شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 مرتضی محمودپور

زمینه،شور،نوحه‌ی سینه‌زنی فاطمیه * مرتضی محمودپور

510
1

زمینه،شور،نوحه‌ی سینه‌زنی فاطمیه ◾زمینه نوحه و شورسینه‌زنی
◾ایام فاطمیه۱۳۹۸

◾بنداول
شبانه غسلم بده محرم رازم علی
ای همه‌ی هست من سوز و گدازم علی
وقت وداع من است جان من آمد به لب
موقع تشیع من زار مزن نیمه شب
فاتح خیبر تویی
یار پیمبر تویی
کوثر قرآن منم
ساقی کوثر تویی
علی‌علی یاعلی(۴)

◾بنددوم
عشق تو هرلحظه‌ای فتاده بر سر مرا
فکرحسین و حسن میکشد آخر مرا
پیراهنی دوختم جای کفن یاعلی
برای این تشنه لب این پیرهن یاعلی
تشنه‌لب کربلا
کشته‌ی دشت بلا
میان گودال خون
سرش گردد جدا
علی‌علی یاعلی(۴)

◾بندسوم
صورت و بازوی من ز ضربتی شد کبود
میان کوچه به غیر حسنم کس نبود
نفس نفس میزدم بسکه کتک زد مرا
برای بغض تو و بهرفدک زد مرا
شکسته بازوی من

  • چهارشنبه
  • 27
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:04
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 امیر عباسی

متن شعر و نوحه حضرت زهرا سلام الله علیه افاطمیه 98 -(مرو ای گل پرپر،ای همه هستی حیدر) * امیر عباسی

1374

متن شعر و نوحه حضرت زهرا سلام الله علیه افاطمیه 98 -(مرو ای گل پرپر،ای همه هستی حیدر) مرو
ای گل پرپر،ای همه هستی حیدر
ای نور چشم پیمبر،ای به علی دل و دلبر

نگار علی،قرار علی
بهشتی و هَم،بهار علی
خمیده شدی،جوانِ علی
حبیبه ی قد،کمانِ علی
امان از داغت ای دلدار
امان از کینه ی اَغیار
تو ماندی پیش چشمانم
میان آن در و دیوار
واویلا آه و واویلا...
مرو
ای گل پرپر،ای همه هستی حیدر
ای نور چشم پیمبر،ای به علی دل و دلبر

ز ماتم تو،بگو چه کنم؟
من از غم تو،بگو چه کنم؟
زِ سوزِ دل و،عزا چه کنم؟
مغیره زده،تو را چه کنم؟
به پیش‌ چشم فرزندت
به خاک ‌کوچه افتادی
امان از گوش و گوشواره
همان لحظه تو جان دادی
مرو
ای گل پرپر،ای همه هستی حیدر
ای نور چشم پیمبر،ای به علی دل و دلبر

توجه : این نوحه چون حاوی رو

  • چهارشنبه
  • 27
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر حضرت الزهرا (س) -(ای گل گلزار دین یا فاطمه) * رضا یعقوبیان

673

متن شعر حضرت الزهرا (س) -(ای گل گلزار دین یا فاطمه) ای گل گلزار دین یا فاطمه
دخت ختم المرسلین یا فاطمه
همدم و همسنگری و همسری
بر امیرالمومنین یا فاطمه
طاهره منصوره و صدیقه ای
خادمت روح الامین یا فاطمه
هستی ای نور دل اهل ولا
مظهرحی مبین یا فاطمه
بوسه زد بر دست تو ختم رسل
خاتم دین را نگین یا فاطمه
چون خدیجه مادر مظلومه ات
بین زنها بهترین یا فاطمه
شامل عالم به یمن تو بود
لطف هستی آفرین یا فاطمه
شد کنار همسر مظلوم تو
خانه ات خلدبرین یا فاطمه
تا صف محشر تویی از لطف حق
شیعه را حبل المتین یا فاطمه
با نگاه تو خدایی می شوم
ای شفیع المذنبین یا فاطمه
کن نظربرسائلان خانه ات
ای امید مسلمین یا فاطمه
در تمام طول عمر کوتهت
بوده ای حامی دین یا فاطمه
از ستم‌های

  • چهارشنبه
  • 4
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 10:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا * عبدالحسین میرزایی

583

شهادت حضرت زهرا حضرت زهرا

در شهر غریبی مرا دیدی و رفتی
از مردم این شهر چه رنجیدی و رفتی

با بودن تو خانه من نور وصفا داشت
این سفره شادی زچه برچیدی و رفتی

کشتی تو علی را به خدا ای همه عمرم
با دیدن تابوت چو خندیدی و رفتی

مسمار در خانه مگر با تو چها کرد
شب تا سحر از درد نخوابیدی و رفتی

از زخم روی سینه خود شکوه نکردی
مخفی زمن غمزده نالیدی و رفتی

سوزد دل من بر تو که روی پسرت را
یکبار ندیدی و نبوسیدی و رفتی

بر صفحه تاریخ بگو تا بنویسند
بوبکر و عمر را تو نبخشیدی و رفتی

#عبدالحسین_میرزایی

  • جمعه
  • 6
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 04:03
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین میرزایی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)ذکر علی مدد/تو چشم بستی و چشم علی ز غصه تر است * محمود اسدی

637

(غزل)ذکر علی مدد/تو چشم بستی و چشم علی ز غصه تر است تو چشم بستی و چشم علی ز غصه تر است
بگشا مژه،نگاه تو نیروی حیدر است

با ذکر یا علی مدد از جا بلند شو
جسم تو نه،که جان علی بین بستر است

تو میزنی نفس علی افتاد از نفس
چشمم به تو ولی دل من در پس در است

یکبار چون قدیم،به پیشم قدم بزن
ره رفتن شکسته ی تو درد آوراست

(دیوار را رها کن ودست مرا بگیر
دست خدا عصای تو باشد که بهتر است)*

یکبار صورت تو به دیوار خورده است
این احترام بضعه ی پاک پیمبر است

*ناشناس
*****
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • شنبه
  • 7
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 02:08
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)حامی علی/مادر به سختی از جلوی در بلند شد * محمود اسدی

1088
2

(غزل)حامی علی/مادر به سختی از جلوی در بلند شد مادر به سختی از جلوی در بلند شد
تنها برای یاری حیدر بلند شد

سیصد نفر حریف نبودند و،دومی
پایش به سمت پهلوی مادر بلند شد

بهر کمک برای علی بین کوچه رفت
یک دفعه دست قنفذ کافر بلند شد

از ضربه ی غلاف شکست استخوان دست
از درد آه دخت پیمبر بلند شد

دست شکسته طاقت شانه زدن نداشت
دستش برای شانه به یک سر بلند شد

آرام شانه می زد و آهسته می گریست
با یاد قتلگاه ز بستر بلند شد

گیسوی شانه کرده ی او را به هم زدند
بر تل صدای ناله ی خواهر بلند شد

وقت غروب بود و همه دست می زدند
ول کن نبود شمر و در آخر بلند شد

تا فاطمه رسید،حسین غریب هم
در قتلگاه با تن بی سر بلند شد

مادر ببین عزیز تو را نحر کرده اند
راسم به

  • شنبه
  • 7
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 02:20
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا(س)فاطمیه 98 -(من که زهرا دختر پیغمبرم ) * رضا یعقوبیان

897
2

متن شعر هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا(س)فاطمیه 98 -(من که زهرا دختر پیغمبرم ) من که زهرا دختر پیغمبرم
مرتضی باشد امام و همسرم
پاره قلب پیمبر هستم و
برحسن،زینب،حسینم، مادرم
باب من خورشید عالمتاب دین
در سپهر آفرینش اخترم
مایه ی آرامش قلب نبی
همسر ساقی حوض کوثرم
مرتضی باشد چو کشتی نجات
کشتی دین خدا را لنگرم
گشته ام محبوبه ی حی ودود
عرش و فرش ذات حق را زیورم
صبر هم شرمنده شد از صبر من
مظهر صبر خدای داورم
بعد احمد خاتم پیغمبران
بهر یاری علی یک لشکرم
در دلم مهرو ولای حیدر است
می کنم جانم فدای رهبرم
گرچه من غربت نشین عالمم
بر زن و مرددو عالم سرورم
روز وانفسا به اذن کردگار
شافع شیعه به روز محشرم
روز تنهایی حیدر پشت در
پیش مرگ جان عالم حیدرم
بانثار محسن شش ماهه ام
من امیرالمومنی

  • پنج شنبه
  • 12
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 12:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر و نوحه درددل کنارقبر پیامبر(ص) فاطمیه 98 -(ای گل باغ آفرینش) * رضا یعقوبیان

513

متن شعر و نوحه درددل کنارقبر پیامبر(ص) فاطمیه 98 -(ای گل باغ آفرینش) ای گل باغ آفرینش
انوار قلب اهل بینش
بابا گل بهارت آمد
دختر بی قرارت آمد
با درد و غم کنارت آمد
واغربتا آه و واویلا(۳)

از داغ تو خون شد دل من
شرر زده بر حاصل من
در گرد هم دشمن نشستند
بیعت با علی شکستند
دستان تو از کینه بستند
واغربتا آه و واویلا

دشمن تو دل من آزرد
هیزم در خانه ام آورد
نبودی بابا وحشیانه
پیش علی چه بی بهانه
آتش زدند بر درب خانه
واغربتا آه و واویلا

دختر تو در خطر افتاد
فاطمه ات پشت در افتاد
بابا ز بسکه بد و پستند
از جوروکین در را شکستند
پهلوی زهرایت شکستند
واغربتا آه و واویلا

بابا بدیدم پشت آن در
غربت داماد تو حیدر
نبودی بابا ظالمانه
جای کمک درون خانه
مرا زدند با تازیانه
واغربت

  • پنج شنبه
  • 12
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

متن شعر واحد فاطمیه 98 -(وای منو وای منو ، وای من و وای من) * مظاهر کثیری نژاد

22464
8

متن شعر واحد فاطمیه 98 -(وای منو وای منو ، وای من و وای من) وای منو وای منو ، وای من و وای من
من بودم و میخ در و ، سینه زهرای من...
محکم لگد زدن به در ، با این که می دونستن
برای وا کردن در ، فاطمه رفت جای من
نه این که تنها یک نفر زمین خورد
مادر زمین خورد و پسر زمین خورد
فضه برا کمک رسید و حیدر
دو سه قدم مونده به در زمین خورد
(ام ابیها حضرت زهرا)(2)

?⚫️⚫️⚫️?

افتاده بودم رو زمین، افتادنت رو دیدم
گلهای برجسته روی ، پیراهنت رو دیدم
برام سئوال بود که چرا ، دست به کمر راه می ری
جواب گرفتم وقتی که ، زخم تنت رو دیدم
غبار غم رو پس بزن برا من
غمِ تو واسه ی علی زیاده
یه کم دیگه نفس بزن برا من
کمِ تو واسه ی علی زیاده
(ام ابیها حضرت زهرا)(2)

اسما بریز آب روان ،

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 14:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر شهادت حضرت زهرا س -(شعله ی در می رود تا در خلد برین) * رضا توحیدی

385

متن شعر شهادت حضرت زهرا س -(شعله ی در می رود تا در خلد برین) شعله ی در می رود تا در خلد برین
کوثر و ماء معین کس نشنیدست چنین
باب بهشت علا سوخته از این جفا
سوز دخان می‌درد شهپر روح الامین
از نفس ام اب شیر خدا در تعب
سینه سوزان او مخزن اسرار دین
از رخ گلگون او تیره فروغ سما
ابر کبودی نگر بر رخ آن مه جبین
ناله طفلان بلند شیر خدا درکمند
گله رو به دلان چیره به سلطان دین
از شرر اهرمن کس نتوان گفت سخن
سوز حسین و حسن کرده جهانی غمین

  • یکشنبه
  • 29
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

متن شعر و سبک واحد حضرت زهرا (س) -(شیرین ترین رؤیای من) * طاها تحقیقی

1293
1

متن شعر و سبک واحد حضرت زهرا (س) -(شیرین ترین رؤیای من) بند اول:

شیرین ترین رؤیای من
گریه توی صحنِ توعه
این قلبِ من تو روضه ها
بی بی فقط رهنِ توعه

آخر تو مدینه برات میسازه شیعه یک حرم
نصب میشه اسمت فاطمه رو گنبدت با یک علم
دورِ ضریحت میشه پر از زائرا ای مادرم

روزی که ساخته شه حرم تو
دیگه میدونم اینو من بی بی
وارد صحن تو میشیم ما از
ورودیه بابُ الْحسن بی بی

ای مادر، رو سرا تو جا داری
تو دل ها، حرمی زیبا داری

یا زهرا، یا فاطمة الزهرا

بند دوم: ( ترکی )

اُولْسونْ سلام ای حضرتِ
خیرالنساء یا فاطمه
درگاهووِین محتاجیدور
ارض و سما یا فاطمه

سَنْ سَنْ حسین و زینبَه عفت لی غِیرَتلی آنا
سَنْ بیل سینان پهلولَرون بو نوکرَه اِیْلَ عطا
ایسْتَه حسین دَن بیزل

  • یکشنبه
  • 29
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 17:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 پیمان امجدی

واحد/درد دل حضرت زینب(س) -(چشمای خیس تو نبند به روم ) * پیمان امجدی

577
2

واحد/درد دل حضرت زینب(س) -(چشمای خیس تو نبند به روم ) چشمای خیس تو نبند به روم
بغض رفتن تو توی گلوم
به همع گفتم خوب میشی ولی
تو بری میریزه اینجا آبروم

بمون مادر
چه وقته رفتنه

به سمت در
چشای حسنه

بلند شد بگو خوب میشی مادر
غم رفتنت نمیشه باور
عذابم شده روضه ی آخر

وااااااای مادرم واااااای مادرم

دستامو میکشم روی سرت
میچرخم من همش دوروبرت
پشت اون در نمیدونم چی شد
زخمیه مادرم بال و پرت

بمون مادر
کار خونت پای من

خونه بی تو
نمیشه جای من

همش روضه تو خواب شبامه
غمای داداش حسین باهامه
کفن پیروهن جلو چشامه

واااااای مادرم. واااااای مادرم

وقتی حمله ور میشن سمت حرم
نامحرما همه میان دور و برم
لشگریا هلهله میکنن ولی
سر حسین میشه سایه ی سرم

همه میگن
غری

  • سه شنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 10:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 داود تیموری

زمزمه بزمي زبانحال حضرت علي ع -(يافاطمه س نوروصفاي خانه ام تو بودي) * داود تیموری

416

زمزمه بزمي زبانحال حضرت علي ع -(يافاطمه س نوروصفاي خانه ام تو بودي) بنداول

يافاطمه س نوروصفاي خانه ام تو بودي
بارفتنت روح ازتن پُرغصه ام ربودي
درغسل وشستشويت، ديدم كبوده رويت
بعدتويا زهرا س غريبم،،،

بنددوم
يادم رسد وقتي درِكاشانه ازشررسوخت
دشمن به پهلوي تومسمارِدر ازجفادوخت
دست مراكه بستند، دست توراشكستند
بعدتويازهرا س غريبم،،

بندسوم
باياد توزينب سرِسجاده ات نشسته
نام توداردبر لبانش بادلي شكسته
بنشسته درعزايت، داردبه لب نوايت
بعدتو مادرمن غريبم،،،

  • پنج شنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 11:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 علی حسنی

متن شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(سایه ی روی سرش را دوست دارد فاطمه) * علی حسنی

883
3

متن شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(سایه ی روی سرش را دوست دارد فاطمه) سایه ی روی سرش را دوست دارد فاطمه
قهرمان خیبرش را دوست دارد فاطمه

با تمام دردها در را خودش وا میکند
خنده های همسرش را دوست دارد فاطمه

عاشقان از جلوه های عشق لذت می برند
لاله های بسترش را دوست دارد فاطمه

پر که شد خاکستری پروانه می بالد به خود
خاک روی معجرش را دوست دارد فاطمه

فضه خواهش میکند اما خودش نان میپزد
آنقدر که حیدرش را دوست دارد فاطمه

گرچه دارد می رود اما می‌آید علقمه
چون امیر لشگرش را دوست دارد فاطمه

  • چهارشنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 10:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر نوحه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(میروی آرام جانم) * حسین کریمی نیا

1715
1

متن شعر نوحه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(میروی  آرام جانم) میروی آرام جانم
از فرافت نوحه خوانم
می روی زهرا چگونه
بعد تو زنده بمانم

میروی از خانه ی من.....
میزنی آتش گل و پروانه ام را
میروی و میشوم بعد از تو تنها
وامصیبت در غم ام ابیها

واویلا ....فاطمه یا زهرا

کی رود از پیش دیده
آنچه را این دیده دیده
یاس و آتش درب و سینه
غنچه ی از شاخه چیده

ای فدایت جان حیدر......
ای گل پژمرده و یاس کبودم
کاش سیلی جای تو من خورده بودم
میرود از دست من بود و نبودم

واویلا ...فاطمه یا زهرا
«««جواب حضرت زهرا سلام الله علیها»»»

از غم تو در ملالم
سنگ کین بشکسته بالم
میروم امشب علی جان
جان زهرا کن حلالم

یک وصیت دارم آقا...
میدهی غسلِ تن من را شبانه
تا نبینی جای زخم تازی

  • چهارشنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر شهادت و غسل شبانه حضرت زهرا(س) -(امیدعلی در کنار توام) * رضا یعقوبیان

657
1

متن شعر شهادت و غسل شبانه حضرت زهرا(س) -(امیدعلی در کنار توام) امیدعلی در کنار توام
تو خاموش و من بیقرار توام
دگر بی شکیبم غریبم غریبم
گلم فاطمه(۲)

علی بعد داغ تو تنها شده
روان اشک من همچو دریا شده
الادرنابم غمت کرده آبم
گلم فاطمه

برایم همیشه تو یاور شدی
گل من ز کینه تو پرپر شدی
علی گشته محزون دل اوشده خون
گلم فاطمه

فدای غریبی و عمر کمت
شده قامتم خم زسوز غمت
تو رفتی ز دستم من از پا نشستم
گلم فاطمه

چگونه بشویم تن پاک تو
سرم را گذارم روی خاک تو
برم مخفیانه تنت رازخانه
گلم فاطمه

کنار بدن جان من بر لب است
پریشان تو دخترت زینب است
الا نور دیده شدم قد خمیده
گلم فاطمه

صفای دلم گو کجا میروی
غریب مدینه چرا میروی
تویی یاس چیده که گشتی شهیده
گلم فاطمه

ازاین غ

  • پنج شنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 14:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر شهادت و غسل شبانه حضرت زهرا(س) -(ای نور چشم حیدر گریه کنم کنارت) * رضا یعقوبیان

571

متن شعر شهادت و غسل شبانه حضرت زهرا(س) -(ای نور چشم حیدر      گریه کنم کنارت) ای نور چشم حیدر گریه کنم کنارت
با اشک چشم طفلان گردیده بیقرارت واویلتاواویلا(۴)

راحت شدی ز غمها روی به سوی عقبا
بعد تو گشته زهرا علی غریب و تنها
واویلتا واویلا

کی بود باور من دلخسته یاور من
خسته شود زدنیا مونس و همسر من
واویلتا واویلا

ای مونس و حبیبم بنگر که بی مجیبم
دروقت غسل وتدفین غمگین وبی شکیبم
واویلتا واویلا

روی بسوی جنت با پهلوی شکسته
علی کنار جسمت دخیل گریه بسته
واویلتاواویلا

هنگام غسل بدیدم رخساره ی تو نیلی
با چه دلی بشویم من جای ضرب سیلی
واویلتاواویلا

ای بانوی شهیده یاس ز شاخه چیده
تا بازوی تو دیدم رنگ از رخم پریده
واویلتا واویلا

سوزم از این مصیبت غسلت دهم شبانه
شود امید حیدر

  • پنج شنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر حضرت زهرا سلام الله علیها -(همه عالم ز داغ فاطمه اشک روان دارد ) * رضا یعقوبیان

686
3

متن شعر حضرت زهرا سلام الله علیها -(همه عالم ز داغ فاطمه اشک روان دارد ) همه عالم ز داغ فاطمه اشک روان دارد
علی مرتضی امشب به دل داغی گران دارد

قدِخم، دیده گریان، همرهِ طفلانِ مظلومش
به سینه سوز داغی را ،ز زهرای جوان دارد

سِتاده با دو چشم تر،غریبانه ولی مضطر
کنار پیکر زهرا علی قدی کمان دارد

دهد این ناله و افغان،خبر از رفتن مادر
حسن،زینب،حسین،دستی بسوی آسمان دارد

حسن سبط پیمبر،اشک میریزدچنان حیدر
به یادکوچه و مادر به دل دردی نهان دارد

عزیز مرتضی زینب، رسیده جان او بر لب
به یاد مادر خود قامتی از غم کمان دارد

حسین بن علی هنگام غسل مادرش زهرا
بیادغربت بابا دو چشمی خون فشان دارد

گل پیغمبر اکرم ،به وقت رفتن از دنیا
ز سیلی عدوی دین،برخسارش نشان دارد

خدا باشد گواهِ

  • یکشنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 09:53
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

مرثیه‌ی حضرت زهرا(س) * مرتضی محمودپور

492
1

مرثیه‌ی حضرت زهرا(س) ◾ایام فاطمیه‌
شهادت‌حضرت زهرا(س)

کوچه‌ای تنگ و مادری خسته
همرهش کودکی که پیوسته
گریه میکرد و دم‌به‌دم میگفت
آه...از این غرور بشکسته
دست در دست مادرش بوده
چون دخیلی‌که برحرم بسته
ضرب دست و ضخامت دیوار
سربشکسته دیده‌ی‌خونبار

شرح این ماجرا چه میپرسی؟
بارش هر بلا چه میپرسی؟
پیش چشمان کودکی در راه
مادری شد فدا چه میپرسی؟
کل قرآن فتاده برخاک، از ....
کوثر و هل‌اتی چه میپرسی؟
به تقاص علی یهود آمد
قوت دست هرچه‌بود آمد

چادری زیر دست و پا گم شد
گوشواره دگر چرا گم شد؟
روی خاک سیاه میگویی
از چه رو عرش کبریا گم شد؟
بی هوا فاطمه کتک خورد و
دیدم آنجا که بی هوا گم شد
لکنت افتاده بر زبان حسن!
تب فتاده دگر ب

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 10:51
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

حضرت زهرا سلام الله علیها -(حتی بریده شد به گمانم امان صبر) * مرضیه نعیم امینی

699
1

حضرت زهرا سلام الله علیها -(حتی بریده شد به گمانم امان صبر) حتی بریده شد به گمانم امان صبر
آری، نبود صبر علی در گمان صبر

تنها نه با حق است، مع الصبر هم علیست
این افتخار تا به همیشه از آن صبر

دست فلک به مرد تعارف نمی کند
جز خون دل که ریخته در استکان صبر

وقتی تنور خانه به سردی گذاشته
باید که در تنور جگر پخت نان صبر

لات و عزی به منبر و توحید در عزا
در چشم خار و بین گلو استخوان صبر

این دست بسته شد که شد آن چشم نیمه باز
هم این، هم آن نبود به غیر از نشان صبر

در بین دود و آتش و هیزم چه می کند
حوریه ی مبارکه ی دودمان صبر؟

محبوبه ی حبیب خدا بین شعله هاست
از خود گرفته است خدا امتحان صبر...

  • سه شنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 21:03
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه نعیم امینی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه‌ی روضه‌ی حضرت زهرا(س)به زبان ساده‌ی خودمونی * مرتضی محمودپور

802
3

زمزمه‌ی روضه‌ی حضرت زهرا(س)به زبان ساده‌ی خودمونی ◾شهادت حضرت زهرا

بمون کنارم تو مرو ز پیشم
ز بعد تو فاطمه تنها میشم

توحرز من‌بودی‌و بی‌تو هیچم
دارم کفن به پیکرم میپیچم

فکر من و نه، فکر دخترت کن
فکری به حال زخم بسترت کن

حسین بهونتو گرفته امشب
آب‌به‌لب‌خشکش رسونده زینب

پاشو ببین‌حسن توتب میسوزه
بر در سوخته چشمشو میدوزه

زینب تو بسکه گرفت بهونه
فضه داره میره دیگه ز خونه

تا که اجل اومد به خونه در زد
درد جدایت به دلم شرر زد

کاشکی میشد اشکم باز بگیری
جان علی رو بگیری بمیری

بعد تو فاطمه به غم اسیرم
کاشکی میشد بجای تو بمیرم

  • چهارشنبه
  • 9
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 06:30
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت زهرا(س) -(شد غسل و کفن با دل خون مادرِ خانه) * مرضیه عاطفی

2439
3

متن شعر حضرت زهرا(س) -(شد غسل و کفن با دل خون مادرِ خانه) شد غسل و کفن با دل خون مادرِ خانه
تابوت گرفته ست علی(ع) بر روی شانه
این اوجِ غریبی ست که آهسته گلش را...
باید بسپارد به دل خاک شبانه!

  • پنج شنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 09:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
حاج مهدی ملکی زنجانی

زمینه ایام فاطمیه -(بال ملائکه قالی زیر پای تو) *حاج مهدی ملکی زنجانی

596

زمینه ایام فاطمیه -(بال ملائکه قالی زیر پای تو) بال ملائکه قالی زیر پای تو
از طاعت و نماز تو ميگه خدای تو
شفیعه ی جزا ، میون عرصه ی محشر
امید بخششه به دل نوکرای تو

شأن تو فوق این باوره
مریم و ساره و هاجره
کنیز خونتون مادر
قبله ی آسمون و زمین
هم کلام تو روح الامین
میوه ی قلب پیغمبر

معراج پدر / سوغات نبی
شادی همه / اوقات نبی
یا زهرا (س) مدد

خورشید عالمین ، روشنی دل حیدر
خلقت عالم از غبار چادرت مادر
بارون چشم تو ، توی نماز که میباره
دونه دونش میشه منشأ چشمه ی کوثر

از توئه این همه آبرو
می برم نامتو با وضو
چونکه تو آیت اللهی
نوره کل کلام شما
واجبه احترام شما
بخدا عصمت اللهی

از غیر شما / هستم نا امید
دوس دارم بشم / با لطفت شهید
یا زهرا (س) م

  • شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 09:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمینه و نوحه)فاطمه ای یاور بیمار حیدر * محمود اسدی

519
2

(زمینه و نوحه)فاطمه ای یاور بیمار حیدر فاطمه ای یاور بیمار حیدر
وی تو در اوج غریبی یار حیدر
وامصیبت وامصیبت وامصیبت

گر چه آهسته دهد فضه تکانت
می نشیند خون تازه بر لبانت
وامصیبت وامصیبت وامصیبت

کی رود از یاد من ای پر شکسته
سینه ی تو از فشار در شکسته
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
*******
شائق
اللّهم عجّل لولیک الفرج

  • جمعه
  • 16
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 13:47
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -( ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻔﺎﻕ ، ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ ) * کمیل کاشانی

531

شهادت حضرت زهرا(س) -( ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻔﺎﻕ ، ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ ) ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻔﺎﻕ ، ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ
ﺻﺒﺢ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﺎﻡ ﺗﺎﺭ ﮐﺮﺩ

ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﭼﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ
ﺯﻫﺮﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻫﺴﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺜﺎﺭ ﮐﺮﺩ

ﮔﻠﻤﯿﺦ ﺩﺍﻍ ﻭ ﺿﺮﺏ ﻟﮕﺪ ، ﺳﻮﺯ ﺷﻌﻠﻪ ها
ﺍﻭ را ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺳﯿﻨﻪ ﻭ ﭘﻬﻠﻮ ﺩﭼﺎﺭ ﮐﺮﺩ

ﻫﯿﺰﻡ ﺑﯿﺎﺭ ﻣﻌﺮﮐﻪ ، ﺻﯿﺎﺩ ﺳﻨﮕﺪﻝ
ﺩﺭ ﺁﺷﯿﺎﻧﻪ ﺻﯿﺪ ﺣﺮﻡ ﺭﺍ ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ

ﺷﺐ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺁﻓﺘﺎﺏ ، ﻏﺮﯾﺒﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ
ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺑﻘﯿﻊ ﺍﺳﺘﺘﺎﺭ ﮐﺮﺩ

ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺯﻫﺮ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﯼ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﻫﻢ ﻧﮑﺮﺩ
ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﻠﯽ ﻏﻢ ﻫﺠﺮﺍﻥ ﯾﺎﺭ ﮐﺮﺩ

ﺩﺭ ﺣﯿﺮﺗﻢ "ﮐﻤﯿﻞ" ﮐﻪ آﻦ ﻗﻮﻡ ﻧﺎﺳﭙﺎﺱ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻔﺎﺭﺷﺎﺕ ﭘﯿﻤﺒﺮ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ ....

  • چهارشنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 01:31
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

زبانحال حضرت فاطمه زهرا(س) -(دل افسرده ام از زندگی آمد بیزار) *آیه الله غروی اصفهانی

706

زبانحال حضرت فاطمه زهرا(س) -(دل افسرده ام از زندگی آمد بیزار) دلِ افسرده ام از زندگی آمد بیزار
می رسد بس که به گوشِ دل من ناله ی زار

ناله ی وا أبتا می رسد از سوخته ای
کز دلِ مادر گیتی ببرد صبر و قرار

صد چو قمری کند از ناله ی او نوحه گری
می چکد خوِن دل از دیده، ز منقار، هَزار

شرری زهره ی زهرا زده در خرمنِ ماه
که نه ثابت به فَلک ماند و نه دیگر سیار

جورها دید پس از دورِ پدر در دوران
نه مساعد ز مهاجر، نه معین از انصار

بت پرستی به درِ کعبه ی مقصود و امید
آتشی زد که بر افروخته تا روزِ شمار

شررِ آتش و آن صورتِ مهوش عجب است
نورِ حق کرده تجلّی مگر از شعلۀ نار ؟!

طورِ سینای تجلّی متزلزل گردید
چون بِدان سینه ی بی کینه فرو شد مسمار

نه ز سیلی شده نیلی رخِ صدّیقه و بس
شده از سیل سیه، روی جهان تیره و تار

بشنو از بازو و پهلو که چه دید آن بانو؟
من نگویم چه شد اینک در و اینک دیوار

دلِ سنگ آب شد از صدمه ی پهلو که فتاد
گوهری از صدفِ بحرِ نبوّت به کنار

بس که خستند و شکستند ز ناموسِ اله
بازوی کفر قوی، پهلوی دین گشت نزار

محتجب شد به حجابِ ازلی وقتِ هجوم
گر شنیدی که نبودش، به سر و روی، خِمار

قُرّه ی باصره ی شمسِ حقیقت آرا
چون کند جلوه در او خیره بماند ابصار

بند در گردنِ مرد افکن عالَم افکند
بت پرستی که همی داشت به گردن زُنّار

منکرِ حق شد و بیعت ز حقیقت طلبید
آن که ز اوّل به خداوندی او کرد اقرار

رفت از کف، فدک و ناله ی بانو به فلک
نه که حرفش شرفی داشت، نه قدرش مقدار

هیچ کس اصلِ اصیلی نفروشد به نخیل
جز خبیثی که بود نخلِ شقاوت را بار

نیّرِ برجِ حیا شد چو هلالی ز هزال
یا چو آهی که در آید ز درونِ بیمار

روزِ او چون شبِ دیجور و تنِ او رنجور
لاله سان داغ و چو نرگس همه شب را بیدار

غیرتش بس که جفا دید ز امّت نگذاشت
که پس از مرگ وی آیند به گِردش اغیار

منبع:کانال مدح و مرثیه

  • چهارشنبه
  • 5
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 20:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س)* قادر طهماسبی -(آن شب که دفن کرد علی بی صدا تورا...) *

454

شهادت حضرت زهرا(س)* قادر طهماسبی -(آن شب که دفن کرد علی بی صدا تورا...) آن شب که دفن کرد علی بی‌صدا تو را
خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را

در گوش چاه، گوهر نجوا نمی‌شکست
ای آشیانِ درد، علی داشت تا تو را

ای مادرِ پدر، غمش از دست برده بود
همراه خود نداشت اگر مصطفی تو را

زین درد سوختیم که ای زُهرۀ منیر
کتمان کند به خلوت شب، مرتضی تو را

ناموسِ دردهای علی بودی و چو اشک
پیدا نخواست غیرتِ شیر خدا تو را

دفن شبانۀ تو که با خواهش تو بود
فریاد روشنی‌ست ز چندین جفا تو را

تا کفرِ غاصبان خلافت عَلَم شود
راهی نبود بهتر از این، مرحبا تو را!

یک عمر در گلوی تو بغض، استخوان شکست
در سایه داشت گرچه علی چون هما تو را...

خم کرد ای یگانه سپیدارِ باغِ وحی
این هیجده بهارِ پر از ماجرا، تو را

تحریف دین، فراق پدر، غربتِ علی
انداخت این سه دردِ مجسّم ز پا تو را...

دادند در بهای فدک آخر ای دریغ
گلخانه‌ای به گسترۀ کربلا تو را...

پهلو شکسته‌ای و علی با فرشتگان
با گریه می‌برند به دارالشفا تو را

دارالشفای درد جهان، خانۀ علی‌‌ست
زین خانه می‌برند ندانم کجا تو را؟!...

قادر طهماسبی

  • یکشنبه
  • 16
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت زهرا(س) -(در جهان امیدوارم بر سخای فاطمه) * علی تیموری

322

حضرت زهرا(س) -(در جهان امیدوارم بر سخای فاطمه) درجهان امیدوارم برسخای فاطمه
عزتی بخشد مرالطف وعطای فاطمه

کن نظر بر شرمسارت ای خداوندودود
تا کنم دار وندارم را فدای فاطمه

گرخطاکارم یقین جرم مرا پوشانده ای
چونکه هستم درجهان تحت لوای فاطمه

حاجتی دارم توسل میکنم باصدق دل
بیگمان حاجت بگیرم از دعای فاطمه

ای که در عالم گرفتار بلا هستی بیا
میدهد بردل صفا دارالشفای فاطمه

درقیامت بیدق فیض شفاعت دست اوست
چون خدا کرده مقرر خود برای فاطمه

میکند مارا شفاعت روزمحشر بیگمان
هرکه را لایق بود بخشد خدای فاطمه

کودرعالم ناطقی دروصف او گوید سخن
کرده خلّاق جهان چونکه ثنای فاطمه

نوحه خوان حضرتش الحّق ولیِ اعظم است
تا بگرید اهل عالم در عزای فاطمه

ازغم او قلب هر انسان به درد آید یقین
گشته دلها داغدار از ماجرای فاطمه

من به کویش درجهان خادمی دل بسته ام
این دلم اکنون بُود ماتم سرای فاطمه

از شرار محنتش سوزد دل تیموریش
تاشود دراین جهان حاجت روای فاطمه

  • یکشنبه
  • 7
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

اشعار فاطمیه -(تورا به خانۀ من لطف کردگار آورد) *استاد محمد جواد غفورزاده

370

اشعار فاطمیه -(تورا به خانۀ من لطف کردگار آورد) شب جدایی، خانهء محبت، صحیفه، صبر، غربت مولا، درد دل با پیامبر

تو را به خانه ی من، لطف کردگار آورد

نسیم مرحمت و التفات يار آورد

طلوع مهر تو، اُمّیدها به دل بخشید

حضور سبز تو، در خانه ام بهار آورد

و عطر چهار گل از گلبن وجود تو بود

که در حریم ولا، عِزّ و افتخار آورد

نرفته از نظرم خاطرات روزی که:

فرشته آمد و از آسمان انار آورد

ودیعه ای ست الهی به دست اهلُ البیت

صحیفه ی تو که دل بُرد و افتخار آورد

فرشتگان خدا هم به حیرت آمده اند

درخت صبر تو از بس که برگ و بار آورد

پس از رسول خدا، آنچه اتفاق افتاد

غمی دوباره به دلهای بی قرار آورد

شکستنِ در و آتش به بیت وحی زدن

چها به روز تو با قلب داغدار آورد!؟

به جای گل به سرای تو هیزم آوردند!

که اين ستم به دلت رنج بی شمار آورد

چگونه شرح دَهم از شب جدایی تو؟

شبی که جان به لبِ من هزار بار آورد

####

به شکوه روی سخن با پیمبر است مرا

که دین بر حق و آیین استوار آورد

در این دو روزه ی بعد از تو ای حبیب خدا!

ببین چه بر سر این باغ، روزگار آورد

پس از غروبِ جمال تو، یا رسول الله!

"زمانه تیره شد و ابرهایِ تار آورد"

کنون که فاطمه ات با مدینه کرد وداع

نگاه کن، چه ره آورد از این دیار آورد

بپرس حضرت یاسین! چه شد که یاس کبود

به دستبوس تو با خود بنفشه زار آورد

اگر سکوت کند فاطمه، بپرس از او

که از مدینه چه با خویش یادگار آورد

گل صبور تو با پهلوی شکسته چه شد

که رو به جانب مسجد، شهاب وار آورد

به یاد یار سفر کرده، تا که جان دارم

دل شکسته و اندوه جاودان دارم

استادشفق

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 17:25
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

حضرت زهرا(س) مدح ومرثیه -(دهان خویش بشوییم با شراب طهور) *استاد حاج غلامرضا سازگار

517

حضرت زهرا(س) مدح ومرثیه -(دهان خویش بشوییم با شراب طهور) اسماء فاطمه، عصمت، فراتر از درک بشر

دهان خویش بشوییم با شراب طهور

که آوریم به لب نام آن صحیفهء نور

زکیه طاهره انسیه فاطمه زهرا

که در سپهر به منصوره آمد مشهور

از آن گرفته ز معبود نام منصوره

که گشته دین و ولایت به نصرتش منصور

خدا به عصمت او در کتاب خود شاهد

نبی به حرمت او از خدای خود مأمور

خدای داند و پیغمبرش که زهرا کیست

کجا شناخت او بر بشر بود مقدور!؟

ستاره‌ای‌ست هزاران برابر خورشید

که ما به صورت یک سکه دیده‌ایم از دور

پیمبری به قیامت ره نجاتش نیست

مگر که با علی و فاطمه شود محشور

هزار عيسی مرهون فيض او در چرخ

هزار موسی مدهوش نور او در طور

زمينيان و سماواتيان به نورش غرق

اگر چه نور رخش در حجاب شد مستور

زهی به عصمت آن بانويی كه نزد پدر

كشيد پرده به رخسار و رو گرفت از كور

الا به دوستی‌ات جسم انبیا را جان

الا ز روشنی‌ات چشم اولیا را نور

تو قدر و کوثر و تطهیر و نور و طاهایی

به صفحه صفحهء قرآن نوشته این منشور....

استادسازگار، گلچین قصیده

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 17:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد