وفات حضرت خدیجه (س)

مرتب سازی براساس

اشعار وفات حضرت خدیجه(س) -( امشب رسيده شام هجـران خـديجه ) * یوسف حق پرست

2653
2

اشعار وفات حضرت خدیجه(س) -( امشب رسيده شام  هجـران خـديجه ) امشب رسيده شام هجـران خـديجه
عـالم همه نالان و گريـان خـديجه
بيت نبـوّت غـرق در ماتم شد امشب
صاحب عـزا پيغمبـرخاتم شد امشب
در مكّه بيت مصطفي بيت الحزن شد
بـا دست پيغمبر خديجه در كفن شد
امشب غريبانـه رَوَد مـادر ز خانه
بازوي او ديگـر نخـورده تـازيانه
دلهـا بسوزد بهر زهـراي حـزينه
آتش زدند بيت علـي را در مدينه

شاعر : یوسف حق پرست

  • یکشنبه
  • 15
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 یوسف رحیمی

شعر وفات حضرت خدیجه(س) -( امشب فرشتگان خدا سوگوار تو ) * یوسف رحیمی

3162
1

شعر وفات حضرت خدیجه(س) -( امشب فرشتگان خدا سوگوار تو ) امشب فرشتگان خدا سوگوار تو
پر می کشند گریه کنان تا دیار تو
هم ناله با دل همه?‌ آسمانیان
جبریل روضه خوان شده بانو کنار تو
تنها نه لاله های دل داغدار ما
گلهای اشک چشم ملائک نثار تو
تا صبح ماند مثل تمام ستاره ها
چادر نماز سبز تو چشم انتظار تو
دلخسته ام به وسعت دلتنگی و فراق
زانو بغل گرفته ام امشب کنار تو
می سوزد از فراق تو با قلب دخترت
تا صبح مات و غمزده شمع مزار تو
یادم نمی رود شب آخر شب سفر
باران اشک فاطمه?‌ بیقرار تو
گفتی به فاطمه غم خود را خدیجه جان
آتش زدی به پهنه?‌ دریا و آسمان
از ماتم تو فاطمه جان گریه می کنم
بی صبر می شوم و چنان گریه می کنم
یا اینکه در مصیبتت از دست می روم
یا اینکه با تما

  • یکشنبه
  • 15
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 13:56
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر وفات حضرت خدیجه (س) در ماه رمضان -( من کنیز آسمانی اله العالمینم ) * محمود ژولیده

2806
2

شعر وفات حضرت خدیجه (س) در ماه رمضان -(  من کنیز آسمانی اله العالمینم ) من کنیز آسمانی اله العالمینم
بانویی یکتا پرستم همدل اهل یقینم
خلقتم از صلب های پاک یک یک منتقل شد
تاج دارم در سیادت پاکدامان و متینم
بانویی هستم که جبریلش سلام آرد ز بالا
من مخاطب از خدا با خطبه ی روح الامینم
اولین درد آشنای آستان هل اتایم
اولین بانوی اسلامم سعادت را نگینم
محرم اسرار بعثت راز دار بیت وحی ام
همسر آزاده ی درگاه ختم المرسلینم
هستی ام نذر نبوت، ثروتم وقف رسالت
یاور پیغمبر اعظم امین مؤمنینم
کیستم من، در مقام سختی و رنج و مشقت
آن که در شعب ابی طالب حماسه آفرینم
درس دادم بانوان را درس از زهرا گرفتم
مادرم، اما به شاگردی دختر بی قرینم
گوهر عصمت ز اعماق صدف باید برآید
من همان دریای نورم

  • یکشنبه
  • 15
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر وفات حضرت خدیجه(س) در ماه رمضان -( گرفته حال دلم در هوای مادر زهرا ) * محمد امین سبکبار

3903
8

شعر وفات حضرت خدیجه(س) در ماه رمضان -( گرفته حال دلم در هوای مادر زهرا ) گرفته حال دلم در هوای مادر زهرا
دو دیده ام شده باران برای مادر زهرا
هر آنچه دختر پاک و هر آنچه مادر خوب است
فدای مادر زینب فدای مادر زهرا
کریمه ی قم و حتی کریم شهر مدینه
کرم کنند به عالم به جای مادر زهرا
گرفته دست نیازم دخیل روزی امشب
اگر که سر بگذارم به پای مادر زهرا
خدا کند که ببخشد مرا به راه پیمبر
خدا کند که بمانم گدای مادر زهرا
من آمدم که خدیجه دوباره واسطه باشد
میان عبد سیاه و خدای مادر زهرا
اگر غلام حسینم اگر که مست اباالفضل
نوشته اند مرا در دعای مادر زهرا
شبیه طفل یتیمی که غرق گریه ی خویش است
دلم شکسته به بزم عزای مادر زهرا
قسم به چادر خاکی که من پناه ندارم
به جز عبای پیمبر، عبای مادر

  • یکشنبه
  • 15
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر وفات حضرت خدیجه(س) -( تو کیستی که سینه ی ما بی قرار توست ) * مسعود اصلاني

5071
7

شعر وفات حضرت خدیجه(س) -( تو کیستی که سینه ی ما بی قرار توست ) تو کیستی که سینه ی ما بی قرار توست
چشم زمین و چشم زمان سوگوار توست
کم نیست این که مادر زهرای اطهری
سوگند می خورم که همین افتخار توست
در هر کجا همیشه کنار پیمبر و
در هر کجا همیشه پیمبر کنار توست
مادر بزرگ محترم خانواده ای
داماد خانواده علی بی قرار توست
دنیای تو همیشه هوایش بهاری است
در بین خانه ات نوه هایت بهار توست
خیل کثیر خانه ی پیغمبر از تو بود
زهرای خانه ی نبوی یادگار توست
بیخود نبی به پای کسی پا نمی شود
هر مادری که مادر زهرا نمی شود
دنباله دار عشق و اویس قرن شدی
در شب دلیل گریه ی چشمان من شدی
جایت اگرچه زیر کسای نبی نبود
مادر شدی خلاصه ی آن پنج تن شدی
در هر نماز نافله پشت پیمبرت
محو عروج

  • یکشنبه
  • 15
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه(س) -( خدا سند زده دل را به نام مادرها ) * یاسین قاسمی

3728
7

اشعار وفات حضرت خدیجه(س) -( خدا سند زده دل را به نام مادرها ) خدا سند زده دل را به نام مادرها
فتاده لیلی لیلا به دام مادرها
بهشت و عرش برین زیر پای مادرهاست
چگونه شرح دهم از مقام مادرها
برابری بکند با طعام های بهشت
طعام سوخته یا اینکه خام مادرها
به ام فاطمه"س" سوگند میخورم امشب
که تا همیشه بمانم غلام مادرها
فدای ام ابیها تمام باباها
فدای مادر زهرا"س" تمام مادرها
اگر اجازه دهد خاک پاش را بوسم
اگر اجازه دهد ازدحام مادرها
تویی که ظلمت شب را همیشه مهتابی
خدیجه"س" هستی و مادربزرگ اربابی

شاعر : یاسین قاسمی

  • یکشنبه
  • 15
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه(س) با سبک -( همه کس و کار مصطفی همسرو یار مصطفی مرو تو ای مادر ) * مسعود اصلاني

3980
8

اشعار وفات حضرت خدیجه(س) با سبک -( همه کس و کار مصطفی      همسرو یار مصطفی     مرو تو ای مادر ) همه کس و کار مصطفی همسرو یار مصطفی مرو تو ای مادر
ریشه ی باغ هل اتی مرهم داغ غنچه ها مرو تو ای مادر
بی سایبون سرم چه کنم با آتیش جگرم چه کنم با دل دربه درم چه کنم
سخته بخدا رفتن تو دیگه سخته
سخته بخدا خون تو رگام شده لخته
سخته بی مادری بخدا دیگه سخته
ای مادر ...
مرو مرو ...مرو مادر خوبم
..............................................
بعد تو مادر پشت در دخترت میشه خون جگر مرو تو ای مادر
میون کوچه در به در یه عده پست بی پدر ... مرو تو ای مادر
نمیدونی چی میاد به سرم همه چی تاریکه دوروبرم نمیبینه دیگه چشم ترم...
مادر میشکنن ساقه ی یاستو مادر
مادر له میشه زیر پاها گلت مادر
مادر نرو که دختر تو میشه پ

  • دوشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 06:39
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

زمینه وفات حضرت خدیجه (س) از رضا رسولی -( همسر خاتم الانبیا – مادر تموم اولیا ) * رضا رسولی

4095
9

زمینه وفات حضرت خدیجه (س) از رضا رسولی -( همسر خاتم الانبیا – مادر تموم اولیا ) همسر خاتم الانبیا – مادر تموم اولیا
یاخدیجه الغرا 2
مادر صدیقه ی بتول – نور دیده و دل رسول
یاخدیجه الغرا 2
********
عزیز آسمونها – مادر بی قرینی
بانوی بی کران و - ام المومنینی
یاوجیة عندالله - اشفعی لنا عندالله
********

رشته ای از چادرتون - شفیع زمینه و زمون
یاخدیجه الغرا 2
********
مدح تو میگن ارض و سما - رسیده سلامت از خدا
یاخدیجه الغرا 2
********
دم به دم ورد لب – حضرت طاها تویی
افتخارت بس اینکه – مادر زهرا تویی
یاوجیة عندالله - اشفعی لنا عندالله
********
لحظه های آخری و – دائماً یاد کوثری و
یاخدیجة الغرا ۲
********
می کشی ناله از تو سینه – واهمه داری از مدینه
یاخدیجة الغرا ۲
********
شکر

  • دوشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد مبشری

رباعی صلواتی حضرت خدیجه سلام الله علیها * محمد مبشری

8282
27

رباعی صلواتی حضرت خدیجه سلام الله علیها بر روح خدیجه ( س ) کفو خاتم صلوات
بر حامی پیغمبر اکرم ( ص ) صلوات
همپای خدیجه ( س ) نیست بانوی دگر
بر جود خدایی اش دمادم صلوات
شاعر : محمد مبشری

  • دوشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 21:52
  • نوشته شده توسط
  • محمد مبشری
ادامه مطلب

شعر وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها ( ماهی و دلگرمی خورشید از تو بود ...) -( ماهی و دلگرمی خورشید ) * داود رحیمی

3560
8

شعر وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها ( ماهی و دلگرمی خورشید از تو بود ...)  -( ماهی و دلگرمی خورشید  ) ماهی و دلگرمی خورشید از تو بوده
پشت و پناه وحی و توحید از تو بوده

توفیق دین بی شک و تردید از تو بوده
کمتر سخن در مدح و تمجید تو بوده

بانوی با خیر و فضیلت یا خدیجه
ای دست و بازویت نبوت را خریده

تو اولین بنیانگذار عشق بودی
عشقت محمد بود و یار عشق بودی

پروانه ای دور مدار عشق بودی
از جان و از دل پای کار عشق بودی

سرمایه ات را در دکان عشق دادی
عاشق شدن را تو نشان عشق دادی

زن بودی و مردی را به مردان یاد داری
بانو! به زنها دین و ایمان یاد داری

عاشق شدن را به جوانان یاد دادی
انفاق کردن را به پیران یاد دادی

گویند شغل انبیا آموزگاریست
شان شما هم کمتر از پیغمبران نیست

در ظلمت شب می شدی مهتاب بانو

  • سه شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • محمد مبشری
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شعر وفات حضرت خدیجه ( س ) ( می سوزم از شرار نفس های آخرت ...) * وحید قاسمی

2850
4

شعر وفات حضرت خدیجه ( س ) ( می سوزم از شرار نفس های آخرت ...) درد دل حضرت زهرا ( س ) در کنار بستر مادر

می سوزم از شرار نفس های آخرت
از لحن جانگداز وصایای آخرت

دستم به دست بی رمقت می شود دخیل
در پیش دیدگان گهربار جبرئیل

دستم شبیه دست تو تب دار می شود
دیوار غصه بر سرم آوار می شود

رحمی نما به حال پریشان دخترت
مادر مکش عبای پدر را تو بر سرت

دلواپس غروب توام آفتاب من
بر روزهای روشن من رنگ شب مزن

در جام لحظه های خوشم شوکران مریز
مادر نمک به زخم جگرهایمان مریز

محزون رنج های پدر می شوم مرو
من شاهد عزای پدر می شوم مرو

فصل بهار خانه مان را خزان مکن
مادر بمان و نیت ترک جهان مکن

مادر حلال کن که دعایم اثر نکرد
شرمنده ام قنوت عشایم اثر نکرد

اشک غمت به ساحل پ

  • سه شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1393
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • محمد مبشری
ادامه مطلب
 سید حجت بحرالعلومی طباطبایی

شعری در مدح حضرت خدیجه با گریز به کربلا * سید حجت بحرالعلومی -( خدیجه بود همیشه قرار پیغمبر ) * سید حجت بحرالعلومی طباطبایی

3385
4

شعری در مدح حضرت خدیجه با گریز به کربلا * سید حجت بحرالعلومی -(  خدیجه بود همیشه قرار پیغمبر ) خدیجه بود همیشه قرار پیغمبر
به روز های خزانی بهار پیغمبر
همان مجلله بانوی روشن مکه
که شد ستاره ی شبهای تار پیغمبر
اگر چه بود به ثروت زبانزد این بانو
تمام هستی او شد نثار پیغمبر
به کوچه گر چه اهانت به مصطفی کردند
درون خانه کسی بود یار پیغمبر
دل رسول خدا با خدیجه محکم بود
اگر چه بود علی ذوالفقار پیغمبر
کجا مقام کسی میرسد به این حد که
به او سلام کند کردگار پیغمبر
سه سال سخت و نفسگیر شعب بو طالب
کشید یک تنه بر دوش بار پیغمبر
همین که رفت دل فاطمه شکست از غم
همین که رفت گره خورد کار پیغمبر
وصیتش شده جای کفن به پیراهن
کفن نداشت خلاصه نگار پیغمبر
دوباره طی زمان ، بوریا، تب مقتل
دوباره گریه ربود اختیار

  • جمعه
  • 7
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 10:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه (س) -( اى همسر با وفاى احمد ) *

2083
1

اشعار وفات حضرت خدیجه (س) -( اى همسر با وفاى احمد ) اى همسر با وفاى احمد
اى همنفس دعاى احمد
اى جان به ره حبیب داده
اى عاشق و مبتلاى احمد
اى زینت خانه ی پیمبر
ممنون ز تو شد خداى احمد
از جان و مقام و مال رَستى
مردانه شدى فداى احمد
اسلام ز تو گرفته رونق
از توست رَسا، صداى احمد
سیلى نه! ولى تو سنگ خوردى
اى سینه سپر براى احمد
سر منشأ کوثرى خدیجه
لیلاى پیمبرى خدیجه
اى فاطمه را تو پروریده
اى رنج و بلا بجان خریده
سادات ز تو مقام دارند
صدّیقه، زکیّه و رشیده
مکّه ز تو افتخار دارد
بر خویش قدوم تو بدیده
کعبه به طواف توست مُحتاج
با خون دلت شدى شهیده
مرغ دل شیعه پر شکسته
بر خاک غریب تو پریده
حتّى کفنى دگر ندارى
جانم بفداى تو حمیده
با اشک نبى، رُخ تو را شُست

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 08:00
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

وفات ام المومنین -( ای سایه سار مهر و صفا از سرم مرو ) * حمیدرضا گلرخی

2354
1

وفات ام المومنین -( ای سایه سار مهر و صفا از سرم مرو ) ای سایه سار مهر و صفا از سرم مرو
ای مادرم خدیجـه بمان در برم مرو

صبر و قرارِ این دلِ بی صبر و بی قرار
نورِ دل و دو دیده ی از غم ترم مرو

با این که خسته بسته ای بارِ سفر ولی
هستیِّ فاطمه مَـهِ غم پرورم مرو

اندوهِ غربت و شررِ سوزِ رفتنت
آتش کشیده بر همه ی پیکرم مرو

بی مادری و رنجِ یتیمی کُشد مرا
رحمی نما به حالِ دلِ مُضطرم مرو

بعدِ تو می شود پدرِ بی کسم غریـب
مادر به خاطرِ پدرم از حرم مرو

از چشمِ خیسِ من تو بخوان شعرِ التماس
تفسیر این غزل بُوَد ای مادرم مرو

شاعر : حمیدرضا گلرخی

  • جمعه
  • 5
  • تیر
  • 1394
  • ساعت
  • 14:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سیروس بداغی

برای حضرت ام المؤمنین -( ای مادرِ دلداده ی آزاده خدیجه ) * سیروس بداغی

3173
8

برای حضرت ام المؤمنین -( ای مادرِ دلداده ی آزاده خدیجه ) ای مادرِ دلداده ی آزاده خدیجه
در راه خدا دم به دم آماده خدیجه

وقف نبی و راه نبی گشته ای از عشق
سرمایه ی خود بهرِ خدا داده خدیجه

مریم شده خادم به درت مادرِ زهرا
بانوی جنان زینتِ سجاده خدیجه

بی بی به خدا ما ز ازل مستِ شماییم
از جامِ نبوت بده یک باده خدیجه

هم مادر زهرایی و هم جانِ رسولی
از نسل تو انوارِ خدا زاده خدیجه

عالم همه مدیون فداکاری ات ای عشق
جن و ملک از عشقِ تو دلداده خدیجه

گاهی نگهی کن به دلم مادرِ سادات
دل پیشِ قدم های تو افتاده خدیجه

شاعر : سیروس بداغی

  • جمعه
  • 5
  • تیر
  • 1394
  • ساعت
  • 14:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

بی مادری -( فاطمه تنهای تنها می سود با رفتنت ) * اسماعیل تقوایی

2007
1

بی مادری -( فاطمه تنهای تنها می سود با رفتنت ) بی مادری فاطمه(س)

فاطمه تنهای تنها می شود با رفتنت

جانم ازتن می رود با رفتن جان از تنت

کودکم از بهر من بی مادری زود است زود

دوست دارم سرگذارم بازروی دامنت

من نمی دانم چه میسازد پدر با هجرتو

هستی او بودی وباید ببیند مردنت

اشک می ریزد پیمبر قلبم آتش می زند

چشم پوشانده نبیند لحظه جان کندنت

دخترت از بعد تو ام ابیها می شود

تا کند دلگرم بابا را زبعد رفتنت

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1395
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 ابراهیم چاوشی

شعر در وفات ام المومنین حضرت خدیجه کبری (س) -( تو بی مثال ترین پشتوانه ی عشقی ) * ابراهیم چاوشی

1208

شعر در وفات ام المومنین حضرت خدیجه کبری (س) -( تو بی مثال ترین پشتوانه ی عشقی ) تو بی مثال ترین پشتوانه ی عشقی
که پشتوانگی ات بی مثال خواهد ماند
تویی تو جاده ی اسلام ناب لم یزلی
که در مسیر تو تا روز حشر...، باید ماند..

میان سخت ترین لحظه های زندگی ات
شدند حور و ملک خادمان لبخندت
به عشق اوست اگر خنده بر لبت داری
به عشق خالق لبخند بی همانندت

همیشه نام تو را بر زبان خود آرام
چقدر با ادب و احترام می آورد
برای وصف مقامت همین فضیلت بس
که جبرئیل برایت سلام می آورد*

چقدر از تو نگفتیم...در عمل بانو
که عاجزیم ز وصف تو در غزل بانو
هر آنکسی که مسلمان شده است میداند
که حق به گردن او داری از ازل بانو

همیشه در سوگت حال ما دگرگون است
همیشه در غم تو قلب شیعه محزون است
"چگونه شاد شود ا

  • پنج شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

هجران خدیجه -( اشک ریزان در کنار بستری پیغمبر است ) * اسماعیل تقوایی

1384

هجران خدیجه -( اشک ریزان در کنار بستری پیغمبر است  ) اشک ریزان در کنار بستری پیغمبر است
همسر چون جان او نالان میان بستر است

آنکه بوده یارومونس،حامی همواره اش
عمر پر سودش کنون در لحظه های آخر است

گوش جان را می سپارد بر وصیتهای او
رفتن جان از تن جانان براو ناباور است

آیه ی امن یجیب آید به لبهای رسول
جان فدای او که اینسان دل غمین ومضطر است

سالها بوده خدیجه بهر او سنگ صبور
حال خونین قلب مولا از فراق دلبر است

گفت بانو بر پیمبر لحظه های آخرین
این دلم آشفته بهر سرنوشت دختر است

مادری در احتضارست وکنار بسترش
فاطمه مشغول ذکر وای مادر مادر است

آه از آن دم که پیغمبر به اشک چشمها
گرم غسل همسرش همراه تنها دختر است

بعدمادر فاطمه ام ابیها می شود
جان فدا

  • یکشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 10:04
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( چه عرب چه عجم مسلمانند ) * محمد علی بیابانی

1262
1

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( چه عرب چه عجم مسلمانند ) مومنون آیه های قرآنند
گاه مقداد و گاه سلمانند
چه عرب چه عجم مسلمانند
همه فرزندهای بارانند

یا نوه یا نتیجه اند همه
بچه های خدیجه اند همه

سایه اش مستدام بر سر ماست
خانه اش قبله گاه دیگر ماست
نامش آرامش پیمبر ماست
مادر فاطمه است، مادر ماست

مادرم! ای امام مادرها
بفدایت تمام مادرها

گرمی آشیان پیغمبر
همسر مهربان پیغمبر
یاد تو در روان پیغمبر
نام تو بر زبان پیغمبر

خاطرات تو گرمی شب اوست
یاد تو آه حسرت لب اوست

زن، ولی مردتر ز هر مردی
جگر کفر را درآوردی
قد علم کرده پیش هر دردی
تو بر اسلام مادری کردی

نه فقط ام مومنین هستی
ام اسلام، ام دین هستی

به تو جبریل احترام کند
پیش پایت نبی قیام کند
به تو با

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س -( از کودکی خوردیم از نان خدیجه ) * محمد حسین رحیمیان

2515
1

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س -( از کودکی خوردیم از نان خدیجه ) ما سائل لطف فراوان خدیجه
از کودکی خوردیم از نان خدیجه

در راه دین داده همه دار و ندارش
اسلام شد مدیون احسان خدیجه

خرج مسلمانی ما هستی او شد
پس هر چه ما داریم قربان خدیجه

در راه اهل بیت هر کس خرج کرده
فردای محشر هست مهمان خدیجه

جور دگر شد دستگیر ما پیمبر
هر جا قسم خوردیم بر جان خدیجه

شکر خدا هستیم امشب روضه خوانش
شکر خدا هستیم گریان خدیجه

دلشوره دارد یاد فرداهای زهرا
ابر بهاری گشت چشمان خدیجه

انگار دیده آتش و دیوار و در را
غم های زهرا برده سامان خدیجه

ای وای از روزی که با پهلوی زخمی
زهرا شود در عرش مهمان خدیجه

نیمه شبی در خانه خولی نامرد
صد پاره می گردد گریبان خدیجه

شاعر : محمد حسین رح

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:13
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س -( لسّلام ای سایه سارت مستدام ) *

881
1

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س -( لسّلام ای سایه سارت مستدام ) السّلام ای ، اُمِّ زهرای بتول
السّلام ای همسر و یار رسول

السّلام ای سایه سارت مستدام
واجبُ التّکریم ، واجبْ احترام

لفظ "اُمُّ المؤمنین" مخصوص تو
مریم و هاجر شده پابوس تو

زیر "دِیْن" تو بُوَد "دین" خدا
مایه ی فخری به آیین خدا

ثروتت راه خدا ، آغاز کرد
مثل شمشیر علی اعجاز کرد

مال و اموالت ، همه وقف خدا
دین و ایمان تو ، فوق انبیا

مادرانه ، یار پیغمبر شدی
مؤمنین را تا ابد مادر شدی

چادرت ، بوی عبادت می دهد
بر همه درس شهامت می دهد

طاهره ، قدّیسه ، بی همتا تویی
مادر "صدّیقه ی کبریٰ" تویی

فاطمه ، گُل کرده بر دامان تو
مهد زهرا ، می شود دستان تو

مادری کردی برای دخترت
همسری کردی برای همسرت

بین

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( سنگ صبور قلب طاهایی خدیجه ) * علی صالحی

1240
1

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س)  -(  سنگ صبور قلب طاهایی خدیجه ) سنگ صبور قلب طاهایی خدیجه
آرامش پیغمبر مایی خدیجه

کِی می رسد دست کسی بر رتبهء تو؟
از بسکه بالایی و والایی خدیجه

خیر النساها را اگر که برشمارند
قطعاً تو جزء بهترینهایی خدیجه

درک مقامات تو کار هر کسی نیست
چون مادر امّ ابیهایی خدیجه

بر تارُک اسلام نامت می درخشد
اوّل مسلمان، قبل مولایی خدیجه

مثل تو را بانو! خدا کِی آفریده؟
تنها تویی که مثل زهرا پروریده

بانو تو با آسیه و مریم قرینی
ای آسمانی! پس چرا روی زمینی؟

اسلام با دارایی تو قد علم کرد
تو اوّلین حامی این دین مبینی

ما را به مجهول الهُویت ها چه کاری است؟
تنها خودت هستی که امّ المؤمنینی

شعب ابی طالب تو را در خود نگه داشت
تا بر همه ثابت شو

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:15
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( به روی گونه ی خود اشک غم چرا داری ؟ ) * مرتضی طاهری

861

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( به روی گونه ی خود اشک غم چرا داری ؟ ) برای بعد وفاتت چه غصه ها داری
به روی گونه ی خود اشک غم چرا داری ؟

تو مادر همه ی هادیان ما هستی
چه جایگاه رفیعی میان ما داری

شریعت نبوی را تو تقویت کردی
مقام یاوری مذهب خدا داری

توئی که مریم و آسیه در هوای تواند
مقام مادری أفضل النساء داری

امیر عالم ایجاد محرم حرمت
مقام همسری ختم انبیاء داری

تمام ثروت خود وقف کرده ای اما
حیا ز مسئلت قطعه ای عبا داری

غمین غربت پیغمبری تو ای بانو
درون سینه ات این غصه را چرا داری

بخاطر نوه هایت چرا حزین شده ای
گریز لحظه ی آخر به نینوا داری

بخوان به یاد شه تشنه لب کمی روضه
عزای قتلگه شاه کربلا داری

شاعر : مرتضی طاهری

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:16
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س -( گاه تنها یک نفر هم یار دین باشد بس است ) * محمد میرزایی

1869
2

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س -( گاه تنها یک نفر هم یار دین باشد بس است ) گاه تنها یک نفر هم یار دین باشد بس است
یک نفر بانوى سرشار از یقین باشد، بس است

مال و ثروت -هرچه هم باشد- فداى راه دوست
هم نشین رحمهٌ للعالمین باشد بس است

در نگاه شوم مردم بدترین باشد، ولى
در دل پیغمبر خود بهترین باشد بس است

دیگران هم همسر پیغمبرند اما فقط
مادر زهرا که «أمّ المؤمنین» باشد بس است

دخترش زهرا کجا و دختران این و آن ؟!
حاصل عمرش اگر تنها همین باشد بس است

دختر او مادرى کرده براى شیعیان
مادرى مثل خدیجه در زمین باشد بس است¤

ما کجا و مدح او گفتن؟ معاذالله …نه
نام ما تنهاى «گداى خوشه چین» باشد بس است

واژه هاى گنگ و بى معنا چه مى فهمند از او؟
انتهاى شعر باید نقطه چین باشد … بس است

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( ی همسر با غیرت طاها خدیجه ) * رضا باقریان

1072
1

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( ی همسر با غیرت طاها خدیجه ) ای همسر با غیرت طاها خدیجه
ای شان تو بالاتر از بالا خدیجه
روح بلندت اوج اَوْاَدْنا خدیجه
تو دائم الْاِنفاق هستی یا خدیجه

داروندار حضرت زهرا خدیجه

شب تا سحر مشغول تسبیح و دعایی
اول مسلمانِ زنِ دین خدایی
تنها طرفدار حریم مصطفایی
مادر بزرگِ خاندان هَلْ اَتایی

همراه احمد بوده ای هر جا خدیجه

دارایی ات را دادی و دلبر گرفتی
بار اِلَم از دوش پیغمبر گرفتی
سیب بهشتی خوردی و کوثر گرفتی
زهرا که آمد رتبه ی مادر گرفتی

ای که مقام تو بوَد والا خدیجه

پای نبی تا لحظه ی آخر نشستی
با غیرتت بت های یثرب را شکستی
انفاق را هرگز به روی دین نبستی
در تنگنای ظلم، حق را می پرستی

در راه حق کردی فدا جان را خدیجه

از

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:34
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( که سفره های سحرهاست از دعای خدیجه ) *

891

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س)  -( که سفره های سحرهاست از دعای خدیجه  ) بخوان خدای نبی را بخوان خدای خدیجه
که سفره های سحرهاست از دعای خدیجه
بگیر درس وفا را هم از وفای خدیجه

سزاست اینکه بگوئیم از صفای خدیجه
منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه

خدیجه همسر طاها خدیجه مادر زهرا
خدیجه بانوی والا خدیجه شیعهٔ مولا
خدیجه قبلهٔ دلها خدیجه کعبهٔ جانها

رواست اینکه بریزیم جان بپای خدیجه
منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه

هر آنچه داشت خدیجه فدای دین خدا کرد
تمام هستیِ خود را نثار آل عبا کرد
به غیر عشقِ پیمبر هر آنچه بود رها کرد

خوش آنکه درس بگیرد ز ماجرای خدیجه
منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه

کسی که نزدِ مقامش رسد فرشته به تعظیم
به حصر و شِعب و جفا و بلا و فِتنه و تحریم
نکرد شِکوه ز

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:35
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( تاریک تاریک است دنیا ، بی خدیجه ) * محمد حسین رحیمیان

1126

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س)  -( تاریک تاریک است دنیا ، بی خدیجه  ) تاریک تاریک است دنیا ، بی خدیجه
دلگیر دلگیرم خدایا ، بی خدیجه

سنگ صبورم را گرفت از من زمانه
من سوختم ، افتادم از پا ، بی خدیجه

هستم طبیب عالم و ماندم پس از این...
کی میشود دردم مداوا ، بی خدیجه

ابر بهارم ای خدا ، دیگر گرفته
ماتم همه دنیای من را بی خدیجه

من با علی و فاطمه هستیم دیگر
در این جهان تنهای تنها بی خدیجه

دختر همیشه تکیه گاهش هست مادر
زهرای من مانده است حالا، بی خدیجه

ای وای ازان روزی که در آتش بسوزد
بین و در و دیوار زهرا بی خدیجه

جان می رسد روی لب ریحانه ی من
از درد پهلو نیمه شبها بی خدیجه

وای از شبی که پیکر مجروح او را
شوید علی همراه اسما ، بی خدیجه

شاعر : محمد حسین رحیمیان

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:42
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( تو را هم کفو طاها آفریدند ) *

861
-1

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( تو را هم کفو طاها آفریدند  ) تو را از جنس دریا آفریدند
سراپا نور دنیا آفریدند
تو را هم کفو طاها آفریدند
به دامان تو زهرا آفریدند

خدیجه بودنت خرج نبی شد
تعالی لله که دامادت علی شد

به کوری حسودان محشری تو
ز زنهای جهان بالاتری تو
خروشنده شروع کوثری تو
به اهل بیت عصمت مادری تو

شما جان حسن ، جان حسینی
شما مادربزرگ زینبینی

ظهور نور حق در آستین است
که بانویی ز آل الله این است
خدیجه ، فاطمه ، زینب چنین است
نمای بعدیش ام البنین است

جلال کبریایی در نقاب اند
دقیقا آفتاب در حجاب اند

تو در شعب ابی طالب چه دیدی؟
بلایی سخت بر شانه کشیدی
صنوبر بودی و از غم خمیدی
نه رحلت کرده ای ، قطعا شهیدی

سزای کودک و پیر و جوان است
شهادت ارث کل

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 07:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( چشمان تو سر چشمه ی زمزم باشد ) *

1052

اشعار وفات حضرت خدیجه کبری(س) -( چشمان تو سر چشمه ی زمزم باشد ) عمریست دل تو خانه ی غم باشد
چشمان تو سر چشمه ی زمزم باشد

امشب همه در غربت تو گریه کنند
بانیّ عزا رسول خاتم باشد

دادی همه هست خویش در راه خدا
پس هرچه دهد خدا به تو کم باشد

تو مادری و شفاعت ما محشر
بر یک نخ چادر تو محکم باشد

روزی همه جلالت صورت توست
در چهره ی زینبت مجسم باشد

این زود یتیم گشتن دخترها
ارثیه ی مادر دو عالم باشد

آن روز کجایی که ببینی زهرا
در پشت در و اسیر ماتم باشد

چون درد زنانه بود از فضه بپرس
خوب کمی به خانه محرم باشد

امشب که برایتان کفن آمده است
بشمار گمانم که یکی کم باشد

در این دهم ماه دل ما فکر
عصر دهم ماه محرم باشد

آن روز بدون سر تنی در گودال
پاشیده ز هم ؛ چه نا منظم

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 08:07
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

رحلت حضرت خدیجه (س) -( بدون عشق ، بیتی در خورِ املا نخواهد شد ) * محسن ناصحی

1382

رحلت حضرت خدیجه (س) -( بدون عشق ، بیتی در خورِ املا نخواهد شد ) بدون عشق ، بیتی در خورِ املا نخواهد شد
که بی اذن قلم شاعر ! غزل انشا نخواهد شد

شروع مستی از آنجاست که میخانه برپا شد
از آنجایی که جمع می کشان ، منها نخواهد شد

می آماده است در ساغر ، اَدر کاساً بخوان ای شیخ !
که تا ساقی نفرماید " و ناولها " نخواهد شد

غزل در وصفِ کوثر آفرین بانوی اسلام است
که جز در مدح او گفتن ، زبان گویا نخواهد شد

بر آدم همسری آمد ، بر احمد نیز همتایی
چه همتایی ! که قدر شوکتش حوّا نخواهد شد

یکی مَرد و یکی زن ، هر دو اما یار یکدیگر
که دریا ، رو به رو جز با خودِ دریا نخواهد شد

چُنان از عشق - می دانم - به هم وابسته اند این ها
که امروز محمّد در غمش فردا نخواهد شد

چه بیهوده ا

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد