مدینه و بقیع

مرتب سازی براساس

سالروز تخریب بقیع -( دانه‌ی عشق، چه بسیار چه کم، خواهم خورد ) * مجید لشکری

2051

سالروز تخریب بقیع -( دانه‌ی عشق، چه بسیار چه کم، خواهم خورد ) پشت این پنجره هرچند که غم خواهم خورد
به ضریحی که ندارید قسم خواهم خورد

به ضریحی که ندارید قسم، آقایان!
محشر از رفتن در نار قلم خواهم خورد

تولیَت دست محبّان رضا می‌افتد
از غذاهای پر از نور حرم خواهم خورد

اشک را با نفس لطف شما مثل شراب
معجزه کرده و از دست خودم خواهم خورد

وسط صحن شما مست قدم خواهم زد
جرعه در جرعه به هر صحن کرم خواهم خورد

ارزشم هست همان‌قدر که عاشق باشم
نان سر سفره اگر گریه کنم خواهم خورد

حال اگر مثل کبوتر بشوم خوشحالم
دانه‌ی عشق، چه بسیار چه کم، خواهم خورد

شاعر : مجید لشکری

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 04:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

سالروز تخریب بقیع -( در شعله‌های شرم می‌پیچم که می‌بینم ) * سید مهدی حسینی

2359

سالروز تخریب بقیع -( در شعله‌های شرم می‌پیچم که می‌بینم ) اینجا نشانی از نگاه آشنایی نیست
یا از صدای آشنایی، ردّپایی نیست

طوفانی از اندوه، دلتنگی، پریشانی
جاری‌ست در این دشت، اما ناخدایی نیست

مرزی فراتر از زمین و آسمان دارد
بی وسعت این خاک، گویا ماورایی نیست!

قندیل آه عاشقان، فانوس شرم ماه
مشتی ستاره، بیش از اینش روشنایی نیست

در غربت این دشت، اما آنچه می‌پیچد
تنها هیاهوی سکوت است و صدایی نیست

هریک بقیع کوچکی در سینه‌مان داریم
مائیم و اندوهی که آن را آشنایی نیست

بر شانه‌های غربت ما، زخم می‌روید
زخمی که او را ابتدا و انتهایی نیست

مائیم و، ارث چارده قرنِ عزا، آری!
غمگین‌تر از این قصه، گویا ماجرایی نیست

در شعله‌های شرم می‌پیچم که می‌بینم
شعرم به

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:11
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

سالروز تخریب بقیع -( بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان تر ) * محمد بیابانی

4284
1

سالروز تخریب بقیع -( بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان تر ) گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران تر
پریشان است احوال من از حالی پریشان تر

مزار جانشینیان نبی را بی نشان کردند
و می دانند خود را از مسلمانان مسلمان تر

گمان ذره ها خاموشی خورشید بود اما
نفهمیدند بیش از پیش می گردی فروزان تر

ولی می بینم این بدکارها از کار خود روزی
پشیمانند این دنیا و آن دنیا پشیمان تر

دلت آرامگاه پنج جنت آفرین باشد
ندیدم هیچ جا را از بهشت تو گلستان تر

تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب
ولیکن در وجود خاکیت قدریست پنهان تر

رسیده زائری بی جان که جان گیرد ز دیدارت
چه می بیند که برمی گردد از پیش تو بی جان تر

تو می باری به حال زائر و زائر به حال تو
تو از دل می شوی ویران

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:13
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

سالروز تخریب بقیع -( باز هم لحظه وداع رسید ، یک قدم رفت و یک قدم برگشت ) *

3410

سالروز تخریب بقیع -( باز هم لحظه وداع رسید ، یک قدم رفت و یک قدم برگشت ) باز هم قسمتش خداحافظ ، شاعر است و همیشه غم دارد
دفتر شعر های آیینیش چند بیتی وداع کم دارد

با خودش فکر میکند : شاید چشم من کور این همه صحن است
حتما از ازدحام سینه زن است که هوای بقیع دم دارد

با خودش فکر می کند شاید شرطه ها خادمان این حرم اند
پس چرا این مبلغ دم در کینه نسبت به مادرم دارد؟

هر چهار آسمان کنار هم اند زائر خاکی مزار هم اند
دارد از پا مرا می اندازد خاکهایی که بوی سم دارد

دفترش ته کشید و کم آورد جز دو سطری که آخرش مانده
قصد دارد وداع بنویسد با گلویی که از ورم دارد...

باز هم لحظه وداع رسید ، یک قدم رفت و یک قدم برگشت
می رود شاعر است و تصویری از چراغانی حرم دارد

محمدصادق میرصالحیا

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:22
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

سالروز تخریب بقیع -( کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد ) * مهدی رحیمی زمستان

3087

سالروز تخریب بقیع -( کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد ) تاکه ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد
بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد

مثل فتح مکه درتغییر این بارِ مدینه
طرح را احمد بیارد شهر راحیدر بسازد

ازحسن دارالکَرَم محراب رابا نام سجاد
بین صحن باقر و صادق دوتا منبر بسازد

احتمالا بین صحن فاطمه باگریه حیدر
جای سقّاخانه حوضی بهتراز کوثر بسازد

احتمالا از پر جبریل باشد سنگفرشش
کفشداری حرم را هم فقط قنبر بسازد

حضرت عباس هم مثل ضریح خویش ای کاش
بارگاهی هم برای حضرت مادر بسازد

باید از خرمای نخلستان میثم«سازگاری»؛
هی تناول کرده وازمزّه اش دفتربسازد

چون حسینیه بناگردد دراینجا باید این خاک؛
بعد از این باروضه ی سخت علی اکبر بسازد

چارتا گنبد، رواق وص

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:36
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مهدی نظری

سالروز تخریب بقیع -( کربلا هم شاهد حلقوم خشک و خنجر است ) * مهدی نظری

2993

سالروز تخریب بقیع -( کربلا هم شاهد حلقوم خشک و خنجر است ) کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل
کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل
کاشکی می شد بریزی آب بر قبر حسن
کاش اینجا داشت شب ها روضه خوانی لااقل
کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد
کاش می شد تاسحر اینجا بمانی لااقل
کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع
زائران را خوب می شد که نرانی لااقل
کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب
پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل
کاش میدادیم با یک روضۀ ام البنین
قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل
کاش در خاک بقیع اذن زیارت داشتیم
کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم

آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد
خاتمه بر غصه قلب پریشان می دهد
مطمئنم او بیاید کار عالم دست ماست
ساخت و ساز حرم را دست ایران می

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

فاجعه تخریب بقیع -( در خود کشید گام به گام ِ بقیع را ) * مرضیه عاطفی

3691

فاجعه تخریب بقیع  -( در خود کشید گام به گام ِ بقیع را ) در خود کشید گام به گام ِ بقیع را
تعظیم کرد و داد سلام بقیع را

اشکی بهانه گیر شد افتاد روی بوم
لبریز کرد بغض ِ تمام بقیع را

برداشت رنگ روشن و اذن دخول را
زائر کشید و اشک ِ مدام بقیع را

نقاش بود و با قلم ِ حاجتش کشید-
در یک حرم چهار امام ِ بقیع را

خادم کشید و عود به دستان او کشید
پُر کرد بوی عطر مشام بقیع را

نقاش از غریبیِ شان گُر گرفته بود
تغییر داد رکن و‌ مقام بقیع را

یک سر به مکّه زد قلمش زمزمی گرفت
لبریز کرد تشنهٔ جام بقیع را

بالا کشید پرچم سبز حریر و بعد
باران گرفت گنبد و بام بقیع را

پیدا نکرد آن حرم ِ مادرانه را
پنهان کشید حسنِ ختام بقیع را!

شاعر : مرضیه عاطفی

  • پنج شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 12:55
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

أئمه ی غریب بقیع -( امشب از طبع شاعرانه ی من ) * علیرضا خاکساری

5964

 أئمه ی غریب بقیع  -( امشب از طبع شاعرانه ی من ) پرده ی اول

امشب از طبع شاعرانه ی من
باز هم چهار پاره می جوشد
قلمم باز غیرتی شده و
خون دفتر دوباره میجوشد

به گمانم که سررسید عزاست
عطر غم بر مشام می اید
واژه ها هم مودب اند اینجا
شعر با احترام می اید

حرف دارم برای تک تک تان
حرفی از اوج مرثیه به خصوص
ولی اول بیا سری بزنیم
به حریم قشنگ شمس شموس

چقدر صحن های تو در تو
چقدر حجره و رواق اینجاست
همه جا غرق بارش نور است
چقدر خوشه چلچراغ اینجاست

کار خورشید میکند اینجا
گنبدی که شد از طلا زرین
عهده دار غبار روبی شد
از دو گلدسته جبرئیل امین

هفته ای هفت مرتبه زایر
خواهد آمد برای پابوسی
ظهر از سوی بست پایین و
نیمه شب از ورودی طوسی

طعم انگور دارد این ب

  • شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

رباعی در مظلومیت قبور ائمه بقیع -(باران گرفت و دلهره آمد سراغ من) * قاسم نعمتی

2368
1

رباعی در مظلومیت قبور ائمه بقیع -(باران گرفت و دلهره آمد سراغ من) باران گرفت و دلهره آمد سراغ من
خاکی ترین مزار؛گل آلود میشود
آخر به ناله های دل مادر حسن
آل سعود یک شبه نابود میشود

  • دوشنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 22:37
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر زبانحال یک زائر بقیع... -(مینویسم کمی از لحنِ گرفتارِ بقیع) * پوریا باقری

847
1

شعر زبانحال یک زائر بقیع... -(مینویسم کمی از لحنِ گرفتارِ بقیع) مینویسم کمی از لحنِ گرفتارِ بقیع
کمی از حالِ خودم ، ساحتِ خونبارِ بقیع
زائری خسته و سَرگشته و بیمارِ بقیع
میگذارد سَرِ خود را ، سَرِ دیوارِ بقیع

لَعنتُ اللّه به اولادِ ابوسفیان ها
شِمرها ، حرمله ها ، در همه ی دوران ها

خواست آرام بگیرد دلِ بارانیِ او
رنگِ اِحرام بگیرد دلِ بارانیِ او
زِ لبش کام بگیرد دلِ بارانیِ او
ختمِ انعام بگیرد دلِ بارانیِ او

چوبِ نامرد رسید و به سَرَش خورد ولی...
دست کوتاه نکرد از کَرَمِ خوانِ علی

باز هم رو به بقیع ، گریه کنان... بی تابی
دست بَر سینه ، دو تا چَشم ، پُر از بی خوابی
نه حَرَم ، گنبد و گلدسته ، نه حوضِ آبی
قبرِ اولادِ علی بود و شبی مهتابی

اشک میریخت ، به ل

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 18:49
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

شعر تخریب بارگاه ائمه بقیع -(نه ضریحی , نه رواقی و نه سقاخانه ای) * مجتبی خرسندی

86

شعر تخریب بارگاه ائمه بقیع -(نه ضریحی , نه رواقی و نه سقاخانه ای) نه ضریحی , نه رواقی و نه سقاخانه ای
چشم ها اینجا نمی بینند جز ویرانه ای

زائری اینجا نخواهد دید صحن و گنبدی
کفتری پیدا نخواهد کرد آب و دانه ی

سنگ اگر باشد در اینجا آب خواهد شد دلش
کوه خواهد بود اگر اینجا نلرزد شانه ای

چشم هایش ساغر خون دلش شد هر کسی
بی صداکرده ست نذرخاک ها پیمانه ای

روضه خواندن,گریه کردن, فاتحه ممنوع شد
پاسخش چوب است وقتی که بجنبد چانه ای

روز و شب گرم طواف قبله های خاکی اند
با دوچشم کاسه ی خون دسته ی پروانه ای

کافران مامور اجرای امور دین شدند
قبله باز افتاده در دست بت بیگانه ای

عاقبت یک روز خواهد ساخت روی این قبور
گنبدی از شعرهایش شاعر فرزانه ای

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 18:50
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شعر سالروز تخریب قبور ائمه(ع) -(شُرطه های مدینه بدبین اند) * وحید قاسمی

670

شعر سالروز تخریب قبور ائمه(ع) -(شُرطه های مدینه بدبین اند) شُرطه های مدینه بدبین اند
دلشان سنگ و دست سنگین اند

کارشان بی گناه را زدن است
زائرِ بی پناه را زدن است

حرف زخم است و استخوان،ای وای
بشکند دستهایشان، ای وای

پشتِ در آنکه اهلِ دعوا بود
قوم و خویش یکی از اینها بود

مادری بود و آهِ خونجگری
زخمیِ لشکری چهل نفری

شاخه یاسی که ریشه داشت،شکست
مادری بارِ شیشه داشت شکست

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر تخریب بقیع -(یک زمان اینجا زیارتگاه بود) * حامد آقایی

423

شعر تخریب بقیع -(یک زمان اینجا زیارتگاه بود) یک زمان اینجا زیارتگاه بود
شعر زوار حرم بی آه بود

چشم ها پر بود از شوقِ نگاه
مرقدی که بود بر دلها پناه

شیعیان را وعده دیدار بود
چلچراغش دائما بیدار بود

بود امید مسلمانان بقیع
کربلایِ دیگر خوبان بقیع

باز با نقشه سقیفه رخنه کرد
در مدینه با عداوت فتنه کرد

چشم دیدار حرم را چون نداشت
با شقاوت داغ بر دلها گذاشت

با همان دستی که مولا را زدند
با همان دستی که زهرا را زدند

باز با کینه نگاه انداختند
تیشه بر این بارگاه انداختند

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:42
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر تخریب بقیع -(پشت دیواره ها پُر از حرف است) * علی علی بیگی

548

شعر تخریب بقیع -(پشت دیواره ها پُر از حرف است) پشت دیواره ها پُر از حرف است
گریه ی بی صدای زائرها
غیر صحن و حرم نمی باشد
حاجتِ ربنایِ زائرها

می شود از غبارِ روی زمین
غربتی سخت آشکار اینجا
گنبد و پرچمی ندارد با
دستِ تقدیر روزگار اینجا

نه ندارد ضریح و گلدسته
قبر خاکی شده نشان بقیع
پر زدن روی بام ها شده است
آرزوی کبوتران بقیع

تا که نظمی دهد به زائرها
خادم و دست مهربانی نیست
روی این قبرهای خاک آلود
نه نگردید سایه بانی نیست

لا به لای مصائب این درد
بگذریم از تبی که سوزان است
آنچه آزرده میکند دل را
گِل شدن ها زمان باران است

با یقین گویم این جراحت ها
عاقبت التیام می گیرد
میرسد منجی جهان و با
ذوالفقار انتقام می گیرد

با ظهورش تمام خواهد شد
غصه

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:43
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

شعر تخریب بقیع -(یک روز،فضای صحن تو زیبا بود) * رضا قاسمی

548

شعر تخریب بقیع -(یک روز،فضای صحن تو زیبا بود) یک روز،فضای صحن تو زیبا بود
آرامشِ لانه ی کبوترها بود

آن روز که سقف گنبدت ویران شد
ای کاش،دفاع از حرمت با ما بود

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:53
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمزمه یا واحد سنگین سالروز تخریب قبور بقیع به دست وهابیت -(نه زائری داری بقیع...) * امیرحسین سلطانی

380

سبک زمزمه یا واحد سنگین سالروز تخریب قبور بقیع به دست وهابیت -(نه زائری داری بقیع...) بند اول

نه زائری داری بقیع
آهسته می باری بقیع
ته دلت اوج غمو
غصه چقدر داری بقیع
دلت میخواد زار بزنی
از غم غربتت بگی
دلت میخواد که پرده از
رازت تو برداری بقیع

تیشه زدن به ریشت
یه روزی مردم پست
خالی شد عقدشون تا
به حرمات زدن دست

غمت نباشه میسازیمت
شبیه مشهد یه روز تورو
چهار تا گنبد،ضریح نو
یه روز میاریم برای تو

(بقیعم آباده یه روز)

بند دوم

تو غصه ی مایی بقیع
خودت یه دنیایی بقیع
گرچه نداری حرمی
همیشه زیبایی بقیع
به خاک تو بستن دخیل
ملائکه هر روز و شب
آخه محل مدفن
کریم طاهایی بقیع

روزا میتابه خورشید
شبا میتابه مهتاب
زائرته یه مادر
که داره قلب بیتاب

غمت نباشه میسازیمت
شبیه مشهد یه روز تو رو
چهار تا گنبد،ضریح نو
یه روز میاریم برای تو

(بقیعم آباده یه روز)

بند سوم

یه روز مثه قوم ثمود
نابود میشه آل سعود
از اون نامردای حسود
پس میگیریم بقیع رو زود
با پرچم سبز حسن
بقیع رو آباد میکنیم
تو عربستان میکنه
شیعه ام اعلام وجود

همه اینا به شرط
ظهور میشه میسر
پشت سر قائم و
منتقم یه مادر

غمت نباشه آقا بیا
با ذوالفقار علی بیا
منتظر ظهورتیم
تا که بشیم یار شما

(بقیعم آباده یه روز)

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک زمینه تخریب بقیع -(غوغایی به پا شده...) * طاها تحقیقی

393
1

سبک زمینه تخریب بقیع -(غوغایی به پا شده...) بند اول:

غوغایی به پا شده
دل دارُالعزا شده
از غربت چار امام
بقیع کربلا شده

وای از ‌ماتمِ بقیع
از داغ و غم بقیع
عمری تنهایی شده
یار و همدمِ بقیع

نداره زائر و صحن و ایوون
شده از این غربت، چشما‌ گریون

امون از این غربت
ای وای ای وای

بند دوم:

نه روضه، نه ذاکری
نه بیرق، نه طائری
نه حتی یه خادم و
نه صحن و نه زائری

نه سایه، نه سایه سار
نه شمعی رو هر مزار
خالی از حسِّ عبور
غصّه داره بی شمار

میباره گرد و خاک، رویِ قبرا
خونِ از این غصّه، قلبِ زهرا

امون از این غربت
ای وای ای وای

بند سوم:

میسازیم یه روزی ما
تو بقیع صحن و سرا
ایشاالله میشه شلوغ
مثلِ مشهدُ الرضا

طرح و برنامه داریم
چار تا گنبد میاریم
رو تک تکِ قُبّه ها
ما یک پرچم میذاریم

به کوریه چشمِ آلِ سعود
حرم میسازیم ما تو بقیع زود

امون از این غربت
ای وای ای وای

#یاحسین(طاها تحقیقی)
#علیرضا_پناهیان
#امیرحسین_سلطانی

  • دوشنبه
  • 27
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 13:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک زمینه تخریب بقیع، اجرا نشده -(دوباره هشت شوال...) * طاها تحقیقی

446

سبک زمینه تخریب بقیع، اجرا نشده -(دوباره هشت شوال...) بند اول:

دوباره هشتِ شَوّال
حالِ دل میشه بد حال
مرغِ دل غرقِ غصه
میزنه تا بقیع بال

میره با بی قراری
به سره اون مزاری
که واسش جای گنبد
مونده خاک یادگاری

میباره از آسمون
نم نمِ بارونِ خون
کبوترا بی امون
همه شدن روضه خون

هواش عجیبه بقیع
به غم نصیبه بقیع
نداره صحن و سرا
چه قدر غریبه بقیع

آه و واویلا بقیع

بند دوم:

نه یه گنبد، نه طائر
نه روضه خون، نه ذاکر
نه ضریحی که دورش
جمع بشه چند تا زائر

غم و غربت نشسته
روی قبرای خسته
بدون شک خدا هم
دلش اینجا شکسته

شیعه با حالِ بکاء
تویِ بقیع بی صدا
میخونه روضه برا
گُلای خیرالنساء

بقیع و صحن و سرا
مرقد و ایوون طلا
شده تمومه غم و
حسرت ما نوکرا

آه و واویلا بقیع

بند سوم:

می پرم تا مدینه
می زنم باز به سینه
دل من از غمِ تو
بقیع خیلی غمینه

می خونم هی با زاری
بقیع زائر نداری
تاریک و سرده شب هات
پُرِ گرد و غباری

آخر یه روزی ماها
با شور‌ و عشق و ‌نوا
توی بقیع میسازیم
حرم مثه کربلا

حال و هوایی می شه
برو بیایی می شه
سینه زنی تو بقیع
عجب شبایی می شه

آه و واویلا بقیع

#یاحسین(طاها تحقیقی)
#علیرضا_پناهیان
#رضا_نصابی

  • دوشنبه
  • 27
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 13:24
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

سالروز تخریب قبور ائمه -(چار قبر محترم مانده به زیر آفتاب...) * محسن راحت حق

262

سالروز تخریب قبور ائمه -(چار قبر محترم مانده به زیر آفتاب...) چار قبرِ محترم مانده به زیرِ آفتاب..
چار تا بابُ الکرم مانده به زیرِ آفتاب...

گنبد و گلدسته هاشان کاملاً تخریب شد
چار نورِ بی حرم مانده به زیرِ آفتاب..

تا که می بیند بقیع را..شیعه گریان می شود
ای خدا ! احساسِ غم مانده به زیرِ آفتاب

هر کسی که غیرتی دارد یقین دق می کند
چار تا صاحب علم مانده به زیرِ آفتاب ..

چکمه پوشانِ سعودی هتک حرمت می کنند
چار شاهِ بی خدم مانده به زیرِ آفتاب...

لعنتِ حق بر همه تکفیریانِ بی ادب...
قبرها..زیرِ قدم..مانده به زیرِ آفتاب..

غافلند از شانِ آلِ مرتضی..این طائفه..
چار مقهورِ ستم مانده به زیرِ آفتاب

روضه ای بالاتر از این نیست ای بشکسته گان
چار قبرِ محترم مانده به زیرِ آفتاب...

  • سه شنبه
  • 28
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 23:26
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

سالروز تخریب قبور ائمه در بقیع -(روزگاری این حوالی صحن و گنبد داشته..) * محسن راحت حق

369

سالروز تخریب قبور ائمه در بقیع -(روزگاری این حوالی صحن و گنبد داشته..) روزگاری این حوالی..صحن و گنبد داشته
یک ضریح باصفا و چار مرقد داشته

در کنارِ قبّه الاخضرا..تجّلی می نمود..
این حرم بوی عجیبی از محّمد داشته

این بقیع را خاک می بینی؟ به قرآن یک زمان
درمیانِ آسمانها ..شانِ بی حد داشته

زائرینش خاطر آسوده مشرّف می شدند
روزگاری این حوالی..رفت و آمد داشته

ازدحامی بود یک روزی همین جا پشتِ در
سائل اینجا یک شروعی را مجدّد داشته

این بهشتی را که تبدیلش کرده اند بر خاکِ نرم
روزگاری احترامی بس مشدّد داشته

روضه را پایان دهم در روزِ تخریبِ بقیع
روزگاری این حوالی ..صحن و گنبد داشته

  • سه شنبه
  • 28
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 23:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

تخریب قبور ائمه بقیع -(وقتی که استعاره قلم را فرا گرفت...) * عماد بهرامی

382

تخریب قبور ائمه بقیع -(وقتی که استعاره قلم را فرا گرفت...) وقتی که استعاره قلم را فرا گرفت..
جای حسن ع نوشت غریب و عزا گرفت..
اشکی لطیف گونه او را که بوسه زد..
با بغض و گریه دست به سوی خدا گرفت..

باز این چه شورش است که در خلق عالم است..
آه این قبور خاکی اولاد خاتم است؟؟

تعبیر میشود بخدا خوابهایمان..
روزی شود شراب عسل آبهایمان..
گردد بقیع و دورو برش یکسره حرم..
جانم فدای گنبد اربابهایمان..

گرچه حریم بهر امامان مکتب است..
اذن دخول گریه به سالار زینب است..

وقتی شکست حرمت صحن و سرای تو..
زهرا س گریست از غم بی انتهای تو..
غربت کشیده ای چقدر حضرت غریب..
جانم بسوخت زین همه درد و بلای تو..

فوج ملایکه ز غمت اشک میفشاند..
جبریل آمدو به مزار تو روضه خواند..

آن روز شوم غم به دل بوتراب ع شد..
تنها بقیع نه، خانه عالم خراب شد..
یک مشت حرمله به دل ما شرر زدند..
آری دعای عایشه ها مستجاب شد..

قلب خدا هم از غم عظمایتان شکست..
تخریب قبرهای ائمه شجاعت است؟؟

تا جان به پای ایل و تبارت گذاشتیم..
مرهم به قلب خسته و زارت گذاشتیم..
آورده ایم پرچم عباس ع را ولی..
گنبد نداشتی به مزارت گذاشتیم..

حالا بگو خدای کرم ای امیر عشق..
گریم به حال قبر شما یا که بر دمشق؟؟

گرچه ثقیل لحظهء سخت وداع بود..
کس غم نداشت، زینب کبری س شجاع بود..
اما چه بود سخت تر از آن وداع تلخ..
اینکه حریم عمه ما بی دفاع بود..

باید که خون گریست ازین غصه شیعیان..
خمپاره میزنند به گنبد حرامیان..

خمپاره ها نشست به جان امام عصر عج..
گریه ربود تاب و توان امام عصر عج..
فرقی میان زینب و زهرا که نیست، باز..
آتش زدند بر در خوان امام عصر عج..

آقا بیا! به جان رقیه س هوا پس است..
دستم به دامنت بخدا شیعه بی کس است..

  • جمعه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:20
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شعر تخریب قبور ائمه بقیع -(گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران تر...) * محمد علی بیابانی

284

شعر تخریب قبور ائمه بقیع -(گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران تر...) گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران تر
پریشان است احوال من از حالی پریشان تر

مزار جانشینیان نبی را بی نشان کردند
و می دانند خود را از مسلمانان مسلمان تر

گمان ذره ها خاموشی خورشید بود اما
نفهمیدند بیش از پیش می گردی فروزان تر

ولی می بینم این بدکارها از کار خود روزی
پشیمانند این دنیا و آن دنیا پشیمان تر

دلت آرامگاه پنج جنت آفرین باشد
بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان تر

تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب
ولیکن در وجود خاکیت قدریست پنهان تر

رسیده زائری بی جان که جان گیرد ز دیدارت
چه می بیند که برمی گردد از پیش تو بی جان تر

تو می باری به حال زائر و زائر به حال تو
تو از دل می شوی ویران تر و دل از تو ویران تر

برایت خواب ها دیدیم روزی آستانت را
بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان تر

  • جمعه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 00:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محسن صرامی

ائمه بقیع -(آفتاب از این حرم دارد خجالت میکشد...) * محسن صرامی

408

ائمه بقیع -(آفتاب از این حرم دارد خجالت میکشد...) آفتاب از اين حرم دارد خجالت ميكشد
از سكوت ما قلم دارد خجالت ميكشد

چشم هاي شيعه در شهر مدينه سال هاست
از بقيع بي حرم دارد خجالت ميكشد

صحبت شعر و بقيع و چند قبر خاكي است
بند بند محتشم دارد خجالت ميكشد

گر چه با دست عرب شد هتك حرمت بر بقيع
از قبور آن عجم دارد خجالت ميكشد

يك قدم حتي برايش شيعه اي برداشت؟نه
زائرش در هر قدم دارد خجالت ميكشد

در كنار اين قبور خاكي و ويران شده
از كبوترها پرم دارد خجالت ميكشد

ما قسم خورديم اينجا يك حرم خواهيم ساخت
از دروغ ما قسم دارد خجالت ميكشد

از وجود شيعياني بي تفاوت مثل ما
قبضه ي تيغ دودم دارد خجالت ميكشد...

  • جمعه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:10
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 میلاد  حسنی

مدینه و بقیع -(چه شمع ها به بقیع از خجالت آب شدند..) * میلاد حسنی

941

مدینه و بقیع -(چه شمع ها به بقیع از خجالت آب شدند..) چه شمع‌ها به بقیع از خجالت آب شدند
چرا که دیدن قبر غریب، جانکاه است...

  • جمعه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:34
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

بقیع آباد -(روزی گلستان میشود آباد می گردد بقیع..) * علی علی بیگی

327

بقیع آباد -(روزی گلستان میشود آباد می گردد بقیع..) روزی گلستان میشود آباد میگردد بقیع
از بند غربت عاقبت آزاد میگردد بقیع

با روضه ها و دسته ها‌ حسرت به پایان میرسد
روزی پُر از زائر پُر از فریاد میگردد بقیع

هم صاحب گلدسته و نقاره خانه میشود
هم صاحب یک پنجره فولاد میگردد بقیع

یک گنبد از جنس طلا چندین شبستان بزرگ
سرتاسرش آیینه و شمشاد میگردد بقیع

با دست های مجتبی وقتی گره وا میشود
بی شک ضریحش منشا امداد میگردد بقیع

باب الحسن دربِ ورودیِ ملائک میشود
صحن و سرایش خانه ی عُباد میگردد بقیع

وقتی کریمی دانه ی بی قید و شرطی میدهد
جایِ کبوترهای پر تعداد میگردد بقیع

  • جمعه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:40
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 داود تیموری

تخریب قبور بقیع -(گشته ای ویران و میدانم پریشانی بقیع...) * داود تیموری

257

تخریب قبور بقیع -(گشته ای ویران و میدانم پریشانی بقیع...) گشته اي ويران وميدانم پريشاني بقيع

خاك توآباديِ عشق است وويراني بقيع

مي وَزَدازتربت پاكِ تو، چون بوي بهشت

بردل سَرگشتهٔ هرشيعه درماني بقيع

بِينِ گلهايي كه خونين است درگلزارِتو

برگل ياس نبي ازديده گرياني بقيع

آتشي ازكينه مهمان گشت بربيت الوَلا

شاهدِآثارِآن ناخوانده مهماني بقيع

سهمِ رضوانِ نبي شدضربتِ ديوارودر

زان جفابرمادرِسادات حيراني بقيع

دستِ گلچين ارغواني كردرويِ ياس را

يادِآن رخسارِنيلي گشته نالاني بقيع

بيت الأحزان بودوزهرابودواشك وآهِ او

بعدِزهراهم نوا بابيت الأحزاني بقيع

من نميدانم چه عهدي بسته اي بامرتضي

كين چنين بستي لَب ودربندِپيماني بقيع

هَمرهِ مهدي عج كنارتربت پنهان او

يادِآن پهلوشكسته روضه ميخواني بقيع

سوخت عاصي ازغمِ زهرا وهجرِروي يار

هيچ پرسيدي چراچون شمع سوزاني؟بقيع

  • جمعه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 17:33
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

رنگ شعف به حاجت دیرینه میزنیم * مرضیه عاطفی

615

رنگ شعف به حاجت دیرینه میزنیم رنگ شعف به حاجت دیرینه میزنیم
در صحن ها پرچم ِ رنگینه میزنیم

آقایمان می آید و با ذکر یاحسن(ع)
حال خوشی به غربتِ آدینه میزنیم

گنبد می آوریم و همان ابتدای کار
حرف از درستکاریِ بی کینه میزنیم

تا دستهای خالیِ مان منعکس شود
روی ضریح طرحی از آیینه میزنیم

بر سر درِ حسینیهٔ صاحب الکرَم
فانوس های سبزِ سفالینه میزنیم

خیل مریض را به مداوا می آوریم
یک صحن را برای قرنطینه میزنیم

می آوریم گریه کن و بیرق و علَم
باور کنید در حرمش سینه میزنیم!

  • دوشنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

درزمینه مسجد حنانه -(مسجد حنانه روح باوری ) * ناشناس ؟؟؟

217

درزمینه مسجد حنانه -(مسجد حنانه روح باوری ) مسجد حنانه روح باوری
ناله دار غصه‌های حیدری

زین سبب داری تو این قدر ومقام
جسم حیدر را نمودی احترام

گرچه سنگی تو ولایت داشتی
بر علی و آل ارادت داشتی

جا گرفته در تو نور کبریا
رأس سالار شهیدان خدا

در کنارت بوده جان عالمین
پور زهرا سرور عالم حسین

گرچه سنگی ای ستون با وقار
گشته ای بر شیعیان دارالقرار

تا صف محشر بود این افتخار
تو گرفتی از حسین این اعتبار

تو شدی روشن ز انوار جلی
از گل روی حسین بن علی

زین سبب گردیده ای در شور و شین
دیده ای رأس گل زهرا حسین

دیده آن حنجره ببریده را
آن گل از روی شاخه چیده را

گشته ای چون شیعه دل خون حسین
دیده رأس پر از خون حسین

دیده‌ای تو کوفیان بی حیا
سر به روی نیزه برده از جفا

دیده ای گلگون ز خون روی حسین
بر مشام اینجا رسد بوی حسین

گرچه سنگی زین مصیبت سوختی
شعله در قلب همه افروختی

در کنارت سوزد این قلب(رضا)
یاد مظلومی شاه کربلا

  • چهارشنبه
  • 28
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 13:05
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

تخریب قبور ائمه بقیح -(باز کرده این دلم یاد بقیع) * رضا یعقوبیان

290

تخریب قبور ائمه بقیح  -(باز کرده این دلم یاد بقیع) باز کرده این دلم یاد بقیع
قبرهای خاکی و قدری رفیع

قبرهای بی نشان اهل بیت
قبر از دیده نهان اهل بیت

قبر دوم نور، مظلوم وطن
قبر پور فاطمه یعنی حسن

قبر باقر، قبر زین العابدین
قبر صادق باشد و ام البنین

هشت شوال است و وقت ماتم است
هرچه گویم زین مصیبت ها کم است

هشت شوال است و دل ها خون شده
غم درون سینه ها افزون شده

قامت ختم رسل گشته کمان
تسلیت یا مهدی صاحب زمان

غم به قلب شیعیان افزون شده
مهدی صاحب زمان محزون شده

زین مصیبت خون شده قلب همه
در جنان سوزد از این غم فاطمه

آن وهابی مسلکان پست دون
قلب زهرا و علی را کرده خون

زین مصیبت قلب شیعه شد کباب
قبر خوبان جهان گشته خراب

معنی ظلم و ستم تعریف شد
قبرهای در بقیع تخریب شد

در بقیع با دست آن قوم لعین
قبر آن ها گشته یکسان با زمین

قبر آل الله ویران کرده‌اند
قبرها با خاک یکسان کرده‌اند

خواهم این را از خداوند ودود
ریشه کن گردد همه آل سعود

این سخن را دشمن قرآن بدان
زین پس از دستم نداری تو امان

من ز طفلی حیدری گردیده ام
جان فدای رهبری گردیده ام

من که ریزه خوار خوان حیدرم
تحت فرمان ولی و رهبرم

من که حس آشنایی می کنم
بهر دین خود را فدایی می کنم

ذات حق بر بنده اش کرده کرم
من مدافع هستم از بهر حرم

بهر یاری امام و انقلاب
تا دم آخر منم پا در رکاب

شکرلله تحت فرمانیم ما
رهرو راه شهیدانیم ما

ملتی بیدار دل آزاده ایم
پای رهبر ما همه استاده ایم

وای اگر سید علی فرمان دهد
هر مدافع در حرم جولان دهد

کربلای دیگری برپا کنیم
دشمن قرآن و دین رسوا کنیم

تکیه بر این عهد و پیمان می ‌کنیم
دشمن دین را پشیمان می کنیم

دشمن دین خدا پست است پست
انتقام ما از او سخت است سخت

حمله ی ما بر عدو کوبنده است
آتش خشمم بر او سوزنده است

تکیه بر آن حی یکتا می‌کنیم
در مدینه شور برپا می‌کنیم

پرچم قرآن شود در احتزاز
پشت رهبر در حرم خوانم نماز

این مصیبت زد به جان من شرر
اوفتادم یاد زهرا پشت در

وای از آن لحظه که در آتش گرفت
پیش چشمان پدر آتش گرفت

وای از آن لحظه که زهرا را زدند
با لگد ام ابیها را زدند

دید زینب آن چه آمد بر سرش
بر زمین افتاد زهرا مادرش

مادرش را بی بهانه می زدند
نانجیبان تازیانه می زدند

دید زینب غاصب مُلک فدک
مادرش را از ستم می زد کتک

سوخت زینب زین همه رنج و محن
ناله می زد هم حسین و هم حسن

آتشی در سینه ها افروختند
زین مصیبت ها همه می سوختند

بس کن ای عبد و غلام مرتضی
خون شده قلب پیمبر زین رثا

من که زهرایم عزیز مصطفی
دستگیری می کنم از تو (رضا)

  • سه شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1402
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

تخریب قبور ائمه بقیع (ع) -(عاشقان در هشت مه شوال) * رضا یعقوبیان

270

تخریب قبور ائمه بقیع (ع) -(عاشقان در هشت مه شوال) (قبرستان بقیع)
عاشقان در هشت مه شوال
شیعه ی مرتضی به رنج و ملال
قبور در بقیع شده تخریب
قامت شیعیان ز غم شده دال
آه و واویلا آه و واویلا۳

هر دلی گردیده کباب امروز
قبور ائمه خراب امروز
دشمن دین شکسته حرمت شان
قبرشان زیر آفتاب امروز
آه و واویلا آه و واویلا۳

غم گرفته تمام دنیا را
مدینه از ستم شده غوغا
بقیع مظلوم و غریب امروز
شد خراب از کینه ی دشمن ها
آه و واویلا آه و واویلا۳

در مدینه بقیع شده ویران
شیعه ی مرتضی شده گریان
گرید از این همه غریبی ها
مهدی فاطمه دل سوزان
آه و واویلا آه و واویلا۳

  • سه شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1402
  • ساعت
  • 13:48
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد