شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس

زمینه امام زمان(عج) -(بیا آقا- ببین دوباره بی قرارم) * مجید آقاجانی

471

زمینه امام زمان(عج) -(بیا آقا- ببین دوباره بی قرارم) ⬇️ بند ۱

بیا آقا- ببین دوباره بی قرارم
بیا آقا- شده بی معنی روزگارم
بیا آقا- سوختم پای انتظارم

شب تنهایی و ظلمت
انگاری که ادامه داره
فصل دل روشنی هم که
نیومد غصه موندگاره
آرزوم اینه که آقا
روی این چشمام پا بزاره

عجب زمونه ای شده
غم تو سینه فراوونه
عاشقی نیست که جمعه ها
دعای ندبه نخونه

مولا منو دریاب

⬇️ بند ۲

بیا آقا- دلم از روزگار شکسته
بیا آقا- تو سینم گرد غم نشسته
بیا آقا- شدم از بی تکلیفی خسته

توی این برحه ی حساس
بیا از کارم گره وا کن
وقتی که کردی مناجات
برا این نوکرت دعا کن
دل ویرونه ی من رو
آقای من خودت بنا کن

پرو بال میزنم مدام
حال دلم خیلی بده
خودت ببین دورو برم
دردو غمای بی حده

مولا منو دریاب

⬇️ بند ۳

بیا آقا- آرزو هام رفته از دست
بیا آقا- میدونم امیدی هنوز هست
بیا آقا- دل به تو ای مولا دخیل بست

لحظه های بی تو بودن
با یه طرز عجیبی میره
بخدا هر کیو آقا
ببینی از زمونه سیره
مطمئنم که به زودی
دعای نوکرت میگیره

جمعه ها وقتی میرسه
حس غریبی میگیرم
خدا نیاره روزی رو
که با دلتنگی بمیرم

مولا منو دریاب

  • یکشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 23:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

واحد سنگین امام زمان(عج) -(بخونیم باهم یک صدا) * مجید آقاجانی

376

واحد سنگین امام زمان(عج) -(بخونیم باهم یک صدا) ? بند ۱

بخونیم باهم یک صدا
به عشق آقامون دعای فرج
که انشاالله تو سال جدید
نریم یک لحظه تو راه کج

تصور کن که سال جدید
بریم دسته جمعی به کرببلا
تو بین الحرمین بگیم یا حسین
چه خوبه اجابت بشه این دعا

خدایا یه کاری کن عاشق بشم
برا دیدن آقا لایق بشم
منم کشته زلف زیبای یار
به عشق تو میرم تو فصل بهار

منم عاشق تو آقای غریب

? بند ۲

بدون تو خیلی سخت میگذره
تو باشی خوبه حالمون
بیا که تموم شه غمو غصه ها
بیا تا که بهتر بشه سالمون

تو هستی برامن یه دلگرمیه
یه عمریه سایته رو سرم
همه چیزمو میسپارم به تو
آقا همچنین کشور و رهبرم

خدایا یه کاری کن عاشق بشم
برای شهادت لایق بشم
منم مست جام می ناب تو
یه عمری منم در تب و تاب تو

منم عاشق تو آقای غریب (عج)

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 14:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مناجات امام زمان (عج) -(قدم بزن توی جاده های بی کسی) * مجید آقاجانی

425

مناجات امام زمان (عج) -(قدم بزن توی جاده های بی کسی) ?شور_چهارضرب پایانی

✓ شعر و سبک : مجید آقاجانی
___________________________
بند ۱

قدم بزن توی جاده های بی کسی
شاید بیادکسی با تو هم قدم بشه
بیادیگه روزگارسخت میگیره به ما
بیا بزار بار درد و غصه کم بشه

نمیره از سر من هوای دلبرم
میخوام مدام کنارخودم ببینمت
هرجایی که گیرافتادم تو اومدی
خدا تورو از بزرگی نکنه کمت

ای دل و دلبرم/امیدآخرم
کم نشه سایت ازسرم

بی تو گرفتارم/خیلی غم دارم
بی حاشیه دوستدارم

مولا آقام آقام
__________________________
بند ۲

دلم پره حال و روزمون خرابه
بیا ببین زجه ها و ناله ها رو
کجایی توببینی دارن که میکشن
تموم این مسلمونای میانمارو

مسلمونا چقدرغریب و بی کسن
بیا آقا همگی چشم انتظاریم
بزار همه مردم جهان بدونن
که ماهمه هم مولاو صاحبی داریم

ای سرور و امیر/واسه تواسیر
شده این دل زمینگیر

بیا عزیز حیدر/ تو بگیر آخر
انتقام خون مادر

مولا آقام آقام
__________________________
بند ۳

میادیه روز که ظهورتو فرامیرسه
بدی میره جمع میکنه کوله بارشو
بالشکری که توداری وباهم میریم
تموم میکنیم کار طالبان و داعشو

دیگه زمین از تموم شری و بدی
پاک میشه و ما به بودنت مینازیم
یه روز آقا همگی باهم میریم بقیع
برای همه آقاجون حرم میسازیم

ای مولای من/ آقای من
دعایی بکن برای من

من روزا و شبا/ با اشک چشا
گفتم آقای من بیا

مولا آقام آقام

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 20:47
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مناجات با امام زمان( عج) -(چجوری بی تو سرکنم امون از این جدایی) * مجید آقاجانی

643

مناجات با امام زمان( عج) -(چجوری بی تو سرکنم امون از این جدایی) چجوری بی تو سرکنم امون ازاین جدایی
دارم ز غصه میمیرم ؛ آقا جونم کجایی

ببین چه حالی دارم ؛ بال و پرم شکسته
میخوام ازت یا مهدی ؛ برام کنی دعایی

دل به تو دادم ارباب ؛ مجتاجتم همیشه
پشت در خونه ی تو؛ کارم شده گدایی

دنیا مارو اسیر کرد ؛ نذاشت تو رو ببینیم
دور شدیم از تو آقا ؛ سخته چقدر خدایی

یه دنیا غصه و غم ؛ تو دل من نشسته
بیا برس به دادم ؛ به درد من دوایی

کاش برسه یه روزی ؛ حاجتم رو بگیرم
فقط همینه حاجتم ؛ منم بشم کربلایی

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 23:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

واحد امام زمان(عج) -(ای دردیمیزین درمانی) *کربلایی امیر حسامی تبریزی

841
1

واحد امام زمان(عج) -(ای دردیمیزین درمانی) ☑️بند اول
ای دردیمیزین درمانی
ای فاطمه نین جانانی
هجرین دن اورک قان اولدی
آغلار گوزوون قربانی

(((مولا ، مولا ، یابن الزهرا)))

☑️بند دوم
قوربانین اولوم ای مولا
ای لطف و کرم ده دریا
ای پادشه دو عالم
باخ سائله یابن الزهرا

(((مولا ، مولا ، یابن الزهرا)))

☑️بند سوم
گل باشیمیز اوسته آخیر
ظِلّ کرمین بیر گون سال
گل اهل خطادن آقا
زهرا آناوین قانین آل

(((مولا ، مولا ، یابن الزهرا)))

☑️بند چهارم
گل قلبه صفا وئر مولا
دردلره دوا وئر مولا
نوکرلریوه یا مهدی
بیر کرب و بلا وئر مولا

(((مولا ، مولا ، یابن الزهرا)))

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

شور امام زمان(عج) -(عمریست که پریشان و گرفتار تواَم من) * طاها تحقیقی

628

شور امام زمان(عج) -(عمریست که پریشان و گرفتار تواَم من) بند?

عمریست که پریشان و گرفتار تواَم من
در فکر تو وُ دیدن رخسار تواَم من
ای شمس نهان در پس غیبت، کجایی؟
بی تابمو مشتاقِ به دیدار تواَم من

یعقوب دلم در ره تو خون به جگر شد
در حسرت وَصلت به فغان مرغ سحر شد
مجنون تو هر جمعه پی تو، بیامد
هر جا و مکانی که زِ نام تو خبر شد

خواهش چشِ ترمی
سایه ی روی سرمی
کاشکی میشد بشناسمت
وقتی که دور و برمی

ای دار و ندارم
ای باغ و بهارم
بیا ببین گریه
شده کار و بارم

? بیا آقام آقام ?

بند??

با یاد تو هر ثانیه دل غرقِ تمناست
آهنگ لبانم همه دم آه و دریغاست!
محزون و شکسته پر و بالم، نگارا
شبهای فراقت به سر ما همه #یلداست

شرمنده ی روی تواَم ای ماه دل آرا
تقصیر من است پرده نشینیِ تو مولا
هر دم تو به یاد منی و من، نَدانم
منزل به کجا داری تو ای یوسف زهرا

ترانه ی رو لبمی
خواب هر روز و شبمی
خیلی بَدَم و بی وفا
ولی تو تاب و تبمی

یه دنیا میخوامت
صیدم توی دامت
بیا گُل زهرا
فدای مرامت

? بیا آقام آقام ?

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 17:54
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

حضرت مهدی(عج) -(تا قطره ی اشک از مژه ی چشم تر افتاد) * حسین رحمانی

522

حضرت مهدی(عج) -(تا قطره ی اشک از مژه ی چشم تر افتاد) تا قطره ی اشک از مژه ی چشم تر افتاد
هر چه به جز از عشق شما از نظر افتاد

من مطمئنم یاد من هستی که هم اکنون
این ولوله در جان من بی خبر افتاد

گفتم برساند عوض نامه به کویت
آن آهِ بلندی که به دست سحر افتاد

در طالعِ من قصه ی هجران شده مکتوب
پس قرعه به نام من مجنون ، سفر افتاد

روی تو ندیدم ... وَ صدایت نشنیدم
این غصه به اقبال منِ کور و کر افتاد

نزدیک به رسوا شدنم... گوشه ی چشمی !
چون آبرویِ نوکر تو در خطر افتاد

بی تو همه عالم شده لبریز بلایا
بی تو گره در کارِ تمام بشر افتاد

بر صفحه تاریخ نوشته به خط زر :
(با آل علی هرکه در افتاد، ور افتاد)

خیلی نجفم دیر شده ... کاش ببینم
در دست من خسته ضریح پدر افتاد

عالم به فدای غم سنگینِ حسین جان
داغی که نشانش به روی هر جگر افتاد

شد مبدا هر روضه جانسوز مدینه
آن روز که با مادر ما شعله در افتاد

حوریه زمین خورد میان در و دیوار
حوریه به سیلی کسی در گذر افتاد ...

می گفت : حسن ! خوب ببین ؛ زیور گوشم
انگار همینجا و همین دورو بر افتاد ...

مادر به زمین خورده و دختر به زمین خورد
این روضه گذارش به محرم ، صفر افتاد

وای از سر پرخون حسین بن علی که
در کوچه و در بزم می و طشت زر افتاد

این ناله زهرا شده در مجلس اغیار...
... بر جان لب اطهر او چوب تر افتاد

پیوسته بگوید که بنی قتلوکَ
اینگونه به قلب همه عالم شرر افتاد

  • سه شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

حضرت مهدی(عج) -(بار من مانده به بازار ، خریداری تو؟) * حسین رحمانی

439

حضرت مهدی(عج) -(بار من مانده به بازار ، خریداری تو؟) بار من مانده به بازار ، خریداری تو؟
نوکرِ بی کس و بی عار ، خریداری تو ؟

مانده بر دست من این دل ، دل بی قیمت را
از من زار و گرفتار ، خریداری تو ؟

به متاع من بیچاره همه خندیدند
دیده ام از همه آزار خریداری تو ؟

آبرویی که نمانده به منِ آلوده
توبه های شده تکرار خریداری تو ؟

فکر اعمال بدم خواب مرا می گیرد
دیده ی مضطر و بیدار خریداری تو ؟

منکه بی قلب سلیمم ، ندهید افسوسم
قلب ویرانه ی بیمار خریداری تو ؟

غیر اشکم که ندارم ثمری ، آقا جان
میوه ی دیده ی تبدار ، خریداری تو ؟

تا که امشب تو بیایی ، نفسی می خوانم
روضه ی دست علمدار خریداری تو؟

  • سه شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام زمان(عج) -(به شوق دیدنه تو روزامو می شمارم) * رضا نصابی

797

امام زمان(عج) -(به شوق دیدنه تو روزامو می شمارم) بند اول

به شوق دیدنه تو
روزامو می شمارم
هر ثانیه هر لحظه
اسم تورو می یارم

من ازخدا میدونی
تنها ظهورو میخوام
میونه این سیاهی
چشمه ی نورو میخوام

بیا اب و جارو شده شهر و کوچه ها

بیا پا بزار روی چشمای خیس ما

?بیا اقا بیا?

____________________

بند دوم

قلبم تو سینه تنگه
اه من اتشینه
ترسم اینه بمیرم
چشمام تورو نبینه

هر صبح جمعه اقا
دیده به رات نشستم
اسم تورو میخونم
با این دله شکستم

بیا نداره دلامون دیگه صبرو قراری
بیا تو که درمونه قلبای مضطر مایی

?بیا آقا بیا?

___________________

بند سوم

از هجر و دوریه تو
لبریز درد و آهم

دیدی من و همیشه
که مشغوله گناهم

شرمنده هستم اقا
شرمنده ی تو هستم

تو بی کسی تو تنها
بودی گرفتی دستم

آقا/به خدا که بی تو خیلی بی کسم
آقا/میدونم یه روزی به تو میرسم

?بیا اقا بیا?

____________________

بند چهارم

چشام زخجلت آقا
همیشه خیسه آبه
دعا کنی اگر تو
می دونم مستجابه

با دست خالی هستم
تو کردی ظرفمو پر
با چه زبونی آقا
ازت کنم تشکر

آقا/به خدا که بی تو خیلی بی کسم
آقا/میدونم یه روزی به تو میرسم

?بیا اقا بیا?

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت مهدی(عج) -(محتاج نگاه مهدیم هر دم در پناه مهدیم) * رضا نصابی

1280

حضرت مهدی(عج) -(محتاج نگاه مهدیم هر دم در پناه مهدیم) محتاج نگاه مهدیم
هر دم در پناه مهدیم
اگه مادرش قبول کنه
سرباز سپاه مهدیم

بی کران مهدی
جاودان مهدی
ادرک ای مولا
الامان مهدی

یا مهدی ادرکنی
?????
از مغرب سحر خواهد رسید
از جاده خبر خواهد رسید
ان یار سفر رفته ی ما
اخر از سفر خواهد رسید

عاقبت اقا
می رسد از را
روی دوشش هست
علمه سقا

?????
خورشید جهان نما تویی
بر قلب سیه صفا تویی
دست من به دامن شما
حضرت گره گشا تویی

العجل مهدی
بی بدل مهدی
نام تو شیرین
چون عسل مهدی
?????
رو لبم گشته مندرج
یا رب به ثامن الحجج
رحمی کن به منتطران
تعجیل کن در امر فرج

سر یزدانی
جان و جانانی
امپراطوره
کل دورانی

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مناجات با امام زمان(عج) -(سر خوش از عمر بلند شب یلدا هستیم) * مرتضی سراوانی گرگانی

1050
1

مناجات با امام زمان(عج) -(سر خوش از عمر بلند شب یلدا هستیم) سر خوش از عمر بلند شب یلدا هستیم
لاجرم با گذر عمر چه هم پا هستیم

سال ها میگذرد فصل به فصل اما حیف
همه در خواب زمستانی و اغما هستیم

گرم دهر است سر ما و بخود مشغولیم
دائم الخمر ز پیمانه ی دنیا هستیم

کوه یخ ساخته در کوره ی دل ها عصیان
در زمستان گنه تشنه ی گرما هستیم

میفروشند همه یوسف خود در بازار
بی حیاگونه همه غرق تماشا هستیم

ماهماره همه در بند و اسیر گُنَهیم
تا که در گیر (اگر،شاید و اما...)هستیم

راه داریم ولی راه به بیراهه رویم...
ما کجا در پی آن یوسف زهرا هستیم؟

ذکر تعجیل فرج راه همه گوییم اما
باز با فعل گنه گرم در حاشا هستیم

شب جمعست همه کرببلا میخواهیم
شب جمعه همه مبهوت یک آوا هستیم

نیست یاور پسرم ناله ی امداد نزن...
مادرت تاب ندارد پسرم داد نزن...

  • یکشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام زمان(عج) -(دل را به کف دست گرفته‌ست جهانی) * ایمان کریمی

634

امام زمان(عج) -(دل را به کف دست گرفته‌ست جهانی) دل را به کف دست گرفته‌ست جهانی
با لشگری از آه به بازار میاید

نزدیکی صبحیم، به کنعان‌ نرسیده
تاریکی شب گرچه به انکار میاید

گیسوی نسیم عطر نفس‌های بهار است
دستان نسیم از خبری خوب لبالب

باید برسد تا به تن دشت بپیچد
تازه همۀ دشت به اقرار میاید_

_کز پنجه ظلم آنهمه خونی که چکیده
"از خون غیوران جهان لاله دمیده"

نزدیکی صبحیم، به سامان که رسیدیم
خورشید به پابوسی عیّار میاید

یک عمر نوشتیم غریبیم غریبیم
یک عمر طلب‌کار قدم‌های طبیبیم

از یاد نبردیم که آن درد کهنسال
هر بار بدهکار، طلب‌کار میاید ...

ما منتظر جشن بهاریم در این دشت
بر روی تن سرد زمستان بنویسید

بر آن همه سَروی که بریدیم به پایش
با پای خودش تا لبه‌ی دار میاید

ای اهل جهان منتظر عید بمانید
ای اهل جهان چشم به امید بمانید

دنیای ستم رو به‌ زوال است، به زودی
ای اهل جهان میر و علمدار میاید

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 12:02
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان _ * اسماعیل تقوایی

906

یا صاحب الزمان _ یا صاحب الزمان

یک نیم نگاهی تو زآن چشم جهان بین
بر ذره ی ناچیز دَِرِ خویش بیانداز

من منتظرم تا که قدم رنجه نمایی
آیی و بهار بشریت شود آغاز

بازآ که جهان منتظر مصلح خویش است
ای یوسف زهرا بنما لطف خود ابراز

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

شعر انتظار - ترکی - -(چون یئتیشدین قطره تک دریایه طوفاندان دانیش) * ابوالفضل عظیمی بیلوردی(دادا بیلوردی)

842
1

شعر انتظار - ترکی -  -(چون یئتیشدین قطره تک دریایه طوفاندان دانیش) میداندان دانیش

*

چون یئتیشدین قطره تک دریایه طوفاندان دانیش

عشقلر دریاسی ساحلسیزدی عرفاندان دانیش

عؤمریوین آیینه سین پاک ساخلا وجداندان دانیش

موج موج اعمال و تکلیفِ مسلماندان دانیش

شیطانا باج وئرمه ییب جرعتله میداندان دانیش

*

ای کؤنول بی درد وغم، مرهم سوراغین دوتما گَل

خلقه خدمت ایسته سن، ایمانی یعنی آتما گَل

دونیا بازارینده انصافی مقامه ساتما گل

صُبح «مهدی» سَسله ییب، آخشام نامازسیز یاتما گل

عشق دردین درک ائیله سونرا درماندان دانیش

*

سن یازیقلار دردینی گؤرجک روانون اَسمه سه

قویماسان بازارِ کاردا فرق یاخشیله پیسه

گیرمه مئیدانه ، روان اولما مقدّس مجلسه

قورخورام پیغمبر اوغلی قهر ائدیب سندن کوسه

امر ائده لال اوُل نه آلله دان نه شیطاندان دانیش!

*

لطف قیل سن یوسف کنعانه بنزه تمه اونی

بی مَثَل دیر شاه یا سولطانه بنزه تمه اونی

هیچ بیر ارباب و هئچ بیرخانه بنزه تمه اونی

حتّی بو یئرده گئنیش عمّانه بنزه تمه اونی

سؤز دوشنده «مهدی» دن، خلّاقِ رحماندان دانیش!

*

خالقیم موعود گونی بیر آن جهانی تنگ ائده ر

چونکی تصمیم، آخرین تصمیم دی، ساعت هنگ ائده ر

نور جوش ائیلیب قرانلیق لحظه لرله جنگ ائده ر

بی ریا عاشقلری صاحب زمان(عج) سرهنگ ائده ر

بی ریا اوُل، خالص اوُل، عشقیله جاناندان دانیش!

*

چون هدف سنگین دی دونیاده اولور حجّت تمام،

قطعاً آلله دا اؤزی بو عرصه ده ائیله ر قیام

تا کی عالم گؤرسه ده مهدیِ عشقه احترام

السّلام ای قدرتِ حق، صاحب عصر، السّلام!

گل ظهور ائیلیب بیزه اتمامِ هجراندان دانیش!

*

سنسیز ای آقا جهانین یوخ صفا و لذّتی

هئی آچیب سولماقدی بو گولشنده گوللر عادتی

سنده سولماق یوخدوسا، گؤرستسن اوُل قد – قامتی

اقتدا ائیله ر سنه دونیاده محروم مللتی

یالوارار آچ گول دوداغین، باغ و بُستاندان دانیش...!

دادا بیلوردی

  • شنبه
  • 30
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 23:17
  • نوشته شده توسط
  • دادا بیلوردی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

سرود ماه ربیع الاول و به امامت رسیدن امام عصر عجل الله تعالیٰ فرجه الشریف -(مَتیٰ ترانا و نَراک یابن الحسن روحي فِداک) * امیر عباسی

539

سرود ماه ربیع الاول و به امامت رسیدن امام عصر عجل الله تعالیٰ فرجه الشریف -(مَتیٰ ترانا و نَراک یابن الحسن روحي فِداک) مَتیٰ ترانا و نَراک
یابن الحسن روحي فِداک
ای تولّیٰ و ای تبرّایم پیروی از راه و کلامت
عهد جان بستم با تو یا مهدی در بهارِ عیدِ امامت
نورِ کوکب و ماه عَجّل ظُهورَک
یا بَقیةَ الله عَجّل ظُهورَک

دشمن تو بادا هلاک
یابن الحسن روحي فِداک
لشکر زینب همه آماده در نبردِ با دشمنان است
نقش پرچم هم در مصاف ما مددي یا صاحبْ زمان است
ای چراغِ هر راه عَجّل ظُهورَک
یا بَقیةَ الله عَجّل ظُهورَک

عالم ز عشقت سینه چاک
یابن الحسن روحي فِداک
منتظر های دیدنت را اِی یوسف زهرا کن دعایی
تا که مانند لاله ها باشیم در صراطِ تو کربلایی
دلربای دلخواه عَجّل ظُهورَک
یا بَقیةَ الله عَجّل ظُهورَک

  • یکشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1403
  • ساعت
  • 11:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

سرود ماه ربیع الاول امامت امام زمان (ع) -(شد ربیع الاول و) * امیر عباسی

425

سرود ماه ربیع الاول امامت امام زمان (ع) -(شد ربیع الاول و) شد ربیع الاول و
کام جان پر عسل و
آمده عید امامت
صبح امّید امامت
یا مهدی اَلعَجل...

مست صهبای تو ایم
منتظر های تو ایم
سیّدي یا حجت الله
العجل بقیةَ الله
یا مهدی اَلعَجل...

ای امامِ عاشقان
مهدیِ صاحب زمان
منجیِ کلّ خلایق
که تویی وعده ی صادق
یا مهدی اَلعَجل...

مقتدای ما تویی
دلربای ما تویی
ما محبین تو هستیم
دل به الطاف تو بستیم
یا مهدی اَلعَجل...

ای فدای نور تو
موسم ظهور تو
بهرِ مشتاقان چه زود است
موقعِ مرگِ یهود است
یا مهدی اَلعَجل...

  • یکشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1403
  • ساعت
  • 11:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام_زمان_مناجات -(قرار بود زمستان شود بهار چه شد) *

360

متن شعر امام_زمان_مناجات -(قرار بود زمستان شود بهار چه شد) قرار بود زمستان شود بهار چه شد
قرار بود به سر آید انتظار چه شد

مدینه منتظر فارس الحجاز بُوَد
قرار بود رسد از ره آن سوار چه شد

قرار بود که یک صبح جمعه بوسه زند
به مقدمش حجر و رکن و مستجار چه شد

قرار بود تنِ قاتلان زهرا را
کند ز خاک برون و کشد به دار چه شد

به دربِ سوخته چشمی هنوز دوخته است
نشسته آمدنت را به انتظار.. چه شد

اگر چنین گله از ما کنی، روا باشد:
که ادعا بگذارید، اضطرار چه شد؟

بیا تو روضه بخوان و بگو در آن «روزی
که شد به نیزه سرِ آن بزرگوار» چه شد

به چشمِ زینب کبری، غبار، پرده فکند
بیا بگو که چو بنشست آن غبار چه شد

بیا «هَوَيْتَ إِلَى الْأَرْض» را تو معنا کن
تنی که بود در آن، تیرِ بیشمار چه شد؟

کسی به خیمه نیاورد نعش عبدالله
میان معرکه در اوج گیر و دار چه شد

همه شنیده، تو دیدی ـ فدای چشم ترت ـ
که ده سوار چه کردند و شهسوار چه شد

جماعتی که بُوَد فرششان پرِ جبریل
چو پابرهنه دویدند روی خار چه شد

طنین العطش از قتلگاه می‌آمد
به خیمه‌گاه رسید آب خوشگوار.. چه شد

برای جایزه چون شد جدا سر شهدا
در آن میانه تو دانی که شیرخوار چه شد

چو کرد قافله آهنگ کوفه - واویلا -
چو خواست عصمت صغری شود سوار چه شد

به سمت راست، جسد را نهند در دل قبر
بگو تنی که نمی‌ماند برقرار چه شد

شنیده‌ام دخلت زینبٌ علی ابن زیاد
به طعنه گفت که آن عزت و وقار چه شد

چو دید شه ز روی نی: ز بی کسی با شمر
کند تکلم ناموس کردگار چه شد

کنار تربت شه چون رسید خواهر زار
چو خواست آب بریزد بر آن مزار چه شد

سؤال آخر خود با اشاره می پرسم
میان قتلگه احکامِ احتضار چه شد

رحیق

  • شنبه
  • 5
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام_زمان_مناجات -(ای ناله ی یار دلغمین مهدی جان) * ابوذر رئیس میرزایی

355

متن شعر امام_زمان_مناجات -(ای ناله ی یار دلغمین مهدی جان) ای ناله ی یار دلغمین مهدی جان
آرامش دلهای حزین مهدی جان

در هر سحرجمعه تو را می خوانیم
یابن النجباءالاکرمین مهدی جان

  • شنبه
  • 5
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

عیدِ سال نو، به امید اجابت -(میرسد روزی به پایان هر چه غربالِ جدید) * مرضیه عاطفی

251

عیدِ سال نو، به امید اجابت -(میرسد روزی به پایان هر چه غربالِ جدید) پمیرسد روزی به پایان هر چه غربالِ جدید
میشود با خاک، یکسان خیلِ دجّالِ جدید

میرسد از کعبه آوایِ "أناالمهدیِ(ع)" تو
میرود عالم به استقبالِ اِقبالِ جدید

می نویسی بر زمین عالی ترین تقدیر را
می پرَد تا آسمان گنجشک؛ با بالِ جدید

ندبه جایش را به شوق و شادمانی میدهد
کلبهٔ احزان تماشایی ست در فالِ جدید

ذکر هنگام تماشا، حرزِ ماندن-پایِ عهد
در مفاتیح الجنان می آید اعمالِ جدید

عدل؛ جانِ تازه میگیرد! به ظالم ها بگو:
حکم؛ جاری میشود با مُهرِ ابطالِ جدید

میدهی تغییر؛ رمزِ قفلِ بیت المال را
میرسد هر آن به ما اینگونه اموالِ جدید

عطرِ خوشبویِ عبایت عینِ "حوّل حالَنا"
هست دیدارِ تو آقا "أحسن الحالِ" جدید

خیره بر عشقت نشسته ریشه هایِ سبز آن
عالمی دارد به رویِ شانه ات، شالِ جدید

عید می آید! به پایان میرسد این انتظار
خوش خبر باشی...بگو می بینمت سالِ جدید!

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر دوازده بند محاوره نذرِ عشق دوازدهم حضرت_مهدی_صاحب_الزمان_عج -(دوباره شبِ نیمه-شعبان شد و) * مرضیه عاطفی

272

متن شعر دوازده بند محاوره نذرِ عشق دوازدهم حضرت_مهدی_صاحب_الزمان_عج  -(دوباره شبِ نیمه-شعبان شد و) دوباره شبِ نیمه-شعبان شد و
تویِ جمکران بیقرارت شدم
نشستم غمت رو ورق میزنم
دوباره تویِ خلوتِ با خودم

زمان؛ لحظه لحظه تو رو یادِشه
تو عشقِ قدیمی و امروزه ای
شده دلخوشیِ من این گنبدِ
دل انگیزِ آبیِ فیروزه ای

چراغونیه و تموم حیاط
برا جشن میلادِ تو غرقِ نور
عزیزِ دلم، چند سالی میشه
نداره برام جشنِ بی تو؛ سرور

ندارم به جز دیدنت حاجتی
بشینه الهی به گوشم صدات
توو محرابِ این مسجدِ دلنشین
باهات عهد بستم بمیرم برات

یه اهلِ دلی دیدم و خواستم
به من هم بِدِه راهِ عشق و نشون
بهم گفت: هر روز؛ نذر ظهور
نمازِ امام زمان(عج) و بخون

شبِ عیده و هدیه باید برات
بیارم یه دنیا دلِ بیقرار
باید تا که برگردی کاری کنم
بشه دُورِ خیمه ت پُر از مهزیار

همه-آرزومه نگاهم کنی
بدونی من و کاش یارِ خودت
نشد که بیای و تویِ جمکران
تولد بگیرم کنار خودت

گناهام زیاده ولی تا ابد
خدا شاهده دوست دارم تو رو
همه-هفته چشمَم به راهه ولی
غروبایِ جمعه ندارم تو رو

مقیّد نبودن به ذکرِ فرج
شنیدم تو رو خیلی میده عذاب
خدا نگذره از کسی که تو رو
نمیخواد به قدرِ یه لیوانِ آب

به قران قسم خیلی دلتنگتم
به همصحبتی با تو دارم نیاز
میخوام که برام توو نجف سورهٔ
"محمد(ص)" بخونی با صوتِ حجاز

دلم رفته سرداب و حیفه نگم
شبِ جشنِ میلادت از سامرا
همونجا که نیمه شبا توو قنوت
برا شیعیانت میکردی دعا

دلم رفته از سامرا؛ علقمه
که عمریه دارن با هم رابطه
تموم شه تا که غیبتِت زودتر
أباالفضل(ع) باید بشه واسطه!

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر غربت امام المنتقم نذر_سلامتی_و_ظهور_امام_زمان_عج -(در خیمه گاهِ غیبت؛ با غربتی نهانی) * مرضیه عاطفی

360

متن شعر غربت امام المنتقم نذر_سلامتی_و_ظهور_امام_زمان_عج  -(در خیمه گاهِ غیبت؛ با غربتی نهانی) در خیمه گاهِ غیبت؛ با غربتی نهانی
هستی برای جدّت مشغولِ روضه خوانی

در وادیِ مُحرّم غیر از تو نیست مَحرم
چون وارثِ قدیم این داغِ بیکرانی

آشوب میشود قلبِ داغدارت آقا
با صوتِ نابِ قران، یا نغمهٔ اذانی

دلتنگم و عزیزم از تو خبر ندارم
در کربلا و مشهد، یا اینکه جمکرانی؟!

تا جان دهم کنارِ هر قطره اشکِ چشمت
از خیمهٔ عزایت بفرست یک نشانی

امسال هم برایت کاری نکردم اما
دعوت شدم به لطفَت در اوجِ مهربانی

با نفْس در جدالم! لطفا مرا نگهدار
عمری به زیرِ پرچم هر طور میتوانی

روزِ ظهورت ایکاش با جان و دل بیایم
با ذکرِ یاحسین(ع) و با حالِ آسمانی

افتاده چشمت از خواب این روزها و دائم
بیگانه با غذا و یک جرعه آب و نانی

شد کشته جدّت آقا چون تشنه و گرسنه
با یادِ این مصیبت در تو نمانده جانی

این روزها به یادِ قدّ کمانِ زینب(س)
در روضه می نشینی با قامتِ کمانی

از غارت و اسارت جانت به لب رسیده
شام تو میشود صبح؛ با گریهٔ نهانی!

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 11:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

متن شعر امام_زمان_مناجات -(یقین دارم ای ماه آخر میایی) * مجتبی خرسندی

423

متن شعر امام_زمان_مناجات -(یقین دارم ای ماه آخر میایی) یقین دارم ای ماه آخر میایی
شبی از دل ابرها در میایی

تو جمع تمامی ایّام خوبی
پس از یازده ماه دیگر میایی

چنان حال ما بی‌تو بد شد که تنها
تو از عهده‌ی کار ما برمیایی

در این روزگار پر از ناامیدی
امیدم شده زنده با هر "میایی"

تو هر صبح و شام از حوالی گودال
بمیرم که با دیده‌ی تر میایی

به زینب قسم می‌دهم چون تو گفتی
که در روضه‌ی شام با سر میایی

و شاید ظهور تو با این دلیل است؛
به تسکین پهلوی مادر میایی

خوشم با خیال رسیدن به روزی
که با یازده ماه دیگر میایی...

  • یکشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر دوبتی امام_زمان_مناجات -(چهره گل عندلیبان را غزل خوان میکند) * ناشناس ؟؟؟

553

متن شعر دوبتی امام_زمان_مناجات -(چهره گل عندلیبان را غزل خوان میکند) چهره گل عندلیبان را غزل خوان میکند
دیدن مهدی هزاران درد درمان میکند

باغبان گوید که با یک گل نمیگردد بهار
من گلی دارم که عالم را گلستان میکند

  • یکشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر_مناجات_امام_زمان_عح -(سفره را تا نکنی ، در دل من حسرت هاست ) * علیرضا وفایی

1128
1

متن شعر_مناجات_امام_زمان_عح -(سفره را تا نکنی ، در دل من حسرت هاست ) سفره را تا نکنی ، در دل من حسرت هاست
چند لحظه بنشین … با تو مرا صحبت هاست

بر نیامد ز من سوخته ات بهتر از این
کم اگر پای تو بودم اثر علت هاست

کاسه ی چشم من از دولتیِ گریه پر است
کاسه دست منم منتظر رحمت هاست

در هیاهو و شلوغی جهان غرق شدم
گوشه ی کرب و بلا ، منتظر خلوت هاست

بغلت امن ترین نقطه ی دنیای من است
بغلم منتظر آمدن فرصت هاست

بغل شمر نرو تا بغل زینب هست
چون به اندازه ی کافی به دلش محنت هاست

ته گودال کمی فکر دل زینب کن
سر گودال ببین منتظرت ساعت هاست

مادرت دوخت ولی شمر چرا پاره اش کرد
پیرهن را نبر این ماحصل زحمت هاست

عسگری در دل یک حجره صدایت می‌کرد
دست و پا می زد و این هم ستم غربت هاست

سر او بود به روی سر زانوی پسر
این گریز جگر سوخته ام ، مدت هاست

از جوان مرگ شدن خاطره ی بد دارید
کربلای جای خودش ، مادرت از عبرت هاست

مادرت زیر در سوخته افتاد ولی
بدنت مانده به زیر لگد ظلمت هاست

اسب از روی تنت رد شد و تربت شده ای
هر طرف می نگرم از بدنت قسمت هاست

نعل ها تا دم خیمه بدنت را بردند
ریخت و پاش تنت با همه ی سرعت هاست

کاش برخیزی و دادِ دل زینب برسی
خواهرت مانده میان صف بی غیرت هاست

داد و بیداد نکن شمر سرم بردی
دست پرورده ی زهرا وسط غربت هاست

تازیانه به سر کتف سکینه نزنید
این عزیزی ست که وامانده در این ذلت هاست

از پر قو به سر خشت خرابه چه کند ؟
دختر شاه گرفتار به قیمت هاست

  • پنج شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیررضا فرجوند

زمزمه مناجات با امام زمان احیا نیمه شعبان -(ای نور چشم همه بی تو غم دلم فراوان است) * امیررضا فرجوند

531

زمزمه مناجات با امام زمان احیا نیمه شعبان -(ای نور چشم همه بی تو غم دلم فراوان است) زمزمه با امام زمان مخصوص احیا شب نیمه شعبان
‌...........

ای نور چشم همه بی تو غمِ دلم فراوان است
آقاجان کن نظری باخبری نیمه ی شعبان است
کی میایی بهار من
شمع شب‌های تار من
التماس دعای خیر
ای دعایت قرار من
نگار ما مهدی بیا بیا مهدی
...........
ای رویت روی خدا ، کرببلا به یاد ماهم باش
پیش شش گوشه ی شاه شهدا به یاد ماهم باش
بر گدا ره توشه بده
در برت یک گوشه بده
جان زهرا عیدی ما
دیدن شش گوشه بده
تو آیه نوری ولی ز ما دوری
ز رخ بشوی آقا غبار مهجوری
نگار ما مهدی بیا بیا مهدی
.............
تو راز کوچه بگو گل ز چه رو کبود و نیلی شد
رخسار مادر تو از چه سبب سیه ز سیلی شد
چشم زهرا مانده به راه
بازویش خونین و سیاه
در مدینه حک شده است ؛
گل خزان شد با چه گناه ؟
به زخم بازویش بیا و مرهم باش
بیا و خونخواه قدِ زغم خم باش
نگار ما مهدی بیا بیا مهدی
...............
شاعر ؛ امیررضا فرجوند

  • سه شنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1403
  • ساعت
  • 21:44
  • نوشته شده توسط
  • امیررضا فرجوند
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد