روی تو یوسف ، لبَت سوره ی کوثر
کرده خدا در رُخت خلقت محشر
چهره ات آئینه ای ز روی پیمبر
احمد دیگر رسید و حیدر دیگر
خَلق تو و خُلق توست یکسره احمد
آینه ی کاملی برای محمد
*
ای سبب خنده ی مکرر بابا
مادر و پیغمبریّ و حیدرِ بابا
بر سر نی همسفر ، با سر بابا
حتی بر نِی نرفتی از بَرِ بابا
فاطمه ، احمد ، علی یا حسن استی
یک بدن استی و جمعِ پنج تن استی
*
سروَر بالا بلند ، یا علی اکبر
لعل لبت همچو قند ، یا علی اکبر
دلبرِ ابرو کمند ، یا علی اکبر
بر رخ بابا بخند یا علی اکبر
آینه ی حیدری ، محمد مطلق
نام تو چون مرتضی ز حق شده منشق
*
اُسوه ی تقوا به هر ، عصر و زمانی
مقصد سیر و سلوکِ پیر و جوانی
قوَت قلب ا
- دوشنبه
- 17
- مهر
- 1396
- ساعت
- 05:59
- نوشته شده توسط
- ح.فیض