نگاهت به مشکه، نمی خوابی مادر
گمونم می سوزه، لبای تو اصغر
دعا کن علی جون، که بارون بگیره
یا اینکه کنارت، ربابه بمیره
لالایی عموجون(4)
عمو رفته تا که، برات آب بیاره
دعا کن سه شعبه،رو مشکش نباره
آخه قول آب و،داده به سکینه
آروم باش که خیمه ش ،هنوز رو زمینه
لالایی عموجون(4)
هنوز گرمی تو، رو دستامه اصغر
صدای تپش هات، لالایی مادر
تو رفتی و مونده، به یاد ربابه
زبون قشنگی، که دنبال آبه
لالایی عمو جون(4)
هنوز شیش ماهت بود، چقدر زود پریدی
روی سینه ی بابا، چه آروم خوابیدی
جای ناخن تو، رو سینه م می مونه
مادر تا همیشه، لالایی می خونه
لالایی عمو جون(4)
شاعر : علی محلاتی
- سه شنبه
- 29
- مهر
- 1393
- ساعت
- 17:37
- نوشته شده توسط
- محمد