ولادت حضرت محمد (ص)

بهاری شد فصل بهار گل محمّدی رسید خوشبو شده
دو عالم نموند جایی واسه غم شد غم و غصه خاتمه اومد نبی خاتم
ستاره بارونه فلک ترانه خونه هر ملک غرق سروره دلها
روشنی دل اومده رحمت کامل اومده برای اهل دنیا
مولا رسول الله مدد
هر کی بخاد که وارد شهر نبی بشه باید ورد جلی بدونه
هیکی مسلمون نمیشه فقط یه شرط داره باید ذکر علی بخونه
این رکن پیغمبریه دین نبی حیدریه فقط هدف علیه
پرچم دین مصطفی تو دستای شیر خدا شاه نجف علیه
مولا رسول الله مدد
آی عاشقا امشب باید سر تا پا عاشقی بشید یزم جنون بسازید
مذهب شیعه نمونه است تو کل دنیا یه دونه است به دینتون بنازید
دلی که پاک و عاشقه مست امام صادقه طلای نابه نابه
مذهب عشق

• سه شنبه
• 29
• آبان
• 1397
• ساعت
• 18:56
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

#نذرخورشید_نبوت_وماه_ولایت

تا جانِ علی(ع) به جانِ طاها وصل است
ذرّیه‌ی زهرا (س) و علی زین نسل است
وقتی ‌که محمّد(ص) سند و ثبت علیست
یعنی که کپی برابرِ با اصل است!

.................................................

#نذرخورشید_نبوت_وماه_ولایت

تا جانِ علی(ع) به جانِ زهرا(س) وصل است
ذرّیه طاها همه از این نسل است
وقتی ‌که محمد(ص) سند و ثبت علیست
یعنی که کپی برابرِ با اصل است!

#خورشید_ولای_علوی_زین_نسل_است
#هستی_محرابی

• سه شنبه
• 29
• آبان
• 1397
• ساعت
• 21:13
• نوشته شده توسط
• 09113526529

هفدهم ربیع
ولادت‌پیامبراسلام(ص)
وامام‌جعفرصادق(ع)
بنداول
خاتم‌الانبیا نمایان شد
برکویر دلم چو باران شد
علت خلقت همه عالم
روح‌ آمد،نه،بلکه‌جانان شد
کعبه در کوی او طواف کند
مظهر حق و سّر یزدان شد
به تمام مقدسات خدا
سینه‌اش جایگاه قرآن شد
چه بخوانم به مدح و منقبتش
که حضورش تمام رضوان شد
تا خدا هست نام احمد هست
درنماز همه محمد هست
بنددوم
آمنه قرص ماه آوردی
برگدایان تو شاه آوردی
آمنه بهر لشکر خدای
یک نفر،نه، سپاه آوردی
لااله ز بعدش الالله است
جلوه‌ای از اله آوردی
بی پناهم پناه میخواهم
بهر عالم پناه آوردی
یاکه‌حصن‌حصین‌دراین‌عالم
بهر این روسیاه آوری
تاخدا هست نام احمد هست
درنماز همه محمد هست
بندسوم

• سه شنبه
• 29
• آبان
• 1397
• ساعت
• 23:58
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

به هفتدهِ ماه ربیع،دِلا شده غرقِ سُرور
میخونن اهلِ آسمون،کوثر و هل اتیٰ و نور
مکه شد امشب،خُلدِ مخلّد
اومده احمد اومده احمد
یا رسولَ الله...
بر دل آسمونیا،شورِ دمادم اومده
دریای رحمت و کرم،رسول خاتم اومده
اومده فَخرِ،عرش مُعَلّیٰ
در دل عالَم،مِهر و تولّیٰ
یا رسولَ الله...
ای کعبه عشق و وفا،خوش آمدی خوش آمدی
صادقِ آل مصطفی،خوش آمدی خوش آمدی

• چهارشنبه
• 30
• آبان
• 1397
• ساعت
• 11:08
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

در مدح و منقبت
پیامبرگرامی اسلام(ص)
منور عالم شده از روی محمد
جنان معطر شده از بوی محمد
چشم خلایق شده بر سوی محمد
جنت و فردوس بود کوی محمد
رحمت بی انتها به دست محمد
ساغر و ساقی و باده مست محمد

هرچه بگویم من از کلام محمد
هرچه بجویم من از پیام محمد
داده خدا مژده‌ی سلام محمد
مستی ساقی بود ز جام محمد
ساقی کوثر علی مست محمد
هستی او جمله از هست محمد

باز دوباره به نام احمد مختار
لعل لبم باز شد باز به گفتار
موسم دیدار من کی شود ای یار
روشنی چشم من شمع شب تار
من به ولای تو سرسپرده‌ترینم
با نظر حضرتت به عرش برینم

نام تو بردم دلم قرار گرفته
دسته‌گلی‌ازتوفصل بهارگرفته
یا که سراغ تو ز گلزار گرفته
نزد خد

• پنج شنبه
• 1
• آذر
• 1397
• ساعت
• 08:21
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

مست مستم
روبروی گنبدالخضرا نشستم
من مسلمون دوتاچشم توهستم
باهدایت های توخداپرستم
دل به شما بستم
امشب و تاسحر.میکنم شکر حق.دست تو روسرماست
بهترین هدیه ء تو به ماشیعیان دختری مثل زهراست
شال سبزت پشت وپناه ما
بردست تو عمری نگاه ما
هستی محشر تو تکیه گاه ما
مولا مولا یاابازهرا مدد
مثل گوهر
عشق تو تووقلبمه تا روز محشر

گفتی اینه راه اصلیه پیمبر
شرطه ایمانه فقط ولای حیدر
اینه ح5رفه آخر
خوشبحال دلی . که ولای علی .از ازل آبروشه
توی رگهای ما. هرطپش مثل خون .حب مولا میجوشه
برتیر اون دلها شده هدف
پروا کردم باشادی و شعف
قبله گاهم شد ایوون نجف
مولا مولا یامرتضی علی
چون شقایق
دلبری میکنی از دلای عاشق
خدانسل

• چهارشنبه
• 30
• آبان
• 1397
• ساعت
• 19:24
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

وقت سرور اهل آسمونه
كسي دلش روى زمين نمونه
حضرت جبرئيل غزل مى خونه
كه اومده رسول حى سرمد
محمد محمد محمد
يامحمد يامحمد يامحمد

وقت سرور دل بى قراره
شيعه بايد دست و بالا بياره
تو مجلسش سنگ تموم بذاره
مى گن رسول حق بدنيا اومد
محمد محمد محمد
يامحمد يامحمد يامحمد

ذكر محمد تو دلا مى شينه
دل بى قرار مى شه ميون سينه
بياين برىم با پاى دل مدينه
با ذكر يا على و يا محمد
محمد محمد محمد

يامحمد يامحمد يامحمد
از نور ماهش عرش حق چراغون
بال ملائك شده فرش مهمون
حاجت روا مى شن همه چه آسون
حاجت مى گيرن اين روزا خوب و بد
محمد محمد محمد
يامحمد يامحمد يامحمد

من به تو دارم از قديم ارادت
نوكريتون براى ما سعادت
جونم

• شنبه
• 3
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:07
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

گلریزان حور

شهر مکّه گشته چون وادیّ طور
عالمِ امکان شده غرق سرور
هر طرف گردیده گلریزان حور
گشته عرش و فرش حق دریای نور
کای گرفتاران عالم خوش خبر
داده نخل دین حق امشب ثمر
********
مکّه امشب شور و غوغایی به پاست
عالم هستی پر از شور و نواست
آمنه لبریز از نور خداست
شادمان قلب همه اهل ولاست
این خبر از سوی سرمد آمده
بر زمین نور محمّد آمده
********
این پسر لطف و عطای ایزد است
زینت عرش خدای سرمد است
نام زیبایش به عالم احمد است
مقتدای ما رسول امجد است
این پسر سر تا به پایش رحمت است
بر همه عالم محمّد (ص) عزّت است
********
این عطیّه هدیه داور بود
عالم اسلام را رهبر بود
بر همه خلق جهان سرور بود
آخرین منج

• شنبه
• 10
• آذر
• 1397
• ساعت
• 16:28
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

در هفدهم ربیع الاوّل
صادق آمد و خاتم مرسل
گشته توأمان جشن (دو میلاد)۲
گردیده چوخانه ی (دل آباد)۲
قلب و دل شیعیان (شده شاد)۲
جهان گلستان (ز سرمد شد)۲
میلاد صادق و (محمّد شد)۲
خوش آمدی یا (رسول الله)۲
**
خیزید به پا ای اهل عالم
بر پیمبران آمده خاتم
پیک وحی در عالم این (خبر داد)۲
نخل دین اسلام (ثمر داد)۲
امشب آمنه قرص (قمر زاد)۲
گردیده پیدا (رخ احمد)۲
آمده دنیا (گل سرمد)2
خوش آمدی یا (رسول الله)۲
ای شیفتگان پیمبر آمد
شافع به جزا و محشر آمد
عالم همگی مست (ولایش)2
شیعه تا ابد تحت (لوایش)2
گسترده بود خوان (عطایش)2
داده خداوند (نوید امشب)2
نیّراعظم(رسیده امشب)2
خوش آمدی یا (رسول الله)2
**
مهر حب تو ب

• پنج شنبه
• 15
• آذر
• 1397
• ساعت
• 09:53
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امشب به مدینه شور و غوغاست
شهر فاطمه بهار دلهاست
وقت شادی اهل (یقین است) ۲
شیعه شادمان زین مه (جبین است)۲
ظاهر به زمین نور (مبین است)۲
هدیه ای آمد (ز سوی رب)۲
سر زده یاران (مهی امشب)۲
خوش آمدی یا (گل باقر)۲

• پنج شنبه
• 15
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:28
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای شیفتگان پیمبر آمد
شافع به جزا و محشر آمد
عالم همگی مست (ولایش ) ۲
شیعه تا ابد تحت (لوایش)۲
گسترده بود خوان (عطایش)۲
داده خداوند (نوید امشب)۲
نیّر اعظم (رسید امشب)
خوش آمدی یا (رسول الله)۲

• پنج شنبه
• 15
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:24
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

مهر و حبّ تو به سینه دارم
من آرزوی مدینه دارم
کوی تو بود باغ و (بهشتم)۲
مهرت حق نهاده در (سرشتم)۲
نام تو به قلب خود (نوشتم)۲
دار و ندارم (تویی مولا) ۲
صبر و قرارم (تویی مولا)۲
خوش آمدی یا (رسول الله)۲

• پنج شنبه
• 15
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:26
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امشب از لطف و عطای خالق
شادمان گشته دل هر عاشق
توأمان گشته دو عید امّت
عید پیغمبر اکرم ، صادق
محمد باشد گل این عالم
که باشد در بین انبیا او خاتم
ز صادق گشته جهانی خرّم
بود بر درد تمام عالم مرهم
امام صادق به دینا آمد (۲)
توأم عیدش با حضرت طاها آمد (۲)
***
دو گل سرسبد آمد از راه
تا شود ملّت اسلام آگاه
یکی پیغمبر اکرم ، احمد
دیگری ششم گل آل الله
یکی در مکّه یکی مدینه
یکی رهبر دیگری پناه دینه
یکی قرص ماه روی زمینه
یکی در دنیا محمّد امینه
امام صادق به دنیا آمد(۲)
توأم عیدش با حظرت طاها آمد (۲)
**
همه عالم به شادی و شور
شهر مکّه شده وادی طور
آمده ختم رسل در دنیا
اهل دنیا همه شاد و مسرور
پیامی امشب ز

• پنج شنبه
• 15
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:07
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امشب صفای عالم هستی رسیده است (۲)
در زیر مقدمش گل یاس و سپیده است
مولا مولاخوش آمدی خوش آمدی احمد (۲)
**
امشب ز لطف سرمدی سر زد گل محمّدی
ذکر همه عالم شده یا مصطفی خوش آمدی
مولا مولاخوش آمدی خوش آمدی احمد (۲)
**
مکّه ز مقدم گل رویش صفا گرفت (۲)
دلهای عاشقان همه نور و ضیا گرفت
مولا مولاخوش آمدی خوش آمدی احمد (۲)
**
آمنه ی بنت وهب از لطف حق مادر شده
فرزند پاکش مصطفی بر مُلک دین زیور شده
مولا مولاخوش آمدی خوش آمدی احمد (۲)
**
آخر پیمبر و به همه مقتدا رسید
زینت فضای اهل زمین مصطفی رسید
مولا مولاخوش آمدی خوش آمدی احمد (۲)
**
امشب ز لطف کبریا ختم رسالت آمده
ای عاشقان ریشه کن ظلم و ضلالت آمده
مولا مو

• پنج شنبه
• 15
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:12
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

`هفده ماه ربیع الاول آمد عاشقان (۲)
سر زده از مکه امشب خاتم پیغمبران
نور حیّ داور است آخرین پیغمبر است
یا رسول الله مدد (۴)
**
آمنه از لطف حق امشب پسر آورده است (۲)
در سپهر دین حق قرص قمر آورده است
آمنه مادر شده خانه اش زیور شده
یا رسول الله مدد (۴)
**
شهر مکّه از قدومش طور سینا گشته است
روشن از روی چو ماهش کلّ دنیا گشته است
آمده یا رو حبیب درد عالم را طبیب
یا رسول الله مدد (۴)
**
عاشقان اهل بیت ختم رسالت آمده
در جهان ریشه کن ظلم و ضلالت آمده
او سراپا رحمت است دستگیر امّت است
یا رسول الله مدد (۴)
**
این پسراز لطف خالق ، آخرین پیغمبر است
در یم جود و کرامات خدایی گوهر است
بسکه بی آلایش است مایۀ

• پنج شنبه
• 15
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:22
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امشب دو گل واشد به دنیا
صادق و پیغمبر والا
آمده در عالم محمّد (ص)
جان علی ، بابای زهرا
خوش آمدی یا رسول الله (۴)
**
نور خدای حیّ سرمد
آنکه بود عبد مؤیّد
از دامن آمنه امشب
در این جهان آمد محمّد
خوش آمدی یا رسول الله (۴)
**
در مکّه امشب دل زند پر
هدیه رسید از حیّ داور
از بهر ارشاد جهانی
یاران رسید از ره پیمبر
خوش آمدی یا رسول الله (۴)
**
منادی امشب خبر آورد
نخل رسالت ثمر آورد
از لطف خاص کبریایی
آمنه امشب پسر آورد
خوش آمدی یا رسول الله (۴)
**
آمد ز ره لطف دمادم
در شور و شادی گشته عالم
غوغا شده در شهر مکّه
آمده پیغمبر خاتم
خوش آمدی یا رسول الله (۴)
**
شامل من احسان احمد
گردیده ام مهمان احمد
با دست

• پنج شنبه
• 15
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:27
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

هفدهم از ماه خوب ربیع الاوّل رسیده
روز میلاد گل دین، خاتم مرسل رسیده
نور حق گشتخه هویدا همه جا گردیده زیبا
از کرامات خداوند آمده طاها به دنیا
یا نبی خوش آمدی (۴)
**
مکّه امشب شده از یمن وجودش وادیّ طور
هر کجا را بنگری از مقدم او غرق در نور
مکّه شد طور تجلّا جشن شادی گشته بر پا
حضرت خاتم رسیده شادمان اهل تولّا
یا نبی خوش آمدی (۴)
**
آمنه دارد در آغوش ، نور خورشید جهان را
بوسه بردارد ز رویش ، می کند او را تماشا
در دلش امّید دارد در بغل خورشید دارد
آمنه اندر کنارش مظهر توحید دارد
یا نبی خوش آمدی (۴)
**
از قدوم تازه مولود ، گشته مکّه همچو گلشن
زین گل زیبای عالم ، آمنه چشم تو روشن
با عطای حیّ سرمد

• پنج شنبه
• 15
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:32
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

هفده ماه ربیع است ، آمده انوار سرمد
مکّه شد چون وادیّ طور، آمده دنیا محمّد
خدا داده نوید بگشته روز عید
ز لطف خاص حق گل عالم رسید
محمّد یا نبی (۴)
**
امشب از یُمن قدومش ،شهر مکّه گشته گلشن
بگو ای شیعه تو امشب ، آمنه چشم تو روشن
شده هستی جوان گلی گشته عیان
ز یُمن مقدمش شده روشن جهان
محمّد یا نبی (۴)
**
آمنه گردیده شادان، در جهان آمد محمّد
خاتم پیغمبران آمد ز لطف و جود سرمد
جهان خُلد برین از این نور مبین
بود خورشید دین پناه مسلمین
محمّد یا نبی (۴)
**
آمده احمد به دنیا ، کلّ عالم محو رویش
در شب میلاد احمد، چشم هر شیعه به سویش
بود احسان او همه مهمان او
نشسته هر دلی کنار خوان او
محمّد یا نبی (۴)
**

• پنج شنبه
• 15
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:36
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

در شب هفده ربیع الاوّل
آمده صادق و خاتم مرسل
شیعه ی آگاه ز لطف الله
آمده عید صادق عید رسول الله
یا محمّد یا محمّد
خوش آمدی خوش آمدی یا محمّد (۲)
**
شهر مکّه شده امشب چو گلشن
از قدوم محمّد شده روشن
ز سوی سرمد رسول امجد
گل پسر آمنه آمده محمّد
یا محمّد یا محمّد
خوش آمدی خوش آمدی یا محمّد (۲)
**
شده خورشید دین امشب هویدا
پسر آمنه ، حضرت طاها
هر شیعه امشب نوا گرفته
آمده احمد و جهان صفا گرفته
یا محمّد یا محمّد
خوش آمدی خوش آمدی یا محمّد (۲)
**
آمده آخرین رهبر امّت
حبیب حقّ و پیغمبر رحمت
عالم هستی زغم رها شد
ز یمن مقدمش جهان پر از صفا شد
یا محمّد یا محمّد
خوش آمدی خوش آمدی یا محمّد (۲)
**
ماهمه عبد د

• پنج شنبه
• 15
• آذر
• 1397
• ساعت
• 10:40
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امشب به مدینه شور و غوغاست
شهر فاطمه بهار دلهاست
وقت شادی اهل (یقین است) ۲
شیعه شادمان زین مه (جبین است)۲
ظاهر به زمین نور (مبین است)۲
هدیه ای آمد (ز سوی رب)۲
سر زده یاران (مهی امشب)۲
خوش آمدی یا (گل باقر)۲

• پنج شنبه
• 15
• آذر
• 1397
• ساعت
• 11:28
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ترکیب بند ولادت حضرت پیامبر اکرم(ص)
عرش را آذين كنند و فرش را جارو زنند
تا كه بر بالاي شهلاي نگار ابرو زنند
حوريان افتاده از تاب و ملائك لب خموش
قطره‌اي از آبِ كوثر بر خَمِ گيسو زنند
وه چه چشماني، چه مژگاني، چه برقِ روشني
پيش چشمش اختران چون ذره‌اي سو سو زنند
عرشيان در وقتِ ديدارش همه صف مي‌كشند
عاشقان مدهوش و دم از ذكر الاّ هو زنند
از سماء صدها هزاران لشکر حور و پری
تا حريم مكّه از شوق و شعف زانو زنند
كعبه دامن را گشوده، دل اسير و منتظر
تا كه هر چه زودتر بلكه صداي او زنند
از زمين و نه فلك آواي احمد مي‌رسد
از همه اركان هستي يا محمّد مي‌رسد
با وجودش سينه‌ي محزون دلان مسرور شد
حقّ ز يومن خلقتش آ

• یکشنبه
• 21
• بهمن
• 1397
• ساعت
• 11:01
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

ترکیب بند ولادت حضرت پیامبر اکرم(ص)

آمد به زمين نوای پژواک
ای عاشقِ خسته جان و غمناک
وقتِ غمِ بي كسي به پايان
از غصه و درد و ناله حاشاک
با شور و شعف جدا شويد از
هر ناله‌ي دنيویِ اين خاک
چون آمده نوري از خداوند
ديگر نشود دلي ز غم چاک
صد لشکر حوری و فرشته
بر دورِ سريرِ شاه لولاک
بر قامت آن سرير با زَر
بنوشته خط از مُركبی پاک
اين مَسند ختم مرسلین است
لولاک لَما خلقتُ الافلاک
حق عاشق روی توست احمد
یا حضرت مصطفی، محمّد
آدم شده مستِ روي ماهش
ادريس دلش چو گردِ راهش
خضر است به مجلسش سخنران
داوود غزل خوانِ نگاهش
الياس شده خمار و مدهوش
نوح است به كشتي پناهش
يونس نظرش به سوی دریاست
يعقوب قسم خُورَد به ج

• یکشنبه
• 21
• بهمن
• 1397
• ساعت
• 11:05
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

تو آمدی و در رحمت خدا وا بود
و غرق نور، زمین، بلکه آسمان‌ها بود

بهار بود و ربیعش از آن جهت خواندند
که این سلاله‌ای از شاخسار طوبی بود

در آسمانِ شب مکّه، قدسیان گفتند
خدا، ستارۀ احمد چقدر زیبا بود

گرفت نور تو جغرافیای عالم را
شب ولادت خورشیدِ عالم‌آرا بود

زمین زمین همه می‌سوخت در لهیب گناه
و ذات پاک تو از هر بدی مبرّا بود...

از آسمان‌ها بوی فرشته می‌بارید
شگفت واقعه‌ای در تمام دنیا بود

ألَم یَجِدکَ فقیراً خدات روزی داد
ألَم یَجِدکَ یَتیماً خدات مأوا بود...

نیافرید جهان را مگر به خاطر تو
اگر که خلقت، منظور حق‌تعالی بود

عبور کردی از آفاق و انفسِ عالم
از آن مسیر که مسدود بر مسیحا بود

همای

• جمعه
• 20
• اردیبهشت
• 1398
• ساعت
• 18:06
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

و آنشب از شميم عطر نامش گلستان پر شد
تمام خانه از بوي خوش اين ميهمان پرشد

شگفتا "يوسفي در کاروان حسن پيدا شد"
که از نور جمالش صحن جان عاشقان پرشد

گريبان چاک کرد از مقدم او طاق کسرايي
زمان خالي شد و درياچه هاي باستان پر شد

سماع لحظه ها از چشم صحرا سرخ مي باريد
فرشته بس! دگر ميخانه پير مغان پر شد

خبر دادند سيمرغي ز کوه طور باز آمد
که از آواي سرشارش تمام آشيان پر شد

چنان مضمون صفت بود آن دو چشمان غزل گونش
که تا يک پلک زد ديوان جان شاعران پرشد

طواف لاله گرد کعبه آيينه ديدن داشت
شبي که مکه از نام محمد(ص) ناگهان پرشد

• چهارشنبه
• 22
• آبان
• 1398
• ساعت
• 18:48
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

فصلی از نور ورق خورد وزمان روشن شد
به زمین آمدی و چشم جهان روشن شد

آمدی مونس تنهایی انسان باشی
سبب ریزش خیر از لب باران باشی

آمدی کینه ز دلهای بشر رانده شود
مهربانی خدا با تو شناسانده شود

تکیه بر شانه ی لبخند تو میداد جهان
ماه و خورشید به دنبال نگاهت نگران

خاک تا عطر قدمهای تو را می بویید
باغ در باغ بهشت از نفسش می رویید

نشنید از تو کسی زخم زبانت را نه
جان خود مید هی و مال امانت را نه *

و خدا خواست که پایان رسالت باشد
خواست بر دوش تو این بار امانت باشد

پیک نور است خبر از سحری آورده
از عزیزی به حبیبی خبری آورده

ایستاده ست خدا محو تماشا "اقرَأ"
چشم و گوشند همه عالم بالا "اقرَأ"

توبخوان

• چهارشنبه
• 22
• آبان
• 1398
• ساعت
• 18:53
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

هوای شهر نسیم پیمبری دارد
چقدر عطر گلاب معطری دارد
چه عاشقانه ملائک به هم خبر دادند
که این پسر قدم عشق پروری دارد
امیدوار به فردای بهتری شده ایم
زمانه در سر خود فکر بهتری دارد
نشسته اند به راهش همه پیمبرها
نوشته اند که او قصد دلبری دارد
خدا هم عاشق او شد شبیه حسی که
پدر همیشه به فرزند آخری دارد

خدا سند زده قلب مرا به نام رسول
به نام عشق ، به نام خدا ، به نام رسول

بزرگواری و عالیجناب یعنی تو
و اوج خلقت انسان ناب یعنی تو
نگین خلقت عالم که حضرت زهراست
بر این عقیقِ بهشتی رکاب یعنی تو
خدا نخواست خودش را نشانمان بدهد
وگرنه نور خدا بین قاب یعنی تو
خدا رسانده تورا تا به داد ما برسی
دمِ خدا ، نفس مست

• پنج شنبه
• 30
• آبان
• 1398
• ساعت
• 10:22
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

لیلیِ لیلای دلها دلنوازی میکند
با دل مجنونِ هر دلداده، بازی میکند
عقل را سرمستِ آهنگ حجازی میکند
این دل دیوانه امشب سرفرازی میکند
شب شب پیدایشِ تمثال محمودِ خداست
یا محمد، عالمی خاطر پریشان شماست

کیستی احمد، که عالم را مُسخّر کرده ای
دشمن توحید را از خود مکدّر کرده ای
تخت و تاج پادشاهان را نگونسر کرده ای
ابروان خویش را شمشیر حیدر کرده ای
کیستی احمد که ازمِهرت فلک مدهوش گشت
با طلوع مقدمت آتشکده خاموش گشت

آمدی بتخانه ها ویرانسرا شد، ای نگار
آمدی کاخ ستم لرزید از این اقتدار
آمدی معراج شد در انتظارت، بیقرار
آمدی خلدبرین شد بر نگاهت وامدار
هستی از نور تو هستی یافت، ای نور خدا
میم و حاء و میم و دا

• پنج شنبه
• 30
• آبان
• 1398
• ساعت
• 10:28
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

فصلی از نور ورق خورد وزمان روشن شد
به زمین آمدی و چشم جهان روشن شد

آمدی مونس تنهایی انسان باشی
سبب ریزش خیر از لب باران باشی

آمدی کینه ز دلهای بشر رانده شود
مهربانی خدا با تو شناسانده شود

تکیه بر شانه ی لبخند تو میداد جهان
ماه و خورشید به دنبال نگاهت نگران

خاک تا عطر قدمهای تو را می بویید
باغ در باغ بهشت از نفسش می رویید

نشنید از تو کسی زخم زبانت را نه
جان خود مید هی و مال امانت را نه *

و خدا خواست که پایان رسالت باشد
خواست بر دوش تو این بار امانت باشد

پیک نور است خبر از سحری آورده
از عزیزی به حبیبی خبری آورده

ایستاده ست خدا محو تماشا "اقرَأ"
چشم و گوشند همه عالم بالا "اقرَأ"

توبخوان

• پنج شنبه
• 30
• آبان
• 1398
• ساعت
• 10:33
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

همه ی حرف های من با تو
آبرو، اعتبار دنیا تو
نور،خورشید،بندگی،توحید
همه تفسیر می شود با تو
گرد پایت به شانه ی جبریل
یعنی از عرش آنچه اعلی، تو
جای پای تو آسمان روئید
رد شدی از مسیر هر جا تو
بالمان سوخت، خاک نشین شدیم
نرسیدیم آخرش تا تو
و به جایی نمی رسیم آقا
تا نگیری تو دستمان را ... تو
کاش دستی به دستمان بدهی
آسمان را به ما نشان بدهی

نور توحید را به ما دادی
تو به دل های ما صفا دادی
ما شدیم اهل صبر، اهل ولا
بعد هر وعده غم، بلا دادی
به غریبان جمع یکباره
رزق ما را جدا جدا دادی
دست ما را به فاطمه دادی
دست ما را به آشنا دادی
حس نابی که شاعران دارند
هر چه داریم را شما دادی
با علی آشنایمان کردی
بعد ه

• پنج شنبه
• 30
• آبان
• 1398
• ساعت
• 11:06
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

به احترام تو امشب ترانه باید گفت
هـزارتا غـزل عاشقانـه بایـد گفت
برای عرض ارادت مدینه بایـد رفت
و یک غزل وسط آستانه بایـد گفت
برای منتظرانی که در پی ات هستند
ز خال گوشه ی لبها نشانه باید گفت
ولایت تو به مـا تـا قیامتـم باقیست
پیمبـری تو را جاودانـه بایـد گفت

برای خواندن مدحت اجازه میخواهم
برای زنده شدن جان تازه میخواهـم

شبی که سـوی خـدا شد نگاه آدمهـا
و پـاک شد ز قدومت گنـاه آدمهـا
صـدای بال و پری که نوید می بخشـد
که می رسد به جهان تکیه گاه آدمهـا
و دختـران همگی عاشقانـه خندیدند
به روزگـار غـریب و سیـاه آدمهـا
قیامتـی شـده بر پـا بـه یُمـن آمدنت
چو یوسفی که برون شد ز چاه آدمها

نگیر روی خودت

• پنج شنبه
• 30
• آبان
• 1398
• ساعت
• 11:51
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور