وقت غروب و نعل… ، چه شد پیکرت حسین
.
قافیه سر شد و‌ ز برت ساربان نرفت
تنها برای بردن انگشترت حسین
.
قافیه سر شد و به کجاها که سر نرفت …
پشت سرت حرم همه در به درت حسین
.
کوی و گذر به دیر و به نیزه تنور و کاخ
رفته به پیش هر کس و ناکس سرت حسین
.
بوی تنور و دود و می و طشت و چشم تار
اصلا نمیشناخت تورا دخترت حسین
.
ای رأس "زائر" شبِ ویرانه بین طشت
دستی بکش بروی سر نوکرت حسین

۱۴۰۳/۱۲/۰۸
۲۰:۰۰
رامین برومند (زائر)

  • سه شنبه
  • 3
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 22:52
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب

لشکر چه ها که با تو نکرد و چه کار کرد(مناجات و روضه گودال) * رامین برومند

150
2

لشکر چه ها که با تو نکرد و چه کار کرد(مناجات و روضه گودال) مناجات امام حسین (ع)
بازنده شد قمار کسی بیشمار کرد
جز آن کسی که با تو دلش را قمار کرد
.
آنکس برنده شد که خودش را بدون شک
وقف تو و عزای تو در روزگار کرد
.
زهرا قبول کرده و مولا هم امر کرد
مارا حسن برای حسین اش شکار کرد
.
ما غرق میشدیم بخدا گر حسین نبود
مارا خودش به کشتی امنش سوار کرد
.
مایی که هیچ کس به پشیزی نمیخرید
لطف حسین بود که صاحب عیار کرد
.
لطفی که مادر و پدر حتی به ما نکرد
تنها حسین به نوکر بی بند و بار کرد
.
مثل سگی به خاک درش چون به صد امید
پوزه کشیده ایم ،ز کرم با وقار کرد
.
ایمان قلبی ام شده " فرّو الی الحسین "
از غم رها شد آنکه به سمتش فرار کرد
.
سلطان طوس گفته به ما فابک اللحسین
دنیا هرآن قَدَر که تورا غصه دار کرد
.
شکر خدا ، خدا غم دیگر به ما نداد
مارا به روضه های حسین سوگوار کرد
.
مقتل نوشته روضه ی سنگین کربلا
روز مرا غم تو حسین شام تار کرد
.
زینب به روی تل و تو در قعر قتلگاه
لشکر چه ها که با تو نکرد و چه کار کرد
.
اصلا چه خوب شد که به امرت به خیمه رفت
آنجا ندید آنچه که ده تا سوار کرد
.
حک میشود به سنگ مزارم ،تمام عمر
"زائر" به نوکری درت افتخار کرد
.

رامین برومند(زائر)
۱۴۰۳/۰۶/۰۴

  • سه شنبه
  • 3
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 22:56
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب

غزل مدح امام حسین - (گر چه از روز ازل درمان هر دردى حسين) * یاسین قاسمی

98
1

غزل مدح امام حسین - (گر چه از روز ازل درمان هر دردى حسين) گر چه از روز ازل درمان هر دردى حسين
خوب شد ما را به اين غم مبتلا كردى حسين

عالم و آدم به درگاه تو زانو مى زنند
اى كه تنها دست گير مرد و نامردى حسين

روز محشر هر كه مى گردد پى كار خودش
آن زمان دنبال ما اما تو مى گردى حسين

من حواسم هست، فهميدم كه خيلى دلخورى
چند روزى گريه ام را در نياوردى حسين

ساربان هم نا اميد از محضر تو برنگشت
در جواب دشمنى هم دوستى كردى حسين

یاسین قاسمی

  • یکشنبه
  • 8
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 12:28
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب

غزل مدح امام حسین-(ندارم در سرم هيچ ادعايى، كمتر از گَردم) * یاسین قاسمی

90
1

غزل مدح امام حسین-(ندارم در سرم هيچ ادعايى، كمتر از گَردم) ندارم در سرم هيچ ادعايى، كمتر از گَردم
ولى تا جان به تن دارم فقط دور تو مى گردم

پشيمانم كه قدر وصل را هرگز ندانستم
بيايم پيش تو اين بار ديگر بر نمى گردم

اگر چون رود گريانم تو از حالم خبر دارى
نمى آرم به روى خويش اما كوهى از دردم

شراب عشق را چون يافتم، تنها ننوشيدم
رفيقان خودم را هم به اين ميخانه آوردم

اگر حتى به قدر لحظه اى از تو جدا بودم
غلط كردم، غلط كردم، غلط كردم، غلط كردم

یاسین قاسمی

  • یکشنبه
  • 8
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب

غزل مدح امام حسین-(در گوشه ميخانه نشستيم و پياپى) * یاسین قاسمی

65

غزل مدح امام حسین-(در گوشه ميخانه نشستيم و پياپى) در گوشه ميخانه نشستيم و پياپى
سر مست تو بوديم و نخورديم دگر مى

تا خاطرمان هست تو در خاطر مايى
اى عشق همه دل به تو داديم ولى كِى؟

باشد همه عمر من اى دوست حرامم
یک ثانیه از عمرم اگر بی تو شود طی

نى بر گلويت بوسه زد و ديگر از آن پس
نشنيده به جز آه، كسى از نفس نى

پاداش سرت مزرعه گندم رى بود
حتى نرسيدند به مشتى ز جوى رى

من دست طلب سوى كسى جز تو نبردم
اى سرورم! اى دلبرم! اى تاج سرم! اى . . .

یاسین قاسمی

  • سه شنبه
  • 10
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب

غزل مدح امام حسین-(خوشا كه تير غم تو به اشتباه نرفت) * یاسین قاسمی

87

غزل مدح امام حسین-(خوشا كه تير غم تو به اشتباه نرفت) خوشا كه تير غم تو به اشتباه نرفت
همينكه حرف تو شد از لبانم آه نرفت

به نرخ عيش خريدم غم تو را اما
در اين معامله هرگز سرم كلاه نرفت

به آفتاب شفاعت نمى رسد هر كس
كه زير سايه اين پرچم سياه نرفت

زياد خون به زمين ريخت در دل تاريخ
كسى شبيه تو اما به قتلگاه نرفت

ميان جمعيتى كه به قتلگاه آمد
كسى نبود كه روى تن تو راه نرفت

یاسین قاسمی

  • سه شنبه
  • 10
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب

غزل مدح امام حسین-(ما دست به دامان همانيم كه بايد) * یاسین قاسمی

86

غزل مدح امام حسین-(ما دست به دامان همانيم كه بايد) ما دست به دامان همانيم كه بايد
گيرم گره از كار كسى هم نگشايد

اين اسم چه رازى ست كه از دامن آدم
هر لكه ننگ گنهى را بزدايد

چون شمع بر افروخته جان مى دهم از شوق
روزى چو به ديدارم اگر دوست بيايد

دنيا همه هستى مرا برد به غارت
اما نتواست دلم را بربايد

يك عمر دميدى به اميدى به من اما
جز آه مگر از نفس نى چه بر آيد؟

در جاده پر پيچ و خم وصل نشستم
شايد كه مرا هم ببرد قافله، شايد...

یاسین قاسمی

  • سه شنبه
  • 10
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب

غزل مدح امام حسین-(خاطرم هست ابتدا از اين و آن پرسيدمت) * یاسین قاسمی

134

غزل مدح امام حسین-(خاطرم هست ابتدا از اين و آن پرسيدمت) خاطرم هست ابتدا از اين و آن پرسيدمت
عاقبت در اشك هاى مادرم فهميدمت

قبل از آنى كه چنين اى عشق بشناسم تو را
چون نمى فهميدمت افسانه مى ناميدمت

اولين ديدار، من از آتش دلتنگى ام
مثل شمعى شعله ور با گريه مى بوسيدمت

جان تو دل كندن آسان نيست آن هم بعد وصل
موقع برگشت تا جايى كه مى شد ديدمت

چكمه هاى شرم را بر گردنم انداختم
راست مى گويم پشيمانم، بگو بخشيدمت

مُحرِم بيت الحرام عشقم و اين بار هم
اى لباس مشكى ماه عزا پوشيدمت

ياسين قاسمى

  • سه شنبه
  • 10
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 13:50
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب

غزل مدح امام حسین-(هنوز اگر چه نفهميدم از غمت چيزى) * یاسین قاسمی

63

غزل مدح امام حسین-(هنوز اگر چه نفهميدم از غمت چيزى) هنوز اگر چه نفهميدم از غمت چيزى
نديده ام به قشنگى پرچمت چيزى

ز مرگ بيم ندارم ولى دگر اى دوست
نمانده است به ماه محرمت چيزى

همين كه گريه ز ما در بياورى كافى ست
نخواهم از تو به جز اشك ماتمت چيزى

به خط اشك نوشتم كه كاش دست لهوف
نمى نوشت ز حلقوم درهمت چيزى

هر آنچه بود به همراه تو به غارت رفت
نماند از بدن نامنظمت چيزى

ياسين قاسمى

  • چهارشنبه
  • 11
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 12:16
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب

غزل مدح امام حسین-(در بين زائران تو نامم دوباره نيست) * یاسین قاسمی

79

غزل مدح امام حسین-(در بين زائران تو نامم دوباره نيست) در بين زائران تو نامم دوباره نيست
امشب شميم عطر حرم در مشام كيست

دورى و دوستى بخدا مى كشد مرا
خوش آن دلى كه بى تو به قدر دمى نزيست

يك روز مى رسد كه به درد تو ميخورم
من قول مى دهم، تو فقط پاى من بايست

جز دردسر براى تو چيزى نداشتم
آخر دليل اين همه دلسوزى تو چيست

يك عمر اگر كه گريه كنم باز هم كم است
تا روز حشر بر غم تو مى توان گريست

ياسين قاسمى

  • دوشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب

غزل مدح امام حسین-(به لطف شمع چون خاكسترى در باد خواهم شد) * یاسین قاسمی

67

غزل مدح امام حسین-(به لطف شمع چون خاكسترى در باد خواهم شد) به لطف شمع چون خاكسترى در باد خواهم شد
كنار گريه كن هاى تو من هم ياد خواهم شد

ز تنهايى به دور خويش بستم پيله غم را
بگو از اين قفس اى دوست كى آزاد خواهم شد

گمان دارند من آتشفشانى سرد و خاموشم
ولى هر جا بيايد نام تو فرياد خواهم شد

مرمت كردن كاشانه من بى سرانجام است
كه من ويرانه عشقم، مگر آباد خواهم شد

مبادا با گل خندان مزارم را بيآرايند
كسى يك خط اگر روضه بخواند شاد خواهم شد

ياسين قاسمى

  • دوشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب

غزل مدح امام حسین-(من به جز آه در اين سينه ندارم نفسى) * یاسین قاسمی

118

غزل مدح امام حسین-(من به جز آه در اين سينه ندارم نفسى) من به جز آه در اين سينه ندارم نفسى
آه اى دوست دلم را مسپارى به كسى

از خجالت نشد اين دفعه صدايت بزنم
مثل هر بار خودت كاش به دادم برسى

با وجود تو چرا كوشش بيهوده كنم
احتياجى به كسى نيست برايم تو بسى

بين مردم تو فقط راز مرا ميدانى
نگذارى برود آبرويم پيش كسى

باز كن پيله كم طاقت و تاريك مرا
كه به جز سوختن اى عشق ندارم هوسى

مرگ با زندگى بى تو چه فرقى دارد
ميروم آخر سر از قفسى در قفسى

ياسين قاسمى

  • دوشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب

غزل مدح امام حسین-(گر چه ما را چند وقتى هست دور انداختى) * یاسین قاسمی

81

غزل مدح امام حسین-(گر چه ما را چند وقتى هست دور انداختى) گر چه ما را چند وقتى هست دور انداختى
دست از تو بر نمى دارم مرا نشناختى!

عشق تا امروز معمارى نديده مثل تو
از تمام عاقلان شهر مجنون ساختى

تو همان شاهى كه بعد از فتح قلب عاشقان
پرچم آزادگى را در جهان افراختى

عاشق معشوق يا معشوق عاشق، كيستى؟
دلبرى از هر كه كردى خود به او دل باختى

اشتباهات مرا دنيا به نام تو نوشت
من خطا كردم تو تاوان مرا پرداختى

ياسين قاسمى

  • دوشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب

غزل مدح امام حسین-(بنا كردند اگر زير قدم هاى تو هستى را) * یاسین قاسمی

105

غزل مدح امام حسین-(بنا كردند اگر زير قدم هاى تو هستى را) بنا كردند اگر زير قدم هاى تو هستى را
به لطف خاك پايت آبرو دادند پستى را

به جام ديگرى اى عشق من لب هم نخواهم زد
در اين ميخانه فهميدم فقط معناى مستى را

من آن زندانى عشقم كه در فكر رهايى نيست
اگر اى دوست حتى وا كنى قفلى كه بستى را

ملامت مى كنندم زاهدان اما ملالى نيست
كه در اين بت پرستى يافتم يكتا پرستى را

خريدم فقر و دارم مى فروشم فخر بر عالم
خدا از من نگيرد تا ابد اين تنگدستى را

دگر اين شب نشينى ها دمى هم بر نمى گردد
بدان قدر شبى كه گوشه روضه نشستى را

ياسين قاسمى

  • دوشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد