شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( قصه ی کوچه ی باریک سرش معلوم است ) * نادر حسینی

3896
3

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( قصه ی کوچه ی باریک سرش معلوم است ) قصه ی کوچه ی باریک سرش معلوم است
حرف کوچه که بیاید خطرش معلوم است
خوب پیداست زمین خورده کسی در کوچه
جای زانو زدن رهگذرش معلوم است
این زمین خورده زنی بوده جوان ،تقریبا
رد پای پسری دور و برش معلوم است
یک نفر مرد ،نه،نامرد از اینجا رفته
این مغیره که برایم هنرش معلوم است
خبرآمد که به یک ضربه زمین افتاده
فاطمه رفتنی است از خبرش معلوم است
جای سیلی دو سه روزی به سرو رو باقی است
گاه حتی دو سه هفته اثرش معلوم است
هرچه هم روی بگیرد ز علی می فهمد
قصه از حال و هوای پسرش معلوم است
عاقبت منتقم خون شما می آید
صبح وعده شده کم کم سحرش معلوم است

شاعر : نادر حسینی

  • پنج شنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 04:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن لطفی

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( برهم بساط شادی کاشانه می زنی ) * حسن لطفی

3244
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( برهم بساط شادی کاشانه می زنی ) برهم بساط شادی کاشانه می زنی
وقتی که حرف رفتن از این خانه می زنی
کم کم که برگ برگ تنت می شود کبود
رنگ خزان به چهرۀ گلخانه می زنی
با هر نفس چو شمع سحر ذوب می شوی
آتش به بال کوچک پروانه می زنی
تنها زمان دیدن بابا به چهره ات
دیدم تبسمی که غریبانه می زنی
دیشب که خواب چشم مرا لحظه ای بود
دیدم دوباره موی مرا شانه می زنی

شاعر : حسن لطفی

  • پنج شنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 04:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( گل پاییزی من برگ خزانت شده ام ) * حسن لطفی

3445
4

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( گل پاییزی من برگ خزانت شده ام ) گل پاییزی من برگ خزانت شده ام
خیز از خاک و ببین فاتحه خوانت شده ام
از سر صبح یتیمان همه به دنبال تواند
آه شرمنده از این گریه کنانت شده ام
رفتی و بعد خود انگشت نمایم کردی
بعد تو بی کس و بی تاب و توانت شده ام
سر شب خواست حسینت که بخوابد اما
گفت دلتنگِ کمی لقمه ی نانت شده ام
چادرت بر سر زینب چقدر می آید
حال با دختر تو فاتحه خوانت شده ام
مشتی از خاک به روی سر خود می ریزم
مُردم و آب از این بار امانت شده ام
در افتاده و دیوار سیاه و خونت
همه جا هست و پریشان نشانت شده ام

شاعر : حسن لطفی

  • پنج شنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 04:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( ازدلم تاحرمت پل میزنم ) * غلامرضا میرزایی

3788
0

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( ازدلم تاحرمت پل میزنم ) ازدلم تاحرمت پل میزنم
به شمادست توسل میزنم
اومدم روزی ه بیشتربگیرم
نخی ازچادرمادربگیرم
اومدم بیمه بشم پیش شما
یروزی بشم شهیدسرجدا
اومدم بیمه بشه جون وتنم
براتون جداجداشه بدنم
اومدم که نوکرشمابشم
باشماراهی کربلا بشم
(شادی روح شهداوشهید

شاعر : غلامرضا میرزایی

  • شنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 04:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سعید پاشازاده

مدح حضرت فاطمه(س) از سعید پاشازاده-(اشک ارث زلال فاطمه است) * سعید پاشازاده

3160
2

مدح حضرت فاطمه(س) از سعید پاشازاده-(اشک ارث زلال فاطمه است) اشک ارث زلال فاطمه است

هر چه دریاست مال فاطمه است

آفریده خدا فقط او را

پس جهان در خیال فاطمه است

از ازل داغدار زهراییم

تا ابد سال سال فاطمه است

سال نو با لباس های سیاه

دور هر سبزه شال فاطمه است

در دفاع از ولایت مولا

احسن الحال حال فاطمه است

در و دیوار و دود جزئی از

سفره ی هفت دال فاطمه است

نه فقط فاطمه کمال علی

که علی هم کمال فاطمه است

خوش به علی است با زهرا

با علی خوش به حال فاطمه است

آنچه گفتند چهارده معصوم

همه در اصل قال فاطمه است

نوکری کار خانواده ی ما

سروری کار آل فاطمه است

بازویی که شکست در کوچه

تا به معراج بال فاطمه است

زده بر سینه سنگ مولا را

میخ شاهد مثال فاطمه

  • یکشنبه
  • 18
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 09:15
  • نوشته شده توسط
  • abolfazl
ادامه مطلب
 سعید پاشازاده

سعید پاشازاده-زهرا به ما قدم به قدم لطف کرده است * سعید پاشازاده

2911
9

سعید پاشازاده-زهرا به ما قدم به قدم لطف کرده است زهرا به ما قدم به قدم لطف کرده است

نه هر قدم که دم همه دم لطف کرده است

هو هوی ذوالفقار هم از هوی فاطمه است

یعنی که دم به تیغ دو دم لطف کرده است

ما بچه های ناخلفی بوده ایم که

مادر به ما هزار رقم لطف کرده است

سوگند می خوریم به پهلوی فاطمه

زهرا به ما بدون قسم لطف کرده است

با سفره داری پسر ارشدش به ما

نه اشتباه شد به کرم لطف کرده است

شب های جمعه ناله ی شش گوشه می رسد

بانوی بی حرم به حرم لطف کرده است

عباس اگر به عرصه ی محشر گره گشاست

زهرا به آن دو دست قلم لطف کرده است

ضرب غلاف و ضربه ی در ضری دست کفر

دنیا مگر به فاطمه کم لطف کرده است...

شاعر: سعید پاشازاده

  • یکشنبه
  • 18
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 09:17
  • نوشته شده توسط
  • abolfazl
ادامه مطلب

شعر شهادت دحضرت زهرا(س) -( تمام عرش خدا در برابرم افتاد ) * حسین ایزدی

2308
1

شعر شهادت دحضرت زهرا(س) -( تمام عرش خدا در برابرم افتاد  ) ...وَ ناگهان وسط کوچه مادرم افتاد
تمام عرش خدا در برابرم افتاد
ستون مسجد پیغمبر خدا لرزید
ز عرش ناله ای می گفت: دخترم افتاد
کتاب صامت حق هم به نطق آمد و گفت:
شکست حرمت قرآن و کوثرم افتاد
کمک گرفت ز دیوار تا زمین نخورد
ولی مقابل این دیده ی ترم افتاد
یکی دو مرتبه مادر اگر زمین خورده
هزار مرتبه بابا برابرم افتاد
ولی تمام نشد قصه زمین خوردن
دوباره وقت سحر بود... مادرم افتاد

شاعر : حسین ایزدی

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 04:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( كينه ها شعله شد و بال و پرش را سوزاند ) * محمد دیلمی

2391
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( كينه ها شعله شد و بال و پرش را سوزاند ) كينه ها شعله شد و بال و پرش را سوزاند
گرمي هيزم و آتش سپرش را سوزاند
سپرش تاب و تحمل به خود آخر نگرفت
قنفذ و ميخ در آمد پسرش را سوزاند
با همان حالت بشكسته ز دل آه كشيد
ناله ي بي رمقش دور و برش را سوزاند
تا كه حيدر گل خود را چو لگد مال بديد
بار غم آمد و آنجا كمرش را سوزاند
اخر آن ناله ي مظلومه چنين كرد مرا
پشت در سينه ي هر سينه زنش را سوزاند

شاعر : محمد دیلمی

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه-ضعیف شد -( آن قدر گریه کرد ، که آخر ضعیف شد ) * رضا باقریان

512

اشعار فاطمیه-ضعیف شد -( آن قدر گریه کرد ، که آخر ضعیف شد ) آن قدر گریه کرد ، که آخر ضعیف شد
تا اینکه عاقبت بدن او نحیف شد
از بعد مصطفی همه شب درد می‌کشد
آزرده دیده از عربانی کثیف شد
او یک زن است و، بین همین کوچه‌های تنگ
با چهل نفر مرد مبارز حریف شد
دیوار کوچه‌ها، وَ درَ خانه، میخ در
هر سه برای کشتن زهرا ردیف شد
از بسکه دردِ غربت حیدر زیاد بود
آن قدر گریه کرد، که آخر ضعیف شد

شاعر : رضا باقریان

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( گریه برای زخم تو مرهم نمی‌شود ) * رضا باقریان

2513
2

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( گریه برای زخم تو مرهم نمی‌شود ) گریه برای زخم تو مرهم نمی‌شود
یک لحظه از مصیبت ما کم نمی‌شود
راز میان کوچه‌ی خود را به من بگو
چون هرکسی برای تو محرم نمی‌شود
آنچه میان کوچه گذشته بگو، ولی
هرچند که اینچنین مجسم نمی‌شود
هم کار می‌کنی، وَ هم درد می‌کشی
بانوی من به جان تو باهم نمی‌شود
از آنچه آمده به سرت رنج می‌بری
داغی شبیه داغ تو ماتم نمی‌شود
همسایه‌ها برای تو پیغام داده‌اند
گریه که لحظه لحظه و هر دم نمی‌شود
جان حسین و جان من و جان زینبت
گریه برای زخم تو مرهم نمی‌شود

شاعر : رضا باقریان

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( اي كاش ميخي بين بال و پر نميرفت ) * محسن اوجانی

2589
8

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( اي كاش ميخي بين بال و پر نميرفت ) اي كاش ميخي بين بال و پر نميرفت
يا لااقل زهرا به پشت در نميرفت
آتش گرفته درب آن بيتي كه حتي
در داخلش بي اذن پيغمبر نميرفت
طاقت نياورد و زمين افتاد و غش كرد
تا آن زمان كه هوش بود حيدر نميرفت
شايد اگر آرام خون از سينه ميريخت
يا كه جنين ميماند يا مادر نميرفت
زخمي شده پهلوي بي بي دو عالم
ورنه ميان راه خون تر نميرفت
گر ماجراي كوچه ناموسي نميشد
در بين مردم آبرو ديگر نميرفت
وقتي كه سيلي بر رخ مادر نميخورد
در كربلا از دخترش معجر نميرفت

شاعر : محسن اوجانی

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( هیجده سال داشت اما حیف، گیسوانش سفید شد مادر ) * محمد موحدی

2552
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( هیجده سال داشت اما حیف، گیسوانش سفید شد مادر ) هیجده سال داشت اما حیف، گیسوانش سفید شد مادر
چقدر روزهای پایانی ، دردهایش شدید شد مادر
رد شد از بین چادر خاکیش ، تندبادی ز تازیانهء غم
بعد از آن ضربه های پی در پی ، سرو قدش چو بید شد مادر
دستی آمد شبیه ابر سیاه روی خورشید عشق را پوشاند
صورتی همچو آسمان نیلی ،رنگ و رویش جدید شد مادر
تا که شمشیر در غلاف آنروز باز کرد بند بند بازو را
وحی بارید و شآن تنزیل آیه های حدید شد مادر
پای یک میخ در میان بود و سینه اش مثل باغ میخک شد
دیگر از زنده ماندن محسن ، پشت در ناامید شد مادر
او به یک دست خود قنوت گرفت ، ذکر"عجل وفاتی"اش برلب
چون دعا کرد تا رسد مرگش ، طول عمرش بعید شد مادر
ناله می کرد بین خواب حسن : ر

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( مثل شمعی و مقابل من ای نگار من ) * فرزاد نظافتی

2582

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( مثل شمعی و مقابل من ای نگار من ) مثل شمعی و مقابل من ای نگار من
آب می شوی و می چکی دار و ندار من
غصه تمام زندگیم را گرفته است
فکری بکن به حال دل غصه در من
یا فاطمه گرفته زمین در خودش مرا
با رفتنت مکن تو سیاه روزگار من
با التماس و گریه و خواهش عزیز دل
خواهم دمی ز تو که بمانی کنار من
مرد دلیر خیبر و زانوی غم کجا
دیدی چه آمده به سرم غم گسار من
اندوه و غم شبیه خیزان کرده است
حرفی بزن تو با من خسته بهار من
پیچده در مدینه که زهرا نماندیست
بی تو شدن برابر با انکسار من
حالا که می روی تو به من وعده ای بده
کرببلا قرار تو باشد ،قرار من

شاعر : فرزاد نظافتی

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( مه در محاق رفت و دل آسمان گرفت ) * سّید محّمد حسن صفوي پور

4805
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(  مه در محاق رفت و دل آسمان گرفت ) مه در محاق رفت و دل آسمان گرفت
خورشید تیره گشت و زمین و زمان گرفت
ناموس حق چو گشت شهید از جفاي خصم
دربارگاه قدس دل عرشیان گرفت
برقی زد و ز ترکش پیر فلک جهید
تیر غمی که سینه ما را نشان گرفت
دانی چه شد چرا که به هم ریخت روزگار
دانی چرا ز غم دل صاحب زمان گرفت
دانی چه سوگواري و اندوه و ماتمی
شور و نشاط و سرخوشی شیعیان گرفت
زان لطمهاي که بر رخ خیر النساء زدند
آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند
عیدي براي مردم صاحب عزا نماند
جز خون دل به ساغر اهل ولا نماند
از آتشی که بر در بیت الشرف زدند
جز اشک غم به دیده خونبار ما نماند
از ضرب در چو پهلوي زهرا شکسته شد
بر شیعیان به غیر غم و ابتلا نماند
از آتشی که کرد بپا غ

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( دلا بنال که غم با نشاط توأم شد ) *

2311
2

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(     دلا بنال که غم با نشاط توأم شد ) دلا بنال که غم با نشاط توأم شد
عزاي حضرت زهرا و عید با هم شد
نواي شادي اهل ولا در این نوروز
ز داغ دخت پیمبر بَدَل به ماتم شد
ز سوگ حضرت صدیقه کار ما این عید
کشیدن از دل خود آه و خوردن غم شد
ز داغ فاطمه نوروز شیعیان علی
در این بهار، غمانگیز چون مُحّرم شد
فغان که دامن دلهاي زار غمزدگان
در این مصیبت عظمی ز اشک چون یم شد
گریست ساقی کوثر ز داغ همسر خویش
روان ز دیده او اشک همچو زمزم شد
نخواست شادي نوروز را چو (ناظر) دید
نشاط عید و غم آن شهیده توأم شد

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( دلم گرفته خدایا ، چگونه عید بگیرم؟ ) * محمد حسن زاده نالان تبریزی

3129
4

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( دلم گرفته خدایا ، چگونه عید بگیرم؟ ) دلم گرفته خدایا ، چگونه عید بگیرم؟
رسیده ماتم زهرا(س) ، چگونه عید بگیرم؟
به یاد ماتم مادر(س) ، شکسته شد دل مهدي(عج)
در این مصیبت عظمی ، چگونه عید بگیرم؟
عزیز جان پیمبر(ص) ، انیس و مونس حیدر(ع)
شدي فسرده ز غمها، چگونه عید بگیرم؟
زدند آتش کین بر در سراي تو دو نان
تو سوختی ز غم آنجا ، چگونه عید بگیرم؟
شدي شهیده و بعد از تو دشمنان تو گفتند
علیست بیکس و تنها ، چگونه عید بگیرم؟
حسن(ع) ز غصه پریشان ، حسین(ع) غمزده گریان
به ناله زینب کبري(س) ، چگونه عید بگیرم؟

شاعر : محمد حسن زاده

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( میان حنجره ام بغض بی صدا دارم ) * رضا باقریان

3012
0

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(  میان حنجره ام بغض بی صدا دارم ) میان حنجره ام بغض بی صدا دارم
و بینِ خواب، سحرها ستاره می بارم
زمانه با منِ مضطر نکرد همدردی
زمانه کرد چنانکه هنوز تبدارم
نه می شود که بگویم، نه می شود گریم
نه می شود بنِویسم، که سخت بیمارم
اگرچه زنده ام و می کشم نفس، اما
شهید سینه زخمی و درب و دیوارم
خدا کند که کسی نشنود صدایم را
چگونه پرده من از راز کوچه بردارم
خدا کند که دگر مادری زمین نخورد
که من هنوز از آن ماجرا عزادارم
کنار مادرم افتادم از نفس، وقتی
میانِ کوچه زمین خورد دلبر و یارم
*****
رسید روضه به اینجا که مادرم افتاد
تمام دار و ندارم برابرم افتاد
خدا گواست پدر را خمیده تر دیدم
صدای ناله مادر که در حرم افتاد
تمام موی سر من سفید شد، زی

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محمد میرهاشمی

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( آن غنچه که پژمرد شکوفا شدنی نیست ) * سید محمد میرهاشمی

4087
6

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( آن غنچه که پژمرد شکوفا شدنی نیست  ) آن غنچه که پژمرد شکوفا شدنی نیست
آن سینه که بشکست مداوا شدنی نیست
زخمی که نمک خورد تحمل نتوان کرد
درد دل بی تاب شکیبا شدنی نیست
مشکل که دو چندان بشود حل شدنی نیست
وقتی گره ای کور شود وا شدنی نیست
آبی که ز جو رفته دگر باز نگردد
این خون زمین خورده حاشا شدنی نیست
حرمت شکنی سخت ترین غصه و درد است
حرفی که زمین خورد دگر پا شدنی نیست
تا روز قیامت فدکش رفت ز دستش
وقتی سندی پاره شد امضا شدنی نیست
ای وای از آن غصه که عنوان شدنی نیست
ای وای از آن رخ که هویدا شدنی نیست
گیرم پس از این هیچ کس از یاس نگوید
این داغ جگر سوز که امحا شدنی نیست
از روزنه ی چشم کبودش به علی گفت
زهرای تو ای دل شده زهرا شدنی نیست
تا

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه-پهلو شکسته -( دو ماه نه، سه ماه است،کرده‌ای پیرم ) * رضا باقریان

571
2

اشعار فاطمیه-پهلو شکسته -( دو ماه نه، سه ماه است،کرده‌ای پیرم ) دو ماه نه، سه ماه است،کرده‌ای پیرم
سکوت کرده‌ای و کرده‌ای زمین‌گیرم
دو چشم خیس و ترت را به روی من وا کن
به خواب رفته‌ای و من ز زندگی سیرم
کنار بستر تو بستری شدم اما
مریض عشقم و اینگونه گشته تقدیرم
تو درد می‌کشی و من به سینه می‌کوبم
برای درد تو، باچاه روضه می‌گیرم
برای غربت خود نه، برای پهلویت
گمان کنم به کنارت خلاصه می‌میرم
وَ باورم نشود اینکه عاقبت روزی
جنازه‌ی تو به روی دو دست خود گیرم

شاعر : رضا باقریان

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( مردم ِ شهر رسیدند ولی با آتش ) * محمد علی نقیب

2507

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(  مردم ِ  شهر رسیدند ولی با آتش ) مردم ِ شهر رسیدند ولی با آتش
آمده لشکر ِ ابلیس سراپا آتش
داشت از درد تنِ خانه به خود می پیچید
داد زد کوبه ی در وای خدایا آتش
درِ این خانه و آتش!؟چه خیالی دارند؟
جمع کردند در ِ خانهء دریا آتش
در خودش شعله زد و سوخت و خاکستر شد
با خودش گفت چرا خانهء زهرا آتش!؟
باز تکرار ِ همین قصه کمی آنسوتر
کربلا،روز دهم،خیمه و غوغا آتش

شاعر : محمد علی نقیب

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( صبر کن صبر که هنگامِ سفر نزدیک است ) * محمد علی نقیب

2869
3

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(  صبر کن صبر که هنگامِ سفر نزدیک است ) صبر کن صبر که هنگامِ سفر نزدیک است
منتظر باش که دیدارِ پدر نزدیک است
کینه و هیزم و آتش خبر از این دارد
کوچه لبریزِ هیاهوست خطر نزدیک است
آه آتش نکند شعله بگیری زیرا
مادرم فاطمه بسیار به در نزدیک است
لب نکن باز به نفرین که همه می دانند
ناله ی سوخته جانان به اثر نزدیک است*
آخرِ قصه ی تلخِ تو ولی شیرین است
وعده دادند به ما وقتِ سحر نزدیک است

شاعر : محمد علی نقیب

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( مثل شمعی و مقابل من ای نگار من ) * فرزاد نظافتی

2686
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(  مثل شمعی و مقابل من ای نگار من ) مثل شمعی و مقابل من ای نگار من
آب می شوی و می چکی دار و ندار من
غصه تمام زندگیم را گرفته است
فکری بکن به حال دل غصه در من
یا فاطمه گرفته زمین در خودش مرا
با رفتنت مکن تو سیاه روزگار من
با التماس و گریه و خواهش عزیز دل
خواهم دمی ز تو که بمانی کنار من
مرد دلیر خیبر و زانوی غم کجا
دیدی چه آمده به سرم غم گسار من
اندوه و غم شبیه خیزان کرده است
حرفی بزن تو با من خسته بهار من
پیچده در مدینه که زهرا نماندیست
بی تو شدن برابر با انکسار من
حالا که می روی تو به من وعده ای بده
کرببلا قرار تو باشد ،قرار من

شاعر : فرزاد نظافتی

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( روی گلبرگ یاس ، خار افتاد ) * مهدی پور پاک

2919

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( روی گلبرگ یاس ، خار افتاد ) روی گلبرگ یاس ، خار افتاد
پیش چشمان یار ، یار افتاد
دست از دامن علی نکشید
دست او عاقبت ز کار افتاد
قبله قلب حضرت حیدر
پس چرا رو به قبله ای آخر
کاش من بین آن در و دیوار
پیش مرگ تو می شدم مادر
به رخ خود ز ننگ رنگ زدند
همه با هم به طبل جنگ زدند
بار آیینه ی تو را دیدند
بی هوا آمدند و سنگ زدند
تو که در بین آتش و دودی
می روی از برم به این زودی
کاش من با تو پشت در بودم
کاش روز عروسی ام بودی

شاعر : مهدی پور پاک

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( انگار رفته تیغ بر این چشم تر، فرو ) *

2987

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( انگار رفته تیغ بر این چشم تر، فرو ) انگار رفته تیغ بر این چشم تر، فرو
در منجلاب ظلم عدو تا کمر ، فرو
با یک اشاره رفته و با یک نظر، فرو
رفته به سینه تیزی این میخ در فرو
ای کاش در نبود و یا میخ در نداشت
راز سکوت چیست؟ گمانم که... وایِ من
پشت نقاب کیست؟ گمانم که... وایِ من
حرفی نزن بایست گمانم که... وایِ من
این زخم میخ نیست گمانم که... وایِ من
ای کاش در نبود و یا میخ در نداشت
آنجا به دست دشمنت آیا قلاف بود؟
پاسخ دهید، پاسخ زهرا قلاف بود؟
ای کاش درد فاطمه تنها قلاف بود
در هم اگر نبود، خدایا قلاف بود...
ای کاش در نبود و یا میخ در نداشت
این کینه ها ز بدر ، ز خیبر رسوبی است
این ضربه ها که گاه شمالی،جنوبی است
می گفت ظالمانه عجب حس خوبی

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار فاطمیه-وای مادرم -( کم گریه کن حسن تو بزرگی برادرم ) * رضا باقریان

697
1

اشعار فاطمیه-وای مادرم -( کم گریه کن حسن تو بزرگی برادرم ) کم گریه کن حسن تو بزرگی برادرم
فکری نما به حال دل درد پرورم
کم گریه کن، مگر که کسی سیلی‌ات زده ؟
که این سان نشسته‌ای نگران در برابرم
یا لااقل اجازه بده پاکشان کنم
این اشک‌های تو، با کنج معجرم
فرصت بده که سر بنهم روی سینه‌ات
آرام می‌شوی به خداوند اکبرم
آخر چرا بـه لرزه فتاده دو زانویت ؟
حرفی بزن، بگو سخنی، منکه خواهرم
اما میان اشک تو رازی نهفته است
اشک چه گفت؟ گفت که ای وای مادرم ؟
ای وای مادرم چه شده، ای حسن بگو
قدری سخن بگو نگران زار و مضطرم
زینب، میان کوچه دلم ناگهان شکست
زد بال و پرکبوتر حیدر برابرم

شاعر : رضا باقریان

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( نمازهاى شبت را بخوان ولي خم نه ) * رسول ملکی

3126
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( نمازهاى شبت را بخوان ولي خم نه ) نمازهاى شبت را بخوان ولي خم نه!
دعا بكن تو برايم، دعا ولى كم نه،،،
به صورت حسن وزينب وحسين خودت
نگاه كن تو ولى بادوچشم پر نم نه،،،
به التماس "بلندشو"ي من توجه كن!
قدم بزن وسط خانه با قد خم نه،،،
مريض خانهءمن،جان من تحمل كن
براى تو همه چى بود، ليك مرحم نه،،،
تكلمى ،نفسى، يك اشاره اى ،چيزى
مزن تو حرف جدايى مگو كه رفتم نه،،،
شبيه سايه شدي در ميان خانه ولى
بمان توهرچه كه هستي نرو رشيدم نه،،،
به فكر سفره و نان شب منى هرگز!
مگير دستهء دسداس خانه محكم نه،،،
لباس خونى تو كنج خانه افتاده
حواس فضه نشد روز آخرى جم نه،،،
به دست سالم خود پس زدى مرا،اكنون
به دست زخمى خود ميكشى به پيشم نه،،،
*******
اگربناست

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 06:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا -( همه ي زندگيم دَرهم و بَرهم شده است ) * علیرضا شریف

4202
-1

شعر شهادت حضرت زهرا  -( همه ي زندگيم دَرهم و بَرهم شده است ) همه ي زندگيم دَرهم و بَرهم شده است
حسِ هر لحظه ي من گريه و ماتم شده است
سور و ساتِ غمِ دلتنگيِ شبهايم با
سر فرو بردنِ در چاه فراهم شده است
با من از شهر فقط خنده ي قنفذ باقي است
مونسِ بي كَسيم آهِ دمادم شده است
راستي فاتحه ي فاتحِ خيبر خوانده است
طالعِ مرثيه خوانِ تو، غم و غم شده است
آي نيلوفرِ بي رحميِ اين شهرِ حَسود
بعدِ تو عادتشان خنده به اشكم شده است
خبرِ مرگِ تو بانو، چقدر خواهان داشت!
راحتيِ همه با داغِ تو توأم شده است
ورمِ دستِ تو بهتر شده انشاء ا...؟
خاك بر سينه ي مجروحِ تو، مرهم شده است؟
با يتيمانِ تو هر روز بساطي داريم
گريه ي بر تو به هر چيز مُقَدَم شده است
هر طرف مي نگرم روضه ي مكشوف

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 06:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

زهرا سلام... شکر خدا خوب و بهتری ؟ * جعفر ابوالفتحی

2339
1

زهرا سلام... شکر خدا خوب و بهتری ؟ یا زهرا (سلام الله علیها)

زهرا سلام... شکر خدا خوب و بهتری ؟

هفتاد و چند روز... چرا بین بستری؟

نشنیده ام نمی شنوم تا ابد دگر

آتش بگیرد از ته مو ، موی مادری

روی حصیر خانه نخواب ای شقایقم

رنگ حصیر خانه شدی بس که لاغری!

پهلو عوض نکن دلم از دست می رود

غش می دهی و می کُشیم دست آخری

بگذار زیر پای تو را بوسه ای زنم

آخر تو سروری ، تو عزیزی ، تو بهتری

با هر چه داشت زد به سر و صورتت گلم

شکر خدا نبوده در آن دست خنجری

تاج سرم به زیر لگد، له شد ای خدا

یارب کجاست بهر علی تاج سروری؟

سروده جعفر ابوالفتحی

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 08:00
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

زبانحال امیرالمومنین (ع) با زهرای مرضیه (س) -(دیگر چه حیدری ؟ چه عزیزی ؟ چه سروری ؟) * جعفر ابوالفتحی

2278
1

زبانحال امیرالمومنین (ع) با زهرای مرضیه (س) -(دیگر چه حیدری ؟ چه عزیزی ؟ چه سروری  ؟) زبانحال امیرالمومنین (ع) با زهرای مرضیه (س)

دیگر چه حیدری ؟ چه عزیزی ؟ چه سروری ؟

وقتی تمام روز تو در بین بستری ...

رویی به من نشان بده ای یاس پرپرم

این نیست خوب من بخدا رسم دلبری

با دخترم ز زخم تو گفتم ز داغ گفت :

دیگر چه زینبی ؟ چه عزیزی ؟ چه دختری؟

رنگ از رخت پریده و از هوش می روی

از بس غذا نمی خوری و بس که لاغری

رویت کبود و سینه پر از زخم .... وای من

ای گلعذار من چه قَدَر لاله پروری !

دنیا ندیده که بشود خونی و کبود ...

در پیش چشم شوهر خود روی همسری

سلمان بیا برای من و فاطمه بمیر

بر ما بریز اشک به حقّ برادری

وقت ممات حرکت اسلام می رسد

وقتی که اولی برود روی منبری

سروده : جعف

  • سه شنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 08:01
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زبانحال 20 - -( حاجتم از خدا گرفتم ـ علی ببین شفا گرفتم ) * سید محسن حسینی

35

زبانحال 20 -  -( حاجتم از خدا گرفتم ـ علی ببین شفا گرفتم ) حاجتم از خدا گرفتم ـ علی ببین شفا گرفتم
ای یار تنها از ازل دل بر تو بستم
تا آن که من هستم طرفدار تو هستم
ای یار طرفدار ـ رفته در این شب تار
بیا ببین طبیبم ـ شفا گرفته بیمار
علی خدا نگهدار (2)
سرتابه پادردم علی جان ـ دورتو می گردم علی جان
در پیش پای تو ای آرام جانم
خواهم که برخیزم ولی نمی توانم
نفس ندارم امشب ـ جانم رسیده بر لب
دیگر اثر ندارد ـ أمّن یجیب زینب
علی خدا نگهدار (2)
منم که مانند هلالم ـ دیگرعلی جان کن حلالم
آتش مزن از آه خود پا تا سرم را
ای قبله ام ببین نماز آخرم را
شد بسته چشم خونبار ـ گذشته کارم از کار
علی ببین نباشد ـ دستم دگر به دیوار
علی خدا نگهدار (2)

شاعر : سید محسن حسینی

د

  • سه شنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 13:03
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد