وفات حضرت خدیجه (س)

مرتب سازی براساس

یا خدیجة الکبری(س) -(تو آن کسی که خداوند خواست از لطفش...) * جواد محمودآبادی

287

یا خدیجة الکبری(س) -(تو آن کسی که خداوند خواست از لطفش...) توآنکسے که خداوند خواست از لطفش
یگانه مادر محبوبه اش بتول شوی
قلوب امت اسلام بسته بر طاها است
مقام توست فقط دلبر رسول (ص)شوے
تو مهربانے و سنگ صبور پیغمبر
که از تمامے غمهاے او ملول شوی
چنان به عشق گذشتے ز ثروت دنیا
که تا ابد سبب حیرت عقول شوی
به خاڪ عشق نشستے به درگه حق تا
در آزمون گذشتن ز خود،قبول شوی
تو یڪ اشاره ے مرموز سوره ے دهری
که بین آیه ے اطعام آن نزول شوی
به چند فطعه سخن،وصف آن مقام نشد
اسیر قافیه بودم غزل تمام نشد

  • دوشنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:36
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

وفات حضرت خدیجه(س) -(امشب شب هجران اُم المُومنین است) * علی شهودی

567

وفات حضرت خدیجه(س) -(امشب شب هجران اُم المُومنین است) امشب شبِ هجران اُمّ المُومنین است
در سوگِ او صد پاره قلبِ مسلمین است

امشب شبِ کوچِ عقیقِ بُرد باری است
کانگشترِ ختمِ رسالت را نِگین است

او همسری هست آسمانی پاک و بی غش
هر چند در شکلِ بشر روی زمین است

تنها نه همسر، هم دل و همگام و همراه
در زندگی بر رَحمةٌ لِلعالمین است

آن قهرمانِ شِعب و بانوی مصائب
بشکسته دل از ظلم و جورِ اهلِ کین است

آهنگِ رفتن کرده از دنیا و بی شک
برپا قیامت در دلِ اهلِ یقین است

زَهرا نماید گریه و زاری، و جاری
سیلابِ خون از چشمِ ختم المرسلین است

گردِ خزان بنشسته بر سیمای زَهرا
ریحانهء باغِ نبی اندوهگین است

امشب نشسته تا سحر بالینِ مادر
می گِرید و گرمِ وداعِ آخرین است

می گرید از هجرانِ جان فرسای مادر
خیلِ ملائک از غمِ زَهرا غمین است

خاموش گشته شمع شبهای پیمبر
بر لب پیمبر را نوای شور و شین است

  • چهارشنبه
  • 31
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

وفات حضرت خدیجه س -(مثل قرآن ماجرای این حقیقت روشن است) * هستی محرابی

369

وفات حضرت خدیجه س -(مثل قرآن ماجرای این حقیقت روشن است) #نذر_وفات_ام_المومنین_حضرت_خدیجه_س

مثلِ قرآن ماجرای این حقیقت روشن است
اینکه امّ المُومنینی در صداقت روشن است

عشقِ پنهانِ مسلمان بودن و یک شهر کفر
مِحنتِ شِعبِ ابی طالب به صِحَّت روشن است

یارِ عاشق پیشه ای بودی تو در احیای دین
جانِ اسلام از شما گیرد طراوت روشن است

مثلِ تو عاشق ترین زن کس ندیده در جهان
اینکه حق از کارِ تو دارد رضایت روشن است

انقلابی در جهانِ شرک بر پا کرده‌اید
منطبق با آیه های نور و رحمت روشن است

سوختن را شمع ها از جانتان آموختند
چون شهابی نورتان بر شامِ ظلمت روشن است

اصلاً اسلام از وجود تو چنین شد استوار
خرجِ دین کردی تمامِ مال و ثروت روشن است

این تو را بس همسرِ طاهائی، ام المومنین!
کور شد چشمِ حسود بی اصالت. روشن است

تا قیامت عشق مرهونِ فداکاریِ توست
بس که دارد مصطفی بر تو ارادت روشن است

السَّلام ای همسرِ خورشیدِ دین فخرِ زنان
تا ابد نامِ تو در متنِ زیارت روشن است!

#سه_شنبه_۲۳_فروردین_۱۴۰۱
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • سه شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 15:18
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

وفات حضرت خدیجه س -(در این عالم فقط تنها تویی همتای احمد) * هستی محرابی

387

وفات حضرت خدیجه س -(در این عالم فقط تنها تویی همتای احمد) #وفات_حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س

تمامِ هستِ خود را ریختی در پای احمد
در این عالم فقط تنها تویی همتای احمد

اَلا ای بانوی فرخنده فال ای مادرِ نور
تو گشتی مستتر در کوثرِ زهرای احمد!

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 15:23
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

در مدح ام المومنین حضرت خدیجه (س) -(آورده ام امشب غم پنهانی خود را) * عاطفه سادات موسوی

233

در مدح ام المومنین حضرت خدیجه (س) -(آورده ام امشب غم پنهانی خود را) السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا أَوَّلَ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ أَنْفَقَتْ مالَها فِی نُصْرَةِ سَیِّدِ الاْنْبِیاءِ، وَ نَصَرَتْهُ مَااسْتَطاعَتْ وَدافَعَتْ عَنْهُ الاْعْداءَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرَئِیلُ، وَ بلَّغَهَا السَّلامَ مِنَ اللهِ الْجَلِیلِ، فَهَنِیئاً لَک بِما أَوْلاک اللهُ مِنْ فَضْل، وَالسَّلامُ عَلَیْک وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.

آورده ام امشب غم پنهانی خود را
بر شانه شب قدرِ پریشانی خود را

رفتی و نگفتیم همین قدر که داریم
از برکت دست تو مسلمانی خود را

در سجده نبخشیده کسی جز تو به این خاک
در راه خدا گرمی پیشانی خود را

آیا چه بر اسلام گذشته است که بُرده_
از خاطر خود خاطره ی بانی خود را

ایمان به تو و مادری‌ات هر که ندارد
فریاد زده وسعت نادانی خود را

پنهان مکن ای ماه دعا در دل این شب
از قبله‌ی دل صورت بارانی خود را

یک عمر به امید عطای تو نشستیم
پس جمع مکن سفره ی مهمانی خود را

بر چهره‌ی زهرای خودت خوب نظر کن
بسپار به خاطر غم پایانی خود را

  • پنج شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:11
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

زمینه حضرت خدیجه(س) -(ای عزیز پیمبر، ای بانو خدیجه) * طاها تحقیقی

42

زمینه حضرت خدیجه(س) -(ای عزیز پیمبر، ای بانو خدیجه) ?بند اول:

ای عزیز پیمبر، ای بانو خدیجه
تویی بر شیعه مادر، ای بانو خدیجه
به تو مدیونه اسلام، همه هستِ خود را
ز غمت دیده ها تر، ای بانو خدیجه

تویی اول بانوی دین
ای نبی را یار و معین
هستی در دنیا بی قرین

ای مقامت والاترین
زیر پایت خُلد برین
مولاتی امُّ المؤمنین

مولاتی امُّ المؤمنین

?بند دوم:

تا که قولت یقین شد، ای بانو خدیجه
ثروتت خرج دین شد، ای بانو خدیجه
خدا بر تو فرستاد، سلام و تحیّت
افتخارت همین شد، ای بانو خدیجه

چونکه راهت بود پُر خطر
خدا بر تو داد یک ثمر
دختری از جنس گوهر

دختری سرور بر زنان
علت خلقِ این جهان
فاطمه خورشیدِ جنان

مولاتی امُّ المؤمنین

?بند سوم:

بعده تو درد ها زهرا، ای بانو خدیجه
میکشد قدرِ دریا، ای بانو خدیجه
به زیرِ ضرب و شَتمِ، حرامی ها ای وای
میشود قامتش تا، ای بانو خدیجه

دخترت می بیند جفا
می زنند او را بی هوا
عده ای رذل و بی حیا

خانه اش آتش می زنند
خیلی آزارش می دهند
شوهرش با ظلم می برند

آه و واویلا فاطمه(س)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 19:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

زمزمه واحد حضرت خدیجه(س) -(ای مادر امت، ای یاور بطحا) * طاها تحقیقی

52

زمزمه واحد حضرت خدیجه(س) -(ای مادر امت، ای یاور بطحا) بند اول:

ای مادر امت، ای یاور بطحا
مولاتنا بی بی، خدیجة الکبری
شفیعه ی عقبا، ای سرور زنها
مولاتنا بی بی، خدیجة الکبری

از ما به تو سلام و، درود بی حد
با ثروتت شد احیا، دین محمد
تا به ابد مدیونتیم، ای یار احمد

بر لب شعارِ، شیعه چنین است
خدیجه امّ المؤمنین است

یا رب بحق خدیجه العفو

بند دوم:

ای محرم راز و، ای مونس طاها
امّ الائمه یا، خدیجة الکبری
ما قطره هستیم و، لطف تو چون دریا
امّ الائمه یا، خدیجة الکبری

بین زنان تو اول، شدی موحد
آزار دشمنان را، بودی تو شاهد
همراه پیغمبر شدی، توام مجاهد

این لقب از رب العالمین است
خدیجه امّ المؤمنین است

یا رب بحق خدیجه العفو

بند سوم:

ای بانی اسلام، بانوی بی همتا
زوجة الاحمد یا، خدیجة الکبری
ای مادر زهرا، صفیه ی غرّا
زوجة الاحمد یا، خدیجة الکبری

عمرت گذشت به پای، ترویج مکتب
بودی کنار خاتم، هر روز و هر شب
ذکرِ مقدست شده، نوای بر لب

عقیده ی اصلِ مسلمین است
خدیجه امّ المومنین است

یا رب بحق خدیجه العفو

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

رحلت حضرت خدیجه(س) -(پس از احمد اگر نازل شود پیغمبری دیگر) * رضا قاسمی

38

رحلت حضرت خدیجه(س) -(پس از احمد اگر نازل شود پیغمبری دیگر) پس از احمد اگر نازل شود پیغمبری دیگر
نمی‌آید شبیه همسرِ او همسری دیگر

زنی از جنسِ «اَعطَیناک» بین نازَنان تنهاست
که محشور است آنجا ابتری با ابتری دیگر

کنار هم‌رکابش «یاعلی» گفت و به جنگ جهل
نرفت از سنگرِ هم‌سنگرش در سنگری دیگر

علی با ذوالفقارش زور بازوی پیمبر شد
و این زن با وفا و مِکنتش شد حیدری دیگر

به دور شمع پیغمبر نمی‌بینیم تا محشر
به جز بال و پرِ پروانه‌اش خاکستری دیگر

به جز دامانِ پاک او که رحلِ نور اعطیناست
نجوشیده‌ست در عرش برین هم کوثری دیگر

به غیر از دفترِ مدح طلاکوبش که قرآن است
نخورده مُهرِ «اُمُّ‌الْمُؤمِنین» بر دفتری دیگر

اگر جا می‌شود دریا میان کاسه‌ای لب‌پَر
بگو داریم غیر از اُمّ‌زهرا مادری دیگر

زنی که می‌فروشد نور عقبی را به دنیایش
نخواهد داشت جز شیطان و آلش مشتری دیگر

زنی که جای «اُمُّ‌الْمُؤمِنین» اُمُّ‌الحَسَد شد رفت
نخواهد رفت بغض بچه‌هایش از سری دیگر

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:55
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور رحلت حضرت خدیجه(س) -(هر لقبی رو که به هرکس نمیدن) * حسین فتحی

51

شور رحلت حضرت خدیجه(س) -(هر لقبی رو که به هرکس نمیدن) هر لقبی رو که به هرکس نمیدن
پر طاووسو به کرکس نمیدن
دستتو بذار توو دستای علی
دلو که به دست ناکس نمیدن ۲

ام المومنین خدیجه خاتون و
امیرالمومنین حیدر کراره
بهترین ثروتو داره توی این عالم
هر کسی که توو دلش حب علی داره
ابوتراب حیدر / عالیجناب حیدر
میشه هرکی با تو نیست / خونه خراب حیدر
جان جهان حیدر / فوق بیان حیدر
اسم زیبای تو زینت اذان حیدر
علی مولا - مدد یا حیدر ۴

با همه عشاق علی برادرم
دشمن دشمن مولا حیدرم
همه فخرم اینه توی زندگی
عاشق فاتح جنگ خیبرم ۲

معشوق مصطفی خدیجه خاتون و
معشوق فاطمه حیدر کراره
جون ناقابل من فدای شاهی که
یکی از فدایی هاش میثم تماره
شاه نجف حیدر / شور و شعف حیدر
میده حب تو به هر کسی شرف حیدر
مرد دلیر حیدر / نعم الامیر حیدر
دم مرگم بیا دستمو بگیر حیدر
علی مولا - مدد یا حیدر ۴

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم ) * سید حمید رضا برقعی

1985
1

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم ) دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم
آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم

سرمه نمی برم به چین، قند و شکر نمی خرم
نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم

بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم
دانهء عشق کاشتم، در قفست رها شدم

با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه ایست
با تو پر از قصیده ام، با تو غزل سرا شدم

ای که ملول می‌شوی از نفس فرشته‌ها
باور من نمی شود، همنفس خدا شدم

سفرهء دل برای من، باز کن آیه ای بخوان
حرف بزن که مَحرمِ زمزمهء حرا شدم

قطرهء من فرات شد، ذرّه ام آفتاب شد
پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم

پشت سرت من و علی، قامت عشق بسته ایم
تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم

من به تو دست یاعلی داده ا

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:09
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شعر وفات حضرت خدیجه (س) -(سلام روح القدس سلام رب جلیل) * میثم مومنی نژاد

728
1

شعر وفات حضرت خدیجه (س) -(سلام روح القدس  سلام رب جلیل) سلام روح القدس سلام رب جلیل
به مادر کوثر و به دختر سلسبیل

چه بانویی در قریش همیشه او بی نظیر
چه همسری بر رسول هماره او بی بدیل

قطره ای از قهر او عذاب طوفان نوح
گوشه ای از مهر او عبور موسی ز نیل

یگانه بانو که بر دو قبله خوانده نماز
سجده به بت کی کند ؟ پیرو دین خلیل

بطن چنین بانویی ظرف امامت شده
از افق او دمید آل نبی را سلیل

بهر طعامش حرا چله نشینی کند
بهر سلامش رطب شهد شود بر نخیل

شاخه ی گل روی دست قابض روح آمده است
پر شده در باغ وحی بوی گلاب و رحیل

رسد به خیرالبشر تسلیت از کردگار
رسد به خیرالنسا تعزیت از جبرئیل

جامه ی پیغمبر است جای کفن بر تنش
نخواست حتی کفن ز روزگار بخیل

نبود بیند دگ

  • دوشنبه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1397
  • ساعت
  • 19:24
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمدرضا نادعلیان

وفات شهادت گونه ی ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها -(کسی که مادر زهراست، ام المومنین باشد) * محمدرضا نادعلیان

905
2

وفات شهادت گونه ی ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها -(کسی که مادر زهراست، ام المومنین باشد) کسی که قلب او سرشار از نور یقین باشد
فقط او در کنار رحمة للعالمین باشد

چه باک از این که زن های عرب او را نمیخواهند
خدا میخواست با پیغمبر خود همنشیین باشد

سلام حیدر کرار با زهراست پس حتما
سلام او فقط با شخص ختم المرسلین باشد

تمام هستی اش را خرج راه مصطفی کرده
پس اسلام است مدیونش نه او مدیون دین باشد

ز دامان پر از مهرش به دنیا کوثر آورده
و درد بعضی از زن های پیغمبر همین باشد

حسادت کور کرده چشم هاشان را نمیفهمند
کسی که مادر زهراست، ام المومنین باشد

"و أین مثلها" یعنی کسی دیگر خدیجه نیست
"و أین مثلها" یعنی فقط او دلنشین باشد

نگفتم گوشه ای از مدحتان را باز شرمندم
همان بهتر که پایان غزل ها نق

  • پنج شنبه
  • 3
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا نادعلیان
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی وفات حضرت خدیجه(س) -( دخترم را همه جا مونس و دلدار شويد) * حسن ثابت جو

478

دوبیتی وفات حضرت خدیجه(س) -( دخترم را همه جا مونس و دلدار شويد) دخترم را همه جا مونس و دلدار شويد
طاقت غصه ندارد نشود بار شوید
وقت بیماری زهرا چو پرستار شوید
موسم سختی او جمله مددکار شوید

  • سه شنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:34
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زهرا(س)درفراق مادر(رفتی تو مادر دخترت بی غمگسار است) * اسماعیل تقوایی

666

زهرا(س)درفراق مادر(رفتی تو مادر دخترت بی غمگسار است) زهرا(س)درفراق مادر
رفتی تومادر دخترت بی غمگسار است
غمدیده طفلت در مدینه داغدار است

کاشانه بی تو، جان زهرا،سوت وکور است
روزمن وبابا مثال شام تار است

ای بر رسول ا..همدم،یار ویاور
بی تو پدر قامت خمیده دل فکار است

پنهانی از من در کنار قبرت آید
پیدا به سرتاپای او خاک مزار است

ام ابیهایم دهم دلداری او
گویی که بی تو او غریب این دیار است

بی مادری سخت است، گو برمن چسازم
بیچاره هر دختر که اینسان داغدار است

مادر به جایت می کنم من خانه داری
اشکم روان از دیده همچون جویبار است

یا رب عطا صبری نما تا طاقت آرم
سوزد دلم بابای خوبم بیقرار است

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 03:38
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک زمینه حضرت خدیجه س -(اولین بانویِ دین) * طاها تحقیقی

610

سبک زمینه حضرت خدیجه س -(اولین بانویِ دین) بند اول:

اولین بانویِ دین
شد خدیجه در زمین
بانیِ اسلام شد و
سیدة الْمؤمنین

ثروتش را در رَهِ عشقِ پیمبر کرد فدا
در تمامِ لحظه ها او بود کنارِ مصطفی

همسرِ طاها
مادرِ زهرا
حامیِ دینِ
سَیدالْبَطحا

بی بی اُمُّ الْفاطمه

بند دوم:

منشأ عشق و وفا
جلوه ی حجب و حیا
میرود از مکّه و
محشری گشته به پا

روی دوش مصطفی شال عزا و ماتم است
قدِّ زهرای بتول از این غم عُظمیٰ خم است

آه و واویلا
اسوه ی زن ها
پر زند سوی
جنت الاعلا

بی بی اُمُّ الْفاطمه

بند سوم: (زبانحال حضرت زهرا)

ای همیشه یاورم
قُوَّت بال و پرم
در عزای تو نشست
خاک غم روی سرم

بعد تو مادر به پای عشق پاک مرتضیٰ
میشوم پشت دره خانه اسیر شعله ها

  • چهارشنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

وفات حضرت خدیجه(س) -( ای یاور رسول خدا زوجة النبى) * ناشناس ؟؟؟

552

وفات حضرت خدیجه(س) -( ای یاور رسول خدا زوجة النبى) ای یاور رسول خدا زوجة النبى
ای آبروی اهل ولا زوجة النبى

قطعا محبت تو بهشت است آخرش
دستم بگیر روز جزا زوجة النبى

فرموده است حضرت احمد که دین من
از ثروت تو گشته به پا زوجة النبى

کوری چشم آنکه حسود و خبیثه است
هستی فقط تو مادر ما زوجة النبى

خاک قدوم تو همه‌ی اهل آسمان
ای آبروی عرش و سماء زوجة النبى
شاعر:علی گلچین پور

  • شنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 15:55
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

وفات جانگداز حضرت خدیجه(س)، گریز به روضه مادرسادات و کربلا -(مادر کوثر تو ای بانو...) * مرتضی محمودپور

438

وفات جانگداز حضرت خدیجه(س)، گریز به روضه مادرسادات و کربلا -(مادر کوثر تو ای بانو...) بنداول

مادر کوثری تو ای بانو
بر زنان سروری تو ای بانو
فخرت این بس بود که در عالم
بر نبی همسری تو ای بانو
بهر سیر زنان در این عالم
نیک بال و پری تو ای بانو
بر امامان همه تویی مادر
محرم حیدری تو ای بانو
اولین بانوی مسلمانی
از همه سرتری تو ای بانو
دین ز سرمایه ات قوام گرفت
احمد از همتت دوام گرفت

بنددوم

ای کنیز تو حضرت حوا
مونس و همدمت شده زهرا
آسیه، ساره ،حضرت مریم
شده اند خادمه ز شوق ترا
دامنت پرورش دهد کوثر
ریزد از چادرت عفاف وحیا
در ره دین مصطفی با عشق
همه هستی خود نموده فدا
بر همه بانوان تویی الگو
چونکه داده سلام برتوخدا
تو که مادر بزرگ ساداتی
مستجاب الدعای حاجاتی

بندسوم

وقت کوچت رسیده گریه مکن
نبی از غم خمیده گریه مکن
بین که زهرا کنارت استاده
داغ هجرت خریده گریه مکن
در همین کودکی ببین بانو
بار هجران کشیده گریه مکن
چشم وا کن ببین سپیده دمید
ای تو بختت سپیده گریه مکن
لااقل رحم کن به فاطمه ات
طعم هجران چشیده گریه مکن
فاطمه آمده است پنهانی
حال زارش مگر نمیدانی.....؟

?بندچهارم

خیز بهرت کفن مهیا شد
در جنت به روی تو وا شد
در غمت مصطفی ز پا افتاد
غصه ات بین سینه اش جا شد
سخت باشد مرگ مادرها
شاهد مردن تو زهرا شد
حرف مادر زدم دلم لرزید
بهر روضه گریز پیدا شد
مادری در مدینه افتاده
داغدارش ببین که مولا شد
شد پرستار مادرش زینب
گریه میکرد از غمش هرشب

بندپنجم

مادری روی خاک افتاد و
با رخ لاله گون جان داد و
ناله ی کودکی بگوش آمد
سر بدیوار غصه بنهاد و
آتش فتنه شعله ور گشته
هستی نه فلک بر باد و
دود و آتش به خانه افتاده
ریخت بر هم تمام بنیاد و
کربلا آتش و شرار از کین
یکدم آمد حسین در یاد و
بی کفن جسم شاه افتاده
همه عالم حسین آباده

  • شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 19:05
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

وفات حضرت خدیجه س -(امامان جمله از نسلِ تو هستند) * هستی محرابی

455

وفات حضرت خدیجه س -(امامان جمله از نسلِ تو هستند) #وفات_ام_المومنین_حضرت_خدیجه_س

چه حد رزقِ تو در عالم زیاده
خدا هستیِ خود را بر تو داده

اساسِ کوثرِ قرآن تویی تو
تمامِ خلق در پیشت پیاده

تو ام المومنین در دینِ احمد
سبوی کوثری یا جام و باده

تویی محرم به اسرارِ الهی
همه زنها به پایت اوفتاده

امامان جمله از نسلِ تو هستند
ملائک در مقامت ایستاده

ز داغت عالمی را غم گرفته
پیمبر در غمت ماتم گرفته!

#وفات_ام_المومنین_خدیجه_کبری_تسلیت_باد
#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

درمدح وفات حضرت خدیجه (س) -(گوهر محمّد است که آن را خدیجه یافت) * علی بیرقدار

147

درمدح وفات حضرت خدیجه (س) -(گوهر محمّد است که آن را خدیجه یافت) گوهر محمّد است که آن را خدیجه یافت
بانوی اهل مکه چه گوهرشناس بود
اَعراب، جاهلانه به دنبال جهل خود
اما چه عالمانه پیمبرشناس بود

از فرط شوق و شور، سر از پا نمی‌شناخت
در جاده‌ی وصال که جای درنگ نیست
نور پیمبری به رُخ یار دیده بود
پس خواستگار‌ بودن این زن که ننگ نیست

مهریّه را خودش به خودش داد، للعجب!
بند تمام قاعده‌ها را ز هم گُسست
از یُمن ازدواج خدائیِ آن دو نور
توحید زنده شد، کمر کفر را شکست

در طالع چنین زن پاک و مطهرّه
حقّا که نور مادری کوثر است و بس
روزی اگر به همسر او مکه بَد کند
او کاشف الکروبِ دل شوهر است و بس

مبعث رسید، لحظه‌ی موعودِ انبیا
محبوب را حبیب به بانگ حجاز خواند
کعبه گواه می‌دهد این را: خدیجه نیز
پشت سر علی و پیمبر نماز خواند

اسلام، طفلِ کم‌نفسِ نورسیده بود
این طفل، زیر بالِ خدیجه بزرگ شد
اسلام، شهر کوچکِ اهل نماز بود
کز لطفِ بذلِ مالِ خدیجه بزرگ شد

دین‌دار بود و هستی او وقف یار بود
او محضر رسول خدا احترام کرد
جبریل هر سفر که به نزد نبی رسید
به حضرت خدیجه‌ی کبری سلام کرد

باید فراگرفت از او رسم و شیوه‌ی
در راهِ پاگرفتنِ دین، خون جگرشدن
زهرا ز مادرش به خدا ارث برده است
قربان یار رفتن و با جان سپر شدن
**
آه از اجل که زود به سوی خدیجه رفت
قربان اشکِ چشمِ عزادار فاطمه
رفت و ندید آتش اهل سقیفه را
نشنید آهِ در پس‌ ِ دیوار فاطمه

بعد از عروج مؤمنه و مؤمن قريش
این سال، سال ماتم و حُزن و غم نبی‌ست
هر همسری خدا به پیمبر اگر دهد
یک زن در آن میانه شبیه خدیجه نیست

لطف خدیجه تا به قیامت گره‌گشاست
مادربزرگ خوب ندیدیم این‌چنین
اصلاً به حکم قاعده‌ی وجه تسمیه
زیبد فقط به قامت او "اُمّ مؤمنین"

  • پنج شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:44
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت خدیجه سلام الله علیها-(من آن کنیز خدایم که یار طاهایم) *

6346
7

شعر مدح حضرت خدیجه سلام الله علیها-(من آن کنیز خدایم که یار طاهایم) من آن کنیز خدایم که یار طاهایم

منم که مادر امّ الائمه زهرایم

به افتخار کنیزی مصطفی این بس

که من شریک نبی در نشاط و غمهایم

خداست شاهد حالم که من چه‏ها دیدم

اگر چه شاد ز یک عمر امتحانهایم

گهی به شعب ابی طالبم گواه بلا

گهی ستم کش اهل حجاز و بطحایم

اگر بهشت برین جایگاه شأن من است

برای اینکه به دنیا مطیع مولایم

ز نیش طعنه نمام‏های آل قریش

هنوز وارث درد و بلاست زهرایم

تمام هستی خود را به عشق بخشیدم

به عشق اینکه به بیت نبی است مأوایم

ولی چه زود شنیدم پس از من و احمد

حریم عشق بسوزد به دست اعدایم

ستم به فاطمه‏ام از قدیم عادت داشت

از آن زمان که به دل بود انیس غمهایم

همیشه فاطمه می‏گفت

  • دوشنبه
  • 3
  • خرداد
  • 1389
  • ساعت
  • 20:59
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

ام المومنین(س)-(به تن زخمی من روح مداوا دادی) *

2309

ام المومنین(س)-(به تن زخمی من روح مداوا دادی) به تن زخمی من روح مداوا دادی

قوت قلب نبی جان مرا نا دادی

تلخی سنگ به لبخند تو شیرین می شد

غم دلواپسی ام را به دلت جا دادی

سالها عمر تو با زخم زبانها طی شد

پای من وقف شدی هست خودت را دادی

هیچ کس مثل تو ای خوب به من لطف نکرد

تو مرا زیر پر و بال خودت جا دادی

می روی قلب من از درد به خود می پیچد

بی کسی های مرا باز به غمها دادی

فکر تنهایی من بوده ای ای گل زیرا

همه عاطفه ات را تو به زهرا دادی

  • جمعه
  • 29
  • مرداد
  • 1389
  • ساعت
  • 11:11
  • نوشته شده توسط
  • حسین کربلایی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

بارون، غم تو -(بارون، غم تو، تو نگاهم چکیده میدونم، شبای، بی مادری رسیده) * رضا تاجیک

3100
3

بارون، غم تو  -(بارون،  غم تو،  تو نگاهم چکیده      میدونم، شبای، بی مادری رسیده) بارون، غم تو، تو نگاهم چکیده میدونم، شبای، بی مادری رسیده
دل من و دو نیم میکنی با غصه ها سهیم میکنی
با چه دلی داری میری و دخترت و یتیم میکنی
با اینکه مادر تو خیلی سختی کشیدی
ولی مگه غربت بابام و ندیدی
چرا داری پر میگیری و دل بریدی
مادر، مادر، مادر، مادر

دل من، کنارت، داره روضه میخونه پدرم، تا ابد، مدیون تو می مونه
شبیه تو مبارزه با قوم ستمگری میکنم
با سن کم برای بابا بعد تو مادری میکنم
داری میری همسر فداکار بابا
کار تو مونده رو دوش ام ابیها
خونه بدون تو میشه مهمون غمها
مادر، مادر، مادر، مادر

دل من، دل تو، داره آتیش میگیره الهی، که گلت، برای تو بمیره
دعا بکن مادر من که بعد تو زود بمیرم
تو جوو

  • چهارشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1390
  • ساعت
  • 02:13
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

پیمبر عزا گرفت-(وقتی خدیجه رفت پیمبر عزا گرفت) *

2850
2

پیمبر عزا گرفت-(وقتی خدیجه رفت پیمبر عزا گرفت) وقتی خدیجه رفت پیمبر عزا گرفت
آمد زمان پیری و دستی عصا گرفت

شکر خدا به لرزه نیافتاد زانویش
دست رسول را چو دو دست خدا گرفت

مرهم گذار زخم تن مصطفی که رفت
زخم تنش دوباره سراغ دوا گرفت

اشکی چکید و ابر غم از پشت پلکها
باران درد بود که بی منتها گرفت

طوفان وزید و شعله غم در زبانه شد
قلب حزین دخترکی بی هوا گرفت

بابا! نبینمت که چنین گریه میکنی
بابا! اگر چه مادر ما را خدا گرفت

من خانه دار کوچک این خانه میشوم
این خانه ای که در دل او غصه جا گرفت

تنها نه مام باب که ام الائمه شد
با نقد جان ز معرکه خون بلا گرفت

تا قتلگاه،پشت در خانه علی
-آنجا که خصم غنچه نشکفته را گرفت-

با میخ در نوشت به دیوار خانه

  • چهارشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1390
  • ساعت
  • 02:11
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شعر وفات و مدح حضرت خدیجه(س) -( اسلام جز به مهر تو جانی به تن نداشت ) * میثم مومنی نژاد

3467
6

شعر وفات و مدح حضرت خدیجه(س) -( اسلام جز به مهر تو جانی به تن نداشت ) اسلام جز به مهر تو جانی به تن نداشت

عصمت به غیر نام خدیجه سخن نداشت

آن سال های سخت اگر با نبی نبود

گوییی سپاه دین علی بت شکن نداشت

جز دامن بهشتی آن مادر شریف

گیتی توان مادر کوثر شدن نداشت

غار حراست چله نشین طعام او

جز او رسول مَحرم سر و علن نداشت

سرمایه دار اول شهر حجاز بود

اما زمان رحلتش حتی کفن نداشت

زخم زبان شهر به جانش خرید و باز

باکی زجان فشانیش آن شیر زن نداشت

چشم رسول در غم او بارها گریست

گویا به غیر لاله گلی این چمن نداشت

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شعر مدح و وفات حضرت خدیجه(س) -( ای بانویی که زنده شد عصمت ز نام تو ) * میثم مومنی نژاد

2813
3

شعر مدح و وفات حضرت خدیجه(س) -( ای بانویی که زنده شد عصمت ز نام تو ) ای بانویی که زنده شد عصمت ز نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو
ای آفتاب لم یزلی همنشین تان
ای کوثر بهشت نبی هم کلام تو
بیت الحرام معتکف مسجد شماست
غار حراست چله نشین طعام تو
پیراهن رسول کفن شد که گل کند
تا روز حشر عطر نبی در مشام تو
ای سید زنان بهشتی که میگریست
چشمان سید الشهدا در مقام تو
سال عزاست چون تو به پرواز میرسی
ای مطلع غم همه حسن ختام تو
" تا بر فراز ماذنه ها نام مصطفی است"
"ثبت است بر جریده عالم دوام تو"

شاعر : میثم مومنی نژاد

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شعر وفات حضرت خدیجه(س) -( تو آن زنی که فلک آستان تو بوسید ) * میثم مومنی نژاد

3317
6

شعر وفات حضرت خدیجه(س) -(  تو آن زنی که فلک آستان تو بوسید ) تو آن زنی که فلک آستان تو بوسید
حجاب و عصمت و تقوی به دور تو گردید
تو آن زنی که خداوند انتخابت کرد
فروغ مهر پیمبر به خانه ات تابید
تو آن زنی که ز پاکی میان اهل قریش
طلوع زهره ی زهرا ز دامن تو دمید
تو آن زنی که مسلمان شدی نخستین روز
سلام بر تو ز خالق ز جبرییل رسید
تمام هستی تو هدیه گشت بر اسلام
خدا تمامی اسلام را به تو بخشید
نمانده است بجز آه در بساطت اگر
کفن برای تو گردید جامه ی خورشید
قسم به اشک پیمبر قسم به عام الحزن
که چشم ابر همیشه ز داغ تو بارید

شاعر : میثم مومنی نژاد

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

شعر وفات حضرت خدیجه(س) -( شکر خدا که عبد خدای خدیجه ایم ) * محمد فردوسی

4396
4

شعر وفات حضرت خدیجه(س) -( شکر خدا که عبد خدای خدیجه ایم ) شکر خدا که عبد خدای خدیجه ایم
ما بنده ایم و زیر لوای خدیجه ایم
ما عاقبت به خیرِ دعای خدیجه ایم
سینه کبودهای عزای خدیجه ایم
از لطف فاطمه است که ما مادری شدیم
با یک دعای نیمه شبش کوثری شدیم
وقتی خدیجه مادر ما شیعه ها بُوَد
دیگر چه غم که جای من و تو کجا بُوَد
با یک دعاش، حاجت ما هم روا بُوَد
از چه پی عبای رسول خدا بُوَد؟!
وقف خدا شده همه مال و منال او
پیغمبر خدا شده محو خصال او
او اوّلین زنی است که غم پرور نبی است
کوری چشم عایشه ... او همسر نبی است
هم همسر نبی است وَ هم یاور نبی است
یعنی که بعد شیر خدا لشکر نبی است
... آثار رنج در وجناتش عیان شده
مانند محتضر شده و نیمه جان شده
این روزها که حال و

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر وفات حضرت خدیجه(س) -( همچنان موجی که بر یک صخره خود را بشکند ) *استاد سید هاشم وفایی

2849

شعر وفات حضرت خدیجه(س) -( همچنان موجی که بر یک صخره خود را بشکند ) همچنان موجی که بر یک صخره خود را بشکند
جای دارد از هجوم غم دل ما بشکند
باز طوفان غمی آمد که با غوغای خود
کشتی دل را میان موج دریا بشکند
کعبه با پیغمبر رحمت سیه پوشیده است
بیم آن دارم که طاق عرش اعلا بشکند
زلزله افتاد بر بطحا از این داغ عظیم
شیشه های مکه جا دارد که یکجا بشکند
در عزای بانوی ایثار و ایمان و خلوص
هر دلی نشکست در امروز فردا بشکند
گر دل خلق جهانی بشکند زین غم رواست
ای خدا مگذار امشب قلب زهرا بشکند
نکهت غم آسمان را چون زمین پر می کند
شاخۀ این گل اگر از باد غم ها بشکند
رحمت این غم برای تو درستی آورد
ای «وفائی» گر دل تو بی محابا بشکند

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت حضرت خدیجه(س),(سـلام عالـم خلـقت! سـلام داور مـن) *

3667
3

اشعار وفات حضرت حضرت خدیجه(س),(سـلام عالـم خلـقت! سـلام داور مـن) سـلام عالـم خلـقت! سـلام داور مـن!

به روح پاک بنـات و بنین و شوهـر من

منـم صحیفـۀ تاریـخ عمـر ختـم رسل

که غرق بوسـۀ پیغمبر است کوثـر مـن

وجـود مـن ز ازل تشنـۀ محمّـد بــود

که شد شراب وصالش نصیب ساغر من

امیــن وحـــی الهــی ســلام آورده

به سـوی مـن ز خداوندگـار اکبـر من

سلام من به محمّد سلام من به علی

سلام هر دو به جـان و تـن مطهـر من

به وصف منزلتم نـزد مصطفی این بس

که روح بین دو پهلوی اوست دختر من

زهی به بخت بلندم که عقل کل فرمود

خدیجه مونس من بود و یار و یاور من

درسـت «امّ‌ابیهــا» اگـر شـود تفسیـر

یقین کنید که این دختر است مادر من

بـرای یـاری منجـی خلـق عالـم بـود

هماره کوچه

  • چهارشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:20
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(می­سوزم از شرار نفس های آخرت) *

3125
1

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(می­سوزم از شرار نفس های آخرت) می­سوزم از شرار نفس های آخرت
از لحن جانگداز وصایای آخرت
دستم به دست بی رمقت می­شود دخیل
در پیش دیدگان گهربار جبرئیل

دستم شبیه دست تو تبدار می­شود
دیوار غصه بر سرم آوار می­شود
رحمی نما به حال پریشان دخترت
مادر مکش عبای پدر را تو بر­ سرت
دلواپس غروب توام،آفتاب من
بر روزهای روشن من،رنگ شب مزن
در جام لحظه های خوشم شوکران مریز
مادر نمک به زخم جگرهایمان مریز
محزون رنج های پدر می­شوم مرو
من شاهد عزای پدر می­شوم مرو
مادر بمان کنار گل یاس باغ خود
آتش مزن به حاصل خود با فراق خود
فصل بهار خانه مان را خزان مکن
مادر بمان و نیت ترک جهان نکن
مادر حلال کن که دعایم اثر نکرد
شرمنده ام قنوت عشایم اثر نکرد
اشک غ

  • چهارشنبه
  • 28
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد