حیف است این قامت که در زیر عبا رفت
گویا که خورشیدی به تسخیر عبا رفت
یا سرو هستی زیر شمشیر عبا رفت
قرآن من گویا به تفسیر عبا رفت
از زیر این پوشش سرت را جلوه گر کن
کن محشری بر پا و بر هستی نظر کن
در حجره ای آغشته در خاکی چرا وای
آوازه ی اندوه افلاکی چرا وای
در صحنه ای این گونه غمناکی چرا وای
خونین جگر با قلب صد چاکی چرا وای
این گونه می پیچی به خود نزد ابا صلت
بر خاک حجره می خوری روی زمین غلت
ازچه تو ای عرش خدا نقش زمینی
جان می دهی از چه تو که جان آفرینی
ای سوی جنت رفته خود خلد برینی
تو آرزوی دیده ی روح الامینی
این سان به روی خاک افتادی به غربت
برخیز تا با تو شود برپا قیامت
جور
- چهارشنبه
- 24
- آبان
- 1396
- ساعت
- 21:22
- نوشته شده توسط
- ح.فیض