مدایح و مراثی امام حسین

ای قمر سپهرِ رحمت
ای ثمرِ ریاضِ عصمت
نورِ دل علی و زهرا
کشته شدی در اوج غربت
ذات خدا به تو می نازد
ارض و سما به تو می نازد
زمزم و مَروه و رُکن و مقام
سَعی و صفا به تو می نازد
ای بر زهرا نورِ دو عین
اباعبدالله الحسین
فرمانروای عالمین
اباعبدالله الحسین
اباعبدالله الحسین...
درد مرا دوا کن آقا
حاجتِ دل روا کن آقا
جان مرا به راه عشقت
چون شهدا فدا کن آقا
راه شما صراطِ نور است
وادیِتان حریم طور است
با تو هدف نمایان باشد
نوکرت از تباهی دور است
صبر و ایمان،شورِ ولا
در مکتبِ قالوا بَلیٰ
باشد مسیرِ روشنِ
رسیدن به کرببلا
اباعبدالله الحسین...

• سه شنبه
• 13
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 18:54
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

این بُوَد ذکرِ لَبِ مَخلوقاتِ عالَمِین
اِی گل فاطمه و اِی علی را نورِ عین
یا حسین و یا حسین...
نوکریِ کوی تو اعتبار من بُوَد
بردنِ نام شما افتخار من بُوَد
یا حسین و یا حسین...
با تولّای تو در راهِ اعتقاد و دین
اَفضَلُ الاَعمالِ ماست یاریِ مستضعفین
یا حسین و یا حسین...
عالَم از آقایی ات آید در جوش و خروش
داشتی اِی مُقتدا بار محرومین به دوش
یا حسین و یا حسین...
ای در روز جزا سائلان را شافِعی
کرمی کن تا شوم حسینیِ واقِعی
یا حسین و یا حسین...
میسوزد دلهای ما در غم کرببلا
شد به خاک قتلگاه سر زِ پیکرت جدا
یا حسین و یا حسین...
خواهرت بر سر زنان آمده کنارِ تو
حنجرت را دیده و شده بی قرارِ تو
یا حسین و

• سه شنبه
• 13
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 19:10
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

یابن زهرا ای امامِ عالَمین
سَیّدی مولا حسین
اشک من جاری بُوَد از هر دو عین
سَیّدی مولا حسین
از چه در قتلگاه،سر جدا گشته ای
جلوه گر بر روی،نیزه ها گشته ای
یا حسین یا حسین...
دست خالی آمدم بر محضرت
دست من دامان تو
سائلانه از تو خواهش میکنم
فقرِ من احسان تو
دوریِ از شما،ذلّتِ من بُوَد
سینه زن بودنم،عزّت من بُوَد
یا حسین یا حسین...
راه تو یاریِ محرومین بُوَد
ای اُمیدِ ما همه
دم به دم بر روی لبهامان بُوَد
این نوا و زمزمه
مستحبّات ماست،این زمان بِلْیَقین
که شویم هر کجا،یارِ مُستَضعفین
یا حسین یا حسین...

• سه شنبه
• 13
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 19:49
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ذکر لب ارض و سما با چشم گریان
السّلامُ علیکَ یا ذَبیحَ العَطشان
خورشیدِ ایمان،مظلوم حسین جان
مظلوم حسین جان...
ای بر علی و فاطمه نورِ دو دیده
برای حفظِ دین شده سرت بریده
ای جان و جانان،مظلوم حسین جان
مظلوم حسین جان...
در بیانِ مصائبت نطق عالَم لال
لالهٔ پرپر شدهٔ به خاکِ گودال
مجروحِ عریان،مظلوم حسین جان
مظلوم حسین جان...
چهل منزل با حق داری راز و نیازی
بر نیزه هم مُبَلّغ درسِ نمازی
قاریِ قرآن،مظلوم حسین جان
مظلوم حسین جان...
ای دَرگهِ قدسیِ تو قبلهٔ مقصود
تو پیروز و یزیدی ها مغلوب و نابود
عشقِ بی پایان،مظلوم حسین جان
مظلوم حسین جان...

• چهارشنبه
• 14
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 20:43
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

نگاهی کن حال و هوای این گداتو
گدای بی قرار و زار و مبتلاتو
ایشاالله که با مدد عمه سادات
تا دم آخر میزنم سینه براتو
ابی عبدالله عادتُکُم الاحسان
ابی عبدالله شهید راه قران
ابی عبدالله لاله سرخ عطشان
(ابی‌عبدالله۲)
ابی عبدالله حسین یا ثارالله
بند2⃣
منصب من نوکریه تا دم آخر
نمیکشم دست ازت حتی تو محشر
جواب قبر من فقط اسم تو باشه
وقتی ازم سوال کنن نکیر و منکر
ابی‌عبدالله سَیجیَتُکُمُ الکَرم
ابی‌عبدالله آرزومه با مادرم
ابی‌عبدالله یک شبه جمعه‌ای حرم
(ابی‌عبدالله۲)
ابی عبدالله حسین یا ثارالله
بند3⃣
میدونی با هیئتیای تو رفیقم
تو وادی محبتت خیلی دقیقم
اسم قشنگ تو آقا با خط کوفی
به عشق تو حک کردم روی عقی

• دوشنبه
• 19
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 13:02
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

به گدایی تو عادت دارم
یا حسین همیشه خواهش منی
کاشکی جونمو بگیری حرمت
یا که آقا وسط سینه زنی
ممنونتم
اگه روزو شبام با غمه شما سر میشه
ممنونتم
اگه توی روضه پا غمت چشام تر میشه
ممنونتم
اگه اسم تو توی هیئت معطر میشه
(یا حسین یا حسین)۲
یا حسینآبروی نوکر
یا حسین آرزوی نوکر
یا حسین گفت‌وگوی نوکر
(یا حسین- یا حسین یا حسین)۳
بند2⃣
نمی‌تونم که ازت دل بکنم
نمی‌تونم که ازت جدا بشم
نمی‌تونم که برا یه لحظه هم
بی‌خیال حرم شما بشم
ممنونتم
یه بارم نشد که بدیمو به روم بیاری
ممنونتم
همیشه هوای گدای‌هاتو آقا داری
می‌میرمو
اگه سایه‌ی لطفتو از سرم برداری
(یا حسین یا حسین)۲
یا حسین سایته رو سرم
یا حسین عمریه نوکرم
ی

• یکشنبه
• 18
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 19:23
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بهار رحمت و عطای عالَمین یا حسین
به اهل آسمان فروغ هر دو عین یا حسین
حسین حسین حسین حسین
نَوای اهلِ آسمانها
حسین حسین حسین حسین
لِوایِ سرخِ عرش اعلا
یا حسین شعار فخر و عزّت همه
یا حسین عزیز مرتضیٰ و فاطمه
یا ثارالله ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله...
تو کشتهٔ رضای حیّ داوری یا حسین
تو نور چشم عترت پیمبری یا حسین
به کربلا به قتلگاه
سَرَت زِ تن جدا شد
وَ رأسِ تو به روی نِی
هلال نیزه ها شد
یا حسین پناه عاشقان بی پناه
یا حسین شهید سر جدای قتلگاه
یا ثارالله ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله

• چهارشنبه
• 21
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 20:34
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای کشته رضای حق،ای لاله ی شده پرپر
سالارِ زینب و کُلثوم،جانِ فاطمه و حیدر
ای معدن کرامات و،خورشید سرخ عاشورا
ای اهل آسمانها هم،خاک قدوم تو آقا
همه هستم فدای تو،منم آقا گدای تو
دلم باشد گرفتارِ،فِراقِ کربلای تو
هستم فقیرِ لطف و عَطایت حسین جانم حسین جانم
دار و ندار من به فدایت حسین جانم حسین جانم
گل زهرا ثارَالله،مددی ابی عبدالله...
دم از وفا و رحمت زد،هر کَس زِ وصف تو دم زد
داغ شهادتت آقا،آتش به قلب عالَم زد
زینب کنارِ آن گودال،از غصّه ناله ها میزند
تو زیرِ نیزه و شمشیر و،زینب تو را صدا میزد
به پیش چَشم آلُ الله،شبیهِ لاله پژمردی
لبِ تشنه به روی خاک،فِتادی و زمین خوردی
ای سایه ی تو بر سرِ زینب

• چهارشنبه
• 21
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 20:40
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

جنت حق خاک پاک کربلایت
زندگیِ سینه زنهایت فدایت
نور دلها یابن الزهرا
ای تولای تو دُر روح و‌ جانم
زندگیِ بی تو را کِی میتوانم
غرق ماتم از کَران تا به کَرانم
از غمت با ناله مرثیه بخوانم
کشته ی دین خدا،یا امامَ الشهدا
گل پرپر یابن الحیدر...
بر لبِ ما ناله و آهِ تو آقا
ای صراطَ المستقیم‌‌ راهِ تو آقا
مِهر و هم ماه،یا ثارَالله
نهضتت کاخ ستم را سرنگون کرد
داغ دلهای محبین را فُزون کرد
بس جنایت ها به تو دشمنِ دون کرد
پیکرت را بین مقتل لاله گون کرد
مادرت بر سر زنان،خواهرت نوحه کنان
کنند آوا،واحسینا
جنت حق خاک پاک کربلایت
زندگیِ سینه زنهایت فدایت
نور دلها یابن الزهرا
کودکانت آواره در دشت و صحرا
اشک غم ب

• چهارشنبه
• 21
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 20:45
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ثارالله ثارالله آه
با اباعبدالله آه...
شش گوشه ات پناه عالَمین است
جاری مرا زِ غم اشک از دو عین است
شبیهِ مادری پهلو شکسته
ذکر نوحهٔ ما حسین حسین است
لالهٔ پرپر و،شَیب الخضیب فاطمه تویی
بمیرم برایت،خَدّ التریب فاطمه تویی
نوای جانسوزِ،امّ الیُّجیبِ فاطمه تویی
ثارالله ثارالله آه
با اباعبدالله آه...
با روسیاهی آمدم حسین جان
دست من عطای بی نظیرَت
هادیِ راهِ کُلّ بشریّت
خونِ جاری و رُخسارِ مُنیرَت
غرقِ آه آمدم،عنایتی بر این ناله و آه
بی پناه آمدم،بده بر مَنِ در به در پناه
رو سیاه آمدم،رحمی نما به این روی سیاه
ثارالله ثارالله آه
با اباعبدالله آه...
پنجرهٔ ضَریحَت راهِ عرش و
حریم قدسی ات قبلهٔ راز اس

• پنج شنبه
• 22
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 10:34
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

حسین جان حسین جان
منم عبد و اسیر و مبتلایت
دل من دل من
گِرِه خورده به عشق کربلایت
حریم تو بهشت عاشقان است
وجود‌ من تو را مدیحه خوان است
وَ اشک دیده ام به یاد غربتت روان است
چو لاله به مقتل شدی پرپر
جدا از تَنِ پاک تو شد سر
به ذکرِ بُنَیَّ غریبانه
زده ناله از داغ تو مادر
به راهِ ولایت
خوش آن کس که شود فداییِ تو
قُلوبِ محبّین
بُوَد مضطر و کربلایی تو
سلام ما به کام خشک و عطشان
سلام ما به پاره های قرآن
سلام ما به آن پیکر غرق خونِ عریان
تو که یوسف مصطفی بودی
تو که جانِ خیرالنسا بودی
بگو از چه رو در مسیرِ شام
هلالِ روی نیزه ها بودی
همیشه همیشه
بُوَد حُبُّ الْحُسین عزّت و جاهم
حسین جان حسین جان
ببین

• پنج شنبه
• 22
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 10:42
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

‍ ⬛#نذرِ_خورشید_کربلا_امام_حسین_ع⬛

شورشی پیش از قیامت در زمین بر پا شده
زین وقایع کربلا چون محشری معنا شده

آدم و جنّ و ملک از این مصیبت در عزا
چیست در عالم مگر، این شورشِ عظمی شده

می رود در هاله ی غم فرش تا عرشِ خدا
سوگوارِ این مصیبت حضرتِ زهرا شده

کی شنیدی اینچنین بر حلق ها خنجر نهند
کی تو دیدی دشت اینگونه ز خون دریا شده

کی تنی اینگونه خود را بر ستم مغلوب دید
کی زنی اینگونه بد را با درایت خوب دید

دشت بود و صحنه ی تصویرِ درد و یک حسین
خیمه بود و کودکان و اشک و آهِ زینبین

یک تنی نازک که جدش پرورید در عِزّ و ناز
یک سری شیدا و عاشق در دلش دنیای راز

کاش! می مردم و می مردم نمی گفتم چنین
نو

• سه شنبه
• 27
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 10:51
• نوشته شده توسط
• 09113526529

پشتِ درِ خونه ی تو گدایی آقایی آقا
کم نشه سایه ت از سرم خدایی آقایی آقا
این دل من و دلبریِ تو
نوکریِ من سروریِ تو
هر کی آقا دست به دامنت شد
سینه زنت شد زیر علامت با کرمِ تو
سر تا پا شد مستِ عطرِ تربت
آخه توو روضه ات فاصله ای نیست تاحرمِ تو
آقام ۴
بند دوم ?
عشقِ علی اکبرِ تو تمومِ سرنوشتمه
حرم اگه عرش خداست پایینِ پات بهشتمه
چشمای تر و بارونِ حرم
عالمی داره ایوونِ حرم
کربلا با شب جمعه نمازش
راز و نیازش کاش خاکِ پای فاطمه باشم
دم بگیرم دمِ اهل حرم رو
مشک و علم رو گوشه کنارِ علقمه باشم
آقام ۴
بند سوم ?
به یادِ قاسمت آقا آرزو شد برای من
از دمِ خیمه گاه یه بار سلام بدم امام حسن
میشه با دعات با خدا

• چهارشنبه
• 28
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 20:41
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

‍ ‍ #بیاد_پیکرهای_عریان_دشت_کربلا

#مرثیه_سینه_زنی_به_سبک_سنتی

ای آفتاب مسوزان این جسم بی کفن را

تا خواهرم بیارد، آن کهنه پیرَهَن را

ابری به چهره افکن، کن تیره رنگِ رخسار

زینب کفن بپوشد، این نازنین بدن را

آهسته جان خواهر، کن با تنم مدارا

اول کِشان تو بیرون، این نیزه های تن را

یکدم بیا تو خواهر، با من نشین به خلوت

از جسمِ بی سرِ من، بشنو تو این سخن را

گر این سخن که گویم، جانِ تو را ملول است

ناچارم و بگویم، این حرفِ دلشکن را

از سوزِ این کلامم، آتش زنم به جانت

کَس تا به حال ندیده، این صحنه ی محن را

خواهر تیرِ سه شُعبه، بر حنجرم نشسته

گو پاره پاره کرده، حلق و گلوی من را

گر نیزه کَند

• یکشنبه
• 1
• مهر
• 1397
• ساعت
• 22:40
• نوشته شده توسط
• 09113526529

بیتاب و بیقرارم، فکری به حال من کن
آشفته روزگارم، فکری به حال من کن
عمریست هر محرّم بارِ گناه خود را؛
دست تو میسپارم فکری به حال من کن
در گیر و دارِ غفلت نفْسم مرا زمین زد
بالا گرفته کارم، فکری به حال من کن
در کشتیِ نجاتت جایی برا من هست؟!
خیلی امیدوارم... فکری به حال من کن
با إذن مادر خود یکبار بعدِ روضه
بنشین کمی کنارم فکری به حال من کن
«نِعم الأمیرِ» عالم، ردّم نکن! به قران-
جز تو کسی ندارم! فکری به حال من کن
دست مرا بگیر و در اولین شبِ قبر
آنجا که در فشارم فکری به حال من کن
بشنو صدای آهم را «یا قَدیمَ الإحسان»
بالا سرِ مزارم فکری به حال من کن!

• سه شنبه
• 3
• مهر
• 1397
• ساعت
• 17:38
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

من زیر پرچم تو فقط خیر دیده ام
با تو به عرش نه به خدا هم رسیده ام

مادر به گریه بر تو مرا شیر داده است
با شیر،اشک ماتمان را چشیده ام

شادم از اینکه با غم تو آشنا شدم
با هر چه شادی است،غمت را خریده ام

شاعر شدم که از تو بگویم چرا که هست
نام تو بهترین غزلی که شنیده ام

هر گاه پای روضه ات اشکم‌ چکیده است
آنرا به جای سرمه به چشمم کشیده ام

فرّوا الی الحسین..‌امامم چه خوب گفت
از دست غم همیشه به سویت دویده ام

حب الحسین نقطه آغاز دوستی ست
از هر که با تو نیست ولی دل بریده ام

هم سر بریده هستی و هم سر بلندِ عشق
عاشق تر از تو در همه عالم ندیده ام...

• دوشنبه
• 9
• مهر
• 1397
• ساعت
• 20:11
• نوشته شده توسط
• Leila Alizadeh

اگر که عمر زیادم دهد خدای حسین
هزارسال بسوزم فقط برای حسین
حسینی ام!به دوعالم چکار دارم من!
گذشته ام ز دوعالم به اتکای حسین
حسین روح‌نماز است و پنج‌نوبت را..
سر نماز میوفتم بدست و پای حسین
براش سینه زدم سینه ام حسینیه شد
نوشته روی دلم مجلس عزای حسین!
همیشه مادر دلخسته ام به من‌ میگفت..
مباد خرده بگیری به روضه های حسین!
رفیق!کرببلا دعوتی ست!پولی نیست!
برات کرببلا چیست؟یک دعای حسین
نیابتا ز حسن کربلا برو امسال
ببر سلام حسن را به کربلای حسین
هنوز فاطمه در عرش روضه میخواند
تنور خانه خولی نبود جای حسین

• چهارشنبه
• 11
• مهر
• 1397
• ساعت
• 17:12
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای آنکه خاک را به نظر کیمیا کنی
آیا شود که گوشه ی چشمی به ماکنی ؟!

ای با وفا ، طبیب دل بی قرار من
درمانده آمدم که تو دردم دوا کنی

من آمدم به سوی تو عاشق ترم کنی
بر درد بی دوای غمت مبتلا کنی

از تو به غیر تو بخدا من نخواستم
آقا نمیشود نگهی بر گدا کنی ؟

یک سال مزد نوکری ام را نخواستم
مزدم همین بود که مرا یک دعا کنی

گفتم به جای مزد فقط مادر مرا
این اربعین ، زائر کرب و بلا کنی

گرچه بدم ، برای تو خیری نداشتم
حق میدهم به هجر حرم مبتلا کنی

درمانده ام ، فقیرم و هم بی نواترین
رحمی نمیشود به دل این گدا کنی ؟!

دعوت نمیکنی به حرم “زائرت “شوم ؟!
ای آنکه خاک را به نظر کیمیا کنی

رامین برومند (زائر)

• سه شنبه
• 1
• آبان
• 1397
• ساعت
• 18:31
• نوشته شده توسط
• رامین برومند(زائر)

می‌تپد قلبم به عشق روضه‌هایت یا حسین
افتخارم این بود هستم گدایت یا حسین

ریزه خوار سفره‌ی ماه محرم هستم و
پایه هر مجلس و بزم و عزایت یا حسین

هر کجا پرچم به نامت خورده باشد می‌روم
می‌کنم تا پای جان گریه برایت یا حسین

از ازل تو خواستی تا نوکر کویت شوم
می‌زنم سینه ز غم زیر لوایت یا حسین

هیئتت بوی حرم را یاد من می‌آورد
عاشقم من عاشق صحن و سرایت یا حسین

می‌زند آتش به جانم دوری شش گوشه‌ات
پا برهنه روزیم کن کربلایت یا حسین

روزیم کن یک شب جمعه کنار مقتلت
تشنه‌ام من تشنه‌ی لطف و عطایت یا حسین

آرزوی شیعه‌ی حیدر زیارتگاه توست
کعبه‌ی عشاق عالم نینوایت یا حسین

کاش بودم روز عاشورا چونان جون و زهیر
تا

• یکشنبه
• 27
• آبان
• 1397
• ساعت
• 06:50
• نوشته شده توسط
• قاسم قاسمی بیدهندی

حسین امیر محترم،پادشه جود و کرم،
خیلی تنگ برات بیا ببر منو حرم،
شده همین ذکر لبم تو خواب و رویای شبم،
ببر منو تا کربلا، ای باعث تاب و تبم،
درد منو دوا نما حرم تو میخوام آقام،
منو ببر به کربلا حرم تو میخوام آقام،

امیر ناز و مهربون، زیبایی هفت آسمون،
قسمت من کن تا بشم، زائر وادی جنون،
تنها همینه آرزوم حرف دل و بغض گلوم،
بزار بیام تا به حرم، نزار بریزه آبروم،
شد التماس نوکرت منو ببر به کربلا،
تو رو به جون مادرت منو ببر به کربلا،

بیا حسین یه کاری کن، عبد حقیر رو یاری کن،
بطلبم تا کربلا آقا بزرگواری کن،
یه عمره از تو میخونم،تو بزم روضه ات مجنونم،
ذکر من زیر علم،حرم نما تو مهمونم،
آقا ببر منو حرم،

• جمعه
• 8
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 17:14
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

یک شب از دوری آن صحن و سرا می می رم
یک شب از دوری ایوان طلا می می رم
تا جوانم تو اگر روزی و قسمت نکنی
به خداوند که بی چون و چرا می می رم
قَسَمت می دهم آقا که جوابم نکنی
این که یک لحظه شوم از تو جدا می می رم
هستی ام بسته به زانو زدنم در هیئت
گر شوم دور از این حال و هوا می می رم
دل من تنگ طواف حرمت می باشد
گر نیایم حرم کرب و بلا می می رم
روح الله گائینی
۱۳۹۰/۶/۲۰

• یکشنبه
• 24
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 12:35
• نوشته شده توسط
• 09127516254

ای خفته در مزار سر از خاک کن برون
احوال چاکران تو بعد از تو در هم است

از دجله و فرات گذر کن به ملک پارس
کاین‌جا برآن جناب رفاهی فراهم است

بنشین به ذوالجناح و عنان بر عنان بیا
با اکبرت که حاصل اولاد آدم است

ور خود نبود میل شریفت به ملک پارس
هرجا کنی جلوس همان‌جا مکرم است

لیکن نمان به ملک عراق و مکان نگیر
جایی که دختران تو را غم روی غم است

بر دیده رعیت مسکین قدم گذار
کین رود بر فرات هماره مقدم است

مقصود از این مکالمه عرض نیاز بود
ور نه همیشه رای تو بر قوم، اقدم است

اما حدیث تنگدلی را کجا برم
تا وصل رخ نماید، قتلم مسلم است

• شنبه
• 30
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 18:55
• نوشته شده توسط
• امیر روشن ضمیر

چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین

با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین

.

یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است

در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین

.

در مناجات شب جمعه نمی دانم چه شد

خواستم بر لب برم نام خدا گفتم حسین

.

ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بارها

آمد از کرب و بلا لبیک تا گفتم حسین

.

نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی

نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین

.

کل ارض کربلا من تازه می فهمم چرا

در خراسان در نجف در سامرا گفتم حسین

.

عاشقی گفت آنچه می خواهد دل تنگت بگو

با دلی غمبار گفتم کربلا گفتم حسین

• سه شنبه
• 2
• مهر
• 1398
• ساعت
• 15:56
• نوشته شده توسط
• امیر روشن ضمیر

یا حسین(ع)
سالها باشد که بر مهرت دچارم یا حسین
روز محشر چشم برلطف تو دارم یا حسین

قلب خود را کرده ام غمخانه ی غم‌های تو
هر محرم در عزایت اشکبارم یاحسین

روز عاشورا بسوزم همچو زینب خواهرت
داغدار داغهای پر شمارم یا حسین

من به درگاه حسینی نوکری ناقابلم
این مرا باشد نشان افتخارم یا حسین

گرچه من لایق نیم.،اما قبولم کن شها
عشق تو باشد همه دار وندارم یا حسین

کربلایت کعبه ی آمال مردان خداست
بهر دیدارش همیشه بیقرارم، یا حسین

ای خوشا سیر حرم‌ها داخل بین الحرم
نام زیبای تو بر لبها شعارم یا حسین

شعر :اسماعیل تقوایی

• شنبه
• 15
• شهریور
• 1399
• ساعت
• 21:52
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

بند اول:
در جهان گوهر نایاب حسینه
در شب ظلمت مهتاب حسینه
معنی آب حیاتی که نوشتن
عرق نوکر ارباب حسینه

از خان روضه ت، دارم آبرو میگیرم
مشکی بپوشم، تازه رنگ و رو میگیرم
من شوقم اینه، که بیام زیارت تو
از عطر سیب، حرم تو بو میگیرم

ناجی، اباعبدالله
تاجی، اباعبدالله
تو کربلایی ترین حجاجی اباعبدالله
(ارباب حسین ارباب حسین
یا سید الشباب حسین)
بند دوم:
عاشق زیارت صحن و سراشیم
پای روضه سر و صورت میخراشیم
اربعین اینو میفهمونیم به دنیا
سر سپرده ی حسین و پسراشیم

روی سینه دارم، از غمت آقا نشونه
میخری ماها رو ، با بهونه بی بهونه
میشناسه مادرت، همه نوکرا رو با اسم
دم باب الحسین، منتظر ما میمونه

ماهی اباعبدالله
شاهی اباعبدالله
کی میکنی منو حرم راهی اباعبدالله

(ارباب حسین ارباب حسین
یا سید الشباب حسین)
بند سوم:
گل ما رو با غمت خدا سرشته
روی پیشونی ما نوکر نوشته
تو روایت داریم از امام صادق
جای احباب الحسین توی بهشته

من توی روضه ، با دمت نفس میگیرم
تا زنده هستم، پرچمتو دس میگیرم
جونم رو دارم، پای روضه هات میذارم
واست نمیرم ، ادعامو پس میگیرم

نوری اباعبدالله
شوری اباعبدالله
میمیرم آخرش من از دوری اباعبدالله
(ارباب حسین ارباب حسین
یا سید الشباب حسین)

• سه شنبه
• 15
• مهر
• 1399
• ساعت
• 21:54
• نوشته شده توسط
• Fatemeh Mahdinia

بند اول :
دیدی رفیق کرب و بلا قسمت نشد امسال (ای وای)۲
راه حرم بسته شد و شد آرزوم ابطال (ای وای)۲
ناشکریمون کار دستمون داد و شدیم مایوس (ای وای)۲
ما موندیم و حسرت برا شیش گوشه و پابوس (ای وای)۲

شد جدایی، قاتل من ،این دل من، تنگه به والله
اربعین با ، پای دل تا ، کربلا ما ، میایم ایشالله

ای حسین جان ........

بند دوم:
شب تا سحر خواب حرم کرده منو بی تاب (ارباب)۲
این زخمی دل خستهء آشفته رو دریاب (ارباب)۲
درمونده و بی طاقتم دنیا پر از درده (ارباب)۲
درمان هر درد و غمی اون گنبده زرده (ارباب )۲

در هوایت ، بی قرارم، ای نگارم ، آروم جونم
بوی سیب و ، تربت تو ، مهربونم ، کرده دیوونم

ای حسین جان .......

بند سوم:
شد دلخوشی بهر دل جاماندگان هیئت (ارباب)۲
تنها پناه عاشقان در این جهان هیئت (ارباب) ۲
حس میشود در این مکان عطر جنان (ارباب) ۲
آید به بزم جَد خود صاحب زمان (ارباب)۲

انتهای،خط هجران ، هست وصالش ، در راس حاجات
آید آن روز ، صاحب ما ، با شعار ، یا لثارات

العجل یا حجت الله ...

• پنج شنبه
• 17
• مهر
• 1399
• ساعت
• 00:33
• نوشته شده توسط
• Fatemeh Mahdinia

دمٍ غُـــــــروب کربلا
سرحسین رونیزه ها
حنجر شده پاره
زینب شد آواره

از کربــــــلا خبر رسید
مولاحسین بی سر رسید
در تهٍ گوداله
جسمش لگدماله

اهل حرم آواره شد
گوش رقیه پاره شد
شمر اومده گودال
تنٍ حسین پامال

ای کشته ی دور ازوطن
ای تشنه ی صد پاره تن
ای بی کفن مولا
عُریان بدن مولا

شمر و سنان از راه رسید
پـیکرٍ زخمی تو کشید
با عصا میزدن
ازجفا میزدن

شمر اومده بالاسرت
غارت برده انگشترت
تو به زیرٍ خنجر
میزدی بال وپر

شمشير وسنگ شدکفنت
هدف نیزه شد تنت
تو در بينٍ اعدا
زدی تودست وپا

شمر نیزه در گلو میکرد
گودال رو زیر و رو میکرد
افتاده در گودال
حسین بی پر و بال

پیکر پارت غرق خون
بهارٍ زینب شد خزون
زینب مونده تنها
بینٍ نامحرم ها

با تیر سه شعبه زدن
مظلوم حسین عُریان بدن
اومد شمرٍ قاتل
اوبا چوبٍ محمل

شمر با نیزه در قتلگاه
سر می برید دربینٍ راه
به روی نیزه ها
سر حسین جدا

شمر میزد او را باعصا
سر از تنش گشته جدا
کفن نداری تو
پیرهن نداری تو

شمر خنجرو کُند می کشید
درشیب گودال او رسید
تنت زیر مرکب
پیش چشم زینب

شاعر: سید حمید رضا عزیزی

• پنج شنبه
• 17
• مهر
• 1399
• ساعت
• 00:48
• نوشته شده توسط
• Fatemeh Mahdinia

هر چه بلا بیشتر است رغبت ما بیشتر است
فاصله هر چه زیاد همت ما بیشتر است
ما محب این خانواده ایم
پای کار حسین ایستاده ایم
در بیعت امام حسینیم
ما ملت امام حسینیم
سیدنا المظلوم حسین

به مردگان مسیح ما آب حیات می دهد
مملکت حسین را حسین نجات می دهد
ما به کربلا دل داده ایم
پای کار حسین ایستاده ایم
در هیئت امام حسینیم
ما ملت امام حسینیم

هر چه بلا شود شدید مانع نو اگر رسید
ما زعزای تو حسین دست نخواهیم کشید
مست این می و این باده ایم
پای کار حسین ایستاده ایم
در خدمت امام حسینیم
ما ملت امام حسینیم

....
سعادت است نصیب آن کسیکه منتخب شود
به یک اشاره حسین زهیر یا وهب شود
ما به پای او افتاده ایم
پای کار حسین ایستاده ایم
در معیت امام حسینیم
ما ملت امام حسینیم

• جمعه
• 18
• مهر
• 1399
• ساعت
• 13:30
• نوشته شده توسط
• Fatemeh Mahdinia

پیش قدوم "عشق" پی بردم حقیرم
مانند گرد و خاک های در مسیرم

کاری برای دیدن باران نکردم
آئینه ام،آئینه ای رو به کویرم

از هیچ کس غیر خودت خیری ندیدم
از هیچ کس غیر خودت..،"خیرِ کثیرم"

آنقَدر پیش خانه ی تو می نشینم
تا آخرِ سر باورت گردد فقیرم

جز تو در این دنیا ندارم هیچ کس را
روی سرم دستی بکش،طفل صغیرم

این روضه های هفتگی راه رهایی ست
هرچند در چنگال عُصیان‌ها اسیرم

مانند شاگردی که درسش را بلد نیست
با چشم های اشک بارم سر به زیرم

من را بزن،تنبیه کن..،عیبی ندارد
با جان و دل تنبیه ها را می پذیرم

از من نگیری نعمت چشم ترم را
بگذار تا گریه کنم نِعمَ الاَمیرم

یک گوشه از هیئت برای گریه کافی ست
من قول خواهم داد جایی را نگیرم

لب تشنه بودی و تو را گودال بردند
لب تشنه بودی و...،الهی من بمیرم

• یکشنبه
• 20
• مهر
• 1399
• ساعت
• 04:04
• نوشته شده توسط
• Fatemeh Mahdinia

شور سینه زنی
زیارتی امام حسین
توی بحرت منو هم ماهی کن
شب جمعه کربلا راهی کن
مونده تو گوشم نصیحت بابام
با حسین باش پادشاهی کن

عمریه با لطفت حیدریم
میگم لهجه ی آذریم
زهرا بالاسینین نوکریم

نوکریم / میدونم که تو حرم میبریم
شامل عنایت مادریم /نوکریم

نوکریم / مست باده ی خم کوثریم
آخرش با این بدی میخریم / نوکریم

ربنا اتنا کربلا الهم الرزقنا کربلا...
^_________________^

کرمی قد پر کاهی کن
با گدات هرچه که میخواهی کن
به تموم رفیقام گفتم که
با حسین باش پادشاهی کن

من همون نوکر سابقتم
میدونم آقا نالایقتم
اما دنیا میدونه عاشقتم

عاشقتم / خلاصه بخوام بگم نوکرتم
من‌کبوتر بدون پرتم / عاشقتم

عاشقتم / زار روضه ی غم مادرتم
نوکر رقیه جان دخترتم / عاشقتم

ربنا آتنا کربلا الهم الرزقنا کربلا...
^_______________^

مستمندم و تو خیر خواهی کن
توی قبرم منو همراهی کن
تا بمیرم به همه میگم آقا
با حسین باش پادشاهی کن

اربابم تو کس و کار منی
آبرو و اعتبار منی
تو تنهاییا تو یار منی

یار منی / بی بهامو تو خریدار منی
آرزوی چشمای زار منی / یار منی

• چهارشنبه
• 19
• آذر
• 1399
• ساعت
• 23:00
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور