حضرت علی اکبر (ع)

مرتب سازی براساس

شعر مصیبت حضرت علی اکبر(ع) -( روز هجر آمده تا ازسحرش دست کشد ) * وحید دکامین

2590
7

شعر مصیبت حضرت علی اکبر(ع) -( روز هجر آمده تا ازسحرش دست کشد ) روز هجر آمده تا از سحرش دست کشد
وقت آن است که تا از گُهرش دست کشد
تیغ ها آمده از خون تو سیراب شوند
تا که شاید پدری از پسرش دست کشد
شبه پیغمبر او راهی میـدان بلاست
باید ارباب ز جدّ و پدرش دست کشد
قدمی رفت به دنبال علی وقت وداع
بر پدر سخت بُوَد از ثمرش دست کشد
آن قدر از اثر تـیغ مکـرّر گـردید...
نتواند به خدا جز به سرش دست کشد !
صورتش را به روی صورت اکبر بُگذاشت
شدنی نیست پدر از پسـرش دست کشد
ارباً اربا شده را غیر عبا چاره چو نیست
باید ای وای، حسین از کفنش دست کشد
جای یک زخم چرا مانده به قلبش ارباب؟
نشود اینکه غمـت از جگرش دست کشد
***
اربعیـن باز مـرا تا حـرمت راهی کـن
باورم نیست کریم از کرمش دس

  • پنج شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا باقریان

نوحه حضرت علی اکبر(ع) -( ای گل پرپرم علی ) * رضا باقریان

22

نوحه حضرت علی اکبر(ع) -( ای گل پرپرم علی  ) ای گل پرپم علی شبه پیغمبرم علی
ز جا برخیز عمه آمد ای جوان رشید من
کند خنده قاتلت بر اشک و موی سفید من
وای اکبر لیلا 2
بین خون دست و پا مزن مادرت را صدا مزن
ای عصای پیری من قد کمانی ترم مکن
گریه بر حال پریشان من و خواهرم مکن
وای اکبر لیلا 2

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 08:04
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

غزل مرثیه حضرت علی اکبر (ع) -( مثل صد دانه تسبیح شد و ریخت زمین ) * رضا دین پرور

5415
6

غزل مرثیه حضرت علی اکبر (ع) -( مثل صد دانه تسبیح شد و ریخت زمین ) مثل صد دانه تسبیح شد و ریخت زمین
دیر افتاد ولی رشته به رشته شده بود
بدنش از تب خورشید برشته شده بود
تا عبا زیر سرش رفت هوایی تر شد
بال بالی زد و دیدند فرشته شده بود
داغ او ساخت از ارباب قتیل العبرات
این پیمبر تنش از روضه سرشته شده بود
رشته عمر حسین است که گفت آینه بین
مثل صد دانه تسبیح شد و ریخت زمین
از قلم کاش می افتاد رجزهاش کمی
تا که بیرون ندهد لخته پس از باز دمی
داشت خندیدنشان کار خودش را می کرد
طبق معمول رسید عمه... عجب پا قدمی
با پدر یک یک اعضاش نمی آمد راه
کاش می شد که بسازند همین جا حرمی
خوانده از قصه انگور پدر رازِ پسر
کاش می کرد کسی دور پدر را، ز پسر
کار مشکل شد و دیدند به زانو افتاد

  • جمعه
  • 25
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 18:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

حضرت علی اکبر (ع) -( رسانده ام به لب خود لبان ساغر را ) * اسماعیل شبرنگ

6

حضرت علی اکبر (ع) -( رسانده ام به لب خود لبان ساغر را ) رسانده ام به لب خود لبان ساغر را
به پای روضه کشاندم زلال کوثر را
جوانی ام به فدای جوان ثارالله ع
همان که دارد همیشه هوای نوکررا
به پای ماتم پیغمبر بنی الزهرا
خمیده می کنم امشب قد صنوبر را
موذن حرم شاه از نفس افتاد
همینکه خواست بگوید اذان آخر را
همه طرف علی اکبر ... و یک طرف بابا
چگونه جمع کند تکه های پیکر را
حسین پیش تن او به یاد خویش آورد
کبودی تن بی جان یاس پرپر را
فضای روضه مان عطر سیب می گیرد
به شرط آنکه بگوییم نام اکبر را
همیشه هرشب جمعه کنار نعش علی
عجیب می شنوم روضه های مادر را
نشسته بر لبم امشب دعای شش گوشه
سلام حضرت پایین پای شش گوشه

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • شنبه
  • 26
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار زمینه حضرت علی اکبر(ع) -( سوی میدان می روی ای ) * علی محلاتی

242

اشعار زمینه حضرت علی اکبر(ع) -( سوی میدان می روی ای ) سوی میدان می روی ای
میوه ی جان من شبه پیمبر
حاصل من بودی اکنون
قسمت نیزه دارانی تو اکبر
ای علی جان ای علی جان

کن وداعی با حرم ای
سرو امید زینب ای علی جان
می نشانی با فراقت
داغ غربت به دل های پریشان
ای علی جان ای علی جان

در کنار پیکر تو
رفته جان از درون پیکر من
ارباً اربا گشته ای چون
مصحف پاک قرآن اکبر من
ای علی جان ای علی جان

شاعر : علی محلاتی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 17:41
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار نوحه حضرت علی اکبر(ع) -( با نگاهت ای علی جان ـــ درد من را کن تو درمان ) * علی محلاتی

43

اشعار نوحه حضرت علی اکبر(ع) -( با نگاهت ای علی جان ـــ درد من را کن تو درمان ) با نگاهت ای علی جان ـــ درد من را کن تو درمان
رفتی و داغت ببین خم کرده از غم پیکرم
پاره پاره جسمت ای گل را به خیمه می برم
جان بابا کن نگاهی ـــ بعد تو دنیا تباهی
علی اکبر علی اکبر
ای جوان مهربانم ـــ رفتی و قامت کمانم
اشبه الناس بر پیمبر ای علی اکبر مرو
بر رقیه خواهرت ای سایه ی بر سر مرو
ای امیر لشکر من ـــ ای امید خواهر من
علی اکبر علی اکبر

اباالمظلوم حسین(2)

می آید بوی مدینه

صوت استخوان سینه

من طعمه ی سمّ ستورانم

پاره پاره کاغذ قرآنم

خون جاری گشته روی دامانم

شمشیر دشمن کرده مهمانم

اباالمظلوم حسین(2)

در میدان می بینم سراب

مادرم را در التهاب

خواند مرا حیدر کربلا

اکبر ای پیغمبر کربل

  • سه شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 17:44
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار روضه و زمینه حضرت علی اکبر(ع) -( بابا نشو نومید از من ) * علی محلاتی

44

اشعار روضه و زمینه حضرت علی اکبر(ع) -( بابا نشو نومید از من ) بابا مشو نومید از من
لیکن سنگین است این آهن
العطشُ قد اهلکنی بابا
ثقل الحدید اجهدنی بابا
خورشید سوزان شرر اندازد
داغ عمه بر جگر اندازد
اباالمظلوم حسین(2)
من خود از تو تشنه ترم
کام خود بگشا پسرم
زبانم چون تکه ای از چوب است
در حرم بی آبی و آشوب است
از دست جدم تو شوی سیراب
از آبی که بود چو خودت نایاب
ای علی اکبرم(2)
از هر طرف لشکر آمد
بر کشتن اکبر آمد
بر سرم زد ضربه ای از آهن
مرکبم رفته طرف دشمن
نیزه ها بالا رود و پائین
ارباً اربا شد بدن خونین

شاعر : علی محلاتی

  • سه شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 18:39
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار شور واحد حضرت علی اکبر(ع) -( پشت و پناه تو، غم پرورت هستم ) * علی محلاتی

46

اشعار شور واحد حضرت علی اکبر(ع) -( پشت و پناه تو، غم پرورت هستم ) پشت و پناه تو، غم پرورت هستم
من حیدر کرب و بلا، من اکبرت هستم
گفتی به من شبه، پیغمبرت هستم
پهلو شکسته سینه زخم، چون مادرت هستم
عطش از پا فکنده، تمام جسم و جانم
فرقم شکسته و خون ، گرفته دیدگانم
شده جسمم طعمه ی سُم ستوران ستوران
علیک منّی السلام بابا حسین جان حسین جان
پدر قرآنت به زیر پا فتاده فتاده
ز هر جزءش سوره ای بر جا نهاده نهاده
علی اکبر بابا(2)
ای حاصل عمرم، جانم علی اکبر
می روی از دست پدر، نمی کنم باور
در پیش چشمانم، ای شبه پیمبر
آهسته تر میدان برو، جانم علی اکبر
ز خون صورت تو، محاسنم خضاب است
لبهای خونی تو، هنوز عطشان آب است
جوانانم ای بنی هاشم بیائید بیائید
مرا یاری سوی خیمه ها نمائید

  • سه شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 18:44
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار واحد سنگین (ع) -( جوان رشیدم، همه حاصل من ) * علی محلاتی

201

اشعار واحد سنگین (ع) -( جوان رشیدم، همه حاصل من ) جوان رشیدم، همه حاصل من
خزان تو آتش، زده بر دل من
قدم می زنی و، در اوج جوانی
به سینه ی بابا، غمت می نشانی
علی اکبر من(4)

تو رفتی به میدان، دلم پا به پایت
عطش سایه ی توست، بمیرم برایت
تو می آیی و من، نمانده قرارم
بیا غربتم را، به کامت گذارم
علی اکبر من(4)

شدی آیه آیه، شدی ارباَ اربا
پیش چشم زهرا، پیش چشم بابا
جوانان خیمه، صدایم شنیدند
شدم قد کمان و ، به دادم رسیدند
علی اکبر من(4)

شاعر : علی محلاتی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 18:45
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار واحد تند و نوحه زجبرزنی شهادت حضرت علی اکبر(ع) -( ای علی اکبر مرو از دست من دست من دست من ) * علی محلاتی

62

اشعار واحد تند و نوحه زجبرزنی شهادت حضرت علی اکبر(ع) -( ای علی اکبر مرو از دست من دست من دست من ) ای علی اکبر مرو از دست من دست من دست من
کوچ مکن ای همه ی هست من هست من هست من
جسم تورا ای پسرم تا حرم تا حرم تا حرم
با کمک قد کمان می برم می برم می برم
ای گل خشکیده زبان علی جان
ای یل بی مثل و نشان علی جان
بر سر بالین تو خون نشانم
بی تو نشاید که دگر بمانم
ای گل نازم علی اکبر من
بی تو چه سازم علی اکبر من
شبه پیمبر مرو ای مهربان مهربان مهربان
گرید از این رفتن تو آسمان آسمان آسمان
کرده عدو بعد تو بس هلهله هلهله هلهله
می شنوم ز خیمه ها هروله هروله هروله
ای بدن پرپر و تکه تکه
خون تو ریزد همه چکه چکه
صورت من ز خون تو خضاب است
بعد تو زندگی همه عذاب است
ای گل نازم ای علی اکبرمن
بی تو چه سازم علی اکبر

  • سه شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 18:48
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار شور حضرت علی اکبر(ع) -( جوان من علی اکبر ) * علی محلاتی

48

اشعار شور حضرت علی اکبر(ع) -( جوان من علی اکبر ) جوان من علی اکبر
مرو ای شبه پیمبر
رفتی بعد از؛ تو غصه گشته نصیبم
از خون تو؛ ببین که شیب الخضیبم
مرو از پیشم، پسر بابا
خم شد از داغت، کمر بابا
یا علی اکبر شبه پیغمبر

به زیر نیزه ها دیگر
نمانده جز گل پرپر
قرآن من؛ چرا شدی آیه آیه
از جسم تو؛ نمانده حتی یک سایه
ای اذان گوی، خیمه های من
لرزه افتاده، به صدای من
یا علی اکبر شبه پیغمبر

شاعر : علی محلاتی

  • سه شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

متن اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع) از روح الله گائینی -( دیده بگشا که دلم تنگ پیمبر شده است ) * روح اله گائینی

30

متن اشعار شهادت حضرت علی اکبر(ع) از روح الله گائینی  -( دیده بگشا که دلم تنگ پیمبر شده است ) دیده بگشا که دلم تنگ پیمبر شده است
دشمنت شاد و دلم سخت مکدر شده است
دیده بگشا که همه اهل حرم دلخونند
عمه ات دست به دامان علی ساقی کوثر شده است
دیده بگشا که عصای پدر پیرشوی
دلخوشم بود علی نخل تناور شده است
هلهله، سوت و کف و شادی اعدا کم بود
قد سرو تو علی هم اصغر شده است
دیده بگشا و بزن خنده مرا شادم کن
زندگی بی تو برایم دم آخر شده است
دیده بگشا و ببین آمده اینجا زهرا
وادی کرببلا را که معطر شده است

شاعر : روح اله گائینی

  • چهارشنبه
  • 30
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 15:13
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی محلاتی

شور حضرت علی اکبر(ع) -( شبیه پیغمبری و پاره ی تنم ) * علی محلاتی

47

شور حضرت علی اکبر(ع) -( شبیه پیغمبری و پاره ی تنم ) شبیه پیغمبری و پاره ی تنم
چگونه از مهر نگاه تو دل کنم
رفتی؛ ولی نرفته نگاهت
پدر نشسته به راهت
خدا همیشه پناهت
شکسته شد ز غمت ـــ درخت حاصل من
تمام زخم تنت ـــ نشسته بر دل من
جانم، علی اکبر بابا

لبای خشکت منو شرمنده می کنه
ببین که دشمن به پدر خنده می کنه
صورت؛ به صورت تو می گذارم
چون ابر غصه ببارم
به روی دار و ندارم
بده نفس که تورا ـــ به خیمه ها ببرم
پس از تو رفته توان ـــ از این پدر پسرم
جانم، علی اکبر بابا

شاعر : علی محلاتی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 30
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه حضرت علی اکبر (ع) -( ای همه ی توونم علی جون ) * اسماعیل شبرنگ

8

زمزمه حضرت علی اکبر (ع) -( ای همه ی توونم علی جون ) ای همه ی توونم علی جون
موذن جوونم علی جون
می ری عزیزم به سمت میدون یکم یواشتر
ببین بابای پیر و غریبت شده چشاش تر
می ری ولی بدون تو تاریکه دنیام
آب می ریزم پشت سرت بااشک چشمام
پیغمبر کرببلا جوون لیلا
سیاپوش عزای تو می مونه لیلا

خورشید خیمه ی آل طه
شد لاله ی تنت اربا اربا
قطعه به قطعه تکه به تکه شده تن تو
دارم می بینم جامونده نیزه تو دهن تو
این پیکری که می بینم پرپر شد ای وای
از دونه های تسبیحم ریزتر شد ای وای
برای جمع کردن تو عبا آوردم
ولی به جای یه دونه... چند تا آوردم

شاعر : اسماعیل شبرنگ

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 30
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 20:19
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمینه حضرت علی اکبر (ع) -( قوت پیکرم علی تویی بال و پرم علی ) * اسماعیل شبرنگ

5

زمینه حضرت علی اکبر (ع) -( قوت پیکرم علی تویی بال و پرم علی ) قوت پیکرم علی
تویی بال و پرم علی
موذن حرم علی
اکبر لیلا
کبوتر شکسته پر
ای میوه ی دل پدر
برو ولی آهسته تر
عزیز بابا
تو میدن نبرد ، غرق نوا شدی
شبیه قلب من ، اربا اربا شدی
روزم شده مثه شب تیره و تار
دنیارو بعد تو دیگه می خوام چی کار
( علی اکبر من )
دیدم بااین چشای تر
با حال و روز خونجگر
پیکر تو پاشیده در
تموم صحرا
هرکسی که رسید علی
خنجرشو کشید علی
از تن تو برید علی
آه و واویلا
عبا کم آوردم واسه جمع کردنت
هر جارو می بینم رها شده تنت
رفتی و شد دلم به غصه مبتلا
میشه یه بار دیگه به من بگی بابا
( علی اکبر من )
رها شدی از این قفس
اینجوری که پاشیدی پس
یه لشکر تازه نفس
ریخته سر تو
بردم من از رزم تو حظ
و

  • چهارشنبه
  • 30
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 23:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

رباعی برای شهادت حضرت علی اکبر -( هر قدر جلو رفت، كه بابا نشنيد ) * اصغر چرمی

2522
7

رباعی برای شهادت حضرت علی اکبر -( هر قدر جلو رفت، كه بابا نشنيد ) هر قدر جلو رفت، كه بابا نشنيد
بابا كه نه ، از لب علي با نشنيد
تقصير علي نبود ، والله قسم
يك جمله اگر از ارباً اربا نشنيد

شاعر : اصغر چرمی

  • جمعه
  • 2
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 20:12
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر (ع) -( مگذار بین خیمه عزایت به پا شود ) * محمد میرزایی

17

حضرت علی اکبر (ع) -( مگذار بین خیمه عزایت به پا شود ) مگذار بین خیمه عزایت به پا شود
برخیز تا دل پدرت باز وا شود

برخیز ای مؤذن بابا! اذان بگو
چیزی نمانده روح من از تن جدا شود

صورت به صورت تو نهادم، ولی نشد
یک لحظه هم نشد پدر از غم رها شود

ای راحت پدر! تو که راحت شدی، ولی
بی تو پدر چگونه از این خاک پا شود؟

دنیا سر تو را به روی خاک خواسته ست
بعد از تو خاک بر سر دنیای ما شود

باید تو را میان عبا سوی خیمه برد
شایسته نیست راز تنت برملا شود

شاعر : محمد میرزایی

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر (ع) -( این تکه های سرخ ، گل پرپر است یا ) * میثم داوودی

13

حضرت علی اکبر (ع) -( این تکه های سرخ ، گل پرپر است یا  ) این تکه های سرخ ، گل پرپر است یا –
اندام خوش تراش علی اکبر(ع) است یا...

بابا ! چرا دو تا کفن کوچک سفید ؟
یعنی دوتا برای علی اصغر (ع) است؟ یا...

این سر که روی نیزه به معراج رفته می رود
بابا بگو به من سر پیغمبر(ص) ا ست یا...

این سر که ابروان کمانی و در همش
مبهوت مانده ام به خدا ، خنجر است یا ...

این سر که ابر های جهان در مدار ا وست
از درد و زخم حادثه چشمش تر است یا...

این سر بگو که آمده در جشن تیغ و خون
تا شام سفره دار دل ما د ر است ؟ یا...

-این سر که گیسوان سیاهش به روی نی
داده عنان قافیه ها را به باد ها -

باد آمد و دوباره همان فکر ها شروع ...
این تکه های سرخ گل پر پراست یا...

شاعر : می

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر (ع) -( با غیرتی که در رگ و در استخوانِ توست ) * سید علی محمد نقیب

13

حضرت علی اکبر (ع) -( با غیرتی که در رگ و در استخوانِ توست ) با غیرتی که در رگ و در استخوانِ توست
محکم قدم بزن برو حالا زمانِ توست

لب باز کن که وقتِ رجز خوانیِ تو شد
لب باز کن که نوبتِ تیغِ زبانِ توست

وقت نبرد هیچ کسی شک نمی کند
این قدرتِ علی ست که در بازوانِ توست

نامت علی ست پس همه شمشیر می کشند
این ضربه ها به خاطرِ نام و نشانِ توست

نامِ علی همیشه کنارش غریبی است
این غربت علی ست که حالا از آنِ توست

شاعر : سید علی محمد نقیب

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

اشعار حضرت علی اکبر(ع) -( دیده بگشا که جهان در نظرم تار شده ) * روح اله گائینی

25

اشعار حضرت علی اکبر(ع) -( دیده بگشا که جهان در نظرم تار شده ) دیده بگشا که جهان در نظرم تار شده
بعد اکبر دل من در غم بسیار شده
بعد عون و بعد قاسم کمرم خم گردید
تا بدیدم که سپاهم بی علمدار شده
هل معین خواندم و گفتند به من در خیمه
بیقرار ره تو کودک شیر خوار شده
به روی دست گرفتم که کنم سیرابت
تیری آمد که دلم سخت گرفتار شده
شد تداعی به نظر خاطره ی مادر من
آن زمانی که میان در و دیوار شده...

شاعر : روح اله گائینی

  • شنبه
  • 3
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 12:06
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

اشعار حضرت علی اکبر(ع) -( الا ای هستی من دیده بگشا ) * روح اله گائینی

218

اشعار حضرت علی اکبر(ع) -( الا ای هستی من دیده بگشا ) الا ای هستی من دیده بگشا
منه من را در این صحرا تو تنها
پناهی بر من و بر خیمه هایم
جوان خوش قد و بالای لیلا
تو را با خون دل کردم بزرگت
عصای دست من باشی تو بابا
غم عالم نصیب قلب من شد
لباس رزم بر تن دیدمت تا
تو ره رفتی برای زینب و من
که کردی زنده یاد مصطفی را
چه سان بر خیمه ها جسمت رسانم
که گشته پیکر تو اربا اربا
جوانان بنی هاشم بیایید
کنار پیکرش افتادم از پا
ز جا برخیز و بنگر حال من را
نی و سوت و کف و شادی این اعدا
ملاقات من و تو تا قیامت
به استقبال تو اینجاست زهرا

شاعر : روح اله گائینی

  • شنبه
  • 3
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

دوبیتی شهادت علی اکبر -( هرگه که نگاهمان به تو می افتاد ) * اسماعیل تقوایی

4397
5

دوبیتی شهادت علی اکبر -( هرگه که نگاهمان به تو می افتاد ) هرگه که نگاهمان به تو می افتاد
رخساره ی جدمان تداعی می شد
ای شبه پیامبر ترین مردم
با بودن تو حرم خدائی می شد

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 07:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی حضرت علی اکبر (ع) -( ای اذان گوی حرم اکبر من ) * اسماعیل تقوایی

4826
7

رباعی حضرت علی اکبر (ع) -( ای اذان گوی حرم اکبر من ) ای اذان گوی حرم اکبرمن
یاور وبال وپرم اکبر من
سوی میدان کمی آهسته برو
تا تو را من نگرم اکبر من

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 07:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی حضرت علی اکبر(ع) -( در نبردت تو نمایان بودی ) * اسماعیل تقوایی

2539
2

رباعی حضرت علی اکبر(ع) -( در نبردت تو نمایان بودی ) در نبردت تو نمایان بودی
لحظه ای آمدی وآسودی
شرمگین تو شدم اکبر جان
تا زمن آب طلب بنمودی

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 07:24
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی حضرت علی اکبر (ع) -( ادرک ابتا گفت و زبعدش جان داد ) * اسماعیل تقوایی

2032
2

رباعی حضرت علی اکبر (ع) -( ادرک ابتا گفت و زبعدش جان داد ) ادرک ابتا گفت و زبعدش جان داد
درهای جنان خدا برویش بگشاد
آمد پدرش کنار او گفت علی
بعد از تو به این سرای دنیا اف باد

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 07:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی حضرت علی اکبر -( اکبرم خیز و ببین بابایت ) * اسماعیل تقوایی

2964
6

رباعی حضرت علی اکبر -( اکبرم خیز و ببین بابایت ) اکبرم خیز وببین بابایت
دوست دارم شنوم آوایت
لب گشا بار دگر بابا گو
شاد گردان پدر تنهایت

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 07:27
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی مصیبت حضرت علی اکبر -( نشسته ام به کنارتو مضطرو بیتاب ) * اسماعیل تقوایی

2558
0

رباعی مصیبت  حضرت علی اکبر -( نشسته ام به کنارتو مضطرو بیتاب ) نشسته ام به کنارتو مضطرو بیتاب
مکان قتلگهت گشته بهر من محراب
لبان خونی تو مهر من برای نماز
به سجده آمده ام ای علی مرا در یاب

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 07:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی شهادت شاهزاده علی اکبر (ع) -( نتوانم ز زمین جسم ترا بردارم ) * اسماعیل تقوایی

5332
19

رباعی شهادت شاهزاده علی اکبر (ع) -( نتوانم ز زمین جسم ترا بردارم ) نتوانم ز زمین جسم ترا بردارم
گرهی کور بیفتاده علی درکارم
آنچنان قطع شده جملگی اعضایت
چاره آن است که جسمت به عبا بگذارم

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 07:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

نوحه واحد حضرت علی اکبر (ع) -( ای تازه جوانم اکبر ای همه هستم و نور دیدگانم ) * بهمن عظیمی

86

نوحه واحد حضرت علی اکبر (ع) -( ای تازه جوانم اکبر ای همه هستم و نور دیدگانم ) ای تازه جوانم اکبر
ای همه هستم و نور دیدگانم
آهسته بور علی جان
که غمت برده ز کف تاب و توانم
وای، شبه پیغمبر من ـ نور چشم تر من
وای، می بری با خود اکبر ـ روحم از پیکر من
علیّ اکبر
لرزیدم، تا که شنیدم
از دل میدان صدای ناله هایت
مُردم آن دمی که دیدم
می کِشی روی زمین تو دست و پایت
وای، چه کنم با فراقت ـ با تب و سوز و داغت
وای، روی قلبم بماند ـ داغ تو تا قیامت
علیّ اکبر
از داغ، شهادت تو
شده لبریز دلم ز غصه و غم
گو بر من، سرت چه آمد
که چنین پیکر تو پاشیده از هم
وای، سرو در خون تپیده ـ ای به خاک آرمیده
وای، خیز و بنگر ز هجرت ـ قامت من خمیده
علیّ اکبر
در پیش، دو چشم زارم
سنگ کوفیان تو را نموده پرپر
هر

  • چهارشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 20:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زمزمه حضرت علی اکبر (ع) -( ای وای خدا، بابام داره از ره میاد ) * عبدالله باقری

62

زمزمه حضرت علی اکبر (ع) -( ای وای خدا، بابام داره از ره میاد ) ای وای خدا، بابام داره از ره میاد
از وسط هلهله سپاه میاد
هر چی تقلا می کنم تو قتلگام
نمی تونم پاشم جلو پای بابام
اکبر بشه، فدای غصه هات
گریه نکن، فدای اون چشات
چقد بابا، یه روزه پیر شدی
داره می لرزه دست و پات
اکبرت، قربون غربتت بابا
اکبر من، پیغمبر کرب و بلا
شبیه دونه ی انار پخشی بابا
من نمی بینم؟ یا بابا تو درهمی؟
هر چی می چینم رو عبا بازم کمی!
پاشو بابا، نذا عمه بیاد
از این چشا، هر چیزی بر میاد
یه عمریه تو پرده ها بوده
زحمتمو نده به باد
اکبرم، قربون غیرتت بابا

شاعر : عبدالله باقری

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 20:49
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد