شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 عباس میرخلف زاده

متن شعر زمينه ، شور شهادت حضرت صديقه كبرىٰ فاطمیه 98 -(حال خرابمو ببين غمت زمين گيرم كرده) * عباس میرخلف زاده

4532
16

متن شعر زمينه ، شور شهادت حضرت صديقه كبرىٰ فاطمیه 98 -(حال خرابمو ببين غمت زمين گيرم كرده) حال خرابمو ببين
غمت زمين گيرم كرده
فكرِ خودت باش يكمي
نحيف شدي چهرت زرده
حسن چي ميگه توي خواب
ميترسه باز كى برگرده ؟

دارم ميميرم....

ميخندن
به غرور شكسته ي من
ميخندن
به اشك چشماي حسن
تو گوشم
هنوز صداي دوميه
وقتي گفت
مغيره زهرا رو بزن

ميــميـــرم ، با خس خس نفس زدنت
ميــميـــرم ، با دست به پهلو شدنت
ميــميـــرم ، با اين سكوتِ حسنت....
ميــميـــرم....

واويــلا ، نـرو كه ميمــيره حيــدر

بهم ميريزم ميبينم
ميسوزي پيشِ چشم ما
سري تكون بدي بسه
جاي سلام دادن زهرا
آتيش به جونم ميزنه
شكايتِ همسايه ها

دارم ميميرم....

مثل من
غريب شدي خيلي زياد
هيچكي جز
علي عيادتت نمياد
زهرا جان
بيا ازين مدينه بريم

  • سه شنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 عباس میرخلف زاده

متن شعر شور هروله ي حضرت زهرا سلام الله علیها فا -(مادرم زهراس من چه خوش اقبالم) * عباس میرخلف زاده

4171
12

متن شعر شور هروله ي حضرت زهرا سلام الله علیها فا -(مادرم زهراس من چه خوش اقبالم) مادرم زهراس
من چه خوش اقبالم
مادرم زهراس
به خودم میبالم
مادرم زهراس
از غمش مینالم ۲

مادر مادر مادر
به دست و پات افتادم
دلم رو دستت دادم
منو نگاهم کردي
نمیره هیچ وقت یادم

نام زیباي تو قدرتِ بازوي حیدر
تویي اُلگوي وفا و تویي زینب پرور
تویي سَر منشأ خلقتِ تمومِ عالم
پس خدا رو شکر که سایت رو سَرمه مادر

مادرِ آسموني زهرا

مادرم زهراس
همه ي دُنیامه
مادرم زهراس
همه جا باهامه
مادرم زهراس
ذکرِ رو لبهامه ۲

مادر مادر مادر
تو کوثرِ مولامي
قشنگترین نجوامي
گرفتي تو دستامو
تو درمونه دردامي

در مقامِ تو این بس که ناموسه خُدایي
بَح بنازم به تو مادر که تو بي همتایي
ندارم ترسي من از قبر و قیامت چونکه
روز مَح

  • سه شنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه و نوحه شهادت حضرت زهرا (س)_کنار بستر نشسته ام ودست زهرایم بین دستانم * اسماعیل تقوایی

2744
4

زمزمه و نوحه شهادت حضرت زهرا (س)_کنار بستر نشسته ام ودست زهرایم بین دستانم زمزمه ونوحه شهادت حضرت زهرا(س)
کنار بستر نشسته ام ودست زهرایم بین دستانم
چکد اشکم روی صورت او،آذر افتاده بر دل وجانم

بگویم اورا، گل طاها
مرو از پیشم تو ای زهرا
مرو زهرا جان،مرو زهرا(۴)
_________________________
شود آیا بهر تسکین،کودکان خود،دیده بگشایی
دهی قلب حیدر خود را با تبسم بر من تسلایی

زنی موی کودکان شانه
صفا بخشی تو براین خانه
مرو زهرا....
____________________________
به پاخیز ای تکیه گاه علی، بهر این مردم خطبه خوانی کن
مدینه گشته غریبستان،آشنایم هر چه توانی کن

مدد کن بر من نگار من
گره افتاده به کار من
مرو زهرا....
______________________________
بیا ای اسما مدد بنما تا بشویم من پیکر

  • پنج شنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

زبانحال حضرت علی(ع) -(شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( ماندن که هست صحبت رفتن برای چه؟ )) * علی اکبر لطیفیان

1259
1

زبانحال حضرت علی(ع) -(شعر شهادت حضرت زهرا(س) -( ماندن که هست صحبت رفتن برای چه؟ )) ماندن که هست صحبت رفتن برای چه؟
زهرای من! حلالیت از من برای چه؟

وقت نفس نفس زدنت پیش پای من
لاله نریز اینهمه گلشن برای چه؟

دارم به جمله ی پدرت فکر میکنم
وقتی که هست فاطمه جوشن برای چه؟!

باشد نخند...از تو توقع نداشتم
این دل شکسته هست شکستن برای چه؟

زهرا کشان کشان دم در آمدی چرا؟
گفتم نیا که... آمدی اصلا برای چه؟

مارا برای همسفری آفریده اند
بی من تلاش بهر پریدن برای چه؟

اسما که بود دوروبرت فضه هم که بود
تابوت خویش خواستی از من برای چه؟

هنگام دور گردن این پیرهن که شد
جان حسین اینهمه شیون برای چه؟...

  • چهارشنبه
  • 12
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:59
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار فاطمیه -(پیغمبری که یک عمر غمخوار امتش بود) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1160

اشعار فاطمیه -(پیغمبری که یک عمر غمخوار امتش بود) اجر نبوت، فریاد غربت، درس عصمت

پیغمبری که یک عمر غمخوار امتش بود

روی کبود زهرا اجر نبوتش بود

ای خاک بر سرمن مردم شدند دشمن

با بانوئی که قرآن درس محبتش بود

با هیچ کس نمی گفت از درد خویش اما

دیوار و در کتاب ذکر مصیبتش بود

تا وقت مرگ پنهان کرد از علی غمش را

بعد از شهادتش هم دستش به صورتش بود

غمهای آن شهیده ناگفته ماند اما

حمل جنازۀ او فریاد غربتش بود

با آن که مخفیانه تشییع شد شبانه

لبخند زد به تابوت این درس عصمتش بود

آن پای تا به سر نور رو می گرفت از کور

نیلی چرا ز سیلی خورشید طلعتش بود!؟

شب بر سر مزارش مولا چو شمع می سوخت

روز آفتاب سوزان زوار تربتش بود

  • دوشنبه
  • 15
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 11:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

آتش زدن باب مولا علی (ع) -(همه دنیا یه طرف عصمت کبری یه طرف) *سید ناصر ولائی زنجانی

1705

آتش زدن باب مولا علی (ع) -(همه دنیا یه طرف عصمت کبری یه طرف) همه دنیا یه طرف عصمت کبری یه طرف
همه گلها یه طرف آن گل طاهایه طرف

همه عالم یه طرف حضرت زهرا یه طرف
همه در ها یه طرف درگه مولا یه طرف

ای خدا رفته چرا عصمت کبری از دست
رفته آن آیت حق حضرت زهرا از دست

در مولا را خدا در آن گذر آتیش زدند
گل طا ها را چرا با میخ در آتیش زدند

زیر پا مانده چرا سوره کوثر ای وای
غنچة گل شده در واقعه پرپر ای وای

ای خدا رفته چرا عصمت کبری از دست
رفته آن آیت حق حضرت زهرا از دست

پشت درسیصد نفر فشار میدن بیان خونه
این طرف تنها یه گل وایساده که دلش خونه

اون نامردا یه طرف یک زن تنها یه طرف
وحشی گرگها یه طرف حضرت زهرا یه طرف

می کنم آه و فغان از غم زهرا دیگر
شده مولای جهان بی کس و تنها دیگر

پیش کودک چه کسی دیده که مادر بزنند
کودکان از غم مادر همه بر سر بزنند

همه در ها یه طرف درگه مولا یه طرف
همه دنیا یه طرف ام ابیها یه طرف

  • چهارشنبه
  • 2
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 11:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

بیهوا آغاز شد فصل خزانِ خانه اش * مرضیه عاطفی

1623

بیهوا آغاز شد فصل خزانِ خانه اش بیهوا آغاز شد فصل خزانِ خانه اش
بسته شد دستان حیدر در میانِ خانه اش

در ازای نانِ نذری ها که زهرا(س) پخته بود
با هجوم انداختند آتش به جانِ خانه اش

فکر و ذکرش روز و شب «الجّار ثمّ الدّار» بود
سنگ بود اما دلِ همسایگانِ خانه اش

کوچه ای باریک، دیواری که دودآلود بود
یک درِ آتش گرفته شد نشانِ خانه اش

در سکوتِ نیمه شب، آهسته، دلتنگ پدر
رفت مظلومانه یار مهربانِ خانه اش

عاقبت از آنچه می ترسید آمد بر سرش
راهیِ تابوت شد یارِ جوانِ خانه اش

خانهٔ بی فاطمه(س) شد بیت الأحزانِ علی(ع)
تیره شد با کوهی از غم، آسمانِ خانه اش

بغض کرد و بچه هایش را در آغوشش گرفت
اشک آمد بیهوا شد میهمانِ خانه اش

گریه میکردند با هم! بیشتر اما حسن(ع)...
چادری پا خورده میشد روضه خوانِ خانه اش

گرچه می بوسیدشان اما غم بی مادری
بود معلوم از نگاهِ کودکانِ خانه اش

تشنه لب بیدار میشد نیمه شب تا که حسین(ع)
آه برمیخواست فوراً از نهانِ خانه اش

باز زینب(س) تکیه بر دیوار خوابش برده بود
می شکست اینگونه هر آن استخوانِ خانه اش!

  • شنبه
  • 27
  • آذر
  • 1400
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

تکرار نوحه فاطمیه(همراه با ملودی و سبک جدید) * مرتضی محمودپور

1856

تکرار نوحه فاطمیه(همراه با ملودی و سبک جدید) ◾نوحه سینه زنی فاطمیه
◾با ملودی و سبک جدید

◾بنداول
سلام ما به مادر سادات
سلام ما به قبله حاجات
سلام ما به کوثر طاها
سلام ما به مظهر طاعات
مدینه در آتش و دوده
بازوی فاطمه کبوده
سیلی کین و تازیانه
سزای فاطمه نبوده
وای..... مادر مادر مادر(۲)

◾بنددوم
حسن میان کوچه با مادر
زند ز داغ مادرش بر سر
چو مرغ پرشکسته افتاده
میان کوچه میزند پرپر
پهلوی فاطمه شکسته
دست علی گردیده بسته
گرد غریبی و اسیری
به صورت زینب نشسته
وای....مادر مادر مادر(۲)

◾بندسوم
مهدی فاطمه ز غم سیه‌پوش
چراغ خانه‌ی علی خاموش
ناله و افغان یتیمانش
میرسد از شهر نبی بر گوش
گشته بلاگردان حیدر
حقیقت سوره‌ی کوثر
محسن ششماهه فدا شد
از لگد و ز آتش در
وای....مادر مادر مادر(۲)

  • شنبه
  • 11
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 01:02
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه شهادت حضرت زهرا (س) _رفتی تو از دستم، زهرا، حیدر شده تنها * اسماعیل تقوایی

1829

زمزمه شهادت حضرت زهرا (س) _رفتی تو از دستم، زهرا، حیدر شده تنها زمزمه شهادت حضرت زهرا(س)
رفتی تو از دستم، زهرا، حیدر شده تنها
ای یار هجده ساله ام، آلاله ام، ای کوثر طاها

دست منو، دامان تو
من ماندم و طفلان تو
خاکم شده بر سر
بنما دعا تو حیدر
زهرای من زهرا، زهرای من زهرا2
_______________________
یار جوانمرگم، بودی، پشت وپناه من
آید ز داغت فاطمه،بس آتشین، از سینه آه من

من بی شکیبم فاطمه
خیلی غریبم فاطمه
بس من دل افکارم
برخیز وشو یارم
زهرای من....
____________________________
از چشم زینب دور، آیم، من بر مزار تو
هر نیمه شب، اشک خون شود،از دو دیده ام، هردم نثار تو

ای روشنی خانه ام
ای گرمی کاشانه ام
گیرند درون خانه
طفلان تو بهانه

شعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 12
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 روح الله پیدایی

واحد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(بمیرم که تو بستر افتاده ای برا رفتن انگار که آماده ای) * روح الله پیدایی

618

واحد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(بمیرم که تو بستر افتاده ای برا رفتن انگار که آماده ای) بمیرم که تو بستر افتاده ای/برا رفتن انگار که آماده ای
ازم رو نگیر این شبِ آخری/تویی که فقط همدم حیدری

نداری توونی / دیگه نیمه جونی
نرو از کنارم تو خیلی جوونی

سکوتت رو بشکن/ بزن حرفی با من
عزیزم نمیشه ازت دل بریدن

چه روزای سختی شده/دل نگرون بچه هام
چه شهریِ هر جا میرم بم نمیدن جواب سلام

حیدرو تنها نزار

....

حسن که نگفت از توو‌کوچه برام/ واسه اینکه بیشتر نشه غصه هام
غمت رو تو دیگه نریز تو دلت/بگو از توی کوچه و قاتلت

بگو که یه نامرد/ تو اون روز پر درد
چطور اومد و چادرت رو لگد کرد
بگو از چش تار/ کبودیِ رخسار
بگو چیشد اون روز/ که خوردی به دیوار

با کینه از من اومدن/ سیلی بروی تو زدن
دیگه نرفت از اون به بعد /یه خواب راحتم حسن

حیدرو تنها نزار
....

نمازات عزیزم نشسته شده/بمیرم که پهلوت شکسته شده
اینا از همون روزِ که پشت در/ تو رفتی که باشی برا من سپر

رسیدن با هیزم/ در خونه مردم
توی اون شلوغی صدای تو شد گم

تا بال و پرت سوخت/ دل دخترت سوخت
تو بودی تو آتیش ولی حیدرت سوخت

زندگیمو بهم زدن /تا که لگد زدن به در
در افتاد و رد شدن از /روی تنت چهل نفر

حیدرو تنها نزار

  • سه شنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • محمد حسین عزیزی
ادامه مطلب

متن شعر و سبک شور شهادت حضرت زهرا(س) -(تا ابد نمیاد مثل زهرا مادر) * محمد حسین ذاکری

4349
17

متن شعر و سبک شور شهادت حضرت زهرا(س) -(تا ابد نمیاد مثل زهرا مادر) تا ابد نمیاد مثل زهرا مادر
ذکری از ذکر یا زهرا نیس بالاتر
حک شده رو شمشیر مولا یا زهرا
حک شده رو عقیقِ زهرا یا حیدر

مدالِ نوکری داده
حضرتِ فاطمه به من
کاش همه چیزِ من بشه
فدای مادر حسن

تا میگن یا زهرا
قلب من میلرزه
دیوونگیِ من
بی حد و بی مرزه
گداییِ خونت
به دنیا میرزه
نوکرتم بانو
تا آخرین لحظه

(مددی یا زهرا یا زهرا یا زهرا)
زندگیم فدای حضرت مادره
توی هیئت همیشه ما رو میخره
سوره ی کوثر نه بلکه کل قرآن
شرح اوصافِ دخترِ پیغمبره

آبرو دارم اگه من
از دعاهای فاطمست
نغمه ی بارون نجف
ذکر زیبای فاطمست

منو هیچوقت بی بی
تنها نمیزاره
واسه سینه زن ها
همیشه غم خواره
با بردن اسمش
اشک من میباره
بیشتر از م

  • دوشنبه
  • 1
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

ایام فاطمیه -(اتش زبانه زد ) * امیر حسین الفت

971

ایام فاطمیه  -(اتش زبانه زد ) اتش زبانه زد
از خانهء علی
در بین شعله سوخت
پروانهء علی

زینب به سر زنان
سوی که میدود
از پای در چرا
خونابه میرود

معجر خونین
سینه و پهلوی مادر
خونین
دیوار و میخ در خونین

در شعله
کاشانه
میسوزد
پروانه

مادر مادر
مادر مادر مادر مادر
مادر مادر مادر

وا اما (۴)

چون بار شیشه داشت
همسنگر علی
یک ایه شد جدا
از کوثر علی

هر چه مقیره خواست
با هر بهانه زد
هم با غلاف تیغ
هم تازیانه زد

حیدر تنها
مانده در بین موج
غمها
بر زمین افتاده زهرا

میسوزد
کاشانه
در اتش
پروانه

مادر مادر
مادر مادر مادر مادر
مادر مادر مادر

وا اما (۴)

گریز کربلا ( خونین حسین ع)

شد قلب خواهری
کنده ز بیخ و بن
ان لحظه ای که دید
الشمر و جالس،

بر روی سینه اش
قاتل نشسته بود
ای کاش که بی حیا
دستش شکسته بود

حنجر خونین
در دست قاتلش خنجر
خونین
زخمی ، عریان ، بی سر ، خونین

افتاده
در گودال
بر صحرا
شد پامال

ای وای ای وای
ای وای ای وای ای وای ای وای
ای وای ای وای ای وای

واویلا (۴)

  • سه شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:04
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی * مرتضی محمودپور

1013
1

نوحه سینه زنی ◾نوحه‌ سینه زنی
◾برای هرشب در فاطمیه

◾بنداول
تسلیت گویم امشب من به مهدی زهرا
بین دیوار و در شد کشته ام ابیها
می چکد خون ز مسمار
مرتضی شد عزادار(۲)
فاطمه فاطمه جان(۳)

◾بنددوم
مهدی آل طاها مادرت رفته از هوش
فاطمیه رسیده میرسد ناله بر گوش
یاس حیدر زمین خورد
از لگد غنچه پژمرد(۲)
فاطمه فاطمه جان(۳)

◾بندسوم
فاطمه مبتلا شد پشت در تا به غمها
فضه از ره رسید و شد کمک‌حال زهرا
محسنش تا فدا شد
پشت در کربلا شد(۲)
فاطمه فاطمه جان(۳)

  • چهارشنبه
  • 8
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 07:58
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر روضه دشتی برای شهادت حضرت زهرا به همراه سبک -(خدا داند دلم خون گریه می کرد) *استاد حاج غلامرضا سازگار

83292
277

شعر روضه دشتی برای شهادت حضرت زهرا به همراه سبک  -(خدا داند دلم خون گریه می کرد) خدا داند دلم خون گریه می کرد
به حالم دشت و هامون گریه می کرد
ندیدم زخم پهلو را در آن شب
ولی دیدم کفن خون گریه می کند

شب آمد بر سرت تنها نشستم
زپا افتاده و در خود شکستم
برای مرگ من پس باشد این داغ
که من با دست خود چشم تو بستم

  • پنج شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

متن شعر تقديم به ساحت مقدسه و منوره حضرت فاطمة الزهراسلام الله و صلوات الله عليها -(هر كس ، با عليه آسونه حسابش) * عباس میرخلف زاده

1306

متن شعر تقديم به ساحت مقدسه و منوره حضرت فاطمة الزهراسلام الله و صلوات الله عليها -(هر كس ، با عليه  آسونه حسابش) سنگين

هر كس ، با عليه
آسونه حسابش
چون كه ، خوده زهرا ( مادر )
كرده انتخابش

شكر حق ، از اون كوچيكيمون ، همش با دل و جون
ميگيم يا زهرا
ان شا الله ، تا اون دمِ مُردَن ، كه ما رو ميبُردَن
ميگيم يا زهرا
بين قبر ، تو لحظه ي وحشت ، با كُلى خجالت
ميگيم يا زهرا

مادر ، اغيثيني ٣

سخته ، وصفِ بي بي
هَم كُفوِ وليــه
قَدِّ ، دهنم نيس
ناموس عليـه

اعجازش ، ميشه يه ابوذر ، كه ميره رو منبر
ميگه يا حيدر
اعجازش ، ميسازه يه فضّه ، به دنيا ميرزه
چي از اين بهتر
اعجازش ، همينه كه توو اشك ، بخوني با گريه
فداتم مادر

مادر ، اغيثيني ٣

جود و ، لطفِ بي بي
توي محشره خاص
امّا ، خيلي بيشتر
فكرِ ما غلاماس....

واللهِ ،

  • چهارشنبه
  • 11
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

خدا کند که کسی بی هوا زمین نخورد * عبدالحسین میرزایی

19014
36

خدا کند که کسی بی هوا زمین نخورد #حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه

خدا کند که کسی بی هوا زمین نخورد
به ضرب پا وسط شعله ها زمین نخورد

هزار مرد بیفتد به پیش چشم همه
ولی زنی وسط کوچه ها زمین نخورد

در ازدحام هجوم ستم ، در خانه
خدا کند که زنی (پا به ما) زمین نخورد....

به آن عبا که علی روی همسرش انداخت
زنی مقابل نامردها زمین نخورد

به اشک چشم حسینش خدا کند دیگر
که مادری جلوی بچه ها زمین نخورد

زدند فاطمه را هر چه ، باز هم میگفت
که من زمین بخورم ، مرتضی زمین نخورد

پس از مدینه و این مادر و زمین خوردن
خدا کند پسرش کربلا زمین نخورد

خدا کند که کسی نیزه بی هوا نزند
خدا کند که دگر بی هوا زمین نخورد

خدا کند که دگر پیش خواهری مضطر
سر برادری ا

  • پنج شنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 02:24
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار فاطمیه -(کو به کو، منزل به منزل دیده را دریا کنم) *استاد حاج غلامرضا سازگار

881

اشعار فاطمیه -(کو به کو، منزل به منزل دیده را دریا کنم) گریه در صحرا، گریه بر مولا

کو به کو، منزل به منزل، دیده را دریا کنم

گم شوم در اشک، شاید مرگ را پیدا کنم

پای رفتن ده خداوندا من افتاده را

تا روم بیرون ز شهر و گریه در صحرا کنم

رو بگیرم از علی یا از حسن یا از حسین؟

ناله از داغ پسر یا گریه بر بابا کنم؟

طالب مرگم ولی قوت ندارد بازویم

تا به سوی آسمان دست دعا بالا کنم

در دل شب سنگدل ها می برند از ریشه اش

روز اگر در سایهء نخلی عزا بر پا کنم

صورت من صفحهء تاریخ غم‌های علی است

می سزد تا عمر دارم گریه بر مولا کنم

من دعا کردم اجل آید ملاقاتم ز راه

از چه باید در به روی قاتل خود وا کنم

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 21:19
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
حاج علی انسانی

اشعار فاطمیه -(زد به جان آتش مرا افسردنت) *حاج علی انسانی

1531
3

اشعار فاطمیه -(زد به جان آتش مرا افسردنت) مثل علی فیکم کمثل الکعبة المستورة، الحج الیها فریضة و النظر الیها عبادة

زد به جان آتش مرا افسردنت

با جسارت سوی مسجد بردنت

دیدم آنجا بازی تقدیر را

روبهی بسته است دست شیر را

گفتم ای حقِّ نمک نشناخته

دین عَلم کرده به قرآن تاخته

ای تو قلب قبله خون کرده چرا

سوی مسجد میکشانی قبله را!؟

هر که باشد اهل قبله، گو بیا

قبله این است و منم قبله نما

آنکه آمد از درون قبله، اوست

تا بدانند اوست مغز و کعبه پوست

دست هایی را که صدها بت شکست

کس نمی بندد به غیر از بت پرست

این همان خیبر فکن، دست خداست

باز کن، دست علی مشکل گشاست

گر همه باشید خصم جان او

من به جان باشم بلاگردان او

تا نکردم سر به سوی آسمان

آسمان را باز کن از ریسمان

قلب من از سینهء پر خون مبر

کعبه ام را از حرم بیرون مبر

خویش را دیدم چو از کعبه جدا

خانه، مروه کردم و مسجد، صفا

یافتم میقات من پشت دَر است

حفظ «رب البیت» از حج برتر است

حج من رخسار حیدر دیدن است

طوف من دور علی گردیدن است

آنقدر ای قبله ی بیت الحرام

دور تو گشتم که شد حجم، تمام...

استادانسانی، قسمتی از یک مثنوی

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 21:37
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

فاطمیه -(حلالشون نمی کنم چی اومده سرت) * عباس قلعه

1835
3

فاطمیه -(حلالشون نمی کنم چی اومده سرت) حلالشون نمی کنم چی اومده سرت
حلالشون نمی کنم کبوده پیکرت

حلالشون نمی کنم نمی بینه چشات
حلالشون نمی کنم شکسته دنده هات

حلالشون نمی کنم همون چهل نفر
حلالشون نمی کنم لگد زدن به در

حلالشون نمی کنم حیا نکردن و
حلالشون نمی کنم درو شکستن و

(جوان ننه جوان ننه بِلی سینان ننه
جوان ننه جوان ننه قامت کمان ننه)

حلالشون نمی کنم نیومدن کمک
حلالشون نمی کنم زدن تو رو کتک

حلالشون نمی کنم شد غرق خون تنِت
حلالشون نمی کنم شد کُشته مُحسنت

حلالشون نمی کنم آتیش گرفت پرت
حلالشون نمی کنم خاکیه چادرت

حلالشون نمی کنم جونت به لب رسید
حلالشون نمی کنم بابا چیا کشید

(جوان ننه جوان ننه بِلی سینان ننه
جوان ننه جوان ننه قامت کمان ننه)

حلالشون نمی کنم میون ازدهام
حلالشون نمی کنم می خندیدن مُدام

حلالشون نمی کنم زخمیه صورتت
حلالشون نمی کنم نداشتن حرمتت

حلالشون نمی کنم بازوت ورم گرفت
حلالشون نمی کنم دلت رو غم گرفت

حلالشون نمی کنم خزون شدی چه زود
حلالشون نمی کنم رَسمش همین نبود

جوان ننه جوان ننه بِلی سینان ننه
جوان ننه جوان ننه قامت کمان ننه

  • جمعه
  • 10
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(میسوزد این خانه ....جلو چشم حیدر) * محمد باغدار

1825
0

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(میسوزد این خانه ....جلو چشم حیدر) (به سبک دامن کشان رفتی...)

میسوزد این خانه ....جلو چشم حیدر۳
ناله زند زهرا ... کنار همین در۳
بیا فضه از آتش.جدایم کن
مرا از دست دشمن.رهایم‌کن
شد سپر جان من برای علی
محسنم کشته شد فدای علی

بند دوم:
دارد حسن بغض از....حکایات کوچه ۳
چشمم شده تار از...جنایات کوچه ۳
عمَر آنجا به زخمم‌ ‌ نمک میزد
میان کوچه من را ... میزد
دست من شد رها ز دست حسن
گیسویش شد سپید ‌ از این داغ من

اللهم العن قاتلیک یا فاطمه الزهرا علیها سلام

  • یکشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1400
  • ساعت
  • 11:51
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

سبک واحد سنگین فاطمیه -(قرآن بخون ای همسرم - با دیده تر - واحد سنگین) * حسین بابانیا

888

سبک واحد سنگین فاطمیه  -(قرآن بخون ای همسرم - با دیده تر - واحد سنگین) واحد سنگین - روضه ای فاطمیه

قرآن بخون ای همسرم (با دیده‌ی تر)۳
قرآن بخون برای من (از نور و کوثر)۳
هجده بهار زندگیم (فصل خزونه)۳
گریه نکن دیگه علی (جون پیمبر)۳
اون باغ بی خزون که داشتی (یادته حیدر)۳
دستای مهربون که داشتی (یادته حیدر)۳
دیدم به روت همسایه ها که (در وا نکردند)۳
کیسه‌ی پر زنون که داشتی (یادته حیدر)۳
علی ببین همسایه ها - دیگه براشون گریه هام عذابه

میگن دعاهات تو نماز - نمیذاره که بچمون بخوابه

* وای وای مظلوم عالم علی *

صحابه‌ی نبی ولی (دنیا پرستند)۳
تو شهر علم مصطفی (درو شکستند)۳
باَی ذَنب قُتِلَت (محسنو کشتند)۳
ای کاش میمردم علی (دستاتو بستند)۳
دیدم تموم ناشده حرفام (دور و برم سوخت)۳
در گُر گرفته وُ سرانجام (بال و پرم سوخت)۳
من بودم و غلاف شمشیر (میون مردم)۳
تو بودی و قنفذ بدنام (آخ جگرم سوخت)۳
کی دیده آخه لونه‌ی - پرستو آتیش بگیره بمیره

بال و پرش بسوزه و - یواش یواش رو خاک آروم بگیره

* وای وای مظلوم عالم علی *

شاعر : حسین بابانیا

  • جمعه
  • 12
  • آذر
  • 1400
  • ساعت
  • 01:36
  • نوشته شده توسط
  • حسین بابانیا
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) _رفته زدنیا، حضرت زهرا(س) * اسماعیل تقوایی

1338

نوحه شهادت حضرت زهرا (س) _رفته زدنیا، حضرت زهرا(س) نوحه شهادت حضرت زهرا(س)
رفته زدنیا حضرت زهرا
حبیبه ی حق، ام ابیها، ام ابیها

وای... از حال حیدر. اندر عزای زهرای اطهر2
ای... مهدی زهرا، آجرک ا...،در سوگ مادر
____________________________
علی دگر یاوری ندارد
از غم بزانو، سر می‌گذارد، سر میگذارد

آه... . رفته ز دنیا، هستی حیدر،مصداق کوثر
ای... مهدی زهرا.....
______________________________
مانده علی وطفلان زهرا
گریان ونالان، بر دور بابا، بر دور بابا

وای.... بي مادری و، اطفال مضطر، اطفال مضطر
ای.... مهدی زهرا...
_______________________________
شمع شبستان، گردیده خاموش
علی گرفته، غم را در آغوش، غم را در آغوش

ای....حصرت داور، صبری بده بر،درمانده همسر
ای... مهدی زهرا....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 14
  • دی
  • 1400
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه شهادت حضرت زهرا (س) _نگار با وفای من * اسماعیل تقوایی

1068
1

زمزمه شهادت حضرت زهرا (س) _نگار با وفای من زمزمه شهادت حضرت زهرا (س)
نگار باوفای من
همدم باصفای من

گل کبود یاسمن
مگو زرفتنت سخن
خزان مکن بهار من

مرو مرو تو فاطمه ٣
___________________________
منم زبعد تو غریب
شوم غمین وبی شکیب

تو بوده ای پناه من
شنو فغان وآه من
مکن غروب ماه من
مرو مرو...
____________________________
گشا دو دیده جان من
عزیز مهربان ما

کمی نما تو گفتگو
بار دگر علی بگو
ای به سرایم آبرو
مرو مرو..
_______________________________
مادر کودکان من
گرمی خانه مان من

فتادنت به پشت در
فتاده بر دلم شرر
شکسته از علی کمر

مرومرو..

شعر :اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 28
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زمزمه فاطمیه -(عزیزم قامت خم برای سنّ و سال تو نیست) * عبدالله باقری

430

زمزمه فاطمیه -(عزیزم قامت خم برای سنّ و سال تو نیست) عزیزم
قامت خم برای سنّ و سال تو نیست
چرا رمق دیگه به دست و بال تو نیست
حال منم بهتر از حال تو نیست
من مرد جنگی ام // زخما رو میشناسم
معلومه که به قصد کُشت زدن تو رو
ردِ غلافه رو // برگ گل یاسم
نیّت شون بود بگیرن از من تو رو

عزيزم
حاجت مرگ نکن که خیلی زوده برات
جوونِ من علی رو پیر نکن با دعات
حرف نگفته داری تُوی چشات
کمک می‌گیری از // شونه های حسن
بازم میفتی رو زمین، ای آسمون
من خِجلم از تو // تو خِجلی از من
تو رو جلو چشام زدن توو کوچه مون

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 01:26
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روضه‌ی حضرت زهرا با گریز گودال قتلگاه و بازار شام در شب جمعه * مرتضی محمودپور

712
3

روضه‌ی حضرت زهرا با گریز گودال قتلگاه و بازار شام در شب جمعه ◾روضه‌ی مجسم فاطمیه
و گریز گودال قتلگاه بازار شام

ضربه بر در خورد زهرا زان میان از پا فتاد
یاس حیدر شد خزانی ناگهان از پا فتاد

باغبان در باغ آتش خورده‌اش زانو زده
غنچه پرپر گشته، دیگر باغبان از پا فتاد

در میان شعله‌ها زهرا صدا زد فضه را
فضه آمد لیک طفل بی زبان از پا فتاد

یک طرف اطفال و یک سو فضه بود و فاطمه
فاطمه تا فضه آمد نیمه جان از پا فتاد

این ذوالقربای قرآن بضعه‌ی قلب نبی‌ست
یا که کوثر پشت در در یک زمان از پا فتاد

وای من مسمار در با سینه‌ی زهرا چه کرد
که حضرت ختم رسل بین جنان از پا فتاد

دست و پا زد فاطمه پشت در و در کربلا
دست و پا میزد حسینش کآسمان از پا فتاد

در کنار بستر و در کوچه و در کربلا
هر سه جا یک خانمی سینه‌زنان از پا فتاد

گفته‌اند ام‌المصائب نام او زین اب است
بیشتر در پای طشت و خیزان از پا فتاد

پای‌سر، سر را شکست و سرفراز آمد برون
لیک در کنج خرابه.... الامان.... از پا فتاد

ناله‌ی الشام الشام علی بن الحسین
میرسد بر گوش چو صاحب زمان از پا فتاد

سخت‌تر از شام بازاری ندیدم وای من
بین این بازار هر پیر و جوان از پا فتاد

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 22
  • آذر
  • 1402
  • ساعت
  • 22:48
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

شعر زمینه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(ای پرستوی علی پر نکش از آشیون) * مجتبی صمدی شهاب

2159
1

شعر زمینه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(ای پرستوی علی پر نکش از آشیون) ای پرستوی علی پر نکش از آشیون
من غریب و بی کسم همسفر پیشم بمون

ندارم بدون تو سایه رو سر
نرو یا با خودت علی رو ببر

ای خونه دار من نرو از خونه
بی تو دیگه چشام پره بارونه

زهرای من مرو مرو یا زهرا

پا روی دلم نزار فکری کن برای من
پاک کن اشکامو بازم از رو گونه های من

بی تومن دیگه کس و کار ندارم
سرمو روی زانوهام میزارم

پیش چشام مثه لاله پژمردی
شرمنده از توأم رو زمین خوردی

زهرای من مرو مرو یا زهرا

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:21
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 عباس میرخلف زاده

متن شعر هروله ، شور حضرت زهرا صلوات الله عليها -(علم بدوشم بي بي اومدم برات مشكي بپوشم ) * عباس میرخلف زاده

1361
2

متن شعر هروله ، شور حضرت زهرا صلوات الله عليها -(علم بدوشم   بي بي اومدم برات مشكي بپوشم ) علم بدوشم
بي بي اومدم برات مشكي بپوشم
توي رويا حرمت بودم و انگار
خودمو ديدم يه گوشه روبروشم

صحنتو ديدم
خم شدم دم در صحن و بوسيدم
اشهد ان عليا ولي الله
توي ماذنه پيچيده بود شنيدم

توو شبِ جمعه كربلا رفتي
دعايي كن برام زير قُبِّه
پايين پا كنار شش گوشه
بجام بده سلام زير قُبِّه

چقدر خوبه ، همش باشم
سرِ اين سفـره كه پهنه
خدا ميدونه كه بي بي
شباي جمعه اين دلم توي صحنه

ام ابيها ، مدد يازهرا

چقدر شيرينه
نوكرت تو روضه ها تورو ببينه
روي چادرِ شما جون بده بي بي
بخدا آرزومون فقط همينه

توي قيامت
روسر نوكراتون ميذاري منت
آخه من كيم كه فرمودي بي بي جان
قبل نوكر نميري ميون جنت

كي ميگه كه بي حرمي بي بي
ص

  • چهارشنبه
  • 11
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 14:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر شهادت حضرت فاطمه الزهرا و روز های آخر وصیت فاطمیه 98 -(تویی بانوی خانه ام فاطمه) * رضا یعقوبیان

1148

متن شعر شهادت حضرت فاطمه الزهرا و روز های آخر وصیت فاطمیه 98  -(تویی بانوی خانه ام فاطمه) تویی بانوی خانه ام فاطمه
مرو تو ز کاشانه ام فاطمه
تویی بود و هستم روی تو ز دستم
مرو فاطمه

ببین همسر تو چه تنها شده
دگر همنشین به غم ها شده
تو ای همسر من مرو از بر من
مرو فاطمه

گل من از این زندگی خسته ام
نگر بر من و قلب شکسته ام
الا ای حبیبم نگر بی شکیبم
مرو فاطمه

به جایم نمودی تو زهرا خطر
فتادی به جای علی پشت در
تو داری کسالت کشم من خجالت
مرو فاطمه

ببین همسرت گشته خانه نشین
ز سوز غمت گشته ام دل غمین
شده کم توانم به تو بسته جانم
مرو فاطمه

کجا میروی ماه رخشنده ام
عزیز دلم از تو شرمنده ام
نگه کن به حالم نگو کن حلالم
مرو فاطمه

از این غصه و غم دل من شکست
درون دلم سوز و غم حجله بست
نگر اضطرابم

  • جمعه
  • 13
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 12:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر شهادت حضرت فاطمه الزهرا و روز های آخر وصیت فاطمیه 98 -(ای نور دل احمد و حیدر مرو زهرا (۲)) * رضا یعقوبیان

1723
2

متن شعر شهادت حضرت فاطمه الزهرا و روز های آخر وصیت فاطمیه 98  -(ای نور دل احمد و حیدر مرو زهرا (۲)) ای نور دل احمد و حیدر مرو زهرا (۲)
جان حسن و زینب مضطرمرو زهرا
زهرا مرو زهرا(۳)

تنها شده ام فاطمه افتاده ام از پا
اشکم ز بصر بهر تو گردیده چو دریا
زهرا مرو زهرا

آتش زده سوز غم تو حاصل حیدر
خون گشته ازاین ظلم ومصیبت دل حیدر
زهرا مرو زهرا

ازظلم وستم های عدو خانه نشینم
دارم به لبم ذکر ،که داغ تونبینم
زهرا مرو زهرا

افتاده ای از پا تو چرا دخت رسالت
حیدر کشدای فاطمه جان از تو خجالت
زهرا مرو زهرا

کس همچو تو ظلم وستم و کینه ندیده
با پهلوی بشکسته و با قد خمیده
زهرا مرو زهرا

ای نور دل حیدر و ای د خت پیمبر
سیلی زستم زد به رویت خصم ستمگر
زهرا مرو زهرا

جان من از این جور و جفا بر لب من شد
گریان تو هم

  • جمعه
  • 13
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 12:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

زمینه حضرت زهرا -(دوباره حیدرو نگا کن) * وحید زحمتکش شهری

1090
2

زمینه حضرت زهرا -(دوباره حیدرو نگا کن) #زمینه_فاطمیه
#زبان_حال_حضرت_علی_ع

دوباره حیدرو نگا کن
منو پسر عمو‌ صدا کن
تورو خدا شده یه بارم
برا غم خودت دعا کن

زهرا جان
تک و تنها، توی شعله
مدافع حرمم بودی، خانومم

زهرا جان
با چه حالی، توی مسجد
دلیل معتبرم بودی، خانومم

میدونم نمیمونی
ولی چشمتو وا کن
دوباره حسینت رو
با نگاهت احیا کن

فاطمه،مدد زهرا(۴)

بند دوم

نرو چراغ خونه ی من
نرو عزیز قلب حیدر
بدون تو میگیره قلبم
شکوفه ی دل پیمبر

زهرا جان
توی دنیا، تا تو باشی
دیگه علی به دلش غم نیست،خانومم

زهرا جان
بی تو بانو ، توی دنیا
برا علی کسی محرم نیست،خانومم

دوباره گلم پا شو
پاشو چشمتو وا کن
شده با قد خم باز
درو رو علی وا کن

فاطمه،مدد زهر

  • شنبه
  • 14
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 10:25
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد