دیده بگشا ای طبیبم ـ من غریبم من غریبم
در کنار بستر تو ـ غرق آهم غرق آهم
ای تمام آرزویم ـ با تو گرم گفتگویم
لحظه ای جان حسینت ـ کن نگاهم کن نگاهم
ای طرفدارم ببین دیگر طرفداری ندارم
ای سرو سامان من سر بر سر زانو گذارم
می زنی آتش به جانم ـ ای جوان قد کمانم
هر چه کردم التماس اما به پیش من نماندی
دیده بگشا و ببین من را به چه روزی نشاندی
کرده ای افسرده حالم ـ بس که گفتی کن حلالم
عاقبت افتادم از پا ـ دیده بگشا دیده بگشا
***
می روی دامن کشان من هم چکداشکم به دامن
از چه امشب رو به قبله بینمت ای قبله ی من
ای که بودی تکیه گاهم ـ یک تنه بودی سپاهم
ای تمام هست من رفته ز دستم راه چاره
من سلام بی جوابم تو س
- سه شنبه
- 27
- اسفند
- 1392
- ساعت
- 11:58
- نوشته شده توسط
- یحیی