امام موسی کاظم علیه السلام

مرتب سازی براساس
 علی اکبر لطیفیان

شعر مدح امام موسي كاظم (ع) -( هر كه یك دفعه سر این سفره مهمان می شود ) * علی اکبر لطیفیان

5283
5

شعر مدح امام موسي كاظم (ع)  -( هر كه یك دفعه سر این سفره مهمان می شود ) هر كه یك دفعه سر این سفره مهمان می شود
مور هم باشد اگر روزی سلیمان می شود
سر به زیر انداختن ذاتش توسل كردن است
دردهای این حرم ناگفته درمان می شود
این كریمان لطفشان هر چند آماده ست، لیك
نام مادر كه وسط باشد دو چندان می شود
ما پدر را خواستیم و از پسر خیرش رسید
در رجب ها كاظمین ما خراسان می شود
ظاهراً عین امامی، باطناً پیغمبری
هر كه می بیند تو را، از تو مسلمان می شود
نسل موساییِ تو طبع مسیحا داشتند
یك نفر از آن همه پیر جماران می شود
این دلِ ما سینه ی ما، نه بگو اصلاً بهشت
هر كجا موسی ابن جعفر نیست زندان می شود
نیستم آهو ولی سگ هم به دردی می خورد
لااقل یك گوشه از صحنت نگهبان می شود
شاعر: علي اكبر

  • جمعه
  • 10
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(من معتکف کوی دو چشمان تو هستم کاظم) *

3020
2

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(من معتکف کوی دو چشمان تو هستم کاظم) من معتکف کوی دو چشمان تو هستم کاظم
من ریزه خور سفره ی احسان تو هستم کاظم
من دل به تو دادم که مرا پاک کنی آقاجان
من محو رخ و چهره ی تابان تو هستم کاظم
تو معنی آیات و روایات کتاب پاکان
من تا به ابد واله و حیران تو هستم کاظم
تو نخل صفا بخشی و تو شاخه پر نورِ جان
سرباز رطب خورده ی گُردان تو هستم کاظم
یکپارچه نوری و تویی وادی حب و ایمان
اینک تو ببین دست به دامان تو هستم کاظم
زنجیر به پا داری و در چشم تو آبی سوزان
من گریه کن سختی دوران تو هستم کاظم
زندان شده مأنوس تو و اشک دو چشمت باران
در گوشه ی ظلمانی زندان تو هستم کاظم
سروده جعفر ابوالفتحی

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مدح و شهادت امام موسی کاظم(ع)(چشمهایت اگر چه طوفانی) *

3145

مدح و شهادت امام موسی کاظم(ع)(چشمهایت اگر چه طوفانی) چشمهایت اگر چه طوفانی
قلبت اما صبور و آرام است
شوق پرواز در دلت جاریست
شب اندوه رو به اتمام است
روح تو آنقدر سبکبار است
که اسیر قفس نخواهد شد
لحظه ای با مظاهر دنیا
همدم و همنفس نخواهد شد
کور خوانده کسی که می خواهد
بسته بیند شکوه بالت را
چشم اگر واکنند می بینند
جبروت تو را، جلالت را
چه غم از این که گوشة زندان
شب و روزش کبود و ظلمانیست
در کنار فروغ چشمانت
جلوة آفتاب پیدا نیست
همدمی غیر اشک و شیون نیست
در سحرگاه خیس تنهائیت
می شود در غروب عاطفه ها
تازیانه انیس تنهائیت
راوی اوج غربت و درد است
آه و أمّن یجیب تو هر روز
گریه در گریه: «رَبِّ خَلِّصنِی»
ندبه های غریب تو هر روز
از تمام صحیفۀ عمرت
آه چند

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مدح امام موسی کاظم(ع)(مهـــــدی بــــیا گـــــوشه زندان نظر کن) *

2522
1

مدح امام موسی کاظم(ع)(مهـــــدی بــــیا گـــــوشه زندان نظر کن) مهـــــدی بــــیا گـــــوشه زندان نظر کن
بــــــا دیدۀ گریان عـیــــــادت از پدر کُن
اسیر زنجیر ستــم، گردیده با اندوه و غم
موســـــــی بـــــن جعفر، موسی بن جعفر
بـــــــر گو به زهرا مادرت سرت سلامت
دیــــــدار مـــــــوسی و تو در روز قیامت
از ظلـم زندانبان او، بر لب رسیده جان او
مــــــوسی بن جعفر، موسی بن جعفر(2)
دیــــــــــــگر مکن از دوری او آه و فریاد
چـــــــون یوسفت از کنج زندان گشته آزاد
از ظلم هارون لعین، گشته شهید زهر کین
مــــــوسی بن جعفر، موسی بن جعفر (2)

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 06:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مدح امام کاظم(ع)(تا بال و پری بود قفس را نگشودند آن روز نگشودند قفس را که پری نیست) *

2724
2

مدح امام کاظم(ع)(تا بال و پری بود قفس را نگشودند                آن روز نگشودند قفس را که پری نیست) تا بال و پری بود قفس را نگشودند آن روز نگشودند قفس را که پری نیست
بیهوده قفس را مگشایید پری نیست ! جز مشت پری ، گوشه زندان اثری نیست
گفتم به صبا درد دل خویش بگویم امّا به سیه چال ، صبا را گذاری نیست
امیّد رهایی چو از این بند محال است
دل را به جز از مرگ نجات دگری نیست

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(کنون که گوشه ی زندان به بند زنجیرم) *

3451

شعر شهادت امام موسی کاظم(ع)(کنون که گوشه ی زندان به بند زنجیرم) کنون که گوشه ی زندان به بند زنجیرم

خدا گواست چو زهرا ز زندگی سیرم
شبیه مادر مظلومه تا ورود اجل
دو دست بسته ی خود سوی آسمان گیرم
شکسته پا و کمان قد ، رسیده جان به لبم
شکنجه های عدو کرده اینچنین پیرم
ز تار کعب نی و پود تازیانه ی کین
به باغ یاس ولایت ، بنفشه تصویرم
عدو بدون جهت ناسزا به من می گفت
اگر چه گفته خدا از تبار تطهیرم
زجانب من خسته به دخترم گویید
اسیرِ سلسله ها نِی ، اسیر تقدیرم
رضا بیا که نگاهم به چار چوب در است
بیا که کنج قفس بی شکیب می میرم
به یاد کرب و بلا بی قرار می گریم
به یاد حنجر شش ماهه و پَرِ تیرم
به یاد ساقی بی دست و مشک علقمه ام
به یاد راس جدا از جفای شمشیرم

  • یکشنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر مناجات با امام حسین(ع) و امام کاظم(ع) -( ما سائلیم و تو کریم عالم ، همیشه به یادت میخونیم ) * امیر عباسی

2993
2

شعر مناجات با امام حسین(ع) و امام کاظم(ع) -( ما سائلیم و تو کریم عالم ، همیشه به یادت میخونیم ) ما سائلیم و تو کریم عالم ، همیشه به یادت میخونیم
تا ابد آقا به مدد زهرا سینه زن عشقت می مونیم
یبن الزّهرا ، عنایتی بر ما ، حاجت دل ما یه کاظمینه
با مدد از ، کرم تو مولا ، همیشه نوامون حسین حسینه
کربلا کربلا کربلا اللهم الرزقنا
******
جنّت الاعلا ، آبروی دنیا ، آرزوی دلها کربلا
میریم ایشالا ، از کاظمین تو ، زیارت شاه نینوا
آقایی که ، با لبای تشنه ، به خاطر اسلام ، جونش فدا شد
پیش چشم ، نگرون زینب ، میون یه گودال ، سرش جا شد
یا حسین یا حسین یا حسین ، یا ابا عبدالله

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام موسی کاظم(ع) -( مانند دودمان صبوری که داشتی ) * سودابه مهیجی

2684
1

غزل امام موسی کاظم(ع) -( مانند دودمان صبوری که داشتی ) مانند دودمان صبوری که داشتی
ارثیه ی عتیق شعوری که داشتی
یک عمر با جهالت شب در ستیز بود
در سینه ات اصالت نوری که داشتی
شیرازه اش به غیر غم مردمان نبود
دیوان بغض های قطوری که داشتی
در گوش کافر و کر زندان شهید شد
فریادهای زنده به گوری که داشتی
آه ای نسیم خسته ی فرسوده بال و پر !
همراه غربتِ به وفوری که داشتی
در ذهن عشق ، خاطره ای جاودانه است
از کوچه های خاک عبوری که داشتی

شاعر : سودابه مهیجی

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام موسی کاظم(ع) -( دستم به دامن تو که آقا تری از آن ) * علی فردوسی

2581

غزل امام موسی کاظم(ع) -( دستم به دامن تو که آقا تری از آن ) دستم به دامن تو که آقا تری از آن
کز روی خشم سخت بگیری به دیگران
رخصت بده یکی دو غزل درد دل کنم
یعنی سلام خوب خوش اخلاق مهربان
آقا، سلامِ گرگ ولی بی طمع که نیست
ما را که نیست دغدغه ای غیر آب و نان
در اوج درد آمده بودم زیارتت
یادت اگر که نیست نشانی به آن نشان -
که تا به تو رسیدم از ذهن من پرید
آن حرف ها که بود تمامش نوک زبان!
از لطف دست های پر از مهربانیت
رد می شوند مردم آزاده همچنان -
با رخش استغاثه و با بال عاشقی
از هفت خوان عالم و از هفت آسمان
شرمنده ام که هیچ ندارم به غیر اشک
باید که از خجالت لبخند هایتان -
یک روز در بیایم اگر مهلتم دهد
این بغض بي اراده و این اشک بی امان

شاعر : علی فردوسی

  • دوشنبه
  • 30
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 08:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام موسی کاظم(ع) -( اشکی نمانده است که بر لب تبسّم است ) * علی فردوسی

2334
1

غزل امام موسی کاظم(ع) -( اشکی نمانده است که بر لب تبسّم است ) اشکی نمانده است که بر لب تبسّم است
حالا که آب نیست وضوها تیّمم است
از بس که توبه کرده و آن را شکسته ایم
از یاد برده ایم که این بار چندم است
موسای من کجاست عصای عنایتت؟
در من هزار نیل هوس در تلاطم است
مدیون دست های تو هستیم یک به یک
برنا و پیر، عاقل و عاشق، خمار و مست
از بس که بیت بیت، خجالت کشیده ام
پیش تو دست و پای غزل های من گم است
قلبت به جستجوی عزیزان دو تکّه شد
یک تکّه اش به مشهد و یک تکّه اش قم است
امّا بدان که عشق جگر گوشه های تو
در قلب ما عزیز ترین چیز مردم است
آقا تو را به جان رضایت، عنایتی!
این بیت هر چه نیست ولی بیت هشتم است
داری به بیت آخر من رو می آوری
تعبیر این وداع سلامٌ علیکم ا

  • دوشنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 11:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام موسی کاظم(ع) -( ابتدا چشمان خود را رو به چشمم باز كن ) * وحیده افضلی

2238

غزل امام موسی کاظم(ع) -( ابتدا چشمان خود را رو به چشمم باز كن ) ابتدا چشمان خود را رو به چشمم باز كن
بعد از آن با چشم هايت دلبري آغاز كن
آه اي موسي ترين! پيغمبرا! عالي مقام!
دست خود را در گريبانت ببر اعجاز كن
من گناهي كرده ام! رقصيده ام ساغر به دست
دست و پا گم كرده بودم پيش تو! اغماض كن...
بال هايت سبزتر از گنبد خضرايي ات
سبز گنبد! بال بگشا تا دلم پرواز كن
ای قمر! زيبا بشر، خورشيد! شمس مستمر!
اي شكر اندر شكر كمتر برايم ناز كن
شهد شيرين! كوكب دين! گريه هايت را بخوان
خنده هايت را سپس لفافه ی الفاظ كن...
بغض ها دارم ولی اشکم نمی آید چرا؟
سوره ای مکّی بخوان و بغض من را باز کن

شاعر : وحیده افضلی

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 04:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

غزل امام موسی کاظم(ع) -( در سایه سار کوکب موسی بن جعفریم ) * یوسف رحیمی

4300
1

غزل امام موسی کاظم(ع) -( در سایه سار کوکب موسی بن جعفریم ) در سایه سار کوکب موسی بن جعفریم
ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم
فیضش به گوشه گوشه ی ایران رسیده است
یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم
هستی ماست نوکری اهل بیت او
ما خانه زاد زینب موسی بن جعفریم
قم آستان رحمت آل پیمبر است
در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم
با مهر و رأفتش دل ما را خریده است
ما بندۀ مُکاتَب موسی بن جعفریم
چشم امید اهل دو عالم به دست اوست
مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم
حتی قفس براش مجال پرندگی ست
مدیون ذکر و یا رب موسی بن جعفریم
دل سوخته ز ندبه ی چشمان خسته اش
دلخون ز ناله و تبِ موسی بن جعفریم
آتش زده به قلب پریشان، مصیبتش
با دست بسته غرق سجودست حضرتش
از طعنه های دشمن نادان چه می کشید
ب

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 04:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام موسی کاظم(ع) -( دل گم شده در زلف تو پيدا شدني نيست ) * عبدالرضا مدرس زاده

2056

غزل امام موسی کاظم(ع) -( دل گم شده در زلف تو پيدا شدني نيست ) دل گم شده در زلف تو پيدا شدني نيست
بسته ست به رويش در و در واشدني نيست
دل جرأت سرشار شدن از تو ندارد
اين بركه سرابي ست كه دريا شدني نيست
آرامش دل هاي پر از فاصله و درد
كاري ست كه با شايد و امّا، شدني نيست
از خنده ی فرعون برآمد كه در اين نيل
اين در سبد انداخته موسي شدني نيست
اين آرزوي كال رسيدن به تو اي دوست
فكري ست كه در باورت آيا شدني نيست؟
وقتي كه غزل آينه ساز غم عشق ست
اي واي بر آن دل كه مصفّا شدني نيست
چشم تر يك مرد به شب هاي سترون
مي گفت صميمانه: خدايا! شدني نيست؟

شاعر : عبدالرضا مدرس زاده

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد مبشری

رباعی صلوات برای موسی بن جعفر -( بر موسی جعفر شه والا صلوات ) * محمد مبشری

18098
49

رباعی صلوات برای موسی بن جعفر -( بر موسی جعفر شه والا صلوات ) بر موسی جعفر شه والا صلوات
بر زاده ی آزاده ی زهرا صلوات
او باب حوائج است از سوی خدا
از او بطلب حاجت خود با صلوات

شاعر : محمد مبشری

  • جمعه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 18:26
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد مبشری

رباعی در مدح حضرت امام موسی الکاظم (ع) از محمد مبشری -( ما پیروان مکتب دین پیمبریم ) * محمد مبشری

2077

رباعی در مدح حضرت امام موسی الکاظم (ع) از محمد مبشری -( ما پیروان مکتب دین پیمبریم ) ما پیروان مکتب دین پیمبریم
از سوز عشق، دوست و محبان حیدریم
این افتخار بس بود از بهر ما، که ما
خدمتگزار درگه موسی بن جعفریم

شاعر : محمد مبشری

  • شنبه
  • 3
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 03:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد مبشری

یک رباعی در مدح حضرت امام موسی کاظم -( آنکس که مهر ، در برش از ذره کمتر است ) * محمد مبشری

2018

یک رباعی در مدح حضرت امام موسی کاظم -( آنکس که مهر ، در برش از ذره کمتر است  ) آنکس که مهر ، در برش از ذره کمتر است
بر عاصیان شفیع به صحرای محشر است
خورشید تابناک ولایت ،امیر عشق
هفتم امام ،حضرت موسی بن جعفر است

شاعر : محمد مبشری

  • شنبه
  • 3
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد مبشری

رباعی مدح حضرت امام موسی الکاظم (ع) -( آن رهبری که از همه رهبران سر است ) * محمد مبشری

2239
1

رباعی مدح حضرت امام موسی الکاظم (ع) -( آن رهبری که از همه رهبران سر است ) آن رهبری که از همه رهبران سر است
از کردگار وارث ختم پیمبر است
جد ولی عصر امام زمان بود
باب النجات حضرت موسی بن جعفر است

شاعر : محمد مبشری

  • شنبه
  • 3
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:27
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد مبشری

رباعی صلوات برای امام موسی کاظم از محمد مبشری -( در ماه رجب که هست ماه برکات ) * محمد مبشری

5440
3

رباعی صلوات برای امام موسی کاظم از محمد مبشری -( در ماه رجب که هست ماه برکات ) در ماه رجب که هست ماه برکات
شد باز بسوی خلق ابواب نجات
بخشیده شود گناه هر کس که ز شوق
بر موسی جعفر بفرستد صلوات

شاعر : محمد مبشری

  • شنبه
  • 3
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 04:30
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

بیش از 114 تک بیتی در مدح حضرت امام موسی کاظم از شعرای اهل بیت *

20438
7

بیش از 114 تک بیتی در مدح حضرت امام موسی کاظم از شعرای اهل بیت اشعار زیر حاصل تلاش دسته جمعی شعرای گرانقدر اهل بیت در یکی از گروه های فعال در زمینه اشعار مذهبی در شبکه اجتماعی واتس اپ می باشد.

شعرای گرانقدر احساس شاعرانه خود را در مورد این عکس بیان کردند.

باشد قرار و وعده ما شهر کاظمین....
تهران برای عرض ادب؛؛ باب میل نیست...
اصغر اعرابی
**********************
از بس که حاجت داده ای بعد از نمازم
دست قنوتی هم به سوی کاظمین است...
حسین عباسی فر
**********************
از آدمیت هم نبردم من نصیبی
ای کاش بودم جای آن بالا کبوتر
حسین عباسی فر
**********************
ازبس که دست های دعا سمتت آمده
آيينه ی تمام نمای خدا شدی
مجتبی خرسندی
**********************
روی صح

  • یکشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سیروس بداغی

قوم برتر -( هر شب گـدايِ خانه ي موسي ابن جعفريم ) * سیروس بداغی

2674
2

قوم برتر -( هر شب گـدايِ خانه ي موسي ابن جعفريم ) هر شب گـدايِ خانه ي موسي ابن جعفريم
از خانه اش طعامِ كريمانه مي بريم

نامش ميانِ سينه ي ما حَك شد از ازل
ما نامِ او به نزدِ اجانب نمي بريم

صدها نبي غلامِ شَهنشاهِ كاظمين
عمري بود كه نوکرِ اربابِ محشریم

بابُ الحوائج است و نگه ميكند به ما
همواره با نگاهِ طبيبانه بهتريم

آقاي ما به ما نظر از لطف ميكند
ما ذره ايم و بر همه دُردانه ها سريم

وقتي كه شيعه گشته بلا بر حراميان
معلوم ميشود كه همان قومِ برتريم

در راهِ شیعه ، ما نشناسيم سر به تن
در راهِ شیعه ، ما همه يارانِ حيدريم

هم بي قرارِ روضه ي موسي ابن جعفر و
هم بي قرارِ روضه نشينانِ مادريم

در كاظمين بي سر و سامانِ اين پدر
در قُم غلام و حلقه به

  • یکشنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1395
  • ساعت
  • 18:12
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

موسی بن جعفر(ع) -( مانند کسی است که خداوند را ) *

1051

موسی بن جعفر(ع) -( مانند کسی است که خداوند را  ) صالح ترین عبد خدا موسی بن جعفر

حق است هرکس هست با موسی بن جعفر

ما بنده و آقای ما موسی بن جعفر

محتاج‌ها گویند یا موسی بن جعفر

در پای جودش اغنیا محتاج هستند

قربانیش در ماه حج حجاج هستند

مستیم مست باده باب الحوائج

هستیم ما دلداده باب الحوائج

قربان خانواده باب الحوائج

آقاست آقا زاده باب الحوائج

با بچه هایش صاحب سرمایه هستیم

با مشهد و شیراز و قم همسایه هستیم

بال ملائک هست فرش زیر پایش

ایزد مسخّر کرده هستی را برایش

هستند در ایران ما فرزندهایش

معصومه‌اش آمد به دنبال رضایش

انوار او تقسیم شد بر مشهد و قم

او را زیارت میکنم در مشهد و قم

او آیت عظمای آیات خدا بود

شب تا سحر گرم مناجات خد

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 08:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ولادت با سعادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -( می رسد از هر طرف زائر مدام از راهِ دور ) * مرضیه عاطفی

1147
1

ولادت با سعادت حضرت موسی بن جعفر(ع) -(  می رسد از هر طرف زائر مدام از راهِ دور ) می رسد از هر طرف زائر مدام از راهِ دور

سهم من در حدّ یک عرض ِ سلام از راه دور

نیستم دور ضریحت! در خیالم باز هم-

می روم گم می شوم در ازدحام از راه دور

در طوافت می دوَم با پای شعرم هفت بار

تا کمی زائر شوم با احترام از راه دور

اشک می ریزد دلم! از شوق پرپر می زند

دور گنبد؛ بر فراز پشت بام از راه دور

آیهٔ «وٱلکاظمینَ ٱلغَیظ» راه و رسم توست

کاش دریابی مرا در این مقام از راه دور

حضرت باب ٱلحوائج هستی و تا زنده ام

میگذاری مهربان... سنگ تمام از راه دور

بارها با چشم خود دیدم سپردی از کرم

زخم هایم را به دست التیام از راه دور

بُعد منزل نیست... اما در حرم حالم خوش است

گر چه می دانم نظر دارد

  • پنج شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

مدح امام موسی کاظم (ع) -( هر عاشق سرگشته ای که غرق حیرانی ست ) * علیرضا خاکساری

1490

مدح امام موسی کاظم (ع) -( هر عاشق سرگشته ای که غرق حیرانی ست ) هر عاشق سرگشته ای که غرق حیرانی ست
آقاست مادامی که در دام تو زندانی ست
در سینه ام جز مهر تو جاری نخواهد شد
با شوق مدح تو لبم گرم غزل خوانی ست
هر کس که خرج غیر تو کرده ست طبعش را
قطعا ضرر کرده ، پریشان از پشیمانی ست
مانند "بشر حافی" خود سر به راهم کن
رو کن به این دل این دلی که رو به ویرانی ست
لطفی کن امشب در به روی سائلت واكن
من که خبر دارم در این خانه فراوانی ست
عمری نمک گیر تو میباشیم و بدبخت است
هرکس کنار سفره ی اولاد زهرا نیست
شیراز ، قم ، مشهد شهادت میدهند آقا
این سرزمین از لطف تو همچون گلستانی ست
یک پنجره فولاد باید ساخت در صحنت
این ایده از آن هنرمندان ایرانی ست
تحویل میگیری دوچندان در حر

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:10
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شعر مدح امام رضا (ع) -( آقا جون من به فدایِ دلِ با صفای تو ) * هستی محرابی

1574
-1

شعر مدح امام رضا (ع) -( آقا جون من به فدایِ دلِ با صفای تو ) آقا جون من به فدایِ دلِ با صفای تو

بس که دارم تو سرم اون عطشِ هوای تو

متحیّرم از اون ذوقِ کبوترای تو

دمادم پَر می کشن رو گنبدِ طلای تو

دونه دونه می چینن دعای زئرای تو

قصدِ حاجت می برن به ساحتِ خدای تو

اون آغوشِ قشنگِ تو

برای زائرا بازه

هر کی به پا بوست مییاد

چه زود دلش رو میبازه

چه قصه داره غریبیِ تو

کسی ندیدیم به خوبیِ تو

ابرِ نگاهم بارون میباره

فضای صحنت چه سوزی داره

بس که رحمت میباره ز آسمونِ حرمت

گناهام رو میشوره اشاره های نم نم ات

زائرا دخیل میشن بر ضریحِ منوّرت

عطرِ حاجت میگیرن همه به لطف و کرمت

آقای مهربونیها، آقای هم زبونیها

بیا وُ دستامو بگیر، منو ز خود نکن جدا

خود

  • دوشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:19
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

در مدح امام موسای کاظم (ع) -(در دو عالم در دلش هرگز نباشد درد و غم) * مرضیه عاطفی

1746
1

در مدح امام موسای کاظم (ع) -(در دو عالم در دلش هرگز نباشد درد و غم) در دو عالم در دلش هرگز نباشد درد و غم
بر درِ این خانه هر کس شد عزیز و محترم

خانه ای که حک شد از روز ازل بر سردرَش
ذکر «یاموسی بن جعفر(ع)» یا امام ذوالکرم

آمدم! چون راه دادی و نمیگویی که این؛
روسفید و روسیاه است و عرب یا که عجم

سفره ام برکت گرفت از ریزه نانِ سفره ات
کم شده اما نمیدانم چرا رزق حرم؟!

در هوای مشهد و قم بارها حس کرده ام
فاصله دارم فقط با کاظمینت یک قدم

حضرت باب ٱلحوائج هستی و شد مستجاب
حاجتم یا از تو یا از حضرت صاحب-علَم

عاشقِ شش گوشه ام! هنگام امضایِ برات
جا نمانم از نگاه تو... نیفتم از قلم

بسکه خوبی سائلت را پرتوقع کرده ای
کم نمیخواهم! نخواهد رفت چون دستت به کم

صبر کن آقا

  • چهارشنبه
  • 22
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

مدح امام کاظم -(شوم فدای شما و تمام صحن و سرایت) * وحید زحمتکش شهری

647

مدح امام کاظم -(شوم فدای شما و تمام صحن و سرایت) امام کاظم

شوم فدای شما و تمام صحن و سرایت
دوباره مرغ دل من دلش گرفته برایت

گدای خانه ی تو آمده به حال غمینی
شفاعتی زتو گیرد که تو عزیز زمینی

تو باب حاجت ما و پدر برای رضایی
تو عبد صالح حق و تو زینت دو سرایی

تویی به کنج قفس طائر شکسته پر و بال
فدای غربت تو ای مه و ستاره ی هر سال

دو دست حاجت ما باشد ای یگانه به سویت
که باب حاجت مایی تو هم مثال عمویت

نظر به حال دلم کن مرا زغم تو رها کن
در این زمانه ی سختی بیا مرا تو صدا کن

  • جمعه
  • 24
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 17:40
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

غزلی تازه تقدیم به محضر حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام -(ای سیطره ی قدرت تو کُلّ عوالِم) * محمد قاسمی

523

غزلی تازه تقدیم به محضر حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام -(ای سیطره ی قدرت تو کُلّ عوالِم) بسم الله الرحمن الرحیم

ای سیطره ی قدرت تو کُلّ عوالِم
ای تابع حُکم تو تمامی مَحاکِم

خورشیدی و از بُخل،وجودت شده عاری
یعنی که بُود مثل خُدا لطف تو دائم

جز عفوِ خطاکار کجا سر زند از تو ؟
جایی‌که"گذشت"است‌ به اخلاق تو حاکم

همراه رسولان اولوالعزم الهی
سادات ملائک به سر کوی تو عازم

هم عارف و هم زاهد و هم شیخ و هم عالِم
بُردند از انفاس شما فیضِ مُداوِم

هرگز ننشیند سر هر سفره ی رنگین
هرکس که سر سُفره ی تو شد مُتنعِّم

در رُتبه بُود همقدم موسیِ عمران
هرکس که کلیمت شده یا حضرت کاظم

از کُنهِ جلالت ؛ به خدا هیچ نفهمند
گیرم همه ی عالَم و آدم شود عالِم

اظهار وجود از من و ما فعل قبیحی ست
تا در حرمت

  • دوشنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 14:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

غزل امام کاظم(ع) -(احوالِ من از این تنِ تبدار روشن است) * رضا رسول زاده

499

غزل امام کاظم(ع) -(احوالِ من از این تنِ تبدار روشن است) احوالِ من از این تنِ تبدار روشن است
زندانِ من به چشمِ گُهَربار روشن است
از صبح تا غروب که حَبسم به زیرِ خاک
تا صُبح، حالم از دَمِ افطار روشن است
این سالها که سَخت گذشته برای من
هر لحظه اش زِ آهِ شَرَربار روشن است
یکجا بلای شیعه به جانم خریده ام
آثارِ آن به جسمِ منِ زار روشن است
معلوم تا شود به سرِ من چه آمده
از صورتم که خورده به دیوار روشن است
حرفی از استخوانِ صَبورم نمی زنم
از ساقِ پام شدّتِ آزار روشن است
جسمم کبود است، ولی غیرِ عادی است
حتّی به زیرِ سایه ی دیوار روشن است
زنجیر را که عُضوِ جدید تَنَم شده
پنهان نکرده ام، همه اسرار روشن است
من دیده بسته ام به همه غیرِ فاطمه
چشمم فقط به دیدنِ دل

  • پنج شنبه
  • 15
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامام کاظم علیه السلام -(قطعا کسی این لحظه بالین سرش نیست) * محسن صرامی

1153

یاامام کاظم علیه السلام  -(قطعا کسی این لحظه بالین سرش نیست) قطعا کسی این لحظه بالین سرش نیست
از این همه شیعه کسی دور و برش نیست

هم بودن خواهر به نحوی التیام است
هم شکر باید گفت از اینکه خواهرش نیست

از یک طرف ای کاش پیشش دخترش بود
از یک طرف بهتر که اینجا دخترش نیست

حجم غل و زنجیرهای دور پایش
اندازه ی جسم نحیف و لاغرش نیست

یکبار دیگر جای شکرش مانده باقی
چشم پلیدی در پی انگشترش نیست

شد جسم آقا روی در تشیع اما
مثل مدینه در که روی پیکرش نیست

  • پنج شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

یا موسی بن جعفر ع -(فارغ از بغض گلوی ناشی از تحقیرها) * سید پوریا هاشمی

520

یا موسی بن جعفر ع -(فارغ از بغض گلوی ناشی از تحقیرها) فارغ از بغض گلوی ناشی از تحقیرها
بند می آید نفس از حلقه ی زنجیرها
گاه زنجیر است برّنده تر از شمشیرها
بالاخص وقتی که می افتد بجان پیرها...

حاصلش این میشود تاب قیامش میرود
قدرت تشخیص بین صبح و شامش میرود!

گوشه ای افتاده اما زار دارد میشود
چشمش از خون مردگی ها تار دارد میشود
روزه اش زیر کتک افطار دارد میشود
روضه های مادرش تکرار دارد میشود

مثل زهرا درد حالش را مشوش میکند
هرزمان پهلو به پهلو میشود غش میکند!

ضعف وقتی که میاید تن نمیماند دگر
راهی اصلا غیر افتادن نمیماند دگر
زیر این شلاق پیراهن نمیماند دگر
غل که سنگین میشود گردن نمیماند دگر

پیکر اورا ز دستانش به سقف آویختند
عده ای هرروز برروی سرش

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 13:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد