(به سبک بین همه دلبرای دنیا)
بابا شبِ آخریِ که ما سایه ی سری چون شما داریم
از فردا به جای شونه ی تو سر روی خاک صحرا می ذاریم
وای، دیگه بی بابا میشیم
وای، غریب و تنها میشیم
وای، اَمون اَمون ز غربت
******
اسم تیر و نیزه که میاد تنم می لرزه از اسم سنان و حرمله، حرم می لرزه
ای صبح بیا طلوع نکن تو دورانِ غم و شروع نکن تو
وای، اَمون ز در به دری
وای، اَمون ز بی پدری
وای، اَمون اَمون ز غربت
شاعر : حسین ایزدی
- شنبه
- 6
- مهر
- 1392
- ساعت
- 07:48
- نوشته شده توسط
- یحیی