شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس
 حسن لطفی

شعر مناجات امام زمان(عج) -( بد جور دل شکسته ای و گریه می کنی ) * حسن لطفی

4395
8

شعر مناجات امام زمان(عج) -( بد جور دل شکسته ای و گریه می کنی ) بد جور دل شکسته ای و گریه می کنی
از اشک چهره شسته ای و گریه می کنی
بگذار تا عبایِ تو را ما تکان دهیم
بر خاکها نشسته ای و گریه می کنی
امشب به صبح امر به فرما طلوع مکن
امشب عجیب خسته ای و گریه می کنی
خونِ جگر برای شما قوت شب شده
با ناله عهد بسته ای و گریه می کنی
زنجیرها که پشت تو را زخم کرده اند
هر روز بین دسته ای و گریه می کنی
هیات تمام شد همه رفتند و تو هنوز
یک گوشه اي نشسته ای و گریه می کنی
آبی بزن به صورت مادر،ز دست رفت
چون مادرت شکسته ای و گریه می کنی

شاعر : حسن لطفی

  • چهارشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر فراق امام زمان(عج) -( من بال و پر شکسته ام آقا پَرَم بده ) *

2200
3

شعر فراق امام زمان(عج) -( من بال و پر شکسته ام آقا پَرَم بده ) من بال و پر شکسته ام آقا پَرَم بده
آقا بیا و بال و پرِ دیگرم بده
بار دگر غلامی ما را قبول کن
ارباب من سِله از مادرم بده
راضی شو از گدا و بیا آبرو بخر
با لطف خود عنایتی از یاورت بده
با یک نظر طبابت صدها بلا کنی
پس ای طبیب پا و دل مضطرم بده
گریه میان روضه به ما چشم دل دهد
اینک بصیرتی تو به چشک تَرَم بده
خواهم تمام عمر که شَوَم پیش مرگ تو
بهر سپر شدن به ولایت سَرَم بده
ایمان نینوایی ما را زیاد کن
از خیمه حسین کمی باورم بده
بر عاقبت به خیری خود می کنم دعا
با مرگ سرخ زندگی برترم بده
این امتحان سخت که دارم به پیش رو
آمادگی روز و شب آخرم بده

  • پنج شنبه
  • 14
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( یوسف نیامدی سربازار، این دهــــــــه ) * رضا دین پرور

1570
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -( یوسف نیامدی سربازار، این دهــــــــه ) یوسف نیامدی سربازار، این دهــــــــه
یااینکه من ندیدمت ای یار، این دهــــه
بیگاته ها مرا به پشیزی نمی خرنــــــد
من را ببین به چشـــم خریدار،این دهه
من باورم نمیشود ایـــــــــــنجا نیامدی
ازیاد من نمی رود این بار ایـــــن دهه
قطعاً تو آمدی و ســــرودی و دم زدی
بیخود نبود ناله اشعـــــــــار ،این دهه
آقا برای آمــــــــــــــدنت پهن کرده ام
سجاده ای به وسعـــت دیدار ،این دهه
رجعت،بلوغ سینه زنیهای شیعه است
عالم شد از حضور توسرشار، این دهه
خون شهیدکرببلا خــــــــط قرمز است
خطی که داد بر همه اخطـار،این دهه
ازغیردل بریدن و برتو رسیدن است
درسی که داشت مکتب ایثار،این دهه
آقا شما بگو چه کنم باســـــ

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام زمان(عج) ویژه شب سوم محرم -( آقا سلام از چه نگاهت پراز غم اســت ) * رضا دین پرور

7180
9

شعر امام زمان(عج) ویژه شب سوم محرم -( آقا سلام از چه نگاهت پراز غم اســت ) آقا سلام از چه نگاهت پراز غم اســت
برشانه های زخمی تان کوه ماتم است
چشمان مهربان شما غرق غــــم شده
امشب که سومین شب ماه محرم است
یک عمرخوانده ام زشما جمعه عصرها
اما جوابهای شما گنگ و مبهم اســـت
آقابریده ام، نفسم بند آمــــــــــــــــــده
آب و هوای شهر، بدون شما سم است
یک عده روسیاه نشستند منتــــــــظر
درهیئتی که سردرآن چند پرچم است
آقا نیامدید دلم شور مـــــــــــــــــیزند
دلواپسم اتاق دلم سرد و درهم اســــت
امشب گریز روضه مان میخورد به آن
بانوی داغدار که قدّش کمی خم است
انگارمرجـــــــــــع دل پردردتان شده
آن نیزه ای که با ســـــر بابا معمم است
امشب به عرش میرسداز خاکهای شام
بانوی عاشقی

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام زمان(عج) -( بپذیرید عرض تسلیتِ ) * رضا دین پرور

1791
2

غزل امام زمان(عج) -( بپذیرید عرض تسلیتِ     ) بپذیرید عرض تسلیتِ
سینه ها، دست ها، بدن ها را
بپذیرید سرسلامتی ِ
روضه خوان ها و سینه زن ها را
قرن تا قرن عصرتان شده تا
پشت درپشتمان شود عاشق
نسل در نسل گریه کن کردند
عام ها، خاص ها، قَرَن ها را
دست بوس نگاه تو چشمی
که بیفتد به چشم تو گذرش
اشک هایت تبرکی دادند
شال مشکی و پیرهن ها را
دل ماها گرفته آقا جان
چقدر غم به سینه ات داری
چشمهایت مگر عزا دارند؟
کشته ها را و بی کفن ها را
از کنارغرور صاحب مشک
مادری قد خمیده می آید
شاید از علقمه کند روزی
یا ابالفضلِ این دهن ها را
تا نمردم بیا تو را به خدا
حاضر ِآخرالزمان ،برگرد
تا نمردم بگیر در آغوش
این وجود غریب و تنها را

شاعر : رضا دین پرور

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( عده اي بي خبر از علتِ اشك ) * یاسر قربانی

1535
3

شعر فراق امام زمان(عج) -( عده اي بي خبر از علتِ اشك ) عده اي بي خبر از علتِ اشك
بـا مـن از كار خـدا مي گـويند
ظاهرا چاره ي اين حال مرا
در تسـلاي دلـم مي جويند
ناگـزيـرم كـه بـجنـبانـم سـر
مـحـض تـأييد ؛ تبسم بـزنـم
چاره اي نيست كه فرياد تو را
بي هـوا بـر سـر مـردم بزنم
من فقـط فكـر تـو در سر دارم
خنده اي كن ، به دلم روح بده
اشك در سيل كشيده ست مرا
خبـر از « مـعجزه ي نـوح » بـده
اي مسافر ، سفرت طول كشيد
عـزم بـرگـشـت نـداري انگـار !!!
مُردَم از چشم به راهي ، برگرد
« دست از كُشتن صبرم بردار »
طعنه زد عقل كه : «برمي گردد
ظرف صد سال وَ يا سيصد سال
منتظر باش ، تـو هم مثل همه
بر سرت شيره ي ديدار ، بِمال»
گفتم : اي عقل ، جوابت اينست
« مـن فـقـط مـعـتـكـ

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تو چون به جلوه در آیی سپیده خواهد شد ) *استاد سید هاشم وفایی

1767

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تو چون به جلوه در آیی سپیده خواهد شد ) تو چون به جلوه در آیی سپیده خواهد شد
فروغ باغ سحرگاه دیده خواهد شد
چراغ صبح ز نور تو می شود روشن
که با تجلی رویت سپیده خواهد شد
بدون فیض وصالت ،به زیر بار فراق
بلند قامت هستی خمیده خواهد شد
به پاس مقدمت ای نوبهار عدل و امید
ز باغ وحی گل نور چیده خواهد شد
ز فیض جلوۀ نور تو ای بهشتی روی
دوباره روح به جان ها دمیده خواهد شد
به گوش اهل جهان از کنار بیت عتیق
صدای روح نوازت شنیده خواهد شد
بیا که با تو شکوفه دهد نهال امید
بهار رحمت حق با تو دیده خواهد شد
رسید مژده به ما کز نسیم آمدنت
بهار عدل علی آفریده خواهد شد
طناب ظلم و ستم گرچه محکم و کاری است
به ذوالفقار تو روزی بریده خواهد شد
خوشا به حال کسی کو

  • شنبه
  • 23
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام زمان(عج) -( معنی فاصله ها چیست برایم بنویس ) * مهرشاد واحدی

3582
4

غزل امام زمان(عج) -( معنی فاصله ها چیست برایم بنویس ) معنی فاصله ها چیست برایم بنویس
درد این واژه سرا چیست برایم بنویس
تو تماشاگر من بلکه نه من فاصله ای
علت دوری ما چیست برایم بنویس
همه جا غرق دعا میشوم از آمدنت
معنی اشک و دعا چیست برایم بنویس
خون دل خوردنت از بار گناهان من است..
معنی شرم و حیا چیست برایم بنویس
مثنوی نه ، غزلی نه ، نه قصیده آقا
مصرع از درس وفا چیست برایم بنویس
دست من را تو نگیری به زمین می افتم
حکمت دست شما چیست برایم بنویس
تو برایم بنویسی به یقین میفهمم
حرمت خون خدا چیست... برایم بنویس

شاعر : مهرشاد واحدی

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام زمان(عج) -( آسمان بیدار کرد از خواب خوش خورشید را ) * زهرا محمودی

1918
3

غزل امام زمان(عج) -( آسمان بیدار کرد از خواب خوش خورشید را ) آسمان بیدار کرد از خواب خوش خورشید را
عشق زد بر گردنش یک رشته مروارید را
عطر نرگس ها وزید و باز باران خنده کرد
مست کرد از گوشه ی هر نغمه اش ناهید را
باد بر گیسوی باغ انتظارش شانه زد
تا به رقص انداخت موجش شاخه های بید را
ماه پشت پرده بالا زد حجاب ابر را
تا زمین بهتر ببیند آنچه می تابید را
چند قرن است این غزل ها از بیانت عاجزند
واژه ها وا کرده اند اینجا لب تمجید را
ای یقین محض هرکه پشت در جامانده است
می رسد روزی که می کوبد در امید را
آه! وقتی لحظه ی تحویل دل ها باشی و...
با اذان خود گواراتر کنی این عید را
من کلاس اول شعرم اجازه یک سوال
می زنی بر دفترم با مهر خود تایید را؟

شاعر : زهرا محمودی

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام زمان(عج) - هشتم محرم -( آنکه دائم هوس سوختن ما میکرد ) * عباس احمدی

8383
5

شعر امام زمان(عج) - هشتم محرم -( آنکه دائم هوس سوختن ما میکرد ) آنکه دائم هوس سوختن ما میکرد
کاش می آمد و از دور تماشا میکرد
فال من ،یوسف گمگشته اگر می آمد
با دل مرده ی من کار مسیحا میکرد
گرچه پرونده ی اعمال سیاهی دارم
کاش می آمد و با این همه امضا میکرد
من اگر منتظر واقعه ی او بودم
کِی قرار دل ما امشب و فردا میکرد
کاش می آمد و یک شب وسط سینه زنی
در عزای پدرش ناحیه نجوا میکرد
شب هشتم وسط روضه ی اربا اربا
گریه بر تشنگی اکبر لیلا میکرد
من یقین دارم اگر کرب و بلا داشت حضور
بر سر نعش علی یاری بابا میکرد
یا که در هلهله ی آن همه نامحرم هرز
مهدی ما کمک زینب کبری میکرد

شاعر : عباس احمدی

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام زمان(عج)-چهار محرم -( همیشه شامل الطاف بیکران هستیم ) *

1909
1

شعر امام زمان(عج)-چهار محرم -( همیشه شامل الطاف بیکران هستیم ) همیشه شامل الطاف بیکران هستیم
چرا که تحت نظرهای آسمان هستیم
تو یاد مائی و ما یاد هرکسی جز تو
تو فکر مائی و ما فکر آب و نان هستیم
نه از تو حرف شنفتیم و نه سخن گفتیم
هماره مایه ی ننگیم ما ؛زیان هستیم
اگر که ابر تویی ما کویر بی آبیم
اگر بهار تویی ما همه خزان هستیم
کسی که گمشده پشت گناه ماهاییم
تو آشکاری و ماییم که نهان هستیم
به انتظار خودت امتحان مکن ما را
که ما رفوزه ی هر روز امتحان هستیم
اباالرحیم تو هستی و با وجودت ما
همیشه صاحب بابای مهربان هستیم
به یاد عمه ی سادات اشک میریزیم
برای عمه ی سادات روضه خوان هستیم
به یاد محمل عریان و کوچه و بازار
به یاد نیزه ی خورشید کاروان هستیم

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( به خدا انتقام می گیریم ) * حسین ایزدی

2678
0

شعر مناجات امام زمان(عج) -( به خدا انتقام می گیریم ) به خدا انتقام می گیریم
کربلا انتقام می گیریم
تن صد چاک یادمان نرود
نیزه ها انتقام می گیریم
بی کفن بود، پیرهن که نداشت
بوریا انتقام می گیریم
سرت از قفا بریده شده
از قفا انتقام می گیریم
ما ز خون شما نمی گذریم
شهدا انتقام می گیریم
جمعه با ندبه یاد منتقمت
با دعا انتقام می گیریم
ذکر هیهات منّا الذاله به لب
ذکر ما «انتقام می گیریم»
پای میز مذاکره بروید
از شما انتقام می گیریم
العجل حضرت اباصالح
تو بیا انتقام می گیریم

شاعر : حسین ایزدی

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام زمان(عج) -( عاقبت روزی گره خواهد گشود از بند ما ) * ابراهیم کریمی

1723
6

غزل امام زمان(عج) -( عاقبت روزی گره خواهد گشود از بند ما ) عاقبت روزی گره خواهد گشود از بند ما
عاقبت روزی شود از عمقِ دل لبخند ما
جمعه های بی تو اما پر شده از چون و چند
خسته شد تقویم از اما و چون و چند ما
وای از آن لحظه که ما بی پرده می بینیمتان
می شود آن روز چشمان شما سوگند ما
دست من در دست تو چنگ است در حبل المتین
نیست چیزی غیر من مانع بر این پیوند ما
عکس ایامی که بی تو سر شده، با تو شود
ظلم و تبعیض و غم و رنگ و ریا در بند ما
تا ابد دیگر نیاید مثل تو معشوق پاک
هم نیاید عاشقان بی وفا مانند ما
انتظار ما شده ارثیۀ ما از پدر
کاش مانع می شدی زین ارث بر فرزند ما

شاعر : ابراهیم کریمی

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دوبیتی امام زمانی ازمهدی عظیمی -( جان دادن ما در ره دلدار خوش است ) * مهدی عظیمی

1705
2

دوبیتی امام زمانی ازمهدی عظیمی -( جان دادن ما در ره دلدار خوش است  ) جان دادن ما در ره دلدار خوش است
یاری طلبی زیار بی یار خوش است
هنگامه شب که آسمان تاریک است
صحبت زطلوع صبح دیدار خوش است

شاعر : مهدی عظیمی

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دوبیتی مهدوی از مهدی عظیمی -( هرکس که شود گم زتو پیدا بشود ) * مهدی عظیمی

1589
3

دوبیتی مهدوی از مهدی عظیمی -( هرکس که شود گم زتو پیدا بشود  ) هرکس که شود گم زتو پیدا بشود
هر کس شنود نام تو شیدا بشود
با تابش روی پرشرارت خورشید
سخت است برایش که هویدا بشود

شاعر : مهدی عظیمی

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

غزل امام زمان(عج) -( گفته بودند تو نمی ‌آیی، شک نکردم! خودت قضاوت کن ) * نغمه مستشار نظامی

1915
0

غزل امام زمان(عج) -( گفته بودند تو نمی ‌آیی، شک نکردم! خودت قضاوت کن ) گفته بودند تو نمی ‌آیی، شک نکردم! خودت قضاوت کن
حقّ من را که سال ها این‌جا، منتظر بوده‌ ام رعایت کن
گفته بودند بین یارانت، جای یک دختر دهاتی نیست
باشد آقا فقط همین یک بار، چند لحظه قبول زحمت کن
دل من شور می ‌زند گاهی، که مبادا دل شما تنگ ست
درد دل هم نمی ‌کنی با من، لطف کن لااقل نصیحت کن
من همیشه به یادتان هستم، پای شالی، کنار گندم زار
اگر از این طرف گذر کردی. با درختان باغ صحبت کن
پدرم گفته بود: بعد از من، تو نگهبان باغ ها هستی
باید این سیب ها به او برسند، منتظر باش و خوب دقّت کن
در بهاری که می ‌رسد از راه، آخرین مرد می‌رسد ناگاه
دخترم منتظر بمان اینجا، جای من با امام بیعت کن

شاعر : نغمه مست

  • چهارشنبه
  • 27
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( از بس که ندارم غمِ دیدار شما را ) *

1770
7

شعر فراق امام زمان(عج) -( از بس که ندارم غمِ دیدار شما را ) از بس که ندارم غمِ دیدار شما را
گویا که رها کرده دلم کار شما را
آن روز نیاید که گناه منِ عاشق
آزرده کند چشم گُهربارِ شما را
نالایقم و دور ز کوی تو نگشتم
نازم کرم و رأفت بسیار شما را
اُفتم ز فراق تو به دامان بلا ، گر
کز دست دَهَم سایه دیوار شما را
من نوکریت را به دو عالم نفروشم
بر کس ندهم خدمت دربار شما را
در منزلتِ گریه کنِ حُزن تو این بس
زهرا کند تکرار ، عزادار شما را
در سینه زنی ، یاکه حرم ، یاکه به روضه
از من بِسِتان جان گرفتار شما را
هر بار که گشتیم گرفتار بلایی
خواندیم فقط نام علمدار شما را
در ماه عزا توشه ای از معرفتم ده
تا آن که بپویم رَهِ دشوار شما را

  • سه شنبه
  • 3
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( گفتم: این رسم وفا با من مهجور نبود ) * حسن بیاتانی

3169
10

شعر مناجات امام زمان(عج) -( گفتم: این رسم وفا با من مهجور نبود  ) گفتم: این رسم وفا با من مهجور نبود
گفت: این عشق تو با شکوه تو جور نبود
گفتمش: کورشد این چشم و جمال تو ندید
گفت: می‌دید اگر چشم دلت کور نبود
گفتم: افتاده‌ام از خواب و خوراک از پی تو
گفت: کس در طی این مرحله مجبور نبود
گفتم: آواره‌ی صحرا شده‌ام در طلبت
گفت: اینقدر ره منزل ما دور نبود
گفتم: ای یار مرنجان دل ما را ز فراق
گفت: قدر دل من، قلب تو رنجور نبود
گفتمش: خانه‌ی دل منتظر مقدم توست
گفت: هر بار که من آمده ام نور نبود
گفتم: ای شاه، شب و روز دعا گوی توأم
گفت: کی بنده دعا کرد که ماجور نبود
گفتم: ای خسرو شیرین دهنان تلخ مگوی
گفت: شعر تو بود، لحن من اینجور نبود

شاعر : حسن بیاتانی

  • شنبه
  • 7
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ساحل به ساحل می روم، دریا به دریا ) * مجتبی حاذق

4562
2

شعر مناجات امام زمان(عج) -(  ساحل به ساحل می روم، دریا به دریا ) ساحل به ساحل می روم، دریا به دریا
خود را به ساحل می زنم، دل را به دریا
تا مثل مجنونِ بیابانگرد باشم
یا سر به جنگل می گذارم یا به دریا
دریا شما هستی و ما بیچاره هایی
که می گریزیم از غم دنیا به دریا
بی شک وجود تو دلیل بودنِ ماست
وابستگی دارند ماهی ها به دریا
ما لکّه ی ننگیم بر دامان هستی
پاکیزه خواهد کرد ما را آب دریا

شاعر : مجتبی حاذق

  • شنبه
  • 7
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر امام زمان(عج)-مناجات محرمی(مدافعان حرم) -( رسیده ایم كه سرها بـه آستـان بدهیم ) * حسن لطفی

2639
7

شعر امام زمان(عج)-مناجات محرمی(مدافعان حرم) -( رسیده ایم كه سرها بـه آستـان بدهیم ) رسیده ایم كه سرها بـه آستـان بدهیم
به رویِ چَشم بفرما، چگونه جان بدهیم؟
فقط برایِ حسین و فقط برایِ حسن
نیامدیم كه دل دستِ ایـن و آن بدهیم
حسین گفتنِ ما روزِ حشر دیدنی است
قرارِ ماست قیامـت خودی نشان بدهیم
رسیـده ایـم تـسلایِ سینـه­ات باشیم
كه اشك های تو را دستِ آسمان بدهیم
بیار تُربت و بر چَشم های ما عنایت كـن
كه جانِ تازه­ای امشب به دیدگان بدهیم
حراستِ حـرمِ عمّه هـای تـو با ماست
نفس بـده كه بر آن مأذنه اذان بدهیم
شنیده ایم دوبـاره جسارتی شده است
چه می شود به برِ زینبیه جان بدهیم
تمامِ عـمـر نمك گیرِ مجتبی هستیم
شبِ یتیم شده، گـرمِ گـریه ها هستیم

شاعر : حسن لطفی

  • شنبه
  • 7
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 16:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ای دیده خون ببار نیامد نگار ما ) * قاسم نعمتی

5513
7

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ای دیده خون ببار نیامد نگار ما  ) ای دیده خون ببار نیامد نگار ما
آخر سحر نگشت شب انتظار ما
یا ذالکرم به غربت عشاق رحم کن
کی می رسی به داد دل بی قرار ما
صاحب عزا به مجلس ما هم سری بزن
رحمی نما بر این جگر داغدار ما
ای کاش گریه وا کند این دیده بنگرم
در مجلس عزا تو نشستی کنار من
بیمار رو به قبله شدیم از فراق تو
دیگر ز اشک و گریه گذشت است کار ما
یا صاحب البکاء سبوئی حواله کن
خشکانده است گناه دو ابر بهار ما
سوگند بر نوای حسین جان فاطمه
باشد گدائی حرمت اعتبار ما
خیمه زدی به چادر خاکی ِ مادرت
تا درس نوکری بدهی بر تبار ما
ای کاش با دعای شما تا خدا رویم
همراه تو زیارت کرب و بلا رویم

شاعر : قاسم نعمتی

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تا تو به دل نظر کنی دیده پر آب می شود ) * محمود ژولیده

2589
4

شعر مناجات امام زمان(عج) -(  تا تو به دل نظر کنی دیده پر آب می شود ) تا تو به دل نظر کنی دیده پر آب می شود
حال ، خراب می شود سینه کباب می شود
تا تو نظر نیفکنی حال بکا نمی رسد
آدم اگر دعا کند بی تو جواب می شود
هر چه عیار بیشتر حال بکاء بیشتر
کاسۀ چشم عاشقان جام شراب می شود
گرچه گهی به لغزشم داده غم تو ارزشم
آنکه تو ارزشش دهی گوهر ناب می شود
تا تو مرا صدا کنی دیده ز خواب می رَهَد
تا تو مرا رها کنی دیده به خواب می شود
گر نظر حرام را دیده ببندد از همه
در همه جا به چشم دل عکس تو قاب می شود
مَحرم روی حضرتت گر نشود نگاه من
پردۀ رَنجِشَت بر این دیده حجاب می شود
گاه بخوانی ام بخود گاه برانی اَم ز خود
گاه خطاب می شود گاه عتاب می شود
چون تو کنی هدایتم عشق رسد به غایتم
چشم

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 15:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

شعر مناجات امام زمان(عج) -( این چنین بر دلم افتاد ... به امّید خدا ... ) * محمد فردوسی

1870
5

شعر مناجات امام زمان(عج) -( این چنین بر دلم افتاد ... به امّید خدا ... ) این چنین بر دلم افتاد ... به امّید خدا ...
... غم نخور ... می رسد امداد به امّید خدا
چه قدَر عقده در این سینه ی ما جمع شده
عقده ها می شود آزاد به امّید خدا
دل ما که به خدا تنگ شده، منتظریم
تا که از ما بکند یاد به امّید خدا
با دعای «فرج» و «ندبه» ی او مأنوسیم
کِی اثر می کند «اوراد» به امّید خدا ؟
باید از گندم بد بوی گنه دور شوم
تا شوم یار قلمداد به امّید خدا
گِره از کار گِره خورده ی ما باز شود
فرصتی می شود ایجاد به امّید خدا ...
... که به دست پسر فاطمه بوسه بزنیم
یک به یک با همه اولاد به امّید خدا
خبر آمدنش را همه جا پخش کنید
می رسد لحظه ی میعاد به امّید خدا
منتقم می رسد و روز ظهورش حتماً
می شو

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام زمان(عج)-مناجات -( ما که پروانه صفت دور شما سوخته ایم ) * مصطفی هاشمی نسب

2176
3

شعر امام زمان(عج)-مناجات -(  ما که پروانه صفت دور شما سوخته ایم ) ما که پروانه صفت دور شما سوخته ایم
آتشــی در دل انس و ملک افروخته ایم
همگی ســینه زن مکتب عظمای توأیم
مــا بصیرت ز شهیــدان تو آموخته ایم
در جهان گریه و مرثیه و دم ثروت ماست
ما بقی را به سـر زلف تو بفروخته ایم
ما مسلمان شمائیم و به دستور شما
چشم خود بر دو لب نائبتان دوخته ایم
نُه دی جلوه ای از روضۀ پر فیض تو بود
با غم عشق تو طومار ستم سوخته ایم
عمر ما رفت ولی شکر که یک کرب و بلا
توشــــه بهر ســفر آخرت اندوختــه ایم

شاعر : مصطفی هاشمی نسب

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 15:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل امام زمانی -( گویا شب شعر است و ، در خواب نمی گنجم ) * جعفر ابوالفتحی

1130

غزل امام زمانی -( گویا شب شعر است و  ، در خواب نمی گنجم ) یاصاحب الزمان (عج)

گویا شب شعر است و ، در خواب نمی گنجم

خورشید غمینم در ، مهتاب نمی گنجم

من دلزده از اشکم ، دیدار تو را خواهم

در کاسه ی چشم خویش ، با آب نمی گنجم

من بی ادبم بگذار ، مهر از دو لبت گیرم

امشب بخدا در این ، آداب نمی گنجم

بسته به نیاز خود ، سائل ز تو می گیرد

در زمره ی سائل ها ، ارباب نمی گنجم

تا عرش خدا تا عشق ، ره می روی و همراه

من را ببر آقا در ، محراب نمی گنجم

سروده جعفر ابوالفتحی

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:40
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

غزل-داد و بیداد از زمان ،آیا جوابم کرده است؟ * جعفر ابوالفتحی

1160
1

غزل-داد و بیداد از زمان ،آیا جوابم کرده است؟ یا صاحب الزمان (عج)
داد و بیداد از زمان ،آیا جوابم کرده است؟
آتش هجرش خداوندا کبابم کرده است
خویش را دیدم در این پرده ، نه مخلوقیتم
ابر من ، من را چه دور از آفتابم کرده است
بین من تا او نباشد راه ، من خود حاجبم
اف بر این من ها که من را در حجابم کرده است
چار فصل سال چشم من پر از آب است ، شکر
کوزه ای هستم که مولایم پر آبم کرده است
خال ابرو و جمال و روی دلجویش کنار
پیچش گیسوی او خانه خرابم کرده است
کلمه های عرش را در قالب این جسم ریخت
من نفهمیدم که من را او ، کتابم کرده است
من که با این عالم خاکی ندارم ارتباط
عشق او من را به این عالم مجابم کرده است
سروده جعفر ابوالفتحی

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:40
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( داد و بیداد از زمان ،آیا جوابم کرده است؟ ) * جعفر ابوالفتحی

1852
3

شعر فراق امام زمان(عج) -( داد و بیداد از زمان ،آیا جوابم کرده است؟ ) داد و بیداد از زمان ،آیا جوابم کرده است؟
آتش هجرش خداوندا کبابم کرده است
خویش را دیدم در این پرده ، نه مخلوقیتم
ابر من ، من را چه دور از آفتابم کرده است
بین من تا او نباشد راه ، من خود حاجبم
اف بر این من ها که من را در حجابم کرده است
چار فصل سال چشم من پر از آب است ، شکر
کوزه ای هستم که مولایم پر آبم کرده است
خال ابرو و جمال و روی دلجویش کنار
پیچش گیسوی او خانه خرابم کرده است
کلمه های عرش را در قالب این جسم ریخت
من نفهمیدم که من را او ، کتابم کرده است
من که با این عالم خاکی ندارم ارتباط
عشق او من را به این عالم مجابم کرده است

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 06:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( گویا شب شعر است و ، در خواب نمی گنجم ) * جعفر ابوالفتحی

1498
4

شعر فراق امام زمان(عج) -( گویا شب شعر است و ، در خواب نمی گنجم ) گویا شب شعر است و ، در خواب نمی گنجم
خورشید غمینم در ، مهتاب نمی گنجم
من دلزده از اشکم ، دیدار تو را خواهم
در کاسه ی چشم خویش ، با آب نمی گنجم
من بی ادبم بگذار ، مهر از دو لبت گیرم
امشب بخدا در این ، آداب نمی گنجم
بسته به نیاز خود ، سائل ز تو می گیرد
در زمره ی سائل ها ، ارباب نمی گنجم
تا عرش خدا تا عشق ، ره می روی و همراه
من را ببر آقا در ، محراب نمی گنجم

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 06:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من ) *

3024
8

شعر مناجات امام زمان(عج) -( عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من ) عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
شب هجران نکند قصد دل آزاری من
روزگاری که جنون رونق بازارم بود
تو نبودی که بیایی به خریداری من
برگ پاییزی ام و خسته دل از باد خزان
باغبان نیز نیامد پی دلداری من....

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( خدا کند که در و تخته ای به هم بخورد ) * رضا دین پرور

2395
7

شعر مناجات امام زمان(عج) -( خدا کند که در و تخته ای به هم بخورد ) خدا کند که در و تخته ای به هم بخورد
و یا جرقه ی عشق تو بر سرم بخورد
تویی که در همه دنیا زبانزدی آقا
غروب جمعه شد اما نیامدی آقا
من انتظار تو را می کشم بیا برگرد
شکسته وزن کلامم "توروخدا" برگرد
غروب جمعه شده بازهم دلم تنگ است
کبوترم که بدون تو سهم من سنگ است
چقدر شکوه کنندت زبان قاصرها
چقدر بی تو بخوانند شعر - شاعرها
به روی قلب من آقاست زخم کاریتان
خودت بگو چه بگویم برات آقاجان
«روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم
بیا که بی تو جهان فقر مطلق است انگار
بیا که کفر - بدون تو بر حق است انگار
بیا که رونق بازارها شکستنی است
و با فلاسفه شیطان برادر تنی است
نگار من به فدای

  • چهارشنبه
  • 18
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 12:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد