شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس
 رامین محمد زاده

حضرت مهدی(عج) -(تَرَنُمِ ترانۀ تو ترانه در ترانه شد) * رامین محمد زاده

309

حضرت مهدی(عج) -(تَرَنُمِ ترانۀ تو ترانه در ترانه شد) تَرَنُمِ ترانه تو ، ترانه در ترانه شد
هم‌ این زمان‌‌هم آن‌ زمان‌زمانه‌ در زمانه شد

تو از خدا نشانه ای منم نشانه جویمَت
نشانه‌ها کنار هم نشانه در نشانه شد

بَها ، بهانه میدهد ، به من بها ، نمیدهد
تویی بهانه‌ی دلم بهانه در بهانه شد

نهان تویی عیان تویی جوانه‌ها ز عشق تو
جوانه و جوانه‌تر ؛ جوانه در جوانه شد

تو باعثی مکان شده مکانی از مکان دل
که بی تودل مکان که نه ‌مکانِ لا مکانه شد

  • شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 19:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رامین محمد زاده

مناجات امام زمان(عج) در عید قربان -(عید قربان گشت و ای قربان چشمانت بیا) * رامین محمد زاده

5095
6

مناجات امام زمان(عج) در عید قربان -(عید قربان گشت و ای قربان چشمانت بیا) عید قربان گشت و ای قربان چشمانت بیا
ای خلیل عشق من جانم به قربانت بیا

نفس خود را سر بُریدَم تا به راهت سَر دَهم
تا که بانک اَلعجل بر بام مکه سر دهم

عید قربان گشت و اما عیدی ما دست توست
غرق عُصیانم ولی چشم ودلم سرمست توست

یک نظر از سوی تو صد مُرده اِحیا میکند
درد هجرت را فقط رویت مُداوا میکند

غرق صدها مشکلم ای سید مشکل گشا
مُعجزه درمان دردم باشد ای مُعجز نما

ای نگارا جَذبه‌ات را عاشقان دِل میدهد
روز عید است و شَهان عیدی به سائل میدهد

از اَزل دلها شده سرمست و شیدای شما
جان زهرا عیدیَم باشد تماشای شما

الطفاطی کن ز عشقت سینه سوزان‌تر شوم
من (پریشانم) نظر کن تا پریشان‌تر شوم

  • یکشنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت مهدی(عج) -(بر لبم نام شما ، آواره ، حیرانم ، ولی ...) * رامین محمد زاده

355

حضرت مهدی(عج) -(بر  لبم  نام   شما ،  آواره  ،  حیرانم ، ولی ...) بر لبم نام شما ، آواره ، حیرانم ، ولی ...
اَلعَجل میگویم و حیران و گریانم ، ولی ...

کو به کو میگردمت ای صاحب کاشانه ها
بی‌حضورت‌ غرق‌آهم ،سینه سوزانم ،ولی ...

از کرم دستم گرفتی ای خدایِ معرفت
رو سیاهم ، مُهر نَنگم ، گرچه دربانم ، ولی ...

تو کنارم بود و هستی ،من به غیبت بوده‌ام
حاضر و ناظر تویی من خار و پنهانم ، ولی ...

باطناً غرق گناهم ، ظاهراً مست شما
گرچه میگویم فدایت این دل‌ وجانم، ولی ...

تیشه بر ریشه زَنم با ریش و با بی ریشِگی
ادعا دارم که پای بندِ عهد و پیمانم ، ولی ...

غرق عصیان هستم و شیطان بُت عظمای من
هر شب جمعه به هیئت‌ها ثنا خوانم، ولی ...

موقع درد و بلا نادِم زِ اعمالِ خودَم
چند روزی از گناهانم پشیمانم ، ولی ...

از یَم لطف شما دردَم که درمان می‌شود
می‌شوم بیگانه ، گر مدیون درمانم ، ولی...

گَه بِسان ساربانم ، گاه شاعر می شوم
مینویسم بوده مهدی دین و ایمانم ، ولی ...

طاهراً گر به تَخلص شد پریشان نامِ من
باز گویم بی شما دائم پریشانم ، ولی ...

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 14:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

امام زمان(عج) -(معجزه‌ها می کند نغمۀ نام شما) * رامین محمد زاده

402

امام زمان(عج) -(معجزه‌ها می کند نغمۀ نام شما) معجزه‌ها میکند نغمه‌ی نام شما
دل زِ همه می‌بَرد نام هُمام شما

گر چه حرامم شده مستی‌و مِی ، کافرم
مست کند چون مرا باده و جام شما

گر چه جهانی شده نغمه‌ی یا مرتضی
نام علی گشته چون رمز قیام شما

باعث این غیبتت زشتی اعمال ما
از بدی من شده خنده حرام شما

خاک‌به‌سر‌من کی‌ام؟منکه‌غلامت نی‌ام
عرش و زمین و زمان جمله غلام شما

نیست گلایه شها من بَد و نالایقم
لِیک امامَم تویی‌ شیعه خُرامِ ‌ شما

طبع‌من ازمعصیت‌وحشی ‌و کی‌میشود
طبع پریشان شود رامِ مُدام شما

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت امام زمان(عج) -(ای دل مَکن تَقلا آقا نخواهد آمد) * رامین محمد زاده

418

حضرت امام زمان(عج) -(ای دل مَکن تَقلا آقا نخواهد آمد) ای دل مَکن تَقلا آقا نخواهد آمد
تا نیست دل مکانش ، بیجا نخواهد آمد

دلدار و یار و غمخوار در یاریِ نگار است
یاری به غیر داری ، یارا نخواهد آمد

هر ثانیه اگر چه وقت ظهور یار است
تا ما به غیبت هستیم مولا نخواهد آمد

مهدی به بی‌کسی‌ها همچون علیست، اما
روزی که او بیاید تنها نخواهد آمد

تا جای مرتضی را در دل عُمر گرفته
آن نورِ دیدگانِ طاها نخواهد آمد

تا حَق فاطمیه عالی اَدا نگردد
دلبند و یادگارِ زهرا نخواهد آمد

در جستجویِ یارَم هر سوی و کوی و بَرزَن
تا رام او نَگشته دلها نخواهد آمد

کودک بجای مَشق‌اش بر دفترش نوشته
اینجا که سفره خالیست بابا نخواهد آمد

ای خامه‌ی #پریشان اَندر پِیِ نگاری
بیگانه گشته تا دل با ما نخواهد آمد

در باطن و به ظاهر دَم‌ها زدی زِ مولا
عمر‌ات به سر رسیده گویا نخواهد آمد

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 15:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت امام زمان(عج) -(ای شــاهِ قافیــه،گـویَمت غَـزَل غَزَل) * رامین محمد زاده

372

حضرت امام زمان(عج) -(ای شــاهِ قافیــه،گـویَمت  غَـزَل  غَزَل) ای شــاهِ قافیــه،گـویَمت غَـزَل غَزَل
چـون عـاشقِ نامَـت شـدم اَزَل اَزَل

یک تـارِ مـویِ تـو مـولا نمیـدهـم
گـر لَعـل و گـوهرها دَهند جَبَل جَبَل

ای دلـربـایِ پـردهِ نشیـنِ زمـانـه ها
دل‌میدهم‌به‌جذبه‌ی‌عشقت جَمَل جَمَل

عشق تو شیرینیِ همه‌ی تلخی هاست
سَـر میکشم زَهـر فراقت عَسَل عَسَل

بیهوده نیست که عَوالم گـدای توست
ای نـورِ تـو بـه کَـواکـب عِلَل عِلَل

مـن دَست زِ دامـن تـو بَر نمیکشـم
گر تشنـه بـه خونـم شـود مِلَل مِلَل

میگردمَت ز ِهـر گُـذری و بـه هر دلی
در جستجـوی تـو بـودم مَحَل مَحَل

لطفـی نُمـا و بیــا ای ضَمیـرعشـق
تا لاله بـر قُـدوم تـو ریـزم بَغَل بَغَل

یـوسف تـریـنِ همه‌ی یوسُفـان بیـا
چون‌اِدعای یوسفی‌اش شد دَغَل دَغَل

تــا روز قیــامت بگـویم بیــا بیــا
فرصت دهـد بـه عمـرم اگر اَجَل اَجَل

دست چَپاول به شیعه گرفته اَجانِبان
قرآن به سـر گرفتـم و میگویم اَلعَجَل

مستانه‌باش و پریشان چنین نویس
مهدی بیا به حرف نیست عَمَل عَمَل

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 15:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

حضرت مهدی(عج) -(گرچه گفتم باز میگویم بصد تکرارها) * مجید قلعه بیگی

326

حضرت مهدی(عج) -(گرچه گفتم باز میگویم بصد تکرارها) گرچه گفتم باز میگویم بصد تکرارها
با عمل باشد سخن گردد دُر گفتارها

تا زمانی که منافق رخت خدمت در تن است
تا ابد او می نهد بر دوش ملت بارها

خائینین چون مار خوش خط دلربایی میکند
الحذر از نیش مخفیّ همینسان مارها

ای « فقیر» از درد هجران باز کن چندی سخن
تا نماند پشت پرده بعضی از اسرارها

ما بظاهر عاشق فرزند زهراییم و لیک
صحنه سازی میکنیم با این چنین رفتارها

نام او چون میرسد گوییم سرباز توییم
مانده تنها شاه دل با اینهمه سر بارها

روز و شب بر یوسف زهرا شده خونین جگر
اشک غم ریزد خدا داند در و دیوارها

فقر تبعیض و فساد و جور و ظلم و هلهله
تا ثریا رفته این بی عدلی اغیارها

اهل هیت جان زهرا مهدی هم تنها شده
پشت بر سلطان نموده صد اسف سردارها

یوسف زهرا مگر نه جانشین مرتضاست
پس کجا مانده کُمیل و میثم تمارها

قبل تو صدها هزاران شعر هم گفتند «فقیر»
ما خم یک کوچه ایم از اینهمه تکرارها

  • جمعه
  • 24
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 17:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

حضرت مهدی(عج) -(گر دو روز عمر مرا یک نفس بماند) * مجید قلعه بیگی

382

حضرت مهدی(عج) -(گر دو روز عمر مرا یک نفس بماند) گر دو روز عمر مرا یک نفس بماند
در انتظار ناجی فریادرس بماند

ما دم ز آزادی و دم ز صفا زنیم
آن رهبر شکسته دل کنج قفس بماند

میدان عمل بخدا خالیست گم شویم
فارس پیاده و اینک همت فرس بماند

در انتظار یار سفر کرده سالهاست
چشمم به راه و گوش به بانگ جرس بماند

گلها صده پژمرده از جفای روزگار
گل نیست٬ دور بر خار و خس بماند

شاه جنان شده تنها بگو فقیر
هر کس نرفت سمت او زهدف پس بماند

  • جمعه
  • 24
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 19:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

حضرت مهدی(عج) -(با من بگو تا کیستی؟ مهری بگو ماهی بگو) * مجید قلعه بیگی

546

حضرت مهدی(عج) -(با من بگو تا کیستی؟ مهری بگو ماهی بگو) با من بگو تا کیستی؟ مهری بگو ماهی بگو
خوابی ، خیالی، چیستی؟اشکی بگو آهی بگو

عشق تو را با جان خرم، گفتی تورا من گوهرم
ای گوهرم ای سرورم از من چه میخواهی بگو؟

غمخوار و دلخواه توأم، من ناله و آه توأم
از هجر تو جان بر لبم از دردم آگاهی؟ بگو

هرشب به رویایِ توأم، مجنون و شیدای توأم
وَلله نگویی سرزده از من چه کوتاهی بگو

یار من تنها تویی چون یوسف زهرا تویی
شاها از این زارِ فقیر تو هر چه میخواهی بگو

عصریمیز آشفته دور یا مرتضی حیدر مدد
گون ب گون طغیان ائدیر ظلم و فساد و شر و بد

گر زلیخا جرمینه یوسف نچه ایل زندان چکوب
بیزلرین اعمالینه «مهدی» اولوب حبس ابد

  • شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

غزل هجران -(ای صبح فروزنده روشنگر جانی) * مجید قلعه بیگی

433

غزل هجران -(ای صبح فروزنده روشنگر جانی) ای صبح فروزنده روشنگر جانی
احوال شب تار مرا با تو که گوید؟

این جمعهٔ پایان همین سال غمین است
پس حسرت دیدار مرا با تو که گوید

ای لاله گلزار علی، غنچهٔ زهرا
دامان پر از خار مرا با تو که گوید

تو همچو عمویت بخدا بحر سخایی
آشفتگی کار مرا با تو که گوید

این جمعه و آن جمعه فقط حد سخنهاست
درد و غم بسیار مرا با تو که گوید

تو شاه جنانی بخدا، منکه فقیرم
بد عهدی اسرار مرا با تو که گوید

  • شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 23:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

با وجود من عجین هستی و با غمت عجینم * مرضیه عاطفی

424

با وجود من عجین هستی و با غمت عجینم با وجود من عجین هستی و با غمت عجینم
چشم پوشیدم از عالم که فقط تو را ببینم

دردمندم! برسان نسخه ای از گوشۂ چشمت
تویی آخرین امیدم ای طبیبِ دلنشینم

مسجد و قبله و سجاده خودِ کعبه؛ تویی تو
برده عشق تو به غارت؛ دل و هوش و عقل و دینم

فتنه بر پا شده اما به هوایت ایستادم
شبهه تأثیر ندارد به خدا که در یقینم

«یا أباصالحِ» عالم مددی! که دور از تو
نفْس ِ طغیان زده میزند پیاپی به زمینم

بدَم اما به تماشای تو محتاجم و گاهی
کاش در خیمۂ تو قدرِ نگاهی بنشینم

تا شکوفا بشود بر لب تو صد گلِ لبخند
باید از باغ ارادت گل نرگسی بچینم

شب لیلة الرغائب به تو اختصاص دارد
همه آرزوی من هستی و مشتاق ترینم!

#لیلة_الرغائب_شب_انتظار
#أللهم_عجل_لولیک_الفرج

  • پنج شنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 15:28
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

واحد مناجات با امام زمان(عج) -(عاشقم،ازدلم،میخونم برایت) * الیاس محمدشاهی

332

واحد مناجات با امام زمان(عج) -(عاشقم،ازدلم،میخونم برایت) ◾️"بنداول"◾️

عاشقم،ازدلم،میخونم برایت
میکنم،جانم را،دررهت فدایت
روسیاهم،ولی،آقادوست دارم
هستیم،شمایی،ای داروندارم
بانگا،هی قلبم،راخانه ات بنما
یوسفه،فاطمه،پسره مرتضی

آقابسه،هجر و دوری،خسته ام از،این همه صبوری
دسته من گیر،حافظم باش،میدونم که،ازمن تورنجوری

?مهدی(2)آقای غریبم
* * * *◾️◾️◾️
◾️"بنددوم"◾️

باخطا،قلبت را،هرلحظه شکستم
هرموقع،که دربز،مه گنه نشستم
با زبان،با نگاه،آتش را خریدم
باعصیان،دستم راازدستت کشیدم
نکردم،دعایی،برای ظهورت
نبودم،منتظر،برای حضورت

داره میره عمرم آقا،کی می آیی مولا یابن الزهرا
جمعه هامن بیقرارم،بگو کجایی مولا یابن طاها

?مهدی(2)آقای غریبم
* * * *◾️◾️◾️
◾️"بندسوم"◾️

سینه ی فاطمه،خون ریزد،واویلا
ازچشمانه علی،اشک ریزد،واویلا
جگره،مجتبی،شدپاره ی غمها
بی سرشد،ثارالله،دردشته کربلا
غارت کرد،آتش زد،خصم دون خیمه ها
ساربان،همسفر،با زینب در صحرا
اهلبیت،بزمه می،بازاره برده ها
سه ساله،خرابه،وای از جسارتها

این مصیبات،پیشه رویت،اشک خونین،میباردازچشمت
دیدنه تو،آرزوی من،شد دعایه من،مهدیا ظهورت

?مهدی(2)آقای غریب

  • جمعه
  • 1
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 19:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

سال نو غم فراق یار -(ای به تیر غمزه ات جان ها شکار) * محمدرضا محمدی (ناعم)

327

سال نو غم فراق یار -(ای به تیر غمزه ات جان ها شکار) ای به تیر غمزه ات جان ها شکار
خاک راهت کیمیای روزگار
سایل کویت شهان تاجدار
یابن الزهرا، ای علی رایادگار
خسته ام، ازتلخی این انتظار
نذرکردم تابیایی در بهار

روزهاهم مثل شب گشته سیاه
نیست توفیری میان مهروماه
عمرهادرتیره گیها شد تباه
گشته ابنای بشر غرق گناه
بیقرارم، بیقرارم، بیقرار
نذرکردم تابیایی دربهار

عشق تودل رامسخرکرده است
سینه را نورت منورکرده است
شهرراعطرت معطر کرده است
خاک را لطفت مطهرکرده است
کوهها ازهیبتت درانکسار
نذرکردم تابیایی دربهار

کنج خانه دورازهرقیل وقال
درخفا، ازدیده ی اهل وعیال
بود ذکرم لحظه ی تحویل سال
یامحول؛ کن نظربرخسته حال
خواستم وصل تورا ازکردگار
نذرکردم تابیایی دربهار

کی نمایی روی چون مه را عیان
رخ مگیراز ما توای آرام جان
مونس روز وشبم آه وفغان
غصه دارم وسعت هفت آسمان
"ناعمم"بیگانه از ایل وتبار
نذرکردم تابیایی دربهار

  • شنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت امام زمان(عج) -(محو تولای اباصالحم ) * جابر ولد پور

375

حضرت امام زمان(عج) -(محو تولای اباصالحم ) محو تولای اباصالحم
واله و شیدای اباصالحم

ساکن میخانه عشقم ولی
تشنه صهبای اباصالحم

چون همه اهل کمال و ادب
خاک کف پای اباصالحم

چله نشین حرم بندگی
طالب ایمای اباصالحم

درحرم عاطفه مجنون صفت
بادیه پیمای اباصالحم

مفتخرم اینکه بدشت جنون
بیدل و رسوای اباصالحم

بازچویک زورق بشکسته ای
غرقه بدریای اباصالحم

دلخوشم آدینه دیگررسد
چونکه بدنیای اباصالحم

فاش سخنگویم وچون اهل حق
درپی معنای اباصالحم

گرچه بفتوای خرد دلخوش از
دولت فردای اباصالحم

لیک دراین برهه قبولم کند
خرم ازاین رای اباصالحم

ورنه بدنیای غزلهای خویش
موجب ایذای اباصالحم

من که بامیدکرامت ازاین
همت والای اباصالحم

(مژده)شوریده سرم خیره بر
مهرفرحزای اباصالحم

  • دوشنبه
  • 11
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 23:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

حضرت مهدی(عج) -( آقای من اجازه بده دیده تر کنم) * محمدرضا محمدی (ناعم)

362

حضرت مهدی(عج) -( آقای من اجازه بده دیده تر کنم) آقای من، اجازه بده دیده ترکنم
خون جگر، به گریه روان ازبصرکنم
آقا؛ شنیده ام که غریبید و منتظر
آقاببخش؛ حال چه خاکی بسر کنم؟
شرمنده ام، امام خود از یادبرده ام
حالا چگونه از سرکویت گذرکنم؟؟؟
باید برای آنکه شما رارضاکنم
ازجمله ی علایق دنیا حذرکنم
وقتش رسیده بهرتمنای وصلتان
جان را برای زخم زبانها سپر کنم
گرچه نمیخرند مرا خلق روزگار
باید تمام اهل وطن راخبرکنم
باهم برای آمدن تو دعا کنیم
باسوزناله جان جهان در شررکنم
آقا کلاف نیست به دستم، دل است، دل
بازارعشق توست، چه غم گر ضررکنم
"ناعم"نداردازغم هجرانتان قرار
آقای من؛ اجازه بده دیده ترکنم

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

جمعه های انتظار * مرتضی محمودپور

480

جمعه های انتظار جمعه های انتظار

روز و شب باجمعه هاچشم انتظارمهدییم
در همه اوقات عمرم بیقرار مهدییم
ندبه خوان جمعه ها درهرسحرباصد امید
قول دادم من به دل پای قرار مهدییم

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 01:35
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

مناجات با امام زمان(عج) -(این روزها محو شلوغی های عیدیم...) * رضا قاسمی

411

مناجات با امام زمان(عج) -(این روزها محو شلوغی های عیدیم...) این روزها محو شلوغی‌های عیدیم
حالا نیا !؛ سرگرمِ دید و بازدیدیم

بازارمان سکه‌ست، درگیر حراجیم
یوسف نیا که سخت مشغول خریدیم !

ما پاسخ «هَل مِن مُعینت» را ندادیم
خود را به نشنیدن زدیم؛ اما شنیدیم

ما را بهشتی کرد، استغفارهایت
اما دوباره تا جهنم صف کشیدیم

تا سوی ما از راه دلسوزی دویدی ...
دنبال هر راهِ فرار از تو دویدیم

خود را شبیه کفتر جلد تو کردیم
اما به بام دشمنانت هم پریدیم

راه تو را دیدیم و از بیراهه رفتیم
حاجی شدیم؛ اما به کفرستان رسیدیم

بی‌یاری‌ات را جای یاری گریه کردیم
بر شوره‌زار خویش، بیهوده چکیدیم

بی خیرتر از ما نخواهی دید؛ هر چند ...
جز خیر، از دستان تو چیزی ندیدیم

گفتند، از دل می‌رود هر کس که رفته
با اینکه بین مایی از تو دل بریدیم !

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:52
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

امام زمان(عج) -(من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام...) * رضا ترابی گیلده

701
1

امام زمان(عج) -(من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام...) من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام
ازهمه رانده شدم نزد تو شاه آمده ام

تو مرانم دگر از کوی خود ای مهدی جان
چونکه در کوی تو من بهر پناه آمده ام

#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 17:09
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان (عج) _آخرین ماه هشت وچار بیا * اسماعیل تقوایی

474

یا صاحب الزمان (عج) _آخرین ماه هشت وچار بیا یا صاحب الزمان
آخرین ماه هشت وچار، بیا
بهر انسانیت بهار، بیا

طعنه ها دشمنان به ما بزنند
حجت خوب کردگار، بیا

دور غیبت بسر بر ای جانا
ختم زیبای انتظار، بیا

عالمی شوق دیدنت دارند
پرده از رخ بزن کنار، بیا

ای تو صیاد چیره دست قلوب
زودتر بهر این شکار، بیا

جان ما شیعیان به قربانت
همه هستیم بیقرار، بیا

با ظهورت جهان نما روشن
صاحب عصر و روزگار، بیا

دل مستضعفین پراز دردست
ای شفابخش قلب زار، بیا

قاصم ظالمین وجبارین
بهر مظلومها تو یار، بیا

تو همان وعده ی خداوندی
مهدی ای برهمه نگار بیا

شعر:اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 16
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 01:26
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

مناجات با امام زمان(عج)، با یاد شهید حاج قاسم سلیمانی -(هرکه از تو سرود حس میکرد..) * اسماعیل شبرنگ

1174
2

مناجات با امام زمان(عج)، با یاد شهید حاج قاسم سلیمانی -(هرکه از تو سرود حس میکرد..) هر که از تو سرود حسّ می کرد
آینه بود و منعکس می کرد
گریه با چشم ملتمس می کرد
نفس امّاره هم طلسمی کرد

که نفس می کشم تباه شوم
عمر لبریز از اشتباه شوم

من زمستانم و بهارم نیست
جان این که نفس برآرم نیست
حال و روزی به روزگارم نیست
انتظاری از انتظارم نیست

جمعه ها گر چه با تو می جوشم
صبح شنبه شدی فراموشم

اختیاراً به دام جبر افتاد
تا به یاد جهان قبر افتاد
شاعر تو به پای صبر افتاد
خواب دیدم حریر ابر افتاد

چشم ها خیره سوی خورشید است
کعبه هم محو روی خورشید است

قوّت جان نیمه جانم کو؟
خسته ام ، زخمی ام ، توانم کو؟
مَردُم آقای مهربانم کو؟
مهدی صاحب الزمانم کو؟

کوهی از غصه ها شدن سخت است
دوری از تو برای من سخت است

به شب تیره ام سحر برگرد
مرهم چشم های تر برگرد
زخم جا مانده بر جگر برگرد
در سفر مانده از سفر برگرد

التماس دعای هر شب من
العجل های مانده بر لب من

می رسی تا تمام شب برود
صف اهریمنان عقب برود
پرچم فتح تا حلب برود
تا اروپا وجب وجب برود

می رسی با سپاه ایرانی
با سپاهی پر از سلیمانی

بر لب خسته ی همه آهی
با دل ما همیشه همراهی
با خروش بقیة اللهی
می رسی در هوای خونخواهی

وارث ذوالفقار مولا ، تو
غرّش انتقام زهرا ، تو

می شود انتخابتان باشم؟
دعوت مستجابتان باشم؟
خادم انقلابتان باشم
جمعه ای پارکابتان باشم

آه مظلوم مانده و ظالم
مصلح کلّ ؛ قیام کن قائم

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 09:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت مهدی(عج) -(ای آشنا غریب دیار غریب ها) * علیرضا امانی مجد

346

حضرت مهدی(عج) -(ای آشنا غریب دیار غریب ها) ای آشنا غریب دیار غریب ها
ای برده آرزوی تو صبر از شکیب ها

ای آنکه بی حضورتو رنجی همیشگی ست
ابلیس ها و آدم و حوا و ... سیب ها

ای غایبی که حاضر و ناظر تر از تو نیست
وی راز سر گشوده به شرح عجیب ها

زیباترین روایت درد محبت است
از هجر تو، هر آنچه نوشتند ادیب ها

ای لیله الرقایب دنیای عاشقی
با اشک های ذکر سمیع الرقیب ها

آه است داد مرغ سحر ، بی نگاه تو
داد است آه بزم شب عندلیب ها

وقتی غزل به شکل دعا گفته میشود
آید ردیف و قافیه ... امن یجیب ها

دنیا چه کودکانه بشر را فریب داد
ماندست قصه های غمت با حبیب ها

ای مه زپشت پرده ی غیبت ظهور کن
رفتند پشت نام تو ، مردم فریب ها

انجیل اگر. برادر قرآن اعظم است
خنجر چرا کشیده به منبر صلیب ها؟

باید برای غربت تو گریه ها کنم
با وعظ واعظان و خطاب خطیب ها

جنت اگر به وعده نصیب امانی است
رحمت به روح مردم دور ازنصیب ها

  • شنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

حضرت مهدی(عج) -(ماییم و روزهای غم افزای غیبتت) * محمدرضا محمدی (ناعم)

341

حضرت مهدی(عج) -(ماییم و روزهای غم افزای غیبتت) ماییم وروزهای غم افزای غیبتت
دردآوراست غربت شبهای غیبتت

ازهجرت ای سفیرعدالت همیشه هست
درسینه غصه ای به درازای غیبتت

آواره ایم هنوز چوگمگشتگان راه
درطول و عرض پهنه ی صحرای غیبتت

مارا چوشیشه میشکند سنگ دردها
سرمی کنیم باهمه...، منهای غیبتت

خودخسته ای زحال بد دوستان خود
ما خوش نشسته ایم ولی پای غیبتت

نقدجوانی ازکفمان رفت ای دریغ
بازنده ایم در ره سودای غیبتت

مثل همیشه بیخبر از گریه های تو
ما سرخوشیم در "شب یلدای"غیبتت

  • شنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مهدی عبادی(بیکس)

یلدای انتظار -(چیست یلدا این همه چشم انتظار) * مهدی عبادی(بیکس)

388
1

یلدای انتظار -(چیست یلدا این همه چشم انتظار) چیست یلدا این همه چشم انتظار
انتظارش میکشد لیل و نهار

فرق امشب با دِگر شبها کجاست؟
یک شبی مانند شبهای خداست

اینهمه آمادگی از بَهر چیست
پاسخ این یک سوالم نیست ،نیست

چشم یک انسان کامل در رَه است
بر زمین و آسمان شاهنشه است

ذرّه ای از اینهمه شوق و شعف
کاش میشد خرج آن کان شرف

چند یلدا آمد و ما بیکسیم
محضر پاکش خدا،کی میرسیم

کاش میشد (بیکَسا)آدم شوی
لحظه ای با صاحبت همدم شوی

  • یکشنبه
  • 24
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:28
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

امام زمان(عج)، مناجات پایان سال -(افزوده شد بر غیببت یکسال دیگر هم...) * رضا قاسمی

464
2

امام زمان(عج)، مناجات پایان سال -(افزوده شد بر غیببت یکسال دیگر هم...) افزوده شد بر غیبتت یک سال دیگر هم
بد می‌شود هر سالِ بی تو ؛ بلکه بدتر هم

شد کاسه‌های صبرمان لبریز از غصه
از شعرهای گریه‌دار هجر ، دفتر هم

خسته شدیم از رنج، از تبعیض، از غارت
کی می‌زنی پس این بساط ظلم را برهم ؟!

سینه زدیم از ماتم ارباب هر شب را
از داغ هجران تو کوبیدیم ، بر سر هم

شرمنده‌ایم آقا که بین این همه نوکر
حتی نداری یار و یک ناچیز لشکر هم

تو در کنار مایی و هستیم نابینا
گفتی اناالمظلوم، نشنیدیم، پس کر هم

هر چند ، گاهی بیخیال روز موعودیم
اما تمام ترس‌مان این است، آخر هم ...

گویند : که در آرزوی دیدن رویت ...
مُردند از هجران تو یک قومِ دیگر هم

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:03
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام زمان(عج)، مناجات سال جدید -(بی روی تو نوروز چو یلدا باشد..) * عبدالحسین میرزایی

985
1

امام زمان(عج)، مناجات سال جدید -(بی روی تو نوروز چو یلدا باشد..) بی روی تو نوروز چو یلدا باشد
با آمدنت بهار زیبا باشد

یک سال دگر گذشت ، ای کاش امسال
سال فرج مهدی زهرا باشد

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات با امام زمان(عج) -(برپاشده باتو فصلی از زیبایی...) * سید امیر حسین خوشرو

352

مناجات با امام زمان(عج) -(برپاشده باتو فصلی از زیبایی...) بر پا شده با تو فصلی از زیبایی
تو صبح امید روشن فردایی
ما منتظران عید نوروز توایم
ای سبز ترین بهار کی می آیی؟

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات با امام زمان(عج) -(برپاشده باتو فصلی از زیبایی...) * سید امیر حسین خوشرو

473

مناجات با امام زمان(عج) -(برپاشده باتو فصلی از زیبایی...) بر پا شده با تو فصلی از زیبایی
تو صبح امید روشن فردایی
ما منتظران عید نوروز توایم
ای سبز ترین بهار کی می آیی؟

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام زمان(عج)، مناجات سال نو -(چه بهاری بشود گر تو بیایی آقا...) * مرتضی میرزایی

476

امام زمان(عج)، مناجات سال نو -(چه بهاری بشود گر تو بیایی آقا...) چه بهاری بشود گر تو بیایی، آقا
چه بهاری بشود چهره گشایی، آقا

پسرفاطمه این دشت پراز دلتنگیست
باغ وبستان همه رانیست صفایی،آقا

راز دلتنگی ما چیست بجز دوری تو
بخدا غصه تلخی ست جدایی آقا

آب و جارو زده ام با مژه این معبر را
من نشستم سر راهت به گدایی آقا

سالها طی شدو افسوس ندیدیم تو را
کاش امسال قدم رنجه نمایی آقا

تا نمردیم بیا، حیف جوانی طی شد
« نکند منتظر مردن مایی آقا »

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 23:51
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد مبشری

امام زمان(عج)، مدح و مناجات -(دیوانه ایم و طالب حیرانی توایم...) * محمد مبشری

832

امام زمان(عج)، مدح و مناجات -(دیوانه ایم و طالب حیرانی توایم...) دیوانه ایم و طالب حیرانی توایم
سرگشته ای به زلف پریشانی توایم
مجنون شدیم و راهی صحرای حیرتت
آشفتگان بی سر و سامانی توایم
در بارش نگاه کریمانه ات هنوز
ما تشنگانِ لحظه ی بارانی توایم
از پشت ابر تیره ی غیبت برون بیا
ما خفتگان این شب ظلمانی توایم
غرق گناه و غفلت و دلمردگی شدیم
دور از مرام و رسم مسلمانی توایم

دیگر بیا که بی تو همه بی ستاره ایم
ما با امید وصل تو در فکر چاره ایم

مهمان نما مرا به نسیم صفای خود
آرامشی بده ز رخ مه لقای خود
نیمه نگاه تو همه را می دهد شفا
پلکی بزن گشا درِ دارُ الشفای خود
جان های خسته ی همگان را به یک نفس
همچون کبوتری بده پر در هوای خود
تکیه بزن به کلبه تو ای حاضر نهان
ما را به نغمه ای بنواز از نوای خود
لطف و کرامتی بنما رخصتی بده
تا هستیِ مرا کنی آخر فدای خود

جان دادن از برای تو باشد حیات ما
بر حب تو سپردن دل ها نجات ما

کی می شود مسافر زهرا سفر کنی
از کوچه های خسته ی دل ها گذر کنی
آیا میان سیصد و اندی ستاره ات
ما را برای آمدن خود خبر کنی ؟
ای عاشقی که دم ز امامت زنی بدان
باید به عشق یوسف زهرا خطر کنی
حسرت زده به شوق نگاه تو مانده ایم
کی یک نظر اگر چه دمی مختصر کنی
هر روز و شب تمامی عالم ندا کند
کی می شود مسافر زهرا سفر کنی

دل می رود ز دستم و مانده به راه تو
کی می شود نصیب دلم یک نگاه تو

ای آشنای غایب حاضر بیا بیا
ای عالمی به نام تو ذاکر بیا بیا
دیدیم اگر چه بارها تو را ولی
تو ناشناس ماندی و حاضر بیا بیا
هر منظره بدون تو بی روح و مرده است
زیباییِ تمام مناظر بیا بیا
نزدیکی و ز تو همه دوریم وا اَسف
باشد گناه پرده ی خاطر بیا بیا
دائم دعای مادر تو می رسد به گوش
ای آخرین غریبِ مسافر بیا بیا

دیگر بیا به دیدن دل های خسته ات
آقا به جان مادر پهلو شکسته ات

  • سه شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 13:19
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امین اسماعیل زاده ماکوئی

حضرت مهدی(عج) -(اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را) * امین اسماعیل زاده ماکوئی

1234
2

حضرت مهدی(عج) -(اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را) حافظ شیرازی

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را

صائب تبریزی

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

شهریار تبریزی

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را

فاطمه دریایی

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را
نه جان و روح می بخشم، نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلأ
که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را!

کامران سعادتمند

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
نه او را دست و پا بخشم نه شهری چون بخارا را
همان دل بردنش کافی، که من را بیدلم کرده
نمی خواهم چوطوطی من، بگویم آن غزلها را
غزل از حافظ و صائب و یا دریایی بی ذوق
و یا آن شهریار ترک که بخشد روح اجزا را
میان دلبر و دلدار نباشد حرفِ بخشیدن
اگر دلداده می باشید مگویید این حرفا را

امین اسماعیل زاده ماکویی

نوشت اول لسان الغیب سر آغاز معما را
ز بحر ترک شیرازی که برده جمله دل ها را
همه بر ترک شیرازی قلم هارا ببخشیدند
به سلک شاعران من هم نوشتم شور گویا را
اگر آن ترک تبریزی بدست آرد دل مارا
به ناز و عشوه اش بخشم ز عمر خویش روزها را
مکن ایراد ای خواجه نمیبخشم ز مال خود
ندارم من چو شیرازی سمرقند و بخارا را
بجا طبعی گرانمایه سرشتم در بساط عمر
بسان مرد میبخشم ولی این طبع زیبا را
به نام ترک تبریزی نوشتم گر خطا کردم
چرا که ترک تبریزی نداند مزد معنا را
اگر طبعی((امین))دارد به لطف حضرت مهدیست
به غیر از نام تو مهدی، نگیرد شعرم امضا را
ندارم کار با حافظ که معشوقی نهان دارد
کنم قربانی مویت هزاران ترک پیدا را
بیا مهدی به راه تو،قسم بر عهد و بر پیمان
به رسم نوکری بخشم تمام هست و دارا را

تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات

  • سه شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 13:46
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد