هر كه یك دفعه سر این سفره مهمان می شود
مور هم باشد اگر روزی سلیمان می شود
سر به زیر انداختن ذاتش توسل كردن است
دردهای این حرم ناگفته درمان می شود
این كریمان لطفشان هر چند آماده ست، لیك
نام مادر كه وسط باشد دو چندان می شود
ما پدر را خواستیم و از پسر خیرش رسید
در رجب ها كاظمین ما خراسان می شود
ظاهراً عین امامی، باطناً پیغمبری
هر كه می بیند تو را، از تو مسلمان می شود
نسل موساییِ تو طبع مسیحا داشتند
یك نفر از آن همه پیر جماران می شود
این دلِ ما سینه ی ما، نه بگو اصلاً بهشت
هر كجا موسی ابن جعفر نیست زندان می شود
نیستم آهو ولی سگ هم به دردی می خورد
لااقل یك گوشه از صحنت نگهبان می شود
شاعر: علي اكبر
- جمعه
- 10
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 19:30
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار