وفات حضرت خدیجه (س)

مرتب سازی براساس

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب) *

3732
4

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب) شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب
شکسته قلب رسول و ندارد امشب خواب
کنار بستر مرگ یگانه امّیدش
گرفته زمزمه،یا رب خدیجه را دریاب

*
همانکه هستی خود را به هستیَم بخشید
همانکه سوخت به پای منادی توحید
همانکه گرمی پشت رسالت من بود
و می تپید برای نبوت خورشید
*
در آن زمان که شب سرد کفر جولان داشت
زبان زخم عدو،تیغ تیز و بران داشت
خدیجه مرهم دلگرمی رهَم میشد
به آفتاب وجودم همیشه ایمان داشت
*
همانکه درک مقامش مقام می­آرد
و جبرئیل برایش سلام می­آرد
همان سرشت زلال و مطهری که خدا
ز نسل پاک و شریفش امام می­آرد
*
مقام و منزلتش را کسی چه می­داند
شریک امر رسالت همیشه می­ماند
قد خمیده و موی سفید او امشب
هزار روضه

  • چهارشنبه
  • 28
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(با دانه های اشک تو افطار میکنم) *

3458
1

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(با دانه های اشک تو افطار میکنم) مادر سلام حال غریبت چگونه است؟

مادر بگو که رنج مصیبت چگونه است؟

حالی غریب داری و در فکر رفتنی

دردی به سینه داری و حرفی نمی زنی

داری برای رفتن خود چانه می زنی

موی مرا به گریه چرا شانه می زنی

با دانه های اشک تو افطار میکنم

همسایه را ز داغ تو بیدار میکنم

همسایه ها برای تو پرپر نمی زنند

داری تو میروی و به تو سر نمی زنند

مادر بگو که مکه چه آورده بر سرت

که قد خمیده میروی از پیش دخترت

مادر ! پدر غروب تو را گریه میکند

و خاطرات خوب تو را گریه میکند

بخشیده ای تمام خودت را به آفتاب

و زنده شد به مهر تو مادر ابوتراب

چیزی نمانده است که دیگر فدا کنی

باید برای رفتن زهرا دعا کنی

حالا که پر کش

  • چهارشنبه
  • 28
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(از ماتم تو فاطمه جان گریه می کنم) *

3324
4

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(از ماتم تو فاطمه جان گریه می کنم) از ماتم تو فاطمه جان گریه می کنم

بی صبر می شوم و چنان گریه می کنم

یا اینکه در مصیبتت از دست می روم

یا اینکه با تمام توان گریه می کنم

زهرا به یاد غربت تو زار می زنم

با قلب خسته و نگران گریه می کنم

در التهاب نالة تو آب می شوم

مانند شمع از دل و جان گریه می کنم

در پشت در به رنگ گل لاله می شوی

پهلو شکسته ! ناله زنان گریه می کنم

با روضه های پهلو و بازو و چهره ات

با روضة بلال و اذان گریه می کنم

اصلاً ببین که با همة روضه های تو

اندازة زمین و زمان گریه می کنم

بانوی بی حرم به خدا من به یاد آن ....

....قبر بدون نام و نشان گریه می کنم

آه ای خدیجه مادر غم ! نه فقط شما

من هم به یاد مادرمان

  • چهارشنبه
  • 28
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:43
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(خبر پیک اجل مادر کوثر شده بود) *

3429
-1

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(خبر پیک اجل مادر کوثر شده بود) خبر پیک اجل مادر کوثر شده بود

صحبت از رفتن غم خوار پیمبر شده بود

مالک الموت برایش پر و بال آورده

مادر حضرت صدیقه کبوتر شده بود

وقف اسلام شد و وقف خدا و قرآن

عاشقانه چقدر حامی رهبر شده بود

اصلاً از برکت او هست اگر اسلام است

این چنین بود که او از همه برتر شده بود

تا چه حد است مقامش که کنار زهرا

نام او وارد ادعیه ی دفتر شده بود؟

بار بست همدم و دلدار پیمبر حالا

نوبت ام ابیهایی دختر شده بود

**

دختری ماند از او ، دختری هم چون خود او

دختری که سپر و حامی همسر شده بود

چه قدر غصه ی کج راهی مردم را خورد

چقدر آه شد و دیده ی او تر شده بود

علت بوی خوش شهر مدینه از اوست

عود آتش زده اند – شه

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:29
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(سلام بر تو که خیر النسا به ما دادی) *

3833
1

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(سلام بر تو که خیر النسا به ما دادی) سلام بر تو که خیر النسا به ما دادی
سلام بر تو که درس وفا به ما دادی
سلام بر تو که با جان ،بها به ما دادی
سلام بر تو که روح عطا به ما دادی

چه گویم و چه نویسم ز مدحتان بانو
شما که شمس و قمر پیشتان زده زانو
فرشته ای که خدا هدیه کرده بر احمد
ملیکه ای که نگاهش طراوت انگیزد
زنی که که غیر رسول و خدا نمی بیند
کسیکه طاقت وصبرش بود فزون ازحد
زنی نبوده به جز همسر رسول خدا
که در تمامی عمرش ز او نبوده جدا
شریک زندگی مصطفی شما هستی
به دل ملیکه مهر و وفا شما هستی
انیس درد و غم مرتضی شما هستی
به غصه ها که بود مبتلا شما هستی
پناه جمع خلایق به روز واهمه ای
خدیجه همسر پیغمبر ام فاطمه ای
درود بر تو که اول زن مسل

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:37
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(میسوزم از شرار نفس های آخرت) *

3460
1

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(میسوزم از شرار نفس های آخرت) میسوزم از شرار نفس های آخرت

از لحن جانگداز وصایای آخرت

دستم به دست بی رمقت می شود دخیل

در پیش دیدگان گهربار جبرئیل

دستم شبیه دست تو تبدار میشود

دیوار غصه بر سرم آوار میشود

رحمی نما به حال پریشان دخترت

مادر مکش عبای پدر را تو بر سرت

دلواپس غروب توأم،آفتاب من

بر روزهای روشن من،رنگ شب مزن

در جام لحظه های خوشم شوکران مریز

مادر نمک به زخم جگرهایمان مریز

محزون رنج های پدر میشوم مرو

من شاهد عزای پدر میشوم مرو

مادر بمان کنار گل یاس باغ خود

آتش مزن به حاصل خود با فراق خود

فصل بهار خانه مان را خزان مکن

مادر بمان و نیت ترک جهان نکن

مادر حلال کن که دعایم اثر نکرد

شرمنده ام قنوت عشایم اث

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:39
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)-(بیچاره دستی که در این شب ها فقیرت نیست) * علی اکبر لطیفیان

4302
0

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)-(بیچاره دستی که در این شب ها فقیرت نیست) بیچاره دستی که در این شب ها فقیرت نیست
یعنی دخیل دست های دستگیرت نیست
باید برای خانه ی تو زیر پایی شد
بیچاره بال جبریلی که حصیرت نیست

هرگر نمی خواهم ببینم آن شبی را که
در سفره ی افطار ما نان و پنیرت نیست
قربانی نامت شدن عین حیات ماست
مرده تر از مرده است هرکس که بمیرت نیست
تو منت دین خدا بر گردنم هستی
آری تو امّ المؤمنینی و نظیرت نیست
تو بانوی اسلامی و تاج سرم هستی
کوری چشم دشمنانت مادرم هستی
ای همسر شایسته ی پیغمبر مکه
ای جده ی شهر مدینه ؛ مادر مکه
ای که برایت حاجیان احرام می بندند
قبر شریفت قبله گاه دیگر مکه
تو مادری ات نیز بوی نوکری میداد
می خواستی باشی کنیز دختر مکه
تو زینب پیغمبری و سال ه

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:43
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(مادر سلام حال غریبت چگونه است؟) *

5058
8

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(مادر سلام حال غریبت چگونه است؟) مادر سلام حال غریبت چگونه است؟

مادر بگو که رنج مصیبت چگونه است؟

حالی غریب داری و در فکر رفتنی

دردی به سینه داری و حرفی نمی زنی

داری برای رفتن خود چانه می زنی

موی مرا به گریه چرا شانه می زنی

با دانه های اشک تو افطار میکنم

همسایه را ز داغ تو بیدار میکنم

همسایه ها برای تو پرپر نمی زنند

داری تو میروی و به تو سر نمی زنند

مادر بگو که مکه چه آورده بر سرت

که قد خمیده میروی از پیش دخترت

مادر ! پدر غروب تو را گریه میکند

و خاطرات خوب تو را گریه میکند

بخشیده ای تمام خودت را به آفتاب

و زنده شد به مهر تو مادر ابوتراب

چیزی نمانده است که دیگر فدا کنی

باید برای رفتن زهرا دعا کنی

حالا که پر کش

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:47
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(مادری پر غصه و درد آشنا دلواپس است) *

4040
4

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(مادری پر غصه و درد آشنا دلواپس است) مادری پر غصه و درد آشنا دلواپس است
عزم رفتن کرده تا سمت خدا دلواپس است

مادری افتاده در بستر به حال احتضار
دختری کوچک شده غرق دعا، دلواپس است

بر لبش امن یجیب و دیده هایش غرق اشک
ترس دارد که نگیرد او شفا، دلواپس است

دخترش خورده زمین امروز تعبیرش بد است
از عبور نیلی اش در کوچه ها دلواپس است

شور افتاده دلش چون خواب دیده نیمه شب
گوهرش افتاده زیر دست و پا، دلواپس است

او که در شعب ابیطالب همیشه تشنه بود
تشنه، یاد تشنه کرببلا دلواپس است

او که مرهم روی زخم سنگ ها بگذاشته
خوب میفهمد هجوم سنگ را، دلواپس است

من یقین دارم که او بین کفن ها گریه کرد
بر شهید بی کفن، بر بوریا دلواپس است

شاعر:محسن حنیفی

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:53
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت حضرت خدیجه(س)،(در مقام زن ولی مردانگی قانون توست) *

3677
2

اشعاروفات حضرت حضرت خدیجه(س)،(در مقام زن ولی مردانگی قانون توست) در مقام زن ولی مردانگی قانون توست
تا قیامت هر کجا مؤمن بوَد، ممنون توست
بردباری، صبر، دینداری همه مرهون توست
هر که از اسلام دارد بهره‌ای، مدیون توست

مصطفی ز آغاز، یاری جز تو و حیدر نداشت
در مقام و منزلت مانند تو همسر نداشت
این سه اصل آمد از اول باعث ترویج دین
هست تو، خُلق نبی، تیغ امیرالمؤمنین
از تمام هست خود یکسر فشاندی آستین
راستی این است در اسلام، دین راستین
با علی همگام در احیای قرآن بوده‌ای
پیشتر از بعثت احمد مسلمان بوده‌ای
مؤمنین از چون تو مادر تا قیامت سرفراز
مسلمین آرند بر خاک درت روی نیاز
بر تو می‌بالد محمّد، بر تو می‌نازد حجاز
با محمّد خوانده‌ای پیش از شب بعثت، نماز
مـادر زهرا سلام

  • دوشنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:57
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(مادرِ ياس) *

4679
5

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(مادرِ ياس) مادرِ ياس
در سوگ تو آتشين دلم مادرِ ياس
هجران تو گشته قاتلم مادرِ ياس
زهرا به كنارِ قبر تو مي‌گريد

از ناله‌ي او منفعلم مادرِ ياس
هر ديده‌ي احمد آسماني ابريست
از آه نبي مشتعلم مادرِ ياس
در خلوت دل رسول با خود گويد
اي چاره‌ي حلِ مشكلم مادرِ ياس
در بزمِ عزاي تو سرشكم جاريست
امشب شده غصه حاصلم مادر ياس
در ماه خدا اگر عزادار توأم
الطاف تو گشته شاملم مادرِ ياس
با جلب شفاعت رسول اكرم
كن در دو جهان تو قابلم مادرِ ياس

وفادار
اي يار وفادار كه رفتي ز برم
داغت شده خنجري ميان جگرم
آن لحظه كه خم شدم براي تدفين
تا شد دگر و نايستاد اين كمرم
با فاطمه دختر چه سازم بي تو
گريد به هواي تو بر اين چشمِ ترم
اي كاش

  • سه شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:30
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(دستم شبیه دست تو تبدار می­شود) *

3913
5

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(دستم شبیه دست تو تبدار می­شود) دستم شبیه دست تو تبدار می­شود
دیوار غصه بر سرم آوار می­شود
رحمی نما به حال پریشان دخترت
مادر مکش عبای پدر را تو بر­ سرت

دلواپس غروب توام،آفتاب من
بر روزهای روشن من،رنگ شب مزن
در جام لحظه های خوشم شوکران مریز
مادر نمک به زخم جگرهایمان مریز
محزون رنج های پدر می­شوم مرو
من شاهد عزای پدر می­شوم مرو
مادر بمان کنار گل یاس باغ خود
آتش مزن به حاصل خود با فراق خود
فصل بهار خانه مان را خزان مکن
مادر بمان و نیت ترک جهان نکن
مادر حلال کن که دعایم اثر نکرد
شرمنده ام قنوت عشایم اثر نکرد
اشک غمت به ساحل پلک ترم نشست
سنگ فراق شیشه ی قلب مرا شکست
امن یجیب خواندن من بی­نتیجه ماند
زهرا یتیم گشت و پدر بی­خدیجه م

  • سه شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(یـارب گرفتـارم عبـد گنهکارم) *

5503
6

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(یـارب گرفتـارم           عبـد گنهکارم) یـارب گرفتـارم عبـد گنهکارم

این جرم بسیارم تنها تو را دارم

یا نور یا قدوس یا نور یا قدوس

بنگر به آه من کوه گنـاه من

روی سیاه من ای رب غفّارم

یا نور یا قدوس یا نور یا قدوس

من دل به تو بستم خالی بود دستم

تا بودم و هستـم تنها تویی یارم

یا نور یا قدوس یا نور یا قدوس

سرتا قدم دردم عمـری گنه‌ کردم

این نالۀ سردم این چشم خونبارم

یا نور یا قدوس یا نور یا قدوس

این کوه عصیانم این چشم گریانم

آلــوده‌دامــانم سنگین شده بارم

یا نور یا قدوس یا نور یا قدوس

یا قاضی‌الحاجات یا قابل‌التوبات

یا سامع‌الاصوات معبود ستارم!

یا نور یا قدوس یا نور یاقدوس

تـو ربّ معبـودم تو کل مقصودم

من عبد مردودم تـو

  • سه شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(ای ز ازل آشنای من ذکر تو روح دعای من) *

3660
2

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(ای ز ازل آشنای من               ذکر تو روح دعای من) ای ز ازل آشنای من ذکر تو روح دعای من

این تو و لطف و عطای تو این من‌وجرم‌وخطای من

ظلمت نفسی خدای من

ابر کرم بر سرم ببار رفته ز جان و تنم قرار

دست گناهان بی‌شمار سلسله بسته به پای من

ظلمت نفسی خدای من

روی سیاه مرا ببین ناله و آه مرا ببین

درد گناه مرا ببین عفو تو باشد دوای من

ظلمت نفسی خدای من

ای همه هستم عطای تو ای همه ذکرم ثنای تو

ای ز کرم گشته جای تو در دل دردآشنای من

ظلمت نفسی خدای من

عبد سرافکندۀ تو‌ام گرچه بدم بندۀ توام

بندۀ شرمندۀ توام گر نپذیری تو وای من

ظلمت نفسی خدای من

جرم و گناهم همه ببخش به ساقی علقمه ببخش

به عصمت فاطمه ببخش گرچه نباشد جزای من

ظلمت نفسی خدای من

تو خ

  • سه شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:42
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(خدایا به اسم یا غفارت) *

3494
2

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(خدایا به اسم یا غفارت) خدایا به اسم یا غفارت

نظر کن به عبد گرفتارت

به ذکرت به جودت میخوانمت

که مهمان شده شب زنده دارت

به آوای عظم سلطانک

الهی و ربی من لی غیرک

خدایا تو هستی تنها یارم

به خاک درت سر می گذارم

تویی تو تمام امید من

به جز تو پناهی را ندارم

منم خاک و تو اعلی مکانک

الهی و ربی من لی غیرک

چه غم ها زدودی از دل من

گشودی گره از مشکل من

بلا را گرفتی از جان و دل

وِلا را سرشتی با گِل من

به والایی ظهر امرُک

الهی و ربی من لی غیرک

من و بی فایی با مهربان

تو و همنوایی با همزبان

منو بی حیایی در معاصی

تو و آشنایی با پشیمان

تویی صاحب خفیَ مکرُک

الهی و ربی من لی غیرک

منو کوه عصیان یارب العفو

تویی ما

  • سه شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:46
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(ماتم جانسوز ام المومنین است) *

3091
1

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(ماتم جانسوز ام المومنین است) ماتم جانسوز ام المومنین است

همسر دلسوز ختم المرسلین است

واویلا واویلا واویلا واویلا

رفت از جهان خدیجه با چشم خونبار

می گفت و یا فاطمه خدانگهدار

واویلا واویلا واویلا واویلا

صدیقه ی طاهره گشته سیه پوش

زمزمه ی قدسیان می رسد بر گوش

واویلا واویلا واویلا واویلا

بعد تو مادر زهرا نقش زمین شد

جانش فدای امیرالمومنین شد

واویلا واویلا واویلا واویلا

مهدی خرازی

روحش شاد

  • سه شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(کیستم من بانوی اسلام، ام‌المؤمنینم) *

4439
4

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(کیستم من بانوی اسلام، ام‌المؤمنینم) کیستم من بانوی اسلام، ام‌المؤمنینم

مادر کوثر، امید رحمۀ للعالمینم

آسمان معرفت، بر روی دامان زمینم

بانوی باغ جنان، محبوبۀ جان‌آفرینم

مثل زهرا دخترم آئینۀ حق الیقینم

بـارها از حق سلام آورده جبریـل امینم

من خدیجه همسر و همگام ختم المرسلینم

پیشتر از روز بعثت مصطفا را همسرم من

از نزول وحی، تنها حامی پیغمبرم من

همسرش نه، ‌همدمش نه، ‌بهترین همسنگرم من

مؤمنین را، بلکه ایمان را گرامی ‌مادرم من

بحر ایثار و وفا و معرفت را گوهرم من

در جلالت هـاجر و حـوا و مریم را قرینم

من خدیجه همسر و همگام ختم‌المرسلینم

پیشتر از بودنم دل برد از دستم محمد

در حقیقت روشنی بخش وجودم بود احمد

گشته بودم همچنان

  • سه شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 18:01
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار وفات حضرت خدیجه(ع)،(همسنگر بی مثل و مانندم خدیجه) * قاسم نعمتی

5804
2

اشعار وفات حضرت خدیجه(ع)،(همسنگر بی مثل و مانندم خدیجه) همسنگر بی مثل و مانندم خدیجه

بر عشق تو یک عمر پابندم خدیجه

ای در تمام عرصه هاسنگ صبورم

ای یاور دیرینه ام کوه غرورم

ای تکیه گاه شانه زخمی احمد

ای هرقدم تصدیق تو یار محمد

شد پشت گرمی ام همیشه همت تو

ترویج دین آغاز شد با ثروت تو

سرمایه اصلی آئین پیمبر

مال حلالت بوده و شمشیر حیدر

تو اولین زن دردیار مسلمینی

منصوب حق برنام ام المومنینی

تو پابه پایم درد و محنت می کشیدی

بار رسالت را به دوشت می کشیدی

تو آبروی سرزمین های حجازی

هم سفره ی من بوده ای درعشق بازی

تو حامی زحمت کش دین خدائی

تنها پرستار مناجات حرائی

در مهربانی و وفا غوغا تو هستی

الگوی همسرداری زهرا تو هستی

حالا دگر گیسو سپید

  • یکشنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:08
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(شد بی کفن بودن در این عالم نشان تو) * علی اکبر لطیفیان

3032

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(شد بی کفن بودن در این عالم نشان تو) شد بی کفن بودن در این عالم نشان تو

وقت سفر نام حسین ورد زبان تو

ای بی کفن صاحب کفن از آسمان گشتی

پوشیده شد در نور حق قد کمان تو

آمد کفنهایی که قد پنج تن باشد

شد اولینش مادر زهرا از آن تو

گوید حسین در عالم معنا که ای مادر

سهم من عریان و خونین نوش جان تو

جسم مرا در بوریایی جمع می سازند

این بی کفن بودن شد ارث خاندان تو

تو بانوی اسلامی و تاج سرم هستی

کوری چشم دشمنانت مادرم هستی

بیچاره دستی که در این شبها فقیرت نیست

یعنی دخیل دست های دستگیرت نیست

باید برای خانه تو زیر پایی شد

بیچاره بال جبریلی که حصیرت نیست

هرگز نمی خواهم ببینم آن شبی را که

در سفره ی افطار ما نان و پنیرت نیست

قربا

  • یکشنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:40
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(لحظاتي كه نشستي بغل بستر من) *

3721
3

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(لحظاتي كه نشستي بغل بستر من) لحظاتي كه نشستي بغل بستر من

اين قَدَر گريه نكن فاطمه جان در بر من

ديدن اشك تو والله برايم سخت است

پس عذابم نده در اين نفس آخر من

تو اجازه نده تنها بشود پيغمبر

بعد من باش كنار پدرت دختر من

صَرف دين پدرت شد لحظات عمرم

وقف شد دار و ندارم به ره همسر من

همه‌ي زندگي‌ام خرجيِ اسلام شده

جان من نيز فداي سر پيغمبر من

از همه ثروت من كه به هواي دين رفت

يك كفن نيست بپيچند بر اين پيكر من

اين همه سال غمي در دل من راه نيافت

ولي امشب غم فرداي تو آمد سر من

مي‌روم زود ز پيش تو دليلش اين است

كه نبينم چه مي‌آيد به سر كوثر من

مي‌روم تا كه نبينم كه به ضرب سيلي

چه مي‌آرند به روز گل نيلوفر من

پدرت گف

  • یکشنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:51
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)-(شکر خدا که تحت لوای خدیجه ایم) * علی اکبر لطیفیان

4823
0

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)-(شکر خدا که تحت لوای خدیجه ایم) شکر خدا که تحت لوای خدیجه ایم
بعد از هزار سال گدای خدیجه ایم

مهرش نتیجه ی دهه اول من است
ما یک دهه تمام برای خدیجه ایم

ده شب فقط به خاطر او گریه می کنیم
ما پیش واز روز عزای خدیجه ایم

اصلاً به ما چه مردم دنیا پیِ چه اند؟
ماها که در پی نوه های خدیجه ایم

بی مهر او عبادت عالم قبول نیست
ما با خدیجه، عبد خدای خدیجه ایم

مهر خدیجه را به سر شانه می برم
شکر خدا که مادر زهراست، مادرم

در لحظه ی شکسته شدن پا شدن خوش است
در خشک سال، عاشق دریا شدن خوش است

دلداده ها معامله با یار می کنند
بهر رسول این همه تنها شدن خوش است

قبل از غدیر گفت: علی رهبر من است
قبل از غدیر شیعه مولا شدن خوش است

دنبال مال نیس

  • یکشنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:05
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(سر لوحه ایمان و امان است خدیجه) *

4201
1

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(سر لوحه ایمان و امان است خدیجه) سر لوحه ایمان و امان است خدیجه

سرمشق ره حق طلبان است خدیجه

بانوی حرم خانه وحی نبوی اوست

در چشم نبی گوهر جان است خدیجه

گنجینه پُر گوهر تقوا و شرافت

آئینه توحید نشان است خدیجه

سرچشمه فضل و كرم و بخشش و احسان

بر جمله ایثارگران است خدیجه

سرسبزترین سرو سرافراز فضیلت

در فصل بهاران و خزان است خدیجه

در گلشن ارزنده توحید پرستی

چون كوثر جوشنده روان است خدیجه

گر فاطمه اش بانوی زن های بهشتی است

نور دل گل های جنان است خدیجه

پیداست شبِ آخرِ عمرش، ز نگاهش

بر فاطمهٔ خود نگران است خدیجه

در حسرت بی مادری فاطمه خویش

آزرده دل و اشك فشان است خدیجه

آمد كفن از سوی خداوند برایش

محبوب خداوند جهان اس

  • یکشنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(ای ز صد هاجرت درود و سلام) *

3689
1

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(ای ز صد هاجرت درود و سلام) ای ز صد هاجرت درود و سلام
كرده مریم به محضر تو قیام

همسر مصطفی درود، درود
مادر فاطمه سلام، سلام

همتت وقف مكتب توحید
ثروتت پشتوانة اسلام

هم سلام تو را رسانده خدا
هم به تو فخر كرده خیر الانام

پانهادی فراتر از مریم
در جلال و كمال و قدر و مقام

از سر عالمی كشیدی دست
با رسول خدا شدی همگام

دخترت كوثر رسول خدا
پسرانت به جن و انس امام

با ادب باید از تو گفتن مدح
با وضو باید از تو بردن نام

چشم دین بر جمال تو روشن
دل احمد به وصل تو آرام

مؤمنین را یگانه مامی تو
مادر یازده امامی تو

تو به اسلام مادری كردی
تو به توحید یاوری كردی

عصمت از دامنت چنان جوشید
كه به مریم برابری كردی

با محمد ، محمدی گشتی

  • یکشنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:16
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(هنوز چهرۀ مکه غبار ماتم داشت) *

3444
3

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(هنوز چهرۀ مکه غبار ماتم داشت) هنوز چهرۀ مکه غبار ماتم داشت

هنوز داغ ابوطالب آتش غم داشت

دل لطیف پیمبر غمین زهرا بود

به سینه درد و غم و غصه های عالم داشت

سخن ز رحلت بانوی با کرامت بود

کسی که حُسن کمال چهار مریم داشت

چه بانویی که خدایش سلام می فرمود

که نامۀ عملش مُهر مِهر خاتم داشت

یگانه بانوی مردی که از عدالت خود

تمام عالم و آدم به زیر پرچم داشت

سخای حاتم طایی کجا و این سفره

که درب خانۀ جودش هزار حاتم داشت

برای حضرت ام الائمه این یک بس

که نور فاطمه بر دامن مکرم داشت

خدیجه مادر ما اولین مسلمانی ست

که با ولای علی عهد خویش محکم داشت

در آخرین نفسش با اشاره می فرمود

همیشه فاطمه ام غربتی دمادم داشت

فدای دختر مظل

  • یکشنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(لحظاتی که نشستی بغل بستر من) *

3752
1

اشعار وفات حضرت خدیجه(س)،(لحظاتی که نشستی بغل بستر من) لحظاتی که نشستی بغل بستر من

این قَدَر گریه نکن فاطمه جان در بر من

دیدن اشک تو والله برایم سخت است

پس عذابم نده در این نفس آخر من

تو اجازه نده تنها بشود پیغمبر

بعد من باش کنار پدرت دختر من

صَرف دین پدرت شد لحظات عمرم

وقف شد دار و ندارم به ره همسر من

همه‌ی زندگی‌ام خرجیِ اسلام شده

جان من نیز فدای سر پیغمبر من

از همه ثروت من که به هوای دین رفت

یک کفن نیست بپیچند بر این پیکر من

این همه سال غمی در دل من راه نیافت

ولی امشب غم فردای تو آمد سر من

می‌روم زود ز پیش تو دلیلش این است

که نبینم چه می‌آید به سر کوثر من

می‌روم تا که نبینم که به ضرب سیلی

چه می‌آرند به روز گل نیلوفر من

پدرت گف

  • یکشنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(خبر پیک اجل مادر کوثر شده بود) *

3452
3

اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(خبر پیک اجل مادر کوثر شده بود) خبر پیک اجل مادر کوثر شده بود

صحبت از رفتن غم خوار پیمبر شده بود

مالک الموت برایش پر و بال آورده

مادر حضرت صدیقه کبوتر شده بود

وقف اسلام شد و وقف خدا و قرآن

عاشقانه چقدر حامی رهبر شده بود

اصلاً از برکت او هست اگر اسلام است

این چنین بود که او از همه برتر شده بود

تا چه حد است مقامش که کنار زهرا

نام او وارد ادعیه ی دفتر شده بود؟

بار بست همدم و دلدار پیمبر حالا

نوبت ام ابیهایی دختر شده بود

**

دختری ماند از او ، دختری هم چون خود او

دختری که سپر و حامی همسر شده بود

چه قدر غصه ی کج راهی مردم را خورد

چقدر آه شد و دیده ی او تر شده بود

علت بوی خوش شهر مدینه از اوست

عود آتش زده اند – شه

  • یکشنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 16:16
  • نوشته شده توسط
  • سیدمهدی هاشمی نسب
ادامه مطلب

اشعار وفاتحضرت خدیجه(س),( اي ز صد هاجرت درود و سلام) *

3733
1

اشعار وفاتحضرت خدیجه(س),( اي ز صد هاجرت درود و سلام) اي ز صد هاجرت درود و سلام
كرده مريم به محضر تو قيام
همسر مصطفي درود، درود
مادر فاطمه سلام، سلام

همتت وقف مكتب توحيد
ثروتت پشتوانة اسلام
هم سلام تو را رسانده خدا
هم به تو فخر كرده خير الانام
پانهادي فراتر از مريم
در جلال و كمال و قدر و مقام
از سر عالمي كشيدي دست
با رسول خدا شدي همگام
دخترت كوثر رسول خدا
پسرانت به جن و انس امام
با ادب بايد از تو گفتن مدح
با وضو بايد از تو بردن نام
چشم دين بر جمال تو روشن
دل احمد به وصل تو آرام
مؤمنين را يگانه مامي تو
مادر يازده امامي تو
تو به اسلام مادري كردي
تو به توحيد ياوري كردي
عصمت از دامنت چنان جوشيد
كه به مريم برابري كردي
با محمد ، محمدي گشتي
بر پيمبر، پ

  • چهارشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:07
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

ی دوش تا دوش پیمبر تا همیشه *

3175
1

ی دوش تا دوش پیمبر تا همیشه ای دوش تا دوش پیمبر تا همیشه
دین خدا را یار و یاور تا همیشه
ای همسر شایستۀ پیغمبر وحی
ای مادر زهرای اطهر تا همیشه
با بودنت زهرا به عالم فخر می کرد
از این که دارد چون تو مادر تا همیشه
اسلام ما با یاری تو پا گرفته
ای اولین اسلام آور تا همیشه
با بودن تو مصطفی دل گرم می شد
ای بر سر دین سایه گستر تا همیشه
از بی پسر بودن نریز ای با وفا اشک
زهرای تو نسلی ست برتر تا همیشه
تا فاطمه داری تو دیگر غم نداری
طوبای زهرا می دهد بر تا همیشه
با مرتضی شمشیر، پیغمبر اگر داشت
با بودن تو لحظه لحظه او سپر داشت
شاعر:مهدی نظری

  • پنج شنبه
  • 7
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 06:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

چطوری دلت میاد بدون ما بری سفر *

3699
4

چطوری دلت میاد  بدون ما بری سفر چطوری دلت میاد بدون ما بری سفر
حالا که داری میری، پس ما دو تا رو هم ببر
نه قرارمون نبود، رفیق نیمه راه باشی
گفتی پا به پام می مونی ،تا یه تکیه گاه باشی
به دلم آتیش نزن، گریه ی بی صدا نکن
واسه زنده موندنم، زیر لبت دعا نکن
خیلی زود داری میری!، دخترمون سه ساله شه
نذا باغِ زندگیش، رنگِ گلای لاله شه
وقت کوچت ای پرستو، نمِ پاییزی می خوای!؟
بعد عمری زندگی، تازه ازم چیزی می خوای!؟
نگو دریای غمِ خدیجه ساحل نداره !
همه زندگیم فدات، عبام که قابل نداره !
کفنت رو قراره ازآسمونا بیارن
قراره فرشته ها حلوا و خرما بیارن
به جونم آتیش زده؛ حرفِ کفن-اسمِ عبا
یادتِ گفته بودم براتُ از کرببلا
یادتِ گفته بودم، ازیه غ

  • پنج شنبه
  • 7
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 06:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

می سوزم و چو شمع سحر آب می شوم *

3546
1

می سوزم و چو شمع سحر آب می شوم می سوزم و چو شمع سحر آب می شوم
از غصه ی فراق تو بی تاب می شوم
دارم به پای پیکر تو گریه می کنم
بر لحظه های آخر تو گریه می کنم
اکنون که زخم رفتن تو بر جگر نشست
این کوه درد بر سر دوش پدر نشست
با دخترت تو این دم آخر سخن بگو
مادر بیا و حرف دلت را به من بگو
بابای من ز هجر تو دلگیر می شود
قلب جوان او ز غمت پیر می شود
مادر بیا به خاط زهرا بمان مرو
حتی گرفته است دل آسمان مرو
مادر بمان ز بیت نبوت صفا مبر
آرامش و قرار دل مصطفی مبر
مادر بمان و از دل این خانه پا مکش
بر صورت شکسته ی خود این عبا مکش
شاعر:رضا رسول زاده

  • پنج شنبه
  • 7
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 06:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد