حضرت علی اکبر (ع)

ﺑﺮﻭ ﻋﻠﻲ ﺟﻮﻥ ﺩﺳﺖ ﺣﻖ ب ﻫﻤﺮاﺕ
ﺑﺮﻭ ﻋﻠﻲ ﺟﻮﻥ ك ﺩاﺭﻩ ﻣﻴﻤﻴﺮﻩ ﺑﺎﺑﺎﺕ
اﺭاﻣﺸﻢ ﺑﺎﺵ ﺑﻤﻮﻥ ﻛﻨﺎﺭﻡ
ﻃﺎﻗﺖ ﺩﻭﺭﻱ اﺯ ﺗﻮ ﻧﺪاﺭﻡ
ﻣﻴﺮﻱ و ﻣﻦ ﺑﺎ ﻏﺼﻪ ﻋﺠﻴﻨﻢ ﺑﻴﻦ اﻳﻦ ﺩﺷﻤﻨﺎ
ﺑﺮﻱ كه ﺩاﻍ ﺗﻮ ﻛﻤﺮﻡ ﺭﻭ ﻣﻴﻜﻨﻪ اﺯ ﻏﻢ ﺩﻭﺗﺎ
آﻩ و ﻭاﻭﻳﻼ
*********
ﺩاﻍ ﻳﻪ ﺟﻮﻭﻥ ﺳﺨﺘﻪ ﻭاﺳﻪ ﻫﺮ ﺑﺎﺑﺎﻳﻲ
ﭼﻲ ﺑﮕﻢ اﺯﻳﻦ ﻗﺼﻪ ﺗﻠﺦ ﺟﺪاﻳﻲ
ﺑﺪﻩ ب اﺷﻜﻢ ﺗﻮ اﺑﺮﻭﻳﻲ
ﺧﻨﺪﺕ ﺑﺮاﻡ ﺷﺪ ﻳﻪ اﺭﺯﻭﻳﻲ
ﻭﻗﺘﻲ كه ﺟﺴﻢ ﺗﻮﺭﻭ ﻣﻴﭽﻴﺪﻡ ﺑﺮﻭﻱ ﻋﺒﺎم ﻋﻠﻲ
ﺩﻳﺪﻡ ﻳﻪ ﻟﺸﮕﺮ ﺩاﺭﻩ ﻣﻴﺨﻨﺪﻩ ب اﺷﻚ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﻋﻠﻲ
آﻩ و ﻭاﻭﻳﻼ
اﻱ ﺟﻮﻭﻧﺎﻱ ﺑﻨﻲ ﻫﺎﺷﻢ ﺯﻭﺩ ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ
ﺩﺭ ﻏﻢ ﻋﻠﻲ ﭘﺴﺮﻡ ﭼﻮ ﺧﻮﻥ ﺑﻴﺎﺭﻳﺪ
ﻛﻤﻚ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﻳﻢ به ﺧﻴﻤﻪ
ﮔﺮﻳﻪ اﺵ ﮔﺮﻓﺘﻪ ز ﻧﺎﻟﺶ ﻋﻤﻪ
ﺧﻮﺏ ﺷﺪ كه ﻟﻴﻼ ﻧﺒﻮﺩﻩ اﻳﻨﺠﺎ ﺑﺒﻴﻨﻪ ﭘﺮﭘﺮ شدی
ﺑﺮاﺕ ﺑﻤﻴﺮﻡ ﮔﻞ ﺳﻔﻴﺪﻡ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺑﻲ ﺳﺮ ﺷﺪﻱ
آﻩ و ﻭاﻭﻳﻼ

شاعر : یاس

• پنج شنبه
• 8
• آبان
• 1393
• ساعت
• 06:04
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

بلند شو گرچه می دونم غرق اه و دردی
بلند شو ببینی با دل بابات چه کردی
بلند شو تا نیفتم ز پا میون لشکر
بلند شو تو عصاری دست این پیرمردی
پیش تو جون بده اگه حق داره بابا
پیش چشمامه به تن اربا اربا
بردن جسمت برا من شده معما
اربا اربا بدن مثل قلب پدر
پاشو ای پسرم ابروم و بخر
یا علی یا علی اکبر لیلا
شکسته شدن من اینجا می ده نشونه
چه سخته یه چیزی بخوای از بابات نتونه
بریده بریده نفس می کشم کنارت
می دونی قاتل جون من داغ جوونه
نفس بریده می کشی و من بریدم
خدا رو شکر لحظه اخرت رسیدم
خدا می دونه پیش تو من چی کشیدم
بعد تو جون من بر لبم اومده
ابرومو بخر زینبم اومده
یا علی یا علی اکبر لیلا

شاعر : حمید فرجی

• پنج شنبه
• 8
• آبان
• 1393
• ساعت
• 06:35
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

دل برده ، از من اي علي جان، بابا گفتن تو
ميميرد، ليلا گر ببيند، داغِ رفتنِ تو
آهسته آهسته، شبهِ پيغمبرِ من
سوي ميدان برو، عليِ اكبرِ من 2
واويلا واويلا علي اكبر علي جان 2
برخیز و، بر بابای پیرت، رحمی کن علی جان
خوش غیرت، بین دشمن عمه، آمده سوی میدان
باور من نشد، که علی اکبری تو
اربا اربا تنت، صد علی اصغری تو
واويلا واويلا علي اكبر علي جان 2

شاعر : حسین خدایار تهرانی

دانلود سبک

• پنج شنبه
• 8
• آبان
• 1393
• ساعت
• 14:31
• نوشته شده توسط
• علی

دارى ميرى سمت ميدون چشام ميمونه به اين راه
نميخوام اما میوفتم به دنبالت ناخودآگاه
برو كه بابات اينجا ميميره
برو كه داره گريه م ميگيره
برو كه دلم از دنيا سيره ۲
دلم فرش راهت دلبر من خدا به همراهت ياور من
نبينم داغتو من الهى، اكبر من
علی جان علی اکبرم 4
صداى نالت كه اومد دلم حيرون شد به هر سو
خودم رو تا پيكر تو كشيدم من روى زانو
شميم تنت پيچيده اينجا
چرا شد تن تو إرباً إربا
نكش پا به روى خاك صحرا ۲
نمونده چيزى از قد و بالات زده آتيشم هُرم نفسهات
ببین با این چشم نیمه بازت، مرگ بابات
علی جان علی اکبرم 4
شبیه این زلف خونی شده حال من پریشون
داره می‌خنده یه لشکر به احوال هر دو تامون
بلند شو ببین حالم

• پنج شنبه
• 8
• آبان
• 1393
• ساعت
• 14:36
• نوشته شده توسط
• علی

اکبرم اکبرم
ذبیح من سوی منا میروی
عصای پیری ام کجا میروی ۲
اکبرم اکبرم
عجب قیامتی شده در حرم
چند قدم راه برو در برم ۲

__________________________________

@amirhoseinolfat

شاعر : امیر حسین الفت

دانلود سبک

• پنج شنبه
• 8
• آبان
• 1393
• ساعت
• 14:39
• نوشته شده توسط
• علی

اگر چه من شکسته و خسته و ناتوون شدم
ای پسرم هر وقتی که تو رو دیدم جوون شدم
نذری عشقه اشکای چشمام به نفس تو بسته نفسهام
آرزوم اینه بابا/ بازم علم برداری
به پیش چشمای من/ چند تا قدم برداری
علی علی اکبر 4
دلم گرفته و میخوام یه دل سیر اشک بریزم
بغضمو بشکن و بگو الله اکبر عزیزم
بردی تو ارث عشق و شهامت هم از ولایت هم از نبوت
از پدرت آب خواستی/ شرمنده ی لبهاتم
گرفته خون چشماتو/ خونجگر چشماتم
علی علی اکبر 4
اگر چه ای امید من عصای پیری منی
باید زره بپوشی و به قلب لشگر بزنی
حرمله های لشگر دشمن تو رو ز قلبم میخوان بگیرن
خواب دیده ام تو صحرا/ که إرباً إربا میشی
علیم از سر تا پا/ شبیه زهرا میشی
علی علی اکب

• پنج شنبه
• 8
• آبان
• 1393
• ساعت
• 14:46
• نوشته شده توسط
• علی

بزن به دل لشگر// برو علی اکبر 2
چشمای خورشید و پر از نور پیمبر کن
کربلا رو پیش چشام قلعه ی خیبر کن
بزن به دل لشگر// برو علی اکبر 2
آبی نمونده می سوزه سینه
شرمنده ام من سردار تشنه
ولدی علی 4

برو به سوی دلدار// علی خدانگهدار 2
نوبت غریدن این تیغِ تو دستاته
لحظه ی طوفان شدن ساحل چشماته
برو به سوی دلدار// علی خدانگهدار 2
از شوق رفتن هستی لبالب
دلواپس تو شد عمه زینب
ولدی علی 4
پاشو میون دشمن// اذون بگو برا من 2
میرسه عطر تو چرا از همه ی صحرا
پا نکش اینقد رو زمین پیش چشام بابا
پاشو میون دشمن// اذون بگو برا من 2
قدری بتاب ای مهتاب بابا
وقت طلوعه خورشید لیلا
ولدی علی 4

شاعر : احسان جاودان

دانلود سب

• پنج شنبه
• 8
• آبان
• 1393
• ساعت
• 14:55
• نوشته شده توسط
• علی

ذکر بابا آه و واویلا وسعت قبرت همه ی صحرا
نفسای آخر تو من و کشته علی
ناله های مادر تو من و کشته علی
داغ تو روی جگرم علی بی تو می میرم پسرم علی
ولدی علی 4

از من گریه از تو بی تابی خجلم از تو تشنه ی آبی
أشبه الناس پیمبر شده ام خونجگر
تو دلم زنده شده باز بیست و هشت صفر
خواهرت داره سینه میزنه ناله هاش دل و از جا می کنه
ولدی علی 4

چشم زخمات وا شده رو من می بینم صدها حفره رو یک تن
عطر تو در بین صحرا پراکنده شده
لشگر شام و می بینی غرق خنده شده
ای عزیز من حالم و ببین داغ تو زده من و رو زمین
ولدی علی 4

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

• پنج شنبه
• 8
• آبان
• 1393
• ساعت
• 14:58
• نوشته شده توسط
• علی

تنت را که غمش کرده ست پیرم
اگر« او» می پذیرد می پذیرم
چه می خواهند از جان تو اینها
تو را هم تشنه لب کشتند گیرم
کمی آهسته تر! بگذار بابا
که بالای سرت قرآن بگیرم
به پایت از جوانی ام گذشتم
اگر امروز می بینی که پیرم
علی اکبر به میدان رفته بودی
علی اصغر شدی حالا، بمیرم

شاعر : معین اصغری

• شنبه
• 2
• اسفند
• 1393
• ساعت
• 12:41
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

برو میدون پسرم میوه ی دلم علی
راه برو پیش چشام اومدم حرم علی
وای پسرم تو بگو چه کنم
وای جگرم تو بگو چه کنم
برو جلو چشم ترم
زودی برگرد بابا پسرم اکبرم
برو عزیز خواهرم
قد و بالات چقدر شبیه مادرم
علی ولدی یا علی ولدی یا علی

دانلود سبک

• پنج شنبه
• 4
• تیر
• 1394
• ساعت
• 08:25
• نوشته شده توسط
• علی

الله اکبر یل خیبر کربلا
نام آور کربلا
پیغمبر کربلا
تویی حیدر کربلا
آئینه ی پیغمبری
هر جلوه نور کوثری
با هر قدم دل می بری
تو یک تنه یک لشگری
باز بگو اذان
ای تازه جوان
تو حیدر در خیبری
مظلوم علی
بی کس حسین
عطشان علی
غریب حسین
تنها خدا در نظرت
صدها ملک دور و برت
می ریزه آب پشت سرت
زینب به جای مادرت
آه برو ولی
راه برو علی
پیش چشای پدرت
مظلوم علی
بی کس حسین
عطشان علی
غریب حسین
الله اکبر یل خیبر کربلا
نام آور کربلا
پیغمبر کربلا
تویی حیدر کربلا
تا خون چکید ز جوشنت
گرگی درید پیرهنت
بی حد شده زخم تنت
با هرچه بود می زدنت
وای ای پسرم
وای تاج سرم
شد اربا اربا بدنت
مظلوم علی
بی کس حسین
عطشان علی
غریب حسین

• دوشنبه
• 8
• تیر
• 1394
• ساعت
• 06:44
• نوشته شده توسط
• علی

دستِ ما گير كه در ورطهي غم مي اُفتيم
يـادِ ما بـاش كه ما يادِ تو كم مي اُفتيم
بـايد اينـجا بنشيـنيم كه مـا را بخرند
گريه كـن، گريه و گر نه ز قلم مي اُفتيم
لطفِ چشمـانِ تـرِ مادرمـان بود اگر
كه درِ خـانه­ي اربـابِ كَـرَم مي اُفتيم
ريشه­ي ما همه در خاكِ حسينيه­ي توست
دستِ مـا نيست كه در پايِ عَلَم مي اُفتيم
مي زنيم آنقدر از عشق بر اين سينه كه باز
مثـلِ گيسويِ تو بر شـانه ي هـم مي اُفتيم
تا نفس هست حسين(ع)است، حسين(ع)است، حسين(ع)
حق بـده پيشِ تو هـر نيم قـدم مي اُفتيم
مـادر افتاد زميـن تا كه نيـوفتيـم از پـا
تـا بگوئيـم فـقـط بيـنِ حـرم مي اُفتيم
تا شنيـديم كه بر رويِ كـمر دست گذاشت
در وروديِ حـر

• یکشنبه
• 21
• تیر
• 1394
• ساعت
• 06:22
• نوشته شده توسط
• علی

دلواپسم هنوز علي اكبر(ع) نيامده
آرام بـخشِ خاطرِ مضطر نيامده
از حال و روزِ خويش مرا بي خبر گذاشت
مـعراج رفته با دلم آخـر نيامده
يك سيبِ بوسه از لبِ پيغمبري نداد
شايـد كه وقـتِ ميوه­ي نوبر نيامده
در موجِ تلخِ هلهله ها جز من از كسي
شكـرانـه­ي لِـرَبِّكَ وَانْـحَرْ نيامده
در خيمه ختمِ نادِ عـلي نذر كرده ام
از چيست بر اجـابـتِ مـادر نيامده؟
نيزه انـارِ پهلوي حَورائيش كه ريخت
يك دانه اش به دامنِ هـاجـر نيامده
مقراض هـا حريـرِ تنش را بُرش زدند
چيزي به جـز حصير از او در نيـامده
مي خواستم كه پا نَكِشد بر زميـن نشد
كاري به غيـرِ گريه ز مـن بـر نيامده
وقتي حريفِ اين همه زخمش نمي شوم
عمرم چـرا به پـايِ س

• دوشنبه
• 22
• تیر
• 1394
• ساعت
• 08:45
• نوشته شده توسط
• علی

مي كِشم خويش را به رويِ زمين
گـاه بـر سيـنـه گاه بـر زانـو
اي عصـايِ شكستـه بعـد از تـو
كـمكـم كـرده بيـشتـر، زانـو
***
چنـدمـيـن بـار مي شود يـادِ
شـبِ دامــاديِ تــو افـتـادم
فـرصتي بـود و بعدِ عـمري شرم
بـر جـمـالِ تـو بـوسه مي دادم
***
حيـف ديـگر نـمـي شود بـوسيد
از لبـاني كه چـاك خـورده پـسر
واي بـر مـن چـرا مـحـاسـنِ تو؟
ايـنقـدر روي خـاك خـورده پسر
***
گـفتـه بـودي زمـانِ پـيـريِ مـا
آب هـم در دلـم تـكـان نـخـورد
تـا تـو هستـي و تـا عمويـت هست
بـاد حتـي به دخـتـران نـخـورد
***
خـواستـم رويِ پـايِ خـود خيـزم
بـاز هـم بـا سـرم زمـيـن خوردم
كــمــرم را بــگـيـر مـانـنـدِ
چــادرِ مــادرم زم

• دوشنبه
• 22
• تیر
• 1394
• ساعت
• 08:47
• نوشته شده توسط
• علی

طواف کعبه ام روی حسین است
بهشت جاودان کوی حسین است
تمام عاشقان را قبله ی دل
هلال طاق ابروی حسین است
زاهد به ره کعبه و راهب به سوی دیر
اما من مجنون هوسم کوی حسین است
اشبه الناس خاتم الانبیا
افتاده در خون می زند دست وپا
اه و واویلا
شد شور و غوغا
یا صاحب الزمان اجرک الله
از ظلم کوفیان محشر به پا شد
حضرت فاطمه صاحب عزا شد
شد کشته اکبر
شبه پیمبر
یا صاحب الزمان اجرک الله
شش گوشه ی مزار تو هشت جنت است
جنت کجا و گوشه ی صحن و سرای تو
در طول عمر نیست شبی با صفاتر از
شب های جمعه ی حرم با صفای تو
امده بر سرش شاد شهیدان
گفتا برخیز و بین حالم علی جان
امده زینب
با ذکر یارب
یا صاحب الزمان اجرک الله

• چهارشنبه
• 14
• مرداد
• 1394
• ساعت
• 13:48
• نوشته شده توسط
• دلاور

تو جلوه ای از بهار داری اکبر
صد عاشق بی قرار داری اکبر
دو ابروی در هم شده ات مولایی است
انگار که ذوالبفقار داری اکبر
پیغمبر اگر که بود زهرا هم بود
شمشیر که می گرفت مولا هم بود
او را که گذاشت در عبا حکمت داشت
او پنج تن ال عبا با هم بود
از شمس جمالت چقدر ماه می افتاد
علی اکبر لیلا
شه زاده که افتد به زمین شاه می افتد
علی اکبر لیلا

• یکشنبه
• 18
• مرداد
• 1394
• ساعت
• 13:25
• نوشته شده توسط
• دلاور

یا رب این غنچه ی خوشبو که سپردی به منش
وای اگر خار بروید به کنار چمنش
طفلم امروز زبانش به سخن وا شده است
مثل هر کودک دیگر آب بابا سخنش
اکبرم رفت و سپس اشک به چشمم خشکید
ای خدا اشک بده تا بچکانم دهنش
وسط دشت چرا آمده ای ماهیگیر
ماهی سرخ مرا لرزه نشانی به تنش
تیر تو پیکر عباس به آن روز انداخت
اینکه اندازه ی تیر است تمام بدنش
پیر شد کودک شش ماهه ام از درد عطش
همه دیدند که قنداغه ی او شد کفنش
علی لای لای علی
خوشبوترین گلاب در این کربلا منم
شیواترین نوا در این نینوا منم
با خون نوشته زیر گلویم کلیم عشق
باب الحوائج حرم مصطفی منم
با دست کوچکم گره ها باز می شود
مردم علی اصغر مشکل گشا منم
نامم علی اصغر

• پنج شنبه
• 22
• مرداد
• 1394
• ساعت
• 13:32
• نوشته شده توسط
• دلاور

تورا در ابتدا از حال بردند
سپس با نیزه در گودال بردند
همین که سر جدا شد از تن تو
ز پای دخترکت خلخال بردند
مانند مادرم چقدر می خورم زمین
تو خورده ای زمین من اگر می خورم زمین
تو بی کسم شدی و منم بی کست شدم
از تل ت را ندیدم و دلواپست شدم
مانند دختران تو طاقت نداشتم
گفتی نیا به جان تو طاقت نداشتم
بی سر مباش و بی سر و سامان مکن مرا
حالا که اومدم تو پشیمان مکن مرا
با دیدن تو چنگ به مویم زدم حسین
بالا سرتو کاش نمی امدم حسین
پنجاه سال خواهری ام را چه می کنی
احساس های مادری ام را چه می کنی
وقتی که پیکر تو زمین گیر نیزه هاست
زینب تمام زندگی اش زیر نیزه است
خواهر بمیرد اه دگر دست و پا نزن
تنگ است جا مادر

• شنبه
• 24
• مرداد
• 1394
• ساعت
• 18:07
• نوشته شده توسط
• دلاور

ارامش قلب حسین گردش یک نگاهته
پیغمبر کرب وبلا امنه چشم به راهته
گفتم بری تا که نگن چون پسرش بود گقت نرو
شکافته نیزه پهلو تو داری روضه ی مادرو
مسیح من چون اول سوره ی مریم دیدمت
کاف و ها و یا عین و صاد داغ مجسم دیدمت
داغت سخته جوون رعنای من
نباشی دنیای من
نداره دیگه صفا
تشییع میشه بدن تو ای اکبر
رو عبای پیغمبر
شد زمونه بی وفا
واویلتا ولدی علی اکبر
**********
فرق سر تو وا شده کرب وبلاست یا نجفه
کنار جسم تو ببین موهام سفید شد یه دفعه
این اخرین باره علی یه دونه باباجون بگو
برا نماز ظهر وعصر پاشو خودت اذون بگو
بعد تو ای شه زاده ام رقیه هم تنها میشه
برا بنی هاشم دیگه راه شهادت وا میشه
مثل تسبیح تنت ا

• چهارشنبه
• 4
• شهریور
• 1394
• ساعت
• 17:13
• نوشته شده توسط
• مجید قنبری

خدایاتوشاهد باش که پیغمبرم رفت
خدایا توشاهد باش علی اکبرم رفت
قسم به اشک زینب قسم به اشک عباس
میره ولی برنمی گرده
به جدم اشبه الناس
وای ای پناه حرم
وای چی میاد به سرم
اروم پسرم
علی جون چشم نخورده روی ماهت
علی جون دست علی به همراهت
الهی که بابایی نباشه عزادار
الهی که بابایی نمونه گرفتار
خدایا چی می بینم علی رو دوره کردن
راضی نمیشن به یه ضربه
دوباره برمی گردن
وای نیمه جونه صدات
وای جون رسید به لبات
بابات به فدات بابات به فدات
علی جون ازدل نیزه وشمشیر
علی جون پاشو بازم بگو تکبیر
**********
بلند شوببین بابا کنارت می نالم
بلند شئ ببین بابامیخندن به حالم
حدیث پهلوی تو چقدر شبیه زهراست
من بمیرم تو خا

• یکشنبه
• 15
• شهریور
• 1394
• ساعت
• 07:16
• نوشته شده توسط
• مجید قنبری

میدونی چطور پیش تو رسیدم
نگاهم نیمه جون بود پاهام ناتوون بود
خودم رو به روی خاکا کشیدم
نزن میون خاک و خون پر و بال
بده جواب این بابای غریبو
که قلبشو اتیش زده یه سوال
اخه زینب از بین این همه دشمن
چه جوری رسیده به تو زود تر از من
اخه دیده با من چه کرده غم تو
میخواد که نمیرم ز ماتم تو
شده بابا از این همه غصه مضطر
پاشو عمه رو سمت خیمه ببر
علی جانم علی جانم علی جانم ولدی

دانلود سبک

• شنبه
• 21
• شهریور
• 1394
• ساعت
• 08:43
• نوشته شده توسط
• حمید

الله و اکبر خود پیغمبر
اومده میدون یا علی اکبر
کربلاست یا که جنگ صفینه
یا علی میشه راهی خیبر
از میمنه تا میسره دشمن عقیبش
دعای اهل حرمه جوشن کبیرش
رجز بخون ای پسرم به یاد پدرم
بگو به دشمنا انا بن حیدرم
یا علی اکبر شبه پیغمبر
*********
بیا از بین اشک من رد شو
برای دشمن خشم ممتد شو
راه برو پیش چشای بابا
ای علی بازم تو محمد شو
شباهتت به مصطفی چه بی کرانه
میری به میدون چقدر پیغمبرانه
زنده شده داغ نبی گل باغ نبی
تو خلق و خلق و رو تو مصداق نبی
یا علی اکبر شبه پیغمبر
************
ضربان این دل مجروحی
برای دنیا تو کشتی نوحی
میا اون روزی که عشق تو
عازم جبهه ان خیل انبوهی
جوونای عاشق و دلخون حسینی
علی اک

• شنبه
• 21
• شهریور
• 1394
• ساعت
• 13:50
• نوشته شده توسط
• حمید

پاشو اذون بگو برای بابا ای پسر رشید لیلا
علی ببین محاسن سپیدم کنار جسم تو خمیدم
علی علی نفسم بی تو می گیره
علی علی پدرت داره می میره
علی اکبرم؛وای شبیه مادرم؛وای
نظاره کن که غرق آه و دردم کجا پی تنت بگردم
همه جای کویر نشونه داری برام نمونده یادگاری
علی علی، علی بودن همینه
علی علی زانوهام رو زمینه
علی اکبرم؛وای شبیه مادرم؛وای
صدای کف میاد علی چه سازم پاشو همیشه چاره سازم
عصای پیریم چرا شکستی به روی من دو دیده بستی
علی علی کو قد و قامت تو
علی علی چی شده غیرت تو
علی اکبرم؛وای شبیه مادرم؛وای

شاعر : رضا تاجیک

• یکشنبه
• 22
• شهریور
• 1394
• ساعت
• 14:07
• نوشته شده توسط
• مجید قنبری

دردل من اتش غم برلب من اه ماتم
یک علی وازدحام لشکری ازابن ملجم
شددل من اربا اربا
مثل تنت جان بابا
اکبرمن ازچه دیگر
روی تونیست مثل طاها
اه ازروی پرخونت ازگیسوی پرخونت
ازپهلوی پرخونت
علی اکبرواویلا
خسته شکسته ازاین سوامده ام روی زانو
ناله ی من درکنارت گم شده دراین هیاهو
داغ جوان پیرم کرده
غصه زمین گیرم کرده
داغ توای طاهای من
ازاین جهان سیرم کرده
جانم برلب می ایدباتاب وتب میاید
عمه زینب می اید
علی اکبرواویلا
***********

دانلود سبک

• دوشنبه
• 30
• شهریور
• 1394
• ساعت
• 06:48
• نوشته شده توسط
• مجید قنبری

علی اکبرم ز نسل شاه نجف

به یاری دین من گرفته ام جان به کف

قسم به رب جلی ، منم ز نسل علی

سرم فدای ولی

قلب لشگر بدرم ، نام حیدر سپرم

در امواج خطرم ، اهل کوفه

واویلا واویلا

******

به لشگر زده با یک رجز حیدری

به میدان آمده یک علی دیگری

قلب عدو پاره کرد ، دشمن و بیچاره کرد

تو صحرا آواره کرد

ممسوس ذات اله ، تشنه با ماتم و آه

مانده در بین سپاه ، واویلتا

واویلا واویلا

******

اربا اربا شده جسم علی اکبرم

دست و پا می زند به پیش چشم ترم

ببین علی اکبرم ، از همه تنهاترم

تشنه لبی در برم

پاره پیکر شده ای ، چون گل پر پر شده ای

کشته آخر شده ای ، اکبر من

واویلا واویلا

دانلود سبک

• چهارشنبه
• 8
• مهر
• 1394
• ساعت
• 07:34
• نوشته شده توسط
• مجید قنبری

رحمی کن ای علی جان به دل زار بابا
برای بردن تو چاره نداره بابا
پاشو ای ماه کاملم می سوزه این دلم
پاشو بابا ببین می خنده قاتلم
بدون تو ثمرم ای پاره جگرم
می باره درد و بلا رو سرم پسرم
امید دلم همه حاصلم
داره داغ تو می شه قاتلم
******
جوون سر به زیرم دیگه نزن پرو بال
میون دود و آتیش عمه اومد تو گودال
وقتی که می کشی عذاب دنیام می شه خراب
ای خورشید حرم سوسو نزن بتاب
شده غوغا ولدی محشر بر پا ولدی
عمه تنهاس به خدا به خدا ولدی
امید دلم همه حاصلم
داره داغ تو می شه قاتلم

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

• شنبه
• 11
• مهر
• 1394
• ساعت
• 14:08
• نوشته شده توسط
• حمید

بگو خوابم یا که من بیدارم
پاشو افتاده گره درکارم
اونقدر دستای من می لرزه
نمی تونم تنتو بردارم
با سر زانو میام تا کنار پیکرت
اگه پا نشی میمیره پدرت
بابای پیر تو خورده بر زمین
پاشو خنده های لشکر ببین
مثل گل پرپر شدی ، بسکه مختصر شدی ، شبیه اصغر شدی
******
چرا بستی پسرم چشماتو
نگاه کن چشم تر باباتو
به من و شکستگیم رحمی کن
پیش من رو خاک نکش پاهاتو
بسکه با هم زدنت شده ریز ریز بدنت
همه ی صحرا شده پر از تنت
برا خیمه رفتنم عصا می خوام
برای جمع شدنت عبا می خوام
دیگه طاقت ندارم ، دست رو چشمام می زارم ، تیرا رو در میارم

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

• شنبه
• 11
• مهر
• 1394
• ساعت
• 14:40
• نوشته شده توسط
• حمید

گلگون شده آئینه ی روی پیمبر
در خون نشسته قامت علی اکبر
دسته گل باغ لیلا شده پرپر
زینب بیا به تسلای برادر
علی علی ای علی اکبر

نخل بلند باغ کوثر را شکستند
قلب حسین و فرق اکبر را شکستند
کنار این جسم پاک ارباً اربا
دشمن زند خنده بر گریه ی بابا
علی علی ای علی اکبر

گوید حسین ای میوه ی قلبم ز جا خیز
یاری کن از بابا در این دشت بلا خیز
سخن بگو بر تسلّای دل من
داغت شود ای علی جان قاتل من
علی علی ای علی اکبر

یا آل هاشم سوی میدان ره سپارید
از قتلگه او را به خیمه ها بیارید
یاری کنید که حسین طاقت ندارد
ترسم که از داغ اکبر جان سپارد
علی علی ای علی اکبر

صورت نهاده ای چرا به خاک صحرا
برخیز و یک اذان بگو بر

• شنبه
• 11
• مهر
• 1394
• ساعت
• 15:30
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

ای تازه جوانم اکبر
ای همه هستم و نور دیدگانم
آهسته برو علی جان
که غمت برده ز کف تاب و توانم
وای، شبه پیغمبر من ـ نور چشم تر من
وای، می بری با خود اکبر ـ روحم از پیکر من
علیّ اکبر
لرزیدم، تا که شنیدم
از دل میدان صدای ناله هایت
مُردم آن دمی که دیدم
می کِشی روی زمین تو دست و پایت
وای، چه کنم با فراقت ـ با تب و سوز و داغت
وای، روی قلبم بماند ـ داغ تو تا قیامت
علیّ اکبر
از داغ، شهادت تو
شده لبریز دلم ز غصه و غم
گو بر من، سرت چه آمد
که چنین پیکر تو پاشیده از هم
وای، سرو در خون تپیده ـ ای به خاک آرمیده
وای، خیز و بنگر ز هجرت ـ قامت من خمیده
علیّ اکبر
در پیش، دو چشم زارم
سنگ کوفیان تو را نموده پرپر
هر

• شنبه
• 11
• مهر
• 1394
• ساعت
• 16:51
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

ﺑﺮﻭ ﻋﻠﻲ ﺟﻮﻥ ﺩﺳﺖ ﺣﻖ ب ﻫﻤﺮاﺕ
ﺑﺮﻭ ﻋﻠﻲ ﺟﻮﻥ ك ﺩاﺭﻩ ﻣﻴﻤﻴﺮﻩ ﺑﺎﺑﺎﺕ
اﺭاﻣﺸﻢ ﺑﺎﺵ ﺑﻤﻮﻥ ﻛﻨﺎﺭﻡ
ﻃﺎﻗﺖ ﺩﻭﺭﻱ اﺯ ﺗﻮ ﻧﺪاﺭﻡ
ﻣﻴﺮﻱ و ﻣﻦ ﺑﺎ ﻏﺼﻪ ﻋﺠﻴﻨﻢ ﺑﻴﻦ اﻳﻦ ﺩﺷﻤﻨﺎ
ﺑﺮﻱ كه ﺩاﻍ ﺗﻮ ﻛﻤﺮﻡ ﺭﻭ ﻣﻴﻜﻨﻪ اﺯ ﻏﻢ ﺩﻭﺗﺎ
آﻩ و ﻭاﻭﻳﻼ

ﺩاﻍ ﻳﻪ ﺟﻮﻭﻥ ﺳﺨﺘﻪ ﻭاﺳﻪ ﻫﺮ ﺑﺎﺑﺎﻳﻲ
ﭼﻲ ﺑﮕﻢ اﺯﻳﻦ ﻗﺼﻪ ﺗﻠﺦ ﺟﺪاﻳﻲ
ﺑﺪﻩ ب اﺷﻜﻢ ﺗﻮ اﺑﺮﻭﻳﻲ
ﺧﻨﺪﺕ ﺑﺮاﻡ ﺷﺪ ﻳﻪ اﺭﺯﻭﻳﻲ
ﻭﻗﺘﻲ كه ﺟﺴﻢ ﺗﻮﺭﻭ ﻣﻴﭽﻴﺪﻡ ﺑﺮﻭﻱ ﻋﺒﺎم ﻋﻠﻲ ﺩﻳﺪﻡ
ﻳﻪ ﻟﺸﮕﺮ ﺩاﺭﻩ ﻣﻴﺨﻨﺪﻩ ب اﺷﻚ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﻋﻠﻲ
آﻩ و ﻭاﻭﻳﻼ
اﻱ ﺟﻮﻭﻧﺎﻱ ﺑﻨﻲ ﻫﺎﺷﻢ ﺯﻭﺩ ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ
ﺩﺭ ﻏﻢ ﻋﻠﻲ ﭘﺴﺮﻡ ﭼﻮ ﺧﻮﻥ ﺑﻴﺎﺭﻳﺪ
ﻛﻤﻚ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﻳﻢ به ﺧﻴﻤﻪ
ﮔﺮﻳﻪ اﺵ ﮔﺮﻓﺘﻪ ز ﻧﺎﻟﺶ ﻋﻤﻪ
ﺧﻮﺏ ﺷﺪ كه ﻟﻴﻼ ﻧﺒﻮﺩﻩ اﻳﻨﺠﺎ ﺑﺒﻴﻨﻪ ﭘﺮﭘﺮ شدی
ﺑﺮاﺕ ﺑﻤﻴﺮﻡ ﮔﻞ ﺳﻔﻴﺪﻡ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺑﻲ ﺳﺮ ﺷﺪﻱ
آﻩ و ﻭاﻭﻳﻼ
*************

شاعر

• شنبه
• 11
• مهر
• 1394
• ساعت
• 17:17
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار