مدایح و مراثی امام حسین

مرتب سازی براساس

شعر مدح امام حسین(ع) -( بی شبهه رو به رویِ شما گریه می کنیم ) * حسین ایمانی

984

شعر مدح امام حسین(ع) -( بی شبهه رو به رویِ شما گریه می کنیم  ) وقتی برایِ کرب و بلا گریه می کنیم

بی شبهه رو به رویِ شما گریه می کنیم

آری نگاهِ توست که ما ناله می زنیم

تو شاهدی چرا وُ کجا گریه می کنیم

سرخی پرچمت به رویِ سینه دوختیم

در کوچه هایِ مهر وُ وفا گریه می کنیم

در کوچه هایِ سینه زنی پا گرفتـه ایم

جمـعی ولی بدونِ ریا گریه می کنیم

شش گوشه حسرتی ست که هرروز می کشیم

با آرزویِ مـُهرِ رضا گریه می کنیم

پایِ دعایِ ندبه پُر از ذکـرِ العَـجَل

تا جمـعه یِ وِصال شما گریه می کنیم

شاعر : حسین ایمانی

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن کردی

شعر امام حسین(ع) -( کبوتر دل ما بی شما زمین خورده ست ) * حسن کردی

2909
3

شعر امام حسین(ع) -( کبوتر دل ما بی شما زمین خورده ست  ) ثارالله
جهان من که جدا از تو جانم افسرده ست

شبی صدا نزنم یا حسین دلم مرده ست

قسم به عشق که جانم به گریه محتاج است

بدون اشک غمت باغ دیده پژمرده ست

شب بدون غمت روز مرگ نوکرهاست

کبوتر دل ما بی شما زمین خورده ست

چه خواب ها که گذشت از سرم به شوق حرم

نه از زمانه دلم از فراق ازرده ست

از ان زمان که خودم را شناختم ای عشق

به هر `حسین” شنیدن دلم تکان خورده ست

بهشت زائر کرببلاست هر جمعه

بهشت را حرمت زیر سایه اش برده ست

بهشت جلوه ای از کربلای ثارالله

به زائر حرمش گفته اند زارالله

شاعر : حسن کردی

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر روضه امام حسین(ع) -( مضطرب قلب تمام حرم طاها شد ) *

1508
3

شعر روضه امام حسین(ع) -( مضطرب قلب تمام حرم طاها شد  ) خسته و لب تشنه
کربلا غوغا شد،

وای از آن لحظه که خورشید ولا تنها شد،

همه جا ریخت بهم،

در دل کرببلا سیل بلا برپا شد

زد به میدان ارباب،

مضطرب قلب تمام حرم طاها شد

لحظاتی گذشت،

جنگ بین یم خوبی و پلیدیها شد،

چه نمایان جنگی!!،

لرزه ای برهمه اندام عدو پیدا شد،

همگی ترسیدند،

زنده انگار اسدالله علی اعلی شد،

خسته و لب تشنه،

از دل کینه برون نور دل زهرا شد،

تشنگی رنجش داد،

غرق آتش تن آن لاله ی بی همتا شد،

بی حیا سنگی زد،

خورد با ضربت و پیشانی آقا وا شد،

حال شد روضه شروع،

وای از آن لحظه که پیراهن شه بالا شد،

چشم یک بد کردار

خیره بر سینه ی نورانی آن والا شد،

سینه را کرد هدف،

سر تیر از

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 15:17
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر مرثیه امام حسین(ع) -( پر شد پیاله ی دهنم از عسل حسین ) * محمد جواد شیرازی

945
1

شعر مرثیه امام حسین(ع) -( پر شد پیاله ی دهنم از عسل حسین  ) گریه در عزای تو خیر العمل
ای گریه در عزای تو خیر العمل حسین

ای شور عشق دائمی و لم یزل حسین

با گفتن حسین حسین از تولدم

پر شد پیاله ی دهنم از عسل حسین

با این همه تلاطم امواج روزگار

کشتی رحمتت شده ضرب المثل حسین

تو سرزمین رحمتی و در زمین تو

عباس، شیر ام بنین شد جبل حسین

عاشق تر از تو کیست که در معرض بلا

یک جا خریده ای همه را در ازل حسین

ما پیرو ریاست این مکتبیم و بس

شیخ الائمه گفت: که نُوحُوا علی الحسین

ای صید دست و پا زده در خون نظاره کن

بر حال و روز خواهر خود روی تل حسین

خونی مکن محاسن خود، رحم کن... بس است

بر ناله های فاطمه حداقل حسین

شاعر : محمد جواد شیرازی

  • شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 04:20
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر امام حسین(ع) -( در قتلگاه رسم مِنا را به هم زدند ) * عماد بهرامی

1031
1

شعر امام حسین(ع) -( در قتلگاه رسم مِنا را به هم زدند ) رَمْیِ ستون کعبه نمودند در مِنا
در قتلگاه رسم مِنا را به هم زدند

جوشید خون زمزم زهرا از آن گلو
با خنده حُزنِ زمزمه ها را به هم زدند

شاعر : عماد بهرامی

  • شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:01
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر مناجات امام حسین(ع) -( به قطره قطره خونت که در زمین گل شد ) *

865

شعر مناجات امام حسین(ع) -( به قطره قطره خونت که در زمین گل شد ) نماز وتر خدا زیر پا چه خواهد شد
اگر بریزد خون خدا چه خواهد شد

به قطره قطره خونت که در زمین گل شد
بگو پس از تو دل کربلا چه خواهد شد

تو میروی و جهان مات رفتنت مانده
پس از تو گردش سیاره ها چه خواهد شد

تو از فصیح ترین صفحه های تاریخی
بدون نام تو تاریخ را چه خواهد شد

تو در نشیب، تو در قتلگاه در اوجی
به چاه هم بروی یوسفا چه خواهد شد

پدر اگر بروی جمع ما پریشان است
پس از عروج تو تکلیف ما چه خواهد شد

چو دست بر کمر خود گرفته ای بابا
عمو بگوید ادرک اخا چه خواهد شد

بپرس از بدن مانده در تب گودال...
که زلف بر سر نیزه رها چه خواهد شد

پس از تو عشق! همین خاک بر سر دنیا
که زندگانی بعد از شما چه خواهد شد

  • شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:11
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 علی اصغر یزدی

شعر مرثیه امام حسین (ع) -( راوی نوشت روی تنت پا گذاشتند ) * علی اصغر یزدی

2366
1

شعر مرثیه امام حسین (ع) -( راوی نوشت روی تنت پا گذاشتند ) راوی نوشت روی تنت پا گذاشتند
سر را جدا نموده و تن را گذاشتند

آقا بگو که بی صفتان روی پیکرت
جایی برای بوسه ی زهرا گذاشتند؟؟

نزدیک عصر بود که زینب اسیر شد
نزدیک عصر بود تورا جا گذاشتند

رفتند و پیکری که به خون شد خضاب را
بر روی خاک در دل صحرا گذاشتند

دادی به خاک جسم علی اصغر و ببین
اکنون به روی نیزه سرش را گذاشتند

خیز و ببین که راس علی اکبر تورا
در همجواری سر سقا گذاشتند

تا خون کنند قلب رباب حزینه را
گهواره را برای تماشا گذاشتند

بخشیدی از کرامت خود هرچه داشتی
راس تو را درون کلیسا گذاشتند

تا بوسه گیرد از لب تو چوب خیزران
سر را میان تشت به پهنا گذاشتند

در گوشه ی خرابه همه هستی تورا
سیلی زد

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

مدح و مرثیه امام حسین (ع) -( چه خوب شد به غلامی اش انتخاب شدیم ) * علیرضا خاکساری

1683
3

مدح و مرثیه امام حسین (ع) -( چه خوب شد به غلامی اش انتخاب شدیم  ) چه خوب شد به غلامی اش انتخاب شدیم
دعای فاطمه بودیم مستجاب شدیم
به هر کتیبه قسم مادرش صدامان زد
اگر که گریه کن محفلش حساب شدیم
به قدر بال مگس چشم هایمان تر شد
و صاحب دو سه تا کوهی از ثواب شدیم
همیشه بیشتر از احتیاج مان دادند
به من بگو در این خانه کی جواب شدیم؟
میان این همه عنوان به لطف حضرت حق
گدای گل پسر فاطمه خطاب شدیم
میان روضه ی سنگین ماتمش هرشب
شبیه شمع همه ذره ذره آب شدیم
همین که از لب خشکیده و عطش خواندند
کنار تک تک اهل حرم کباب شدیم
حسین خواسته که ما دخیل دستان
گره گشای علی اصغر رباب شدیم

کسی چرا ز قنوت امام آب نگفت
ز غیرت و شرف حیدر رباب نگفت

روایت از پسر سر به زیر یعنی چه
خجالت پدر

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:29
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شعر مرثیه امام حسین(ع) -( هم‌سنگر من سنگرت را پس گرفتم ) *

1086
2

شعر مرثیه امام حسین(ع) -( هم‌سنگر من سنگرت را پس گرفتم  ) پرت را پس گرفتم
ای صید پر کنده پرت را پس گرفتم

هم‌سنگر من سنگرت را پس گرفتم

خیلی برای پرچمت سختی کشیدم

تا بیرق آب‌آورت را پس گرفتم

از پنجه غارتگران جسم قاسم

عمامه پیغمبرت را پس گرفتم

پیراهنت را پس نمی‌دادند اما

من یادگار مادرت را پس گرفتم

با گرگ‌ها جنگیده‌ام ای یوسف من...

تا عضو عضو پیکرت را پس گرفتم

رأس تو را «بازیچه» خود کرده بودند

از دست «سربازان» سرت را پس گرفتم

ای زینت دوش نبی الله خاتم

از ساربان انگشترت را پس گرفتم

قدری رباب آرام شد، وقتی که فهمید...

...مهد علی اصغرت را پس گرفتم

دیگر به درد او نخواهد خورد اما

خلخال‌های دخترت را پس گرفتم

آه ای برادر جان، برادرزاده‌ام گفت

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 14:47
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر مناجات و مرثیه امام حسین(ع) -( با گریه داریم از تو می خوانیم انگار ) * حسین ایمانی

2582

شعر مناجات و مرثیه امام حسین(ع) -( با گریه داریم از تو می خوانیم انگار  ) باران که می گـیرد پریـشانیم انگار

با گریه داریم از تو می خوانیم انگار

یک سال نَه... صد سال نَه‌... ما پشتْ در پشت

از جـیره خوارانِ همین خـوانیم انگار

مـادر برایِ نوکـری زایـیده ما را

جز این از او چیزی نمی دانیم انگار

با تربتِ ارباب کـامِ مـا شـده باز

از روزِ اول روضه می خوانیم انگار

ارباب را گـفتیم قبل از آب... بابا

شاگـردهایِ این دبسـتانیم انگار

از کار و بارِ ما کسی چیزی نپرسید

دنیا خودش فهمیده حیرانیم انگار

حیرانِ اربابیم و سرگـردانِ عباس

پایـینِ نیـزه کـنجِ ویـرانیم انگار

هر جا دلش می خواسته دل را کشیده

او خواسته که ندبه می خوانیم انگار

شاعر : حسین ایمانی

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 15:54
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

امام حسین (ع) -( روضه تو گریه را در دیده مهمان می کند ) * اصغر چرمی

847

امام حسین (ع) -( روضه تو گریه را در دیده مهمان می کند ) روضه تو گریه را در دیده مهمان می کند
زخم هجران را به روی پلک درمان می کند

جنت حق می شود آن گونه ای که تر شد از
قطره ی اشکی که آتش را گلستان می کند

در موج غم تو دیده تر داریم
در ساحل چشم، دُرّ و گوهر داریم

معیار حلال زاده بودن اشکی است
کز برکت شیر پاک مادر داریم

شاعر : اصغر چرمی

  • شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شعر اهل بیت -( از ما مگیر هرگز تمنای دعا را ) * محمد مهدی نسترن

1588
5

شعر اهل بیت  -( از ما مگیر هرگز تمنای دعا را  ) از ما مگیر هرگز تمنای دعا را

ما را نبردی؛ پس بیاور کربلا را

از دست دارم میدهم اشک و بکا را

از دامنت خالی نکن دست گدا را

خسته شدم با این همه چون و چرا من

لبریزِ ازعشق تو بود این دل ؛ نه آهن

زیبا ترین افسانه ها را ما کشیدیم

یک گنبد و یک صحن و یک اقا کشیدیم

هر جا نبود اسمت به اسمت پا کشیدیم

یا خون دل خوردیم گاهی یا کشیدیم

دلبسته این پرچم سرخ و سیاهیم

ما از محرم تا محرم غرق آهیم

زیباتر از این روضه ها جایی ندیدیم

رنگین تر از چای دمت چایی ندیدیم

جز از در روضه بفرمایی ندیدیم

دیدیم هر چه غیر از اقایی ندیدیم

هر سال رفتن های ما با آمدن بود

امسال هم گر امدم لطف حسن بود

از عمه گویم از سر

  • دوشنبه
  • 1
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 05:08
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 حسین صیامی

دیر راهب راهب نصرانی -( الا که تا سر نی بال و پر درآوردی ) * حسین صیامی

1415
1

دیر راهب راهب نصرانی -( الا که تا سر نی بال و پر درآوردی  ) الا که تا سر نی بال و پر درآوردی

بگو چگونه شد از دِیر سر درآوردی

چراغ خانۀ زهرا! میان کافِرها

در این مکاشفه قرص قمر درآوردی

به میهمانی خون خدا بیا راهب!

بیا که از دل صندوق، زر درآوردی

اسیر منطق دیر خراب بودی که

حسین آمد و از عشق سردرآوردی

بیا تو لااقل آزاده باش و این سر را

به احترام درآور اگر درآوردی

چرا تحیر محضی؟! به ما بگو راهب!

مگر چه چیزی از آن غیر سر درآوردی؟!

چرا به ولوله افتاده آسمان و زمین

ستون عرش خدا را مگر درآوردی؟!

رگ بریده، لب خشک، گَرد خاکستر

بگو چه دیدی؟ با چشم تر درآوردی

تمام شب تویی و پرسشی که کعبه گریست...

حسین جان! چه شد از دیر سردرآوردی؟!

شاعر : حسین صیام

  • دوشنبه
  • 1
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 05:26
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

دیر راهب راهب نصرانی -( چه روضه اى که مقرم، مفید و شیخ صدوق ) * پیمان طالبی

1960

دیر راهب راهب نصرانی -( چه روضه اى که مقرم، مفید و شیخ صدوق  ) چه روضه اى که مقرم، مفید و شیخ صدوق

نوشته اند از آن با سوابقى مسبوق

چه روضه اى که در آن لطمه مى زنند علما

سر عزیز پیمبر کجا، کجا صندوق؟

سرى که نور گرفته ست از آن جمال مسیح

ندیده بود مسیحى چنین جلال و فروغ

سرى که بر اثر زخم هاى بسیارش

گریسته ست ز روز الست هر مخلوق

سرى که تجربه کرده تنور خولى را

سر عزیز خدا و محاسنى محروق

چگونه راهب آن دیر را مسلمان کرد؟

تبارک الله از این قدرت بیان و نبوغ

درود بر شرف راهبان نصرانى

تفو به غیرت تان! آى مسلمین دروغ!

کجاست جده سادات؟ عمه جان زینب!

کجاست شیرخدا؟ معبر تو گشت شلوغ

شاعر : پیمان طالبی

  • دوشنبه
  • 1
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 05:31
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 حمیدرضا محسنات

مناجات با امام حسین (ع) -( ای کاش مرا تا به رواقی برسانید ) * حمیدرضا محسنات

907

مناجات با امام حسین (ع) -( ای کاش مرا تا به رواقی برسانید   ) ای کاش مرا تا به رواقی برسانید
این زائر جا مانده به باقی برسانید

من با حرمم مثل دو تا خط موازی
ای کاش که ما را به تلاقی برسانید

در کاخ جنان جای گدا نیست , مرا زود
در فُندق آقا به اتاقی برسانید

بالای سر محتضرم جای دوا کاش
یک جرعه از آن چای عراقی برسانید

حاجات خودم را همه در نامه نوشتم
این نامه پس از مرگ به ساقی برسانید ...

شاعر : حمیدرضا محسنات

  • چهارشنبه
  • 3
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 10:04
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

مناجات امام حسین(ع) -( شالوده عالم اگر از غصه و رنج است ) * محسن غلامحسینی

828
2

مناجات امام حسین(ع) -( شالوده عالم اگر از غصه و رنج است ) تا حاجت من دیدن رخسار حسین است
سر زندگی ام لحظه دیدار حسین است

شالوده عالم اگر از غصه و رنج است
غم نیست دلی را که گرفتار حسین است

آنان که ندانند از اسرار قیامش
جان دادن با شوق از اسرار حسین است

باید که شوم سائل درگاه ابالفضل
حاجات همه دست علمدار حسین است

یاری شود از سوی خداوند تعالی
آن کس به حقیقت که طرفدار حسین است

در راه خدا از همه کس دیده بپوشد
آری که خداوند خریدار حسین است

تنها نه شب جمعه که شبهای دگر هم
صدیقه کبرا عزادار حسین است

ای آن که تویی در طلب جنت اعلا
رضوان خداوند به دربار حسین است

شاعر : محسن غلامحسینی

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حمیدرضا محسنات

امام حسین(ع)مناجات -( صد زخم دارد این دل و مرحم تمام شد ) * حمیدرضا محسنات

1146
1

امام حسین(ع)مناجات -( صد زخم دارد این دل و مرحم تمام شد  ) پلکی به هم زدیم و محرم تمام شد
صد زخم دارد این دل و مرحم تمام شد

بر کوچه ها سیاهی معصیت آمد و ...
در کوچه ها سیاهی پرچم تمام شد

نذر و نیاز و خدمت و عرض ارادتم
آقا اگر زیاد و اگر کم تمام شد

باور نمیکنم که محرم به سر رسید
من که هنوز گریه نکردم , تمام شد

از روضه های مقتل زینب شروع کن
گیرم که روضه های "مُقَرَّم" تمام شد

از هرچه بگذرم سخن یار خوش تر است
یک بیت عرض روضه و عرضم تمام شد

دستت کجاست تا بشود سایه بان حسین
زینب کجا و مجلس نامحرمان حسین ...

شاعر : حمیدرضا محسنات

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 15:54
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حمیدرضا محسنات

مرثیه امام حسین (ع) -( گودال میبرند که قربانی ات کنند ) * حمیدرضا محسنات

1473
3

مرثیه امام حسین (ع) -( گودال میبرند که قربانی ات کنند  ) گودال میبرند که قربانی ات کنند
در تیر های حرمله زندانی ات کنند

لب تشنه جان سپردی و این ابرهای تار
حسرت به دل شدند که بارانی ات کنند

صحرای کربلای تو آباد تر شود
محکوم هر چقدر به ویرانی ات کنند

اسلامِ این قبیله یزیدیست , یا حسین
بهتر همانکه شک به مسلمانی ات کنند

باید پس از گرفتن نور نگاه تو
فکری به حال لهجه ی قرآنی ات کنند

در معبد "مسیح" گران میشود سرت
گر "مسلمین" به نیزه ای ارزانی ات کنند

شاعر : حمیدرضا محسنات

  • شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 14:02
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

مناجات با امام حسین (ع) -( ‍ بی عشقِ تو شعر٬ اوج مهمل بافی ست ) * مرضیه عاطفی

820

مناجات با امام حسین (ع) -( ‍ بی عشقِ تو شعر٬ اوج مهمل بافی ست ) ‍ بی عشقِ تو شعر٬ اوج مهمل بافی ست
هر جا بروم جزحرمت علّافی ست

آقابطلب که از تمام عالم
یک گوشهٔ شش گوشه برایم کافی ست!

شاعر : مرضیه عاطفی

  • شنبه
  • 13
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 17:08
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

سید الشهدا -( با حال زار و مضطرم بوسه گرفتم ) * محمد جواد شیرازی

1242

سید الشهدا  -( با حال زار و مضطرم بوسه گرفتم ) با حال زار و مضطرم بوسه گرفتم
از عکس صحن دلبرم بوسه گرفتم

با گریه خوابم برد دیشب، تا خودِ صبح
در خواب از کل حرم بوسه گرفتم

روی نگین خاتمم نام حسین است
با نیت از انگشترم بوسه گرفتم

کارم جلو افتاد تا از مهر تربت
در سجده با چشم ترم بوسه گرفتم

من که نشد از مرقدش بوسه بگیرم
جایش ز دست مادرم بوسه گرفتم

خیلی دلم بر غربت و تنهایی اش سوخت
از قاب عکس رهبرم بوسه گرفتم

***

جانم فدایش زیر لب ارباب می گفت:
از لاله های پرپرم بوسه گرفتم

مانند صفحه صفحه ی قرآنِ پاره
از قطعه های اکبرم بوسه گرفتم

می گفت با مشک پُر از تیر علمدار
از بازوی آب آورم بوسه گرفتم

جای رباب و اهل خیمه پشت خیمه
از کام خشک اصغرم ب

  • شنبه
  • 20
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 جواد کلهر

ذبیح الله -( اگر آب را دجله نایاب کرد ) * جواد کلهر

847

ذبیح الله -( اگر آب را دجله نایاب کرد ) اگر آب را دجله نایاب کرد
شهادت تو را گوهری ناب کرد

دو دندان شیری به شش ماهگی
دل مادرت را علی آب کرد

نَمی از دو چشمش روان سوی گل
وز آن غنچه را قطره شاداب کرد

ندید او که شیرین زبانی کنی
فقط عکسی از خنده را قاب کرد

هوا گرم و سوزان عطش مثل نار
به حسرت نظر سوی گرداب کرد

ندای غریبی هل من معین
به گهواره او را چه بی تاب کرد

پدر غیر رسم دلیران رزم
اضافه تقاضا به آداب کرد

که ای قوم رحمی به طفلم کنید
ز خجلت نظر سوی اصحاب کرد

چه تیری رها کرد بر حلق او
به سمتش مگر نیزه پرتاب کرد

چو ماهی فقط کودکی شیر خوار
تلذی به دست پدر باب کرد

نه باب و رباب و نه خواب و نه آب
پیمبر لبش را چه سیراب کرد

علی را پد

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 17:42
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 جواد کلهر

داغ یاس -( از بسکه ز هر داس زمین پر شده از یاس ) * جواد کلهر

732

داغ یاس  -( از بسکه ز هر داس زمین پر شده از یاس ) از بسکه ز هر داس زمین پر شده از یاس
پیداست چرا خم شده این گونه قد داس

نه ساقه و نه برگ و نه گل را نبود تاب
تا جلوه گری داشته باشد به بر ناس

وقتی که شده دشت و دمن پر ز گلابش
هر بی بصر این رایحه را می کند احساس

با آنکه شده یاس پراکنده از این داس
عیبم نکند مدعی از طعنه به خناس

الماس تو و یاس پر احساس تویی تو
ای ماه بنی هاشمیان حضرت عباس

بیهوده نمادی ز عطش نیست لبانت
آبی نرسیده به تو چون جامه کرباس

تو آب نخوردی و گذشتی ز لب آب
تو آب حیات قدح خضری و الیاس

شد بند دلم پاره سکوتت ز چه باقیست
آوای رجز خوانی در بیشه هماس

دیگر نتوان گفت برادر تو به پا خیز
ریزد ز دو چشمان ترم سوده الماس

کو آب مدا

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 17:53
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 جواد کلهر

مدح کربلا -( ارزش کرببلا را چه کسی می داند ) * جواد کلهر

769

مدح کربلا -( ارزش کرببلا را چه کسی می داند ) ارزش کرببلا را چه کسی می داند
قلب ما را به خدا هجر تو می سوزاند

کربلایی شدن از کرببلا رفتن نیست
کربلایی ست هر آنکس که تو را می خواند

آن حسینی که پناه همه خلق بود
نور امید به قلب همه می تاباند

موکب کرببلا در دل ما نصب شده
این ستون را کرم دوست نمی خواباند

چای شیرین همه کرببلایی هایش
گرچه لب سوز بود لیک نمی سوزاند

رزق ما را ز ازل تا به ابد در دو جهان
ذات حق دور سر طفل تو می گرداند

ابر اگر ناب ترین قطره خود را بارد
چون به کام تو نشد بیهده می افشانَد

دانه گر مهر تو را از دل خود دور کند
بوته خاری ست که در بادیه می رویاند

هر که از درگه تو بر در دیگر برود
قافله می رود و از همه جا می ماند

شاعر

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 17:56
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 جواد کلهر

مدح و مناجات -( چه کسی توان که به مدحتت سخنی سزا به لب آورد ) * جواد کلهر

1037
1

مدح و مناجات -( چه کسی توان که به مدحتت سخنی سزا به لب آورد ) چه کسی توان که به مدحتت سخنی سزا به لب آورد
نتوان به منقبتت کسی بجز هاشمی نسب آورد
به فدای حضرت فاطمه که عقیله العرب آورد
به غلامی سر کوی تو رسد ار کسی حسب آورد
که خدا ز نخل وجود تو به زمینیان رطب آورد
نه عجب که عالمه ای چنین که به مکتب ادب آورد

که فلک ز مقدم او ز جان سر شادی و طرب آورد

تو خدای خالق زینبی که به خلقتت نبود خلل
که شده برون جلوات حق ز طفیل هستی ات از ازل
تو که ای قرین نبود تو را گل بی بدیلی و بی بدل
نبود به سان تو دختری به چه مفخری زنمت مثل
که به شرح اسم تو کم بود فوران قصیده و صد غزل
ز شکرفروشی لعل تو چکد از هزایمه هم عسل

که به غیر خالق ذوالمنن قمری برون به شب آورد

نتوان به

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 20:13
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

وصف کوفیان -( روضه خوان بصيرت آفريد ) * محمد جواد پرچمی

1032

وصف کوفیان -( روضه خوان  بصيرت آفريد  ) روضه خوان بصيرت آفريد
بينشي صحيح بين هيأت آفريد
روضه خوان درست گفت
پاسخي به ياوه هاي مفت گفت
.
گفت كوفيان چكاره بوده اند ...
اكثرا سواره بوده اند
فكر گوشواره بوده اند
يا شراب خواره يا به فكر استخاره بوده اند
در لباس بره ، گرگ بوده اند
گفت امام كربلا:
حرام لقمه ، كوچك و بزرگ بوده اند
،
بي اراده نه كه با اراده بوده اند
فكر سكه طلا و استفاده بوده اند
هول بوده اند اگر پياده بوده اند
دين فروش و نان به نرخ روز خور
گردنه بگير و پست
دزد جاده بوده اند
شاعرانشان قلم فروش
دين فروش
مملكت فروش و زر طلب
كور دل شبيه شب
پر از جنابت تفكرو
پر از قياس نادرست
مست باده بوده اند
به كوفيان درست درس دين نداده بوده ان

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 19:18
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) -( بر فاطمه نور دو عینی ) * رضا یعقوبیان

262

حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) -( بر فاطمه نور دو عینی ) حضرت ابا عبدالله الحسین (ع)
بر فاطمه نور دو عینی
شمع وجود عالمینی
هستی پیغمبر حسینی
مظلوم عالم یا حسین جان (3)
********
ای گلبن عترت حسین جان
ای بر همه عزت حسین جان
سر تا به پا رحمت حسین جان
مظلوم عالم یا حسین جان (3)
********
شمع شبستان هدایت
جان همه عالم فدایت
آرزویم کرب و بلایت
مظلوم عالم یا حسین جان (3)
********
مظهر حی داوری تو
نور دل پیغمبری تو
با خلق و خوی حیدری تو
مظلوم عالم یا حسین جان (3)
********
کرب و بلایت جنت ماست
ولایت توعزت ماست
حب تو جاه و حشمت ماست
مظلوم عالم یا حسین جان (3)
********
بر عاشقان چراغ راهی
بر شیعیان پشت و پناهی
امشب نما بر ما نگاهی
مظلوم عالم یا حسین جان (3)
***

  • یکشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 22:21
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

امام حسین (ع) -(گلبن باغ ولا ای امید ما سوا) * رضا یعقوبیان

234

امام حسین (ع) -(گلبن باغ ولا      ای امید ما سوا) گلبن باغ ولا ای امید ما سوا
ای عزیز فاطمه نور چشم مرتضی
ای گل باغ ولایت یا حسین
در جهان شمس هدایت یا حسین
یا حسین جانم حسین (4)
********
محور عترت تویی بر همه عزت تویی
یا حسین فاطمه پا به سر رحمت توی
مرتضی را نور عینی یا حسین
شمع حمع عالمینی یاحسین
یا حسین جانم حسین (4)
********
روسیاهم یاحسین ده پناهم یا حسین
امشب از لطف و کرم کن نگاهم یا حسین
گرچه بر گلزار تو خارم حسین
کن نگاهی بر دل زارم حسین
یا حسین جانم حسین (4)
********
ما همه مهمان تو ریزه خور خوان تو
ای امید عالمین دست ما دامان تو
ای گل عالم به جان خواهرت
ریزه خواران را مرانی از درت
یا حسین جانم حسین (4)
********
آمدیم ما سوی تو جنت ما

  • دوشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:08
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

خورشید عصمت -(گل باغ ولایی هستی مصطفایی) * رضا یعقوبیان

1254

خورشید عصمت -(گل باغ ولایی هستی مصطفایی) گل باغ ولایی هستّی مصطفایی
این جهان و به محشر همه امید مایی
ای همه هستم مولا حسین
دل به بستم مولا حسین
********
در سپهر ولایت تویی خورشید عصمت
گل زهرا تو هستی نور چشمان امّت
ای همه هستم مولا حسین
دل به تو بستم مولا حسین
********
مهر تو در سرشتم کربلایت بهشتم
نام تو،یا حسین جان روی قلبم نوشتم
ای همه هستم مولا حسین
دل به تو بستم مولا حسین
********
تویی مولا حبیبم تو به دردم طبیبم
ای گل فاطمیون از غمت بی شکیبم
ای همه هستم مولا حسین
دل به توبستم مولا حسین
********
گرچه من روسیاهم برتو مولاپناهم
ای صفا بخش عالم از کرم کن نگاهم
ای همه هستم مولا حسین
دل به تو بستم مولا حسین
********
گرچه من بی بهایم

  • یکشنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:01
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

شور اباعبدالله -(تو قلب ما جا داری،سرور و سالاری ، نفس مسیحا داری داری یا حسین) * مظاهر کثیری نژاد

557

شور اباعبدالله -(تو قلب ما جا داری،سرور و سالاری ، نفس مسیحا داری داری یا حسین) تو قلب ما جا داری،سرور و سالاری ، نفس مسیحا داری داری یا حسین
تربت اعلی داری، اسم زیبا داری، ، نفس مسیحا داری داری یا حسین
دلم برات آشوبه، تویی تو تنها نور عین
هوای تو مجذوبه، حسین امیر عالمین
یه نوکر داری، دلتنگه واسه کربلا، بین الحرمین
(اباعبدالله)
شبهای جمعه با تو ، شور و حالی دارم ، منو کشته عشق یارم، یارم یا حسین
من از گل تو هستم، دست تو معمارم، منو کشته عشق یارم، یارم یا حسین
دوای قلب زارم ، حبیبنا مولی الکونین
یه دنیا دوست دارم، حسین امیر عالمین
یه نوکر داری، دلتنگه واسه کربلا، بین الحرمین
(اباعبدالله)
عمری شدم مانوست، خیلی دارم دوست، یه روزی میام پابوست، پابوست حسین
جونم فدا ناموست، شد

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 14:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

يك حديث بسيار كليدى براى گريز به همه ى روضه ها *

809

يك حديث بسيار كليدى براى گريز به همه ى روضه ها يك حديث بسيار كليدى براى گريز به همه ى روضه ها
???

حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:

نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ

قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ

اءنْبیائِهِ.

ما اهل بیت پیامبر وسیله ارتباط خداوند با

خلق او هستیم ، ما برگزیدگان پاك و مقدّس

پروردگار مى باشیم ، ما حجّت و راهنما خواهیم

بود؛ و ما وارثان پیامبران الهى هستیم.

منبع?
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: جلد ١٦ صفحه ٢١١
#حضرت_زهراس

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 10:35
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد