( بعد از تو آب، معنی دریاشدن نداشت)
گُم بود در خجالت و پیداشدن نداشت
بی بوی رویت ای مهِ یكتای هاشمی
( شب مانده بود و جرأتِ فرداشدن نداشت)
هر كس كه آب داد به دستان تشنگان
بی إذن تو اجازه ی سقّا شدن نداشت
در بینِ نوكرانِ به اربابمان كسی
غیر از شما لیاقت آقا شدن نداشت
با بودنَت میانِ سپاهِ حسینیان
اربابِ ما تفكّر تنها شدن نداشت
جانبازی و رشادت و عشقت اگر نبود
امُّ البنین ، تصوّر زهرا شدن نداشت
از علقمه رسیدی و مشكت پُرآب بود
كارَت كه كاش ختمِ به اینجا شدن نداشت
از پشتِ سر به سوی تو تیری روانه شد
زیرا كه با تو قدرتِ همپا شدن نداشت
تیری دگر زِ چلّه گذشت و به مشك خورد
مشكل گشا ! دگر گِرهَت واشدن ندا
- یکشنبه
- 12
- آبان
- 1392
- ساعت
- 05:44
- نوشته شده توسط
- یحیی










