حضرت علی اصغر (ع)

مرتب سازی براساس
 محمود ژولیده

حضرت علی اصغر(ع) -( گهواره نیست جای من و گریه های من ) * محمود ژولیده

1515

حضرت علی اصغر(ع) -( گهواره نیست جای من و گریه های من ) گهواره نیست جای من و گریه های من

قنداقه نیست جای من و دست و پای من

من قول می دهم که ز خود راضی اَت کنم

بهتر ز خنده نیست رجز ، از برای من

لبخند می زنم به تو وقت شهادتم

تا سر زند ز حرمله تیر بلای من

باید دَمارِ تیر سه شعبه در آورم

زان پس رباب نغمه کند لای لای من

کاری کنم که هلهله ها بی اثر شود

ذبح عظیم می شود این ماجرای من

باید به روی دست تو من دست و پا زنم

تا سرفراز گردی از این ادعای من

حیرت زده کنم همۀ این سپاه را

احیاگرِ غدیرِ علی کربلای من

بالای دست حضرت سلطان فدا شدن

یعنی رسیدن به لقای خدای من

حتی اگر به نیزۀ دشمن رود سرم

عالم خبر شوند از این ابتلای من

تا روز حشر من سند غر

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 04:02
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

حضرت علی اصغر(ع) -( یاس حرم ز شاخه جدا از سه شعبه شد ) *

1375
1

حضرت علی اصغر(ع) -(  یاس حرم ز شاخه جدا از سه شعبه شد ) یاس حرم ز شاخه جدا از سه شعبه شد

کوچکترین شهید فدا از سه شعبه شد

بین گلو و تیر ، که سنخیتی نبود

تکخال عشق بود و دو تا از سه شعبه شد

شش ماه او تمام شد و در منای عشق

قربان سیدالشهداء از سه شعبه شد

وقتی پدر ز حنجر او تیر را کشید

زد دست و پا به خون و رها از سه شعبه شد

در پاسخ به شادی شرم آور عدو

در خیمه های تشنه عزا از سه شعبه شد

دیدی دلا به محشر کبرای کربلا

شور قیامتی که به پا از سه شعبه شد

آنجا که کاخ صبر و امیدش خراب شد

غمخانه ی رباب بنا از سه شعبه شد

سید محمد میر هاشمی

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 04:04
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -( بی‌تاب که او را نکند دیر بخواهد ) *

1330
1

حضرت علی اصغر(ع) -( بی‌تاب که او را نکند دیر بخواهد ) بی‌تاب که او را نکند دیر بخواهد

می‌رفت که آب از شرر تیر بخواهد

می‌دید پدر در جگر معرکه تنهاست

شایسته‌ی او نیست دگر شیر بخواهد

می‌دید کسی نیست علم را بفرازد

می‌دید کسی نیست که شمشیر بخواهد

وقتی که زمین تشنه‌ی خون گل سرخ است

باید که گلویش ز کمانگیر بخواهد

می‌رفت سوی معرکه بی‌تاب پریدن

بی‌تاب که او را نکند دیر بخواهد‌

سید ضیا قاسمی

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 04:09
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -( هَل من مُعین..." شنیدی و ابیات ناب را ) * عارفه دهقانی

631

حضرت علی اصغر(ع) -( هَل من مُعین..." شنیدی و ابیات ناب را ) هَل من مُعین..." شنیدی و ابیات ناب را

دادی به شیوه ی خودت آخر جواب را

اذن شهادت است در اعماق گریه ات

تنها به این بهانه طلب کردی آب را

مردی شدی برای خودت روی دست من!

دشمن شناخت زبده ترین هم رکاب را

گردن گرفته ای دگر ای نور چشم من!

ای کاش حرمله نزند آفتاب را!

چشم تو باز مانده شبیه لبت علی!

لالاییِ سه شعبه گرفت از تو خواب را!

قنداقه دست و پای تو را سخت بسته است

زیر عبا ادامه بده پیچ و تاب را

هرجای خیمه گاه، نگاهِ رباب هست!

خواهر! بیا ببر تو ازینجا رباب را

شاعر : عارفه دهقانی

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 04:12
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 سید محمد میرهاشمی

حضرت علی اصغر(ع) -( جگر اهل حرم سوخته آب ) * سید محمد میرهاشمی

1691
1

حضرت علی اصغر(ع) -( جگر اهل حرم سوخته آب ) جگر اهل حرم سوخته آب

دیده بر دست عمو دوخته آب

کربلا وادی سوزنده ، مگر

رسم ایثار نیاموخته آب ؟

از عطش اصغر ششماهه ببین

بهترین یاس حرم سوخته آب

نیست در کوفه چرا مهر و وفا

رسم کوفی است که آموخته آب

سوز جانکاه عطش بر دل ها

شعله ای هست که افروخته آب

با گلان حرم اظهار مکن

کینه های به دل اندوخته آب

گر میسر شود اول بدهید

به علی اصغر دل سوخته آب

شاعر : سید محمد میرهاشمی

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 04:15
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -( سرظهراست و انتهای نبرد ) * داود رحیمی

2224
1

حضرت علی اصغر(ع) -( سرظهراست و انتهای نبرد ) سرظهراست و انتهای نبرد

همه جاپرشده صدای نبرد

پدرت خسته از بلای نبرد

اصغرم حاضری برای نبرد؟

یار شش ماهه ی پدر، اصغر

آبروی مرا بخر اصغر

نذر ام البنین چهار قمر

سهم لیلی برادرت اکبر

زینب آورده بود هر دو پسر

نجمه هم داده پاره های جگر

نذرمن هم تویی، تو تاج سرم

همه ی هستی ام برو پسرم

ازکف و هلهله نترس برو

اینهمه ولوله! نترس برو

ازصف قافله نترس برو

مادر از حرمله نترس برو

تو نشانش بده علی هستی

باهمین سن کم یلی هستی

از می حیدری تو نوشیدی

مثل یک رود می خروشیدی

از دل گاهواره جوشیدی

گرچه بر تن زره نپوشیدی...

ازسه شعبه نترس مادرجان

ذکرحیدر بگو برو میدان

به دلم غم نشاندی اصغر من

به چ

  • پنج شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:49
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -( نه فقط تو، به قلب من هم زد ) * داود رحیمی

1386
0

حضرت علی اصغر(ع) -( نه فقط تو، به قلب من هم زد ) نه فقط تو، به قلب من هم زد

فاصله کم شده است و محکم زد

چه بلایی سر توآورده است؟

این سه شعبه برای یک مرد است!

آخر این تیر قدِّ پیکر توست

سر آن پهن تر ز حنجر توست

خون پراکنده شد بمیرم من

سرتو کنده شد بمیرم من

می کشم روی تو عبا، پسرم

می روم پشت خیمه ها، پسرم

کاش می شد که سینه چاک کنم

پیکرت را چگونه خاک کنم؟

ترسم از اینکه زیر و روت کنند

باسر نیزه جست و جوت کنند

مادرت را کسی اسیر کند

نیزه در حنجر تو گیر کند

آخر این طرز جست و جویت نیست

نیزه اندازه ی گلویت نیست

آخرش روی نیزه رفت سرت

تا ابد روی سینه ام بدنت...

شاعر : داود رحیمی

  • پنج شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:52
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -( فضای گاهواره برای تجلی اش تنگ است ) * حسین ایزدی

1572

حضرت علی اصغر(ع) -( فضای گاهواره برای تجلی اش تنگ است ) فضای گاهواره برای تجلی اش تنگ است

علی کسی است که با کفر بر سر جنگ است

شبیه کودکی حیدر است و از اول...

صدای گریه ی او با رجز هماهنگ است

أناالغریب امام است، آتشش زده است

و زندگیِ پس از غربت (ولی) ننگ است

بیا به منبر دست حسین خطبه بخوان

برای کوفه صدایت عجب خوش آهنگ است

علی برای هدایت طلوع نموده، ولی

همیشه پاسخ کوفه برای حق، سنگ است

گمان کنم که (سفیدی) برات دردسر است

لباس سرخ مبارک، چقدر خوش رنگ است

شاعر : حسین ایزدی

  • پنج شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:54
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -( ناله ات در نفس باد، مکرّر گم شد ) * سید محمد مهدی شفیعی

1642
0

حضرت علی اصغر(ع) -( ناله ات در نفس باد، مکرّر گم شد ) ناله ات در نفس باد، مکرّر گم شد

گریه ی تو وسط خنده ی لشکر گم شد

سوره ای بود سپاهم که تلاوت کردم

آیه ای پشت سر آیه ی دیگر گم شد

ماند از سوره فقط آیه ی ((بسم الله)) اش

آه کوتاهترین آیه هم آخر گم شد

دور خوردی می شش ماهه من دست به دست

دست من تا که رسیدی می و ساغر گم شد

دست من منبر فریاد غم انگیزت بود

آه! یکمرتبه در خون تو منبر گم شد

زوزه ی تیر سه شعبه همه را ساکت کرد

لحظه ای بعد صدای علی اصغر گم شد

قدمی سوی سپاه و قدمی سمت حرم

از خجالت پدر پیر تو سردرگم شد

کاش اجزای تو در قبر تو کامل باشند

گرچه گویند که در عصر دهم سر گم شد...

شاعر : سید محمد مهدی شفیعی

  • پنج شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:56
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

حضرت علی اصغر(ع) -( می کشد روضه به جایی که نباید بکشد ) * محسن ناصحی

2218
6

حضرت علی اصغر(ع) -( می کشد روضه به جایی که نباید بکشد ) ناله ات در نفس باد، مکرّر گم شد

گریه ی تو وسط خنده ی لشکر گم شد

سوره ای بود سپاهم که تلاوت کردم

آیه ای پشت سر آیه ی دیگر گم شد

ماند از سوره فقط آیه ی ((بسم الله)) اش

آه کوتاهترین آیه هم آخر گم شد

دور خوردی می شش ماهه من دست به دست

دست من تا که رسیدی می و ساغر گم شد

دست من منبر فریاد غم انگیزت بود

آه! یکمرتبه در خون تو منبر گم شد

زوزه ی تیر سه شعبه همه را ساکت کرد

لحظه ای بعد صدای علی اصغر گم شد

قدمی سوی سپاه و قدمی سمت حرم

از خجالت پدر پیر تو سردرگم شد

کاش اجزای تو در قبر تو کامل باشند

گرچه گویند که در عصر دهم سر گم شد...

شاعر : محسن ناصحی

  • پنج شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 09:17
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

لالایی -( هرچی میگم لالایی ساکت نمیشه اصغرم ) * اسماعیل تقوایی

2028
9

لالایی -( هرچی میگم لالایی ساکت نمیشه اصغرم  ) لالایی
هرچی میگم لالایی ساکت نمیشه اصغرم
چیکارش کنم خدا یه وقت نمیره اصغرم
گریه های اصغرم آتیش به جونم میزنه
میکنم باگریه هاش گریه آخه یه مادرم
چند روزیه قحطی آبه مادرش شیرنداره
داره پژمرده میشه نوگل من برابرم
خبر اومد که عمو رفته براش آب بیاره
امیدم زیاد شده تو خیمه ام منتظرم
عمو دیر کرده چرا،این صدای حسینمه
بمیرم داره میگه شکستی داداش کمرم
با زبون بی زبونی داره اصغرم میگه
دیگه من آب نمیخوام عمو بیا دور وبرم
گل شیش ماهه ی من داره تلظی می کنه
می کشه زبون روی لبای خشکش اصغرم
یه صدای پا میاد بابا حسینش اومده
گفت بده تا ببرم اصغرو سیراب بیارم
ای خدا پس نمیاد چرا حسین به خیمه ام
پس چرا صدای گریه ن

  • پنج شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

علی اصغر -( آرزو کردم عمو جان مثل تو سقا شوم ) * نعیمه امامی

1609
4

علی اصغر -( آرزو کردم عمو جان مثل تو سقا شوم ) آرزو کردم

آرزو کردم عمو جان مثل تو سقا شوم
تک سوار هاشمی باشم، یل بابا شوم

از دل گهواره می‌دیدم خدای غیرتی
نذر کردم مثل تو جان‌بر‌کف مولا شوم

من دلم می‌خواست بی‌سر جان دهم تا بعد از این
در لهوف روضه خوان‌های حسین(ع) معنا شوم

نه... نمی‌شد باورم بعد از تو و رنج پدر
در عروج مردهای قافله تنها شوم

فکر می‌کردند اصغر(ع) تشنه آب است و شیر
گریه می‌کردم شهید مکتب زهرا(س) شوم

خیمه هم لرزید با «هل من ناصر» بابا حسین(ع)
یا علی(ع) گفتم که سویش راهی دریا شوم

من دلم شش ماه لک می‌زد برای لحظه‌ای
تا به روی دست بابا، ذبح عاشورا شوم

مثل تو باب الحوائج شد دو دست کوچکم
تا کلید قفل‌های بستۀ دنیا شوم

آسمانِ

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 05:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شیرخواره -( با اینکه بچه هستم با اینکه شیرخوارم ) * اسماعیل تقوایی

1302
1

شیرخواره -( با اینکه بچه هستم با اینکه شیرخوارم  ) با اینکه بچه هستم، با اینکه شیرخوارم
میخوام برم به میدون، دیگه طاقت ندارم
بابام صداش بلنده، هل من معین میخونه
میخوام برم باجونم،براش مایه بذارم
مادر میگه عمو جون،رفته که آب بیاره
بگید عمو بیادش،من آب لازم ندارم
اگه خدا نکرده،چیزیش بشه عمو جون
پیش بابای خوبم،همیشه شرمسارم
حرمله منتظرباش،آماده کن سه شعبه
فدایی بابامم،برات گلو میارم
آماده ام بابا جون،منو ببر به میدون
شیش ماهه ام ولیکن،سربازجون نثارم
خون گلوم رو بابا،بپاش به آسمونا
تاباشه پیش خدا،همیشه اعتبارم
گریه نکن بابا جون، ببین علی میخنده
برو به پشت خیمه،آماده کن مزارم

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر (ع) -( لالا لالا ، ای شیرخوارم ) * میثم میرزایی

1914
1

حضرت علی اصغر (ع) -( لالا لالا ، ای شیرخوارم ) لالا لالا ، ای شیرخوارم

آب نیست اما ، چند قطره اشکی دارم

نگاه چون بارونم ، به چشمای بی جونت

دلم میسوزه تازه ، درومده دندونت

بابا ، بابا

رو دستم بخواب فقط گریه نکن

قلبم شد کباب فقط گریه نکن

مثل اکبرم عصای دستمی

سردار رباب فقط گریه نکن

لالا لالا ، لالا علی اصغرم لالا

شاعر : میثم میرزایی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 16:22
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر (ع) -( سرباز آخر و آوردم ) * ایمان مقدم

1384
2

حضرت علی اصغر (ع) -( سرباز آخر و آوردم ) سرباز آخر و آوردم

قنداقش رو به خدا سپردم

وقتی که لبهاشُ تکون داد

کاشکی اون لحظه من می مردم

تو سرباز دشت کربلایی ، می خونم برای تو لالایی

یه کم دست و پا بزن بابایی

تنت دیگه بی جونه ، چشای من حیرونه

بابات داره می خونه

لالالالایی لالالالایی

******

لبهای خشکشُ تکون داد

آخر گلوی پارشُ نشون داد

چشماشُ وقتی روی هم بست

دیدم بچم پر زد و جون داد

گلم وا بکن یه بار چشاتُ ، ببین دست بی جون باباتُ

نگیر آخر از من این نگاتُ

گل پسر اربابه ، آروم رو دستش خوابه

ببین چقدر بی تابه

لالالالایی لالالالایی

******

لالایی برا گلش می خونه

حال ربابُ آخه کی می دونه

هرکاری کردن نیزه دارا

راسش رو نیزه

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 17:19
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

زمینه ده شب محرم _ حضرت علی اصغر (ع) -( شبِ قحطِ آب ، دلا چه بیتاب ) * افشین منصوری فر

1680
1

زمینه ده شب محرم _ حضرت علی اصغر (ع) -( شبِ قحطِ آب ، دلا چه بیتاب ) حضرت علی اصغر (ع)

شبِ قحطِ آب ، دلا چه بیتاب
از رَمَقْ اُفتاد ، (طفلکِ ارباب)٢
چه بیقرار و بیتاب
اصغر رو دستِ ارباب
نوای لبهاش آب آب
(طفل صغیره ، داره میمیره)٢
اصغر شده زار و پریشون
نمونده تویِ پیکرش جون
یه قطره آبی نیست خدایا
میونُ این (دشتِ پُر از خون)٢
(لالا لالا اِی گل بابا)۴
******
دیگه شدْ پَرپَر ، گُلِ نیلوفر
با یه سه شعبه ، (سیراب شد اصغر)٢
داره می‌باره بارون
از یه گلویِ بی جون
فواره فواره خون
(اصغر فدا شد ، حاجت روا شد)٢
هِی دستو پا زد در تب و تاب
سرباز شش ماهه ی ارباب
ببین چطور ، رو دستِ خورشید
خونینْ شده (صورتِ مهتاب)٢
(لالا لالا اِی گل بابا)۴
*********

شاعر : افشین منصوری فر

دان

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( به زیر تیغ خورشیدی داری میری میدون ) * مسعود اصلاني

1742
2

زمینه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( به زیر تیغ خورشیدی       داری میری میدون ) به زیر تیغ خورشیدی داری میری میدون
دو سه شبه نخوابیدی داری میری میدون
میسوزم از تب آهت/ مادر مادر
برو خدا به همراهت/ مادر مادر
برو شاید گریه هات کمتر بشه
ترک روی لبات بهتر بشه
با یه کم آب فرات لب تر بشه

برا خودت شدی مردی پیش بابات بودی
حریف حرمله بودی با ناله هات بودی
توو گلوی تو تیره/ مادر مادر

به زیر تیغ خورشیدی داری میری میدون
دو سه شبه نخوابیدی داری میری میدون
میسوزم از تب آهت/ مادر مادر
برو خدا به همراهت/ مادر مادر
برو شاید گریه هات کمتر بشه
ترک روی لبات بهتر بشه
با یه کم آب فرات لب تر بشه

برا خودت شدی مردی پیش بابات بودی
حریف حرمله بودی با ناله هات بودی
توو گلوی تو تیره/ مادر مادر
تیر

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

زمزمه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( ای گل دلتنگ من خون به دل مادر است ) * میثم مومنی نژاد

1219

زمزمه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( ای گل دلتنگ من      خون به دل مادر است ) ای گل دلتنگ من خون به دل مادر است
غنچه لبهای تو از همه تشنه تر است
تیغ عطش زده نخل امیدت
بوسه زنم به گلوی سپیدت
لایی لایی لایی لایی
*****
گه تو در آغوش من گربه بر زینبی
بسکه ترک خورده است از تو نمانده لبی
تو چه کشیدی و من چه کشیدم
ای گل کوچک سرخ و سپیدم
لایی لایی لایی لایی
*****
بر دل مادر منه حسرت یک خنده را
گریه تو می کشد مادر شرمنده را
می زنی ناله و خون به دلم من
ماهی تشنه ز تو خجلم من
لایی لایی لایی لایی

شاعر : میثم مومنی نژاد

دانلود سبک

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:24
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( يک غنچه لاله، سينه ي تنگش کباب شد ) *

1228

شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( يک غنچه لاله، سينه ي تنگش کباب شد ) يک غنچه لاله، سينه ي تنگش کباب شد
پژمرد و زخم هاي دل آفتاب شد

چون نذر کرده بود فداي پدر شود
آنقدر گريه کرد که بابا مجاب شد

شش ماهه اي که با اشاره اي از خواب مي پريد
با لاي لاي تيغ سه شعبه به خواب شد

تا چشم تير را هدف حنجرش نمود
با چشم غرقِ خون عمو، بي حساب شد

با دستهاي خالي خود خواهرش نشست
گهواره ي خيالي طفل رباب شد

تصوير حلق پاره ي اصغر سه روز بعد
بر سينه ي شکسته ي ارباب قاب شد

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:28
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( منم علمدارت به دل گرفتارت ) * رضا تاجیک

1401
-1

نوحه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( منم علمدارت به دل گرفتارت ) منم علمدارت به دل گرفتارت
شدم پدر من آخرين سرباز پيکارت
خونم شد آب وضوي تو سپر شدم بر گلوي تو
يا سيد الشهداء 2
بابا حسين 4
علي فدا شده است خدا رضا شده است
که زودتر از تو اي پدر سرم جدا شده است
لبم اگر پر ترک شده براي عشقت محک شده
امام عاشورا سرت بگير بالا
بابا حسين 4
بين قنوت تو به حالتي شيدا
دعاکنم بيايد از ره مهدي زهرا
در اين زمانهاي اخرين به روي دست تو رکن دين
دعا کنم غمگين تو هم بگو آمين
بيا بيا يابن الحسن 2

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:30
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( اي طفل پريشانم اي تشنه خندانم ) * رضا تاجیک

1184
-1

زمینه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( اي طفل پريشانم اي تشنه خندانم ) اي طفل پريشانم اي تشنه خندانم
رفتي من هم بعد تو نمي مانم 2
خاک غم عالم را از چه بر سرم کردي
انگشت نماي اين قوم کافرم کردي
بيچاره شده بودم بيچاره ترم کردي 2
واي لالايي علي اصغر 2
بر آتش قلب من تو دگر مزن دامن
گريه کن تا زنده داندت دشمن 2
اصغر عرق سردي بنشسته به پيشاني
من به جاي ابراهيم تو کودک قرباني
چه کنم زبانت را دور لب نگرداني 2
واي لالايي علي اصغر 2
اي شاخه گل پرپر اي عشق من اي اصغر
جرمت بوده هم نامي با حيدر 2
در روز خزان من در صحنه بي ياري
بر دامن من تو چون بسمل گرفتاري
مي کنم ز تو خواهش تا سرت نگهداري 2
واي لالايي علي اصغر 2

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 میلاد  حسنی

حضرت علی اصغر(ع)شهادت -( نمانده شیر برای رباب عزیز دلم ) * میلاد حسنی

1564
3

حضرت علی اصغر(ع)شهادت  -( نمانده شیر برای رباب عزیز دلم ) نمانده شیر برای رباب عزیز دلم
تو را به جان عزیزت بخواب عزیز دلم

تو رو به قبله ای از تشنگی و می‌گردد
برای تو جگر آب، آب عزیز دلم

هنوز راه نیفتاده ای مبارز من
مکن برای شهادت شتاب عزیز دلم

بگو برای سه شعبه میان این همه یل!
چرا گلوی تو شد انتخاب عزیز دلم

نگو که می شود آخر محاسن بابا
به خون حلق ظریفت خضاب عزیز دلم

دعای آب نشد مستجاب حیف اما
دعای حرمله شد مستجاب عزیز دلم

شاعر : میلاد حسنی

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:50
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

حضرت علی اصغر(ع)شهادت -( به روی برگ گل شبنم نشسته ) * میثم مومنی نژاد

1465
3

حضرت علی اصغر(ع)شهادت  -( به روی برگ گل شبنم نشسته ) به روی برگ گل شبنم نشسته
به سوگ تشنه ای زمزم نشسته

به روی حنجر ششماهه با تیر
سه تا بوسه کنار هم نشسته

شاعر : میثم مومنی نژاد

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) شهادت -( چو آن روز روز سیاهی نبود ) * علی محمد مودب

1067

حضرت علی اصغر(ع) شهادت -( چو آن روز روز سیاهی نبود ) چو آن روز روز سیاهی نبود

که فرصت به قدر نگاهی نبود

گلوی تو در کربلا درس گفت

ز گهواره تا گور راهی نبود

شاعر : علی محمد مودب

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

حضرت علی اصغر(ع)شهادت -( تیر آه از نهاد پدر در بیاورد ) * مهدی رحیمی زمستان

1555
2

حضرت علی اصغر(ع)شهادت  -( تیر آه از نهاد پدر در بیاورد ) تیر آه از نهاد پدر در بیاورد
وقتی سر از گلوی پسر در بیاورد

بی شک برای بردن زیر گلوی تو
حق دارد اینکه تیر سه پر در بیاورد

از تیر گفته اند به کرات شاعران
آنجا که از گلوی تو سر در بیاورد

اما نگفته اند که ارباب از گلوت
باید که تیر را به هنر در بیاورد

ای کاش حرمله بنشیند مگر خودش
این تیر را به تیر دگر در بیاورد

هم که سه شعبه است همینکه سه شعله است
یعنی دمار از سه نفر در بیاورد

شاعر : مهدی رحیمی

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:56
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

نوحه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( مي كند كودكم بي تابي ) * امیر حسین الفت

1511
2

نوحه شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( مي كند كودكم        بي تابي ) مي كند كودكم بي تابي
من چه سازم در اين بي آبي
ناله هايش امانم بريده
بس زبان بر لبانش كشيده
واويلا حسين واويلا
----------------------
مي چكد اشك من بر كامش
من چگونه كنم آرامش
مي زنم بوسه بر حنجر او
منتظر در حرم مادر او
واويلا حسين واويلا
----------------------
بر سما مي رود سوز آهش
روي دستم شده قتلگاهش
شد خزاني گل نو بهارم
روي رفتن به خيمه ندارم
واويلا حسين واويلا

شاعر : امیر حسین الفت

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع)شهادت -( زخم سکوت و خندۀ اصغر ز یک طرف ) *

1213

حضرت علی اصغر(ع)شهادت -( زخم سکوت و خندۀ اصغر ز یک طرف ) زخم سکوت و خندۀ اصغر ز یک طرف
خندیدن و هیاهوی لشگر ز یک طرف

تحت فشار بودم و چاره نداشتم
جانم گرفت گریۀ مادر ز یک طرف

اشک رباب از طرفی می دهد عذاب
بُهت نگاهِ خواهر و دختر ز یک طرف

من را ز یک طرف غم تو می کُشد علی
شمشیر و تیر و نیزه و خنجر ز یک طرف

از بس که نازک است شکسته ز هر دو سمت
با اینکه خورده تیر به حنجر ز یک طرف

طوری درید ، تیر گلو را که روی دست
افتاد تن ز یک طرف و سر ز یک طرف

تیر سه پر شکست پرت را ولی عجیب
یک پر ز یک طرف پر دیگر ز یک طرف

قنداقه ات ز یک طرف و دست ساقی ام
گردد شفیع عرصۀ محشر ز یک طرف

مهدی مقیمی

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:00
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع)شهادت -( انگار علی مادر تو شیر ندارد ) * محمد جواد شیرازی

3776
6

حضرت علی اصغر(ع)شهادت  -( انگار علی مادر تو شیر ندارد ) انگار علی مادر تو شیر ندارد
گریه نکن این قدر که تأثیر ندارد

بی حال شدی و دل من ریخته برهم
درمانده شده فرصت تأخیر ندارد

می گیرم از این قوم کمی آب برایت
بابای تو ترس از غمِ تحقیر ندارد

ای مردم کوفه پسرم تشنه ی آب است
این کودک بیچاره که تقصیر ندارد

یک مرد بیاید ببرد غنچه ی من را
آبش بدهد... مادر او شیر ندارد

گفتند: "حسین آمده خود آب بنوشد"
یک جرعه ی آب این همه تفسیر ندارد

ای حرمله این بچه سرِ جنگ ندارد
شش ماهه ی بی شیر که شمشیر ندارد

تیری که به عباس زدی؟! وای خدایا...
شش ماهه ی من طاقت این تیر ندارد

شادی نکنید این همه که مادرش افتاد
شش ماهه زدن این همه تکبیر ندارد

بیچاره ربابه جگرش سوخت

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:02
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر -( تیر سه پری در عقب سر می گشت ) *

1458
3

حضرت علی اصغر  -( تیر سه پری در عقب سر می گشت ) تیر سه پری در عقب سر می گشت
ما بین حرم در پی اصغر می گشت
او بر هدفش رسید اما پدری
می رفت بسمت خیمه و بر می گشت

سید حسین میرعمادی

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر -( بغضي كه بسته بود درون گلو، شكست ) *

1041
3

حضرت علی اصغر  -( بغضي كه بسته بود درون گلو، شكست ) بغضي كه بسته بود درون گلو، شكست
مُهري كه عمّه داشت به راز مگو، شكست

در ازدحام ناله ي جانسوز « آب، آب »
آهي كشيد ساقي و ناگه سبو شكست

بابا برادرم چه شده؟ قاسمت كجاست؟
اين دست مال كيست كه تيغ عدو شكست؟

بابا چرا چنين كمرت را گرفته اي؟
آيا حقيقت است كه فرق عمو شكست؟

از تشنگي نبود كه قلبت جريح شد
قلبت ز حال من نگران شد، از او شكست

در امتداد تير كماندار، در افق
ديدم كمان ز شدت پرتاب او شكست

با بوسه ي سه شعبه ي سنگين حرمله
لبخند بر لبان من خنده رو شكست

ديدم به چشم خويش كه جانت به لب رسيد
آنگه كه استخوان نحيف گلو شكست

مهدی فخارشاکری

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:11
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد