دیدم كه شد نقش زمین یاس امیرالمونین
یك كوه غم دارم به سینه از كوچه ی تنگ مدینه
واویلتا آه و واویلا
******
تا كردم احساس خطر بر مادرم شدم سپر
در كوچه ها كردم دعایش خو را فكندم من به پایش
واویلتا آه و واویلا
******
من روی نیلی دیده ام من جای سیلی دیده ام
آورده ام در آن زمانه صاحب خانه سوی خانه
واویلتا آه و واویلا
******
با دیده از خون ترم شدم عصای مادرم
او بهتر از جان حسن بود دستش میان دست من بود
واویلتا آه و واویلا
******
ماندم كه من گویم چه ها مردم میان كوچه ها
من بودم و آن روی حاكی من بودم و چادر خاكی
واویلتا آه و واویلا
********************************
شب و روز شهادت
من خسته تر از خسته ام با
- شنبه
- 30
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 14:31
- نوشته شده توسط
- یحیی




















