حضرت علی اکبر (ع)

مرتب سازی براساس
 روح اله گائینی

متن شعر و سبک نوحه سنتی محرم 98علی اکبر (ع) -(تو اوج جوونی ز عشق تو پیر – امیری حسینٌ و نعم الامیر ) * روح اله گائینی

69

متن شعر و سبک نوحه سنتی محرم 98علی اکبر (ع)  -(تو اوج جوونی ز عشق تو پیر – امیری حسینٌ و نعم الامیر ) تو اوج جوونی ز عشق تو پیر – امیری حسینٌ و نعم الامیر
درمانده ام من و بی پناه حسین – جان علی اکبر دستم را بگیر
حسین جانم حسین مولا حسین جان
*********
بعد تو ای علی کارم تمومه – لخظه ای زندگی بی تو حرومه
از چه رو گشته ای تو ارباً اربا – توی این دشت نزار بابارو تنها
ای علی اکبرم ای علی اکبر
************
تو خَلقاً و خُلقا شبه پیمبر – دل می خوره تشرَک از داغت اکبر
اَف به دنیا منو بی پسر کرده – سهم رقیه رو خونجگر کرده
ای علی اکبرم ای علی اکبر
*******

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 سید محسن حسینی

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی حضرت علی اکبر(ع) -(ماه عالم آرا – همه هست لیلا) * سید محسن حسینی

14

متن شعر محرم 98نوحه های سنتی حضرت علی اکبر(ع) -(ماه عالم آرا – همه هست لیلا) ماه عالم آرا – همه هست لیلا
پیش چشم بابا – از خیمه می رود به میدان
همه در تماشا – خیمه ها در اوا
روی دست زن ها – آیینه و گلاب و قرآن
زینب تماشا می کند این قد و بالا
بر قامت اکبر بخوان انا فتحنا
جانم علی جانم علی، علیّ اکبر (2)
*************
من به جستجویم – گرم گفتگویم
باشد آرزویم – که من کنار تو بمیرم
اشک دیده ی من – می چکد به دامن
پسش چشم دشمن – من از تو یک بوسه بگیرم
چه کرده ای با پسرت ای پسر من
اتش زدی بر جگرم ای جگر من
جانم علی جانم علی، علیّ اکبر (2)
*************
شده ام پریشان – دل من مسوزان
بعد تو علی جان – عمرم بود بسته به مویی
از حرم رسیدم – ناز تو خریدم
باشد این امیدم – شاید که یک با

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رسول رشیدی راد

متن شعر حضرت علی اکبر (ع) -(هر چند دیده اند تو را چون پیمبرت.) * رسول رشیدی راد

1061
0

متن شعر حضرت علی اکبر (ع) -(هر چند دیده اند تو را چون پیمبرت.) هر چند دیده اند تو را چون پیمبرت.
بر خواسته به جنگ تو با بغض حیدرت.

صد ابن ملجم اند به دورت که بشنوند.
فزت و رب کرب و بلا، آه آخرت.

بر قبله ی دو ابروی پیوسته ات عمود.
تا سجده کرد مثل علی شد دو تا سرت.

از دامن تو می شنوم بوی فاطمه.
بدجور کرده نیزه ی پهلو، معطرت.

سیراب از عقیق لبانم نگشتی و.
پیغمبر خدا شده ساقی کوثرت.

کم در میان زمزم خون دست و پا بزن.
زهرا به کربلاست، اگر نیست مادرت.

گل بودی و به بزم سیوف فقطعوه.
دیدم تو را به وسعت یک دشت پرپرت.

از جای خود بلند شو خوش غیرت حرم.
تا چشم هرزه ای نرود سمت خواهرت.

سیراب کرده ای، پدرت را از این جهان.
تا بسته ای به روی پدر دیده ی ترت.

بر اشک م

  • شنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رسول رشیدی راد

متن شعر حضرت علی اکبر (ع) -(بر روی مأذنه برو جانا اذان بگو.) * رسول رشیدی راد

1443
1

متن شعر حضرت علی اکبر (ع) -(بر روی مأذنه برو جانا اذان بگو.) بر روی مأذنه برو جانا اذان بگو.
از روح خود بدم به مسیحا اذان بگو.

در پای جسمت از رمق افتاده پای من.
بر پای من توان بده، بابا اذان بگو.

آرامشی بر آتش اسپند دل ببخش.
آرام جان زینب کبری اذان بگو.

وقت نماز خون شده بر وقت شرعی.
زهرا به ظهر غربت صحرا اذان بگو.

آری پس از تو فاتحه خواندم به زندگی.
بر رسم بی وفایی دنیا اذان بگو.

تا اقتدا کنند شهیدان به غربتم.
در باب عشق، سر بده فتوا اذان بگو.

من قاری شروع اذان توأم علی.
درطشت و روی نیزه ی اعدا اذان بگو.

هر صبح بر مناره ی نیزه طلوع کن.
در قبله گاه دیده ی سقا اذان بگو.

در گوش کافران مسلمان نما بیا.
با صوت احمدی به تبرا اذان بگو.

تا خارجی نخوانده

  • شنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 20:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زبانحال امام حسین (ع) به حضرت علی اکبر(ع) -(ایندی نالم بوریوب غملی بیابانی اوغول) *تبریزی هادی سلطان محمدی

662

زبانحال امام حسین (ع) به حضرت علی اکبر(ع) -(ایندی نالم بوریوب غملی بیابانی اوغول) ایندی نالم بوریوب غملی بیابانی اوغول
آچ گوزون بیرجه دانیشدیر من نالانی اوغول

باش یاراسیندان آخوب قانین اوزه لخته لنوب
گول یوزوندن سیلرم لخته لنن قانی اوغول

آتاوین دای یوزی گولمز نه قدر زنده قالا
ایویمی قانلی باشین یخدی بالام جانی اوغول

آچ یومولموش گوزونی ایندی باجیم زینبی گور
باجیمین قویما چیخا گویلره افغانی اوغول

دوغرانوبدور بدنون برگ قیزیل گول تک اولوب
آغلادیر یاره لرین زینب نالانی اوغول

گیتمه سن خیمه لره نازلی رقیّه مده گلر
چکمه گوداله طرف خواهر گریانی اوغول

باخورام یاره لره درد و ملالیم چوخالیر
توکورم گوز یاشیمی من یوزه هر آنی اوغول

سحر اولدوزلاری تک چوخ آزالوب عمرون علی
منه محشر ای

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:38
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

متن شعر حضرت علی‌‌ اکبر علیه السلام -(افتاده ای چگونه که سرپا نمیشوی) * عالیه رجبی

715
-1

متن شعر حضرت علی‌‌ اکبر علیه السلام -(افتاده ای چگونه که سرپا نمیشوی) افتاده ای چگونه که سرپا نمیشوی
گم گشته ای چقدر که پیدا نمیشوی

برخیز از زمین که حرم بی موذن است
وقت اذان شده است علی پا نمیشوی؟

آنقدر استخوان تو درهم شکسته که
دیگر عصای پیری بابا نمیشوی

با اینکه تکه های تورا جمع میکنم
اما چرا میان عبا جا نمیشوی

میچنمت اگرچه منظم کنار هم
اما دوباره اکبر لیلا نمیشوی

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 15:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر و سبک واحد حضرت علی‌ اکبر علیه السلام -(ای حیدر کرب و بلا ،علـی ...اکبر) * منصوره محمدی مزینان

706
1

متن شعر و سبک واحد حضرت علی‌ اکبر علیه السلام -(ای حیدر کرب و بلا ،علـی ...اکبر) السلام...السلام... ای انیس الاِمام
السلام...السلام... یارباب...اَلسلام
السلام ...السلام ...از ما با احترام

آبرومند دو عالم ای رباب
(همسرِ ارباب بی کفن... رباب)
اِی کردی با وقارت انقلاب
اجر تو با حضرتِ ابوتراب

هزار و چارصد ساله
رباب پریشون حاله
کناره یه گهواره
می خونه هِی با ناله
لالایی لالا اصغر(۳ بار)
یا
زِغصه ی شیر خواره
هنوز چشت می باره
برای اون طفلی که
تو نوزادی سرداره( تو کودکی سرداره)
لالایی لالا اصغر(۳ بار)
یا
زِغصه ی شیر خواره
بَـرا گلویِ پاره
هزار وچار صد ساله
هنوز چشت می باره

لالایی لالا اصغر(۳ بار)

  • جمعه
  • 22
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر السلام علیک یا علی اکبر(ع) -(اَلسلام ...السلام...حیدرِ کربلا) * منصوره محمدی مزینان

887

متن شعر السلام علیک یا علی اکبر(ع) -(اَلسلام ...السلام...حیدرِ کربلا) اَلسلام ...السلام...حیدرِ کربلا
اَلسلام... السلام... ذوالفقارِ وِلا
السلام ...السلام...روحِ خون خدا

اَشبه الناس... به امیرِ لافتی(اشبه الناس به پیمبر خدا)
خَلقاً و خُلـــقناً شبیهِ مصطفی
سوره ی بالا بلندِ نـــــــینوا
(وارث طاها و نور و هَل اَتیٰ)

تو بهترین، سرمایه
شدی روسرم، سایه
تو سوره ی قرآنی
مُنزٌه... آیه...آیه
شهیدِ ارباً اربا (۳‌بار)

  • جمعه
  • 22
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

شعر حضرت علی اکبر(ع) -(سلام! صبح تجلی خاندان حسین!) * محسن حنیفی

643

شعر حضرت علی اکبر(ع) -(سلام! صبح تجلی خاندان حسین!) سلام! صبح تجلی خاندان حسین!
سلام! روشنی چشم مهربان حسین!

بدون نور تو خورشید محتضر شده است
پس از تو تیره شود رنگ آسمان حسین

برای اینکه تجلی کنی به نام شهید
چه پیر کرده پدر را غمت، جوان حسین

تو از حسینی و سوی حسین بازآیی
که بازگشت تو باشد به آستان حسین

بنوش جرعه به جرعه جراحت از لب تیغ
بیا و جام عطش نوش، از دهان حسین

تو را بریده بریده صدا زده پدرت
چه خوب شرح نموده تو را زبان حسین

کنار حائر تو آسمان نشسته به خاک
کنار تو به زمین خورده زانوان حسین

در این عبا جگر پاره پاره حسن است
که روی هم همگی میشوند جان حسین

اجازه‌ای بده تا بر حسین سجده بریم
که از گلوی تو جاری شده اذان حسین

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

شعر حضرت علی اکبر(ع) -(تا که عقابت با سوارِ خویش، پر زد) * رضا قاسمی

618
1

شعر حضرت علی اکبر(ع) -(تا که عقابت با سوارِ خویش، پر زد) تا که عقابت با سوارِ خویش، پر زد
طوفانِ پاییزی به باغ من ضرر زد

آه ای امید خیمه‌ها !؛ وقتی که رفتی
افتاد، از پا زینب و دستی به سر زد

بالا بلندم !؛ کاش می‌بستی نقابی
چشمِ حرامی‌ها تو را آخر نظر زد

ای سَروِ گلزارم ؛! خمیدم تا که دیدم
گلچین؛ عصای پیری‌ام را با تبر زد

«اولادُنا اَکبادُنا» تفسیرش این است
هر زخمِ تو؛ زخمِ عمیقی بر جگر زد

آیینه‌ی من !؛ با شکستِ تو شکستم
هر کس تو را زد؛ ضربه‌ای هم بر پدر زد

با هر رجز تا اینکه گفتی نام خود را
با بغض حیدر؛ دشمنت هم بیشتر زد

ای کاش، دیگر هیچ بابایی نبیند
این آتشی که بر دلم داغ پسر زد

جان خودم را می‌دهم؛ اما تو برگرد
ای کاش می‌شد؛ چون به جان تو می

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:11
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر حضرت علی اکبر(ع) -(تماشا میکند با حسرتی جانسوز اکبر را) * اسماعیل پور جهانی

1012

شعر حضرت علی اکبر(ع) -(تماشا میکند با حسرتی جانسوز اکبر را) تماشا میکند با حسرتی جانسوز اکبر را
تماشا میکند آئینه ی روی پیمبر را

به ذکر یاعلی تعویذ میخواند بر اندامش
به میدان میفرستد اینزمان ثانی حیدر را

تلاوت میکند آیه به آیه قامت او را
به آتش میکشد امًّ یجیبش قلب مضطر را

عجب دلشوره ای دارد نگاه زاده ی زهرا
گرفته دست بر پهلو ، به یاد آورده مادر را

عجب دلشوره ای دارد حسین آنجا که نی بیند
به مسلخ میکشاند دست شب خورشید خاور را

عجب بُغضی نشسته بر گلوی تشنه ی مولا
که حتّی جان ندارد سر دهد الله اکبر را

بیایید ای جوانان بنی هاشم که نتوانم
به سوی خیمه برگردانم این صدپاره پیکر را

من از بغض گلوگیری که اصغر داشت فهمیدم
برادر مرده میداند غم مرگ برادر را

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:14
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

شعر حضرت علی اکبر(ع) -(هر کَس به کربلا نرود میکند ضرر) * مجتبی صمدی شهاب

735

شعر حضرت علی اکبر(ع) -(هر کَس به کربلا نرود میکند ضرر) هر کَس به کربلا نرود میکند ضرر
شاید نداشته ز معانی حق خبر

صدها کلام حضرت صادق چنین بُود
دوری مکن ز فیض فراعقل این سفر

این راه پُر نشیب رسد تا خودِ خدا
عرش خداست خانهء خورشید وآن قمر

ارباب اگر اراده کند بنده می شوی
ظلمت کنار میرود و میشوی سحر

پا پس نکش اگر به حرم راه دادنت
با سر برو ، نمان که نیفتی تو در خطر

آنقدر گریه کن که تورا هم دهند راه
پا بر زمین بکوب در این خانه پشتِ در

کربُ بلاست خانهء اَمنی که صاحبش
آن کِشتی نجات خدا هست بر بشر

به مادرش بگو که تو را دعوتت کند
باشد دعای فاطمه والله مُعتبر

امّا اگر شدی شب جمعه تو زائرش
روضه نخوان کنار پدر از غمِ پسر

بابا کنار نعش علی خورد بر زمی

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

فضائل حضرت علی اکبر علیه السلام -(شبیه ترین فرد به اخلاق نبوی) *

562

فضائل حضرت علی اکبر علیه السلام -(شبیه ترین فرد به اخلاق نبوی) درباره شخصيت علی اكبر علیه‌السلام گفته شد كه وي جوانی خوش‌چهره، زيبا، خوش‌زبان و دلير بود و از جهت سيرت و خلق و خوی و شباهت رخسار، شبيه‌ترين مردم به پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله بود و شجاعت و رزمندگي را از جدش علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام به ارث برده و جامع كمالات، محامد و محاسن بود.

منبع:
منتهي الآمال؛ ج ۱؛ ص ۳۷۳

  • چهارشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 12:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

بصیرت دینی -(فضائل حضرت علی اکبر علیه السلام) *

487

بصیرت دینی -(فضائل حضرت علی اکبر علیه السلام) هنگامی که کاروان امام حسین(ع) به منزلگاهی به نام «ثعلبیه» رسید، در آن جا امام حسین(ع) درحالی که سر بر روی زانو نهاده بود، انـدکی بـه خواب رفت و وقتی بیدار شد، فرمود:
شنیدم هاتفی می گوید: شما می شتابید و مرگ، شما را به سوی بـهشت مـی شتاباند.
در این هـنگام حضرت علی اکبر(ع) سؤالی بسیار تأمل برانگیز پرسید:
پدر جان! آیا ما بر حـق نیستیم؟
حضرت(ع) پاسخ داد:
آری پسـرم! بـه آن خـدایی که بازگشت بندگان به سوی اوست، ما در راه حقّ و عدالت و در اندیشه نجات و آزادی مردم و زنده ساختن حقوق پایمال شده آنان و شـرایط و روابـط آزادمنشانه و خداپسندانه هستیم و برای خدا این رنج ها را به جان می خریم.
حضرت علی اکبر(ع)

  • چهارشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 12:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

مرثیه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(به مثل گیسوی تــو حـال درهم آوردم) * سید محسن حسینی

73

مرثیه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(به مثل گیسوی تــو حـال درهم آوردم) به مثل گیسوی تــو حـال درهم آوردم
به مثل ابـروی تــو قامـت خــم آوردم

قسم به لشگر مژگان تو کـه ایـن لشگر
خیــال کــردی نبــی مکـــرم آوردم

مکش بروی زمین پا وگـرنه می‌کشی‌ام
ذبیـح تشنـه‌ام از اشــک زمــزم آوردم

چودیدم این همه پاشیده‌ای به خود گفتم
بـرای جمـع علـی مـن عبا کم آورده‌ام

که عمه گفت مخور غـم عبا اگر پر شد
من از بـرای کمک معجـرم هـم آوردم

به هر قدم که روم عضوی از تو می‌ریزد
رسیـد جـان بـه لبم جان تو کم آوردم

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 02:09
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

مرثیه شهادت علی اکبر(ع) -( خیز و بیـن ای پسرم خورده گره بر کارم) * سید محسن حسینی

79

مرثیه شهادت علی اکبر(ع) -( خیز و بیـن ای پسرم خورده گره بر کارم) خیز و بیـن ای پسرم خورده گره بر کارم
جان من کاش که من پیش تو جان بسپارم

دیـدی آخــر همــه زانـو زدنم را دیدند
نتوانـــم قدمـــی از قدمــــی بــردارم

اکبـرم بسکه زیـاد است کــم آوردم من
باورم نیست که مـن این همـه اکبر دارم

یک عبا صد علی‌اکبـر چکنـم من چکنم
مـن کـدام اکبر خـود را بـه عبـا بگذارم

چنـد اکبـر وسـط لشگـر دشمـن مانده
من همین چند علـی را به حـرم می‌آرم

گل خوشبوی حرم بوی سـم اسب گرفت
گفت بـابـا تــو بیـا مـن بـه میـان خارم

پا مکش روی زمین ورنه به من می‌خندند
می‌پسنـدی کـه دهــد خنـده‌شان آزارم

گاه و بـی‌گاه همــه قاتـل تــو می‌بوسند
کســی آگــاه نبـــاشد ز دل خونبــارم

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 02:11
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زبانحال حضرت علی اکبر(ع) -( ای دل‌آرابه کجایی تو ای مـاه لیلا) * سید محسن حسینی

770

زبانحال حضرت علی اکبر(ع) -( ای دل‌آرابه کجایی تو ای مـاه لیلا) ای دل‌آرابه کجایی تو ای مـاه لیلا
آمدم از حـرم من تماشا (2)
تو ز زین ریخته‌ای وای من توبه زمین ریخته‌ای
به یسار و به یمین ریخته‌ای

غم بیارم پسـرم گـر عبا کـم بیارم
چـادر عمــه را هـم بیـارم
خم کنم من سرم تا ببوسم گل پرپرم
مـن ببوســم کـدام اکبرم

ارباً اربا ماه لیـلا پاشـو جـان لیـلا
پاشو دارن می‌خندند به بابا
من فتادم زپامی‌ریـزه اکبـرم از عبـا
پسـرم جمع نمیشـه چــرا

بی‌قـــرارم نفس من به سینه ندارن
دارم اکبرهامو می‌شمارم
دارم او را ببرجگـرم را بـروی جگـر
به خـدا سختـه داغ پسر

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 02:14
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زبانحال حضرت علی اکبر(ع) -( زنهـا بـروی سـر آینــه و قرآن) * سید محسن حسینی

75

زبانحال حضرت علی اکبر(ع) -( زنهـا بـروی سـر آینــه و قرآن) زنهـا بـروی سـر آینــه و قرآن
بگو کجا هستی لیلای سرگردان
داری عجب ماه دل‌آرایی اکبر مـن شده تماشایی
ای پسرم علی‌ علی‌اکبرم (2)

دست علـی یارت ای علی‌اکبر
خدانگهـدارت ای شبه پیغمبر
لیله قدر من بود مویت برده دلـم هلال ابرویت
ای پسرم علی‌ علی‌اکبرم (2)

بگو کجا هستی ای لاله خوشبو
که آمدم سویت من با سر زانو
ای گل من برچیدنت دیدم پابرزمین کشیدنت دیدم
ای پسرم علی‌ علی‌اکبرم (2)

چشمان خود واکن ای پسرم اکبر
مـرا تماشـا کـن ای جگرم اکبر
داغ گل من می‌کشد من را خنده دشمن می‌کشد من را
ای پسرم علی‌ علی‌اکبرم (2)

من چکنم اینجا با این پیمبرها
با یک عبا سختـه بردن اکبرها
خیلی برای من عزیزی تو وای اگر از عبا بریزی تو
ای پسرم علی‌ علی‌اکبرم (2)

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 02:18
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زبانحال حضرت علی اکبر(ع) -( کمانم کردی ای مـاه کمان ابرو علی جان) * سید محسن حسینی

60

زبانحال حضرت علی اکبر(ع) -( کمانم کردی ای مـاه کمان ابرو علی جان) کمانم کردی ای مـاه کمان ابرو علی جان
چرا هر عضو تو پاشیده در هر سو علی جان
حـرم باشـد صفـا و مقتلت باشـد صفـایم
کنم سعـی صفـا و مروه بـا زانو علـی جان
دگر او پا نمیشه روی دستم جا نمیشه
تمـام اکبـر من چــرا پیــدا نمیشه
علــی اکبـرم گـل پرپـرم توچه خوش عطروبویی
خموش از سخنچی میشه به منتو یک بابا بگویی

کنار هم گل پاشیده را چیدن چـه سخت است
گل خود را به زیردست و پا دیدن چه سخت است
نمی‌دانـد کسـی غیــر از مـن افتــاده از پـــا
ترک‌های لب خشکیده بوسیدن چه سخت است

تو بـودی جگـر منتو بودی پسر من
به هر جا را که دیدمتو بودی اکبر من
علــی اکبـرم گـل پرپـرم توچه خوش عطروبویی
خموش از سخنچی میشه به منتو یک بابا بگویی

به کار مـن گــره افتـاده دیگـر وا نمی‌شه
برای من کسی چـون یوسف لیـلا نمی‌شه
نمی‌دانم چسـان من از زمین بـردارم او را
میان یک عبـا صـد اکبـر مـن جا نمی‌شه
گرفتی ای جوانم تو نور دیدگانم
به زیـر نیزه عمه ترا داده نشانم
علــی اکبـرم گـل پرپـرم توچه خوش عطروبویی
خموش از سخنچی میشه به منتو یک بابا بگویی


  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 02:21
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زبانحال حضرت علی اکبر(ع) -( ای قمر مـن علـی‌اکبر) * سید محسن حسینی

69

زبانحال حضرت علی اکبر(ع) -( ای قمر مـن علـی‌اکبر) ای قمر مـن علـی‌اکبر
ای پسرمـن علـی‌اکبر
ای جگـر مــن علـی‌اکبر ای وای

به سـوی تو من می‌دویم
هر عضو تو کناری چیدم
پاشیـده‌تر از تـو ندیـدم ای وای

بـار غـم آوردم علـی‌جان
قـد خـم آوردم علی‌جان
عبا کـم آوردم علـی‌جان ای وای

هر جـا بـود از تـو نشونه
خون شده از چشمم روونه
جمعت کنم من دونه دونه ای وای

تنهـا منـم منـم که دارم
صــد تــا علی‌اکبر کنارم
کــدوم و در عبــا بـزارم ای وای

رفتــه ز داغ مـه‌جبینــم
نــور از دو چشـم نازنینم
چنــد علـی رو نمی‌بینم ای وای

جـوانم و از پــا فکنــدید
با نیزه زخمش رو مبندید
چرادارینبهمن می‌خندین ای وای

بـابـا غـریب و بی‌قــراره
اکبراشـو کـرده شمــاره
شماره خندیـدن نــداره ای وای

اکبـر مـن خــدا باهاشه
می‌برمش هر جوری باشه
کاشکی دوبـاره او نباشد ای وای

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 02:23
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه زبانحال حضرت علی اکبر(ع) -( تو از چـه در خسـوفی ای مـاه عالـم‌آرا) * سید محسن حسینی

97

نوحه زبانحال حضرت علی اکبر(ع) -( تو از چـه در خسـوفی ای مـاه عالـم‌آرا) تو از چـه در خسـوفی ای مـاه عالـم‌آرا
بگشا دو چشم خود را ای نور چشم لیلا
لاله پرپر من علی‌اکبر من

تمام حاصـل من حل کن تو مشکل من
دل مــن مســوزان ای میــوه دل مـن
لاله پرپر من علی‌اکبر من

دلــم ربــوده‌ای بــا الله اکبــر، اکبـر
برای دیدن تو صف بسته لشکـر اکبـر
لاله پرپر من علی‌اکبر من

فرق من و تو اینجا تنها در این میان است
تو ابرویت کمـان و من قامتم کمان است
لاله پرپر من علی‌اکبر من

غمت بـه سینـه مــن راه نفـس ببنـدد
راضی مشو علی جان قاتل به من بخندد
لاله پرپر من علی‌اکبر من

بگو ز من چه دیدی که دل ز من بریدی
کشتی مرا تو از بس پا بر زمین کشیدی
لاله پرپر من علی‌اکبر من

ای گل چیـده من مستم ز عطر و بویت
منعم مکن اگـر چه دیر آمدم به سویت
لاله پرپر من علی‌اکبر من

افتـاده شمـع عمـرم از داغ تو به سوسو
رفتی ز دستـم و مـن دستم بود به زانو
لاله پرپر من علی‌اکبر من

داغ تـو کـرده پیــرم ای پســر جـوانم
خواهم که خیـزم از جـا امـا نمی‌تـوانم
لاله پرپر من علی‌اکبر من

آتش زدی ز آهت بر بود و هست بابا
شد دست عمـه تـو عصای دست بابا
لاله پرپر من علی‌اکبر من

شکسته‌ای ز داغت هم بال و هم پرم را
چشمم دگر نبیند گم کرده‌ام حرم را
لاله پرپر من علی‌اکبر من

ره را بـده نشانــم ای آرزوی خیمــه
خیز و ببر علی جان من را به سوی خیمه
لاله پرپر من علی‌اکبر من

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 02:24
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -( از چـه در خسـوفی ای مــاه آسمـانم) * سید محسن حسینی

69

نوحه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -( از چـه در خسـوفی ای مــاه آسمـانم) از چـه در خسـوفی ای مــاه آسمـانم
کــرده‌ای تــو پیــرم ای پسـر جوانم
گل پرپر من علی‌اکبر من

بوسـه از لـب تـو بگیــرم ای علی‌جان
تو بدان که من هم می‌میرم ای علی‌جان
لاله پرپر من علی‌اکبر من

نفسـی نمـانده برایم از بسکه گفتم پسرم
جگری نمانـده برایم از بسکه گفتم جگرم
وای از این سر تو ندانم چه آمده بر سر تو
روی دامن خـود بگیـرم سر تو یا پیکر تو
پیشم ای نازنین پا مکش بر زمین
وای از این غم جدایی

عطر و بویت ای گل پیچیده در بیابان
مانده‌ام چگـونه جمعـت کنم علی‌جان
لاله پرپر من علی‌اکبر من

بــرده‌ای تــو نــور دو دیــده ترم را
گر نباشــد عمـه گـم می‌کنم حرم را
گل پرپر من علی‌اکبر من

خیز و کن تماشا که کارم فقط تماشا می‌شود
صـد علی‌اکبـر چگونه در یک عبـا جا می‌شود
مثل گیسوی تو علی‌جان سر تا به پایم درهم است
هر چه می‌شمارم تو را من دوباره می‌بینم کم است
یـوسف کــربلاتو که کشتی مرا
وای از این غم جدایی

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -( ای دلـــربـا ای نازنین علی‌اکبرم) * سید محسن حسینی

53

نوحه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -( ای دلـــربـا ای نازنین 	علی‌اکبرم) ای دلـــربـا ای نازنین علی‌اکبرم
خنـده دشمـن را ببین علی‌اکبرم
کمتر بکش پا بر زمین علی‌اکبرم

ای پسـرم پلکــی بزن علی‌اکبرم
لب بگشــا بگـو سخن علی‌اکبرم
تو یک بابا بگـو به من علی‌اکبرم

گلبـرگ رنگینـم تویی علی‌اکبرم
هر جا که بنشینم تویی علی‌اکبرم
هر جا که می‌بینم تویی علی‌اکبرم

مـن اربـاً اربـا دیدمت علی‌اکبرم
ن خم شدم بوسیدمت علی‌اکبرم
در یک عبا من چیدمت علی‌اکبرم

داغت شـده پابست من علی‌اکبرم
آتش زدی بر هست من علی‌اکبرم
عمـه گرفتـه دست من علی‌اکبرم

می‌بـرمت مـن بـا عبـا علی‌اکبرم
دارم می‌رم من به کجا علی‌اکبرم
گم کرده‌ام من خیمه را علی‌اکبرم

  • چهارشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

نوحه حضرت علی اکبر(ع) -( زینب بیا دیدنی مـاه لیـلا شـده) * سید محسن حسینی

59

نوحه حضرت علی اکبر(ع) -( زینب بیا دیدنی مـاه لیـلا شـده) زینب بیا دیدنی مـاه لیـلا شـده
به پیش بابا علـی اربـاً اربا شـده
واویلا واویلا واویلا واویلا

جوان لیلا کمی چشم خود واکن
جـان دادن بابـایت را تمـاشا کن
واویلا واویلا واویلا واویلا

جگرم را سوزانده‌ای، ای جگر من
کمتر بزن دست و پا ای پسر من
واویلا واویلا واویلا واویلا

زینب بیــا بــردن اکبـرم سخته
با یک عبا بردنش در حرم سخته
واویلا واویلا واویلا واویلا

از لبهای خشک او بوسه می‌گیرم
خـدا کنـد با همیـن بوسه بمیرم
واویلا واویلا واویلا واویلا

ماننـد یک لالـه پرپر گشتـه اکبر
اهل خیمه در خیمه برگشته اکبر
واویلا واویلا واویلا واویلا

  • چهارشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

نوحه علی اکبر علیه السلام -(از حسین به یک اشاره از علی به سر دویدن ) * محمدرضا سروری

0

نوحه علی اکبر علیه السلام -(از حسین به یک اشاره از علی به سر دویدن ) از حسین اشاره

از حسین به یک اشاره از علی به سر دویدن
از پـدر فقط نظـاره از پسـر به خون تپیـدن
مثل خورشیـد و ستـاره نور بر نوری دمیـدن
بر صفوف بی شمـاره یک تنه خنجر کشیـدن
******
جوان حیدر نسبم مرد مبارز طلبم
علـی یل با ادبم ماه درخشان شبم

شبه رخسـار محمـد راهی جنگ عدوست
در میـان آل هاشـم اولین رزمنـده اوست
وقت میدان رفتنش در خیمه ها محشر شده
موسم بی یاوری را با صلابت چاره جوست

دید لشکـر شده لازم به نبرد
یک بنی هاشمی عازم به نبرد
بسـت شمشیر و حمایل اکبر
با کـلاه خـوُد و لوازم به نبرد

از حسین به یک اشاره از علی به سر دویدن
******
اذن میـدان را به آنی داد و آنی گفـت برو
مثل یک فرمانده نه ، چون باغبانی گفت برو
بدرقه آهستـه آهستـه شـد و پـرواز کرد
با نگـاه غـم ولی با مهـربانی گفـت برو

یک نگـاهی به قد و بالا کـرد
دیـده محـو قمـر لیـلا کـرد
بر لبـش جملـة مَهـلاً مَهـلا
خیمــه آمــادة واویـلا کـرد

از حسین به یک اشاره از علی به سر دویدن
******
یک اشاره از حسین و یک اطاعت از علی
متن انشـاء از حسین و یک قرائت از علی
مثـل ابراهیـم آمـد در منـایِ دل حسیـن
خون سرخ و جان شیرین شد بضاعت از علی

رفت میدان و شرر بر دون زد
ارباً اربا چو رقـم در خـون زد
با لـبِ تشنـه به آغـوش پدر
یک شبیخون به دلِ مجنون زد

از حسین به یک اشاره از علی به سر دویدن
******
یـار بـابـا یـاور دین شد علی در کربـلا
مـرد میـدان نبـرد و حیــدر دشـت بـلا
دل سپرده بر ولایش دل شکسته از غمش
سـروری از دل شده بر عشق اکبر مبتـلا

من که بر عهد حسین پابندم
از علی گفتـن خود خرسنـدم
شعـرهایم همه تقدیم رهش
دیده ام بر کرمـش می بنـدم

از حسین به یک اشاره از علی به سر دویدن
******

  • چهارشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 00:23
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

شهادت علی اکبر (ع) -(علی اکبر لیلا ، مه انور لیلا) * محمدرضا سروری

0

شهادت علی اکبر (ع) -(علی اکبر لیلا ، مه انور لیلا) اکبر لیلایی

علی اکبر لیلا ، مه انور لیلا
گل احمر لیلا ، سر و سرور لیلا
یل حیدر لیلا ، گل پرپر لیلا
سمن پیکر لیلا ، جوان اختر لیلا
******
اکبر لیلایی ، یوسف زهرایی ، چه دلربایی
ای قمر زیبا ، شبه رُخ طاها ، نور خدایی

حسین بر قد و بالای علی می نازد
که دل بر رخ زیبای علی می بازد

می رود اما حرم ماه ندارد
خیمه بجز نغمة آه ندارد

علی راهی میدان شده بر دشمن دون می تازد
لبِ تشنه روان روی زمین دجلة خون می سازد

بیند به میدان ، با تیغ بران ، رزم علی را ، یا علی اکبر
نازد برادر ، در پیش خواهر ، عزم علی را ، یا علی اکبر

اکبر درون میدان
زینب به خیمه گریان
شمشیر چنان اباالفضل
می زد به عهد و پیمان

سرو رشید حسین ، امید لیلا
صحنة رزم علی ، ندیده لیلا

یکی بر هنر رزم علی می بالد
یکی در غم سالار جوان می نالد

علی اکبر لیلا ، مه انور لیلا
******
جوان رعنایت ، اکبر لیلایت ، بخون تپیده
با بدن صدچاک ، فتاده روی خاک ، زخم عدیده

حسین خیره دو دیده به علی می دوزد
پدر بر سر بالین پسر می سوزد

اکبر لیلا دگر دو دیده بسته
پشت پدر در غم پسر شکسته

حسین پاره بدن جسم علی روی عبا بگذارد
که بر دوش خودش پاره جگر سوی حرمگاه آرد

با نوجوانان ، فریاد و افغان ، تا آسمان ها ، یا علی اکبر
در خون شناور ، افتاده پریر ، زیر کمان ها ، یا علی اکبر

اکبر فتاده گلگون
زینب به حال محزون
امید باغبان رفت
گرید به دیده خون

تازه جوان حسین ، جهان زینب
رفت و غمش شعله زد به جان زینب

قد سرو حسین در غم او خم گشته
دو چشمان حرم چشمه زمزم گشته

علی اکبر لیلا ، مه انور لیلا
******

  • شنبه
  • 1
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 18:46
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر علیه السلام * محمد حبیب زاده

514

حضرت علی اکبر علیه السلام #شب_هشتم_محرم_الحرام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#روضه

چقدر ابن ملجم اینجا هست
که زده ضربه ها به فرق سرت

اربا اربا شدی به عشق علی
میکند خاک غم به سر پدرت

اینقدر پا نکش زمین بابا
از عطش تیر میکشد جگرت

چه بلایی سر تو اوردند
میچکد خون زدیده های ترت

زده آتش به کل جان و تنم
این نفسهای گرم و شعله ورت

من خودم یک کویر بی ابم
که لبم را نشانده ام به لبت

سنگ و شمشیر و نیزه میبینم
همه جا ریخته به دورو برت

چشم خود وا کن و بگو بابا
چه کسی اینچنین زده کمرت

این همه دست و پا نزن ُمردم
کشته من را شکاف روی سرت

پاشو عمه رسیده لطمه زنان
میدهم جان مادرم قسمت

لحظه جمع پیکرت دیدم
چقدر کم شده ست از بدنت

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 23:53
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 ودود آذرین خلخال

حضرت علی اکبر(ع) -(اوّل قتيل عـشـق ؛ هم نام حيــدر است) * ودود آذرین خلخال

714
2

حضرت علی اکبر(ع) -(اوّل قتيل عـشـق ؛ هم نام حيــدر است) اوّل قتيل عـشـق ؛ هم نام حيــدراست
خـلقـاً و خُلقـاً او ؛ شــبه پيـمبـراست
بر شيـعه تاج سر
اربــاب را پـســر
اكبر گل حسين

اي آيــت خـــدا ؛ آيــيــنـــه دارعشق
آهـوي لـيـلي اي ؛ دار و ندار عشق
اي عـشـق منـــجلي
نــــوبــاوة عـــلـي
اكبر گل حسين

جـام شــهـادتــش لـبـريزشــد زشــور
عــازم به جبهه شد دردل حديث نور
قامـت قـيامـت است
اكسـيرهـمــّت است
اكبر گل حسين

شد جـسم اطهـرش صـــدپاره از ستم
قلب حسـيـن شـكست از غـصّه و الم
لعنت به خصم دون
شد ديـده پــرزخون
اكبر گل حسين

سلطان دين حسين ؛ اين غـم كجا بَرَد
بر خـيــمـه جـسم تـو ؛ انـدرعـبــا بَرَد
بـرگ خـزان شدي
حـيـدرنـشـان شدي
اكبر گل حسين

  • چهارشنبه
  • 24
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 18:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

تک سرود حضرت علی اکبر (ع) -(خوش اومدی اکبر پسر پهلوونه اربابم) * رضا نصابی

627

تک سرود حضرت علی اکبر (ع) -(خوش اومدی اکبر     پسر پهلوونه اربابم) خوش اومدی اکبر پسر پهلوونه اربابم
خوش اومدی اکبر مرتضای جوونه اربابم
خوش اومدی اکبر قمر دومه بنی هاشم
خوش اومدی اکبر ای ماه اسمونه اربابم

ای در شمائل مصطفی
ای در خصائل مرتضی

ای اکبر

ای سخاوت بی بدل
شیرینه نامت چون عسل

ای اکبر

ای دلبر هفت اسمان
زیباتر از رنگین کمان

ای اکبر

ای پهلوانه با جگر
در اسمان عشق قمر

ای اکبر

جانم علی جانم جانم علی جان

جلوه ی نور تو جلوه ای از نور خدا هستش
چی بگم از چشمات انگار که چشمه مصطفی هستش
لبخند تو مثل لبخند زیبای حسین هستش
تیغ دو ابرویت چون تیغ تیز مرتضی هستش

تو شیوه رزم حیدری
حریف صد تا لشگری

ای اکبر

وقتی که لبخند می زنی
دل از دو عالم می بری

ای اکبر

پایین پای پادشاه
خوابیده ای ای قرص ماه

ای اکبر
من سائل چشم توام
از من نگیر ی تو نگاه

ای اکبر

جانم علی جانم علی جانم علی جان

  • یکشنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی فخرالدین اسکندری

حضرت علی اکبر(ع) -(سرگرم عشق بازی با نام اکبرم) *کربلایی فخرالدین اسکندری

757

حضرت علی اکبر(ع) -(سرگرم عشق بازی با نام اکبرم) سرگرم عشق بازی با نام اکبرم
چون مرغ خسته ام که پی دام اکبرم

ره گم نکرده ام اگر اینجا نشسته ام
بهتر بداند اهل جهان ، رام اکبرم

از قول من به آل فتن گوش زد کنید
من مست جام حیدری و جام اکبرم

هیهات کی روم به در خانه ای دگر
تا ریزه خوار سفرهٔ اکرام اکبرم

دنیای دون پیش کش اهل خاصش
عبد علی الدوام به پیغام اکبرم

هرگز ز چهره ام نشود کم غبار حزن
اندر عزای محنت و آلام اکبرم

آن قطعه قطعه پیکر و آن پیر و آن عبا
من اشک ریز روضهٔ فرجام اکبرم

شاعر:مصطفی اسکندری

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد