حضرت علی اکبر (ع)

مرتب سازی براساس

وداع حضرت علی اکبر(ع) -(نورِ چِشما دل دَمادَم میلِ دیدارت کند) * جودی خراسانی

530

وداع حضرت علی اکبر(ع) -(نورِ چِشما دل دَمادَم میلِ دیدارت کند) نورِ چِشما دل دَمادَم میلِ دیدارت کند
جان هَمی خواهد نَظر بر ماهِ رُخسارت کند

اُمّ لیلا را نَظر باشد که یک بارِ دِگر
سُرمه ای از دودِ دل بر چِشمِ بیمارت کند

ای ذبیحِ من زِ قربانگه دَمی بُگشای چشم
تا چو هاجر جان فَدایت مادرِ زارت کند

عمّه ات زِینب هَوس دارد که اَندر پیشِ تو
در خُرام آئی تو و او سِیرِ رَفتارت کند

خیز تا با سوزنِ مُژگان دَمی کلثومِ زار
بخیه بر این زَخمهای جِسم اَفکارت کند

خواهرِ زارت سَکینه خواهد از سِیلابِ اَشک
شُست و شو بر گیسوی چون مُشک تا تارت کند

مَستی از جامِ شهادت بس که نَشنیدت جواب
هر که آمد تا که از این باده هُشیارت کند

با گلوی چاک چاک از نوکِ تیرِ حَرمله
اَصغر آمد تا زِ خوابِ ناز بیدات کند

(جودیا) بر گو کَفن سازد مُهیّا بَهر خویش
هر که خواهد گوش بَر جان سوز گفتارت کند

  • پنج شنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 13:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

حضرت علی اکبر(ع) -(دور چون بر آل پیغمبر رسید) *حجة الاسلام نیر تبریزی

498

حضرت علی اکبر(ع) -(دور چون بر آل پیغمبر رسید) دور چون بر آل پیغمبر رسید
اولین جام بلا اكبر چشید

اكبر آن آئینه رخسار جد
هیجده ساله جوان سرو قد

در مناى طف ذبیح بى بدا
ذبح اسماعیل را كبش فدا

برده در حسن از مه كنعان گرو
قصه هابیل و یحیى كرده نو

دید چون خصمان گروه ‏اندر گروه
مانده بى یاور شه حیدر شكوه

با ادب بوسید پاى شاه را
روشنائى بخش مهر و ماه را

كاى زمان امر كن در دست تو
هستى عالم طفیل هست تو

رخصتم ده تا وداع جان كنم‏
جان در این قربان كده قربان كنم‏

چند باید دید یاران غرق خون
خاك غم بر فرق این عیش زبون

چند باید زیست بى روى مهان‏
زندگى ننگست زین بس در جهان

و اهلم اى جان فداى جان تو
كه كنم این جان بلا گردان تو

بی تو ما را زندگى بى حاصل است
كه حیات كشور تن با دل است

تو همى مان كه دل عالم توئى
مایه عیش بنى آدم توئى‏

دارم اندر سر هواى وصل دوست
كه سرا پاى وجودم یاد اوست

وصل جانان گر چه عود و آتش است
لیك من مست سقیم آبم خوش است‏

وقت آن آمد كه ترك جان كنم
رو به خلوت خانه جانان كنم‏

شاه دستار نبى بستش به سر
ساز و برگ جنگ پوشاندش به بر

كرد دستارش دو شقه از دو سو
بوسه‏ ها دادش چو قربانى بر او

گفت بشتاب اى ذبیح كوى عشق
تا خورى آب حیات از جوى عشق‏

اى سیم قربانى آل خلیل
از نژاد مصطفى اول قتیل

حكم یزدان آن دو را زنده خواست
كاین قبا آید به بالاى تو راست‏

زان كه بهر این شرف فرد مجید
غیر آل مصطفى در خور ندید

رو به خیمه خواهران بدرود كن
مادر از دیدار خود خوشنود كن‏

رو برو نِه زینب و كلثوم را
دیده مى بوس اصغر مغموم را

شاهزاده شد سوى خیمه روان
گفت نالان كى بلا كش بانوان‏

هین فراز آئید به درودم كنید
سوى قربانگه روان زودم كنید

وقت بس دیر است و ترسم از بدا
همچو اسماعیل و آن كبش فدا

الوداع اى مادر ناكام من‏
ماند آخر بر زبانت نام من‏

مادرا برخیز زلفم شانه كن‏
خود به دور شمع من پروانه كن‏

دست حسرت طوق كن بر گردنم
كه دگر زین پس نخواهى دیدنم‏

كاین وداع یوسف و راحیل نیست‏
هاجر و به درود اسماعیل نیست‏

برد یوسف سوى خود راحیل را
دید هاجر زنده اسماعیل را

من زِ بهر دادن جان میروم‏
سوى مهمان گاه جانان میروم

وقت دیر است و مرا از جان ملال‏
مادرا كن شیر خود بر من حلال‏

الوداع اى خواهران زار من
كه بود این واپسین دیدار من

خواست چون رفتن به میدان وغا
در حرم شور قیامت شد به پا

خواهران و عمه‌ گان و مادرش‏
انجمن گشتند بر گرد سرش‏

شد زِ آهنگ نواى الفراق‏
راست بر اوج فلك شور از عراق‏

گفت لیلى كاى فدایت جان من‏
ناز پرور سرو سروستان من

خوش خرامان میروى آزاد رو
شیر من بادا حلالت شاد رو

اى خدا قربانى من كن قبول
كن سفید این روى من نزد بتول‏

كاشكى بهر نثار پاى یار
صد چنین در بودم اندر گنج بار

آرى آرى عشق از این سركش‌ تر است
داند آن كو شور عشقش بر سر است

شاه عشق آنجا كه با فَر بُگذرد
مادران از صد چو اَكبر بُگذرد

عشق را همسایه و پیوند نیست
اهل و مال و خانه و فرزند نیست

خلوت وصلى كه منزل گاه اوست‏
اندر آن خلوت نبیند غیر دوست‏

شبه پیغمبر چون زد پا در ركاب
بال و پر بگشود چون رَفرَف عقاب

از حرم بر شد سوى معراج عشق
بر سر از شور شهادت تاج عشق‏

كوى جانان مسجد اقصاى او
خاك و خون قوسین او ادناى او

گفت شاه دین به زارى كاى اله
باش بر این قوم كافر دل گواه

كز نژاد مصطفى ختم رسل
شد غلامى سوى این قوم عتل‏

خَلق و خُلق و مَنطق آن پاك راى
جمع در وى همچو اندر مُصحف آى

هر كه را بود اشتیاق روى او
روى ازین آئینه كردى سوى او

آرى آرى چون رود گل در حجاب
بوى گل را از كه جویند از گلاب‏

آن كه گم شد یوسف سیمین تنش
بوى او دریابد از پیراهنش‏

زان سپس با پور سعد بد نژاد
گفت با بیغاره آن سالار راد

حقّ كنادت قطع پیوند اى جهول
كه نمودى قطع پیوند رسول

شاهزاده شد به میدانگه روان
بانوان اندر قضاى او نوان

حقه لب بر ستایش كرد باز
كه منم فرزند سالار حجاز

من على بن الحسین اكبرم
نور چشم زاده پیغمبرم‏

حیدر كرار باشد جدّ من‏
مظهر نور نبوت خدّ من

من سلیل طایر لاهوتیم
كز صفیر اوست نطق طوطیم‏

شبه وى در خلق و خلق و منطقم‏
كوكب صبحم نبوت مشرقم‏

در شجاعت وارث شاهى مجید
كایزدش بهر ولایت برگزید

روش مرآت جمال لایزال‏
خودنمائى كرد در وى ذوالجلال‏

باب من باشد حسین آن شاه عشق‏
كه نموده عاشقان را راه عشق‏

جرعه ای نوشیده از جام الست‏
شسته جز ساقى دو دست از هر چه هست‏

عشق صهبا و شهادت جام اوست‏
در ره حق تشنه كامى كام اوست‏

آفتاب عشق و نیزه شرق او
هشته ایزد دست خود بر فرق او

بس كه آن شیرِ دلاور یك تنه
زد یلان را مِی سره بر مِیمنه

پر دلان را شد دل اندر سینه خون‏
لخت لخت از چشمِ جوشن شد برون‏

شیر بچه از عطق بی تاب شد
با لبِ خشکیده سوى باب شد

گفت شاها تشنگى تابم ربود
آمدم نك سویت اى دریاى جُود

اى روانِ تشنگان را سل سبیل‏
عینِ صبرى هل الى ماء سبیل‏

برده نقلِ آهن و تابِ هَجیر
صبرم از پا دستگیرا دستگیر

شه زبانِ او گرفت اندر دَهان
گوهرى در درجِ لعل آمد نَهان‏

تر نكرده كام از او ماهِ عَرب‏
ماهى از دریا بر آمد خُشك لب‏

گفت گریان اى عجب خاكم به سر
كام تو باشد زِ من خشكیده‏ تر

آب در دریا و ماهى تشنه كام
تشنگان را آب خوش بادا حَرام

نى كه دل خون باد دریا را چو نیل‏
بى تو اى ساقى كُوثر را سَلیل‏

شاه جم شوكت گرفت اندر بَرش‏
هشت بر درج گهر انگشترش‏

شد زِ آبِ هفت دریا شسته دست
سوى بزمِ رزمگه سرشار و مست‏

موج تیغِ آن سلیل اَرجمند
لطمه بر دریاى لشگر گه فِكند

سوختى كیهان زِ برقِ تیغِ او
گر نه خون باریدى از پى میخ او

گفت با خیلِ سپه سالار جنگ
چند باید بست بر خود طُوق نَنّگ‏

عارتان باد اى یَلان كار زار
كه شود مَغلوبِ یك تن صَد هِزار

هین فرو بارید بارانِ خدنك
عرصِه را بر این جوان دارید تنك‏

آهوى دشتِ حرم زان دار و گیر
چون هُما پَر بَست از پیكانِ تیر

ارغوان زارى شد آن جسمِ فِكار
عشق را آرى چنین باید بَهار

حیدرانه گرم جنگ آن شیرِ مَست
مَنقذ آمد ناگهان تیرى به دست

فرق زاد نایب رَب الَفلق‏ّ
از قَفا با تیغ بُران كرد عَشق‏

برد از دستش عنانِ اختیار
تشنگى و زخم‏ هاى بى شُمار

گفت با خود آن سلیل مُصطفى
اكبرا شد عهد را وقتِ وفا

مرغِ جان از حبسِ تَن دلگیر شد
وعده دیدارِ جانان دیر شد

چون نهادت بخت بر سر تاجِ عشق‏
هان به ران رَفرَف سوى مِعراجِ عشق‏

عشق شمشیرى كه بر سر میزند
حلقهء وصل است بر در میزند

عیدِ قربان است و این كُوه مِنا
اى ذَبیح عشق در خون كُن شِنا

چشم بر راه اند اَحبابِ كرام
اَندرین غمخانه كمتر كن مقام

مرغ زار وصل را فصلِ گُل است‏
راغِ پر نَسرین و سَرو و سُنبل است

هین به ران تا جا در آن بستان كنى
سیر سرو و سُنبل و رِیحان كنى‏

هم رهان رفتند ماندى باز پس‏
اكبرا چالاك تر می ران فَرس‏

شد قتیلِ عشق را چون وقت سوق
دست‏ها بر جید باره كرد طُوق‏

هر فریقى هَبرِ او كردى گذر
میزدندش تیر و تیغ و جان شِگر

با زبانِ لابه آن قربان عشق‏
رو به خیمه كرد كاى سلطان عشق‏

دور عیش و كامرانى شد تمام
وقت مرگست اى پدر بادت سلام‏

اى پدر اینك رسولِ داورم
داد جامى از شرابِ كوثرم‏

تا ابد گردم از آن پیمانه مست
جام دیگر بهرِ تو دارد به دست‏

شد زِ خیمه تاخت باره با شتاب‏
دید حیران اندر آن صحرا عُقاب‏

ب

  • یکشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمزمه و مرثیه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(بیا بابا لحظه ای پیشم در کنار من) * رسول چهارمحالی

126

زمزمه و مرثیه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(بیا بابا لحظه ای پیشم در کنار من) پدر جانم ای پدر جانم (2)
-------------------
بیا بابا لحظه ای پیشم در کنار من
بیا بنگر فرق خونینم ای نگار من
بیا بابا بر سر جسمم با تن مجروح
بیا یکدم روضه خوانم شو یا دمی ممدوح
بیا بابا بر علی اکبر کن نظر بابا
سر من را دامنت بگذار ای گل زهرا
تویی تو دار و ندار من
پدر هستی تو قرار من
«««««««»»»»»»»»»»»
بیا بابا تشنه ام تشنه کن تو سیرابم
بیا جانا ای امید دل گوهر نابم
بیا بابا غرق در خونم چون علی حیدر
برای وصل رخش دارم می زنم من پر
بیا بابا لحظه ی آ خر آ مده حالا
ببینم رویت دم آخر یوسف زهرا
غلام تو منم ارباب
حسینم جانم مرا دریاب
««««««؛»»»»»»»»
بیا بابا تا اذان گویم این دم آ خر
بیا بابا کن نظر حالا تو بر این پیکر
ببین بابا شبه پیغمبر اکبر ت در خون
ببین لیلاغرق درماتم گشته ومحزون
بگو بابا زینب کبری روضه خوان باشد
حرم را برگ و ز داغ من نوحه خوان باشد
خداحافظ مصحف قرآن
خداحافظ با لب عطشان
----------------------------
پدر جانم ای پدر جانم (2)

  • شنبه
  • 24
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(به زمین افتادی طاقتم رفته علی) * رسول چهارمحالی

105

شور شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(به زمین افتادی طاقتم رفته علی) علی ای جانم ،علی ای جانم ،علی ای جانم ،علی (2)
-----------------------------
به زمین افتادی
طاقتم رفته علی
داغ تو روی دلم
قوّتم رفته علی (2)

بیا یکدم نظر کن به حال من
بیا رحمی کن بابا به این گلشن
شدی اربأ اربا صد پاره تن

علی اکبر ،دو چشمم شد تر ،ز داغت بابا میمیرم
شبیه حیدر ،تویی تو محشر ،چه خاکی بر سر دلگیرم
»»»»»»»»»««««««««««««««
خواهرم یا زینب
این علی اکبر ماست
فرق خونین علی
چون علی شیر خداست(2)

می خونم از داغ غمت بابا
بیا خواهر زینب مدد کن بر ما
شده غلطان به خون علی حالا

ز بعدت بابا ،اُف بر دنیا ،علی ای جانم نرو
به پیش اعدا ،منم من تنها،شدم من رسوا مرو
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»««««««««««
این تن صد چاکت
ز چه رو خیمه برم
از غم ماتم تو
خاک عالم به سرم (2)

چه سخته یک بابا ببینه داغ
اجل آ تش زده به کُل باغ
چنین داغی رو داری سراغ

دلم بی تابه،توی گردابه،دو چشمام خوابه علی
غم اربابه،شب مهتابه،دلم کبابه علی
-----------،،،،-،،،،،،،-----------------
علی ای جانم،علی ای جانم ، علی ای جانم ،علی(2)

  • شنبه
  • 24
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(قد کمان رعنا جوانم اکبرم) * رسول چهارمحالی

139

نوحه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(قد کمان رعنا جوانم اکبرم) ماه تابانم علی،بهتر از جانم علی (2)
-------------------------
قد کمان رعنا جوانم اکبرم
شیر مرد ای جان جانم اکبرم
من نمی گویم نرو آ هسته تر
کن نظر بردیدگان و چشم تر
جان زهرا مادرم یکدم نظر
کن به حالِ مضطرم نور بصر
««««««««»»»»»»»»
تو شبیه احمد مختاری
زور و بازو حیدر کراری
قرص ماه هاشمیان یا علی
سیرت و صورت مانند نبّی
ای علمدار جوانان حرم
پیش چشمانم بزن بابا قدم
«««««««»»»»»»»»»»
می شود همچون علی فرقت دو تا
چشم پاکت اربأ اربا هر کجا
ای علی ای جا ن من جانان من
بلبل سر گشته و نالان من
رو به میدان تو ولی آ هسته تر
مادرت را می کنی خونین جگر
»»»»»»»»»«««««««
ماه تابانم علی،بهتر از جانم علی(2)

  • شنبه
  • 24
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(شرح تفسیر تو کار خلق نیست) * رسول چهارمحالی

210

شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(شرح تفسیر تو کار خلق نیست) شرح تفسیر تو کار خلق نیست
یا که پایان تنت از حلق نیست
برزمین شد قطعه قطعه پیکرت
عاقبت بر نیزه ها هم شد سرت
ای رسول الله دشت کربلا
کشته ی لب تشنه ی ظلم وجفا
خَلقأ و خُلقأ تویی مثل رسول
ای جگر گوشه به زهرای بتول
یادم آ مد وقت میدان رفتنت
لحظه ی بدرود به بابا گفتنت
گفت بابا جان نمی گویم نرو
لحظه ای آهسته تر اکبر برو
ای تمام هستی بابا علی
ای علی ، رعنا جوان،جانا علی
راه میدان را چرا گم کرده ای
خیمه هامان راچرا گم کرده ای
قرص ماه هاشمیان اکبرم
رحم کن حرفی بزن بال وپرم
اُفْ به دنیای بدون تو علی
ای که در میدان همانند یلی
ای بلند بالای مه سیمای من
خیز از جا اکبر زیبای من
عمه زینب آمده بالا سرت
در بغل گیرد مثال مادرت
اِربأ اِربایی علی روی زمین
جمع کردم عضوهایت نازنین
حال دیگروقت امدادم شده
ای جوانان اشک فریادم شده
ای جوانان حرم یاری کنید
در غم اکبر سوگواری کنید

  • شنبه
  • 24
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

وداع حضرت علی اکبر(ع) -(گلعذارِ من بیا تا همچو گُل بویت کنم) * جودی خراسانی

747
1

وداع حضرت علی اکبر(ع) -(گلعذارِ من بیا تا همچو گُل بویت کنم) گلعذارِ من بیا تا همچو گُل بویت کنم
این دمِ آخر نظر بر روی نیکویت کنم

همچو نور، از دیده ام ای نورِ چشمانم مرو
تا زِ مژگان شانه ای بر سنبلِ مویت کنم

سوی قربانگه روانی ای ذبیحِ من بیا
سرمه ای از دودِ دل بر چشمِ جادویت کنم

پیشِ رویم یک دمی بخرام ای سَروِ روان
تا تسلّای دل از این قدّ دلجویت کنم

کعبه ام روی تو بود و قبله ام ابروی تو
باش یک دَم سجده بر محرابِ اَبرویت کنم

وای بر من کز جفا باید زِ کوفه تا به شام
همرهی با قاتلِ بی رحمِ بد خویت کنم

ای دریغا شمر نگذارد دمی در قتلگه
از دلِ خونین فغان اندر سرِ کویت کنم

رأسِ تو در پیشِ رویم تا چهل منزل دریغ
خصم نگذارد دمی تا یک نظر سویت کنم

خلقِ عالَم زنده از جانند در دوران و من
همچو #جودی زندگی در دهر از بویت کنم

  • شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 22:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر(ع) -(در دیار کربلا آن وادی پرشور و پرخون) * حاج حیدر خوندل

236

حضرت علی اکبر(ع) -(در دیار کربلا آن وادی پرشور و پرخون) در دیار کربلا آن وادی پرشور و پرخون
خواست خیل عشق تازد بردل لیلای مجنون
در خرام آمد علی با قامت زیبا وموزون
در پی آن شاه دین باخاطری ازغصه محزون
زیرلب می گفت گویا این کلام ذات همچون
لن تنالوالبر حتی تنفقوا مما تحبون

اشک حسرت موج زد در دیده شه همچو دریا
رو بحق بنمود گفت ای ذوالجلال حی ویکتا
این جوان که خلق وخلق ومنطقش باشدچوطاها
من به پای خود فرستادم سوی قوم اعدا
خود گواهم باش این معنا مرا بنمود مفتون
لن تنالوالبر حتی تنفقوا مما تحبون

باغبان پیر اندر راه سرو گلعذاری
دل بسوزازالتهاب واشک غم در دیده جاری
گفت جانا چون به کوی مرگ رهسپاری
چندگامی زن به پیش من که تاکامم برآری
جان به جانان ده که لیلایت شود ازغصه مجنون
لن تنالوالبر حتی تنفقوا مما تحبون

شاهزاده دید شه رااز محبت بی شکیب است
موسم هجران گل هنگام شور عندلیب است
گفتا باباصبرفرما وصل جانان عنقریب است
شیوه توصبر وشیون کارلیلای غریب است
بگذر ازمن تاشوم در راه دین آغشته برخون
لن تنالوالبر حتی تنفقوا مما تحبون

تا کند ایثارجان شهزاده قصد اشقیا کرد
در فراق خود غزالان حرم را مبتلا کرد
شاه مظلومان سبیل اشک از دل عقده وا کرد
پس سپاه کینه را باخاطر محزون صدا کرد
صد چو اکبرفدای این کلام نغز وموزون
لن تنالوالبر حتی تنفقوا مما تحبون
.

  • سه شنبه
  • 17
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 00:07
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمود حبیبی کسبی

شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(دل نمی‌دانم چه شد، دلبر نمی‌دانم چه شد) * محمود حبیبی کسبی

482
1

شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(دل نمی‌دانم چه شد، دلبر نمی‌دانم چه شد) دل نمی‌دانم چه شد، دلبر نمی‌دانم چه شد
سر نمی‌دانم چه شد، پیکر نمی‌دانم چه شد

مظهـر الله‌اکبر، شبه پیغمبر که رفت
حال اهل بیت پیغمبر نمی‌دانم چه شد

اولین شیر بنی‌هاشم که عزم رزم کرد
گشت میدان عرصۀ محشر، نمی‌دانم چه شد

تا علی آمد به میدان، باز هم سر باز کرد
کینه‌های کهنه از حیدر، نمی‌دانم چه شد

اسب ره گم‌کرده جای بازگشتن تا خیام
رفت سمت مسلخ لشکر، نمی‌دانم چه شد

هرکسی با هرچه دستش بود، می‌زد ضربه‌ای
زیر تیر و نیزه و خنجر نمی‌دانم چه شد

غربت یک شیر زخمی بین صد کفتار، آه
دوره‌اش کردند و من دیگر نمی‌دانم چه شد

او که سر تا پا غنیمت بود افتاد از فَرَس
زیر دست قوم غارتگر نمی‌دانم چه شد

رشتۀ تسبیح اعضای علی از هم گسست
سرگذشت پیکر اکبر نمی‌دانم چه شد

زیر نعل تازه می‌آید چرا بوی گلاب؟
از نزاکت غنچۀ پرپر نمی‌دانم چه شد

پاره‌های پیکر او در عبا هم جا نشد
آنچه باقی مانده بود آخر نمی‌دانم چه شد

عاقبت خورشیدِ سر بر قلۀ نی شد، ولی
ماجرای آن تنِ بی‌سر نمی‌دانم چه شد

قافله رفت و بدن ماند و بیابان، تا سه روز ...
این سه روز اما همان بهتر نمی‌دانم چه شد

  • سه شنبه
  • 17
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 00:41
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر(ع) -(چه شرافت اینکه گدا شوم به سرای تو که سخا تویی) * محمدحسین حسینی

309

حضرت علی اکبر(ع) -(چه شرافت اینکه گدا شوم به سرای تو که سخا تویی) چه شرافت اینکه گدا شوم به سرای تو که سخا تویی
چه عنایت اینکه به ابتلا تو ببینی ام که شفا تویی

نبوی ثمر علوی پسر دُر فاطمی حسنی کرم
و شجاعتت همه چون پدر که تمام آل عبا تویی

جبروت محو جلال تو ملک است و میل وصال تو
حَسُنَت جمیع خصال تو که ورای مدح و ثنا تویی

به ضریح نزد حسین تو، پدرت چو کعبه و حِجر تو
حرم از وجود تو شش جهت همه قبله‌ی شهدا تویی

تو برای فدیه مرا بخوان به طواف دور سرت کشان
صنما به سعی تو ام چنان که صفا تویی و منا تویی

نه فقط به چهره محمدی تو چنان خلاصه‌ی احمدی
که نگفته آنکه به عمر خود سخنی ز روی هوی تویی

چو پدر در اوج هدایتش چو عمو به وقت سقایتش
تو چو عمه‌ای و حمایتش قمری و شمس و ضحی تویی

به وداع تلخ تو از حرم چه نهیب زد شه محترم
که رها کنید! علی اکبرم! همه غرق ذات خدا تویی

پدرت چو دیده تن تو را به کنار تو متحیرا
چه شده است پیکرت اکبرا که تمام کرب وبلا تویی

ولدی علی ولدی علی ولدی علی ولدی علی
ولدی علی ولدی علی ولدی علی همه جا تویی

  • سه شنبه
  • 17
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 00:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه زمینه حضرت علی اکبر (ع) -(ای میوه ی قلب حسین ای غمگسار من علی) * مرتضی شاهمندی

238

نوحه زمینه حضرت علی اکبر (ع)  -(ای میوه ی قلب حسین ای غمگسار من علی) ای میوه ی قلب حسین ای غمگسار من علی
تنها نذار بابای خود ای تو نگار من علی

با رفتن خود بابا پیرم مکن
علی از زندگی تو سیرم مکن

علی اکبر بابا
ای گل پرپر بابا (۴)

بعد تو ای آروم جون سیرم ازاین دنیاعلی
از ماتمت بابا شده بی یاور و تنها علی

افتادی رو زمین از تیغ عدو
بابا پاشو برام یک اذان بگو

علی اکبر بابا
ای گل پرپر بابا

  • سه شنبه
  • 17
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 22:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه شب هشتم محرم -(مثل یه شمع سوخته رفتی تو از کنارم) * مجید آقاجانی

177

زمینه شب هشتم محرم -(مثل یه شمع سوخته رفتی تو از کنارم) ?بند 1

مثل یه شمع سوخته رفتی تو از کنارم
طاقت رفتنت رو علی من ندارم
دردی تو سینه من نشسته بی قرارم

دیدم چجوری پسرم افتادی از پا
کشیدی پای خستتو به روی خاکا

بال و پرت به زیر دستو شکسته
گرد غم نبودنت تو دل نشسته

علی من علی اکبر

?بند 2

میخوام که بشنوم باز علی من صداتو
با سختی دیدم حالا که بستی تو چشاتو
کاشکی میشد میدادم جونمو من براتو

میون میدون بودی غوغایی به پا شد
جسمت علی اسیر تیر و نیزه ها شد

به روی خاک ناله زدی با لب تشنه
چی سر تو اومده زیر تیغ و دشنه

علی من علی اکبر

?بند 3

نمیکنم فراموش نگاه آخرت رو
یه بی حیایی بابا شکسته این سرت رو
با خون دل تو بستی چشمای ترت رو

بی تو نفس کشیدنم دیگه عذابه
خدا میدونه حال من خیلی خرابه

تورو با دستای خودم به خاک سپردم
قد یه دنیا پسرم غصتو خوردم

علی من علی اکبر

  • یکشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 16:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر ع -(باید برای غربتت در روضه جان داد اصلاً تمامِ سینه را دستِ خزان داد) * هستی محرابی

206

حضرت علی اکبر ع -(باید برای غربتت در روضه جان داد اصلاً تمامِ سینه را دستِ خزان داد) #شب_هشتم_حضرت_علی_اکبر_ع

باید برای غربتت در روضه جان داد
اصلاً تمامِ سینه را دستِ خزان داد

وای از تنِ پاشیده ات در خاکِ صحرا
باید دوباره روضه را شرحی روان داد

دندانِ تو خرد است و لبهای تو پاره
ماندم چگونه در صلاة ظهر اذان داد

جسمِ تو مثلِ دانه های پاره تسبیح
جانِ عبا را زنده کرد و صد دهان داد

دل کندن از تو بر پدر چه ناگوار است
آن دم که یوسف در برِ یعقوب جان داد

هر قطعه از جسمِ تو را بوسید و آنگاه_
مشتی ز خونت را به سمتِ آسمان داد

هر عضوی از جسمت شده صد بند روضه
تا اینکه دردِ جانِ بابا را امان داد

گلهای زهرا نورشان در سرَّ مکنون
امّا تو را باید نشان تا کهکشان داد

صدّیقِ اکبر چشمه ی مِهر آفرینی
این جلوه را بر تو خدای مهربان داد

در آتشِ غم مرثیه خوانِ تو هستیم
شکرِ خدا در روضه ات ما را توان داد!

#هستی_محرابی
#سه_شنبه_۳_مرداد_۱۴۰۲

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 10:23
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

زمینه شب هشتم محرم -(نرو علی جان نرو بمون لحظه ای کنارم) * مجید آقاجانی

146

زمینه شب هشتم محرم -(نرو علی جان نرو بمون لحظه ای کنارم) بند ۱

نرو علی جان نرو بمون لحظه ای کنارم
ببین چقدر من بی قرارمو آروم ندارم

نرو علی جان اگه بری این دلم میگیره
پباشی پیشم بدوش شک بابایی میمیره

ای دیدم چجور افتادی رو خاکا
وای چشمای من شد شبیه دریا

وای علی اکبرم

بند ۲

مگه میشه که تورو ببینم و اشک نریزم
بیا به خیمه بیا کنار خودم عزیزم

نیستی ببینی چقدر برای تو گریه کردم
حالا بدون توعلی جان من یه کوه دردم

وای برات بمیرم که نیمه جونی
وای نداری دیگه علی توونی

وای علی اکبرم

بند ۳

رو زمین افتاد هرکسی رسید یه ضربه ای زد
وقتی که دیدم اینجوری تورو حالم شده بد

نگاه آخره تو زده آتیش به جونم
آروم نمیشه از غم تو بابا دل خونم

وای علی با این قلب من چه کردی
وای تو دلم نشست دنیایی دردی

وای علی اکبرم

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(نرو صبر کن و بمون کنار من) * مجید آقاجانی

97

زمینه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(نرو صبر کن و بمون کنار من) بند ۱

نرو صبر کن و بمون کنار من
نرو میدون تو علی اکبرم
اگه از پیشم بری ای بابا
دنیا واژگون میشه روی سرم

اگه بری از پیشم
علی من ازاین غم تو آخرش میمیرم
رها نکن دستاتو
نمیدونی چقد که من ازاین روزا دلگیرم

ای وای من نرو تو ای علی اکبرم
ای وای من دوباره خون شده این جگرم
تو رفتی باز شکسته شد بالو پرم

ای وای ای وای نرو بمون کنار من
______________________________
بند ۲

دیدم افتادی زمین ای بابا
چی اوورده سرتو این دشمن
بسکه از داغ تو گریه کردم
تیرو تار شده چشمای من

پاشو ببین حال من
بدون تو چقد خرابو آشوبو ویرونه
چشاتو واکن دیگه
بخدا دیگه این دلم قد یه دنیا خونه

ای وای من دیدم شکست بالو پرت
ای وای من فدای چشمای ترت
ای وای من زخمی کل پیکرت

ای وای ای وای نرو بمون کنار من
______________________________
بند ۳

وقتی که پیکرتو دیدم من
فمیدم دیگه نداری جونی
زدنت تورو باتیرو شمشیر
ای علی من تو غرق خونی

تا که رسیدم پیشت
میدیدمت که دستو پا میزنی روی خاکا
منو گذاشتی تنها
چکار کنم بدون تو علی اکبر حالا

ای وای من نرو علی من پیشم بمون
ای وای من پر کشیدی به آسمون
ای وای من چشام شده یه کاسه خون

ای وای ای وای نرو بمون کنار من

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 21:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت علی اکبر علیه السلام -(ابروان تو حسینی و چشمت حسنی) *کربلایی جواد محمدی

207

شور حضرت علی اکبر علیه السلام -(ابروان تو حسینی و چشمت حسنی) ابروان تو حسینی و چشمت حسنی
علی اکبر علی اکبر علی اکبر
پسرم اذان بگو بس که تو شیرین سخنی
علی اکبر علی اکبر علی اکبر

واویلا
همه گفتند پیمبر آمد
واویلا
اسد الغالب دیگر آمد
واویلا
از نجف حیدر کرار آمد
واویلا
همه دیدن علی اکبر آمد

الگوی وهبِ ، مظهر ادبِ
زانوهاش پارکابه عقیله العربِ

خیلی با غضبِ ، قتال العربِ
دشمنش به جنگ با اون همیشه عقبِ

مددی یا علی اکبر
............................................
بند دوم

آن که تا حشر مرا نوکر حیدر کرده
علی اکبر علی اکبر علی اکبر
یا علی های مرا یا علی اکبر کرده
علی اکبر علی اکبر علی اکبر

اهل کوفه
تا نگشتید در این جنگ شکار
اهل کوفه
تا نگشتید به خشمش دچار
خبر آمد
خبر آمد که یلی می آید
اهل کوفه
بهترین راه، فرار است ،فرار

شاگرد قمرِ از حسین اثرِ
حریفی به خود نداره خیلی پُر خطرِ
نوه ی علیه نخل پُر ثمرِ
شبیه حسن میجنگه خیلی با جگرِ

مددی یا علی اکبر(ع)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 14:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت علی اکبر علیه السلام -(رعنا چشم تو زیبا،خوش قدو بالا) *کربلایی جواد محمدی

349
1

شور حضرت علی اکبر علیه السلام -(رعنا چشم تو زیبا،خوش قدو بالا) رعنا چشم تو زیبا،خوش قدو بالا
خوشگل لیلا ،علی اکبر علی اکبر
آخر میکشی مارا دلبر بابا نوه‌ی زهرا
علی اکبر علی اکبر

نه دارد مادر موسی نه دارد مریم عذرا
مقامی را که دارد مادرت لیلا علی اکبر
منم پایین تر از پایین تر از پایین تر از پایین
تویی بالاتر از بالاتر از بالا علی اکبر

علی اکبر در نقاب پیمبر مثل شیر مضفر یک تنه زده لشگر علی علی علی علی
علی اکبر دلبر علی اصغر از تمام یلان سر وارث یل خیبر علی علی علی علی

مددی یا علی اکبر
............................
بند دوم

مه رو نرگس خوش بو ایوالله بر قدرت بازو
علی اکبر علی اکبر
بردی دشمنو از رو نمیشه هیچکس باتو رو در رو
علی اکبر علی اکبر

جهان‌ دار و جهان سیما جهان‌ آرا علی اکبر
فلک دست و فلک جاه و فلک پیما علی اکبر
چنان دست و سر از دشمن زدی در عرصه ی میدان
که تکبیر ملک شد لا فتی الّا علی اکبر

علی اکبر از تبار قمر ها بر از همه یل ها قهرمان جدلها علی علی علی علی
علی اکبر مثل شیر دلاور میزنه سر کافر بر تو الله اکبر علی علی علی علی

مددی یا علی اکبر(ع)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

واحد سنگین شب هشتم محرم -(یه بار دیگه صدام بزن) * طاها تحقیقی

132

واحد سنگین شب هشتم محرم -(یه بار دیگه صدام بزن) بند1⃣

یه بار دیگه صدام بزن
پاشو مؤذن حرم
به خاطر دل بابا
چشاتو وا کن پسرم
پاشو ببین که از غمت
چیا که اومد به سرم

خدا میدونه، که داغ جوون، برای بابا، سخته
ببینه چشماش، که مونده تنش، زیر دست و پا، سخته
خصوصا اگه، همه دلخوشیش، باشه تو دنیا، سخته

هستی عصای دست من
پاشو تموم هست من
ببین شدم شکسته من، علیه اکبر

بند2⃣

به خاطر اسمت علی
به زخم من زدن نمک
زخمی که روی پهلوته
سهمته از ارث فدک
باید برای بردنت
اهل حرم بیان کمک

منو با داغت، توی این صحرا، گذاشتی تک و تنها
بعده تو دیگه، سخته واسه من، زندگی تو این دنیا
از ماتم تو، خم شد کمرم، ببین افتادم از پا

از غمت ای همه کسم
بالا نمیاد نفسم
پاشو ببین دلواپسم، علیه اکبر

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

شور حضرت علی اکبر(ع) -(ای میر مظفر، علی اکبر) * طاها تحقیقی

348

شور حضرت علی اکبر(ع) -(ای میر مظفر، علی اکبر) ?بند اول:

ای میر مظفر، علی اکبر
فرمانده ی لشکر، علی اکبر
سردار دلیر و، یل میدان
آینه دارِ حیدر، علی اکبر

اخمت رو ابروهات گل کرده
لشکر با دیدنت هول کرده
از ترس جونش دشمن دیگه
به عزرائیل توسل کرده

علی اکبر، خدای شهامت
نهایت غیرت، شجاع و با هیبت، علی اکبر

علی اکبر، امیر دلاور
میون یلا سر، توو معرکه محشر، علی اکبر

علی اکبر

?بند دوم:

ای خالق طوفان، علی اکبر
مُؤذّنِ رضوان، علی اکبر
وقتی که میجنگی، با مهارت
ارباب میگه ای جان، علی اکبر

وقتی که رفتی بین دشمن
واسشون این موضوع شد روشن
که هستی شبیه پیغمبر
خَلقاً و خُلقاً و منطقاً

علی اکبر، تجلی کرار
معین علمدار، وَ قاهر و قَهّار، علی اکبر

علی اکبر، فدای امامت
نماد کرامت، شفیع قیامت، علی اکبر

علی اکبر

?بند سوم:

هستم جان نثارت، اباصالح
نذرِ انتظارت، اباصالح
کاشکی باشم آقا، خاک پای
اِبن‌ مهزیارت، اباصالح

تو منتقم ثار اللهی
تا عرش اعلا تنها راهی
هرکس که بی تو باشه قطعا
میگذره عمرش تو گمراهی

اباصالح، خلیفه ی رحمان
مفسر قرآن، مدرس ایمان، اباصالح

اباصالح، تو جانِ جهانی
تو خط امانی، امام زمانی، اباصالح

اباصالح(عج)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:33
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

شور حضرت علی اکبر(ع) -(اَشْبَهُ الناس به پیغمبر، خَلْقَاً و خُلْقَاً) * طاها تحقیقی

267

شور حضرت علی اکبر(ع) -(اَشْبَهُ الناس به پیغمبر، خَلْقَاً و خُلْقَاً) ?بند اول:

اَشْبَهُ الناس به پیغمبر، خَلْقَاً و خُلْقَاً
مثل تو دیگر ندارد، این جهان اصلا
شیر جنگاوره دشت، کربلا هستی
بی گمان نیست کاره هرکس، با تو جنگیدن

چنان مردانه زدی به قلب لشکر
همه ترسیدند که آمده پیغمبر
ولی فهمیدند علیِ اکبر هستی
همینکه نعره زدی أنا بن الحیدر

علی علی علی اکبر، با وقاری علی
علی علی علی اکبر، اصل بی بدلی
علی علی علی اکبر، غرقِ ذات خدا
علی علی علی اکبر، نور لم یزلی

علی اکبر یا مولا

?بند دوم:

در کرامت مجتبای، دیگری هستی
در شجاعت، یکّه تازِ، محشری هستی
روی بازو بند تو حک، شده یا زهرا
می زنی جار بین میدان، حیدری هستی

شکوهت را من کنم چگونه تعبیر
که بر دشمن حمله میکنی همچون شیر
همین که بیرون کشی تو شمشیرت را
کند قلب لشکر عدو را تسخیر

علی علی علی اکبر، شهریار حسین
علی علی علی اکبر، افتخار حسین
علی علی علی اکبر، حافظ حرم و
علی علی علی اکبر، ذوالفقار حسین

علی اکبر یا مولا

?بند سوم:

شهسوارِ بی قرینِ و شهِ بی همتا
مرد پیکار، چه بی باک و، ثانیِ سقا
قاتل یوسف مصری، آن رخ ماهت
تیغِ چشمت در میادین، میکند غوغا

تو هستی فوت و فن جدل را از بَر
میان دستِ تو میمنه و میسر
زمانی که تو غضب کنی، در آنی
عدو کنده میشود سرش از پیکر

علی علی علی اکبر، فارس العربی
علی علی علی اکبر، فاطمی نسبی
علی علی علی اکبر، وقته رزم و نبرد
علی علی علی اکبر، بح چه با جذبی

علی اکبر یا مولا

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 18:20
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

زمینه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(داری میری میدون، ولی یکم آروم برو) * طاها تحقیقی

239

زمینه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(داری میری میدون، ولی یکم آروم برو) ?بند اول:

داری میری میدون، ولی یکم آروم برو
بذار خوب تماشا کنم روی ماه تو رو
دلم خیلی آشفته و بی قراره برات
نمیشه نگاهم جدا لحظه ای از نگات

دعا میکنم که بری زود بیای پیش ما
الهی نیفته واست اتفاقی بابا
میدونی میمیره بابات از غمت اکبرم
نذار دق کنم موقع ماتمت اکبرم

اکبرم، مراقب باش ای نور چشم ترم
اکبرم، خدا همراهت ای گل اطهرم
اکبرم، میمونم برات منتظر تو حرم
اکبرم

اکبرم علی اکبرم اکبرم اکبرم

?بند دوم:

پاشو چشماتو واکن ای لاله ی پرپرم
دوباره یه تکبیر بگو شبه پیغمبرم
ببین عمه چشم انتظار تو مونده علی
رقیه برات آیة الکرسی خونده علی

چقدر داره اکبر وجب به وجب، کربلا
چجوری تورو جمع و جورت کنم، مه لقا
یه حرفی بزن قلبم آروم بشه دلبرم
نذار پیش دشمن بشم خون جگر اکبرم

ای خدا، ببین حال زار و پریشون من
ای خدا، نگاه کن به این ماه گلگون من
ای خدا ،ببین اربا اربا شده جون من
ای خدا

اکبرم علی اکبرم اکبرم اکبرم

?بند سوم:

پاشو داره عمه میاد پیش تو اکبرم
پاشو تا نبینه سر زخمیتو، خواهرم
میبینه که از داغ تو من شدم محتضر
میشه از سفیدی موی سرم خون جگر

باید واسه ی بردن پیکرت تا حرم
تن پاره پارت رو روی عبا ببرم
ببین موقع چیدن پیکرت رو عبا
داره هلهله میکنه دشمن بی حیا

وای من، چه جوری ببینه تو رو مادرت
وای من، ببینه شده خونی فرقِ سرت
وای من، ببینه که پاره شده پیکرت
وای من

اکبرم علی اکبرم اکبرم اکبرم

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 18:21
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور حضرت علی اکبر(ع) -(ای دل آرام عقیله) * رضا نصابی

108

شور حضرت علی اکبر(ع) -(ای دل آرام عقیله) ای دل آرام عقیله
شیری از نسل خلیله
یا علی اکبر لیلا
ای اذان گوی قبیله

جمال تو جلوه ی احمد مصطفی
بتاز علی سوی خیبر کربلا
حرم به صف شده وقت نماز شده
اذان بخون بگو حی علی الصلا

علی علی علی اکبر جلوه ی دادار
علی علی علی اکبر شبر پرچم دار
علی علی علی اکبر شبه پیغمبر
علی علی علی اکبر احمد مختار

?️?️?️?️?️?️?️?️

ای غالب به کل میدان
پیشوای بر دلیران
روح ان الله جمیل
روح آیه های قرآن

نگاه تو میره به میمنو میسره
مهارت رزم تو ولله محشره
کرامت تو حسنیه هو الکریم
شجاعت مرتضوی علی اکبره

علی علی علی اکبر ماه زیبارو
علی علی علی اکبر ای چلیپا مو
علی علی علی اکبر جذبه ی چشمت
علی علی علی اکبر نغمه ی یاهو

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 21:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور حضرت علی اکبر سلام الله علیها و قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس سلام الله علیها -(با اقتدار ابوفاضل از یمین علیه اکبر از یسار) * رضا نصابی

662
2

شور حضرت علی اکبر سلام الله علیها و قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس سلام الله علیها -(با اقتدار ابوفاضل از یمین علیه اکبر از یسار) به سبک محترمه - فرمانده لشگر بابا

با اقتدار ابوفاضل از یمین علیه اکبر از یسار
با اقتدار این خود پیمبره یا خود حیدر کرار علی اکبر

روی عقاب میزنه سر از تمام دشمنان چه با شتاب
روی عقاب دشمنو با غضب چشمانش میده عذاب علی اکبر

رجزخوان عازم میدان شده مثل طوفان
عزیزم پشت و پناه تو همیشه قرآن
دعای اهل حرم پشت سرت علی جان

چشم و ابروی تو زیبا دلبر دلها
همسنگر عمو عباس یاور بابا
یوسف زانو زده پای شبه پیمبر
عالم مات و مبهوته خوشگل لیلا

علی اکبر علی اکبر
...........................
بند دوم

رجز بخون
که کسی نیست تو میدون به جز تو پهلوون
رجز بخون
توی معرکه غضب کنو خودی بده نشون ابوالفضل

قدم بزن نظم لشگرو سپاه کوفه رو بهم بزن
قدم بزن علمو بکوب زمینو محشرو رقم بزن ابوالفضل

بتازون لشگر شمر بشه هراسون
زمینو زیر پای دشمنت بلرزون
رقیه میگه مرحبا به تو عمو جون

ساقی سقا یا ابوالفضل دریا ابوالفضل
مرده با اسم تو میشه احیا ابوالفضل
کرب و بلای همه‌ی سینه زن هارو
جان رقیه جان بزن امضا ابوالفضل

یاعباس یاسیدی

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 22:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور حضرت علی اکبر(ع) -(معتکف چشم تو زیبا رخان علی اکبر ) *کربلایی رضا محیسنی

109

شور حضرت علی اکبر(ع) -(معتکف چشم تو زیبا رخان علی اکبر ) بند اول

معتکف چشم تو زیبا رخان علی اکبر
ریزه خور خوان تو هفت آسمان علی اکبر
ای نفس حیدریت چو طوفان علی اکبر
حُسنِ جَمالِ تو جَلای رِضوان علی اکبر

در خرابات عشق خود بکن آبادم
منی که هر لحظه به پای تو افتادم
دیوانگی برای تو اوج کمالم
چه کنم چیز دگر یاد نداد استادم

علی اکبر دلربا صنما
سر من شد نذر عشق شما
علی اکبر انت صاحبنا
در شجاعت هستی شیر خدا

??????
بند دوم

قدرت دستان تو بی انتها علی اکبر
شاه زمین هستی وشاه سما علی اکبر
ای که قدم های تو قَدر وقَضا علی اکبر
خاک رَهت سُرمه ی چشمان ما علی اکبر

میزند نعره دلِ جن وبشرمیلرزد
زِقیامش خودِمَفهوم خَطرمیلرزد
زلزله نیست ولی کُل زمین میلرزد
دشمنش دروسط قَعرِسَقرمیلرزد

علی اکبر هونما قَدری
یَل نامی دَرس شیرنری
علی اکبر باوفا گُوهری
توااُبهت از جهانی سری

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 22:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور حضرت علی اکبر(ع) -(چه جگر داره علی اکبر) *کربلایی رضا محیسنی

210

شور حضرت علی اکبر(ع) -(چه جگر داره علی اکبر) بند اول
..
چه جگر داره علی اکبر
چه هنر داره علی اکبر
پبچیده تو لشگر اعدا
که خطر داره علی اکبر
..
به چه زیبا تو اذان گویی مسیحای حسین
خلق و رخساره پیمبر تو دلارای حسین
دشمنان هم همه مبهوت شدند العجبا
زین روی احمدی و قدرت بابای حسین
..
طلعت رویت علی علی اکبر
پیچ گسویت علی علی اکبر
همگی مست از اذان تو جانا
من سگ کویت علی علی اکبر
..........
بند دوم
..
کرده چشم دشمنان رو کور
پای حفظ معجر زینب
دیده تعلیم دست ابالفضل
دقیقا مثلش با مودب
..
تو علی یا که اباالفضل علی در پیکار
تویی مجتبای جمل یا احمد مختار
العجب زین همه اوصاف و کمالات تو
هر که آمد به نبردش وعلیه بالفرار
..
تیزُ چالاکه علی علی اکبر
یل بی باکه علی علی اکبر
دشمنش حیرون میشه تا میبینه
که غضبناکه علی علی اکبر(ع)

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 22:19
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر(ع) -(چه ریختو پاشیه جلو چشمام) * مرتضی سراوانی گرگانی

175

حضرت علی اکبر(ع) -(چه ریختو پاشیه جلو چشمام) #بند_اول

چه ریختو پاشیه جلو چشمام
علی ببین بی رمقه پاهام
چطور تا خیمه ها بریم آخه
جسم تو با زمین شده ادغام

قرآنه ناطقم چرا
شده ورق ورق جسمه تو

گناهه تو چی بوده که
شده تیر و سنان قِسْمِ تو

جسمه تو پاره پاره شد
آخه بوده ''علی'' اسمه تو

میخوام نوازشت کنم
ولی شدی جدا جدا
نگاه بکن بصورتم
"دنیا بعدک العفا"

توی دلم تا به ابد
علی میمونه حسرتت
تاکه یکم آروم بشم
سرمیذارم رو صورتت

یا ولدی یا ولدی 8

#بند_دوم

چی به سرت آوردن این لشگر
نیزه تو پهلوتو شکسته سر
جوونی و کناره جسمه تو
تداعی میشه روضه ی مادر

تاکه دیدم جسم تورو
مصیبتای من شد آغاز

تو اربا اربا شدی و
شده کلّ تنت از هم باز

پاهاتو رو زمین نکوب
منو میکُشه این چشم انداز

کنارتو مرده بودم
که عمت اومد رو سرم
باید من هر طوری شده
تو رو تاخیمه ببرم

پاشو علی اکبرم
آبرومو پاشو بخر
از توی این برو بیا
پاشو و عمتو ببر

یا ولدی یا ولدی

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 23:28
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه شب ۸ محرم از زبان حضرت زینب(س) خطاب به حضرت لیلا(س) -(لیلا نبودی و خدات بود) * مرتضی سراوانی گرگانی

103

زمینه شب ۸ محرم از زبان حضرت زینب(س) خطاب به حضرت لیلا(س) -(لیلا نبودی و خدات بود) لیلا نبودی و خدات بود
تو گوش من دائم صدات بود
وقتی گلت میرفت به میدون
پیش چشام اشک چشات بود

براش مادری کردم
تا نباشه جات خالی
لحظه ی وداع ما
حرم داشت عجب حالی
حسین داشت چه احوالی

با رفتنش شکسته شد دلم دلم دلم
مرغ به خون نشسته شد دلم دلم دلم
دوباره زار و خسته شد دلم دلم دلم

آه لیلا نبودی نبودی نبودی۸

بند دوم

پشت سرش اشک حرم ریخت
روی دلم آوار غم ریخت
دل کندن از رعنا جوونت
داداشمو خیلی بهم ریخت

همینکه به میدون رفت
گریه هات اومد یادم
باصدای تکبیرش
یاد حیدر افتادم
ذره ذره جون دادم

کاشکی میشد بهش بگم بمون بمون بمون
نذار که سایه ت بشه کم بمون بمون بمون
پشت داداشم میشه خم بمون بمون بمون

بند سوم

وقتی علی اکبر زمین خورد
سوی چشامو اشک غم برد
تا که بره پیش جوونش
تو را(ه) حسینم صد دفه مُرد

چه خوبه ندیدی که
دور اون چه غوغا شد
بین لشکر گرگا
اکبرا اربا اربا شد
قامت باباش تا شد

پخشه تو صحرا بدن علی علی علی
چیزی نمونده از تن علی علی علی
حسین صدا هی میزنه علی علی علی

  • یکشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه شب هشتم محرم -(لیلا نبودی ببینی وقتی با دستای سردم) * مرتضی سراوانی گرگانی

99

زمینه شب هشتم محرم -(لیلا نبودی ببینی وقتی با دستای سردم) لیلا نبودی ببینی
وقتی با دستای سردم
سربند اکبر رو بستم
جای تو من گریه کردم

وقتی علی جلوم زره می پوشید
تو‌ نگاش برقی از سبکبالی بود
وقتی که شونه میزدم موهاشو
جای تو پیشمون چقد خالی بود

علی می رفت و
نبودی اینجا
ولی بوسیدم پیشونیشو بجات

دلم لرزید و
به سمت میدون
روونه ش کردم با اشک و صلوات

بند دوم

لیلا نبودی ببینی
جنگ علی رو‌تو‌میدون
وقت خروشش یه لشکر
میشد پریشون و حیرون

جنگ نمایان علی دیدن داشت
رجزی با شکوه و باهیبت داشت
حتی دشمنا میگفتن اکبر
جای خون توی شارگش غیرت داشت

عجب جنگی کرد
علیّ اکبر
همه مونده بودن انگش به دهان
شبیه حیدر
شبیخون میزد
به قلب دشمن باشور و هیجان

بند سوم

لیلا چه‌خوبه ندیدی
رعنا جوونت زمین خورد
خوبه ندیدی که نیزه
شیرت رو از پا درآورد

دور تنش حلقه زدن کفتارا
روسر شیر کشته غوغا کردن
باباش ذره ذره جمعش میکرد
بدنی رو که اربا اربا کردن

تن یوسف شد
دریده از هم
میون صحرا بین گله ی گرگ
جلوی چشمام
حسین از غصه
سفید شد موهاش از این داغ بزرگ

  • یکشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

نوحه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(سلام بر غریب دور از وطن) * محسن حنیفی

112

نوحه شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(سلام بر غریب دور از وطن) ر از وطن
سلام بر تو کشته بی کفن
سلامٌ عَلی أخیکَ الحَسَن ۲
کشته اشک و آه / یا غَسیلَ الجِراح
وعده ما و تو / اربعین قتلگاه
یا اباعبدالله ۴

دخیل بسته بر تنت نیزه ها
بر این ضریح زخمی کربلا
حسین پیش تو نشسته به خاک
"علی! عَلی الدنیا بَعدِکَ العَفا"
داغ تو اعظم است / نوشته در لهوف
تکه تکه شدی / فَقَطَعوه بِالسُیوف
ای گل پرپرم - ای علی اکبرم ۲

مثل علی بر دل کفار زدی
نام علی به معرکه جار زدی
زخم به پهلوی تو وقتی که نشست
گریز بر روضه مسمار زدی
پیکرت غرق زخم / جان من بر لب است
بعد من زائرت / عمه ات زینب است
ای گل پرپرم - ای علی اکبرم ۲

  • یکشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

حضرت علی اکبر(ع) -(نجف به مضجع پاک تو باسلام رسیده) * محسن حنیفی

111

حضرت علی اکبر(ع) -(نجف به مضجع پاک تو باسلام رسیده) نجف به مضجع پاک تو باسلام رسیده
به پایبوسی تو مسجد الحرام رسیده

عجب نباشد اگر عرش هم زده زانو
چنین به حائر قدسی تو امام رسیده

بلند مرتبه شد هر که بر تو اشکی ریخت
بلند گریه نموده به این مقام رسیده

کسی کنار تنت داد می کشد که خودش
به داد مردم عالم عَلَی الدوام رسیده

تن تو بند دل زینب است، پاره شده
پس از تو جان به لب شاه تشنه کام رسیده

تنت شبیه اذان پخش شد، جگر گوشه!
اذان تو سر نیزه به شهر شام رسیده

کنار پیکر تو زینب آمده اما
شمیم حضرت صدیقه بر مشام رسیده

بگو که تیزی مِقراض یا نوک مسمار
بگو به پهلوی زخمیِ تو کدام رسیده

چقدر دشنه تشنه! چقدر زخم عمیق!
صدای هلهله ها هم به بار عام رسیده

برای بردن جسم تو ده نفر کم بود
عبای مصطفوی نیز از خیام رسیده

  • چهارشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 23:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد