حضرت علی اصغر (ع)

مرتب سازی براساس

دانلودمتن وسبک شهادت حضرت علی اصغر -( تو گهواره واسه عمو بی قراره ) * مجید بنی فاطمه

2775
2

دانلودمتن وسبک شهادت حضرت علی اصغر -( تو گهواره واسه عمو بی قراره ) تو گهواره واسه عمو بی قراره

چه خوب میشه اگه که دووم بیاره

دعام اینه چشاتو روهم نذاری

از غم تو خون شده جگرم

خواهش ازت می کنم پسرم

نخواب گل نیمه جونم

بمون تا منم بمونم

تو خیره شدی به چشام

من خیره به آسمونم

علی لای لای علی لای لای

از اون روز که اشکای منو دیدی تو

به روی من لحظه ای نخندیدی تو

با این کارات داری منو دق میدی تو

نور دو چشمایه خیس و ترم

رومو زمین ننداز پسرم

دلم پر داغ و درده

نخواب عمو برمی گرده

ببین تلضی تو

با قلب حرم چه کرده

علی لای لای علی لای لای

با انگشتت اشکامو نده نشونم

ببین بغضم دیگه بریده امونم

نمیذاره لالایی برات بخونم

کشته منو خورشید سحرم

گریه ی بی اشکت

  • دوشنبه
  • 27
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:51
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

دانلودمتن وسبک شهادت حضرت علی اصغر -( لبای شیر خوار می لرزه ) * مجید بنی فاطمه

4239
10

دانلودمتن وسبک شهادت حضرت علی اصغر -( لبای شیر خوار می لرزه ) لبای شیر خوار می لرزه

از آتیش گرما یا گریه

همه تو این خیمه بی تابن

لالایی می خونن با گریه

لالا لالا گل پونه

امید ما فقط مشک عمو جونه

بسه دیگه دست و پا نزن

پسر کم باز برام بخند

بسه دیگه اشکامو ببین

تو رو خدا چشما تو نبند

لالا لالا گل لاله

بمیرم من که شیر خواره ام چه بی حاله

بمون همین جا تو گهواره

اگه بری میدون وای من

گلوی نازت رو می دونم

سه شعبه می بوسه جای من

لالا لالا گل گندم

ببین بابات برات رو زد به این مردم

امون از این دشت کربلا

امون از این قوم بی حیا

پسرکم پیش چشم من

نری یه وقتت روی نیزه ها

جای نیزه توآغوشم بخواب اصغر

=======

شاعر : مجید بنی فاطمه

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 27
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب

دانلودمتن وسبک شهادت حضرت علی اصغر -( نگاه نکن کوچکتره نگانکن که اصغره ) * مجید بنی فاطمه

2867
4

دانلودمتن وسبک شهادت حضرت علی اصغر -( نگاه نکن کوچکتره نگانکن که اصغره ) نگاه نکن کوچکتره نگانکن که اصغره

نگاه نکن به قنداقش برا خودش یه حیدره

باب الحوائج حسینه که امید عالمینه

شبیه حسین و ابا الفضل به فاطمه نور عینه

وقتی میری زیارت شش گوشه

بنوش ز آب سلسبیل

دستتو بده دست ارباب

بگو علی اصغر دخیل

الدخیل علی اصغر

به روی سینه ی یاره نشون داغ دلداره

همیشه توی کرب و بلا تو بغل علمداره

ستاره ی دل ربابه تشنه ولی صاحب آبه

کوچیکه ولی به والله دار و ندار دل ربابه

اگه گره خود به کارت

شدی میون غربت علیل

دستتو بده بهدست ارباب و

بگو علی اصغر دخیل

الدخیل یا علی اصغر

شاعر : مجید بنی فاطمه

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 27
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:55
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شیر خواره -( شیر خواره بچه شیری عازم میدان شده ) * اسماعیل تقوایی

1900
7

شیر خواره -( شیر خواره بچه شیری عازم میدان شده ) شیر خواره بچه شیری عازم میدان شده
از حصار تن رها سوی ره جانان شده

بر سر دست پدر قدرت نمایی می کند
بین خیل کوفیان او باعث طوفان شده

چون طلب بنمود بابا بهر او آبی ،بگفت
با زبان بی زبانی ،تشنگی پایان شده

کرده آماده گلو را بهر آن تیر سه پر
حرمله با تیر خود آماده جولان شده

آه از آن دم گلوی ناز اصغر پاره شد
دیده ی خون خدا از بهر او گریان شده

زآنزمان که خون او بر آسمان پرتاب شد
تا ابد این خون در عرش خدا مهمان شده

طفل بی جان مانده باقی بر سر دست حسین
بر دوراهی مانده او در کار خود حیران شده

بار الها من چسان اصغر برم در خیمه گه
مادرش در انتظارش زار واشک افشان شده

چشم دل را باز کن مولا به پشت خیم

  • سه شنبه
  • 28
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:54
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود اشعار حضرت علی اصغر علیه السلام به همراه سبک/شور -( اي كودك جانباز من ) * امیر عباسی

1671
2

دانلود اشعار حضرت علی اصغر علیه السلام به همراه سبک/شور -( اي كودك جانباز من ) اي كودك جانباز من اي آخرين سرباز من

اي لالۀ پرپر، لاي لاي علي اصغر

قتلگهت اي جان من باشد روي دستان من

غرقه به خون حنجر، لاي لاي علي اصغر

شد حنجرت دريده و قدّم ز غم خميده و

گويم به چشم تر، لاي لاي علي اصغر

شاعر : حاج امیر عباسی

شاعر : حاج امیر عباسی

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 05:39
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 امیر عباسی

اشعار حضرت علی اصغر علیه السلام به همراه سبک/شور -( الا، اي اصغر شيرين زبانم، داغت زده آتش به جانم ) * امیر عباسی

2747
6

اشعار حضرت علی اصغر علیه السلام به همراه سبک/شور -( الا، اي اصغر شيرين زبانم،  داغت زده آتش به جانم ) الا، اي اصغر شيرين زبانم، داغت زده آتش به جانم

پر پر شد از جفا چون لاله پيكرت

تير سه شعبه اي دريده حنجرت

لاي لاي علي علي

ببين، از داغ تو در اضطرابم، شرمنده از روي ربابم

گواهِ اين عزا اشك روان تو

داغ تو مي شود قاتل جان او

لاي لاي علي علي

*****************

حضرت علی اکبر علیه السلام

الا، روح و روان من علي جان، تازه جوان من علي جان

كشتۀ كينه و ظلم اعداء شدي

در پيش چشم من إرباً إربا شدي

ولدي يا علي

علي، اوضاع گلشن آتشم زد، خندۀ دشمن آتشم زد

عمه ات آمده با آهِ پر شرر

او را از بين اين نامحرمان ببر

ولدي يا علي

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:10
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 امیر عباسی

اشعار حضرت علي اصغر به همراه سبک/شور -( مي زني آتش مرا اي همه هستم علي ) * امیر عباسی

2371
0

اشعار حضرت علي اصغر به همراه سبک/شور -( مي زني آتش مرا اي همه هستم علي ) مي زني آتش مرا اي همه هستم علي

كه ميزني دست و پا به روي دستم علي
لای لای علیّ اصغرم...

سه شعبه ي آن لعين حنجر پاكت دريد

شدي عزيز دلم به پيش چشمم شهيد

حال تو و غربت و مرثيه ي آب آب

قلب من و غصه و حال خراب رباب

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شب هفتم به همراه سبک/سنگین -( بازم میون خیمه ها طفل رباب آروم نداره ) *

2102
2

اشعار شب هفتم به همراه سبک/سنگین -( بازم میون خیمه ها طفل رباب آروم نداره ) بازم میون خیمه ها طفل رباب آروم نداره

با لبای تشنه و خشک پلکاشو روی هم میذاره

عوض بارون از آسمونم عطش میباره

مشک پاره پاره اشک ربابُ در میاره

مثل ماهی که از میون آب بیرون می افته

برق تلظیِ لبای پاک شیرُ خواره

ای زمین دعا کن / تا بباره بارون

جای اشک میباره / از دو چشم منم خون

لالایی علی جون

به روی دستام میبرم قنداقتو به سمت میدون

دست و پاتو تکون بده نمونده انگار تو تنت جون

از فرط تشنگی دیگه برات نمونده نایی

چشمای نازتو نبند به روی من بابایی

الان سیر میشی پرپر نزن بابا رو دستم

خوابت میاد اگه باز میخونم واست لالایی

حرفای دل من / ناتموم رها شد

وایِ من که با تیر / سر ز تن جدا شد

لا

  • یکشنبه
  • 3
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 15:34
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شب هفتم به همراه سبک/زمینه -( قلب میدان ، چو غوغا به پا شد ) * احسان پیریابی

2002
2

اشعار شب هفتم به همراه سبک/زمینه -( قلب میدان ، چو غوغا به پا شد ) قلب میدان ، چو غوغا به پا شد

رأس طفلی ، ز پیکر جدا شد

مادری هم ، به اه و نوا شد

واویلا ، به احوال مادر

واویلا ، به شش ماه پرپر

واویلا (۳)

شد پریشان رگِ ، حنجرت اصغرم

غرق در خاک و خون ، شد سرت اصغرم

واویلا (۲)

روی نیزه ، گل ناز مادر

از چه گشتی ، تو با من برابر

پای رأست ، کنم خاک بر سر

واویلا ، چه بیچاره گشتم (لالایی)

واویلا ، چه آواره گشتم (لالایی)

واویلا (۳)

می­چکد خونِ تو ، بر سرم اصغرم

حق بده جان دهم ، مادرم ، اصغرم

واویلا (۲)

پر زدی از ، برم ای علی جان

ای جوانِ ، حرم ای علی جان

بعد از تو ، دگر اُف به دنیا

بعد از تو ، من و بار غم­ها

علی جان (۳)

عمه دامن کشان ، آمده در

  • دوشنبه
  • 4
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار حضرت علی اصغر (ع) به همراه سبک -( نکن گریه مادر دلم بیقراره ) * حمید جواد زاده

2854
0

اشعار حضرت علی اصغر (ع) به همراه سبک -( نکن گریه مادر دلم بیقراره ) نکن گریه مادر دلم بیقراره
عموت رفته با مشک برات آب بیاره
مگه من ز هاجر خدا کمتر هستم ؟
داره طفل نازم می میره رو دستم
لالایی علی جان لالایی علی جان
شده روی دستاش یه شیش ماهه پرپر
روونه به خیمه یه بابای مضطر
از این داغ عظمی شده قد خمیده
همه فهمیدن که خجالت کشیده
لالایی علی جان لالایی علی جان

شاعر : حمید جواد زاده

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 4
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 16:14
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شب هفتم به همراه سبک/زمزمه -( خسته نباشی پهلوون خوش اومدی به دامنم ) * احسان پیریابی

2117
1

اشعار شب هفتم به همراه سبک/زمزمه -( خسته نباشی پهلوون خوش اومدی به دامنم ) خسته نباشی پهلوون خوش اومدی به دامنم
به صورتم نگاه نکن تا نبینی که می شکنم
بیا تو گهواره بخواب رو نیزه ها پر خطره
ببینی که از هق هق من شونه ی خیمه ها تره
چی شده چشمای بابات ، چرا داره خون می باره
توکه دیگه سیراب شدی ، پس چرا بارون می باره
خونی تر از قنداق تو ، چشمای گریونه منه
خودت جوابمو بده ، این قنداقه یا کفنه
*****
اینقدر بی تابی نکن بزار خودم خاکش کنم
خدارو شکر هنوز میشه کفن تن پاکش کنم
چیزی که نیست فقط یه کم زیر گلوش خونی شده
فدا سرت حتی اگر شش ماهه قربونی شده
اگر که زیر خاک باشه ، بهرته ای خسته ترین
از اینکه فردا ببینم ، شش ماهه رو نیزه نشین
لالالالایی اصغرم ، آروم توی خاکها بخواب
شروع

  • شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 06:45
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شب هفتم به همراه سبک/زمینه -( اصغر من عمو رفته که آب بیاره ) * محسن مقدم

3025
3

اشعار شب هفتم به همراه سبک/زمینه -( اصغر من عمو رفته که آب بیاره ) اصغر من عمو رفته که آب بیاره

اصغرمن توی گهواره بی قراره

اصغر من شاید امشب بارون بباره

چرا به پیچ وتابی آرامش ربابی

لالایی می خونم تا گل پسرم بخوابی

نیست رمقی تو چشمات رحمی بکن به بابات

من بمیرم براتو خون میاد از رو لبهات

واای علیم رو نی آروم گرفته

واای خدا کنه سرش نیافته

شب بلا شب عطش دوباره شور وهروله

لالالالایی پسرم بخواب که خوابه حرمله

لالایی اصغرم

ای پسرم داره می میره مادر تو

ای پسرم چه می سوزه بال و پر تو

ای پسرم بزرگه نیزه از سر تو

اسیر تیر وسنگی رو نی چقد قشنگی

مثل عموت اباالفضل مرد نبرد و جنگی

چه جور طاقت بیارم خون از سرت روونه

دیگه دارم می میرم خدا خودش می دونه

واای

  • دوشنبه
  • 18
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 15:25
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

متن اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( دل ماهیا تو دریا برا این روضه کبابه ) *

4300
3

متن اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( دل ماهیا تو دریا برا این روضه کبابه ) دل ماهیا تو دریا برا این روضه کبابه

ای بمیرم برا دردی که دواش یه قطره آبه

سر بابا رو بریدند مادرو اسیر گرفتند

نیزه دارا با یه نیزه بچه رو از شیر گرفتند

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( پسرش زیر عبا بود و به میدان آمد ) *

3401

اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( پسرش زیر عبا بود و به میدان آمد ) پسرش زیر عبا بود و به میدان آمد

لب او خشک ولی اشک به چشمان ترش

همه دیدند زبان دور لبش می چرخاند

چه تبی داشت مگر ماهی کوچک جگرش

سر سوزن رمق از تشنگی اش داشت نداشت

رو به آخر شده دیگر نفس مختصرش

دست زیر سر و دیدند که بالا آمد

هلهله بود و کف و خنده فقط دور و برش

حرمله گودی زیر گلویش را تا دید

بی هوا تیر رها کرد به سمت پسرش

ناگهان دید سرش سمت عقب برگشته

پدرش مات شده سمت مقابل نظرش

بعد از آن روز سرش را به سر نیزه زدند

همه جا زودتر از باد رسیده خبرش

مادرش دید ولی سوخت کنار ناقه

بی تعادل شد و از نیزه زمین خورد سرش

------

حرمله از سر پر خون تو نان درآورد

تو به این روز سر گندم ری افتاد

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:40
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( خدایا می بینی دارم می میرم ) *

2046

اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( خدایا می بینی دارم می میرم ) خدایا می بینی دارم می میرم

خدایا پریشونم و سرگردون

خدایا شده اگه حتی بی سر

علی مو به من برگردون

نور چشماتو ازم نگیر

جونمو خواستی ازم بگیر

راهی میدون شدی برو

دست باباتو محکم بگیر

پیرم کردی میری و می دونم

نمیشه بی تو بمونم تا برگردی

تو حرم می مونم هی قل هو الله می خونم

------

هیچ کی از حالم خبر نداشت

اون همه ناله اثر نداشت

مادرت شد خون جگر علی

بس که دندون رو جیگر گذاشت

بیا لالا اسیر قفس کبوترم

بی نفسه لالا لالا دیگه زاری بسه

یکی به دادم برسه

خدایا چه سر و صدایی اومد

خدایا چه خبره توی میدون

خدایا دیگه دارم از حال میرم

علی مو به من برگردون

------

افتاده آتیش به جون ما

بچه

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:43
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( لالا لالا نیلوفر من ) *

4863
10

اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( لالا لالا نیلوفر من ) لالا لالا نیلوفر من

نسوزان قلب مضطر من

بخواب آروم ای اصغر من لالایی

از این غصه گریه ام می گیره

که لب هات مثل یه کویره

الهی که مادر بمیره لالایی

دریایی ولیکن لبات از عطش خشکیده

چقدر مادر از گریه هات رنجیده

چه زجری کشیده

تلضی تو سوزونده قلبمو

چطور ببینم این چشم پرغمو

چطور ببینم این درد ماتمو

لالا لالایی ای اصغر رباب

-----

نبینم مادر مضطری تو

نبینم پاره حنجری تو

رو دست بابا بی سری تو لالایی

می ترسم از تو سر بگیرن

تو رو از من آخر بگیرن

خوشی رو از مادر بگیرن لالایی

بی آبی شده آتیش و قلبمو سوزونده

باید کم کم از هم جداشیم اصغر

که چیزی نمونده

چیزی نمونده پرپر بشی علی

چیزی نموند

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:44
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( غم مخور ای بابا تو نماندی تنها ) *

1899
2

اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( غم مخور ای بابا تو نماندی تنها ) غم مخور ای بابا تو نماندی تنها

مانده در گهواره عاشقی بی پروا

نتوانم که روم گر به مصاف لشکر

می کنم حنجر خود را هدف تیر سپر

بر سر دستانت می شوم قربانت

----

شده ام گر بی تاب من نمی خواهم آب

عزم میدان دارم پسرت را دریاب

طلب یاری تو تا که به گوش آمده است

خون حیدر به رگم باز به جوش آمده است

شده این کودک تو حیدر کوچک تو

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:45
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( چشم به هم زدیم و شش ماه گذشت ) *

2271
4

اشعار حضرت علی اصغر سلام الله علیه -( چشم به هم زدیم و شش ماه گذشت ) چشم به هم زدیم و شش ماه گذشت

عمر تو به قد یک آه گذشت

از مقابلم سر شاه گذشت

سر تو با سر ماه گذشت

بین خیمه بی تاب شدی رفتی و

با سه شعبه سیراب شدی رفتی و

بر روی من لبخند زدی رفتی و

روی نیزه بدخواب شدی رفتی

---

کشتی مادر پریشونتو

تا می بینه روی گلگونتو

کاش می شد با معجرم پاک کنم

لکه های خون رو گونه تو

داغ به جون مادر زدی رفتی و

تیر به قلب لشکر زدی رفتی و

پای بابا جنگیدی و رفتی و

روی دستاش پرپر زدی رفتی

-----

آه بلنده چقدر نیزه ها

از سر تو شعله ور نیزه ها

کی سرت رو بسته بر نیزه ها

برگ گل کجا و سرنیزه ها

زیر نور خورشیدی و رفتی و

مثل غنچه خشکیدی و رفتی و

از دل من دل کندی و رفت

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شب هفتم محرم -( غصه تو دلم ریختی با لب هات ) *

2507
1

اشعار شب هفتم محرم -( غصه تو دلم ریختی با لب هات ) شب هفتم

(زمینه)

غصه تو دلم ریختی با لب هات

خیمه رو به هم ریختی با اشکات

چشم آسمون خونه برا تو

عالمو به هم ریختی با چشمات

دیدم که بی صدایی دیدم رو نیزه هایی

چشات خمار خوابه عزیزکم لالایی

من دارم می میرم تو رو می بینم

سرت رو نیزه پر از خونه

من دارم می میرم تو رو می بینم

موهای خونیت پریشونه

-------

داغ تو دیگه درمون نداره

روحمو از تن بیرون میاره

آسمون پر از ابر شه چه فایده

هر روزم اگه بارون بباره

ما زیر تیغ آفتاب تو سایه بون مایی

مادر فدای سایه ات عزیزکم لالایی

ای پرستوی من بسوزه دستی

که از خواب ناز بیدارت کرد

ای پرستوی من بسوزه دستی

که با بی رحمی شکارت کرد

-------

غنچه ای

  • چهارشنبه
  • 4
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

شعری جانسوز از خانم زهرا محمودی با موضوع عاشورا و حضرت علی اصغر -( بگذار که این خاک پتویت باشد ) * زهرا محمودی

1983
5

شعری جانسوز از خانم زهرا محمودی با موضوع عاشورا و حضرت علی اصغر -( بگذار که این خاک پتویت باشد ) بگذار که این خاک پتویت باشد
تاصبح تکان نخورکه رویت باشد

تو مرد منی نمی گذاری امشب،
چشم طمعی به آبرویت باشد

گرگ است که می وزد در این دشت بخواب
می ترسم از این که مست بویت باشد

فریاد ترین واقعه ی تاریخی
هرچند که نیزه در گلویت باشد

سرچشمه ی کربلاشدی می جوشی
تا قلب زمین تشنه ی جویت باشد

خون از سرتو گذشت و در این خلسه..
می خواست که درطواف رویت باشد

تیر آمده از شیر بگیرد...یا نه!
تیر آمده گرم گفتگویت باشد

بی قصه بخواب ماه من وقتش نیست
بگذار رباب نوحه گویت باشد...

شاعر : زهرا محمودی

  • یکشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1395
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دوبیتی حضرت علی اصغر -( اى تیغ همیشه بى خبر مى آیى ) * علی زمانیان

1684
1

دوبیتی حضرت علی اصغر -( اى تیغ همیشه بى خبر مى آیى ) اى تیغ همیشه بى خبر مى آیى

یك روز به شكل میخ در مى آیى

امروز تو شمشیرى و فردا قطعا

درقالب یك تیر سه پر مى آیى

***

شاعر : علی زمانیان

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 05:20
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شعر دوبیتی شهادت حضرت علی اصغر (ع) از علی زمانیان -( اى تیغ همین قَدَر نمى فهمى نه ) * علی زمانیان

1444
1

شعر دوبیتی شهادت حضرت علی اصغر (ع) از علی زمانیان -( اى تیغ همین قَدَر نمى فهمى نه ) اى تیغ همین قَدَر نمى فهمى نه
فرق پدر و پسر نمى فهمى نه
آن روز چه قدر گریه كردم گفتم
زن آمده پشت در،نمى فهمى نه؟

شاعر : علی زمانیان

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:42
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دوبیتی شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( ماندم كه چرا تو با غضب مى رفتى ) * علی زمانیان

2608
1

دوبیتی شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( ماندم كه چرا تو با غضب مى رفتى ) ماندم كه چرا تو با غضب مى رفتى
این گونه سوى شاه عرب مى رفتى
آن روز كه میخ بودى اما اى كاش
از پشت در خانه عقب مى رفتى

شاعر : علی زمانیان

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

حضرت علی اصغر(ع) -( چه با وقار از آن ازدحام بر می گشت ) * محسن حنیفی

1609
1

حضرت علی اصغر(ع) -(  چه با وقار از آن ازدحام بر می گشت ) چه با وقار از آن ازدحام بر می گشت

نبرد تن به تنش شد تمام بر می گشت

عموی كوچك سادات حاجی عشق است

ز طوف صاحب بیت الحرام بر می گشت

دو تا حرم كه در آغوش یكدگر بودند

امامزاده به دوش امام بر می گشت

چه می شد اینكه به او قدری آب می دادند

كه طفلكی به حرم تشنه كام بر می گشت

سه شعبه آمد و بخت رباب برگرداند

پدر خجل شده سمت خیام بر می گشت

دوباره یك دو قدم سوی معركه می رفت

دوباره سوی حرم یك دو گام بر می گشت

چه می شد اینكه دعای رباب را بخرند

كه تیر آمده با احترام بر می گشت

سرش به سینۀ بابا، تنش به زیر عبا

چه با وقار از آن ازدحام بر می گشت

شاعر : محسن حنیفی

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 05:24
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -( دوباره ولوله در لشگر عدو انداخت ) * هادی ملک پور

2006

حضرت علی اصغر(ع) -( دوباره ولوله در لشگر عدو انداخت ) دوباره ولوله در لشگر عدو انداخت

کسی که فکر زدن بین گفتگو انداخت

همان که دست پدر شیر خواره را می دید

چرا نگاه به باریکیِ گلو انداخت؟

نشست و... تیر میان کمان گرفت و کشید

نشست تیر و سرش را ز رو به رو انداخت

امید بود حرم آرزو به دل نشود

میان این همه امید و آرزو انداخت

تو را حسین چه ناباورانه می نگرد

که بود غنچۀ او را زِ رنگ و رو انداخت؟

تو تشنه بودی و بابا فقط برای خدا

به قوم سنگدل رو سیاه رو انداخت

تو تشنه بودی و این خشکی لبت همه را

به یاد علقمه و قصه ی عمو انداخت

حسین خون گلو را به آسمان پاشید

سپس عبای خودش را به روی او انداخت

یه پشت خیمه همین دفن کردنش بس بود

به نیش نیزه عدو را

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 05:27
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

دوبیتی شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( یك مرتبه كم شتاب باشى خوب است ) * علی زمانیان

1159

دوبیتی شهادت حضرت علی اصغر (ع) -( یك مرتبه كم شتاب باشى خوب است ) یك مرتبه كم شتاب باشى خوب است
با قاعده با حساب باشى خوب است
فكر دل فاطمه نبودى اما
فكر جگر رباب باشى خوب است

شاعر : علی زمانیان

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:41
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -( تا حرمله آمد به میدان با سه شعبه ) * رضا قربانی

1655
3

حضرت علی اصغر(ع) -( تا حرمله آمد به میدان با سه شعبه ) تا حرمله آمد به میدان با سه شعبه

شد آلت قتاله ی گلها سه شعبه

از هر برادر یک پسر قربانی اش شد

خورده یتیم مجتبی حتی سه شعبه

در خیمه ها بر سینه اش میزد سکینه

تا بوسه زد بر سینه ی سقا سه شعبه

از چشم گریان ربابه خواب را برد

تا خواند در گوش علی "لالا" سه شعبه

ذبح عظیمش میکند وقتی بیاید

سمت گلو با سرعت بالا سه شعبه

شمشیر و تیغ و نیزه وقتی در بدن هست

بیرون می آید از جلو ، اما سه شعبه

بالا که زد دشداشه اش را حرمله دید

آمد به سمتش بی محابا تا سه شعبه....

...خون از تنش فواره زد وقتی درآورد

با زحمت از پشت خودش آقا سه شعبه

شاعر : رضا قربانی

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 05:30
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -( او منتظر وقت سفر بود، نبود؟ ) * امیر اکبرزاده

1175

حضرت علی اصغر(ع) -( او منتظر وقت سفر بود، نبود؟ ) او منتظر وقت سفر بود، نبود؟

مشتاق گذشتن از خطر بود، نبود؟

تا لحظه‌ی آخر به خودش فکر نکرد

شش ماه کفن‌پوش پدر بود، نبود؟

شاعر : امیر اکبرزاده

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 05:31
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -( آمدم خیمه تا وداع کنم ) * مهدی مقیمی

4228
6

حضرت علی اصغر(ع) -(  آمدم خیمه تا وداع کنم ) آمدم خیمه تا وداع کنم

دیدم از داغ آب می سوزی

بردم آبت دهم ولی دیدم

زیر این آفتاب می سوزی

کاش آبی شود مهیا تا

خجل از روی خواهرت نشوم

سعی کردم که وقت بردن تو

چشم در چشم مادرت نشوم

پشت سر را نگاه کن پسرم

جلوی خیمه ها رباب نشست

به امیدی که خیمه برگردی

آمد و زیر آفتاب نشست

من که طاقت ندارم ای گل من

که نگاهی کنم به پشت سرم

لیک حس می کنم که آمده اند

جلوی خیمه ها زنان حرم

گر چه ای کودکم نمی بینم

ذره ای رحم در دل اعدا

شاید این دفعه وضع ، فرق کند

کودک من توکلت به خدا

به رخ کودکم نگاه کنید

رنگ ، دیگر به روی طفلم نیست

کوفیان إرحمو بهذالطفل

قطره ای هم برای او کافیست

خودمانیم شیرخوار

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 05:33
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -( روز عاشورا درآن جوش و خروش ) *

1748
3

حضرت علی اصغر(ع) -( روز عاشورا درآن جوش و خروش ) روز عاشورا درآن جوش و خروش

شد زمین از خون یاران لاله پوش

آمد آوائی از آن صحرا به گوش

باغبان باغ گلها زد خروش

گلفروشم گلفروشم گلفروش

گرچه گردیدند یارانم شهید

حق که گلهای مرا پرپر بدید

با نگاهی لاله هایم را خرید

درچنین باغی که گشته لاله پوش

غنچه ای دارم که از سر برده هوش

غنچه ام از هر گلی زیباتر است

عطراو از هر گلابی بهتر است

گرچه از باد حوادث پرپر است

از عطش پژمرده و زین رنگ و روش

می کشم کوهی ز درد و غم به دوش

تشنه است امّا لبش آب بقاست

کودک است امّا پُر از قدر و بهاست

از غمش در خیمه ها ماتم سراست

غم از این غم می زند در سینه جوش

تیر گلچین کرده جای آب نوش

کیست تا از جان مدد ک

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 05:42
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد