اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

مرتب سازی براساس

قصیده زیبا برای شب تاسوعا -( دوباره آمده از راه آن شب زیبا ) * عابدین کاظمی

10

قصیده زیبا برای شب تاسوعا -( دوباره آمده از راه آن شب زیبا ) دوباره آمده از راه آن شب زیبا
شبی که هست ملقب به نام تاسوعا
به انتظار چنین شب نشسته اند همه
به دست صاحب آن دیده بسته اند همه
شبی که هردل عاشق به شورواحساس است
شبی که بر لب عشاق نام عباس است
خدا کند که نگاهی به ما کند امشب
تمام حاجت ما را روا کند امشب
گره گشایی هر کار با اباالفضل است
کلید قفل مهمات یا اباالفضل است
چه بارگاه عظیمی به کربلا دارد
رواق و گنبد و گلدسته ی طلا دارد
رواق و صحن طلایش عجب تماشائیست
ضریح و مضجع پاکش در اوج زیبائیست
خدا کند که به زنگار دل جلا بدهد
جواز رفتن ما را به کربلا بدهد
میان هاشمیان او بلند بالا بود
میان خلق ملقب به نام سقا بود
چو او به ساحت ارباب احترام نمود
از آن

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

دوبیتی حضرت عباس (ع) -( دستی نبود تا که نگهدار من شود ) * عابدین کاظمی

8

دوبیتی حضرت عباس (ع) -( دستی نبود تا که نگهدار من شود ) دستی نبود تا که نگهدار من شود
چشمی نبود تا که مددکار من شود
جز مشک پاره پاره که بر روی خاک بود
چیزی نبود باعث آزار من شود
***

شاعر : عابدین کاظمی

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:46
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

دوبیتی شهادت حضرت عباس (ع) -( میان نخل ها آواره بودم ) * عابدین کاظمی

8

دوبیتی شهادت حضرت عباس (ع) -( میان نخل ها آواره بودم ) میان نخل ها آواره بودم
فقط دنبال راه چاره بودم
از آن رو مشک بر دندان گرفتم
که یاد طفل در گهواره بودم

شاعر : عابدین کاظمی

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:49
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

نوحه حضرت عباس (ع) -( پاشو از جا ای علمدار علم و تو دست نگهدار ) * عابدین کاظمی

14

نوحه حضرت عباس (ع) -( پاشو از جا ای علمدار    علم و تو دست نگهدار ) پاشو از جا ای علمدار علم و تو دست نگهدار
پاشو ای پشت و پناهم تا نشه کسی خبر دار
بی تو خیمه می شه غارت به حرم می شه جسارت
اگه پا نشی اباالفضل زینبم می ره اسارت
یا ابوفاضل اباالفضل (4)
بیقرارم بیقرارم گره افتاده به کارم
نتونستم تا به خیمه مشک آبمو بیارم
رشته ی دلم گسسته با عمود سرم شکسته
اونجا مُردم تا که دیدم مادرت پیشم نشسته
یا ابوفاضل اباالفضل (4)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:05
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

نوحه برای حضرت عباس (ع) -( ساقی با وفا برادر من ای علمدار و میر لشگر من ) * عابدین کاظمی

16

نوحه برای حضرت عباس (ع) -( ساقی با وفا برادر من    ای علمدار و میر لشگر من ) ساقی با وفا برادر من ای علمدار و میر لشگر من
آمدم در برت قامت خمیده می چکد خون زدیده ی ترمن
غرق خون پیکر ـ چون من ـ کسی ندیده
یک طرف دست و ـ یک سو ـ مشک دریده
می زنم بوسه ـ من بر ـ دست بریده
منم برادر تو نشسته ام بر تو
چشمان خود را از چه بستی
باید که من ببرم تو را به سوی حرم
امید خیمه ها تو هستی
یا ابوفاضل مدد(2)ساقی کربلا اباالفضل(2)
***
ای عزیز دل زهرا و حیدر برزمینم ببین بی دست و بی-سر
من که ازکودکی نذر تو بودم دور رویت مرا گردانده مادر
در ره عشقت ـ دادم ـ دست و سرم را
از خجالت من ـ بستم ـ چشم ترم را
تو مبر سوی ـ خیمه ـ این پیکرم را
ز روی تو خجلم به جان و هم به دلم
آتش زده این مشک پاره
بگو

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

ذکر دودمه برای حضرت عباس (ع) -( بیا ببین برادر ـ میان خون نشستم ) * عابدین کاظمی

12

ذکر دودمه برای حضرت عباس (ع) -( بیا ببین برادر ـ میان خون نشستم ) بیا ببین برادر ـ میان خون نشستم
ببین به راه عشقت ـ جدا شده دو دستم
آمده در کنارم ـ مسافر مدینه
دستی به تن ندارم ـ تا که نهم به سینه

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شور سینه زنی برای حضرت عباس (ع) -( برادرم ز چه در خون نشسته ای تو ) * عابدین کاظمی

23

شور سینه زنی برای حضرت عباس (ع) -( برادرم         ز چه در خون نشسته ای تو ) برادرم ز چه در خون نشسته ای تو
پشت مرا از غم خود شکسته ای تو
تویی علمدارم تویی سپه دارم
بگو که جسمت را چگونه بردارم
مدد ابوفاضل (4)
اخا حسین تویی مولی الموالی من
بوسه مزن تو بر این دست خالی من
نشسته تیر کین به چشم مست من
به راه عشق تو فتاده دست من
مدد ابوفاضل (4)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 19:36
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( دستی افتاد ز تن، دست دگر یاری کن ) * سید محمد جوادی

11859
38

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( دستی افتاد ز تن، دست دگر یاری کن ) دستی افتاد ز تن، دست دگر یاری کن
گرچه بی تاب شدی خوب علمداری کن
مشک! نومید مشو، تا به حرم راهی نیست
تو در این معرکه ی درد مرا یاری کن
تیر! در چشم برو، لیک سوی مشک میا
به هوای سر زلفش تو هواداری کن
تیر بر مشک نه، بر این جگر تشنه نشست
عشق! ساکت منشین با دل من زاری کن
چشم! دیدی علم و مشک به خاک افتادند
قطره ی اشک تو در غربت من جاری کن
بانوی تشنه لبان! دست روی سینه مَنِه
لااقل بهر من سوخته دل کاری کن
آب را تا به در خیمۀ اصغر برسان
بعد آن بر من بی دست عزاداری کن

شاعر : سید محمد جوادی

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مجلس سی و سوم: شهادت حضرت اباالفضل (ع) *

480

مجلس سی و سوم: شهادت حضرت اباالفضل (ع) مجلس سی و سوم:
شهادت حضرت اباالفضل (ع)
مرا امام انس و جان گفته اند
مهدی صاحب الزمان گفته اند
وارث خون شهدا، مهدی ام
منتقم خون خدا مهدی ام
خون خدا جد نکوی من است
حضرت عباس عموی من است
عموی من ماه بنی هاشم است
عموی من کرامت دائم است
عموی من حسین را یار بود
خادم و سقا و علمدار بود
عموی من تاکه به تن داشت دست
چشم ز یاری امامش نبست
عموی من صورت نورانی اش
شسته شده ز خون پیشانی-اش
دو چشم او دو چشمه ی اشک بود
تمام ثروتش همان مشک بود
حیف که بند دلش از هم گسیخت
تمام آرزویش به بر خاک ریخت
حیف که چشمش هدف تیر شد
دو دست او جدا ز شمشیر شد
« حاج غلامرضا سازگار»
«اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 21:16
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

حضرت عباس (ع) -( طواف کرببلا آرزومه ) * روح اله گائینی

39

حضرت عباس (ع) -( طواف کرببلا آرزومه ) حضرت عباس (ع)
طواف کرببلا آرزومه
طواف ایوون طلا آرزومه
مثل تم.م عاشقات آقا جون
طواف صحن سقا آرزومه
روز ازل به خدا ـ حک شده روی دلم
مست ولای حسین ـ مست ابوفاضلم
سیدی مولا حسین (4)
دلم اسیر نگاه حسینه
یه عمره زیر پناه حسینه
همه آرزومه باشم تکیه گاش
روزی روزگاری تموم پناش
بی گل روی حسین ـ روز و شبام سیاهه
والله زندگیمون ـ از بیخ و بُن تباهه
سیدی مولا حسین (4)
تا مشک آب اباالفضل پاره شد
انگاری حسین از کفش چاره شد
تا که صدازد اخا ادرک اخا
افتاد کنارش حسین از دست و پا
تو فضای علقمه ـ عطر و بوی یاس اومد
مادر ارباب ما ـ بالین عباس اومد
سیدی مولا حسین (4)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

حضرت عباس (ع) -( از علقمه آید نوا ـ ادرک اخا ادرک اخا ) * روح اله گائینی

36

حضرت عباس (ع) -( از علقمه آید نوا ـ ادرک اخا ادرک اخا ) از علقمه آید نوا ـ ادرک اخا ادرک اخا
می آیم از سوی حرم محزون و مضطر
خواندی مرا در آخرین لحظه برادر
اخا اباالفضل

هرگز نمی شد باورم ـ بینم به چشمان ترم
بسته شود از تیر کینه چشم مستت
گردد جدا از تن برادر جان دو دستت
اخا اباالفضل

پشت و پناهم می رود ـ میر سپاهم می رود
داغ تو چون داغ علی بر جان نشسته
برخیز و بنگر پشتم از داغت شکسته
اخا اباالفضل

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:51
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر مصیبت جانسوز حضرت ابوالفضل در آغوش امام حسین (ع) -( پشت و پناه و دلخوشي ِ صبح و شام من ) *

9588
16

شعر مصیبت جانسوز حضرت ابوالفضل در آغوش امام حسین (ع) -( پشت و پناه و دلخوشي ِ صبح و شام من ) پشت و پناه و دلخوشي ِ صبح و شام من
زهرِ غم تو ريخته دشمن به كام من

داغ تو بند بندِ من از هم گسيخته
پاشيده ماتم تو از هم انسجام من

آن سان شكسته قامتم اي سرو قامتم
فرقي نمانده بين ركوع و قيام من

هم بي تو هتك حرمت ناموس مرتضي
هم بعد تو شكسته شود احترام من

تو مي روي و دشمن من اي دلاورم
مي گيرد از سه ساله ي من انتقام من

انگار نيزه خورده به چشمت به جاي تير
خون آمده ز چشم تو ساقي به جام من

دشمن تلاش بيهوده دارد به كشتنم
بعد از تو زندگيست برادر حرامِ من

بيرون كشم از اين قد و بالا كدام تير
آتش گرفته ام ، كه دهد التيام من

بايد كه زود خيمه رَوم ، نيست چاره اي
دشمن نگاه دوخته به سوي خيام من

اي وا

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:30
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( ای تیر تو راقسم به جان کمانت بیخیال مشک ) * جواد قمری

1149
1

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( ای تیر تو راقسم به جان کمانت بیخیال مشک ) ای تیر تو راقسم به جان کمانت بیخیال مشک
ای تیر حرفت چیه با من بزن بیخیال مشک
ای تیر کاری به کار مشک من نداشته باش
بگذار برسد آب به اصغر من بیخیال مشک
برای بردن آب به کمکت احتیاج دارم
گوش کن این بار به این سخن بیخیال مشک
اصلا باشد بیا و قدمت روی چشمهای من
اما دگر حرفی از مشک مزن بیخیال مشک
اصلا خودت بگو دلت می آید علی آب نخورد؟
حرف را عوض کن خواهشا بیخیال مشک
دست از سر لجبازیت بردار خواهش میکنم
رحم کن حیف است نزن بیخیال مشک
رباب دوست دارد علی اش را داماد کند
پس بیا و دل او را مشکن بیخیال مشک
سکینه به انتظار دم خیمه لحظه شماری میکند
پس بیا و کمک کن برای رفتن بیخیال مشک
وقت تنگ است لعنتی وقتم مگی

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

حضرت عباس (ع) -( ازتشنه کامی دراین دشت درجسم طفلان جانی نمانده ) * روح اله گائینی

22

حضرت عباس (ع) -( ازتشنه کامی دراین دشت درجسم طفلان جانی نمانده ) ازتشنه کامی دراین دشت درجسم طفلان جانی نمانده
سقای طفلانم اما در مشک آبم آبی نمانده
سقای طفلانم حسینم یا رب
نگر خروش و شور و شینم؛ یا رب
حسین من حسین مظلوم مولا

جان می رود از تن من با رفتن آب از زخم مشکم
ریزد به خاک بیابان همراه خونم باران مشکم
شد تیرُ باران مشک آبم؛ یارب
شرمنده ی طفل ربابم؛ یارب
حسین من حسین مظلوم مولا

افتادم از صدر زین و تیر عدو بر چشمم نشسته
مولا بیا کن تماشا که فرق من از کینه شکسته
در موج خون شنو نوایم؛ مولا
ادرک اخا ادرک اخایم؛ مولا
حسین من حسین مظلوم مولا

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 10:07
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

حضرت عباس (ع) -( ناله العطش می رسد از حرم ) * روح اله گائینی

173

حضرت عباس (ع) -( ناله العطش می رسد از حرم ) ناله العطش می رسد از حرم
می چکد اشک غم از دو چشم ترم
من که سقای این طفلانم
آمده زین غم بر لب جانم
یا ابوفاضل یا اباالفضل

قطره قطره ز مشک می رود هستی ام
می کند گریه بر داغ بی دستی ام
دامن ساحل گشته گلگون
می چکد از چشم ساقی خون
یا ابوفاضل یا اباالفضل

می کشم از جگر ناله ادرک اخا
شد ز شمشیر کین دستم از تن جدا
ای برادر تا زنده هستم
از سکینه شرمنده هستم
یا ابوفاضل یا اباالفضل

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 10:22
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه شور برای حضرت عباس (ع) -( شبای بی تابی می آید ) * روح اله گائینی

34

نوحه شور برای حضرت عباس (ع) -( شبای بی تابی می آید ) شبای بی تابی می آید
نوای بی آبی می آید
نوای العطش رسداز خیمه ها
زند شرار تشنگی سینه ها
شرر به جان ساقی کرب وبلا واویلا
واویلتا4 واویلا
امید طفلان بیتابم
اگرچه بین موج آبم
جان میدهم تشنه میان موج آب
دریا شده پیش دو چشمانم سراب
شرمنده زروی فرزند رباب واویلا
واویلتا 4 واویلا

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:06
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

زمینه سینه زنی برای حضرت اباالفضل (ع) -( سقای تشنه ی حرم راهی میدان شد ) * روح اله گائینی

155

زمینه سینه زنی برای حضرت اباالفضل (ع) -( سقای تشنه ی حرم راهی میدان شد ) سقای تشنه ی حرم راهی میدان شد
پا درمیدان نهاد و باز دوباره طوفان شد
درخیمه کودکان همه نگاهشان به مشک او
با یاد کام خشکشان روان ز دیده اشک او
(اباالفضل3)

پر کرده مشک آب خود قصد حرم دارد
پرچمدار سپاه عشق به کف علم دارد
باران تیر ونیزه ها به سوی او روان شده
درخیمه کار خواهرش گریه ی بی امان شده
(اباالفضل3)

دست و چشمم فدای این مشک پر از آبم
باید آخر رسانمش به دست اربابم
وقتی دست قلندر سپاه حق بریده شد
از خیمه جای العطش عمو بیا شنیده شد
(اباالفضل3)

شاعر : روح اله گائینی

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( نام تو هست ذکر لبهای رقیه وقت خواب ) * جواد قمری

1127
3

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( نام تو هست ذکر لبهای رقیه وقت خواب ) نام تو هست ذکر لبهای رقیه وقت خواب
مشک تو بوده تمام آرزوهای رباب
ای برادر می کنند بعد تو غارت خیمه ها را
دخترم را می زنند و می برند گوشواره ها را
داغ تو ای تکیه گاهم سوی چشمانم گرفته
خنده های دشمنانم قوت جانم گرفته
می رود جان از تن من با نفس های آخر تو
کمرم خم شده برادر با نگاه پیکر تو
قصه ی تیرو مشک و آبت برده از دل تاب و توان
ناله های اردک اخایت کرده زینب را نگران
در کنار قتلگاهت آمده پهلو شکسته
بهر دلداری کنارت فاطمه مادرم نشسته

شاعر : جواد قمری

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

حضرت عباس (ع) -( دل من اسیر، نگاه حسینه ) * روح اله گائینی

50

حضرت عباس (ع) -( دل من اسیر، نگاه حسینه ) دل من اسیر، نگاه حسینه
یه عمره به زیر، پناه حسینه
همه آرزوم بود ـ باشم تکیه گاهش
که باشم تموم پناهش
یا ابوفاضل

علم دست من بود، علمدار لشگر
همه تکیه گاه و، امید برادر
علمدار خوبی ـ برایت نبودم
ببخشم به روی کبودم
یا ابوفاضل

مبر سوی خیمه، به سوی رقیه
خجالت می کشم من، ز روی رقیه
لب خشک اصغر ـ هنوز چون کویره
بمیرم که تشنه ی شیره
یا ابوفاضل

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

بحر طویل حضرت عباس علیه السلام -( چرا در همه عالم، ز نسل علی و حضرت خاتم ) * روح اله گائینی

26

بحر طویل حضرت عباس علیه السلام -(  چرا در همه عالم، ز نسل علی و حضرت خاتم ) چرا در همه عالم، ز نسل علی و حضرت خاتم
اباالفضل یکی بود و یکی هست
چرا در کرم و فضل ، که بسیار بود در همه تاریخ
مسلمان و یهودی و مسیحی
اباالفضل یکی بود و یکی هست
همه عالم و آدم شده مست اباالفضل
و پابست اباالفضل
علی بوسه زده دست اباالفضل
ولی کرب و بلا دست اباالفضل دا شد
دلش غرق نوا شد
توی علقمه ذکر لب او ادرک اخا شد
حسین آمده میدان
پریشان پریشان
به یک سو به خدا مشک دریده
به یک سوی دگر دست بریده
عجب لحظه ی تلخی
حسین آمده بالین برادر
شده صحنه ی محشر
چه خاکی شده بر سر
تو ای دلبر و دلدار، علمدار، سپهدار، وفادار
چرا در بدنت دست نداری
چرا کاشف کربم، تو بی صبر و قراری
بگوید به حسین بن علی ساقی تشنه
هما

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

بحر طویل حضرت ابوالفضل -( نفس از پردۀ احساس زنم ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

33

بحر طویل حضرت ابوالفضل -( نفس از پردۀ احساس زنم ) نفس از پردۀ احساس زنم
بر دهن از باغ ادب، عطر گل یاس زنم
تا که دم از منقبت حضرت عباس زنم؛
ساقی صهبای ولا، تشنه‌لب جام بلا،
یکّه امیر سپه کرب‌و‌بلا،
حیدر حیدر، قمر هاشمیان باب امامت
یل افراشته قامت،
قد و بالاش قیامت،
صلوات پسر فاطمه بر ماه جمالش،
به جلالش، به کمالش، به خصالش،
همه دلباختۀ عهد الستش،
اسدالله، یدالله، زده بوسه به دستش،
شده تقدیم حسین‌بن‌علی،
یوسف زهرا همه هستش،
همه جان‌ها به فدایش، همه محتاج عطایش،
چه بیارم به ثنایش؟
نتوان گفت به جز شیرخدا،
منقبت آن پسر شیرخدا را.
پسر فاطمه‌ام، ام‌بنین
کز شب میلاد، پدر بوسه به دستش زد و
مادر به تولای حسین‌بن‌علی پرورشش داد و
سپس دور سر یوسف زهراش ب

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

مجلس دوازدهم شهادت حضرت اباالفضل (ع) *

213

مجلس دوازدهم شهادت حضرت اباالفضل (ع) مجلس دوازدهم
شهادت حضرت اباالفضل (ع)
مرا امام انس و جان گفته اند
مهدی صاحب الزمان گفته اند
وارث خون شهدائ، مهدی ام
منتقم خون خدا مهدی ام
خون خدا جد نکوی من است
حضرت عباس عموی من است
عموی من ماه بنی هاشم است
عموی من کرامت دائم است
عموی من حسین را یار بود
خادم و سقا و علمدار بود
عموی من تاکه به تن داشت دست
چشم ز یاری امامش نبست
عموی من صورت نورانی اش
شسته شده ز خون پیشانی-اش
دو چشم او دو چشمه ی اشک بود
تمام ثروتش همان مشک بود
حیف که بند دلش از هم گسیخت
تمام آرزویش به بر خاک ریخت
حیف که چشمش هدف تیر شد
دو دست او جدا ز شمشیر شد
« حاج غلامرضا سازگار»
«اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و

  • جمعه
  • 10
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:05
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر حضرت عباس (ع) -( شاه برروی تو لبخند زده ) * اسماعیل شبرنگ

8

شعر حضرت عباس (ع) -( شاه برروی تو لبخند زده ) حضرت عباس (ع) :
امید حرم
شاه برروی تو لبخند زده
دل ما را به تو پیوند زده
شهد شیرین تبسّم هایت
چون عسل کنایه بر قند زده
گرد و خاک قدم تو عباس(ع)
طعنه بر کوه دماوند زده
باحضور تو بهاری گشته
دل پژمرده ی اسفندزده
چینی نازک غم های مرا
دست بی دست حرم بند زده
کاشف الکرب عزیز زهرا (س)
تشنه ی مشک تو هستم آقا
از تو من حال دعا می خواهم
یک دل مست و رها می خواهم
آمدم تا که بگویم ساقی
تشنه ام مشک تو را می خواهم
از گدایان قدیمی توأم
سائلم ... آب و غذا می خواهم
ای طبیب دل درمانده ی من
نسخه ای بهر شفا می خواهم
ماه بین الحرمین ... در بین ِ
جمع زوّار تو جا می خواهم
از تو امشب به هوای دیدار
حرم کرببلا می خواهم
سی

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:24
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر عاشورایی حضرت عباس(ع) -( دست او صدها گره وا می کند ) * اسماعیل شبرنگ

5

شعر عاشورایی حضرت عباس(ع) -( دست او صدها گره وا می کند ) گره گشا
دست او صدها گره وا می کند
چشم او کار مسیحا می کند
ذکر زیبای یل امّ البنین(س)
در میان سینه غوغا می کند
گر بخواهد با نگاهی از کرم
قطره را هم قدّ دریا می کند
هر کسی را دیدم از باب المراد
کربلایش را تمنّا می کند
در میان روضه ی سقّای آب
دل دوباره یاد زهرا (س) می کند
باز با ذکر ابوفاضل مدد
مجلس مرثیه برپا می کند
دست تو شد دست گیر ماهمه
یاابالفضل (ع) ای عزیز فاطمه (س)

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:49
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر عاشورایی حضرت عباس (ع) -( در بین روضه ی تو دلم مست ومبتلاست ) * اسماعیل شبرنگ

6

شعر عاشورایی حضرت عباس (ع) -( در بین روضه ی تو دلم مست ومبتلاست ) سایه نشین پرچم
در بین روضه ی تو دلم مست ومبتلاست
در اعتکاف محفل اشک و دم و نواست
گاهی میان هیأتم و گاه کربلا
ماندم دل شکسته ی من ساکن کجاست ؟؟!
عطر حریم حضرت عباس (ع) می رسد
آری ... دوباره نوبت آغاز ماجراست
روی سرم بدون شک آثار رحمت ِ ...
گرد و غبار پرچم سقای کربلاست
خاکی که روی پرچم گنبد نشسته است
گردی از آن دوای دل دردمند ماست
دستم به دامن تو علمدار خیمه ها
چشم امید من به بزرگواری شماست
لطفی کن و مرا حرم کربلا ببر
این دوباره معتکف گنبد طلاست
وقتی اسیر عطر گل یاس می شوم
سایه نشین پرچم عباس(ع) می شوم

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:52
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه حضرت عباس (ع) -( وای ـ باداغی که خیلی وسیعه ) * اسماعیل شبرنگ

10

زمزمه حضرت عباس (ع) -( وای ـ باداغی که خیلی وسیعه ) حضرت عباس (ع) :
وای ـ باداغی که خیلی وسیعه
راهی شدی سمت شریعه
سقای دریا
وای ـ دعای من توشه ی راهت
باشه خدا پشت و پناهت
امید دل ها
مسیر خاک لاله پوش گرفتی
تا علقمه عزم خروش گرفتی
گفتن همه فصل عطش تموم شد
وقتی که مشکتو به دوش گرفتی
وای ـ تا بغض محزون صداتو
تاناله ی ادرک اخاتو
شنیدم عباس
با ـ این قد و قامت خمیده م
دیدم که پیش تو رسیدم
باشور و احساس
کاشف کربم بی تو دیگه تنهام
می دونی که اسیر موج غم هام
پاشو بریم رقیه دم گرفته
آب نمی خوام ... فقط عمومو می خوام
آه ـ قطعه به قطعه پیکر تو
این دوتا دست پرپرتو
نقش زمینه
وای ـ آتیش غصه پاگرفته
کنار تو عزاگرفته
ماه مدینه
بعد تو خیمه میشه غارت ای وای
تازه

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:51
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( دریا به موج زلف کمندش اسیر بود ) * مصطفی متولی

2453
4

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( دریا به موج زلف کمندش اسیر بود ) دریا به موج زلف کمندش اسیر بود
آب شریعه تشنه ی کام امیر بود
مشکی به عمق دید حرم روی دوش داشت
حتّی فرات پیش نگاهش حقیر بود
یک آبگیر غلغله از روبهان پست
پیش یلی که اصل و تبارش ز شیر بود
با آرزوی خنده ی اصغر به آب زد
ساقی نبود منجی طفل صغیر بود
دریا عقب کشید و تلاطم فرو نشست
مثل همیشه هیبت او بی نظیر بود
نوحانه پا به عرصه ی طوفان خون نهاد
موسای نیل علقمه خود موج گیر بود
مردانه دست بیعت سرخی به مشک داد
او از نژاد برکه ی سبز غدیر بود
همراه آب جان به کف مشک می سپرد
با آب مشک، چشم و دلش هم مسیر بود
باید به داد تشنه ی ششماهه می رسید
فرصت نمانده بود و زمان دیرِ دیر بود
مرد رشید علقمه با عزم راسخش
می تا

  • یکشنبه
  • 12
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حمید رمی

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( گُم بود در خجالت و پیداشدن نداشت ) * حمید رمی

2337
3

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( گُم بود در خجالت و پیداشدن نداشت ) ( بعد از تو آب، معنی دریاشدن نداشت)
گُم بود در خجالت و پیداشدن نداشت
بی بوی رویت ای مهِ یكتای هاشمی
( شب مانده بود و جرأتِ فرداشدن نداشت)
هر كس كه آب داد به دستان تشنگان
بی إذن تو اجازه ی سقّا شدن نداشت
در بینِ نوكرانِ به اربابمان كسی
غیر از شما لیاقت آقا شدن نداشت
با بودنَت میانِ سپاهِ حسینیان
اربابِ ما تفكّر تنها شدن نداشت
جانبازی و رشادت و عشقت اگر نبود
امُّ البنین ، تصوّر زهرا شدن نداشت
از علقمه رسیدی و مشكت پُرآب بود
كارَت كه كاش ختمِ به اینجا شدن نداشت
از پشتِ سر به سوی تو تیری روانه شد
زیرا كه با تو قدرتِ همپا شدن نداشت
تیری دگر زِ چلّه گذشت و به مشك خورد
مشكل گشا ! دگر گِرهَت واشدن ندا

  • یکشنبه
  • 12
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک شور شهادت حضرت عباس(ع) -( ساقی ام من که مشکم بیش از جونم عزیزه ) *

12777
21

دانلود سبک شور شهادت حضرت عباس(ع) -( ساقی ام من که مشکم بیش از جونم عزیزه ) ساقی ام من که مشکم بیش از جونم عزیزه/لبام آب ستیزه/سینم غصه خیزه/تا حرف مردو قولشه/از این مشک پاره/جای آب هماره/آبروم می ریزه/الهی هیچ پهلوونی /دستش نشه کوتاه/میون هلهله و کف /نکشه از دل آه/ای آب وحشیای این /صحرا ازت خوردن/حالا به من رسید شدی/ رفیق نیمه راه/ندیدی بردنت رو/ من آرزو دارم/نگفتی پیش زینب/ من آبرو دارم/خجلت از او دارم/خجلت از اودارم... واویلا واویلا.
منی كه آسمون بودم/ برخاكم كشیدند/برجسمم دویدند/ گریستم خندیدند/قامتم سرو و دستانم/ شاخ حاصلم مشك/ولی حیف حاصلم/رو با شاخه چیدند/آقا منو خیمه نبر/حاجت من همینه/جلوی خیمه ایستاده/با صد امید سكینه/برو نذار بیشتر از این/به اشك تو بخندند/تا

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

متن روضه حضرت عباس(ع) -( ذکرت ای عباس مستم می کند ) * محمود ژولیده

3063
8

متن روضه حضرت عباس(ع) -( ذکرت ای عباس مستم می کند ) ذکرت ای عباس مستم می کند
مست چون جام الستم می کند
گرچه اهل عقل تکفیرم کنند
عشق ، تاسوعا پرستم می کند
درس تاسوعا مواسات و ادب
پس ادب در هر نشستم می کند
درس عباس است درس بندگی
طاعتت یکتا پرستم می کند
روح اقدام بصیرت ساز تو
آگه از بالا و پستم می کند
شیوۀ خوب علم بگرفتنت
کار را تعلیم دستم می کند
بازهم میگویم ای مولای من
نام زیبای تو مستم می کند
ساقیا جان امیر المومنین
اکفیانی ای یل ام البنین
ای حریمت قبلۀ اهل وفا
صاحب آن بارگاه با صفا
گوشه ای از آن حرم جایم بده
تا بمانم در شبستان وفا
دست ما را هم بدستانت بگیر
دور از تو ، می شویم اهل جفا
زانچه از سلطان به سائل می رسد
محرمم کن در عیان یا در خفا
پا ن

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد