باز در عرش خدا روی زمین شور و نواست
گوئیا روز عزای حضرت خیرالنساست
فخر نسوان دو عالم چشم بسته از جهان
در غم جانسوز او گریان علی المرتضاست
هالۀ غم سایه ای بر سینۀ حیدر زده
درفراقش گوئیا ازجان ودل روحش جداست
رفته نور از چشم یعقوب زمان وا حسرتا
گویدش درخانه نیست کویوسفم او درکجاست
آنکه با رخسار نیلی دل شکسته جان بداد
دخت طاها همسر وی شاخص اهل کساست
آنکه دور ازچشمها دفنش نموده نصف شب
یازده فرزند پاکش رهبران ماسواست
عرش حق دانی چرا گشته سیه پوش بتول
آسمان عشق چون بی او فضای بی صفاست
در غم و اندوه گرید قائم روی زمین
در کنار قبر مادر مهدیش نوحِه سُراست
با دو چشم دل ببین و محرم صد راز باش
بزم
- جمعه
- 12
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 15:08
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور